ایمان
امام صادق علیه‌ السلام فرمودند:
لَیْسَ بَیْنَ الْإِیمَانِ وَالْکُفْرِ إِلّا قِلَّةُ الْعَقْلِ، قِیلَ : وَکَیْفَ ذَاکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ؟ قَالَ: إِنَّ الْعَبْدَ یَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِیَّتَهُ لِلَّهِ لَأَتَاهُ الَّذِی یُرِیدُ فِی أَسْرَعَ مِنْ ذَلِکَ؛
فاصله بین ایمان و کفر کم عقلى است (انسانِ عاقل، مؤمن، و فرد کم عقل، کافر است) شخصى پرسید: چگونه این طور مى شود؟ حضرت فرمودند: زیرا بنده نیازهاى خود را (به جاى آن که به خدا عرضه کند) از بندگان (فقیر و محتاجى همچون خودش) طلب مى کند، در حالى که اگر نیّتش را خالص گرداند در کوتاه ترین زمان ممکن به خواسته اش مى رسد.
کافى، ج 1، ص 28، کتاب العقل و الجهل، ح 33.
امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
عَلَامَةُ الْإِیمَانِ أَنْ تُؤْثِرَ الصِّدْقَ حَیْثُ یَضُرُّکَ عَلَى الْکَذِبِ حَیْثُ یَنْفَعُکَ وَ أَنْ لَا یَکُونَ فِی حَدِیثِکَ فَضْلٌ عَنْ عِلْمِکَ وَ أَنْ تَتَّقِیَ اللَّهَ فِی حَدِیثِ غَیْرِکَ.
نشان ایمان آن است که صداقت را انتخاب کنی گرچه به ضرورت باشد و در حالی که دروغ برایت سود دارد و اینکه گفتارت بیش از علمت نباشد و اینکه در هنگام نقل کلام دیگری خدا را در نظر داشته و از او بترس.
نهج البلاغه: حکمت 450
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند:
مَن أمسى وأصبحَ وعِندَهُ ثَلاثٌ فقد تَمَّت علَیهِ‌النِّعمَةُ فى الدُّنیا: مَن‌أصبَحَ وأمسى مُعافىً فى بَدَنِهِ، آمِناً فى سَرْبِهِ، عِندَهُ قُوتُ یومِهِ، فان کانَت عِندَهُ الرّابِعَةُ فَقد تَمَّت علَیهِ النِّعمَةُ فى الدُّنیا والآخِرَةِ؛ و هُو الْایمانُ.
هر که شب و روز خود را سپرى کند و از سه چیز برخوردار باشد، نعمت دنیا بر او تمام شده است: کسى که صبح و شامش را در تندرستى و آسایش خاطر گذراند و خوراک روز خود را داشته باشد و اگر چهارمین نعمت را هم داشته باشد، نعمت دنیا و آخرت را کامل دارد و آن چهارمین نعمت ایمان است.
میزان الحکمه: 13/ 6372 ؛ تحف العقول: 36
پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله فرمودند: جبرییل گفت که خداوند متعال می فرماید:
إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْفَقْرِ وَ لَوْ أَغْنَیْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالْغِنَی وَ لَوْ أَفْقَرْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالسُّقْمِ وَ لَوْ صَحَّحْتُ جِسْمَهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ وَ إِنَّ مِنْ عِبَادِیَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَنْ لَا یَصْلُحُ إِیمَانُهُ إِلَّا بِالصِّحَّةِ وَ لَوْ أَسْقَمْتُهُ لَأَفْسَدَهُ ذَلِکَ إِنِّی أُدَبِّرُ عِبَادِی بِعِلْمِی بِقُلُوبِهِمْ فَإِنِّی عَلِیمٌ خَبِیرٌ.
در بین بندگان مومنم، کسی هست که به جز فقر و تهیدستی چیزی ایمانش را اصلاح نمی کند که اگر ثروتمندش نمایم، همین ثروت موجب فساد و تباهی ایمانش می‌شود. و در بین بندگان مومنم، کسی هست که جز با ثروت، ایمانش اصلاح نمی‌شود و اگر تهیدستش نمایم، فقر و تهیدستی باعث فساد و تباهی ایمانش می‌گردد. و در میان بندگان مومنم، کسی هست که جز با مریضی، ایمانش اصلاح نمی‌گردد و اگر جسمش را سالم کنم همین سلامتی، ایمانش را از بین می‌برد و در بین بندگان مومنم، کسی هست که جز با سلامتی و صحت، ایمانش اصلاح نمی‌شود که اگر مریضش کنم، همین مریضی، ایمانش را تباه می‌کند. من به واسطه علمی که به درون و قلوب بندگانم دارم [امور] آنها را تدبیر می‌کنم. به درستی که من دانا و آگاهم.
التوحید، شیخ صدوق، ص 400