اباالفضلی و آزاده سرشتی<br /> به غوغای عطش، مائده کِشتی<br /> به خون بدن این جمله نوشتی<br /> حسین، سید و سالار بهشتی<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

اباالفضل علی نام تو عشق است<br /> نشستن به سر بام تو عشق است<br /> وفای تو به احرام تو عشق است<br /> که جام تو و فرجام تو عشق است<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

علمدار علمدار، ببین ز چشم خونبار<br /> سکینه نوحه خوان شد، عمو خدا نگهدار<br /> دگر راه ندارد، به خیمه خواب راحت<br /> پس از شهادت تو، شود وقت اسارت<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

علمدارم فتاده بر زمین است<br /> جدا دست یل ام‌البنین است<br /> بـه فرق او عمود آهنین است<br /> شکسته سر دو نیمه از جبین است<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

کی می‌تواند نعش در خون خفته بیند؟<br /> نعش برادر با غمی ناگفته بیند<br /> یارب به فریاد حسین رس پیش عباس<br /> پاشیده پیکر با دلی آشفته بیند<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

یک تن غریب افتاده در بین سپاهی<br /> یک باوفا در بین انبوه سیاهی<br /> با مشک آبی کز شرار کین دریده<br /> با چشم خون و سینه لبریز آهی<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

عباس نام آور به خاک افتاده، ای وای<br /> تن را به شمشیر و کمان‌ها داده، ای وای<br /> فریاد واویلا رسد تا آسمان‌ها<br /> از حال و روز این یل آزاده، ای وای<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت...

بر جای جای پیکرش زخمی عمیق است<br /> شمشیر نامردان به فرق او دقیق است<br /> این کینه جویی‌ها درون آدمیزاد<br /> هم ظلم قابیل است و از عهد عتیق است<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

افتاده در خون قدّ و بالای امیری<br /> بر خاک ساحل تشنه سقای دلیری<br /> بار غم بی یاوری بر دوش مولا<br /> بر گوش زینب می‌رسد زنگ اسیری<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد

از شدت ضرب عمود از اسب افتاد<br /> طوری که دیگر از زمین هم پا نمی‌شد<br /> سنگینی جسمش دلیل دیگری داشت<br /> تیری دگر روی تن او جا نمی‌شد<br /> شهادت حضرت ابالفضل علیه السلام تسلیت باد