مسیر جاری :
اقسام وحي (3)
به مناسبت اقسام وحي، لازم است به نکته هايي توجه شود: يکي از آنها اين است که به طور کلي دريافت هاي غير حسي و غير عقلاني و القاي يک سلسله از آگاهي ها و حقايق توسط فرشته که از آن به عنوان الهام ياد مي کنيم...
اقسام وحي (2)
از پاره اي آيات و روايات استفاده مي شود که وحي، تجليِ کلام الهي و رو به رويي با مبدأ اعلاست و از عظمت و جلالت الهي سرچشمه مي گيرد، لذا حداقل در پاره اي از موارد سخت و دشوار است. انقطاع پيامبر از عوالم...
اقسام وحي (1)
شايسته ي هيچ انساني نيست که خدا با او سخن گويد، مگر از راه وحي يا از پشت حجاب، يا رسولي مي فرستد و به فرمان او آن چه را بخواهد وحي مي کند.
خصوصيات و ويژگي هاي وحي از منظر قرآن (3)
حال چرا شياطين سنخيت و اقتضاي اتصال با عالم الوهيت و دريافت پيام هاي الهي را ندارند؟ جهت آن اين است که شأن وجودي شياطين، چيزي جز شر و القاي اباطيل در جلوه هاي حق نيست، بنابر اين تناسبي با عالم نور و حقايق...
خصوصيات و ويژگي هاي وحي از منظر قرآن (2)
آيات و عناوين و ويژگي هايي که براي وحي در قرآن آمده است و بخشي از آنها تا به حال مطرح شد. بيان گر اين است که پيامبر در ارتباط ويژه خود، در عين حال که مواجهه و رو به رويي با عالم غيب دارد، اما اساس و محور...
خصوصيات و ويژگي هاي وحي از منظر قرآن (1)
در عين حال که وحي نبوي يک پديده مرموز غيبي و حقيقت آن براي ما مجهول است ولي قرآن ويژگي ها و خصوصياتي براي آن بيان کرده است که لازم است بررسي شود. هدف اصلي اين نوشتار نيز همين است که روشن گردد
وحي و موارد استعمال آن در قرآن
معناي جامعي که از متون مختلف براي وحي به دست مي آيد « القا و تفهيم مخفيانه » است. اين تفهيم و انتقال پنهان از راه هاي مختلفي انجام مي گيرد: اشاره، نوشتار، سخن رمزي، افکندن بر قلب، ساخت و ساز طبيعت، تعبيه...
مختصري از مباني فهم وحي
مفروض اين است که پيامبر، دين الهي را از طريق وحي و ارتباط غيبي با خداي بزرگ دريافت مي کند و به مردم که مخاطبان اصلي اند ارائه مي دهد، پس رکن اساسي نبوت و اديان آسماني، وحي است. بر همين اساس، ستيزه جويان...
گفت و گويي پيرامون وحي
اين همان رهنمودهاي طبيعي است که در نهاد تمام موجودات به وديعت نهاده شده است. هر موجودي، اعم از جماد، نبات، حيوان و انسان، به طور غريزي راه بقا و تداوم حيات خود را مي داند. از اين هدايت طبيعي در قرآن با...
مفهوم وحي
مفهوم « وحي » براي متن [ = نصِّ قرآني ]، مفهومي اساسي است؛ چرا که متن در بسياري از موارد براي اشاره به خود، همين نام را به کار مي گيرد. اگرچه براي متن از نامهاي ديگري چون « قرآن »، « ذکر » و « کتاب » نيز...