از 1948 تا 2002

صهيونيسم مسيحي انجيلي معاصر در آمريكا

در طول نيمه اول قرن بيستم بعضي از رهبران برجسته تدبيرگرا بر تعهد مؤمنانه نسبت به مبناي عهديني تحقق قريب الوقوع بازگشت يهوديان به فلسطين تأكيد مي كردند. اين رهبران عبارت بودند از هري آيرونسايد، ام. آر....
دوشنبه، 1 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
صهيونيسم مسيحي انجيلي معاصر در آمريكا
 صهيونيسم مسيحي انجيلي معاصر در آمريكا

 

نويسنده: استيون آر. سايزر
مترجمان: حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد



 

 از 1948 تا 2002

در طول نيمه اول قرن بيستم بعضي از رهبران برجسته تدبيرگرا بر تعهد مؤمنانه نسبت به مبناي عهديني تحقق قريب الوقوع بازگشت يهوديان به فلسطين تأكيد مي كردند. اين رهبران عبارت بودند از هري آيرونسايد، ام. آر. ديهان (1) و روبين اِيْ. تاري (2). به عنوان مثال، اِيْ. بي. سيمپسون كه ائتلاف مسيحي و تبليغي (3) را بنيان نهاد، گويا زماني كه اعلاميه ي بالفور را براي جماعت عبادت كننده ي كليسايش مي خواند، به شدت گريست. (4) ديگر افراد معتقد بودند كه پيمان عدم تجاوز آلمان نازي و شوروي در 1939، (5) ظهور امپرياليسم ژاپن و كمونيسم چين (6) به منزله ي نشانه هاي « بهت انگيز» جنگ آينده ي آرماگدون است. تأسيس كشور اسرائيل در 1948 طبيعتاً تحقق مهم ترين پيشگويي كتاب مقدس (7) و « بزرگ ترين خبر پيشگويانه انبياء كه ما در قرن بيستم داشتيم»، (8) پنداشته شد. سخنان دكتر ام. آر. ديهان بنيادگذار برنامه راديويي بشارت جهاني درس هاي كتاب مقدس (9)، به طور منظم از طريق بيش از 600 ايستگاه راديويي در سراسر جهان شنيده مي شد. در سال 1947، ديهان مطالعات خود راجع به كتاب دانيال را منتشر كرد كه در آن، وي رويدادهاي قبل و بعد از اعلاميه ي بالفور را در پرتو پيمان ابراهيم و « دستخط روي ديوار» بَلْشصَّر (10)، [ كه پادشاه و نوه ي نبوكد نصر بود فلسطين ] تفسير كرد. علاوه بر اين، او اشتباه بالفور را در كنار گذاشتن كل براي قوم يهود گويا « بزرگ ترين اشتباه تاريخ» خواند. (11)
ديهان مانند بسياري از صهيونيست ها راجع به تلاش هاي سرسختانه بريتانيا براي تشكيل كشور يهودي و « پاكسازي سرزمين مقدس از مالكان غير قانوني آن» اظهار تأسف مي كرد:
اينك سرزمين فلسطين به دليل اهداف و برنامه هاي جاودانه خدا سرزمين مقدس است. خدا آن را براي هدف واحد سكونت قوم ويژه اش، فرزندان يعقوب، كنار گذاشته است و چون آن، سرزمين مقدس خداست، هر كسي كه به آن آسيب رساند و در صدد سلب مالكيت آن از قومش باشد، مورد عقوبت خدا واقع خواهد شد... اگر فقط ملت ها مي توانستند زمينه ي عمل به قول خود را فراهم كنند تا سرزمين مقدس را به عنوان سرزمين امن همگان حفظ كنند و دوباره آن را به صاحبان برحقي كه خدا آن را به آنان وعده داده بود، بازگردانند، خدا بر فرزنداني مانند دكتر وايزمن ( دقيقاً با همين لفظ ) از ذريه يعقوب به تعداد بيشتر و بيشتري مي افزود تا منشأ خير و بركت باشند و به ملت هاي جهان كمك نمايند. (12)
معلوم نيست كه چرا ديهان مي خواست كه خوانندگانش دستاورد روش تركيب وايزمن براي توليد استون را، كه حلال مورد استفاده براي توليد مواد منفجره است، نعمتي براي جهان تلقي كنند.
بعد از جنگ 1967، پدر زن بيلي گراهام، نلسون بل، (13) سردبير مسيحيت امروز (14) كه بلندگوي تبليغاتي صاحب نام و رسمي جنبش پروتستان انجيلي محافظه كار بوده است، احساسات شمار زيادي از پروتستان هاي انجيلي آمريكا را در مقاله ي ارسالي خود به اين مجله چنين ابراز كرد، « براي اولين بار بعد از بازگشت بيش از 2000 سال، بيت المقدس اينك به طور كامل در كنترل يهوديان است و اين امر مايه ي شور و شعف و ايمان مجدد پژوهشگر كتاب مقدس نسبت به صحت و اعتبار كتاب مقدس مي شود». (15) از 1967 به بعد، يك سري از رهبران مسيحي و سياسي آمريكا از جمله چند تن از رؤساي جمهور با اين ديدگاه همسو بودند. مثلاً در سال 1968، كمابيش به همان روشني كه ليويد جورج نقش تربيتي خاص خود را توصيف كرده بود، ليندون بي. جانسون (16) ريشه ي همفكري خود را با صهيونيسم چنين توضيح داد:
اگر نگوييم همه ي شما، بيشتر شما پيوندهاي عميقي با سرزمين و قوم يهود داريد، همانطور كه من دارم؛ زيرا ايمان مسيحي من از ايمان شما منبعث شد. داستان هاي كتاب مقدس به صورت تار و پود خاطرات كودكي من در آمده است، همان طور كه تلاش دليرانه (17) يهوديان مدرن براي رهايي از آزار و اذيت نيز به صورت تار و پود جان هاي ما در آمده است. (18)
در 1976 كه « سال تفوق صهيونيسم مسيحي» (19) خوانده شده، مجموعه اي از رويدادها صهيونيسم مسيحي را در صف اول سياست جريان اصلي آمريكا قرار داد. جيمي كارتر به عنوان رييس جمهور نومسيحي (20) اي كه از حمايت جناح راست انجيلي برخوردار بود، انتخاب شد. در اسرائيل، مناخيم بگين (21) و حزب ليكود نيز در سال 1977 به قدرت رسيد. ائتلافي سه جانبه (22) بين جناح راست سياسي، پروتستان هاي انجيلي و گروه فشار اسرائيلي آمريكا به وجود آمد تا ائتلافي قدرتمند شكل گيرد.
در 1978، جيمي كارتر (23) اذعان كرد كه چگونه عقايد خاص وي در حمايت از صهيونيست بر سياست خاورميانه تأثير گذاشت. (24) او در يك سخنراني كشور اسرائيل را توصيف[ كشور اسرائيل ] اين گونه نهايتاً بازگشت به سرزمين كتاب مقدس است كه يهوديان كرد، بيش از صدها سال پيش، از آن رانده شدند... شكل گيري ملت يهود، تحقق پيشگويي كتاب مقدس و همان جوهر تحقق آن است». (25) اما زماني كه كارتر راجع به برنامه شهرك سازي تعرض آميز ليكود ترديد داشت و تشكيل وطني فلسطيني را پيشنهاد داد، ديگر به ائتلاف يهوديان و پروتستان هاي انجيلي حامي اسرائيل كه به حمايت از رونالد ريگان در انتخابات 1980 روي آوردند، اعتنايي نكرد.

1. رونالد ريگان: رييس جمهور صهيونيسم مسيحي

اگرچه تصور عمومي از رونالد ريگان فردي است كه بر اساس مصلحت سياسي اقدام مي كند با اين حال، وي بر اساس الاهيات پيشاهزاره اي تدبيرگرا تربيت شده بود و نه تنها از مادرش نل (26) بلكه از رهبراني مانند بيلي گراهام، پت بون (27) و جورج اوتيس (28) نيز متأثر بود. هالسل نقشي را كه اين افراد بر پژوهش ريگان راجع به پيشگويي و نقطه نظرات كتاب مقدس درباره ي آخرالزمان داشته، توضيح داده است. (29) به عنوان مثال، در 1971، ريگان فرجام سياره ي بزرگ زمين اثر هال ليندزي و بسياري از كتاب هاي رايج درباره ي آرماگدون را مي خواند. هرب الينگوود (30)، منشي حقوقي ريگان كه هالسل او را « يكي از مشتاق ترين معتقدان به كيش اسرائيل» و جنگ قريب الوقوع آرماگدون مي خواند. توضيح داد كه چگونه آنان اغلب راجع به تحقق پيشگويي كتاب مقدس بحث مي كردند. (31)
در 1971، ريگان زماني كه فرماندار كاليفرنيا بود، در خصوص برداشت خود در اين باره كه چگونه رويدادهاي ژئوپوليتيكي معاصر تحقق پيشگويي كتاب مقدس است، با يك همكار صميمي اش، جيمزميلز، (32) به طور مفصل به بحث پرداخت. ميلز يادداشت هاي مفصلي را از گفتگوي خود تهيه كرد، كه بعدها در مجله ي سن ديئگو (33) منتشر شد. ريگان، بر اساس قرائت خود از حزقيال، باب 38 تأكيد مي كرد كه اسرائيل به زودي مورد حمله كشورهاي تبهكاري (34) همچون ليبي و اتيوپي قرار خواهد گرفت:
آيا به اهميت اين مطلب پي مي برديد؟ ليبي هم اكنون كمونيست شده است و اين نشانه ي آن است كه زمان آرماگدون نزديك است... تحقق اين پيشگويي كه اتيوپي يكي از آن كشورهاي تبهكاري خواهد بود كه بر عليه اسرائيل اقدام مي كند، اجتناب ناپذير است... براي اولين بار تاكنون همه چيز براي نبرد آرماگدون و رجعت دوم عيسي آماده است... حزقيال به ما مي گويد كه يأجوج، ملتي كه همه ي ديگر قدرت هاي تاريكي را بر عليه اسرائيل رهبري خواهد كرد، از شمال پديدار خواهد شد. عالمان كتاب مقدس براي نسل ها گفته اند كه يأجوج قاعدتاً بايد روسيه باشد... اكنون آن روسيه، كمونيست و ملحد شده است، اينك آن روسيه در مقابل خدا ايستاده است. اكنون نشانه هاي يأجوج كاملاً بر روسيه منطبق است. (35)
ميلز توصيف مي كند كه چطور ريگان « مثل يك مبلّغ در برابر دانشجويي شكاك» (36) از هولوكاست هسته اي (37) قريب الوقوع سخن مي گفت. ريگان در گفت و گوي ديگري كه هارالد برِدْسن (38) مبلّغ مسيحي اهل كاليفرنيا آن را ثبت كرده، توضيح داد كه چگونه معتقد است خدا يهوديان را به اسرائيل باز مي گرداند. بردْسِن ريگان نسبت به نگرش تدبيرگرايانه درباره ي اسرائيل تأثير گرفته بود:
يك مثال خوب از آگاهي كامل او نسبت به آنچه، بر حسب فرجام شناسي پيشگويانه، در حال وقوع بود، توانايي او در ذكر همان روزي از 1948 بود كه اسرائيل به عنوان يك كشور بار ديگر به وجود آمد. به اين مي انديشيدم كه ريگان كاملاً از هدف خدا براي خاورميانه آگاه بود و به همين دليل احساس مي كرد دوره اي كه هم اكنون طي مي كنيم، حائز اهميت ويژه اي است، زيرا رويدادهاي مطرح شده در كتاب مقدس درست در همين زمان در حال وقوع است. (39)
جورج اوتيس، توليد كننده سابق تجهيزات الكترونيكي كه قطعات سلاح هاي هسته اي را مي ساخت و بعد از آن چهار ايستگاه راديويي مسيحي را در جنوب لبنان اداره مي كرد، در تضمين انتخاب ريگان به عنوان رييس جمهور، صاحب نفوذ بود. علاوه بر اين، اوتيس رييس افتخاري « مسيحيان حامي ريگان» بود. در يك مصاحبه ي تلويزيوني سال 1976، اوتيس و ريگان نظرات خود را راجع به اين كه چگونه « پيشگويي شگرفت كتاب مقدس» با « پيدايش دوباره ي يهود به عنوان يك ملت» در حال تحقق است، مورد بحث قرار دادند. سپس اوتيس از ريگان پرسيد، « اگر روزي روزگاري در آينده، اسرائيل در اثر حمله ي كشورهاي دشمن در معرض نابودي قرار بگيرد، به نظر شما آمريكا چه بايد بكند؟» ريگان جواب داد، « ما به اسرائيل قول داده ايم كه از اين كشور حفاظت كنيم... ما داراي وظيفه، مسئوليت و سرنوشت هستيم». (40)
هالسل نشان داده است كه چطور ريگان حتي در طول رقابت انتخاباتي رياست جمهوري 1980 دائماً به « آرماگدون» اشاره مي كرد. به دفعات متعدد از قول ريگان گزارش داده شده است كه « ما مي توانيم نسلي باشيم كه آرماگدون را مي بيند». (41) در همان سال ويليام شفاير (42) مقاله نويس روزنامه ي نيويورك تايمز از ريگان نقل قول كرد كه وي خطاب به گروهي از رهبران يهودي گفته است، « اسرائيل تنها دموكراسي باثباتي است كه ما مي توانيم به عنوان نقطه اي كه آرماگدون در آن به وقوع مي پيوندد، به آن تكيه كنيم». (43)
دونالد واگنر (44) به طور خلاصه توضيح مي دهد كه چطور انتخاب ريگان به عنوان رييس جمهور بدين خاطر باعث پيشبرد چشمگير آرمان صهيونيسم مسيحي شد:
انتخاب رونالد ريگان نه تنها به معناي آغاز كار سرسخت ترين دولت طرفدار اسرائيل در طول تاريخ بود بلكه مناصب مهم سياسي را هم به چند تن از صهيونيست هاي مسيحي سپرد. علاوه بر رييس جمهور، كساني كه الاهيات پيشاهزاره گرايانه ي آينده نگر و صهيونيسم مسيحي صحّه مي گذاشتند. عبارت بودند از دادستان كل اِد ميز (45)، كاسپر واينبرگر (46) وزير دفاع و جيمز وات وزير كشور. (47)
سمينارهاي كاخ سفيد مشخصه ثابت دولت ريگان بود كه موجب ارتباط مستقيم و شخصي صهيونيست هاي مسيحي سرشناسي مثل جري فال ول، مايك ايوانز و هال ليندزي با رهبران ملي و كليساهاي جماعت گرا مي شد. به عنوان مثال، در 1982 ريگان از فال ول دعوت كرد تا گزارشي را راجع به مكان وقوع جنگي هسته اي با روسيه، به شوراي امنيت ملي ارائه دهد. (48) همچنين مال ليندزي ادعا كرد كه ريگان از او دعوت كرد كه با مقامات پنتاگون راجع به موضوع جنگ با روسيه سخن بگويد. (49)
در « نطق ريگان در سازمان ملل راجع به كرانه باختري و فلسطيني ها» كه آن نيز در 1982 ايراد شد و آن، خروج سازمان آزادي بخش فلسطين از بيروت ابراز گرديد، او موضع رسمي دولت ايالات متحده آمريكا را در مورد مسئله اعراب و اسرائيل بيان كرد:
امروز روزي بوده است كه همه ي ما بايد به آن افتخار كنيم... دخالت ما براي رسيدگي به صلح خاورميانه امري ترجيحي نيست بلكه يك وظيفه اخلاقي (50) است... همچنين ما نسبت به بقا و تماميت ارضي دولت هاي دوست، تعهدي برگشت ناپذير (51) داريم... بنابراين ايالات متحده آمريكا از تشكيل دولت مستقل فلسطيني در كرانه باختري و غزه حمايت نخواهد كرد و ما از الحاق آن به اسرائيل و يا كنترل هميشگي آن توسط اسرائيل حمايت نخواهيم كرد... ولي عقيده راسخ ايالات متحده اين است كه خودگرداني كرانه باختري و غزه توسط فلسطيني ها به همراه اردن، بهترين مجال را براي صلحي هميشگي، منطقي و پايدار فراهم مي كند. (52)
ريگان در گفت و گويي اختصاصي كه دو سال بعد در آوريل 1984 در واشنگتن پُست (53) به اطلاع عموم رسانده شد، عقايد شخصي خود را براي تام داين، (54) يكي از عاملان فشار عمده اسرائيل ك براي كميته ي آمريكايي امور عمومي اسرائيل (55) كار مي كند، به تفصيل بيان كرد:
مي دانيد كه من به پيامبران قديم عهد عتيق و نشانه هاي پيشگويانه آرماگدون بازگشته ام. نمي دانم آيا ما نسلي هستيم كه قرار است شاهد وقوع آن باشيم. نمي دانم آيا شما به هيچ يك از اين پيشگويي ها اخيراً توجه كرده ايد، اما باور كنيد كه آن ها يقيناً زمانه اي را توصيف مي كنند كه ما سپري مي كنيم. (56)
در 1986 زماني كه تنش ها بين آمريكا و ليبي شدّت يافت. جيمز ميلز كه در آن موقع رييس موقت (57) سناي ايالت كاليفرنيا بود، ادعا كرد كه ريگان خصومت شديد نسبت به ليبي را به صراحت بيان كرد زيرا ليبي را يكي « از دشمنان پيشگويي شده ي اسرائيل و در نتيجه دشمن خدا» مي دانست. (58) ميلز نتايج منطقي پيش فرض هاي تدبيرگرايانه ي بدبينانه و جبرانگارانه ريگان را خاطر نشان كرده است:
يقيناً نگرش هاي او راجع به بودجه نظامي و بي اعتنايي او به پيشنهادهاي مطرح شده درباره ي خلع سلاح هسته اي (59)، با چنين نظرات ناظر به آخرالزمان هماهنگ است... آرماگدون، آن گونه كه در كتاب هاي حزقيال و مكاشفه پيش بيني شده است، نمي تواند در جهاني كه خلع سلاح شده است، رخ دهد. هر كسي كه معتقد است آرماگدون بالاخره رخ خواهد داد، نمي تواند انتظار داشته باشد كه خلع سلاح اصلاً اتفاق افتد. اين امر برخلاف طرح خداست آن گونه كه در كلامش بيان شده است... سياست هاي داخلي و پولي (60) رييس جمهور نيز با تفسير ظاهري پيشگويي هاي كتاب مقدس (61) هماهنگ است. اگر خدا به زودي مواهب كل جهان را سلب مي كند، اضطراب درباره ي بدهي هاي ملي معنا ندارد... چرا بايد نگران حفاظت محيط زيست بود؟ وقتي همه چيز براي اين نسل به فرجامي سوزان (62) منتهي مي شود چرا بايد وقت و پول را براي حفظ اموري براي نسل هاي آينده هدر داد؟... تحقق بازگشت مسيح به زمين گوياي آن نيست كه رقابت براي تأمين بودجه از طريق ابزارهايي مانند آمتراك (63) روا باشد. چنين استنباط مي شود كه تمام برنامه هاي داخلي به ويژه برنامه هايي را كه مستلزم سرمايه گذاري كلان هستند، مي توان و بايد براي تأمين منابع مالي گسترش سلاح هاي هسته اي محدود كرد تا اين كه هلاكت آتشين بر دشمنان پليد خدا و قومش نازل شود. (64)
هالسل اظهار كرد كه چطور ريگان در تمام دوره ي مسئوليت سياسي خود همواره گفته هاي مشابهي را درباره ي جنگ آمريكا عليه نيروهاي شيطاني، در نبرد هسته اي قريب الوقوع و اجتناب ناپذير آرماگدون ابراز مي كرد. خانم هالسل چنين نتيجه مي گيرد كه اين گفته ها به خوبي روشن مي كند كه چرا ريگان احساس مي كرد « دستور» داشت « تريليون دلار را براي تدارك جنگ هسته اي يأجوج و مأجوج هزينه كند». (65)
در حالي كه به نظر نمي رسيد جورج بوش پدر، بيل كلينتون و جورج بوش پسر همان نظرات تدبيرگرانه ي جيمي كارتر يا رونالد ريگان را داشته باشند ولي با اين وصف، هر چند با اكراه، موضع سرسختانه ي اسلاف خود را در حمايت از صهيونيسم ادامه دادند. (66) سياستمداران نظرات رأي دهندگان و يا حداقل نظرات گروه هاي فشار را منعكس مي كنند و بسياري از افراد، گروه هاي فشار صهيونيست را قدرتمندترين گروه ها در آمريكا مي دانند. (67) به خصوص سه نفر از رهبران مسيحي كه هر يك، تريبون كاخ سفيد را از ريگان دريافت كردند، احتمالاً بيش از هر كس ديگر در چهل سال گذشته توانسته اند تضمين كننده آن باشند كه سياست خارجي آمريكا قاطعانه طرفدار صهيونيست باقي بماند. اين افراد، جري فال ول، پت رابرتسون و هال ليندزي هستند. هر يك از اين ها نقشي بي نظير در رشد صهيونيسم مسيحي ايفا كرده اند.

2. جري فال ول: سفير صهيونيسم مسيحي

جري فال ول كشيش ارشد كليساي باپتيست توماس رود (68) و مؤسس و رييس دانشگاه آزادي باپتيست مستقل (69) واقع در لينچبرگ (70) ويرجينيا با ظرفيت ده هزار دانشجو بود. (71) سايت خدمات كشيشي جري فال ول از كانال تلويزيوني شبكه راديو تلويزيوني آزادي (72) پشتيباني مي كند و برنامه ساعت بشارت ديرين (73) را كه از 350 ايستگاه راديويي در آمريكا پخش مي شود و داراي بودجه 60 ميليون دلاري است، به طور همزمان پخش مي کند. (74) فال ول در اوايل خدمات كشيشي خود از سياست دوري مي كرد. او در سال 1964 نوشت:
آنچنان كه من به كتاب مقدس اعتقاد دارم، مي دانم كه توقف تبليغ انجيل ناب و رهايي بخش عيسي مسيح و مبادرت به انجام كاري ديگر مثل مبارزه با كمونيسم و يا شركت در اصلاح حقوق مدني غيرممكن است. از مبلغان خواسته نشده كه سياستمدار باشند بلكه خواستند كه فاتحان روح باشند. ما در هيچ جا مكلّف نشده ايم كه امور بيروني را اصلاح كنيم. (75)
عقيده ي فال ول بعد از جنگ شش روزه ي اسرائيل در سال 1967 تغيير كرد. او وارد سياست شد و يكي از حاميان پرشور دولت صهيونيستي شد. گريس هالسل تغيير عقيده فال ول را اين گونه توصيف مي كند:
پيروزي حيرت انگير اسرائيل نه تنها بر فال ول بلكه بر بسياري از آمريكايي ها تأثير عميقي گذاشت... به ياد آوريد كه در 1967 آمريكا در جنگ ويتنام گرفته شده بود. بسياري از افراد به نوعي احساس شكست، بدبختي و نااميدي مي كردند. به خوبي آگاه بوديم كه قدرت ما تحليل رفته است و ديگر قادر نيستيم كه دنيا و چه بسا حتي همسايگان خود را كنترل كنيم... بسياري از آمريكايي ها، از جمله فال ول، به اسرائيل، كه در نظر آنان يك قدرت نظامي شكست ناپذير بود، با نگاه هاي تحسين برانگيز مي نگريستند. آنان بي دريغ از تصرف زمين هاي اعراب به دست اسرائيل حمايت مي كردند. زيرا آنان اين پيروزي را عين قدرت و عدالت تلقي مي كردند... ماچوها (76) [ = دلير مردان مسيحي] يا مسيحيان قدرتمندي (77) همچون فال ول پيروزي بر نيروهاي اعراب را به ژنرال اسرائيلي موشه دايان (78) نسبت دادند و او را معجزه گر عصر (79) خواندند و پنتاگون از او دعوت كرد تا به ويتنام سفر كند و به ما بگويد كه چگونه مي توان در آن جنگ پيروز شد. (80)
در سال 1979، همان سالي كه فال ول « حزب اكثريت اخلاقي» (81) را تأسيس كرد، دولت اسرائيل به پاس حمايت فال ول از اسرائيل هواپيماي جت لير (82) را به او اهدا كرد. همچنين، يك سال بعد در سال 1980، فال ول اولين غير يهودي بود كه مدال ولاديمير زئوف يابوتينسكي (83) را به پاس برتري صهيونيستي از مناخيم بگين نخست وزير اسرائيل دريافت كرد. يابوتينسكي بنيان گذار صهيونيسم تجديد نظرطلب (84) بود و عقيده داشت كه يهوديان بر اساس حكمي الاهي حق تصرّف و شهرك سازي « در هردو طرف رود اردن» را دارند و در برابر قوانين بين المللي هم پاسخ گو نيستند. (85) زماني كه اسرائيل نيروگاه هسته اي عراق را در سال 1981 بمباران كرد، بگين قبل از اين كه با ريگان تماس بگيرد، به فال ول تلفن كرد. او همچنين از فال ول خواست تا « دلايل اين بمباران را براي عموم مسيحيان توضيح دهد». (86) در طول تهاجم 1982 به لبنان، فال ول به همان ترتيب، از اقدامات اسرائيل دفاع كرد:
زماني كه اين قتل عام ها در دو اردوگاه فلسطيني [ صبرا و شتيلا ] رخ داد، (87) فال ول درست شبيه خط دفاعي اسرائيل بود: " اسرائيلي ها دخالتي نداشتند." و حتي زماني كه نيويورك تايمز گزارش هاي شاهدان عيني درباره ي منوّرهاي پرتابي اسرائيل براي كمك به فالانژيست ها (88) در ورود به اردوگاه ها را ارائه مي داد، فال ول مي گفت: " اين فقط تبليغات است". (89)
در مارس 1985، فال ول در مجمع خاخام هاي محافظه كار (90) ميامي سخنراني كرد و قول داد تا « 70 ميليون مسيحي محافظه كار را براي حمايت از اسرائيل و مقابله با يهودستيزي بسيج كند». (91) در ژانويه 1998، زماني كه بنيامين نتانياهو (92) نخست وزير اسرائيل به واشنگتن سفر كرد، به جاي اين كه ابتدا با رييس جمهور كلينتون ملاقات كند، با جري فال ول و ائتلاف وحدت ملي براي اسرائيل كه مجمع بزرگي متشكل از بيش از 500 تن از رهبران مسيحي بنيادگرا بود، ملاقات كرد. به گفته ي دونالد واگنر جمعيت حاضر از نتانياهو به عنوان « رونالد ريگان اسرائيل» استقبال كردند. در همين زمان فال ول قول داد تا با دويست هزار كشيش و رهبر كليسا، كه مجله آزادي ملي (93) (94) او را دريافت مي كنند، تماس بگيرد و از آنان بخواهد كه « به رييس جمهور كلينتون بگويند كه از تحت فشار قرار دادن اسرائيل» براي پذيرش توافقات اسلو خودداري كند. (95)
فال ول در 1999 در مصاحبه اي با واشنگتن پُست، كرانه باختري را « بخش جدا نشدني اسرائيل» خواند. او اضافه كرد كه تحت فشار قرار دادن اسرائيل براي عقب نشيني، « مانند آن است كه از آمريكا بخواهند تگزاس را به مكزيك بدهد تا روابط حسنه ايجاد شود. مسخره آميز است». (96) در سال 2000 فال ول، اكثريت اخلاقي را با نام قوم مؤمن 2000 (97) احيا كرد، « جنبشي كه هدف آن نجات آمريكا تحت حكومت خدا» است و نيز موضوع محكمي را در حمايت از اسرائيل اتخاذ كرده است. (98) فال ول احتمالاً بهتر از هر رهبر مسيحي آمريكايي ديگر موفق شده است كه با اطمينان به پيروانش بقبولاند كه تكليف مسيحي آنان در برابر خدا مستلزم تدارك حمايت بي چون و چرا از كشور اسرائيل است.

3. پت رابرتسون: سياستمدار صهيونيسم مسيحي

پت رابرتسون، در كنار جري فال ول، امروزه يكي از قدرتمندترين مردان محافل سياسي و او ديني آمريكا است. (99) شبكه راديو تلويزيوني مسيحي (100) (CBN) اولين و با نفوذترين شبكه تلويزيوني ماهواره اي مسيحي (101) دنيا با بودجه اي بالغ بر 195 ميليون دلار بوده و هست. (102) رابرتسون شبكه راديو تلويزيوني مسيحي (CBN) را در سال 1960 تأسيس كرد. همچنين او يك نويسنده (103) و بنيان گذار دانشگاه ريگنت (104) در ويرجينيا و نيز رييس چندين سازمان آموزشي، تفريحي، سياسي و بشردوستانه ي ديگر از جمله ائتلاف مسيحي (105) است كه داراي يك ميليون و نهصد هزار عضو و در سال 1997 داراي بودجه ي 17 ميليون دلاري بود. هدف ائتلاف مسيحي كه رابرتسون آن را در سال 1989 تأسيس كرد، « كنترل كارآمد حزب جمهوري خواه» و انتخاب « نامزدهاي مسيحي» براي مناصب دولتي بود. (106) در حالي كه ائتلاف مسيحي ادعا مي كند كه يك « سازمان فعاليت كشوري در حمايت از خانواده» است، با اين حال، به طور مرتّب دولت آمريكا را در مورد مسائل اسرائيل تحت فشار قرار مي دهد. به عنوان مثال، در آوريل 2002، اين سازمان از كنگره ي آمريكا درخواست كرد كه پشتيباني از حق اسرائيل براي « دفاع مشروع در برابر تروريست ها ي فلسطيني و فشار ياسرعرفات » را تداوم بخشد. (107)
در 1990، رابرتسون شركت بين المللي سرگرمي خانواده (108) و شبكه خانواده (109) را كه يك شبكه تلويزيون كابلي (110) داراي فرستنده ماهواره اي با 63 ميليون مشترك آمريكايي است، را تأسيس كرد. در 1997، رابرتسون شركت بين المللي سرگرمي خانواده با (IFE) به قيمت يك ميليارد و نهصد ميليون دلار به شركت جهاني فاكس (111) فروخت. هم اكنون سي بي ان (CBN) چنين سرمايه ي هنگفتي يكي از بزرگ ترين شبكه هاي تلويزيوني خدمات كشيشي در دنياست و برنامه هاي توليدي آن در 180 كشور ديده و به 71 زبان از جمله روسي، عربي، اسپانيايي، فرانسوي و چيني شنيده مي شود. برنامه باشگاه700 (112) كه رابرتسون مجري آن است، يكي از طولاني ترين برنامه هاي مذهبي مستمر تلويزيون است و مخاطبين هفتگي آن به هفت ميليون بيننده ي آمريكايي مي رسد. (113) رابرتسون نقش سي بي ان را در تحقق پيشگويي آخرالزمان، اين چنين توضيح مي دهد:
من هرگز روز 29 آوريل 1977 را فراموش نخواهم كرد، زماني كه ما اولين ايستگاه زميني را ساختيم كه در تاريخ جهان تاكنون يك كشيش مسيحي صاحب آن است و ما تا به حال اولين كساني بوديم كه فرستنده اي تمام وقت بر روي ماهواره داشته ايم... بنابراين ما در اين حوزه پيشگام هستيم. يادم مي آيد كه ساعت ده صبح بود كه ما پخش برنامه را شروع كرديم. سپس اندكي بعد از ساعت پنج بعد از ظهر فيلمبرداري از كوه زيتون (114) در بيت المقدس را متوقف كرديم. آسمان بر فراز كوه معبد كم كم ابري مي شد... و زماني كه من به كوه زيتون نگريستم و مكاني را ديدم كه منجي من هنگام بازگشت به زمين بر آنجا قدم خواهد گذاشت، به اين مي انديشيدم كه " من دارم ( اين صحنه ها را ) پخش مي كنم!" كتاب مقدس مي گويد هر ديده اي نظاره گر مسيح خواهد بود و در اين لحظه اين امر در حال وقوع است! ما مي بينيم كه چطور اين رخداد درست در مقابل ديدگانمان محقق خواهد شد. (115)
رويدادهاي خاورميانه در صدر اخبار سي بي ان قرار دارد و جهت گيري آشكار آن در حمايت از اسرائيل است. (116) در سال 2002، سي بي ان كانال خبري اختصاصي اسرائيل را با پيوندهايي به سفارت اسرائيل، سفارت بين المللي مسيحيان، پل هاي صلح و دوستان مسيحي اسرائيل، راه اندازي كرد. (117)
ديدگاه هاي خاص رابرتسون راجع به اسرائيل و اشغال كرانه باختري فلسطين كاملاً صريح است. شبكه رسانه هاي نيرومند (118) رابرتسون نقطه نظرات شديداً حامي اسرائيل را روزانه به ميليون ها آمريكايي عرضه مي كند. اميد وي بدون ترديد آن است كه همان كسي باشد كه رجعت دوم را از تلويزيون پخش مي كند. صهيونيسم مسيحي به دليل تأثير زندگي خبرساز (119) رهبران مسيحي بنيادگرايي همچون جري فال ول و پت رابرتسون تا پايان دهه 1970، مرادف با جنبش پروتستان انجيلي آمريكا شده بود. در طول سي سال گذشته، اين رابطه با تأثيرگذاري فزاينده حفظ شده است تا آنجا كه نمي توان يك نفر سياستمدار يا سناتور كنگره را يافت كه مايل به ابراز انتقاد علني درباره ي دولت اسرائيل باشد. (120) ائتلاف حمايت مذهبي و سياسي از اسرائيل در آمريكا آشكارترين شالوده هاي خود را از نظرات پيشگويانه هال ليندزي گرفته است.

4. هال ليندزي: پيامبر صهيونيسم مسيحي

هال ليندزي بي شك با نفوذترين صهيونيست مسيحي قرن بيستم است. اگر چه ديگران به ندرت از او ياد كردند، با اين حال تايم، او را « ارمياي اين نسل» و نيويورك تايمز در سال 1980 او را « پرفروش ترين مؤلف اين دهه» توصيف كرده است. (121) او يكي از معدود مؤلفاني است كه در يك زمان در فهرست كتاب هاي پرفروش نيويورك تايمز داراي سه كتاب است. (122) آخرين ناشر آثارش او را « پدر جنبش امروزي پيشگويي كتاب مقدس» (123) و « معروف ترين آموزگار پيشگويي در دنيا» خوانده است. (124) ليندزي نويسنده اي پركار و مؤلف حداقل بيست كتاب در طول بيست و هفت سال است، كه بيشتر آن ها صراحتاً و تلويحاً به تفسيري تدبيرگرايانه از آينده، پيشگويي كتاب مقدس و صهيونيسم مسيحي پرداخته است. (125) او مجري برنامه هاي راديويي و تلويزيوني خودش است، (126) سرپرست تورهاي منظم و حامي اسرائيلي سرزمين مقدس است و از طريق اشتراك، « مجله ي اطلاعات» ماهانه مسيحي (127) موسوم به شمارش معكوس (128) و نيز رهنمود اطلاعات بين المللي (129) را در دسترس قرار مي دهد. (130) همچنين ليندزي در كنار گرانت جفريز (131) برنامه خبري رهنمود اطلاعات بين المللي را به صورت هفتگي در ايستگاه تلويزيوني شبكه راديو تلويزيوني تثليت (132) اجرا مي كند. برآورد مي شود كه ليندزي از طريق راديو و تلويزيون يك ميليون بيننده و شنونده ثابت هفتگي دارد. (133)
نيويورك تايمز مشهورترين كتاب ليندزي، فرجام سياره بزرگ زمين، را « كتاب پرفروش شماره يك ادبيات غيرداستاني اين دهه» (134) خوانده است. اين كتاب بيش از 108 بار چاپ شده است و تا 1993 بيش از بيست ميليون نسخه به زبان انگليسي و با تخميني متغير بين 18 تا 20 ميليون نسخه ي ديگر به پنجاه و چهار زبان خارجي به فروش رسيده است. (135) ليندزي، علي رغم تغييرات شگرف (136) جهاني بعد از انتشار اين كتاب در 1970، معتقد است كه سناريوي پيشگويانه و مكاشفه اي شرح داده شده از لحاظ كتاب مقدس صحيح است و از اين رو اين كتاب به صورت اوليه ي خود و بدون تجديد نظر چاپ خواهد شد. محبوبيّت ليندزي را مي توان ناشي از مجموعه اي از عومل دانست. اين عوامل عبارتند از سبك نگارش واضح و روزنامه نگارانه وي، تأكيد خلاق ولي كمابيش جزم انديشانه ي او همچون داربي و اسكوفيلد (137) بر اين موضوع كه رويدادهاي ژئوپوليتكي معاصر، تحقق پيشگويي كتاب مقدس است و اظهارات قاطعانه و مكرر وي مبني بر اين كه پايان جهان نزديك است. « اين كتاب با تفصيل و صراحت بيشتر از كتاب هاي ديگر درست آنچه را كه، نه در هزار سال بعد، بلكه واقعاً در دوره ي حيات ما و در همين نسل براي بشريت و زمين رخ خواهد داد، توصيف مي كند». (138)
هال راهنماي شما به سوي تور وحشت آور نبردگاه هاي آينده ي جهان همچون عذاب سخت (139) خواهد بود، كه بيش از دو هزار سال پيش پيامبران عهد عتيق و جديد پيش بيني كردند، و به تدريج در حال پديدار شدن است. شما با رهبران جهاني اي كه بشر را به آستانه ي نابودي مي كشانند، مواجه خواهيد شد و دلايل وضعيت كنوني جهان را جويا خواهيد شد. همه اين امور نشانه ي چيست؟ به زودي چه اتفاقي خواهد افتاد و انجام جهان چه خواهد شد. (140)
ليندزي مانند داربي، اسكوفيلد و بروكس، (141) تمايلي ندارد كه ديدگاه هايش را به شخص ديگري نسبت دهد و ادعا مي كند كه تفاسيرش از طرف خدا مستقيماً و شخصاً به او وحي شده است:
من معتقدم كه روح القدس نه تنها نسبت به چگونگي بيان يوحنّا راجع به آنچه واقعاً تجربه كرد، بلكه نسبت به چگونگي به رمز درآوردن پيشگويي ها به وسيله ي كل اين پديده، بينش ويژه اي به من بخشيد به گونه اي كه تنها هنگامي كه تحقق اين پيشگويي ها نزديك شود، مي توان آن ها را به خوبي درك كرد... من متضرعانه به دنبال دليلي قاطع براي نظريه ي خود درباره ي رمزهاي رؤياي آخرالزمان (142) بودم. (143)
موفقيت ليندزي همچنين تا حدودي ناشي از تمايل او به تجديد نظر در پيشگويي هايش در پرتو رويدادهاي متغير جهان است. بدين سال نبرد نهايي (144) (1994) اساساً نسخه تجديد نظر شده ي بدون تأييد فرجام سياره ي بزرگ زمين (1970) است؛ رمز مكاشفه (145) (1997) نسخه تصحيح شده ي جهان نويني مي آيد (146) (1973) و دو ويراست سياره ي زمين در سال 2000 ميلادي (147) (1994 و 1996) مطالب شمارش معكوس 1980 براي آرماگدون (148) (1980) را بازيابي مي كند و رونق دوباره اي به آن مي بخشد. ليندزي با حفظ همگامي با تاريخ نشان مي دهد كه فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، ظهور اسلام ستيزه جو، (149) پيروزي متحدين (150) در جنگ خليج، منازعه ي اعراب و اسرائيل و حتي حمله تروريستي به مركز تجارت جهاني را تماماً مي توان در چارچوب تحقق پيشگويي كتاب مقدس و بازگشت قريب الوقوع مسيح توضيح داد. سناريوهاي ليندزي راجع به آخرالزمان بسيار نظرپردازانه است اما در عين حال از حمايت عمومي به خصوص در ميان تدبيرگرايان ايالات متحده آمريكا برخوردار است.
قرائت خاص ليندزي از تاريخ كه متأثر از تفسير ظاهري متون شديداً گزينشي كتاب مقدس است، اساساً قرائتي دو قطبي، (151) دوگانه، نژادپرستانه و منازعه جويانه (152) است. به عنوان مثال، ليندزي شيطاني خواندن مستمر روسيه، چين، اسلام و ملت هاي عرب را موجّه جلوه مي دهد؛ تأمين مداوم بودجه نظامي و اقتصادي اسرائيل توسط ايالات متحده را تشويق مي كند؛ از اسرائيلي ها مي خواهد كه با مذاكرات زمين در برابر صلح مخالفت كنند و به جاي آن در مناطق اشغالي داخل اسرائيل به شهرك سازي و پيوسته سازي بپردازد. ليندزي با چنين خط مشي، وابستگي بي قيد و شرط خود را با جناح راست افراطي سياسي و ديني آمريكا و اسرائيل هر دو، آشكار كرده است. عجيب اين كه، بعضي چنين اظهار مي كنند كه تلاش هاي ليندزي براي دفاع از اسرائيل و رد يهودستيزي در حقيقت ممكن است منجر به وقوع همان قتل عامي شود كه وي از آن بيزار است ولي بارها آن را پيش بيني كرده است. (153)
اين سه شخصيت سرشناس پت رابرستون، جري فال ول و هال ليندزي صرفاً مترسك هاي ائتلاف بسيار گسترده تر بيش از 150 رهبر مسيحي بنيادگراي متنفذ هستند، از جمله اورال رابرتس، (154) مايك ايوانز، تيم لائه، كنيت كوپلند (155)، پل كروچ، (156) جيمز دابسون، (157) اِد مكاتير، (158) جيم باكر، (159) چاك ميسلر (160) و جيمي اسواگارت. (161) (162) مخاطبين اين افراد در راديو و تلويزيون روي هم رفته به بيش از 100 ميليون آمريكايي در هفته مي رسد، آنها به تشكيلات سياسي اسرائيل و آمريكا دسترسي دارند و امروزه عملاً بدون هيچ قيد و شرطي از اسرائيل حمايت مي كنند. (163) درست همان طور كه شافتسبري و هكلر با استفاده از كتاب مقدس به تحقق آمال صهيونيستي فرد سكولاري همچون هرتسل در قرن نوزدهم كمك كردند. جناح راست مذهبي فال ول و رابرتسون هم در آمريكا به حفظ و تحقق دستور كار صهيونيستي اسرائيل سكولار در قرن بيستم كمك كردند.

پي‌نوشت‌ها:

1.M.R. DeHaan, The Jew and Palestine in Prophecy, (Grand Rapids, Zondervan, 1950).
2. Reuben A Torrey, The Return of the Lord Jesus, (Los Angeles, Bible Institue of Los Angles, 1913), p89.
3. Christian and Missionary Alliance
4.Weekly Evangel, 19 May (1917), pl7. cited in Kyle, op.cit.. 109. The Balfour Declaration was not actually released until November 1917, so the dating of this response is suspect.
5. louise S. Bauman, "Russia and Armageddon" King’s Business, 29 September, (1938), P286: Kyle, op.cit., p111.
6. H.A. Ironside, ‘The Kings of the East’ King"s Business, 29 January (1938),p9; Lous T. Talbot. The Army of 200 Million" King"s Business. 23 October, (1932), p424; Kyle, op.cit.. p111.
7. Stanley J. Grenz, The Millennial Maze, (Downers Grove, lllinos, InterVarsity,
1991), p92: Hal Lindsey. The Late Great Planet Earth, (London, Lakeland, 1970), pp43, 53-58; Hannah Hurnard. Watchman on the Walls, (London, Olive Press, 1950), pp11-12.
8. Louis T. Talbot <14 William W. Orr, .The Nation of Israel and the Word of God!, (Los Angeles, Bible Insitute of Los Angeles. 1948. p8.
9. Radio Bible Class Worldwide Gospel Broadcast
10. Belshazzar
11.DeHaan, op.cit., p61.
12. M.R. DeHaan. Daniel the Prophet, 35 Simple Studies in the Book of Daniel,(Grand Rapids, Michigan, Zondervan, 1947), pp169-172.
13. Nelson Bell
14. Christianity Today
15.Donald Wagner, ‘Evangelicals and Israel: Theolpgical Roots of a Political Alliance" The Christian Century, November 4, (1998), pp1020-1026.
16. Lyndon B. Johnson
17. gallant struggle
18.Lyndon B. Johnson, Speech Delivered on September 10 (1968).
http://www.us-israel.org/jsource/US-Israel/lbjpeacel.html
19. Pieterse, op.cit., p92.
20. born again President
21. Menachem Begin
22. tripartite coalition
23.Jimmy Carter
24.Jimmy Carter, The Blood of Abraham, (London. Sidgwick & Jackson, 1985).
25. Speech by President Jimmy Carter on 1 May 1978, Department of State Bulletin, vol, 78, No. 2015, (1978), p4, cited in Sharif, op.cit., p136.
26. Grace Halsell, Prophecy and Politics, Militant Evangelists on the Road to NuclearWar, (Westport, Connecticut, Lawrence Hill, 1986), pp40-50. see also Bob Slosser, Reagan Inside Out, (Dallas. Word, 1984).
27. Pat Boone
28. George Otis
29.Ibid. p42.
30. Herb Ellingwood
31.Ibid., p43.
32. James Mills
33. San Diego Magazine
34. ungodly nations
35. Cited in Halsell. Prophecy., op.cit.. pp5,45.
36. Ibid.
37. nuclear holocaust
38. Harald Bredesen
39. Ibid., pp46-47.
40. Larry Jones and Gerald T. Sheppard, "Ronald Reagan"s "‘Theology” of Armageddon" in Ali in the Name of the Bible, edited by Hassan Haddad and Donald Wagner (Battleboro. Vermont, Amana, 1986), pp32-33.
41. Halsell, Prophecy., op.cit., pp2. see also Kenneth Woodward, "Arguing Armageddon’ Newsweek, 5 November 1984;
42. William Saffire
43.Cited in Halsell, Prophecy., op.cit., p47.
44. Donald Wagner
45. Ed Meese
46. Caper Weinberger
47. Donald Wagner, ‘Beyond Armageddon". The Link, New York: Americans for Middle East Understanding; October-November, (1992), p5.
48. Halsell, Prophecy, op.cit., p47.
49. Ibid.
50. moral imperative
51. irreversible commitment
52.Cited in Carter., op.cit., pp228-234.
53. Washangton post
54. Tom Dine
55. American Israel Public Affairs Committee
56. Ronnie Dugger. "Does Reagan Expect a Nuclear Armageddon?’ Washington Post 18 April (1984).
57. president pro tem
58. Halsell, Prophecy, op.cit., p5.
59. nuclear disarmament
60. domestic and monetary policies
61. biblical prophecies
62. fiery end
63. Amtrak
شرکت مسافربري راه آهن ملي آمريکا که براي جابه جايي ريلي مسافران در سراسر آمريکا کمابيش داراي اختيار تام است.
64.Ibid.. pp49-50.
65. Ibid.
66. George Bush, Speech to the American Jewish Committee, May 3, (2001), http://www.us-israel.org/jsource/US-Israel/Presqoute.html
67. Michael Lind, "The Israel Lobby and American Power’ Prospect, April (2002). pp22-29; Halsell, Prophecy., op.cit.
68.Thomas Road Baptist Church
69. Independent Baptist Liberty University
70. Lynchburg
71.http://falwell.com
72. Liberty Broadcasting Network
73. Old Time Gospel Hour
74.Iwan Rusell-Jones, "Give me that prime time religion’ New Internationalist, 133, March (1984).
75.James Price and William Goodman, Jerry Falwell, An Unauthorized Profile, cited in Grace Halsell. Prophecy and Politics, Militant Evangelists on the Road to Nuclear War, (WestportConnecticut, Lawrence Hill, 1986), p72-73.,
76. Macho
77. muscular Christians
78. Moshe Dayan
79. Miracle Man of the Age
80.Ibid.
81. Moral Majority
82. Lear jet
83. Vladimir Ze"ev Jabotinsky medal
84. Revisionist
85.Allan C. Brownfeld, "Fundamentalists and the Millennium: A Potential Threat to Middle Eastern Peace’ The Washington Report, June (1999), pp82-84.
86.Donald Wagner "Evangelicals and Israel: Theologicals Roots of a Political Alliance." The Christian Century, November 4, (1998), pp1020-1026.
87. شايسته آن بود كه نويسنده محترم آقاي سايزر اسناد منتشره كشورهاي عربي را نيز در مورد حوادثي مانند كشتار اسرائيلي ها در صبرا و شتيلا بيان مي كرد.
88. Phalangists
89.Brownfeld, op.cit., pp82-84.
90. conservative Rabbinical Assembly
91.Wagner, ‘Evangelicals", op.cit.. ppl020-1026.
92. Benjamin Netanyahu
93. National Liberty Journal
94.http://www.nljonline.com/feb02 .
95. Wagner, "Evangelicals’, op.cit., pp1020-1026.
96.Brownfeld, op.cit., pp82-84.
97. People of Faith 2000
98.Jerry Falwell, http://falwell.com/action%20alerts/actnow.htm
99.Gerard Straub, Salvation for Sale, An Insider’s View of Pat Robertson, (Buffalo, New York, Prometheus Books, 1988).
100. Christian Broadcasting Network
101. Christian satellite TV network
102.http://www.ecfa.org/MbrProf.asp7MemherlD = 1040.
103.Pat Robertson, The New Millennium, 10 Trends That Will Impact You and Your Family By The Year 2000, (Dallas, Word, 1990); The Secret Kingdom: Your Path to Peace, Love and Financial Security, (Dallas, Word, 1992).
104. Regent University
105. Christian Coalition
106. People for the American Way, Who are on the Religious Right?’
http://www.pfaw.org/issues/right/bg_groups.html
107.Christian Coalition of America, ‘Christian Coalition Defends Israel Against Arafat’
http:/www.cc.org/becomeinformed/pressrelease040502.html
108. International Family Entertainment Inc.
109 The Family Channel.
110. cable- TV network
111. Fox Worldwide Inc.
112. 700 Club
113.http://www.patrobertson.com/Biography/index.asp
114. Mount of olives
115.Skipp Porteous, ‘Road to Armageddon’
http://www.ifas.org/fw/9512/robertson.html
116. Paul Merkley, Christian Attitudes towards the State of Israel, (montreal. McGill-Queen"s University Press, 2001), p200.
117. Christian Broadcasting Network, http://cbn.org/cbnnews/israel
118. powerful media network
119. high profile influence
120.Wagner, ‘Evangelicals", op.cit., pp1020-1026; Halsell, Prophecy, op.cit.,
121. Hal Lindsey. The 1980"s: Countdown to Armageddon, (New York, Bantam, 1981), p179.
122. Ibid.
123. Hal Lindsey, The Final Battle, (Palos verdes, California, Western Front, 1995). back cover.
124. Hal Lindsey, The Apocalypse Code, (Palos verdes. California, Western Front, 1997), back cover.
125. Hal Lindey, The Late Great Planet Earth, (London, Lakeland, 1970); Satan is Alive and Well on Planet Earth, (London, Lakeland, 1973); There"s A New World Coming, A Prophetic Odyssey, (santa Ana, California, Vision House, 1973); The Liberation of Planet Earth (London, Lakeland, 1974): The 1980’s: Countdown to Armageddon, (New York, Bantam, 1981); the Promise, (Eugene, Oregon, Harvest House, 1982); The Rapture: Truth or Consequences, (New York. Bantam. 1983); The Terminal Generation, (New York, Bantam, 1983); A Prophetical Walk Through the Holy Land, (Eugene, Oregon, Harvest House, 1983); Israel and the Last Days, (Eugene, Oregon, Harvest House, 1983);Combaf Faith, (1986); The Raod to Holocaust, (New York, Bantam, 1989); Planet Earth -2000 AD, (Palos Verdes, California, Western Front, 1994); The Final Battle, (Palos Verdes, California, Western Front, 1995); Planet Earth-2000 AD, revised edition (Palos Verdes, Callifornia, Western Front, 1996): Amazing Grace, (Palos Verdes, California, Western Front, 1996); Blood Moon, (palos Verdes California, Western Front, 1996); The Apocalypse Code, (Palos verdes, California, Western Front, 1997); Planet Earth The Final Chapter, (Beverly Hills, California. Western Front, 1998); Where is America in Prophecy? video (MUrrieta, California, Hal Lindsey Ministries, 2001); Prophetic Review of 2001, compact disk, (Murrieta, California,Hal Lindsey Ministries, 2002); Middle East, Ready for War, video (Murrieta, California, Hal Lindsey Ministries, 2002); Myths of the Middle East, video (Murrieta, California, Hal lindsey Ministries, 2002); International Intelligence Briefing, (Palos verdes, California, HLM), Monthly Journal.
126. برنامه هفتگي راديويي ليندزي « مروري بر هفته » نام دارد که از ايستگاه هاي راديويي - مسيحي زيادي پخش مي شود.
http://www.audiocentral.com/rshows/weekinview/defaulthtml
127. monthly Christian intelligence journal,
128. Countdown
129. International intelligence Briefing
130.For more information see http://www.iib-report.com
131. Grant Jeffries
132. Trinity Broadcasting Network
133.http://www.iib-report.com; http://www.iib-report.com
134. ,# 1 Non-fiction Bestseller of the Decade,
135. Lindsey, Road, op.cit., p195. For other statistics see George Marsden, Understanging Fundamentalism and Evangelicalism, (Grand Rapids, Eerdmans, 1991), p77, and Michael Leinesch, Redeeming America: Piety and Politics in the New Christian Right, (Chapel Hill, North Carolina, North Carolina Press, 1993), p311. see also Gray Friesen, "A Return Visit,’ Moody Monthly, May (1988), p30.
136. dramatic changes
137. J.N. Darby, ‘Evidence from Scripture for the passing away of the present dispensation’ Collected., op.cit., Prophetic I,II. p.108; C.l. Scofield, What do the Prophets Say? (Philadelphia, The Sunday School Times Co, 1918), pp18-19.
138. Lindsey, Final., op.cit., p.xii.
139. the Great Tribulation
140. Lindsey, Planet, op.cit., back cover.
141. J.N. Darby, ‘Reflections Upon the Prophetic Inquiry, and the Views Advanced in it’, Collected., op.cit., Prophetic I,II, pp6-7; ‘Evidence from Scripture for the passing away of the present dispensations,’ Collected., op.cit., Prophetic 1,11. p108; C.L Scofield, ‘Introduction’. The Scofield Reference Bible;
(Oxford, Oxford University Press, 1909); Clarence B.Bass, Backgrounds to Dispensationalism , (Grand Rapids, Michigan,,Eerdmans, 1960), p18; John Gerstner, Wrongly Dividing the Word of Truth (Brentwood. Tennessee, Wolgerauth & Hyatt. 1991), p43; Brookes, op.cit., Allis, op.cit., p133.
142. apocalypse code
143.Lindsey, Apocalypse, op.cit., p37. Compare with Darby, Collected, op.cit., Prophetic I,II, pp6-7, p108.
144. The Final Battle
145. Apocalypse Code
146. There"s a New World Coming
147. Planet Earth 2000 AD
148. The 1980"s Countdown to Armageddon
149. militant Islam
150. success of the Allies
151. ploarised
152. confrontational
153.Gary Demar and Peter J. Leithart, The Legacy of Hatred Continues: A response to Hal Lindsey’s The Road to Holocaust, (Tyier, Texas, Institute for Christian Econimics, 1989): D.S. Russell, Prophecy and the Apocalyptic Dream, (Peabody, Massachusetts, Hendrikson, 1994), p86.
154.Oral Roberts
155. Kenneth Copeland
156. Paul Crouch
157. James Dobson
158. Ed McAteer
159. Jim Bakker
160. Chuck Missler
161. Jimmy Swaggart
162. جلسات منظمي بين رهبران صهيونيست مسيحي و مقامات اسرائيلي صورت مي گيرد مثلاً در دانشکده تجارت هاروارد. حاضرين يکي از اين جلسات که در اوائل سال 2002 تشکيل شد. عبارت بودند از: آويدور ايترچاکي، دبيرکل کابينه اسرائيل، جيمز وات، وزير سابق کشور؛ مايک ايوانز و ريچارد هلمن عضو CIPAC. ديگر افراد دعوت شده عبارت بودند از توني کامپولو، جيمز دابسن، کنت کوپلند؛ روبرت شولر، چاک اسميت، جويسن مايزر. اي وي. هيل و مارلين مدوکس.
163. Wagner, "Evangelicals,’ op.cit., ppl020-1026; Dying in the Land of Promise, (London. Melisende, 2001, p23; Grace Halsell, Forcing God’s Hand, (Washington, Crossroads International. 1999), pp89-109

منبع مقاله :
سايزر، استيون آر؛ (1386)، صهيونيسم مسيحي، ترجمه ي حميد بخشنده، قدسيه جوانمرد، قم: نشر کتاب طه، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما