بیت‌المال
امام علی علیه السّلام فرمودند:
لَيْسَ الْمُسْلمُ بِالخائِنِ إذَا ائْتُمِنَ، وَ لا بِالُمخْلِفِ وَ إذا وَعَدَ، وَلا بِالْكَذُوبِ إذا نَطَقَ. نَحْنُ أهْلُ بَيْتِ الرَّحْمَة، وَ قَولُنا الْحَقُّ، وَ فِعْلُنَا الْقِسْطُ وَ مِنّا خاتَمُ النّبيّينَ، وَ فينا قادَةُ الاْءسْلامِ وَ أُمَناءُ الكتابِ، نَدْعُوكُمْ إلَى اللّه ِ وَ رَسُولِهِ وَ إلى جِهادِ عَدُوِّه، وَ الشدَّةِ في أمْرِهِ، وَ ابْتِغاءِ رِضْوانِهِ، وَ إلى إقامة الصلاةِ، وَ إيتاءِ الزكاةِ وَ حَجِّ الْبَيْتِ، وَ صيامِ شَهْرِ رَمَضانَ وَ تَوْفيرِ الْفيء لِأهْلِهِ ... ؛
مسلمان، در امانت، خيانت نورزد و در وعده، تخلّف نكند و در سخن، دروغ نگويد. ما خاندان رحمت ايم، گفتارِ ما، حق و كردار ما، عدل است. خاتم پيامبران از ماست و پيشوايان اسلام و امينان كتاب خدا، در ميان مايند. شما را به سوى خدا و پيامبرش، و جهاد با دشمن اش و سختگيرى و پايدارى در امرش و طلب خرسندى اش، و برپادارى نماز و پرداخت زكات و [به جا آوردن] حج خانه خدا و روزه ى ماه رمضان، و پرداخت كامل فى ء[«فى ء» غنائمى است كه بدون جنگ و درگيرى از كفار به دست مسلمانان مى افتد.] به اهل اش دعوت مى كنيم ... .
[امالى مفيد، ص 259 و 260.]
امام حسین علیه السّلام فرمودند:
إنَّ الْأمْرَ بِالْمَعْروفِ وَالنَّهىَ عَنِ الْمُنْكَرِ: دُعَاء إلَى الاْءسْلامِ مَعَ رَدِّ الْمَظالِمِ وَ مُخَالِفَةِ الظالِمِ وَ قِسْمَة الفَيءِ وَ الْغَنائِمِ وَ أخْذ الصّدَقاتِ مِنْ مَواضِعِهَا وَ وَضْعَها في حَقَّها؛
امر به معروف و نهى از منكر، آن است كه: كافران را به اسلام دعوت كنى؛ حقوق ستمديدگان را بازستانى؛ با ستمگر به مخالفت برخيزى؛ غنيمت ها و بيت المال را عادلانه بين اهل اش قسمت كنى؛ زكات را از آنجا كه بايد، بگيرى و در آنجا كه بايد، مصرف كنى.
[تحف العقول، ص 270.]
امام صادق علیه السّلام به نجاشى ـ والى اهوازـ فرمودند:
... اِيّاكَ أنْ تُعْطي دِرْهَما أوْ تَخْلَع ثَوْبا أوْ تَحْملَ عَلى دابّةٍ في غَيْرِذاتِ اللّه ِ لِشاعِرٍ أوْ مُضْحِكٍ أو مُمْتَزِحٍ إلاّ أعْطَيْتَ مِثْلَهُ في ذَاتِ اللّه ِ؛
... بپرهيز از اين كه در غير رضاى خدا، به شاعرى يا لطيفه گويى يا دلقكى، درهمى ببخشى، يا جامه اى را از تن بيرون بياورى، يا متاعى را بر چارپايى، حمل كنى و هديه دهى، مگر آنكه همانندش را در راه خدا بخشش كنى!
[وسائل الشيعة، ج 12، ص 150.]
معلى بن خنيس گويد: روزى به امام صادق عليه السلام عرض كردم: نعمت هايى را كه بنى عباس دارند بياد آوردم و با خود گفتم: اگر اين نعمت ها براى شما مى بود، ما هم با شما، در خوشى بوديم. امام صادق عليه السلام فرمودند:
هَيْهاتَ يا مُعَلّى أما وَ اللّه ِ أنْ لَوْ كانَ ذاكَ، ما كانَ إلاّ سِياسَةَ اللَيْلِ وَ سِياحَةَ النَهارِ وَ لُبْسَ الْخَشِنِ وَ أكْلَ الْجَشِبِ ...؛ هيهات اى مُعَلّى!
اگر چنين مى بود (و ما حاكم بوديم) براى ما جز تدبير شبانه و تلاش روزانه و پوشاك زبر و درشت و خوراك سخت و بى خورش، چيزى نبود ... .
[اصول كافى، ج 2، ص 273.]
حفص بن غياث مى گويد: از امام صادق عليه السلام درباره ى تقسيم بيت المال پرسيدند، فرمودند:

اهل اسلام، فرزندان آن محسوب مى شوند. در امكانات بيت المال، من، برابرشان مى دانم. امتيازات معنوى آنان، بين آنها و خدا محاسبه مى شود. [لذا]همانند فرزندان يك نفر كه فضيلت و صلاحيت، سبب فزونى ارث بردن يكى بر ديگرى ـ كه ضعيف و ناقص است ـ نمى شود. [مسلمانان نيز، اين چنين هستند.] حضرت، در ادامه فرمودند: پيامبراکرم(صلى الله عليه و آله) در آغاز اسلام، چنين رفتار مى كردند ولى ديگران گفتند: ما، برخى را بر اساس سابقه ى بيشتر در اسلام، از نظر اقتصادى امتياز مى بخشيم.
[وسائل الشيعة، ج 11، ص 81.]
پیامبر اکرم صلّی الله عليه و آله فرمودند:
ما مِنْ غريمٍ ذَهَبَ إلى والٍ من وُلاةِ المسلمين وَ استبانَ للوالي عُسْرَتُهُ، الاّ بَرِءَ هذا الْمُعْسِرُ مِنْ دَيْنِهِ و صارَ دَيْنُهُ عَلى والي المسلمين في ما بينَ يَدَيه مِنْ أمْوالِ المسلمينَ؛
هر بدهكارى كه نزد حاكمى از حاكمان مسلمانان برود و فقر و ناچارى وى، براى والى روشن شود، بدهكارى او، برعهده ى حاكم مسلمانان نهاده مى شود و او، از اموال عمومى، قرض آن شخص را پرداخت مى كند.
[مستدرك الوسائل، ج 2، 491.]
«مِدعَم» از خدمتكاران پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله در يكى از جنگ ها، همراه ایشان بود. او، در آن جنگ، به تير دشمن شهيد گشت. مسلمانان، كنار پيكر او گرد آمده، مى گفتند: بهشت بر تو گوارا باد! ولى پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله سخنى نمى فرمودند و خشمناك به نظر مى رسيدند. حاضران، علت خشم را نمى دانستند كه ناگهان پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله فرمودند:
كَلاّ، وَالذى نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِيَدِهِ! اِنَّ شَمْلَتَه الآنَ لَتُحتَرَقُ عَلَيْهِ فِي النارِ، كانَ غَلّها مِنْ فيء المُسْلمينَ يَوْمَ خِيبَرٍ؛
نه هرگز؛ سوگند به خداوندى كه جان محمّد در دست اوست! روپوش او هم اكنون وى را در ميان آتش شعله ور خود مى سوزاند؛ چون، او، آن روپوش را از بيت المال مسلمانان (بدون رعايت مقررات) و از روى خيانت برداشته بود.
[سيره ى ابن هشام، ج 3، ص 354.]
امام کاظم علیه السّلام فرمودند:
إنَّ اللّه َ لَمْ يَتْرُكْ شَيْئا مِن صُنُوفِ الْأمْوالِ إلاّ وَ قَدْ قَسَّمَهُ وَ أعْطى كُلَّ ذى حَقٍّ حَقَّهُ الخَاصَّةَ وَ العامَّةَ وَ الْفُقَرآءَ وَ الْمَساكينَ وَ كُلَّ صِنْفٍ مِنْ صُنُوفِ الناسِ. فَقَالَ: لَوْ عُدِلَ في الناسِ لاَسْتَغْنُوا. ثُمَّ قالَ: إنَّ الْعَدْلَ أحْلى مِنَ الْعَسَلِ وَ لا يَعْدِلُ إلاّ مَنْ يُحسِنُ الْعَدْلَ؛
همانا خدا، تمامى مال ها را تقسيم كرده و حق هر مستحق را از خاصه و عامه و فقير و مسكين و اصناف ديگر مردم را، به آنها داده است. سپس فرمودند: اگر در ميان مردم عدالت حكمفرما باشد، همه، بى نياز شوند. و باز فرمود: عدالت، از عسل شيرين تر است و عدالت را پيشه نكند، جز كسى كه عدالت را خوب بداند.
[اصول كافى، ج 2، ص 495.]
امام سجاد علیه السّلام فرمودند:
وَ أمّا حَقُّ الْمالِ: فَأنْ لا تَأْخُذَهُ إلاّ مِنْ حِلِّهِ وَلاتُنْفِقَهُ إلاّ في حِلِّهِ. وَلا تُحَرِّفَهُ عَنْ مَواضِعِهِ وَ لا تَصْرِفَهُ عَنْ حَقائِقِهِ وَ لا تَجعَلَهُ إذا كانَ مِنَ اللّه إلاّ إلَيهِ وَ سَبَبا إلَى اللّه؛
بايد اموال را، جز از راه حلال نگيرى و جز به راه حلال صرف نكنى و از موضع اش منحرف نكنى و از واقعيّت ماهوى اش دور نسازى و چون مال از او است، جز در مسير او به كار نگيرى و جز مايه ى حركت بسوى او قرار ندهى.
[تحف العقول، ص 191؛ الحياة، ج 3، ص 178.]
امام علی علیه السّلام در نامه اى به عبداللّه بن عباس نوشتند:
بِسْمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ مِنْ عَبدِاللّه ِ عَلىٍّ اَمیرِالْمُؤْمِنینَ إِلى عَبْدِاللّه ِبنِ عَبّاس أمَّا بَعْدُ، فَانْظُرْ مَا اجْتَمَعَ عِنْدَکَ مِنْ غَلاّتِ الْمُسْلِمینَ وَ فَیْئِهِمْ فَاقْسِمْهُ عَلى مَنْ قِبَلَکَ حَتّى تُغْنِیَهُمْ، وَ ابْعَثْ إِلَیْنا بِما فَضُلَ نَقْسِمْهُ فیمَنْ قِبَلَنا وَ السَّلام؛
بِسْمِ اللّه ِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ از بنده خدا على امیرالمؤمنین به عبداللّه بن عباس اما بعد، بنگر آنچه را نزد تو جمع شده از غَلاّت مسلمانان و درآمدها و غنایم متعلق به ایشان. پس آنها را بین افرادى که نزد تو هستند (و احتیاج دارند) تقسیم کن تا ایشان رابى نیاز سازى. و باقى مانده آن را نزد ما بفرست تا بین کسانى که نزد ما هستند، تقسیم کنیم. والسلام.
[بحارالانوار، ج 32، ص 401]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
أمّا بَعْدُ فَإنَّما غَرَّكَ مِنْ نَفْسِكَ وَ جَرَّأكَ عَلى آخِرِكَ إملاءُ اللّه ِ لَكَ؛ إذْ مازِلْتَ قَديما تَأْكُلُ رِزْقَهُ وَ تُلْحِدُ في آياتِهِ وَ تَسْتَمْتِعُ بِخَلاقِكَ وَ تَذْهَبُ بِحَسناتِكَ الى يَوْمِكَ هذا. فَإذا أتاكَ رَسُولي بِكِتابي هذا، فَاقْبِلْ وَاحْمِلْ ما قِبَلَكَ مِنْ مالِ الْمُسْلِمينَ! إنْ شاءَ اللّه؛
اما بعد. تنها چيزى كه تو را از جانب نفست مغرور ساخته و بر ديگران جرأت يافتى، مهلت خدا به تو است؛ زيرا، تو از قديم روزى خدا را مى خورى، امّا نسبت به آيات و نشانه هاى او، انكار و الحاد مى ورزى و از نصيب و بهره ى خود استفاده مى كنى و تا به امروزت نيكى هاى خود را از بين برده اى. هرگاه فرستاده ى من، اين نامه ى مرا به تو داد، به سوى ما بيا و آنچه از اموال مسلمانان نزد تو مى باشد، همراه خود بياور! ان شاءاللّه .
[نهج السعادة، ج 4، ص 87.]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
أَتَأْمُرُوني أَنْ أطْلُبَ النصْرَ بالْجُورِ؟ لا؛ وَاللّه ِ لا أفْعَلُ ما طَلَعَتْ شَمْسٌ وَ [ما] لاحَ في السماءِ نَجْمٌ. [وَاللّه ِ] لَوْ كانَتْ أمْوالُهُمْ لي لَواسَيْتُ بَيْنَهُمْ، فَكَيْفَ وَ إنّما هِيَ أمْوالُهُم؟!؛
مرا مى گوييد كه پيروزى را از راه ستم بجويم؟! نه؛ به خدا سوگند! تا خورشيد مى تابد و ستاره اى در آسمان مى درخشد، دست به چنين كارى نمى يازم. به خدا سوگند! اگر اين اموال از خودم بود، هر آينه مساوات را در ميان آنان مراعات مى كردم، چه رسد به اين كه مال خودشان است.
[امالى مفيد، ص 193 و 194.]
امام على علیه السّلام براى کارگزاران‌شان نوشتند:
أدِقُّوا أقْلامَکُمْ وَ قارِبُوا بَیْنَ سُطورکُمْ وَ أحْذِفُوا عَنّی فُضُولَکُمْ وَ اقْصِدُوا قَصْدَ الْمَعانی، وَ إیّاکُمْ وَالإکْثار؛ فَإنَّ أمْوالُ الْمُسْلِمینَ لا تَحْتَمِلُ الاْءضْرَارَ؛
قلم هاى خود را نازک کنید و سطرها را نزدیک به هم گیرید و زیادتى کلمات را حذف کنید و مقاصد و منظورها را در نظر بگیرید! بر حذر مى دارم شما را از پرحرفى و پر نویسى؛ زیرا، اموال مسلمانان نمى تواند این گونه خسارت ها را تحمل کند.
[بحارالأنوار، ج 76، ص 49]
امام علی علیه السّلام فرمودند:
أمّا بَعْدُ. فَقَدْ بَلَغَنِى عَنْكَ أمْرٌ، إنْ كُنْتَ فَعَلْتَهُ فَقَدْ أسْخَطْتَ رَبَّكَ وَ عَصَيْتَ إمامَكَ، وَ أخْزَيْتَ أمَانَتَكَ. بَلَغَنِي أَنَّكَ جَرَّدْتَ الْأرْضَ فَأخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَيْكَ، وَ أكَلْتَ ما تَحْتَ يَدَيْكَ. فَارْفَعْ إليَّ حِسابَكَ! وَ اعْلَمْ أنَّ حِسابَ اللّه ِ أعْظَمُ مِنْ حِسابِ النّاسِ. وَ السَّلامُ؛
اما بعد. درباره ى تو به من خبرى رسيده است. اگر چنين كرده باشى، همانا كه خداى خويش را به خشم آورده و از فرمان پيشواى خود سرباز زده و در امانت، كار به رسوايى كشانده اى. مرا گفته اند كه به ستم، زمين از بار و بر، تهى ساخته اى و باغ و بستان مردمان گرفته اى و كيسه ها از اندوخته ها پرداخته اى. اينك، حساب خود را نزد من فرست و بدان كه حساب خواهى خدا، از حساب رسى آدميان، دشوارتر است. والسلام.
[نهج البلاغه، نامه ى 40.]
امام علی علیه السّلام پس از دستوراتى که در مورد گزینش کارگزاران حکومتى، صادر نمودند، به مالک اشتر فرمودند:
... ثُمَّ أسْبِغْ عَلَیْهِمُ الْأرزاقَ؛ فَإنَّ ذلِکَ قُوَّةٌ لَهُمْ عَلى اسْتِصْلاحِ أنْفُسِهِمْ وَ غِنىً لَهُمْ عَن تَناوُلِ مَا تَحْتَ أیدِیهِمْ وَ حُجَّةٌ عَلَیْهِمْ إنْ خَالَفُوا أَمْرَکَ أوْ ثَلَمُوا أمَانَتَکَ ... ؛
... [وقتى آنان را این چنین برگزیدى،] باید که روزى شان را فراخ گردانى؛ که این کار، آنان را به اصلاح خویشتن بسى نیرومند گرداند، حضرت على ( علیه السّلام ) پس از دستوراتى که در مورد گزینش کارگزاران حکومتى، صادر مى کنند، به مالک اشتر مى فرمایند: حضرت على ( علیه السّلام ) پس از دستوراتى که در مورد گزینش کارگزاران حکومتى، صادر مى کنند، به مالک اشتر مى فرمایند: و از خوردن اموالى که در اختیار دارند، بى نیاز سازد و هرگاه از فرمان تو سرپیچى کنند یا در امانت خیانت ورزند با آنان اتمام حجت شده باشد .
[نهج البلاغه، نامه ى 53.]