گهرهای مهدوی
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
وَ أنَا أعُوذُ بِاللّه ِ مِنَ الْعَمى بَعْدَ الْجَلاء، وَمِنَ الضَّلالَةِ بَعْدَ الهُدى وَ مِنْ مُوبِقاتِ الْأعْمالِ، وَ مُرْدياتِ الْفِتَنِ فَإنَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ: الم أحَسِبَ النّاسُ أنْ يُتْرَكُوا أنْ يَقُولُوا آمَنّا وَهُمْ لا يُفْتَنُون؛
به خدا پناه مى برم از كورى بعد از روشنايى و روشن بينى و از گمراهى بعد از هدايت، و از چيزهايى كه موجب نابودى اعمال مى شود و به او پناه مى برم از آزمايشهاى هلاك كننده. زيرا خداوند متعال فرمايد: آيا مردم تصور مى كنند همين كه گفتند ايمان آورديم رها مى شوند و مورد آزمايش قرار نمى گيرند؟
[بحارالانوار، ج 53 ص 190.]
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمينَ حَمْداً لا شَريكَ لَهُ عَلى إحْسانِهِ إلَيْنا وَ فَضْلِهِ عَلَيْنا، أبَى اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ لِلْحَقِّ إلاّ إتْماماً وَ لِلْباطِلِ إلاّ زَهُوقاً؛
حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه پروردگار جهانيان است و همتايى ندارد. ستايش به خاطر احسانش به ما و نيكى او بر ما، خداوند بزرگ و با عظمت براى حق جز پايدارى و كمال چيزى نمى پسندد و براى باطل نيز جز نابودى چيزى مقدر نكرده است.
[بحارالانوار، ج 53 ص 193.]
امام مهدی (علیه السلام) خطاب به محمد بن جعفر اسدى فرمودند:
وَ أمّا ما سَئلْتَ عَنْهُ مِنْ أمْرِمَنْ یَسْتَحِلُّ ما فى یَدِهِ مِنْ أمْوالِنا أوْ یَتَصَرَّفَ فیهِ تَصَرُّفُهُ فى مالِهِ مِنْ غَیْرِ أمْرِنا فَمَنْ فَعَلَ ذلِکَ فَهُوَ مَلْعُونٌ وَ نَحْنُ خُصَماؤهُ یَوْمَ الْقیامَةِ؛
اما آنچه در مورد کسى پرسیدى که اموال ما در دست اوست و حلال مى شمارد یا بدون دستور ما در آن تصرف کند همان گونه که در مال خود تصرف مى کند، بدان کسى که چنین کند، ملعون است و ما روز قیامت دشمنان او خواهیم بود.
[کمال الدین و تمام النعمه، ص520 ، ح 49.]
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
وَ لَوْ اَنَّ أشياعَنا وَ فَقَّهُمُ اللّه ُ لِطاعَتِهِ، عَلى اجْتِماعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فى الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَيْهِمْ، لَما تأخَرَّ عَنْهُمُ الْيُمْنُ بِلِقائنا، وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمْ السَّعادَةُ بِمُشاهِدَتِنا، عَلى حقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِها مِنْهُمْ بِنا، فَما يَحْبِسُنا عَنْهُمْ إلاّ ما يَتَّصِلُ بِنا مِمّا نُكْرِهُهُ؛
اگر دلهاى شيعيان ما ـ كه خداوند آنان را براى اطاعت خودش موفق كند ـ در وفا كردن به پيمانشان يكى بود هرگز سعادت و ملاقات ما از آنان به تأخير نمى افتاد، بلكه سعادت ديدار با ما همراه با شناخت و صداقت براى آنان زود به دست مى آمد، چيزى جز كارهاى ناشايست آنان ما را از ايشان محبوس نمى سازد.
[بحارالانوار، ج 53 ص 177.]
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
وَ اَمّا عِلَّةُ ما وَقَعَ مِنَ الْغَيْبَةِ فَاِنَّ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ يَقُولُ: يا اَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لاتَسْألُوا عَنْ أشْياءَ اِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ.[مائده: 101]إنَّهُ لَمْ يَكُنْ اَحَدٌ مِنْ آبائي إلاّ وَ قَدْ وَقَعَتْ فى عُنُقِهِ بَيْعَةٌ لِطاغِيَةِ زَمانِهِ وَ إنّى أخْرُجُ حينَ أخْرُجُ وَ لا بَيْعَةَ لِأحَدٍ مِنَ الطَّواغِيتِ فِى عُنَقى؛
اما در مورد علّت غيبت، خداوند متعال مى فرمايد: اى ايمان آورندگان از چيزهايى كه اگر روشن شود بدتان مى آيد سئوال نكنيد. زيرا هيچ يك از پدران من نبودند جز اين كه تعهدى نسبت به طاغى زمان خود داشتند ولى زمانى كه من خروج كنم هيچ تعهدى نسبت به هيچ يك از طاغوت ها ندارم (يعنى در برابر هيچ كس وظيفه تقيه ندارم).
[كمال الدين و تمام النعمه، ص 485 ح 4.]
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
... اِنَّ زَكَرِيّا عليه السلام سَأَلَ رَبَّهُ أنْ يُعَلِّمَهُ أسْماءَ الْخَمْسَةَ، فَأهْبَطَ عَلَيْهِ جَبْرَئيلَ عليه السلام فَعَلَّمَهُ إيّاهُ فَكانَ زَكَريّا اِذا ذَكَرَ مُحَمَّداً وَ عَلِيّاً وَ فاطِمَةَ وَ الْحَسَنَ سُرِّى عَنْهُ هَمُّهُ وَ انْجَلى كَرْبُهُ وَ إذا ذَكَرَ اَلْحُسَيْنَ خَنَقَتْهُ الْعَبْرةَ وَ وَقَعَتْ عَلَيْهِ الْبَهَرَةُ؛
حضرت زكريّا (عليه السلام) از خدا خواست تا نامهاى «پنج تن» را به او بياموزد، پس جبرئيل را بر او نازل كرد، و آموخت. پس از آن هنگامى كه نام محمد و على و فاطمه و حسن را ياد آور مى شد غم و اندوهش برطرف مى شد ولى هنگامى كه امام حسين را به ياد مى آورد گريه گلويش را مى فشرد و نفسهايش به شماره مى افتاد... .
[بحارالانوار، ج 52 ص 84.]
امام مهدی علیه السّلام فرمودند:
... كُلَّما غابَ عَلَمٌ بَدا عَلَمٌ، وَ إذِا أفَلَ نَجْمٌ طَلَعَ نَجْمٌ فَلَمّا قَبَضَهُ اللّه ُ إلَيْهِ ظَنَنْتُمْ أنَّ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ قَدْ قَطَعَ السَّبَبَ بَيْنَهُ وَ بَيْنَ خَلْقِهِ كَلاّ ما كانَ ذلك وَ لايَكُونُ حَتّى تَقُوَمَ السّاعَةُ وَ يَظْهَرُ أمْرُ اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ وَ هُمْ كارِهُونَ؛
هنگامى كه پرچمى پنهان شد پرچم ديگرى پديدار گرديد، و زمانى كه ستاره اى غروب كرد ستاره، ديگرى طلوع كرد، زمانى كه خداوند امام عسكرى(عليه السلام) را قبض روح كرد. گمان كرديد كه واسطه و رابطه بين خدا و خلقش قطع شد ولى هرگز رابطه قطع نشد و تا قيامت قطع نخواهد شد و فرمان خدا غالب و پيروز خواهد شد اگر چه آنان دوست نداشته باشند.
[كمال الدين و تمام النعمه 2: 787.]