نقش اقتصاد گمرک بوشهر در رقابت هاي تجاري خليج فارس در نيمه ي اول قرن سيزدهم هجري

در پي گسترش تجارت جهاني و افزايش رقابت براي ورود به حوزه هاي جديد اقتصادي، خليج فارس در دوره ي قاجار به عنوان يکي از مهمترين کانون هاي اقتصادي و تجاري مورد توجه قرار گرفت و گمرکات آن تبديل به مهمترين دروازه...
جمعه، 19 دی 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش اقتصاد گمرک بوشهر در رقابت هاي تجاري خليج فارس در نيمه ي اول قرن سيزدهم هجري
نقش اقتصاد گمرک بوشهر در رقابت هاي تجاري خليج فارس در نيمه ي اول قرن سيزدهم هجري

 

نويسنده: دکتر حبيب اله سعيدي نيا (1)





 

( 1875-1925 م/ 1292-1344 ق )

چکيده

در پي گسترش تجارت جهاني و افزايش رقابت براي ورود به حوزه هاي جديد اقتصادي، خليج فارس در دوره ي قاجار به عنوان يکي از مهمترين کانون هاي اقتصادي و تجاري مورد توجه قرار گرفت و گمرکات آن تبديل به مهمترين دروازه های ارتباطي ايران با کشورهاي قدرتمند گرديد. يکي از مراکز گمرکي که در اين دوره نقش به سزايي در گسترش تجارت خارجي ايران در خليج فارس ايفا نمود، گمرک بوشهر بود. اين گمرک به دليل برخورداري از موقعيت مناسب و مزيت هاي مختلف اقتصادي، نقش مهمي در رونق تجارت خارجي ايران ايفا نمود. اگرچه اين بندر در دوره ي مورد مطالعه با فرزا و نشيب هاي اقتصادي- سياسي زيادي همراه بود ولي همواره يکي از مهمترين دروازه هاي تجارتي ايران در خليج فارس محسوب مي شد. مهمترين طرف هاي تجارتي ايران کشورهاي انگليس و هند بودند که بيشترين مبادلات تجاري با آنها انجام مي گرفت.
مسأله پژوهش حاضر بررسي تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس از طريق گمرک بوشهر است و فرض بر اين است که موقعيت، ويژگي ها و امتيازات تجاري و ژئوپولتيک اين گمرک موجب رونق تجارت خارجي ايران در خليج فارس گرديد.
روش اين پژوهش و شيوه ي گردآوري داده ها، تاريخي بوده و از اسناد آرشيوي و منابع معتبر استفاده شده است.

واژگان کليدي:

گمرک، تجارت خارجي، تراز بازرگاني، ساختار تجارت، تشکيلات اقتصادي

درآمد

با تحولاتي که در طي قرون هجدهم و نوزدهم در اروپا اتفاق افتاد، تجارت خليج فارس مورد توجه اروپاييان قرار گرفت. از آنجا که در اين زمان سرمايه داري به صورت يک نظام غالب بين المللي درآمده بود، تجارت جهاني گسترش يافته و رقابت کشورها براي به دست آوردن بازارهاي جديد و تهيه مواد اوليه رشد مضاعفي يافته بود. در نتيجه ايران نيز مورد توجه قدرت هاي جهاني قرار گرفت و روابط آن با کشورهاي خارجي، بخصوص اروپا، گسترش يافت. به تبعيت از اين شرايط جهاني، در دوره ي قاجار تغييراتي در امور اقتصادي و تجارت خارجي ايران پديد آمد، بدين صورت که دولت ايران تا دوران قاجار و حتي تا عصر ناصري نتوانسته بود روابط مستمر با ديگر کشورها برقرار نمايد و بيشتر داراي روابط تجاري و ديپلماتيک يک طرفه يا یکجانبه (2) بود و تشکيلات گسترده و قدرتمندي نيز نداشت، ولي از دوره ي ناصرالدين شاه با توجه به اينکه معادلات بين المللي حالت دو جانبه (3) پيدا کرد، حکومت ايران مجبور شد امور تجاري خود را انتظام بخشيده و نهادهاي اقتصادي خاصي را براي سروسامان دادن به تجارت داخلي و خارجي داير نمايد. تشکيل وزارت تجارت و فلاحت در سال 1276 هـ.ق/ 1860 م. و تشکيل وزارت گمرک در سال 1292 هـ.ق/ 1874 م. از جمله اين اقدامات بود. از سوي ديگر بازرگانان براي تحقق خواسته هاي منطقي خود، ناصرالدين شاه را واداشتند تا تشکيلاتي به نام « مجلس وکلاي تجارت » تأسيس نمايد که نخستين تشکل اقتصادي با ويژگي سياسي در دوره ي پيش از مشروطيت بود و جهت گيري آن در راستاي ترقي و تغيير و پيشرفت جامعه ايران قرار داشت.
ايجاد اين تشکيلات تجاري، اگرچه اهداف دولت را که رونق بخشيدن به فعاليت هاي تجاري داخلي و خارجي بود به طور کامل محقق نکرد، ولي در کنار تحولات سياسي- اقتصادي خارجي و داخلي بر امر صادرات و واردات ايران تأثيرات زيادي گذاشت. اما به دليل تسلط قدرت هاي خارجي بر اوضاع سياسي- اقتصادي جهان و نيز ايران، سمت و سوي تغييرات و سياستگذاري هاي تجاري و گمرکي نيز بيشتر به زيان ايران بود.
اين بندر به دليل موقعيت ژئوپوليتيکي و تجاری که داشت از نيمه ي دوم قرن هجدهم، نقش عمده اي در تحولاات اقتصادي- سياسي ايران و به ويژه تجارت خارجي ايفا نمود و به همين دليل توجه تجار و نمايندگان سياسي قدرت هاي خارجي، به ويژه انگليس را جلب کرد. گمرک بوشهر در آن دوره مزيت هاي سياسي- اقتصادي زيادي داشت. از جمله اينکه مسير تجارتي بوشهر- شيراز- اصفهان با وجود مشکلاتي که داشت، مهمترين راه تجاري خليج فارس به مناطق داخلي ايران همچون اصفهان محسوب مي شد. بنابراين تجار به استفاده از اين مسير تمايل داشتند زيرا مي توانستند از آن طريق کالاهاي ارسالي خود به ايران را به مراکز اقتصادي داخلي مانند شيراز، اصفهان و تهران حمل نموده و کالاهاي توليدی اين مناطق را از طريق گمرک بوشهر به خارج از کشور صادر نمايند.
همچنين بندر بوشهر اين امتياز را داشت که علاوه بر داشتن لنگرگاه ها و مراکز اقتصادي فعال و پررونق، مرکز صدور محصولات کشاورزي باشد زيرا در بيشتر زمين هاي اطراف و مناطقِ پس کرانه اي، بخصوص ايالت فارس، محصولات متنوع کشاورزي توليد مي شد که در رونق تجارت خارجي ايران نقش مهمي ايفا مي کرد؛ به طوري که در تجارت بندر بوشهر ميزان واردات کالا بستگي زيادي به مقدار محصولات صادراتي داشت. به سخن ديگر با عوايد حاصله از صادرات، کالاهاي خارجي خريداري مي شد و به همان ميزان که ارزش کالاهاي صادراتي افزايش مي يافت بر حجم اقلام وارداتي نيز افزوده مي شد. علاوه بر آن، حوزه ي تجارتي بندر بوشهر به دليل ارتباط با کانون هاي اقتصادي همچون فارس و اصفهان، که داراي بازار خريد و فروش مناسبي بودند، کالاها از کشش قيمتي خوبي برخوردار بودند و همين شرايط در رونق اقتصادي بوشهر نقش اساسي داشت.
دامنه ي تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس وسيع و شامل بنادر و کانون هاي اقتصادي حوزه ي اين دريا و کشورهاي انگلستان و هند و در مرحله ي بعدي روسيه و آلمان و شرق دور مانند هنگ کنگ و سرزمين چين بود. در اين حوزه، بيشترين مبادلات تجاري با هند و انگلستان انجام مي شد و شرکت هاي مختلف داخلي و خارجي به ويژه « گري پل و شرکاء »، « هاتس و پسران » و « ونک هاوس » کار حمل و نقل مال التجاره را بر عهده داشتند.
موضوع پژوهش حاضر بررسي تجارت خارجي ايران در حوزه خليج فارس از طريق گمرک بوشهر در فاصله سال هاي 1875- 1925 م است. لذا هدف از ارائه ي اين پژوهش بيان جايگاه و اهميت گمرک بوشهر در تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس و مزيت هاي صادرات و واردات کالا از طريق اين گمرک است. بدين منظور سعي خواهد شد تا با استفاده از داده ها و اطلاعات مستند و معتبر، وضعيت تجارت خارجي ايران در خليج فارس از طريق گمرک بوشهر مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار گيرد.
در ارتباط با اين پژوهش، گرچه به صورت پراکنده در کتاب هايي همچون چالش براي قدرت و ثروت در جنوب ايران از 1750 تا 1850 ميلادی، اثر استفان راي و تاريخ خوزستان 1878-1925 ( دوره شيخ خزعل )، نوشته ي مصطفي انصاري مطالب مفيدي ارائه شده است اما تاکنون تحقيق مستقلي که اين موضوع را مورد بررسي و مداقّه ي علمي قرار داده باشد توسط نويسندگان داخلي و خارج انجام نشده است. لذا به دليل اهميت و نقش تجارت در زمينه ي مطالعات خليج فارس شناسي، اين پژوهش ارائه گرديده است. ساختار پژوهش حاضر بر اساس اهداف مذکور تنظيم شده و شامل سه قسمت است؛ در قسمت اول به بررسي پيشينه تاريخي و ساختار تشکيلاتي و نيروي انساني گمرک بوشهر در دوران قاجار پرداخته شده است. در قسمت دوم روند تحولات و حجم تجارت خارجي ايران در حوزه خليج فارس از طريق گمرک بوشهر مورد بحث قرار گرفته است و در قسمت سوم ساختار تجارت خارجي ايران در خليج فارس مورد بررسي قرار گرفته است.
فرضييه کاربردي پژوهش حاضر عبارت است از اينکه موقعيت، ويژگي ها و امتيازات تجاري و ژئوپليتيک بندر بوشهر در دوره قاجار موجب رونق تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس شد. روش پژوهش، تاريخي است و ماهيتي کيفي دارد و تکنيک هاي اين تحقيق نيز با توجه به مقتضيات پژوهش هاي ميداني و کتابخانه اي در رشته تاريخ، تکنيک اسنادي است. شيوه ي گردآوري داده ها نيز تاريخي است، يعني از اسناد آرشيوي و منابع قابل دسترسي استفاده شده است.
گفتني است از آن جا که بيشتر اسناد و متون اين دوره به سال هجري قمري و ميلادي نوشته شده اند، لذا در پژوهش حاضر نيز از تاريخ هاي هجري قمري و ميلادي استفاده شده است.

1- گمرک بوشهر و پيشينه تاريخي آن

گمرک بوشهر از جمله گمرکات فعال و مهم جنوب ايران و خليج فارس بود. وجود مقام « شهبندر » در بوشهر نشانه ي قدرت تاريخي اين گمرک محسوب مي شود (4). اما تاريخچه ي گمرک خانه ي فعلي بوشهر به اوايل دوره ي قاجار برمي گردد. بر اساس مندرجات سردر قديمي ساختمان گمرک، در سال 1260 هـ.ق/ 1844 م. تأسيس شده است (5). ساختمان ها و تجهيزات و انبارها و امکانات گمرک بوشهر توسط معين التجار بوشهري که خود از تجّار متنفّذ و قدرتمند ايران در دوره ي قاجار بود، ساخته و تأمين شده است (6).
از آنجا که در دوره ي قاجار گمرک بوشهر از گمرکات پردرآمد ايران به شما مي آمد و بر تمام گمرکات بنادر جنوب ايران نظارت داشت، لذا همواره افراد با نفوذ سياسي مديريت آن را عهده دار مي شدند. همچنين اين گمرک نقش به سزايي در تحولات سياسي- اقتصادي ايران بخصوص کرانه هاي خليج فارس برعهده داشت. از جمله مي توان به نقش گمرک بوشهر در وقوع انقلاب مشروطه اشاره کرد که از نخستين کانون هايي بود که تحت تصرف مليون درآمد. قبل از آنکه گمرک ايران به دست بلژيکي ها اداره شود، گمرک بوشهر مانند بسياي از گمرکات ديگر ايران توسط حکومت مرکزي به صورت اجاره اي اداره مي شد و ميان اجاره داران و مباشران مختلف ايراني دست به دست مي شد (7).
از سال 1317 هـ.ق/ 1899 م. که اداره ي گمرک بوشهر مانند ساير گمرکات ايران به دست بلژيکي ها افتاد، باز هم معمولاً به دليل اهميت گمرک بوشهر و فعاليت تجارخانه هاي مختلف داخلي و خارجي، افراد متنفذ خارجي و يا نزديکان به حکومت مرکزي به رياست گمرک بوشهر گماشته مي شدند. بخصوص در آستانه انقلاب مشروطه و پس از آن به دليل نقشي که گمرک بوشهر با درآمد بالاي خود، در تحولات سياسي- اقتصادي ايران داشت مورد توجه بيشتري قرار گرفت و سعي مي شد تا در زمان تصدي گري بلژيکي ها بر گمرکات ايران، مقتدرترين و مجرب ترين آنها عهده دار رياست گمرک بوشهر گردد.
گمرک بوشهر در دوران فعاليت مشروطه خواهان دچار بي نظمي زيادي گرديد، زيرا ملي گرايان خواهان کنترل گمرک براي استفاده از عايدات آن در جهت تقويت نيروهاي مشروطه خواه بودند، اما سرانجام پس از چند ماه نابساماني، در سال 1327 هـ.ق/ آوريل 1909 م. با مداخله ي وزير مختار انگليس در بوشهر و وارد کردن نيروي نظامي از خارج، توانستند اوضاع گمرک را به نظم درآورند و در نتيجه عايدات گمرک زير نظر محافظان انگليسي اما با مسئوليت مقامات بلژيکي در گمرک خانه نگهدراي گرديد. همچنين در روز بيست و دوم آوريل همان سال زووين (8) طي توافقي که با مليون انجام داد، از طرف آنها مسئوليت نگهداري از عايدات گمرک را به عهده گرفت (9). پس از آن، در روز بيست و هفتم آوريل همان سال موسيو ليلوکس (10)، از طرف انجمن محلي بوشهر که خود را « انجمن ملي » ناميده بود، مسؤوليت گمرک بوشهر را عهده دار گرديد (11). در نيمه ي ماه مه همان سال با ورود دريابيگي به بوشهر و اقداماتي که براي برقراري نظم در شهر انجام داد، اوضاع اندکي سروسامان پيدا کرد و موقعيت گمرک نيز تثبيت گرديد و اوضاع آرام شد. چک هايي که مربوط به گمرک و در اختيار ملي گرايان بود، به مدير گمرکات تحويل داده شد، گمرک کار صادرات و واردات را از سر گرفت و با لنج هايي که در اختيار داشت به مبارزه با قاچاق کالا پرداخت (12).
گمرک بوشهر به عنوان مرکز مديريت گمرکات بنادر جنوب، به دليل موقعيت، ويژگي ها و امتيازات تجاري و ژئوپوليتيک، نمقش محوري در مديريت و نظارت بر ساير گمرکات بنادر و نيز تحولات سياسي- اقتصادي ايران، بخصوص تجارت خارجي داشت و با کمک حکومت بوشهر و ساير حکام محلي نظارت بر حسن انجام امور تجارتي، تأمين امنيت راه هاي تجاري، وصول ماليات و حتي کمک به احداث مراکز درماني و بيمارستانی برعهده داشت (13). علاوه بر اقدامات سياسي و اقتصادي مختلفي که گمرک بوشهر انجام مي داد، مهمترين وظيفه ي آن نظارت بر مديريت و حسن انجام امور تجارت داخلي وخارجي خليج فارس بود.
گمرک بوشهر در دوره ي مورد مطالعه با وجود اينکه مهمترين و پررونق ترين گمرک ترانزيتي کشور محسوب مي شد، اما از امکانات و تأسيسات گمرکي لازم برخوردار نبود. به همين دليل برخي نويسندگان همچون لرد کرزن، از بوشهر در آن دوره بيشتر به عنوان لنگرگاه نام برده اند تا بندر (14). به همين دليل گمرک بوشهر نتوانست از انجام وظايف گوناگوني که برعهده داشت به خوبي برآمده و به ايفاي نقش اساسي خود که همانا توسعه و ترقي اقتصادي ايران و منطقه بود، بپردازد. اهم اين مشکلات عبارتند بودند از: کمبود نيروي انساني متخصص؛ فقدان سيستم مکانيزه در رويه هاي واردات، صادرات، کارنه تير، سلکتيويتي، قضايي، ترانزيت و پروانه هاي سبز گمرکي و حقوق و دستمزد، کمبود فضاي اداري، کمبود اسکله و لنگرگاه هاي مناسب و عدم لايروبي براي پهلوگيري کشتي هاي بزرگ تجاري، فاصله ي زياد ميان لنگرگاه و گمرک، کمبود امنيت، ناامني راه هاي مواصلاتي براي انتقال کالا به نواحي داخلي و مرکزي ايران و کمبود وسايل نقليه.

2- حجم و ساختار تجارت خارجي ايران در خليج فارس

براي بررسي روند تحولات تجارت خارجي ايران در خليج فارس از طريق گمرک بوشهر از قبيل ميزان مبادلات تجاري و تجزيه و تحليل ساختار و ترکيب تجاري، بيشتر از گزارش هاي تجاري انگليسي ها استفاده شده است، زيرا امتياز گزارش هاي تجاري مزبور از اين قرار است که به دو شکل تهيه شده اند: نخست گزارش هايي که از مناطق تجاري محل اقامت کنسولگري آنها در بوشهر تهيه مي شد و ديگري گزارش هايي که از کل حجم تجارت ايران فراهم کرده بودند. در حالي که گزارشهاي تجاري ساير کشورها تا اين اندازه منظم و دقيق منتشر نشده و نيز تنها درباره ي تجارت کلي ايران است. گزارش هاي تجاري منتشر شده در ايران نيز بيشتر همان آمارهاي رسمي گمرک ايران است که از سال 1318 هـ.ق/ 1900 م. به بعد منتشر شده اند و در آنها بيشتر حجم کل تجارت مناطق و بنادر ثبت شده و به آمار تفکيکي ايالات و بنادر مختلف ايران از جمله بوشهر کمتر توجه شده است. در گزارش هاي کارگزاري ها نيز آمار تجاري يا ارائه نشده و يا اگر در حد بسيار محدودي منتشر شده بيشتر در يک مقطع خاص و آن هم اغلب اختصاص به تجارت کالاهايي دارد که خارج از ضوابط و قوانين گمرکي مبادله شده اند.
از ويژگي هاي عمده اي که در جريان تجارت خارجي ايران در حوزه خليج فارس وجود داشت، اين است که در مجموع حجم واردات بيشتر از صادرات بوده است (15). اين در حالي است که ميزان صادرات ايران در گمرکات شمال و شمال غرب به روسيه در فاصله ي زماني 1333-1308 هـ.ق/ 1914-1890 م. در مجموع بيشتر از واردات آنجا بوده است (16). اين موضوع دلايل مختلفي داشته است که از مهمترين آنها مسأله ي اقليم است، زيرا بيشتر شهرهاي جنوب ايران از جمله منطقه ي بوشهر به کشت محصولات کشاورزي مانند غلات و خرما مشغول بودند و از محصولات صنعتي که داراي کشش قيمت هستند، برخوردار نبودند، در حالي که شهرهاي شمالی و غربي ايران توليدات متنوعي داشتند. به عنوان مثال برنج و ميوه جات و پنيه ي خام که از اقلام عمده ي صادراتي ايران به روسيه بود، در بنادر و گمرکات جنوب بخصوص بوشهر اين کالاها جزو اقلام وارداتي محسوب مي شدند. دليل ديگري که در اين زمينه وجود دارد مشکل شبکه ي ارتباطي بود، چنانکه در بوشهر تنها جاده ي تجاري که اين بندر را به مناطق پس کرانه اي همچون کازرون و شيراز و نيز مناطق داخلي همچون اصفهان و تهران متصل مي کرد، جاده ي بوشهر- شيراز- اصفهان - تهران بود که جاده ي بسيار نامناسب و پرخطر و فاقد امنيت لازم بود و بيشتر براي کاروان هاي مالرو قابل استفاده بود. به همين خاطر بيشتر محصولات صادراتي بوشهر را محصولات کشاورزيِ خود ايالت بوشهر و کازرون و تا حدودي شيراز تشکيل مي داد که تا اندازه اي توان و قابليت ارسال به خارج را داشتند، بخصوص که به خاطر ابزار و شيوه ها و ساختار سنتي نظام کشاورزي، ميزان بازدهي اين محصولات نيز بسيار پايين بود. همچنين وسايل حمل و نقل نيز بر ميزان تجارت خارجي تأثير داشتند، زيرا جاده ي بوشهر- شيراز- اصفهان بيشتر مال رو بود و غالب مال التجاره ها نيز از طريق همين جاده و به وسيله ي قاطر و شتر و الاغ جابه جا مي شد و از آنجا که هزينه ي حمل کالا پايين و هزينه ي پرورش و نگهداري حيوانات بويژه قاطر بالاتر از مبلغي بود که از حمل و نقل کالا عايد مي گشت، مُکاريان علاقه اي به حمل کالاها نشان نمي دادند، علاوه بر اين اسب هاي خوب نيز به خارج صادر مي شد.
عامل ديگري که بر حجم و ساختار تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس نقش داشت، وجود حکام و خوانين محلي بود که در بيشتر مناطق از عاملان اساسي تجارت به شمار مي آمدند و بيشتر درآمدشان از طريق تجارت کالاها و آن هم بيشتر به صورت قاچاق بود. لذا رقابت منفي که ميان آنها وجود داشت در بيشتر اوقات منجر به درگيري و ايجاد ناامني در راه ها مي شد و در نتيجه تأثيرات منفي زيادي بر ساختار و حجم تجارت خارجي داشت. بدين ترتيب عوامل گوناگوني بر جريان تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس تأثير داشتند و موجب نوسان حجم و ترکيب تجاري اين آب راه بين المللي مي شدند.
در اين قسمت ابتدا نوسانات حجم تجارت خارجي ايران در خليج فارس و علل آن و سپس ساختار تجارت خارجي ايران در خليج فارس مورد مطالعه مورد تجزيه و تحليل قرار مي گيرد.

الف: روند تحولات حجم تجارت خارجي ايران در خليج فارس از طريق گمرک بوشهر

فعاليت هاي تجاري در خليج فارس به ويژه بندر بوشهر، در آستانه ي روي کار آمدن سلسله ي قاجار و بخصوص در فاصله ي سالهاي 9-1204 هـ.ق/ 5-1790 م. بنا به دلايلي از جمله انتقال قدرت از زنديه به قاجاريه دچار نقصان شده و يا ثابت باقي مانده بود، ولي در اوايل حکومت قاجار بر اساس پنج گزارش جداگانه و مستقل مربوط به تجارت خارجي ايران در خليج فارس از طريق بوشهر در ميان سال هاي 1226-1203 هـ.ق/ 1811-1789 م. از رشد خوب و پايداري برخوردار بوده است. اين گزارش ها توسط نمايندگان کمپاني هند شرقي يا کنسولگري هاي بريتانيا تهيه شده است که عبارتند از: گزارش سال 1213 هـ.ق/ 1799 م. ميستر- فاوست (17)، آمار سال 1214 هـ.ق/ 1800 م. توسط ملکم، يا گزارش سال 7-1216 هـ.ق/ 3-1802 م. اسکات وارينگ، گزارش ارائه شده مربوط به سال 1224 هـ.ق/ 1809 م. توسط ويليام بروس ( باليوز انگليس در بوشهر ) و گزارش نهايي در اين سال ها که توسط کي نير صادر شده است. حجم تجارت خارجي ايران در خليج فارس، از مهمترين عواملي که در افزايش ميزان حجم تجارت خارجي ايران در اين حوزه ي تأثير داشته اند گشايش و تسهيلات اعتباري در بوشهر ميان سالهاي 1213 و 1218 هـ.ق/ 1799 و 1803 م.، گسترش علاقه ي تجار ايراني نسبت به تجارت با هند و افزايش فعاليت هاي کشتيراني بوده است. که تحرک زيادي در فعاليت هاي تجارت خارجي ايران ايجاد کرده بودند (18).
بر اساس گزارش هاي ياد شده، در مجموع سال هاي نخستين حکومت قاجار، بيشتر هندوستان طرف تجارتي ايران بوده و نيز ميزان واردات کالا به بنادر خليج فارس نظير بوشهر به مراتب بيشتر از ميزان صادرات آن به هندوستان بوده است. در سال هاي 1229-1231 هـ.ق/ 1823-1816 م. بر حجم تجارت ايران با انگلستان افزوده شد و اين دولت که همواره در پي کنترل خليج فارس و به انحصار درآوردند تجارت اين آبراهه ي جهاني بود، در بوشهر نيز تلاش کرد تا صادرات و واردات اين بندر را در اختيار بگيرد. طبق آمارهايي که ميان سال هاي 1239-1231 هـ.ق/ 1823-1816 م. از تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس ارائه شده، مشخص گرديده است که کالاهاي مبادله شده فقط توسط شناورهاي انگليسي حمل شده اند. ولي در سالهاي بعد، کشتي هاي ايراني نيز علاوه بر کشتي هاي انگليسي در حمل کالاهاي تجاري شرکت داشته اند (19).
جدول1-2: جمع کل صادرات و واردات خليج فارس از طريق بوشهر در سال هاي 1816-1823 م. بر اساس روپيه ايران
( حمل تنها با کشتي هاي انگليسي )

سال

جمع واردات

جمع صادرات

1816

3681415

6003092

1817

3003947

2927767

1818

32060853

36773133

1819

6652274

3697449

1820

5435711

3554429

1821

7769539

2494657

1822

3115806

2686056

1823

8927636

4732986


مأخذ: گرومون، چالش براي قدرت و ثروت در جنوب ايران، ص 133
با بررسي جدول 1-2 مشخص مي شود که به جز سال هاي 1231 هـ.ق/ 1816 م. که حجم صادرات بيشتر از واردات بوده، در بقيه ي سال ها حجم واردات بيشتر از صادرات بوده است، ولي نوسانات افزايش و کاهش حجم صادرات تقريباً همگام با رشد حجم واردات انجام مي شده است. علت اين برابري نسبي، توانايي اقتصادي مناطق پس کرانه اي خليج فارس همچون کازرون و به ويژه شيراز و انتقال کالاهاي آن مناطق به بوشهر براي صادرات و نيز به خاطر آرامش و امنيتي بوده که در مناطق جنوبي ايران برقرار بوده است. همچنين نظام اجتماعي سنتي مناطق جنوبي ايران نيز چندان پذيراي مصرف محصولات خارجي نبود. فقط در سال 9-1238 هـ.ق/ 3-1822 م. حجم واردات بيشتر از حجم صادرات بوده که دليل عمده ي اين افزايش نيز انتقال بيشتر کالاها از طريق جاده ي بوشهر- شيراز به مناطق داخلي ايران و نيز عدم افزايش قيمت گندم به خاطر توافقي بود که ميان شرکت هاي اروپايي صورت گرفت. لذا کشاورزان با وجود برداشت خوبي که در اين سال داشتند، به دليل پايين بودن نرخ گندم حاضر به فروش غلات خود نشدند، از اين رو ميزان صادرات کالا کاهش محسوسي پيدا کرد.
جدول 2-2: جمع کل واردات کالاهاي چيني و اروپايي به خليج فارس از طريق بندر بوشهر در سال هاي 1823-1817 م بر اساس ريال ايران
( حمل توسط کشتي هاي ايراني و خارجي )

سال

امتعه هندی و چینی

امتعه اروپایی

کل هر سال

1817

2369652

557915

2927767

1818

2520842

685243

3206085

1819

3659471

1221278

4880749

1820

6298987

353287

6652274

1821

2070805

1483624

3554429

1822

5921008

1848530

7769538

1823

6736245

2191391

8927636

جمع

29577010

8341268

37918278


مأخذ: چارلز عيسوي، تاريخ اقتصادي ايران، ص 136.
جدول شماره 2-2، نماينگر اين مطلب است که بيشتر مال التجاره ي وارداتي به بوشهر کالاهاي هندي و چيني بوده اند که مجموع آنها 78 درصد و مجموع کالاهاي اروپايي فقط 22 درصد از واردات را شامل مي شده است.
جدو 3-2: صادرات ايران از گمرک بوشهر در سال هاي 1823-1817 م. بر اساس پوند انگليس
( حمل توسط کشتي هاي ايراني و خارجي )

سال

هند

عربستان

کل هر سال

1817

1842672

149182

1991854

1818

2985947

117371

3112318

1819

2921195

108270

2029465

1820

3312487

24890

3337377

1821

3142174

83500

3225674

1822

2187471

21875

2209346

1823

3510291

35265

3545556

کل

 19902237

540353

20442590

کل به پول انگلیسی

 

1533194


مأخذ: چارلز عيسوي، تاريخ اقتصادي ايران، ص 136.
جدول 3-2 نشان مي دهد که ميزان حجم صادرات ايران از طريق بوشهر همواره از نوسانات شديد برخوردار بوده است و مهمترين عامل آن کاهش امنيت بخصوص در راه های ارتباطي و کاهش انتقال محصولات کشاورزي از شيراز و کازرون به بوشهر بوده است. آمار اين جدول همچنين نشان مي دهد که بيشترين حجم صادرات کالا از ايران به هندوستان ( 97 درصد ) انجام شده است و فقط حدود سه درصد به مناطق ديگر صادر شده است. اين حجم بالاي صادرات به هندوستان نشان دهنده ي علاقه بيشتر تجار به فعاليت هاي تجاري با هندوستان و نيز تلاش زياد نمايندگان کمپاني هند شرقي در بوشهر بوده است.
جدول 4-2: واردات و صادرات از بوشهر در سال هاي 30-1829 م. و 34-1832 م. بر اساس روپيه جديد ايران
( حمل با کشتي هاي ايراني و انگليسي )

سال

جمع واردات

جمع صادرات

30-1829

10678611

4085293

33-1832

5245856

2493879

34-1833

1779733

874132


مأخذ: گرومون، چالش براي قدرت و ثروت در جنوب ايران، ص 133.
با بررسي جدول شماره 4-2، مشخص مي شود که حجم تجارت خارجي ايران در فاصله ي سالهاي 46-1245 هـ.ق/ 30-1829 م. روندي آرام و روبه رشد داشته است و ميزان افزايش حجم واردات بيش از صادرات بوده است. در سال 51-1250 هـ.ق/ 4-1833 م. افول سريع و ناگهاني فعاليت هاي تجارت خارجي ايران در حوزه ي خليج فارس شروع شد. علت اصلي اين کاهش، بروز ناآرامي هاي شديد سياسي در بنادر خليج فارس، به ويژه بوشهر بود (20). يکي از دلايل عمده ناآرامي ها، انتقال قدرت از فتحعلي شاه به محمدشاه و رقابت شديد خوانين محلي در بوشهر بود.
جدول 5-2: ارزش کل تجارت خارجي ايران از طريق خليج فارس و بوشهر در سال 2-1291 هـ.ق/ 5-1874 م.
( به هزار روپيه )

تفکیک مال التجاره

کل تجارت

تجارت با هند

واردات

صادرات

واردات

صادرات

مال التجاره بوشهر

3473

2646

1972

535

خزانه بوشهر

125

446

50

148

کل بوشهر

3598

3092

2022

683

مال التجاره بندرعباس

1691

1459

1060

1174

خزانه بندرعباس

47

306

24

294

کل بندرعباس

1738

1766

1084

1468

کل مال التجاره خلیج فارس

13047

10000

6210

5039

کل خزانه خلیج فارس

789

752

174

442

کل خلیج فارس

13836

10753

6384

5481


مأخذ: چارلز عيسوي، اوضاع اقتصادي ايران در قرن 14، ص 126.
اما از آغاز دهه ي هفتاد سده ي نوزدهم ميلادي با استقرار مجدد امنيت به بنادر جنوب مثل بوشهر و برطرف شدن اغتشاشات موجود و رقابت هاي سياسي، دوباره تجارت خارجي رو به ترقي نهاد. اين شکوفايي از سال 1290 هـ.ق/ 1873 م. شروع شد و در سال هاي 92-1291 هـ.ق/ 75-1874 م. حجم کل تجارت خارجي ايران از طريق بوشهر افزايش يافت به نحوي که 26 درصد کل حجم واردات و حدود 29 درصد کل حجم صادرات خليج فارس را به خود اختصاص داد. در جدول شماره 5-2، ميزان کل تجارت خارجي ايران در بنادر خليج فارس و ميزان حجم تجارت اين بنادر با هند با جزئيات بيشتر نشان داده شده است.
طبق جدول 5-3 از دهه ي 1870 م. به بعد، بر خلاف سال هاي اوايل دوره ي قاجار، بيشترين حجم مبادلات تجاري خليج فارس از طريق بوشهر به جاي هندوستان با انگلستان انجام مي گرفت و در سال هاي 5-1874 م. حدود 56 درصد واردات به بوشهر از هند و حدود 22 درصد واردات و صادرات اين بندر به هند صورت مي گرفت. اين در حالي است که بندرعباس، بيشترين حجم واردات و صادرات را با هندوستان داشت و اين به خاطر موقعيت مهم اقتصادي و استراتژيک بوشهر بود که دولت انگلستان متوجه آن شده بود.
دولت انگلستان به سرعت حجم مبادلات تجاري خود را با ايران در حوزه ي خليج فارس افزايش داد به نحوي که در سال 1-1290 هـ.ق/ 4-1873 م. ورود کالا از انگليس به بوشهر به ارزش 668000 ليره افزايش يافت. اين حجم در سال بعد به 435000 ليره و در سال 300-1299 هـ.ق/ 3-1882 م. به 3100000 ليره و در سال بعد از آن به 4000000 ليره رسيد. (21)
نقش اقتصاد گمرک بوشهر در رقابت هاي تجاري خليج فارس در نيمه ي اول قرن سيزدهم هجري
نمودار 1-2: صادرات و واردات ايران از طريق بوشهر در سال هاي 1888-1873 م ( به هزار روپيه )
يکي از عواملي که موجب افزايش حجم تجارت خارجي ايران در خليج فارس در دهه ي هفتاد سده ي نوزدهم و پس از آن شد علاوه بر راه افتادن مسيرهاي کشتيراني در بنادر خليج فارس، وقوع جنگ روسيه و ترکيه در سال 1294 هـ.ق/ 1877م. و انحراف مسير تجارت از راه هاي طرابوزان و قفقاز به خليج فارس و الغاي معافيت گمرکي کالاهاي ترانزيتي نسبت به کالاهايي که از مسير هاي ديگر وارد شده بود تحويل مشتري مي گرديد و مسيرهايي که از بيشترين افزايش نسبت بار ترافيکي برخوردار بودند مسير بوشهر- شيراز- اصفهان – تهران و بعد از آن مسير بندرعباس- خراسان بود. ميزان واردات و صادرات بوشهر درطي 15 يعني 1305-1290 هـ.ق/ 1888-1873 م. تقريباً تا پنج ميليون روپيه افزايش يافت که اين رونق تجاري بيشتر به خاطر گسترش تجارت خارجي ايران با امپراتوري بريتانيا بود که شامل هند، عدن و هنگ کنگ مي شد (23). علاوه بر عوامل مزبور، امنيتي که در سال هاي ياد شده بر بنادر خليج فارس و مسيرهاي منتهي به آن حاکم بود به افزايش حجم تجارت ايران در اين حوزه کمک کرد.
در دهه ي پاياني قرن نوزدهم ميلادي، حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر افزايش زيادي داشت و سهم صادرات به مراتب بيشتر از واردات بود، بدين معني که از مجموع 2007 هزار روپيه ارزش حجم تجارت، مبلغ 1273 هزار روپيه را حجم صادرات و مبلغ 734 هزار روپيه را حجم واردات تشکيل مي داد. يعني حدود63 درصد به صادرات و حدود 37 درصد به واردات اختصاص داشت. اين در حالي است که ساير بنادر خليج فارس همچون لنگه ، بندرعباس و محمره از ميزان تجارت بسيار کمتري برخوردار بودند.
در اوايل قرن بيستم نيز تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر داراي روندي روبه رشد بود؛ بخصوص در سال 1318 هـ.ق/ 1901 م. اين افزايش چشمگير بود. کل حجم تجارت اين سال حدود 2205 هزار پوند استرلينگ بود که از اين مقدار 1631 هزار پوند استرلينگ به صادرات و 574 هزار پوند استرلينگ به واردات اختصاص داشت.
در تمام دهه ي اول قرن بيستم تنها در سال 1321 هـ.ق/ 1903 م. حجم تجارت گمرک بوشهر کاهش پيدا کرد، که آن هم به دليل وقوع مشکلات و ناامني ها بود؛ البته اين کاهش بيشتر در عرصه واردات اتفاق افتاد در حالي که در صادرات کاهش چنداني صورت نگرفت بلکه در اين سال به دليل معافيت حقوق راهداري هاي مختلف داخلي حجم صادرات افزايش نيز يافت (24).
يک عامل کاهش حجم واردات عدم تجار به ارسال کالا از انگلستان و هندوستان به بوشهر بود. عامل ديگر کاهش حضور سياسي تجار در تحولات سياسي- اقتصادي اين دوره در ايران بود با اين وجود هنوز هم حجم تجارت بوشهر به مراتب بيشتر از بنادر لنگه، محمره و بندرعباس بود.
مطلب مهم ديگري که در اين دوره و در سال 3-1322 هـ.ق/ 5-1904 م. به وقوع پيوست اين بود که به دليل بروز جنگ روسيه و ژاپن، بر خلاف ساير مناطق ايران که 5/6 درصد از حجم کلي تجارت کاسته شد و واردات ايران را به ميزان 5/9 درصد کاهش داد، در بنادر خليج فارس روند تجاري متفاوت بود و بر حجم تجارت افزوده شد، تا جايي که حدود 98 هزار پوند حجم تجارت بندر بوشهر افزايش يافت.
در سال 1324 هـ.ق/ 1906 م. مجدداً حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر افزايش يافت، ولي در سال 7-1326 هـ.ق/ 9-1908 م روندي نزولي گرفت که البته اين کاهش اختصاص به بنادر خليج فارس نظير بندر بوشهر و حتي ياران نداشت، بلکه در اين زمان جريان تجارت جهاني با کاهش چشمگيري مواجه شد، ولي ميزان اين کاهش در ايران، به ويژه در بنادر خليج فارس بيشتر بود، زيرا در اين سال به دليل سرکوب مشروطيت و آغاز دوره ي استبداد صغير و بالطبع نااميد تجار از استقرار نهادهاي مدرن، بازرگانان به تدريج از صحنه هاي سياسي و قانونگذاري کشور دور شدند. اين سرخوردگي بعلاوه ي به توپ بسته شدن مجلس و استقرار حاکميت دوباره ي استبداد و اشغال قسمت هايي از کشور توسط نيروهاي روسي به بهانه ي حمايت از اتباعشان، موجب ناامني و اغتشاش هايي در کشور شد که بر روند امور تجارتي تأثير منفي داشت و موجب کاهش فعاليت هاي تجارت خارجي ايران بخصوص در مقدار کالاهاي وارداتي شد؛ به نحوي که مبلغ 32234005 قِران يعني 7/15 درصد از ارزش واردات و معادل 7814591 قِران يعني 9/4 درصد از ارزش صادرات کاهش پيدا کرد (25).
علاوه بر عامل بحران جهاني، عوامل داخلي نظير ناامني و اغتشاشات سياسي، بدي وضع راه ها و گراني وسايل حمل و نقل در کاهش فعاليت هاي تجاري تأثير داشتند.
در سال 8-1327 هـ.ق/ 10-1909 م. نيز حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر به ويژه در زمينه ي واردات کاهش محسوسي پيدا کرد، به نحوي که حجم کل تجارت بوشهر در اين زمان به مبلغ 1025 پوند استرلينگ بود که مبلغ 676 هزار پوند آن مربوط به ارزش واردات و مبلغ 349 هزار پوند آن مربوط به ارزش صادرات بود. علت اصلي اين کاهش حجم واردات به خاطر تغيير استراتژي انگلستان در عرصه ي تجارت خليج فارس بود، زيرا در اين زمان نفت در خوزستان کشف شد و خط مشي انگلستان از مبادله ي کالاهاي تجاري به سوي نفت و فعاليت هاي نفتي تغيير يافت و به همين خاطر ورود قطعات و تجهيزات مربوط به شرکت نفت به بندر محمره افزايش يافت (26).
با رونق محمره از حجم تجارت ساير بنادر خليج فارس از جمله بوشهر کاسته شد. علاوه برآن، آشفتگي سياسي- اجتماعي مقارن استبداد صغير و ناامني به وجود آمده در مناطق جنوب ايران همچون جنگ ميان قشقايي ها، لرها و عرب ها در نزديک شيراز موجب مسدود شدن راه بوشهر- شيراز شد. همچنين کاهش محصولات زراعي نيز موجب کاهش حجم صادرات کالا از ايران و در نتيجه کاهش ميزان واردات، مخصوصاً واردات از انگلستان و کارخانه منچستر (27) و نيز ورشکستتگي بسياري از تجار ايراني گرديد (28).
در اين زمان قيمت وسايل حمل و نقل نيز بالا رفت و از يک ليره و 9 شيلينگ به 5 ليره و 3 شيلينگ افزايش يافت. راهداري هاي غير قانوني نيز از هر تن مال التجاره 100 قِران گرفته مي شد (29). بدين ترتيب مجموع اين مسائل بر کاهش حجم تجارت خارجي، بخصوص حجم واردات تأثير گذاشت.
در سال 2-1331 هـ.ق/ 4-1913 م دوباره روند افزايشي تجارت خارجي از طريق بندر بوشهر ضرب آهنگ پرشتاب تري پيدا کرد، بدين قرار که در اين زمان نسبت به سال 8-1327 هـ.ق/ 10-1909 م مبلغ 403 هزار پوند استرلينگ بر ارزش حجم تجارت افزوده شد که از اين ميزان، سهم صادرات خيلي بيشتر از واردات بود، يعني 253 هزار پوند بر ميزان ارزش صادرات و 150 هزار پوند بر ارزش حجم واردات افزوده شد. علت عمده ي افزايش بسيار اندک واردات به بوشهر همان پيدايش نفت در خوزستان و نيز افزايش حمل کالا از طريق جاده ي لينچ به مناطق داخلي و مرکزي ايران با هزينه و زمان کمتر و امنيت بيشتر نسبت به جاده ي بوشهر- شيراز- اصفهان بود. علاوه بر آن، بي نظمي و ناامني در مناطق جنوب ايران و نيز تحريم کالاهاي انگليسي و افزايش احساسات ضد بيگانه بخصوص در مناطق جنوبي ایران که موجب تعطيلي فعاليت هاي اقتصادي گرديد (30) همگي سبب کاهش واردات به بوشهر شد. البته در اين زمان عوامل مختلفي باعث کاهش حجم واردات در کل کشور شد که از مهمترين آنها مي توان به بي نظمي و اغتشاشات داخلي در سال هاي 30-1329 هـ.ق/ 2-1911 م.، شورش هاي محمدعلي شاه و برادرانش در نقاط مختلف (31)، اشغال قسمت هاي شمالي کشور توسط روس ها و تحريم کالاهاي روسيه به ایران پس از اولتيماتوم تجار اشاره کرد (32).
نقش اقتصاد گمرک بوشهر در رقابت هاي تجاري خليج فارس در نيمه ي اول قرن سيزدهم هجري
نمودار 2-2: حجم واردات و صادرات ايران از طريق بندر بوشهر ( 1913-1895 م. )
در کل با وجود همه ي موانع و مشکلاتي که موجب عدم افزايش واردات کالا به بوشهر گرديد، ولي حجم تجارت بوشهر مانند سراسر کشور از سال هاي 7-1326 هـ.ق/ 9-1908 م به بعد رو به افزايش بوده است و عوامل مختلف سياسي- اجتماعي در اين امر دخيل بودند که از آن جمله مي توان به راه يافتن بيشتر ايران به بازار جهاني پس از سال 1327 هـ.ق/ 1909 م. به دليل حضور بيشتر قدرت هاي خارجي در ايران و گسترش سلطه ي آنها بر اقتصاد ايران اشاره کرد. تأسيس و گسترش حضور تجارت خانه هاي مختلف خارجي و فعاليت هاي رو به تزايد آنها در بندر بوشهر مؤيد اين مطلب است. کاهش تنش هاي سياسي ميان قدرت هاي خارجي بخصوص انگليس و روس با تکيه بر قرارداد 1325 هـ.ق/ 1907 م. نيز عامل ديگري بود که موجب شد تا زمينه هاي بيشتر فعاليت هاي سياسي، اقتصادي آنها را در ايران فراهم سازد و در نتيجه کشور انگلستان موفق شد انحصار تجارت حوزه ي خليج فارس را در اختيار بگيرد.
در طول جنگ جهاني اول با توجه به کاهش حجم کل تجارت خارجي ايران، حجم تجارت بنادر خليج فارس نيز يکباره کاهش پيدا کرد. در سال 33-1332 هـ.ق/ 15-1914 م. کل ارزش حجم تجارت خارجي ايران بالغ بر 895380773 قِران بود که از اين مقدار، ارزش واردات 499322910 قِران و ارزش صادرات 396057863 قِران بود، يعني حجم واردات به ارزش 103265047 قِران بيشتر از حجم صادرات بود و اين نشان مي دهد که 76/55 درصد حجم تجارت به واردات و 23/44 درصد نيز به صادرات اختصاص داشت که در جمع، حجم تجارت اين سال ايران به ارزش 207623703 قِران کمتر از حجم تجارت سال قبل از جنگ جهاني بود و اين نشان مي دهد که در سال 33-1332 هـ.ق/ 15-1914 م.، حجم تجارت خارجي حدود 8/18 درصد نسبت به سال قبل کاهش داشته است که از اين ميزان، کاهش حجم واردات بيشتر از حجم صادرات بوده است (33).
در آغاز جنگ جهاني اول حجم تجارت بنادر خليج فارس نظير بندر بوشهر نيز کاهش پيدا کرد و کاهش ميزان واردات بيشتر از صادرات بود. علاوه بر ناامني راه ها، اغتاشات و ناامني شهر بوشهر عامل عمده ي اين کاهش واردات بود. عامل ديگر اين بود که در اين سال تجارخانه هاي خارجي، به ويژه انگليس و آلمان، در بوشهر مورد هجوم وابستگان تجارخانه هاي درگير در جنگ جهاني قرار گرفتند و اموال و مال التجاره هاي آنها را به غارت مي بردند. به عنوان نمونه، واسموس در تلگرافي به سفارت آلمان خبر داد که انگليسي ها تجارخانه ي آلمان را در بوشهر غارت کردند و آنچه از مال التجاره اعم از قند، شکر، قالي و پول قند در آنجا بود با خود بردند (34).
در سال 34-1333 هـ.ق/ 16-1915 م. نيز حجم تجارت بنادر خليج فارس مانند سراسر کشور کاهش يافت. در اين سال حجم تجارت ايران به مبلغ 54138194 قِران نسبت به سال قبل کاهش پيدا کرد و مبلغ کل تجارت به ارزش 841242579 قِران رسيد که از اين حجم 17/55 درصد به واردات و 83/44 درصد به صادرات اختصاص داشت. وجود مشکلاتي در بوشهر همچون خصومت تجارخانه هاي کشورهاي اروپايي درگير در جنگ، بر کاهش فعاليت هاي تجاري اثر عميقي گذاشت و باعث کاهش حجم مبادلات تجاري اين بندر شد. ولي در مجموع ميزان واردات بيشتر از حجم صادرات بود و در ميان بنادر خليج فارس، بندر بوشهر داراي بيشترين حجم واردات بود (35).
در سال 35-1334 هـ.ق/ 17-1916 م، کل حجم تجارت خارجي ايران به ميلغ 715073099 فرانک معادل 928666363 قِران بود که از اين مقدار، 380973683 فرانک به واردات و 334099416 فرانک به صادرات اختصاص داشت، يعني از کل حجم تجارت خارجي ايران، 28/53 درصد حجم واردات و 72/46 درصد صادرات بوده است و اين بدان معني است که ارزش مازاد واردات به صادرات مبلغ 60875671 قِران بوده است (36). در اين سال ارزش کل حجم تجارت بوشهر 69149757 قِران بود که از اين مقدار، واردات مبلغ 51980712 قِران و صادرات 17169045 قِران بود. يعني از کل حجم تجارت، 17/75 درصد به واردات و 83/24 درصد به صادرات اختصاص داشت.
در سال 36-1335 هـ.ق/ 18-1917 م. حجم کلي تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر نسبت به سال قبل افزايش داشت، ولي در اين سال نيز ميزان افزايش حجم واردات بيشتر از صادرات بود، بدين ترتيب که از کل ارزش تجارت بوشهر که به مبلغ 97496584 قِران بود، مبلغ 73175376 قِران ميزان حجم واردات و مبلغ 24321208 قِران ميزان حجم صادرات بود و در مجموع 05/75 درصد به واردات و 95/24 درصد به صادرات اختصاص داشت که در ميان بنادر خليج فارس بعد از محمره، بيشترين حجم تجارت را دارا بوده است (37). اين نسبت واردات به صادرات در بوشهر با وضعيتي که در کل تجارت ايران وجود داشته، داراي فاصله ي زيادي بوده است چرا که ميزان کل حجم واردات کشور 02/58 درصد و ميزان حجم صادرات 98/41 درصد بوده است (38).
علت اصلي افزايش هفت درصدي حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر در اين سال نسبت به سال گذشته وجود امنيت در مسيرهاي تجاري و افزايش ميزان محصولات کشاورزي در مناطق جنوبي ايران و نيز استان فارس بود که موجب شده بود تا با افزايش حجم صادرات، قدرت خريد کالاهاي وارداتي نيز افزايش يابد.
در سال 37-1336 هـ.ق/ 19-1918 م. با توجه به تحولات پس از جنگ جهاني اول و اشغال برخي از مناطق ايران همچون شهرهاي جنوب کشور، در مجموع حجم تجارت خارجي کشور نسبت به سال قبل کاهش چشمگيري پيدا کرد. بدين ترتيب که ارزش کل تجارت خارجي ايران در اين سال 679911719 فرانک و معادل 747155736 قِران بود که به ارزش 38122726 فرانک نسبت به سال قبل از حجم تجارت کاسته شده بود. علاوه بر آن، حجم صادرات کشور نيز نسبت به سال گذشته 73/5 درصد کاهش يافته بود (39) که اين نشاني از مشکلات اقتصادي کشور و عدم توازن در تراز بازرگاني است.
مانند ديگر بنادر و گمرکات کشور، حجم مبادلات تجاري بنادر خليج فارس بخصوص بوشهر نيز کاهش صورت گرفته بود، بدين ترتيب که کل ارزش حجم تجارت بوشهر 89819696 قِران بود که مبلغ 9643368 قِران يعني 88/8 درصد کمتر از ميزان سال گذشته بود. از اين ميزان مبلغ 79358050 قِران مربوط به حجم واردات و مبلغ 10461646 قِران اختصاص به حجم صادرات داشته است؛ يعني از کل حجم تجارت 35/88 درصد به واردات و 65/11 درصد به صادرات اختصاص داشته است که نسبت به ساير بنادر خليج فارس داراي بيشترين حجم واردات بوده است (40).
حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر در سال 38-1337 هـ.ق/ 20-1919 م. افزايش پيدا کرد و نسبت به طول سال هاي 36-1332 هـ.ق/18-1914 م. به علت آرامش و ثبات سياسي و امنيتي که در مسيرهاي تجاري به وجود آمده بود، افزايش قابل ملاحظه اي داشت. کل ارز ش حجم تجارت بوشهر 97577493 قِران بود که 78/9 درصد ارزش کل حجم تجارت ايران را که 837992407 فرانک معادل 997610009 قِران بود، شامل مي شد (41). از اين حجم تجارت، مبلغ 74536677 قِران مربوط به واردات و مبلغ 23040816 قِران متعلق به صادرات بود که ميزان حجم واردات به مراتب بيشتر از صادرات بود، يعني مازاد ارزش واردات به صادرات 51495861 قِران بود، بدين معني که ارز ش حجم واردات 39/76 درصد و ارزش حجم صادرات 61/23 درصد بود که نسبت به شاخص کشوري که 13/63 درصد ارزش واردات و 87/36 درصد ارزش صادرات بود، ارزش صادرات بوشهر کمتر از شاخص کشوري بود (42).
در سال 39-1338 هـ.ق/ 21-1920 م. ارزش حجم تجارت بوشهر نسبت به سال قبل حدود 14 درصد افزايش يافت و کل حجم تجارت بوشهر 8359584 تن و به ارزش 130393103 قِران بود که حدود 15 درصد کل ارزش تجارت ايران را که 853550412 قِران بود، به خود اختصاص داده بود. حجم تجارت خارجي ايران از طريق بوشهر در اين سال بر خلاف کل تجارت ايران که کاهش پيدا کرده بود، به دليل رونق تجارت داخلي و گسترش امنيت دريايي و نيز سروسامان پيدا کردن اوضاع سياسي بوشهر، افزايش پيدا کرد، ولي باز هم حجم واردات بيشتر از صادرات بود؛ بدين معني که ارزش حجم واردات 98043706 قِران بود که 19/75 درصد کل تجارت بوشهر بود و ارزش حجم صادرات 32349397 قِران بود که 81/24 درصد حجم تجارت را شامل مي شد، اما مجموعاً بيشترين حجم تجارت خارجي ايران در بنادر خليج فارس را به خود اختصاص داده بود (43). در سال 40-1339 هـ.ق/ 22-1921 م، حجم تجارت بوشهر به ارزش 9455279 قِران، نسبت به سال قبل کاهش يافت؛ اين در حالي بود که حجم تجارت بوشهر به ارزش 258269745 قِران افزايش يافته بود (44). اين کاهش حجم تجارت بوشهر به خاطر ناامني بود که در بنادر جنوب به وجود آمده بود، ولي در اين سال بر حجم صادرات بوشهر نسبت به حجم واردات افزوده شد؛ يعني از کل ارزش حجم تجارت بوشهر که 120937824 قِران بود مبلغ 86021945 قِران حجم واردات و مبلغ 34915879 قِران حجم صادرات بود؛ يعني حدود 71 درصد حجم تجارت را واردات و حدود 29 درصد را صادرات تشکيل مي داد که حدود 5 درصد بيشتر از صادرات سال گذشته بود (45). اين فزوني ميزان صادرات به خاطر افزايش توليد محصولات کشاورزي صادراتي و گسترش امنيت راه هاي ارتباطي بود.
در سال 41-1340 هـ.ق/ 23-1922 م. کل حجم تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر و بخصوص حجم صادرات، افزايش چشمگيري پيدا کرد و به بيشترين ميزان صادرات در طول سالهاي قرون 19 و 20 رسيد و نسبت به سال 40-1339 هـ.ق/ 22-1921 م. نيز نزديک به دو برابر افزايش يافت؛ بدين معني که کل حجم تجارت در اين سال مقدار 8122132 تن کالا و به ارزش 143294643 قِران رسيد که از اين حجم 5838751 تن، به ارزش 79735166 قِران مربوط به واردات و 2833852 تن و به ارزش 63559477 قِران مربوط به حجم صادرات بود که از اين حجم حدود 56 درصد به واردات و حدود 44 درصد به صادرات اختصاص داشت (46). البته در اين سال بر ميزان کل حجم تجارت خارجي ايران نيز افزوده شده بود و به ارزش 1353183889 قِران رسيده بود که از اين حجم 95/66 درصد به واردات و 05/33 درصد به صادرات اختصاص داشت (47). چنانکه مشخص است ميزان ارزش صادرات بوشهر نسبت به شاخص کشوري از وضعيت بهتري برخوردار بود. همچنين از نظر واردات، بيشترين حجم واردات را در ميان بنادر خليج فارس اين بندر دارا بود.
در سال 42-1341 هـ.ق/ 24-1923 م با توجه به آرامشي که در مملکت به وجود آمده بود و نيز برقراري امنيت در راه هاي تجاري و افزايش توليد محصولات کشاورزي، کل حجم تجارت خارجي کشور افزايش يافت و به ارزش 1462643985 قِران رسيد (48). به نسبت اين افزايش حجم تجارت کشور، فعاليت هاي تجاري بندر بوشهر نيز در مقايسه با سال هاي قبل افزايش چشمگيري يافت؛ به نحوي که کل ارزش تجارت بوشهر به مبلغ 176405469 قِران رسيد. اتفاق مهمي که در اين زمان رخ داد اين بود که ميزان صادرات بوشهر از حجم واردات آن بيشتر گرديد، به گونه اي که ارزش کل صادرات بوشهر به 88875197 قِران و ارزش حجم واردات به 87530272 قِران بالغ گرديد، يعني صادرات 38/50 درصد و واردات 62/49 درصد حجم تجارت را به خود اختصاص داده بود (49). البته در اين سال حجم صادرات کشور نيز از حجم واردات بيشتر بود، يعني 53/52 درصد از کل حجم تجارت مربوط به صادرات و 47/47 درصد اختصاص به واردات داشت (50).
در سال 43-1342 هـ.ق/ 25-1924 م. تجارت خارجي ايران از طريق بندر بوشهر با ممالک خارجه بالغ به 192940276 قِران شد که نسبت به سال قبل به ميزان 16534807 قِران افزايش يافته بود. در اين سال حجم واردات بوشهر به مبلغ 90887561 قِران و ميزان صادرات به ارزش 102052715 قِران بالغ شد (51). يعني 98/52 درصد حجم تجارت به صادرات و 11/47 درصد به واردات اختصاص داشت. بر اساس ارقام موجود تجارت بوشهر در اين سال نسبت به سال گذشته از نقطه نظر صادرات 13177518 قِران يا 90/6 درصد و از نظر واردات 3357289 قِران يا 88/1 درصد افزايش يافته بود. اين آمار نشان مي دهد که در اين سال در ميزان حجم تجارت افزايش خوبي صورت گرفته و حجم تجارت بوشهر را به بالاترين ميزان خود در طول حکومت قاجار رسانيده است. گمرک بوشهر در اين سال از نظر حجم صادرات مال التجاره در ميان تمام دفاتر گمرکي ايران داراي مقام اول بود (52)؛ از نظر واردات نسبت به کل بنادر خليج فارس بيشترين حجم واردات را داشت و نسبت به کل دفاتر گمرکي ايران بعد از کرمانشاه که حجم تجارتش به ميزان 10078426 تن کالا و به ارزش 196264698 قِران بود، داراي جايگاه دوم بود (53). علت اصلي گسترش تجارت خارجي ايران از طريق بوشهر و افزايش صادرات به واردات در سال 43-1342 هـ.ق/ 25-1924م.، مشارکت بيشتر تجّار داخلي و خارجي در امر تجارت بوشهر و تمايل تجار براي ارسال کالا از هند و انگليس به ايران از طريق بوشهر و از مناطق داخلي ايران از طريق اين بندر به خارج از کشور بود.
در سال 44-1343 هـ.ق/ 26-1925 م. کل حجم تجارت خارجي ايران از بوشهر به مقدار 10935422 من و به ارزش 189504317 قِران بود که از اين مقدار 8328860 منم و به ارزش 99504883 قِران به حجم واردات و 2609562 من و به ارزش 90045434 قِران به حجم صادرات اختصاص داشت که حجم واردات 50/52 درصد و حجم صادرات 50/47 درصد بود (54). حجم تجارت بوشهر در اين سال به ارزش 3389959 قِران يعني 89/0 درصد نسبت به سال گذشته کاهش داشت. البته کل حجم تجارت خارجي ايران در اين سال نسبت به سال قبل کاهش يافته بود که علت عمده ي اين کاهش، انتقال قدرت از قاجار به پهلوي بود.
در مجموع در خلال سال هاي بعد از جنگ جهاني اول ميزان رشد واردات به جز سال هاي 43-1341 هـ.ق/ 25-1923 م. بيشتر از رشد صادرات بود و عدم توازن ميان ارزش کالاهاي صادراتي و وارداتي وجود داشت. اين عدم موازنه تجاري پيامدهاي منفي زيادي براي اقتصاد ايران در پي داشت از جمله از ارزش پول ايران در مقابل پوند انگليس کاست و ارزش يک پوند که در سال 1308 هـ.ق/ 1890 م. برابر با 3/3 تومان بود در سال 1333 هـ.ق/ 19014 م. به 5/5 تومان رسيد، يعني ارزش تومان در برابر پوند در حدود 66/1 درصد نزول کرد (55). يکي از دلايل اين عدم توازن آن بود که کالاهاي وارداتي به ايران از مسير بندر بوشهر صرفاً به مصرف منطقه ي بوشهر نمي رسيد و از طريق جاده ي بوشهر- شيراز- اصفهان به مناطق پس کرانه اي خليج فارس مثل کازرون، شيراز و مناطق داخلي ايران مانند اصفهان و تهران ارسال مي شد، ولي بيشتر حجم صادرات اختصاص به محصولات خود بوشهر و نيز تا اندازه اي مناطق پس کرانه اي خليج فارس همچون استان فارس داشت. همچنين اين عدم توازن ميان حجم کالاهاي صادراتي و وارداتي را مي توان با اختلاف در کشش قيمت آنها توضيح داد، بدين ترتيب که کالاهاي وارداتي به طور کلي به دليل نبود منابع داخلي عرضه و کميابي کالاهاي جانشين داراي کشش قيمت بودند، يعني واردات تاب و توان هزينه ي بالاي حمل و نقل و عوارض گمرکي را داشتند بدون اينکه کاهشي در ميزان تقاضاي آنها پديد آيد، در حالي که کالاهاي صادراتي که بيشتر محصولات کشاورزي خود منطقه بوشهر يا مناطق نزديک به آن بود کشش بهاي کمتري داشت، لذا اکثر محصولات کشاورزي مناطق داخلي ايران به دليل هزينه ي بالاي حمل و نقل، نمي توانست صادر شود فقط در ميان کالاهاي صادراتي، ترياک استثناء بود چون از کشش قيمت بالايي برخوردار بود و براي آن تقاضاي جهاني زيادي وجود داشت و کالاي جانشين نيز نداشت، از اين رو از مناطق مرکزي ايران به بوشهر مي آمد و صادر مي شد. اما در کل با وجود همه ي مشکلات، ارزش حجم کالاهاي صادراتي از بندر بوشهر اگرچه از ميزان ارزش حجم واردات کمتر بود، ولي در فاصله ي زماني 43-1341 هـ.ق/ 25-1923 م. افزايش خوبي پيدا کرد.

ب: ساختار تجارت خارجي ايران در خليج فارس

در اين قمست ساختار تجارت خارجي ايران که شامل صادرات و واردات و انواع مال التجاره است، تجزيه و تحليل مي گردد.
از نظر نوع کالاهاي وارداتي و صادراتي، عمده ترين اقلام وارداتي ايران از طريق گمرک بوشهر شامل منسوجات، کالاهاي ساخته شده و کالاهاي مصرفي و خوراکي مانند قماش، قند و شکر، نيل، برنج، ادويه جات، چرم، الياف، نارگيل، الوار، پارچه هاي کتاني و نخي، پارچه هاي پشمي، آهن، فولاد، قلع، سرب و چيني آلات بود و کالاهاي صادراتي بيشتر شامل محصولات کشاورزي و حيواني و کالاهاي خام مانند غلات، ترياک، اسب، کتان، روغن، دانه هاي روغني، پشم، پوست، و فرش بود. طرف هاي عمده ي تجاري ايران نيز در وهله ي نخست انگلستان و هند و پس از آنها کشورهاي ترکيه، چين، فرانسه، آلمان و روسيه بودند.
کالاهاي وارداتي به ايران از طريق بوشهر، از مناطق گوناگوني تأمين مي شد، از جمله پارچه ي کتان گلدار از هند، قماش از کورومندل و موسليپتان، نيل، برنج، ادويه جان، چرم، قند و شکر، الياف و نارگيل، الوار ( براي ساخت خانه و کشتي )، شال، پارچه هاي کتاني و نخي از بنگال، سورات، گجرات و مالابار و قهوه از درياي سرخ ( از راه مسقط )، و از اروپا ( از طريق بمبئي )، پارچه هاي پشمي، آهن، فولاد، قلع، و سرب و از چين کالاهايي مانند چيني آلات و شکر و از جاوه نيز شکر وارد مي شد (56).
مهمترين طرف تجاري ايران در خليج فارس در ابتدا کشور هندوستان بود. موسليپتان مهمترين ناحيه هند بود که با بندر بوشهر روابط تجاري خوبي داشت. بيشترين کالاهايي که از آنجا به بوشهر وارد مي شد پارچه هاي کتان گلدار بود که حدود 65 درصد از تمام واردات پارچه ي بوشهر و يا 33 درصد از کل حجم واردات اين بندر را تشکيل مي داد. در عوض بيشترين حجم صادرات بوشهر نيز که در آن ايام پول مسکوک بود روانه ي موسليپتان مي گرديد. مبادلات تجاري بوشهر با موسليپتان در دهه ي دوم و سوم سده ي نوزدهم افزايش زيادي يافت به گونه اي که در 1235 هـ.ق/ 1820 م، حدود 75 درصد واردات بوشهر با کشتي هاي انگليسي اختصاص به کالاهاي اين منطقه از هند داشت، ولي در دهه ي سوم اين سده واردات اين پارچه ها به بوشهر کاهش يافت، اگرچه قطع نشد و همواره تا اواخر دوره ي قاجار، يکي از کالاهاي وارداتي عمده به اين بندر قماش بود. اما از اواخر دهه ي هفتاد سده نوزدهم به بعد پارچه هاي انگليسي که مرغوبيت و تنوع بيشتري داشت جاي پارچه هاي هندي را گرفت (57). به ميزاني که بر واردات کالاهاي هندي افزوده مي شد بر حجم صادرات بوشهر به آنجا نيز که بيشتر پول مسکوک بود افزوده مي شد؛ به گونه اي که در سال 1226 هـ.ق/ 1811 م. حدود 80 درصد از صادرات بوشهر به هند را پول مسکوک تشکيل مي داد. اين رقم در سال هاي بعد افزايش يافت و به حدود 83 درصد از کل حجم صادرات رسيد، ولي در سال هاي 46-1245 هـ.ق/ 30-1829 م. و 50-1248 هـ.ق/ 34-1832 ميلادي ميانگين آن به 6/66 درصد رسيد. در فاصله ي سال هاي 56-1251 هـ.ق/ 40-1835 م. صادرات پول مسکوک بالع بر 51 درصد و در سال 1273 هـ.ق/ 1857 م. اين رقم 7/49 درصد کل صادرات بوشهر را تشکيل مي داد که بالغ بر 354700 روپيه بود. صادرات پول مسکوک در سرتاسر دهه ي شصت از سده ي نوزدهم ادامه يافت و دست کم 50 درصد از حجم صادرات بوشهر را تشکيل مي داد. اما از حدود 1286 هـ.ق/ 1869 م. با ورود ترياک به عرصه ي صادرات بوشهر، از حجم صادرات طلا و نقره کاسته شد (58)
علاوه بر ترياک که در طول دوره ي قاجار يکي از کالاهاي عمده و پرحجم صادراتي ايران از طريق بنادر خليج فارس محسوب مي شد، از دهه ي هفتاد سده نوزدهم کالاهايي همچون حيوانات زنده نظير اسب، کتان خام، خرما، غلات و حبوبات، بذر، ابريشم خام، تنباکو، پشم و اجناس پشمي ( فرش ) از عمده ترني اقلام صادراتي محسوب مي شد. بر اساس آمار موجود در سال هاي 88-1878 م.، کالاهايي مانند ترياک، غلات و حبوبات، اسب، تنباکو و ابريشم خام بيشترين حجم صادرات بندر بوشهر را تشکيل مي داد. در اين دهه بيشترين حجم صادرات در سال 1296 هـ.ق/ 1879 م. و کمترين مقدار آن در سال 1296 هـ.ق/ 1882م. انجام گرفته بود.
از دهه ي پاياني سده نوزدهم تا پايان حکومت قاجار علاوه بر ترياک و غلات، کالاهايي مانند زغال، ادويه، ميوه، صمغ، پوست، ظروف سفالي و رنگ از کالاهاي عمده ي صادراتي به حساب مي آمدند و در مقابل، مهمترين کالاهاي وارداتي شامل انواع پارچه ها، قند و شکر، چاي، وسايل خرازي، کبريت، اسلحه، دارو، ميوه، حبوبات و سبزي هاي تازه، کاغذ، فرآورده هاي شيميايي، صابون، رنگ و شيشه بودند که بيشتر از کشورهاي انگلستان، هند، ترکيه، چين، فرانسه، المان و روسيه وارد بوشهر مي شد.

برآمد:

بندر بوشهر که از زمان نادرشاه به عنوان پايگاه دريايي ايران براي نظارت بر نيروهاي ايراني در خليج فارس انتخاب گرديد پس از مدتي تبديل به مرکز عمده ي تجارت دريايي شد و توجه تجار داخلي و خارجي را به خود جلب کرد، به نحوي که در سرتاسر دهه هاي 1740 و 1750 ميلادي، کشتي هاي تجارتي انگليسي، فرانسوي و هلندي در بوشهر به فعاليت هاي بازرگاني مي پرداختند. گسترش تدريجي اقتصادي- سياسي بوشهر و ناآرامي هايي که در بندرعباس و مناطق پيرامون آن اتفاق افتاد، زمينه ساز انتقال مرکز امور اقتصادي خليج فارس از بندرعباس به اين بندر شد.
با فعال شدن بندر بوشهر، تغيير و تحولات زيادي در عرصه هاي سياسي، اقتصادي و اجتماعي اين بندر به وجود آمد. از نظر سياسي مراکز جديد سياسي مانند کارگزاري و کنسولگري هاي خارجي در اين بندر ايجاد شد. از نظر اقتصادي، تأسيسات جديد بندري و تجارتي مانند گمرکخانه، کاروانسرا، دفاتر پست و تلگراف و بازارهاي ايجاد شد و بوشهر تبديل به يک بندر فعال تجارتي ترانزيتي شد/ با گسترش تجارت و ايجاد امنيت در جاده ي بوشهر- شيراز- اصفهان، تجّار شهرهاي مختلف در اين بندر دفاتر نمايندگي تجاري داير نمودند. کمپاني هاي خارجي نيز اقدام به افتتاح نمايندگي نمودند، همچنين در سال 1306 هـ.ق/ 1889 م. بانک شاهنشاهي در اين بندر داير گرديد. اين امکانات و تأسيسات موجب افزايش مهاجرت و رشد جمعيت شد، به گونه اي که جمعيت بوشهر از حدود 8-6 هزار نفر در آغاز سده ي نوزدهم ميلادي به حدود 25000 نفر در سال 1319 هـ.ق/ 1901م. رسيد.
گسترش تجارت بوشهر و افزايش توليد محصولات کشاورزي بر ساختار اجتماعي- اقتصادي بوشهر نيز اثر گذاشت در نتيجه وضعيت معيشيتي مردم بهتر شد و گرايش به مصرف کالاهاي تجملي و مصرفي فزوني گرفت. اين تغيير و تحولات موجب شد تا تجارت خارجي ايران از طريق گمرک اين بندر و بنادر پيرامون آن با مراکز عمده ي اقتصادي همچون کشورهاي سواحلي خليج فارس، اروپا، هند و شرق دور در دوره ی قاجار گسترش يافته و در عصر ناصري به اوج خود برسد.
گرچه با گشايش کارون به روي کشورهاي اروپايي و بخصوص انگلستان، گمرک بوشهر اهميت سياسي- اقتصادي اوليه ي خود را از دست داد و از حجم تجارت خارجي ايران از اين گمرک کاسته شد، ولي هرگز فعاليت هاي تجاري آن متوقف نشد و در ميان بنادر خليج فارس پس از بندر محمره، بيشترين مبادلات تجاري از طريق اين گمرک انجام مي شد. با ورود نفت به عرصه ي سياسي- اقتصادي ايران که موجب شد تا کارون اهميت سياسي- اقتصادي خود را از دست داده و در سياست گزاري هاي انگلستان جاي خود را به ملاحظات نفتي دهد، فعاليت هاي تجاري گمرک بوشهر، به ويژه بعد از جنگ جهاني اول رونق و شتاب دوباره اي گرفت و تا اواخر دوره ي قاجار ادامه يافت و در اثر عواملي همچون رونق تجارت داخلي، گسترش امنيت دريايي، سروسامان پيداکردن اوضاع سياسي بوشهر و نيز ثبات سياسي و امنيتي که در مسيرهاي تجاري اين بندر به وجود آمد، فعاليتهاي تجاري گمرک بوشهر افزايش چشمگيري پيدا کرد، به گونه اي که در سال هاي 39-1338 هـ.ق/ 21-1920 م. حدود 15 درصد ارزش کل تجارت خارجي ايران را به خود اختصاص داد.
در مجموع گمرک بوشهر در دوره ي قاجار فعال ترين بندر بين المللي ایران بود و حجم مبادلات تجاري بالايي با مراکز مهم اقتصادي داخلي و خارجي داشت، اما با اين وجود نتوانست نظام تجاري سنتي ايران را متحول و پويا ساخته و تراز بازرگاني مثبتي را در اقتصاد تجاري ايران پايه گذاري نمايد. علت عمده ي اين ناکامي آن بود که دولت ايران نتوانست از شرايط بسيار مناسبي که در عرصه تجاري ايران از طريق گمرک بوشهر به وجود آمده بود، استفاده نمايد، در حالي که مي بايست از طريق تجارت بوشهر، با افزايش انباشت سرمايه و نفوذ در بازارهاي جهاني و حمايت از تجار داخلي، موجبات گسترش سرمايه داري تجاري و صنعتي ايران را فراهم سازد، ولي متأسفانه نه تنها دست به اين اقدام نزد، بلکه برعکس نيز عمل کرد. بدين معني که تجّار داخلي نيز که از يک سو مي بايست به مبارزه با سياست هاي نامناسب حکومت مرکزي و از سوي ديگر به رقابت تجاري با بازرگانان و شرکت هاي تجاري خارجي بپردازند، نتوانستند تحول عميقي در نظام اقتصادي ايران ايجاد کنند. در نتيجه با تسلط انگلستان بر بازار بين المللي، وابستگي سياسي- اقتصادي ايران بيشتر شد و بيشترين سود حاصله از مبادلات تجاري گمرک بوشهر و ساير گمرکات خليج فارس نصيب قدرت هاي خارجي، بخصوص انگلستان گرديد. کشور ايران نيز با حفظ همان ساختار سنتي در عرصه هاي تجارت جهاني، توان هماوردي خود را در رقابت تجاري با کشورهاي خارجي که از ابزار و امکانات دريايي کافي برخوردار بودند، از دست داد و سرانجام به کشوري با اقتصاد وابسته و با تراز منفي تجاري تبديل گردید.

پي‌نوشت‌ها:

1. استاديار گروه تاريخ دانشگاه خليج فارس، Email: h_saeedinia@yahoo.com.
2. Unilatrall
3. Receprocal
4. کاوه، بارتلمي: سفرنامه آب کاره به ايران، ترجمه ي احمد بازماندگان خميري، تهران، گلگشت، 1387، ص 123.
5. جمالي، زهرا: سيري در تاريخچه و فعاليت گمرکات کشور، تهران، گمرک ايران، 1383، 144.
6. همان، ص 144.
7. سعيدي سيرجاني، علي اکبر: وقايع اتفاقيه مجموعه گزارش هاي خفيه نويسان انگليس در ولايت هاي جنوبي ايران از 1291 تا 1322 قمري، تهران، نوين، 1362، ص 91-89.
8. Zoowin
9. همان، ص 173.
10. Leeloox
11. همان، ص 177-176.
12. همان، صص 204، 195، 194، 177.
13. همان، ص 279.
14. کرزن: جورج ناتانيل: ايران و قضيه ایران، ج2، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1373، ص 484.
15. به استثناي سال هاي 42-1341 و 43-1342 هـ.ق/ 25- 1924 و 24-1923 م.
16. عيسوي، چارلز فيليپ: تاريخ اقتصادي ايران ( عصر قاجار، 1332-1215 هـ.ق )، ترجمه يعقوب آژند، تهران، نشر گستره، چاپ دوم، 1369، ص 222.
17. Maister/ Fawcett
18. گرومون، استفان راي: چالش براي قدرت و ثروت در جنوب ايران از 1750 تا 1850 ميلادي، ترجمه ي حسن زنگنه، قم، انتشارات همسايه، 1378، ص 131.
19. همان، ص 132.
20. عيسوي، پيشين، ص 132.
21. همان، 127-126.
22. همان، 127.
23. Shabaz, Shanavaz, Britian and the Opening up of South- West Persian 1880-1914, A study Imperialism and economic dependence, London and New York, 2005, p. 76.
24. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سنه توشکان ئيل 1327-1326 ق مطابق با 21 مارس 1908 تا 20 مارس 1909، 1328، تهران، مطبعه برادران باقرزاده، شرح و تفصيل شماره 2.
25. همان، شرح و تفصيل شماره 2.
26. انصاري، مصطفي: تاريخ خوزستان 1878-1925 ( دوره شيخ خزعل )، ترجمه ي محمد جواهر کلام، تهران، شادگان، 1377، ص 156-155.
27. حبل المتين، سال 19، 29 صفر 1330 ق/ 16 فوريه 1912 م، شماره 33، ص 7-5.
28. کتاب آبي، گزارش هاي محرمانه وزارت امور خارجه انگليس در باب انقلاب مشروطه ايران، ج 7-6-3-2، به کوشش احمد بشيري، تهران، نشر نو، 1363، 656.
29. همان، صص 741 و 740 و 663 و 659 و 653.
30. همان، صص 56-1455 و 1603.
31. شوستر، مرگان: اختناق ايران، ترجمه ي ابوالحسن موسوي شوشتري، تهرانف انتشارات صفيعلي شاه، 1375، ص 168.
32. کتاب آبي، پيشين، ص 1537.
33. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سنه توشکان ئيل 1334-1333 ق مطابق با 21 مارس 1915 تا 20 مارس 1916، 1335، تهران، مطبعه برادران باقرزاده، ص 13-11.
34. سپهر، احمدعلي: ايران در جنگ بزرگ، تهران، اديب، 1362، صص 216 و 211 و 192 و 94 و 92.
35. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابچه عمومي تجارت با ممالک خارجه در سنه توشکان ئيل 1335-1334 ق مطابق با 21 مارس 1916 تا 20 مارس 1917، 1336، تهران، مطبعه برادران باقرزاده، ص 11-3.
36.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1917, 21 Mars 1916-20 Mars 1917, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprinerie, Avenue lalēzar, Thehran, IV5.
37. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1918, 21 Mars 1917- 20 Mars 1918. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprinerie, Avenue lalēzar, Thehran, p. 11-13.
38. Ibid, p. II.
39.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1919, 21 Mars 1918- 20 Mars 1919, Palie par I’Administration des Douanes. Thehran, Imprimerie, Avenuelalēzar, Thehran, IV 4-5.
40. Ibid, p. XIII 15.
41.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1920, 21 Mars 1919- 20 Mars 1920. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thehran, IV 4,5.
42.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1919, p. XIII 13.
43.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1921, 21 Mars 1920- 20 Mars 1921. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thegran, P. IV 14-15.
44.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1922, 21 Mars 1921- 20 Mars 1922. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thehran, p. IV4.
45. Ibid, p. XIII 15-16.
46.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1923, 21 Mars 1922- 20 Mars 1923. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, BAGHER- ZADE, Thehran, p. XII 20- 21.
47. Ibid, p. IV5.
48.Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1925, 21 Mars 1923- 20 Mars 1924. Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, Bagher- zade, Thegran, p. 1.
49. Ibid, p. XII 20- 27.
50. Ibid, p. IV4.
51. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجه در سال 1303 ش مطابق با 21 مارس 1924 تا 20 مارس 1925، 1304، تهران، مطبعه شوروي، ص 28-27.
52. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجه در سال 1304 ش مطابق با 21 مارس 1925 تا 20 مارس 1926، 1305، تهران، بي نا، ص 29-28.
53. همان، ص 9-3.
54. همان، ص9-3.
55. انصاري، همان، ص 146 .
56. گرومون، پيشين، ص 135-134.
57. همان، ص 137-136.
58. همان، صص 143-142.

کتابنامه :
منابع فارسي
1. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سنه توشکان ئيل 1327-1326 هـ.ق مطابق با 21 مارس 1908 تا 20 مارس 1909، 1328، تهران، مطبعه برادران باقرزاده.
2. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سنه توشکان ئيل 1334-1333 هـ.ق مطابق با 21 مارس 1915 تا 20 مارس 1916، 1335، تهران، مطبعه برادران باقرزاده.
3. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سنه توشکان ئيل 1335-1334 هـ.ق مطابق با 21 مارس 1916 تا 20 مارس 1917، 1336، تهران، مطبعه برادران باقرزاده.
4. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابچه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سال 1303 ش مطابق با 21 مارس 1924 تا 20 مارس 1925، 1304، تهران، مطبعه شوروي.
5. احصائيه تجاري ايران، اداره کل گمرگ، کتابخانه عمومي تجارت با ممالک خارجي در سال 1304 ش مطابق با 21 مارس 1925 تا 20 مارس 1926، 1305، تهران، بي نا.
6. انصاري، مصطفي: تاريخ خوزستان 1878-1925 ( دوره شيخ خزعل )، ترجمه ي محمد جواهرکلام، تهران، شادگان، 1377.
7. کاوه، بارتلمي: سفرنامه آب کاره به ايران، ترجمه ي احمد بازماندگان خميري، تهران، گلگشت، 1387.
8. جمالي، زهرا: سيري در تاريخچه و فعاليت گمرکات کشور، تهران، گمرک ايران، 1383.
9. حبل المتين، سال 19، 29 صفر 1330 هـ.ق/ 16 فوريه 1912 م، شماره 33.
10. سپهر، احمد علي: ايران در جنگ بزرگ، تهران، اديب، 1362.
11. سديد السلطنه بندرعباسي، محمدعلي: سفرنامه سديدالسلطنه ( التدقيق في سير الطريق )، تصحيح و تحشيه احمد اقتداري، تهران، بهنشر، 1362.
12. علي اکبر، سعيدي سيرجاني: وقايع اتفاقيه؛ مجموعه گزارش هاي خفيه نويسان انگليس در ولايت هاي جنوبي ايران از 1291 تا 1322 قمري، تهران، نوين، 1362.
13. شوستر، مرگان: اختناق ايران، ترجمه ي ابوالحسن موسوي شوشتري، تهران، انتشارات صفيعلي شاه، 1375.
14. عيسوي، چارلز فيليپ: تاريخ اقتصادي ايران ( عصر قاجار، 1332-1215 هـ.ق )، ترجمه يعقوب آژند، تهران، نشر گستره، 1369.
15. کتاب آبي، زارش هاي محرمانه وزارت امور خارجه انگليس در باب انقلاب مشروطه ايران، ج 7-6-3-2، به کوشش احمد بشيري، تهران، نشر نو، 1363.
16. کرزن: جورج ناتايل: ايران و قضيه ایران، ج2، تهران، انتشارات علمي و فرهنگي، 1373.
17. گرومون، استفان راي: چالش براي قدرت و ثروت در جنوب ايران از 1750 تا 1850 ميلادي، ترجمه ي حسن زنگنه، قم، انتشارات همسايه، 1378.
منابع غير فارسي:
18. Shabaz, Shanavaz: Britian and the Opening up of South- West Persian 1880-1914, A study Imperialism and economic dependence, London and New York, 2005.
19. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1914, 21 Mars 1913- 20 Mars 1914, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, Avenue lalēzar, Thehran.
20. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1917, 21 Mars 1916- 20 Mars 1917, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, Avenue lalēzar, Thehran.
21. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1918, 21 Mars 1917-20 Mars 1918, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, Avenue lalēzar, Thehran.
22. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1919, 21 Mars 1918- 20 Mars 1919, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, Avenue lalēzar, Thehran.
23 . Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1920, 21 Mars 1919- 20 Mars 1920, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thehran.
24. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1921, 21 Mars 1920- 20 Mars 1921, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thehran.
25. . Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1922, 21 Mars 1921- 20 Mars 1922, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, PHAROS, Thegran.
26. Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1923, 21 Mars 1922- 20 Mars 1923, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, BAGHER- ZADE, Thehran.
27 . Tableau General Du commerce avec les pays Etrangers pendant lannée Bo2, 1925, 21 Mars 1923- 20 Mars 1924, Palie par I’Administration des Douanes, Thehran, Imprimerie, BAGHER- ZADE , Thehran.

منبع مقاله :
خيرانديش، عبدالرسول، تبريزنيا، مجتبي؛ ( 1390 )، پژوهشنامه خليج فارس ( دفتر سوم )، تهران: خانه کتاب، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط