دوست و دوست یابی
امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
کَانَ لِی فِیمَا مَضَى أَخٌ فِی اللَّهِ وَ کَانَ یُعَظِّمُهُ فِی عَیْنِی صِغَرُ الدُّنْیَا فِی عَیْنِهِ وَ کَانَ خَارِجاً مِنْ سُلْطَانِ بَطْنِهِ فَلَا یَشْتَهِی مَا لَا یَجِدُ وَ لَا یُکْثِرُ إِذَا وَجَدَ وَ کَانَ أَکْثَرَ دَهْرِهِ صَامِتاً فَإِنْ قَالَ بَذَّ الْقَائِلِینَ«» وَ نَقَعَ غَلِیلَ السَّائِلِینَ وَ کَانَ ضَعِیفاً مُسْتَضْعَفاً فَإِنْ جَاءَ الْجِدُّ فَهُوَ لَیْثٌ عَادٍ«» وَ صِلُّ وَادٍ لَا یُدْلِی بِحُجَّةٍ حَتَّى یَأْتِیَ قَاضِیاً وَ کَانَ لَا یَلُومُ أَحَداً عَلَى مَا یَجِدُ الْعُذْرَ فِی مِثْلِهِ حَتَّى یَسْمَعَ اعْتِذَارَهُ وَ کَانَ لَا یَشْکُو وَجَعاً إِلَّا عِنْدَ بُرْئِهِ وَ کَانَ یَفْعَلُ مَا یَقُولُ وَ لَا یَقُولُ مَا لَا یَفْعَلُ وَ کَانَ إِنْ«» غُلِبَ عَلَى الْکَلَامِ لَمْ یُغْلَبْ عَلَى السُّکُوتِ وَ کَانَ أَنْ«» یَسْمَعَ أَحْرَصَ مِنْهُ عَلَى أَنْ یَتَکَلَّمَ وَ کَانَ إِذَا بَدَهَهُ أَمْرَانِ نَظَرَ«» أَیُّهُمَا أَقْرَبُ إِلَى الْهَوَى فَخَالِفُهُ فَعَلَیْکُمْ بِهَذِهِ الْخَلَائِقِ فَالْزَمُوهَا وَ تَنَافَسُوا فِیهَا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِیعُوهَا فَاعْلَمُوا أَنَّ أَخْذَ الْقَلِیلِ خَیْرٌ مِنْ تَرْکِ الْکَثِیرِ.
در زمان گذشته برادرى دینى داشتیم که کوچک بودن دنیا در نظر او باعث بزرگى او در نظر من بود. او زیر سلطه شکمش نبود، چیزى را که بدان دسترسى نداشت آرزو نمى کرد. و اگر داشت زیاده روى نمى کرد، در بیشتر اوقاتش ساکت بود، و اگر سخن مى گفت، گویندگان را مغلوب مى کرد. و عطش پرسش کنندگان را فرو مى نشاند. ناتوان بود، و به دیگران هم ناتوان مى نمود، امّا هر گاه وقت تلاش مى رسید، شیر خشمگین و مار بیابانى پر از زهرى بود. تا نزد داور نمى آمد، برهان اقامه نمى کرد، و تا عذر کسى را به خاطر عملى که امکان عذرى در آن بود، نمى شنید، او را سرزنش نمى کرد. و از دردى گله نمى کرد، مگر وقتى که بهبود مى یافت، آنچه مى گفت انجام مى داد و آنچه نمى کرد نمى گفت: اگر در سخنگویى بر او غالب مى شدند، در خاموشى بر وى غلبه نمى یافتند. به شنیدن حریصتر بود تا به سخن گفتن. و اگر ناگهان در برابر دو عمل قرار مى گرفت و مى دید که یکى به خواهش نفس نزدیکتر است، با آن مخالفت مى کرد، پس شما هم این صفات را فرا گیرید، و به آنها علاقمند باشید و اگر نتوانستید، بدانید که گرفتن اندک بهتر از واگذاشتن بسیار است.
نهج البلاغه: حکمت 281
امام علی علیه‌ السلام فرمودند:
الْجُودُ حَارِسُ الْأَعْرَاضِ وَ الْحِلْمُ فِدَامُ السَّفِیهِ وَ الْعَفْوُ زَکَاةُ الظَّفَرِ وَ السُّلُوُّ عِوَضُکَ مِمَّنْ غَدَرَ وَ الِاسْتِشَارَةُ عَیْنُ الْهِدَایَةِ وَ قَدْ خَاطَرَ مَنِ اسْتَغْنَى بِرَأْیِهِ وَ الصَّبْرُ یُنَاضِلُ الْحِدْثَانَ وَ الْجَزَعُ مِنْ أَعْوَانِ الزَّمَانِ وَ أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى وَ کَمْ مِنْ عَقْلٍ أَسِیرٍ عِنْدَ هَوَى أَمِیرٍ وَ مِنَ التَّوْفِیقِ حِفْظُ التَّجْرِبَةِ وَ الْمَوَدَّةُ قَرَابَةٌ مُسْتَفَادَةٌ وَ لَا تَأْمَنَنَّ مَلُولًا.
بخشش و کرم نگهبان آبروهاست. بردباری بند دهان نادان است. گذشت زکات پیروزی است. فراموش کردن آنکه به تو خیانت نموده تلافی توست. مشورت کردن چشم هدایت است. کسی که فقط به رای خود اکتفا کرد گرفتار خطر شد. شکیبای دور کننده سختی های روزگار است. ناشکیبایی زمان را در نابود کردن انسان یاری می دهد. بزرگترین توانگری ترک آرزو است. چه بسا عقلی که اسیر هوای نفس است و هوای نفس بر او امیری می کند. از جمله توفیقات حفظ تجربه است. دوستی کردن پیوند با مردم را فراهم می سازد. از کسی که از تو رنجیده ایمن مباش.
نهج البلاغه: حکمت 202
امام حسن عسکری علیه السلام فرمودند:
حُبُّ الاَبْرارِ لِلاَبْرارِ ثَوابٌ لِلاَبْرارِ، وَ حُبُّ الْفُجّارِ لِلاَبْرارِ فَضیلَةٌ لِلاَبْرارِ، وَ بُغْضُ الْفُجّارِ لِلاَبْرارِ زَینٌ لِلاَبْرارِ، وَ بُغْضُ الاَبْرارِ لِلْفُجّارِ خِزْی عَلَی الْفُجّارِ.
دوستی نیکان به نیکان، ثواب است برای نیکان. و دوستی بدان به نیکان، فضیلت است برای نیکان. و دشمنی بدان با نیکان، زینت است برای نیکان. و دشمنی نیکان با بدان، رسوایی است برای بدان.
تحف العقول: ص 487