تاریخچه قمه زنی
1. قمه زنی چیست؟
در اینجا به توصیف صحنه هایی از دسته ی قمه زنی در شهر کاظمین به نقل از کتاب تراژدی کربلا می پردازیم:
روز عاشورا در بیشتر شهرها و روستاهای عراق، روز حزن و اندوه و سوگ است. دیدگان اشکبار و رنگ سیاه پرچم ها و چهره های خاک آلود، در همه جا به چشم می خورد؛ تنها کفن های قمه زنان به رنگ سفید و با لکه هایی از خون دیده می شود. مردانی که شعار «فداییان حسین» را بر کفن ها نگاشته، قمه، شمشیرو یا خنجری بر دستان گرفته و بر سرهای تراشیده خود زخم هایی گاه بسیار عمیق و شدید وارد می آورند. دسته ی بیضوی شکل آنها با عبور از خیابان اصلی کاظمین به حرم وارد می شود ... عزاداران با رسیدن به حرم کاظمین، با حماسه ی بسیار فریاد «حیدر ... حیدر» سر می دهند و با هر ضربه ی طبل و نوای شیپور، ضربه ای بر فرق سر می زنند. گاه این ضربه ها چنان شدید است که فرق سر را شکافته و خون بسیاری از آن جاری می سازد. در برخی موارد نیز افراد از هوش رفته و بر زمین می افتند و یا از شدت ضربه ها جان می دهند ...گروه سرشکافته و خون آلود قمه زنان، چنان منظره ی دهشتناکی پدید می آورند که وحشت و اندوه، سراسروجود تماشاچیان را فرا می گیرد ...
خون، با نخستین ضربه فوران می زند؛ اما گاه برخی آنچنان به شور و هیجان می آیند که ضربه های محکمی بر سر فرود آورده و خون بیشتری از سر خود جاری می سازند. برخی نیز با سطح قمه بر سر ضربه می زنند تا خطر کمتری برایشان داشته باشد. قمه زنان بلافاصله پس از پایان مراسم به حمام های عمومی رفته و پس از مداوای زخم هایشان به شیوه ای سنتی، خود را شسته و بهبود می یابند. آماده سازی قمه ها و کفن ها و گروه های موزیک و دیگر لوازم مورد نیاز، بر عهده ی هیئت های عزاداری است. جمع آوری کمک های مردمی و دادن مبلغی به شاعر، نوحه خوان، سخنران و دیگر مخارج نیز بر عهده ی هیئت ها است.» (18)
قمه زنی نیز مثل شبیه خوانی، از دیرباز مورداختلاف نظر علما و پیروان و مقلدین آنان بوده و به استفتاء و افتاء مبنی بر جواز یا عدم جواز آن می پرداخته اند.
2. پیدایش قمه زنی
در مورد منشأ اصلی و اولی قمه زنی، اقوال مختلفی وجود دارد؛ (19) اما آنچه که بیشتر از همه مستند و قابل اثبات است، این است که تیغ زنی و قمه زنی رسومی عاریتی اند که از جانب ترک های آذربایجان به فارس ها و اعراب منتقل شده اند. (20)ابراهیم الحیدری، جامعه شناس، محقق و نویسنده ی عراقی الاصل کتاب تراژدی کربلا نیز براین عقیده است که مراسم هایی از قبیل قمه زنی، قبل از قرن نوزدهم در عراق مرسوم نبوده و به تدریج از اواخر این قرن در آن کشور رواج یافته است. بنابراین مراسم قمه زنی و ... از خارج عراق به آن کشور وارد شده و ریشه ی عربی ندارد. (21)
عرب های عراق تا آغاز قرن بیستم در این گونه مراسم ها شرکت نمی کردند؛ این اعمال در ابتدا در میان ترک های عراق، فرق صوفیه وکردهای غرب ایران مرسوم بود. (22)
گزارشی از مقامات بریتانیایی درباره مراسم عاشورای 1919م. در نجف نیز حاکی است که گروهی صد نفره از شیعیان ترک در آن سال به قمه زنی پرداخته بودند. (23)
خاطره ای از سید محمدبحرالعلوم، این نظر را تأیید می کند:
هنگامی که حدود 50 یا 60 سال پیش در نجف بودم، تنها چند هیئت ترک در آن شهر حضور داشت، آنان در ایام عزا به منزل سید بحرالعلوم بزرگ می رفتند و با کسب اجازه از ایشان به خواندن ابیاتی سوزناک درباره امام حسین (ع) می پرداختند. برخی از آنان نیزدر ضمن ذکر مصیبت برای همدردی با امام حسین (ع) جراحت های خفیفی به خود وارد می کردند. به تدریج این گونه اعمال رو به تحول و گسترش گذاشته تا آن که پس از ممنوعیت قمه زنی در دوره نخست وزیری یاسین هاشمی، در سال 1935 م. به اوج خود رسید. در واقع این اعمال زور، تأثیری معکوس داشت؛ (24) به نحوی که یک هیئت قمه زنی، به سه هیئت تبدیل شد. (25)حاج حمید راضی (متوفی سال 1953.م) از معمّرین اهل کربلا که نزدیک به 110 سال عمر کرده بود، خاطرات خود درباره عزاداری امام حسین (ع) نقل می کند که مراسم قمه زنی و ... در ایام جوانی او در شهر نجف و کربلا مرسوم نبود. (26) همچنین در خاطرات شفاهی هیچ یک از کهن سالان نجف و کربلا از برگزاری مراسم قمه زنی و ...قبل از نیمه قرن نوزدهم یاد نشده است. این گونه مراسمها برای اولین بار توسط برخی زائران ترک از طایفه قزلباش رواج یافت. آنان به هنگام زیارت امام حسین (ع) با شمشیرهایی مخصوص به سرهای خود ضربه می زدند. (27)
از نظر تاریخی، مسلّم است که قمه زنی در ایران نیز تا پیش از صفویه هیچگونه سابقه ای نداشته است و محور تردیدها در آن است که آیا در زمان صفویه به وجود آمده است و یا اینکه بعد از صفویه در زمان قاجاریه وارد شده و رواج یافته است؟ (28)
الف- ورود قمه زنی به ایران در زمان صفویان و جریان فداییان
اقدامات مهم صفویان در زمینه عزاداری، یکی، رسمی و حکومتی کردن مجالس سوگواری و دیگری، ابزارمند کردن و نیز پدید آوردن آیین ها و رسوم جدید عزاداری بود. (29)پیتر دلاواله، سیاح ایتالیایی، از عزاداری شیعیان در اصفهان عصر صفوی سال 1037 قمری چنین گزارش می دهد:
تشریفات و مراسم عزاداری عاشورا به این قرار است که همه غمگین و مغموم به نظر می رسند و لباس عزاداری به رنگ سیاه - یعنی رنگی که در مواقع دیگر هیچ وقت مورد استعمال قرار نمی گیرد- بر تن می کنند. هیچ کس سر و ریش خود را نمی تراشد و به حمام نمی رود. به علاوه نه تنها از ارتکاب هر گناه پرهیز می کنند، بلکه خود را از هرگونه تفریح و خوشی محروم می سازد.
جمعی در میدان ها و کوچه های مختلف و جلوی خانه های مردم، برهنه و عریان در حالی که فقط با پارچه ی سیاه یا کیسه ی تیره رنگی ستر عورت کرده و سر تا پای خود را با ماده ای سیاه و براق ... رنگ زده اند، حرکت می کنند... به همراه این افراد، عده ای برهنه نیز راه می روند که تمام بدن خود را به رنگ قرمز در آورده اند؛ تا نشانی از خون هایی که به زمین ریخته و اعمال زشتی که در آن روز [عاشورا] نسبت به حسین انجام گرفته است، باشد. همه با هم، آهنگ های غم انگیز در وصف حسین و مصائب وارد بر او می خوانند و دو قطعه چوب یا استخوانی را که در دست دارند، به هم می کوبند و از آن صدای حزن انگیزی به وجود می آورند و به علاوه حرکتی به سر و تن خود می دهند که علامتی از اندوه بی پایان آن ها است و بیشتر به رقص شباهت دارد ... (30)
علاوه بر ابزار آلات جدید، ازاین دوره بود که آداب و رسوم نوینی هم در سلک آیین های عزاداری درآمد؛ آدابی چون «تیغ زنی»، «قفل زنی»، «سنگ زنی» و «قمه زنی» را از این جمله شمرده اند. (31)
استاد یوسفی غروی نیز در این باره می گوید:
از نظر تاریخی، ظاهراً آن وقت که صفویه سر کار آمدند، قمه زنی پدید آمد و مسلماً هیچ سابقه ای هم بر صفویه ندارد؛ اما هنوز به یقین نرسیده ایم که آیا قبل از عثمانی ها هم این کار انجام می شده است یا نه؟روال حکومت ها این است که اعمال و رفتارها را از همدیگر یاد می گیرند؛ عثمانی ها گروه فدائیان درست کرده بودند و مانند آل بویه که در قرن سوم و چهارم در بغداد، عمدتاً دسته های اولیه ی عزاداری شان، دسته های نظامی شان بود، به ارتش دستور داده بودند که به طور منظم و دسته بندی شده، دسته عزاداری راه بیاندازند. صفویه هم وقتی سر کار آمدند این برنامه را تکرار کردند. یکی از افواج فدائیان، قزلباش صفوی بودند که همیشه به نشانه ی آماده به خدمت، سرشان تراشیده بود.
در کتاب «تاریخ شاه عباس کبیر» از نصر الله فلسفی - که در پنج جلد نوشته شده و یکی از وسیع ترین و دقیق ترین تواریخ است - به تفصیل، «فوج فدائیان» معرفی شده اند. در وصف آنان آمده که حتی در تمریناتشان گوشتِ حیوانات مختلف و حتی مار را می خوردند که هنوز هم در بعضی از ارتش های جهان معمول است؛ مثلاً در ارتش صدام نیز یک فوج فدائی این طوری وجود داشت. خلاصه این که فدائیانِ صفویه در روز عاشورا شمشیر به دست، بیرون آمدند و تصورشان این بود که نوعی همدردی و مواسات با اصحاب امام حسین (ع) داشته باشند. آنان می گفتند در چنین روزی که اصحاب امام حسین (ع) و خود امام، و بنی هاشم تیر می خورند، پس ما هم این حالت را برای خودمان ایجاد می کنیم؛ یعنی نشان دهیم که ما در راه امام حسین (ع) فدوی هستیم و حاضریم سرمان بریده شود؛ و این شروع قمه زنی شد. (32)
البته در آن زمان نیز اکثر جامعه به علمایی که با این بدعت ها به مخالفت بر می خاسته اند، توجه خاصی نمی کردند، تا آنجا که عالمی مثل «مقدس اردبیلی» به خاطر مخالفت با این نوع حرکات در عزای امام حسین (ع) از سوی اکثریت جامعه طرد می شود! (33)
میرزا عبدالله افندی - از علمای شیعه ی معاصر شاه سلطان حسین - در بخشی از کتاب «تحفه فیروزیه» خود به این مخالفت ها اشاره می کند... مطابق روایت جاسم حسن شبر در «ارشاد الخطیب»، داستان از این قرار است که مقدس اردبیلی چندی از حرکات ناشایستی که بعضی مردم در امر عزاداری امام حسین (ع) مرتکب می شده اند، رنجیده خاطر شده و با این استدلال که این اعمال جزو رسوم اقامه عزا نیست و در سیره ی اهل بیت (ع) نیز وجود ندارند، آنان را از این کار نهی می کند لکن مردم به منع او وقعی ننهاده، بر شدت و گستره ی عمل خود افزودند. تا آنجا که وی آزرده شده، حتی در مقام اعتراض، ترک آن دیار (اردبیل) کرده و به یکی از قریه های اطراف می رود تا صدای عزاداری مردم به آن شیوه را نشنود. (34)
ب- رواج قمه زنی در دوران قاجار
از شاخصه های عزاداری در دوره قاجار، عمومیت یافتن رسم تیغ زنی و قمه زنی است؛ رسمی که البته پیش از آن هم مسبوق به سابقه ای چند ساله بود، اما مشخصاً در این دوره گسترش و رواجی بی سابقه یافت. (35)بنجامن، سفیر کبیرآمریکا در ایرانِ عهد ناصرالدین شاه، در توصیف مراسم قمه زنی در سفرنامه اش چنین می نویسد:
سال 1884 میلادی من در تهران اقامت داشتم. دسته هایی در خیابان ها حرکت می کردند و احساسات تند و شدید بی سابقه ای از خود نشان می دادند ... در این میان ناگهان جمعی سفید پوش که کاردهایی در دست داشتند، پدیدار شدند که با هیجان زیاد کاردها را بالا برده و به سر خود می زدند و خون از سر آنها و از کاردهایی که در دست داشتند، فواره می زد و سر تا پایشان را سرخ کرده بود. واقعاً که منظره دلخراش و بسیار تأثرآوری بود که هرگز نمی توانم آن را از یاد ببرم. کسانی که دراین دسته ها قمه می زنند، گاهی اوقات آنقدر به هیجان آمده و یا خونی که از آنها می رود [آن قدر زیاد است] که بی حال شده و روی زمین می افتند و حتی ممکن است اگر فوراً مداوا نشوند، جان خود را از دست بدهند. (36)باید گفت در این دوره، خطبایی مثل آخوند ملاآقا بن عابد شیروانی معروف به فاضل دربندی (37) با کتابش به نام اکسیر العبادات فی اسرار الشهادات همین قدر که در رونق بخشی به مجالس عزا در آن دوره نقش داشتند، در ورود مطالب سست و جعلی و خرافات و در نتیجه عوام گرایی این مجالس هم موثر بوده اند. (38)
عبدالله مستوفی، تاریخ نگار دوره قاجار درباره ی فاضل دربندی می نویسد:
تیغ زدن روز عاشورا از کارهایی است که این آخوند در عزاداری وارد یا لامحاله آن را عمومی کرده و فعل حرام را موجب ثواب پنداشته است. (39)مهدی بامداد نیز درباره ی او می نویسد:
او [فاضل دربندی] است که تیغ زدن را بر سر، که خلاف اصول اسلامی است و اسلام مافوق این حرفها است، در ایّام عاشورا جایز دانست و خود نیز عمل می کرده است. و از این تاریخ است که مردم عوام به تبعیت وی در ایّام عاشورا به این عمل دست زده اند. (40)
در این دوره نیز علمای بزرگی مثل علامه سید محسن امین عاملی، قمه زنی و نظایر آن را غیر شرعی و شیطان پسند خوانده و به مخالفت با آن پرداختند که باز هم - با توجه به این که قمه زنی به سرعت جایگاه مطلوبی نزد عوام الناس یافته و جزئی لاینفک از مظاهر دینداری، با لعاب تعصب مردم شده بود- نه تنها مخالفت این دسته از علما موثر واقع نشد، بلکه به تشکیل جبهه ای در بین مردم و برخی علمای موافق قمه زنی منجر شد؛ (41) تا جایی که برای مثال به علامه سید محسن امین عاملی تهمت زدند که می خواهد اخبار را نسخ کند و از اجرای اعمال دین جلوگیری کند! (42)
3. نقش استکبار در ترویج و بهره برداری از قمه زنی
الف- نقش استعمار انگلیس
تا حدود قرن هیجدهم سه امپراطوری بزرگ شرقی؛ هند، ایران و عثمانی مسلمان بودند که بر تمام جهان متمدن شرقی در آن روز، حکومتهای مرفه و مقتدری پدید آورده بودند. اسپانیا و فرانسه و هلند و انگلیس به رهبری زرسالاران یهودی و مسیحیان صلیبی، به فکر افتادند که مقاومت مسلمین را بشکنند. انگلیسی ها، برای رسیدن به این هدف به چاره جویی پرداختند؛ از جمله در هند و ایران که هسته اصلی مقاومت را شیعیان تشکیل می دادند.اینان از شیعیان هندوستان شروع کردند که از مرکز تشیع و مرجعیت نجف به دور بودند. انگلیسی ها از جهل و سادگی شیعه و عشق زیاد آنان به امام حسین (ع) سوء استفاده کردند و قمه و شمشیرزنی بر پیشانی را جعل کرده و به آنان آموختند... متاسفانه برخی شیعیان هند، این بدعت را بدون مجوز علما و نواب امام زمان (ع) پذیرفتند!
کوبیدن شمشیر بر سرو پیشانی در سوگ سیدالشهدا (ع) در روز عاشورا، توسط استعمار انگلیس، از هند به ایران و عراق رخنه نمود.
تا گذشته ای نه چندان دور، سفارت های بریتانیا در تهران و بغداد، هیئت های عزاداری را که به آن صورت انزجار آور و زشت در کوچه و خیابان ها ظاهر می شدند، تامین می کردند. غرض از سیاست استعماری انگلیس از کمک به رشد این مراسم زشت، به دست آوردنِ دلیلی معقول برای استعمارش بود که همواره با معارضه ی مردم بریتانیا و برخی نشریات آن کشور روبرو می شد.
استعمار انگلیس می خواست ثابت کند که مردمان مستعمره هند و کشورهای اسلامی دیگر که به آن صورت وحشیانه در خیابان ها ظاهر می شوند، احتیاج به ولی و قیمی دارند که آنان را از جهل و توحش موجود برهاند. در نتیجه، عکس و تصاویر دسته های عزاداری که در روز عاشورا به زنجیر به پشت خود نواخته و با شمشیر و قمه بر سر خود می کوفتند و خون های جاری شده در نتیجه ی این جریانات، در روزنامه های بریتانیا و اروپا به چاپ می رسید؛ و سیاستمداران استعمارگر در نتیجه این تصویرها، استعمارِ این کشورها را به عنوان ضرورتی انسانی اعلام می کردند که می تواند مردم آن کشورها را از جهل و توحش رهانیده و به جاده ی تمدن و تقدم رهنمون سازد.
نقل شده است، هنگامی که «یاسین هاشمی» نخست وزیر عراق در عهدِ استعمار انگلیس برای گفتگو جهت پایان دادن استعمار، به لندن رفته بود، انگلیسی ها به او گفتند: ما به خاطر کمک به مردم عراق به آنجا آمده ایم تا آنان را از توحش و حماقت خارج ساخته و مزه سعادت را به آنان بچشانیم!
این سخن، خشم یاسین هاشمی را بر می انگیزد و باعث می گردد با عصبانیت از جلسه خارج شود؛ اما انگلیسی ها از او عذر خواهی کرده و او را به دیدن فیلمی مستند از عراق دعوت می کنند. این فیلم که از هیئت های حسینی به راه افتاده در خیابان های نجف، کربلا و کاظمین تهیه شده بود، حاوی مشاهده مهیب و نفرت آور از شمشیر کوبی و قمه زنیِ مردمِ عزادار بود. گویی انگلیسی ها می خواستند بگویند: «آیا مردمانی روشنفکر که از تمدن بویی برده اند، با خود چنین می کنند؟!» (43)
ب- نقشه ی سیا در رابطه با فرهنگ عاشورا
اخیراً کتابی به نام نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی در آمریکا انتشار یافته که در آن گفتگوی مفصلی با دکتر مایکل برانت یکی از معاونان سابق سیا (سازمان اطلاعاتی مرکزی آمریکا) انجام شده است. (44) او در این زمینه می گوید:بعد از مدت ها تحقیق، به این نتیجه رسیدیم که قدرت رهبر مذهبی ایران و استفاده از فرهنگ شهادت، در انقلاب ایران تأثیرگذار بوده است. ما همچنین به این نتیجه دست یافتیم که شیعیان، بیشتر از دیگر مذاهب اسلامی فعال و پویا هستند. در این گردهمایی تصویب شد که بر روی مذهب شیعه تحقیقات بیشتری صورت گیرد.
و طبق این تحقیقات، برنامه ریزی هایی داشته باشیم. به همین منظور، چهل میلیون دلار بودجه برای آن اختصاص دادیم و این پروژه در سه مرحله به ترتیب زیر انجام شد. پس از نظرسنجی ها و جمع آوری اطلاعات از سراسر جهان، به نتایج مهمی دست یافتیم؛ متوجه شدیم که قدرتِ مذهبِ شیعه در دست مراجع و روحانیت می باشد... این تحقیقات ما را به این نتیجه رساند که به طور مستقیم نمی توان با مذهب شیعه رو در رو شد و امکان پیروزی بر آن بسیار سخت است و باید پشت پرده کار کنیم.
ما به جای ضرب المثل انگلیسی «اختلاف بیانداز، حکومت کن!» از سیاست «اختلاف بیانداز، نابود کن!» استفاده کردیم و درهمین راستا برنامه ریزی های گسترده ای را برای سیاست های بلند مدت خود طرح کردیم. حمایت از افرادی که با مذهب شیعه اختلاف نظر دارند و ترویج کافر بودن شیعیان به گونه ای که در زمان مناسب علیه آنها توسط دیگر مذاهب اعلام جهاد شود. همچنین باید تبلیغات گسترده ای را علیه مراجع و رهبران دینی شیعه صورت دهیم تا آنها مقبولیت خود را در میان مردم از دست بدهند.
یکی دیگر از مواردی که باید روی آن کار می کردیم، موضوع فرهنگ عاشورا و شهادت طلبی بود که هر ساله شیعیان با برگزاری مراسمی این فرهنگ را زنده نگه می دارند. ما تصمیم گرفتیم با حمایت های مالی از برخی سخنرانان و مداحان و برگزار کنندگان اصلی اینگونه مراسم که افراد سودجو و شهرت طلب هستند، عقاید و بنیان های شیعه و فرهنگ شهادت طلبی را سست و متزلزل کنیم و مسائل انحرافی در آن به وجود آوریم؛ به گونه ای که شیعه یک گروه جاهل و خرافاتی در نظرآید. در مرحله ی بعد، باید مطالب فراوانی علیه مراجع شیعه جمع آوری شده و به وسیله ی مداحان و نویسندگانِ سودجو انتشار دهیم و تا سال 1389 مرجعیت را - که سد راه اصلی اهداف ما می باشند - تضعیف کرده و آنان را به دست خود شیعیان و دیگر مذاهب اسلامی نابود کنیم و در نهایت تیر خلاص را بر این فرهنگ و مذهب بزنیم. (45)
پی نوشت :
18-ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمه ی علی معموری.
19- محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران». مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
20-عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من با تاریخ اجتماعی و اداری دوران قاجاریه، ج1 و 3 .
21-ابراهیم الحیدری، تراژدی کربلا، ترجمه ی علی معموری، ص 475.
22-کاظم دجیلی، عاشواء فی النجف و کربلا، ص 287؛ جیات عراقی من وراء البوابه السوداء، محمود درّه ، ص 24.
23-اسحاق نقاش؛ استاد تاریخ خاورمیانه، دانشگاه بزندیزبوستون
Administration Report of The Shamiyya Division, P.269,Great Britain
24-به حکم «الإنسان حریص علی ما منع» هرگاه اعمال فشار با تبیین علمی و فرهنگ سازی همراه نباشد، اثر معکوس خواهد داشت.
25-گفتگو با سید محمد بحرالعلوم پیرامون عزاداری حسینی، مجله ی النور، شماره 74، ژوئیه 1997م.
26-گفتگو با دکتر شاکر لطیف 1996/4/12م.، کتاب تراژدی کربلا.
27-طالب علی شرقی، النجف الاشرف عاداتها و تالیدها، ص 223-220.
28-مهدی مسائلی، قمه زنی، سنت با بدعت؟، ص 19.
29-محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران». مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
30-سفرنامه پیتردلاواله، ترجمه ی شجاع الدین شفا، انتشارات علمی فرهنگی.
31-محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران». مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
32-مصاحبه با دکتر یوسفی غروی، به آدرس: http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=15281
33-محسن حسام مظاهری، مقاله «رساله ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران». مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
34-جاسم حسن شبر، ارشاد الخطیب، ص 47 و 48.
35-محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
36-بنجامن، س.ج. و.، ایران و ایرانیان، ترجمه محمد حسین کردبچه، ص 284.
37-او همان کسی است که به فرموده ی شهید مطهری، خرافات و انحرافات موجود در کتاب روضه الشهداء ملا حسین کاشفی و دیگر سخنان بی مبنا را در قالب کتاب «اسرار الشهاده» یکجا جمع کرد و نقش عمده ای در وارد کردن خرافات به مجالس عزاداری امام حسین (ع) داشت. (بنگرید به: شهید مطهری، حماسه حسینی، ص 55-53).
38-محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران»، مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
39-عبدالله مستوفی، شرح زندگانی من یا تاریخ اجتماعی و اداری دوره ی قاجاریه، ج1، ص 276.
40-مهدی بامداد، شرح رجال ایران در قرن 12 و 13 و 14 هجری، ج4، ص 138.
41- محسن حسام مظاهری، مقاله «رسانه ی شیعه، مروری بر تاریخ تکوین مجالس و آیین های عزاداری در ایران». مجله اخبار ادیان، شماره 18، فروردین و اردیبهشت 1385.
42-علامه سید محسن امین عاملی، المجالس السنیه.
43- http://abarkooh.parsiblog.com
44- روزنامه جمهوری اسلامی، تاریخ 83/3/5.
45- نقشه ای برای جدایی مکاتب الهی، منتشر شده در آمریکا، گفتگو با دکتر مایکل برانت، یکی از معاونان سابق «سیا».