اقتصاد در حکومت مهدوي

حکومت اگر پشتوانه اي از سوي خداوند داشت و احکام و مقررات الهي را در جامعه اجرا کرد، مردم نيز به برکت آن دگرگون مي گردند و به تقوا و نيکي روي مي آورند و در نتيجه نعمت هاي خداوند، از همه سوي بر بندگان سرازير مي شود.
پنجشنبه، 2 بهمن 1393
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
اقتصاد در حکومت مهدوي
 اقتصاد در حکومت مهدوي

 

نويسنده: نجم الدين طبسي




 
حکومت اگر پشتوانه اي از سوي خداوند داشت و احکام و مقررات الهي را در جامعه اجرا کرد، مردم نيز به برکت آن دگرگون مي گردند و به تقوا و نيکي روي مي آورند و در نتيجه نعمت هاي خداوند، از همه سوي بر بندگان سرازير مي شود.
در قران کريم مي خوانيم: ( وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ ؛ (1) اگر مردم شهر و ديار ايمان آورند و تقوا پيشه سازند، ما درهاي برکات زمين و آسمان را بر آنان مي گشاييم ).
در حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) که مردم به اطاعت خداوند روي مي آورند و بر فرمان حجت خدا گردن مي نهند، ديگر دليلي ندارد که زمين و آسمان از برکاتش بر بندگان خدا مضايقه کنند. از اين رو، باران هاي موسمي شروع به باريدن مي کند، رودخانه ها پر از آب مي شود، زمين ها حاصلخيز مي گردد و کشاورزي شکوفا مي گردد، باغ ها سرسبز و پر از ميوه مي شود، بيابان هايي مانند مکه و مدينه که هرگز سبزي را به خود نديده است، به يک باره به نخلستان تبديل مي گردد و دامداري گسترش مي يابد.
اقتصاد جامعه شکوفا گشته، فقر و تنگدستي رخت بربسته، آباداني همه جا به چشم مي خورد و بازرگاني رونقي شايان توجه مي يابد.
در خصوص شکوفايي اقتصادي در روزگار امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) روايات بسياري رسيده است که در هر زمينه به گفتن چند روايت بسنده مي کنيم:

الف) شکوفايي اقتصاد و رفاه اجتماعي

آن چه از روايات در اين زمينه استفاده مي شود، اين است که در اثر بهبود وضع اقتصادي، فقر و تهيدستي از جامعه ي بشري ريشه کن مي شود و به شخص نيازمند به اندازه اي مال و ثروت داده مي شود که توان بردن آن را نداشته باشد و وضعيت عمومي جامعه چنان بهبود مي يابد که دارندگان زکات براي رساندن آن به نيازمندان به رنج مي افتند.

1. تقسيم اموال و بخشش دارايي ها

امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم اهل بيت قيام کند، بيت المال را به گونه اي يکسان در ميان مردم قسمت کرده، به عدالت در ميان مردم رفتار مي کند.
ثروت هاي روي زمين ( مانند خمس و زکات ) و ثروت هاي زيرزمين (مانند گنج ها و معادن ) نزد آن حضرت گرد مي آيد. آن گاه حضرت به مردم خطاب مي کند: « بياييد و بگيريد آن چه را که برايش خويشاوندي را قطع مي کرديد و به خونريزي و گناهان دست مي زديد/ او چنان اموال مي بخشد که کسي پيش از او چنان نکرده است ». (2)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « در آخر الزمان، خليفه اي ظهور مي کند که مال را بدون شمارش مي بخشد ». (3)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « در روزگار نااميدي و پيدايش فتنه ها، شخصي به نام مهدي ظهور مي کند که بخشش هاي او بر مردم، گوارا خواهد بود ». (4)
بخشش مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) پدرانه و بدون منت است. بنابراين، گوارا مي باشد. برخلاف بخشش ديگران که به قيمت بندگي، يا دين فروشي يا گروگذاشتن آبرو تمام مي شود.
نيز آن حضرت مي فرمايد: « شخصي از قريش پديدار مي گردد... و در ميان مردم، اموال را تقسيم مي کند و به سنت پيامبرشان رفتار مي نمايد ». (5)
در روايتي ديگر مي فرمايد: « مهدي گنج هاي زيرزمين را بيرون آورده، اموال را ميان مردم تقسيم مي کند و اسلام شکوه دوباره خود را باز مي يابد ». (6)
هم چنين مي فرمايد: « در آخرني دوران امت من، خليفه اي خواهد بود که اموال را مشت مشت به مردم مي دهد و آن را نمي شمارد ». (7)
عبدالله بن سنان مي گويد: پدرم به امام صادق (عليه السلام) گفت: من مقداري از زمين هاي خراجي را در اختيار دارم و در آنها کشت و زرع کرده ام. حضرت قدري ساکت ماند؛ آن گاه فرمود: « اگر قائم ما قيام کند، سهم تو از زمين بيش از اين است ». (8)
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائل اهل بيت قيام کند، بيت المال را به گونه اي يکسان تقسيم مي کند و در بين مردم به عدالت رفتار مي نمايد ». (9)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « آخرين امامان، هم نام من است. او ظاهر مي شود و جهان را پر از عدل مي کند. در حالي که اموال بر هم انباشته شده است، شخصي از او درخواست مال مي کند. امام (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي فرمايد: "خودت از اين اموال بردار" ». (10)

2. ريشه کن شدن فقر از جامعه

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « هنگامي که حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور کند... اموال و زکات ها را در کوچه ها مي برند؛ ولي کسي پيدا نمي شود که حاضر به دريافت آنها باشد ». (11)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در امت من خواهد بود و در حکومت او مال و ثروت بر هم انباشته خواهد شد ». (12)
اين حديث کنايه از رفع نيازمندي هاي جامعه است؛ به گونه اي که اموال از موارد مصرف بيش تر مي گردد. به سخن ديگر، دولت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) نه تنها کسري بودجه ندارد، بلکه درآمد آن بر بودجه اش فزوني دارد.
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم ما قيام کند...، زمين گنج هاي خود را بيرون ريخته، آشکار مي کند؛ به گونه اي که مردم با چشم خود، آن را بر روي زمين مي بينند و دارندگان زکات سراغ کسي مي گردند که نيازمند باشد تا زکاتشان را به او بدهند؛ ولي کسي يافت نمي شود و مردم- از فضل و بخشش خداوند- از ديگران بي نياز مي گردند ». (13)
علي بن عقبه نقل مي کند: در آن روزگار، کسي جايي را براي دادن صدقات و صرف پول در راه نيک نمي يابد؛ زيرا بي نيازي همه ي مؤمنان را فرا گرفته است ». (14)
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد:« مردم ماليات خود را بر گردن گذاشته، به سوي مهدي مي روند. خداوند به شيعيان ما در زندگي رفاه و آسايش داده است و آنان در بي نيازي به سر مي برند و اگر لطف و سعادت خداوند آنان را در بر نمي گرفت، با آن بي نيازي، سرکشي مي کردند ». (15)
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) سالي دوبار عطايايي به مردم مي دهد. آن حضرت ماهي دوباره حقوق مي دهد و بين مردم يکسان رفتار کرده، به گونه اي که فرد نيازمند به زکات، در جامعه يافت نمي شود. دارندگان زکات، سهم فقيران را نزد آنان مي آورند؛ ولي آنان نمي پذيرند. به ناچار اموال را در کيسه هاي مخصوص پول مي گذارند و در محله هاي شيعه مي چرخانند؛ ولي آنان مي گويند ما را به درهم هاي شما نيازي نيست ». (16)
از روايت بالا دو نکته دانسته مي شود: نخست اين که مردم در حکومت حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) چنان از نظر فکري رشد مي کنند که بدون زور و فشار به وظايف خود در همه ابعاد عمل مي کنند. يکي از آن وظايف، پرداخت ماليات درآمد به دولت اسلامي است.
اگر همه ي مسلمان ها خمس درآمد و زکات اموال خود را به حکومت اسلامي پرداخت کنند، رقم بزرگي را پديد مي آورد و دولت بر هر گونه اقدام اصلاحي و خدمات همگاني قادر مي شود.
دوم اين که هر چند بخشش آن حضرت در آن روزگار بي حساب است و مردم به شيوه هاي گوناگوني درآمدهايي دارند که آنان را بي نياز مي کند، ولي آن چه بيش تر نظر را جلب مي کند، بلند طبعي و روح بي نيازي در آنان است؛ زيرا چه بسيارند انسان هاي ثروتمندي که طبعي گرسنه و روحي آزمند دارند و چه بسا انسان هايي که در عين فقر، از طبعي بزرگ و روحي غني برخوردارند. مردم در عصر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) از غناي روحي برخوردارند و اين همان دگرگوني معنوي است که در آن عصر پديد مي آيد.

3. رسيدگي به محرومان و مستضعفان

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « ... در آن عصر، مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور مي کند و او از فرزند اين شخص ( علي بن ابي طالب (عليه السلام) ) است. خداوند به دست او، دروغ را نابود مي کند و روزگار سخت را از بين مي برد و ريسمان بردگي و بندگي را از گردن هاي تان بر مي دارد ». (17)
امير مؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: « آن گاه که امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور کند، هيچ برده ي مسلماني باقي نمي ماند، مگر آن که حضرت او را خريده، در راه خدا آزاد مي کند و هيچ بدهکاري نمي ماند، مگر آن که حضرت بدهي او را مي پردازد ». (18)
امام باقر (ع) مي فرمايد: « وقتي مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ظهور مي کند، به سوي شهر مدينه مي رود و هر کس از بني هاشم را که در آن جا زنداني باشد، آزاد مي کند ». (19) سپس ابن ارطات مي گويد: او به کوفه مي رود و بني هاشم را از زندان هاي آن جا آزاد مي سازد.
طاووس يماني مي گويد: ويژگي مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) اين است که نسبت به فرمانروايان و کارگزاران خود سختگير است و در بخشش مال دستي باز دارد و نسبت به بيچارگان و بينوايان و مسکين ها مهربان و با عطوفت است.(20)
ابو رؤبه مي گويد: مهدي به دست خود به بينوايان عطايايي مي بخشد. (21)
احتمال دارد منظور اين باشد که حضرت در عطا و بخشش، به محرومان و بينوايان توجه ويژه اي دارد و به آنان اموال بيشتري مي بخشد و افزون بر حقوقي که هر مسلمان از بيت المال دارد، به آنان هر مقدار که صلاح بداند، مي بخشد.

ب) عمران و آباداني

هنگامي به عظمت و اهميت عمران و آباداني در حکومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) پي مي بريم که ميزان ويراني را پيش از ظهور در نظر بگيريم. اري، جهاني که گرفتار جنگي ويرانگر شده، طعمه هواهاي نفساني قدرت طلبان گشته، مدت ها در آتش جنگ سوخته، کشته ها و ويراني هايي به جاي گذاشته است، نياز بيش تري به آباداني دارد و حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به اصلاح آن ويراني ها مي پردازد و عمران و آباداني را در سراسر جهان چشمگير مي کند.
علي (عليه السلام) مي فرمايد: « مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ياران خود را به سرزمين هاي گوناگون مي فرستد. ياراني را که در آغاز قيام با او عهد و پيمان بستند، به سوي شهرها روانه مي سازد و آنان را به عدل و احسان سفارش مي نمايد. هر يک از آنان فرمانرواي سرزميني مي گردد و پس از آن، همه ي شهرهاي جهان با عدل و احسان آباد مي گردد ». (22)
امام باقر (عليه السلام) مي فرمايد: « در زمان حکومت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در روي زمين هيچ ويرانه اي نمي ماند، مگر آن که آباد مي گردد ». (23)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « پس از آن که حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) وارد کوفه مي شود... گروهي را مأمور مي کند تا از پشت آرامگاه امام حسين (ع) (بيرون شهر کربلا ) رودخانه اي به سوي غريين حفر کنند تا آب به سوي شهر نجف سرازير شود و بر روي آن رودخانه، پل هايي مي سازند ». (24)
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم ما قيام کند...، خانه هاي کوفه به رودخانه ي کربلا و حيره متصل مي گردد ». (25)
اين روايت از گسترش آباداني شهر کوفه خبر مي دهد که از يک سو به حيره- که اکنون حدود شصت کيلومتري از کوفه دور است- و از سوي ديگر، به کربلا متصل مي شود که آن نيز همين مقدار از کوفه فاصله دارد.
حبه عرني مي گويد: امير مؤمنان (عليه السلام) به شهر حيره رفت و در آن جا در حالي که با دستش به کوفه اشاره مي کرد، فرمود: « به طور حتم خانه هاي شهر کوفه به شهر حيره متصل مي شود و تا اندازه اي رشد مي کند که يک ذراع (26) ( متر ) از زمين اين دو شهر به دينارها و قيمت گراني خريد و فروش مي شود ». (27)
شايد گسترش کوفه و گراني زمين آن بدين دليل باشد که آن جا پايتخت حکومت اسلامي خواهد بود و طبق رواياتي، مؤمنان به آن جا خواهند رفت.
هم چنين در روزگار حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) راه ها و جاده ها گسترش مي يابد و مقررات ويژه اي در اين زمينه وضع مي شود. امام باقر (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد:
« هنگامي که حضرت قائم قيام کند، به شهر کوفه مي رود... آن گاه هيچ مسجدي بر روي زمين نمي ماند که شرفه ( ايوان و کنگره داشته باشد يا بر خانه هاي ديگر مشرف باشد ) مگر آن که آن را ويران مي سازد و آن را به شکلي قرار مي دهد که مشرف نباشد و راه هاي اصلي را گسترش مي دهد ». (28)
امام کاظم (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم ما قيام کند، به آگاهي دارندگان مرکب مي رساند که از ميان جاده و خيابان حرکت کنند؛ چنان که به افراد پياده دستور مي دهد که از دو سوي خيابان حرکت نمايند. پس هر سواره اي که از کنار خيابان حرکت کرد و به کسي آسيب رساند، او را به پرداخت ديه و خون بها ملزم مي کند و چنان چه فردي پياده در ميان خيابان حرکت کرد و دچار آسيب شد، حق گرفتن ديه را ندارد ». (29)
از اين روايت مي فهميم که شهرها چنان گسترش مي يابد و وسائل عبور و مرور چنان فراوان مي گردد که نه تنها براي وسائل نقليه، بلکه براي عابران پياده نيز قانون وضع مي شود.
آري، حکومتي که از دانش و صنعت بهره مي گيرد و راه هاي اصلي را گسترش مي دهد و خيابان هاي پهناور احداث مي کند، به يقين در کنار آن براي رانندگي نيز قوانيني با ضمانت اجرايي قوي وضع مي کند.

ج) کشاورزي

يکي از بخش هايي که در حکومت امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) دگرگوني شايان توجه پيدا مي کند، بخش کشاورزي و دامداري است. پس از آن که مردم طعم تلخ کمبود باران و خشکسالي هاي پياپي و کمبود مواد غذايي و نابودي کشتزارها را چشيده اند و زماني که از دام و دامپرور خبري نيست و براي تهيه لقمه ناني گاهي بايد گران بهاترين چيز يعني ناموس و ابرو را فدا کرد، دگرگوني شگفت انگيزي در کشاورزي و دامداري پديد مي آيد و مواد غذايي در جامعه فراوان مي گردد.
پيش از ظهور امام اگر گاهي باران مي باريد، ولي زمين پذيراي آن نبود و گاهي که زمين پذيراي آن بود، باران نمي باريد و محصولات کشاورزي نابود مي گشت و گاهي نيز باران نا به هنگام محصولات را از بين مي برد. در زمان حضرت وضعيت بارندگي دگرگون مي گردد. نخست باراني مي بارد که مردم در سراسر زندگاني نديده اند و پس از آن نيز به موقع رحمت الهي بر انسان ها سرازير مي شود و در نتيجه نعمت هاي خداوند بر انسان ها فراوان مي شود؛ به گونه اي که گويي محصول ده ها سال را در يک روز گرد مي آورند و در روايات آمده است که از يک من ( سه کيلوگرم ) گندم، صد من محصول به عمل مي آيد.
روايات از باريدن بيست و چهار باران خبر مي دهند که پس از ظهور فرو مي ريزند و در پي آن برکات بسياري شامل حال مردم مي شود. سبزي و خرمي، کوه و دشت و صحرا را فرا مي گيرد و بيابان هاي باير و هميشه خشک، اثري از خشکي نخواهند داشت و نعمت هاي الهي آن چنان فراوان مي شود که مردم براي مردگان خود آرزوي زندگاني دوباره مي کنند.

1. فراواني باران

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) فرمود: « آسمان بر آنان باران هاي فراواني مي بارد ». (30)
در روايت ديگري مي فرمايد: « خداوند براي او (مهدي ) برکت از آسمان فرو مي فرستد ». (31)
نيز مي فرمايد: « زمين را عدل و داد فرا مي گيرد و آسمان باراني مي بارد و در نتيجه، زمين محصول خود را پديدار مي سازد و امت من در حکومت آن حضرت از نعمتي برخوردار مي شوند که هرگز مانند آن را نديده اند ». (32)
امير مؤمنان (عليه السلام) در اين باره مي فرمايد: « خداوند بزرگ، به سبب وجود ما آفرينش را آغاز کرد و به سبب وجود ما نيز ختم مي کند. آن چه را بخواهد، به وسيله ما نابود مي گرداند و با ما آن چه را بخواهد، استقرار مي بخشد. به وجود ما روزگار سخت را برطرف مي سازد و به سبب ما باران فرو مي فرستد، پس فريبکاري شما را از راه خدا نفريبد. از روزي که خداوند درهاي آسمان را بست، قطره اي باران از آن نباريد و اگر قائم ما قيام کند، آسمان باران رحمت خود را فرو مي فرستد ». (33)
امام صادق (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که روزگار ظهور حضرت قائم فرا رسد، در جمادي الثاني و ده روز از ماه رجب باراني مي بارد که مردم مانندش را نديده باشند ». (34)
سعيد بن جبير مي گويد: در سالي که حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) در آن قيام مي کند، بيست و چهار بار باران مي بارد که آثار و برکات آن آشکار خواهد بود. (25)
درباره ي فراوان شدن آب در عصر حضرت قائم (عجل الله تعالي فرجه الشريف) رسول گرامي اسلام مي فرمايد: « در دولت او ( مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ) آب ها فراوان مي شود و آب رودخانه ها بالا مي آيد ». (36)
در روايتي ديگر مي فرمايد: « ... رودخانه ها پر از آب مي شود و چشمه سارها به جوشش آمده، لب ريز مي گردد و زمين چند برابر محصول مي دهد ». (37)

2. فراواني محصولات کشاورزي

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « خوشا به زندگي، پس از آن دوران که مسيح (عليه السلام) دجال را مي کشد؛ زيرا به آسمان اذن بارش و به زمين اجازه روييدن داده مي شود. اگر دانه اي بر روي کوفه صفا گذارده شود، حتماً خواهد روييد. در آن روزگار، کينه و حسادتي نخواهد بود؛ به گونه اي که اگر شخصي از کنار شيري بگذرد به او آسيبي نمي رساند و اگر بر ما پاگذارد، او را نمي گزد ». (38)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « امت من در دوران مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) به نعمت هايي مي رسند که هرگز مانندش ديده نشده است و هيچ مؤمن يا کافري به چنان نعمتي نرسيده است. آسمان، بارانش را پي در پي مي فرستد و زمين نيز چيزي از گياهان را در خود نگه نمي دارد؛ بلکه آن را بيرون مي فرستد ». (39)
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) پيرامون آمادگي زمين در عصر مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مي فرمايد: « زمين همانند نقره اي که پس از جوشش آرام مي گيرد، آماده ي کشت مي شود و گياهانش را مي روياند؛ هم چنان که در زمان حضرت آدم (عليه السلام) بود ». (40)
نيز آن حضرت درباره ي برکت محصولات و خوب عمل آمدن آنها مي فرمايد:
« ... يک دانه انار چندين نفر را سير مي کند (41) و يک خوشه انگور را چندين نفر مي خورند ( و سير مي گردند ». (42)
علي (ع) مي فرمايد: « حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) شرق و غرب زمين را تسخير مي کند... بدي ها و ناراحتي ها را برطرف مي سازد و خير و نيکي جايگزين آن مي گردد؛ به طوري که يک کشاورز گندم و جو از هر من ( سه کيلوگرم ) گندم، صد من محصول به دست مي آورد؛ همان گونه که خداوند فرمود: (43) « در هر سنبلي صد دانه به عمل مي آيد و خداوند براي هر کس که اراده نمايد، زيادتر مي کند ». (44)
نيز مي فرمايد: « مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) کارگزاران خود را در شهرها به عدالت بين مردم سفارش مي کند... کشاورز در آن عصر يک مد (45) کشت مي کند و هفت صد مد محصول به دست مي آورد؛ چنان که خداوند تعالي فرمود و هم چنان خداوند اين مقدار را بيش تر مي کند ». (46)
درباره ي باروري درختان مي فرمايد: « در زمان مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) درختان بار مي گيرند و برکت ها فراوان مي گردد ». (47)
امير مؤمنان (عليه السلام) مي فرمايد: « هنگامي که قائم ما قيام کند، اسمان، بارانش را فرو مي ريزد و زمين گياهاش را مي روياند؛ به گونه اي که يک زن از عراق پياده به شام مي رود و در سراسر راه جز بر سبزي و بوته گام نمي گذارد ». (48)
شايد حضرت اين منطقه را به عنوان مثال بيان مي فرمايد و بايد توجه داشت که وضعيت جغرافيايي اين منطقه به گونه اي است که اکنون در اين مسير جز خارهاي بياباني چيز ديگري يافت نمي شود. شايد نام بردن از اين منطقه براي اين باشد که در عصر حضرت مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) همه ي زمين ها باير، تبديل به زمين هاي کشاورزي مي شود.
در همين رابطه پيامبر خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « هنگامي که حضرت مهدي در امت من ظاهر مي شود، زمين محصول، ميوه و گل هاي خود را مي روياند و آسمان بارانش را فرو مي ريزد ». (49)
امام صادق (عليه السلام) در تفسير آيه ي شريفه ي ( مُدها مَّتانِ؛ دو برگ سبز ) مي فرمايد: « بين مکه و مدينه را درخت هاي خرما به هم متصل مي کند ». (50)
نيز آن حضرت مي فرمايد: « ... به خدا سوگند، پس از خروج دجال، کشاورزي خواهد شد و درخت کاشته مي شود ». (51)
و به نقل شيخ طوسي در تهذيب « کشاورزي مي کنيم و درختان را مي کاريم ». (52)

3. گسترش دام پروري

رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايد: « در روزگار پاياني زندگاني امت من، حضرت مهدي ظهور مي کند... و دام و گوسفند فراوان مي گردد ». (53)
نيز مي فرمايد: « در آن عصر گله هاي دام وجود دارند و به زندگي ادامه مي دهند ». (54)
در سخن پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) نکته اي وجود دارد و آن اين که گويا پيش از آن عصر، در اثر کمبود آب و علوفه و گسترش بيماري ها، دام ها نمي توانستند به زندگاني ادامه دهند.
نيز آن حضرت مي فرمايد: « پس از کشته شدن دجال، خداوند به گله ها برکت مي دهد؛ به گونه اي که بچه شتري ( که در سن آمادگي براي بارداري است ) گروهي از مردم را سير مي کند و گوساله اي، غذاي قبيله اي را فراهم مي سازد و بزغاله اي، براي سير کردن گروهي کافي است ». (55)

4. بازرگاني

رشد و گسترش بازرگاني در کشور و جامعه، نشانه ي شکوفايي اقتصاد و ثروتمند بودن آن جامعه مي باشد؛ هم چنان که تعطيل شدن بازارها و کساد بازرگاني نشانه ي فقرجامعه است. از آن جا که در حکومت امام عصر (عجل الله تعالي فرجه الشريف) مردم در وضعيت اقتصادي خوبي به سر مي برند، بازرگاني رونق مي گيرد و بازارها فعال مي شوند.
رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين باره مي فرمايد: « از نشانه هاي قيامت ( ظهور مهدي (عجل الله تعالي فرجه الشريف) ) اين است که مال و ثروت همانند سيل در ميان مردم به جريان مي افتد، علم و دانش ظاهر مي شود و بازرگاني گسترش يافته، شکوفا مي گردد ». (56)
عبدالله بن سلام مي گويد: مردم پس از خروج دجال، چهل سال زندگي مي کنند و نخل ها مي نشانند و بازارها بر پا مي گردد. (57)
شايد عدد چهل کنايه سال هاي متمادي و مدت هاي مديد باشد.

پي‌نوشت‌ها:

1- اعراف (7) ايه 95.
2- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« إذا قام قائم اهل البيت- قسم بالسوية و عدل في الرعية... و يجمع إليه أموال الدنيا من بطن الأرض و ظهرها، فيقول للناس: تعالوا إلي ما قطعتم فيه الأرحام، و سفکتم فيه الدماء الحرام، و رکبتم فيه ما حرم الله عزوجل، فيعطي شيئاً لم يعطه أحد کان قلبه ». علل الشرايع، ص 161؛ نعماني، غيبه، ص 237؛ عقد الدرر، ص 39؛ بحار الانوار، ج52، ص 390؛ اثبات الهداه، ج3، ص 497.
3- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يخرج في اخر الزمان خليفه، يعطي المال بغير عدد ». ابن حماد، فتن، ص98؛ ابن ابي شيبه، مصنف، ج15، ص 196؛ احمد، مسند، ج3، ص 5؛ ابن بطريق، عمده، ص 424.
4- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يکون عند انقطاع من الزمان، و ظهور من الفتن رجل يقال له: المهدي عطاؤه هنياً ». شافعي، بيان، ص 124؛ احقاق الحق، ج13، ص 248؛ الشيعة و الرجعة، ج1، ص 207.
5- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« ثم ينشأ رجل من قريش... فيقسم المال، و يعمل بسنه نبيهم ». ابي داود، ج4، ص 108.
6- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« إنه (عليه السلام) يستخرج الکنوز، و يقسم المال و يلقي الذسلام بجرانه ». ابن طاووس، ملاحم، ص69.
7- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يکون في آخر أمتي خليفه يحثي المال حثياً و لا يعده عداً ». عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 372؛ ابن بطريق، عمده، ص 424؛ الصواعق المحرقة، ص 164؛ بغوي، مصابيح السنه، ج2، ص 139؛ شافعي، بيان، ص 122؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 69.
8- عن عبدالله بن سنان، عنأبيه، قال: قلت لأبي عبدالله (عليه السلام) :« إن لي أرض خراج، و قد ضقت بها ذرعاً، قال: فسکت هنيئه ثم قال: « إن قائمنا لو قد قام کان نصيبک في الأرض أکثر منها ». کافي، ج5، ص 285؛ التهذيب، ج7، ص 149.
9- عن الباقر (عليه السلام) :« إذا قام قائم أهل البيت قسم بالسويه و عدل في الرعيه ». نعماني، غيبه، ص 237؛ بحار الانوار، ج51، ص 29.
10- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« آخرهم اسمه اسمي، يخرج. فيملأ الأرض... يأتيه الرجل و المال کدوس، فيقول: يا مهدي أعطني، فيقول: خذ ». ابن طاووس، ملاحم، ص70؛ بحار الانوار، ج52، ص 379؛ ر.ک: احمد، مسند، ج3، ص 21؛ احقاق الحق، ج13، ص 55.
11- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يخرج المهدي... و يطاف بالمال في أهل الحواء فلا يوجد أحد بقلبه ». عقد الدرر، ص 166؛ المستجاد، ص 58؛ در روايت چنين آمده است: « يطاف بالمال في الحواء؛ مال را در خانه هاي محله مي گردانند ». حواء= خانه هاي نزديک به هم و در يک محله را مي گويند.
12- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يکون في أمتي المهدي...و المال يومئذٍ کدوس ». حاکم، المستدرک علي الصحيحين، ج4، ص 558؛ الشيعة و الرجعه، ج1، ص 214.
13- عن المفضل بن عمر: سمعت أبا عبدالله 0ع) يقول: « إن قائمنا إذا قام... تظهر الأرض کنوزها حتي تراها الناس علي وجهها. و يطلب الرجل منکم من يصله بماله، و يأخذ منه زکاته لا يوجد أحد يقبل منه ذلک، استغني الناس بما رزقهم الله من فضله ». مفيد، الارشاد، ص 363؛ بحار الانوار، ج52، ص 337.
14- علي بن عقبة: « ولا يجد الرجل منکم يومئذ موضعاً لصدقته، و لا لبره: لشمول الغني جميع المؤمنين ». مفيد، الارشاد، ص 344؛ المستجاد، ص 509؛ بحار الانوار، ج52، ص 339؛ ر.ک: احمد، مسند، ج2، ص 53، 272، 313 و ج3، ص 5؛ مجمع الزوائد، ج7، ص 314؛ اثبات الهداة، ج3، ص 496.
15- الباقر (عليه السلام) :« و يخرج الناس خراجهم علي رقابهم إلي المهدي، و يوسع الله علي شيعتنا، و لو لا مايدرکهم من السعادة لبغوا ». بحار الأنوار، ج52، ص 345.
16- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« ... و يعطي الناس عطايا مرتين في السنه، و يرزقهم في الشهر رزقين، و يسوي بين الناس حتي لا تري محتاجاً إلي الزکاه، و يجيء أصحاب الزکاة بزکاتهم إلي المحاويج من شيعته فلا يقبلونها، فيصرونها، و يدورون في دورهم، فيخرجون إليهم، فيقولون: لا حاجه لنا في دارهمکم ». نعماني، غيبه، ص 238؛ حلية الابرار، ج2، ص 642؛ بحار الانوار، ج52، ص 390؛ ر.ک: بحار الانوار، ج52، ص 352؛ ابن ابي شيبه، مصنف، ج3، ص 111؛ احمد، مسند، ج4، ص 306؛ بخاري، صحيح، ج2، ص 135؛ مسلم، صحيح، ج2، ص 70.
17- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« فعند ذلک، خروج المهدي و هو رجل من ولد هذا- و أشار بيده إلي علي بن أبي طالب (عليه السلام)- به يمحق الله الکذب و يذهب الزمان الکلب، و به يخرج ذل الرق من أعناقکم ». طوسي، غيبة، ص 114؛ اثبات الهداة، ج3، ص 502؛ بحار الانوار، ج51، ص 75.
18- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) :« ... فلا يترک- أي المهدي- عبداً مسلماً إلا اشتراه و أعتقه، و لا غارماً إلا قضي دينه ». عياشي، تفسير، ج1، ص 64؛ بحار الانوار، ج52، ص 224.
19- عن أبي أرطاة: « ثم ينزل- أي المهدي- الکوفه حتي يستنقذ من فيها من بني هاشم ». ابن حماد، فتن، ص 83؛ الحاوي للفتاوي، ج2، ص 67؛ متقي هندي، البرهان، ص 118.
أبو جعفر « ثم يخرج المهدي حتي يمر بالمدينة فيستنقذ من کان فيها من بني هاسم ». فتن، ابن حماد، ص 83.
و في ملاحم ابن طاووس، ص 64 « فيفتح الله أرض الحجاز، و يستخرج من کان في السجن من بني هاشم ».
20- عن طاووس: « علامه المهدي أن يکون شديداً علي العمال، جوداً بالمال، رحيماً بالمساکين ». عقد الدرر، ص 167.
21- عن أبي رؤبة: « المهدي يلعق المسکين الزبد ». ابن طاووس، ملاحم، ص 68؛ عقد الدرر، ص 227.
22- عن علي (عليه السلام) :« ثم إن المهدي (عليه السلام) يفرق أصحابه و هم الذين عاهدوه في أول خروجه، فيوجههم إلي جميع البلدان، و يأمرهم بالعدل و الأحسان، و کل رجل منهم يحکم علي إقليم من الأرض، و يعمر جميع مدائن الدنيا بالعدل و الإحسان ». الشيعة و الرجعة، ج1، ص 168.
23- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« ... فلا يبقي في الأرض خراب إلا عمر ». کمال الدين، ج1، ص 331؛ الفصول المهمه، ص 284؛ اسعاف الراغبين، ص 152؛ وافي، ج2، ص 112؛ نور الثقلين، ج2، ص 212؛ احقاق الحق، ج13، ص 342.
24- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« يدخل المهدي الکوفة... و يبعث فيحفر من خلف قبر الحسين (عليه السلام)لهم نهراً يجري إلي الغريين حتي ينبذ في النجف، و يعمل علي فوهته قناطر ». مفيد الإرشاد، ص 362؛ طوسي، غيبة، ص 280؛ روضة الواعظين، ج2، ص 263؛ صراط المستقيم، ج2، ص 262؛ اعلام الوري، ص 430؛ المستجاد، ص 580؛ مشف الغمه، ج3، ص 253؛ بحار الانوار، ج52، ص 331 و ج97، ص 385.
25- عن أبي عبدالله (ع) :« إن قائمنا إذا قام... و يتصل بيوت الکوفه بنهر کربلاء و بالحيره ». طوسي، غيبه، ص 295؛ بحار الانوار، ج52، ص 330، 337 و ج97، ص 385؛ در ارشاد مفيد چنين آمده است: « اتصلت بيوت أهل الکوفه بنهري کربلا ». ر.ک: روضه الواعظين، ج2، ص 264؛ اعلام الوري، ص 434؛ الجرائح و الخرائج، ج3، ص 1176؛ صراط المستقيم، ج2، ص 251؛ المحجه، ص 184.
26- هر ذراع بين پنجاه تا هفتاد سانتي متر است؛ المنجد.
27- عن حبة العرني، قال: خرج أمير المؤمنين (عليه السلام) إلي الحيره، فقال: « ليتصلن هذه بهذه- و أماً بيده إلي الکوفه و الحيره- حتي يباع الذراع فيما بينهما بدنانير ». التهذيب، ج3، ص 253؛ ملاذ الاخيار، ج5، ص 478؛ بحار الانوار، ج52، ص 374. لذا در روايات تأکيد شده کسي که در کوفه خانه و ملکي دارد آن را نگه دارد و از دست ندهد. و شهر قم با تمام عظمت آن در ايام قبل از ظهور امام زمان، از آن در دوران ظهور، به کوفه ي کوچک تعبير شده است: « ألا و إن قم الکوفه الصغيره ». « عن الصادق (عليه السلام) : من کانت له دار بالکوفة فليتمسک بها ». بحار الانوار، ج52، ص 386؛ سفينة البحار، ج7، ص 543.
28- عن أبي جعفر (عليه السلام) :« ...إذا قام القائم سار إلي الکوفه... و لم يبق مسجد علي الأرض له شرف إلا هدمها و جعلها جماء، و وسع الطريق الأعظم ». مفيد، ارشاد، ص 365؛ بحار الانوار، ج52، ص 339.
29- عن أبي الحسن موسي (عليه السلام) :« إذا قام قائمنا قال: يا معشر الفرسان؛ سيروا في وسط الطريق، يا معشر الرجال؛ سيروا علي جنبي الطريق فأيما فارس أخذ علي جنبي الطريق فأصاب رجلاً عيب الزمناه الديه و أيما رجل أخذ في وسط الطريق فأصابه عيب فلاديه له ». التهذيب، ج10، ص 314؛ وسائل الشيعة، ج19، ص 181؛ ملاذ الاخيار، ج16، ص 685؛ اثبات الهداة، ج3، ص 455.
30- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« و ترسل عليهم السماء مداراً ». مجمع الزوائد، ج7، ص 317؛ احقاق الحق، ج13، ص 139.
31- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« ... و ينزل الله له البرکة من السماء » عقد الدرر، ص 169؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 71 و 141.
32- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« ... فيملأ الأرض قسطاً و عدلاً، و تمطر السماء مطراً. و تخرج الأرض نباتها، و تنعم أمني في ولايته نعمه لم تنعم بمثلها قط ». المطالب العاليه، ج4، ص 242؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 139؛ اثبات الهداة، ج3، ص 524؛ احقاق الحق، ج19، ص 655؛ ر.ک: احمد، مسند، ج2، ص 262؛ بحار الانوار، ج52، ص 345؛ احقاق الحق، ج19، ص 169، 663.
33- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) :« بنا يفتح الله، و بنايختم، و بنا يمحو ما يشاء و بنا ينبت، و بنا يدفع الله الزمان الکلب، و بنا ينزل الغيث، فلا يغرنکم بالله الغرور، و ما أنزلت السماء قطره من ماءٍ منذ حبسه الله عزوجل، و لو قد قام قائمنا لأنزلت السماء » منن الرحمن، ج2، ص42.
34- عن أبي عبدالله (عليه السلام) :« و إذا آن قيامه (عليه السلام) مطر الناس جمادي الآخره و عشره أيام من رجب مطراً لم تر الخلائق منله » بحار الانوار، ج52، ص 337؛ وافي، ج2، ص 113.
35- قال سعيد بن جبير: « السنه التي تقوم فيها المهدي تمطر أربعاً و عشرين مطره، يري أثرها و برکتها ». احقاق الحق، ج13، ص 169.
36- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« و تزيد المياه في دولته و تمد الأنهار ». عقد الدرر، ص 84.
37- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« إذا کان عند خروج القائم... فعند ذلک تفرخ الطيور... و تمد الأنهار، و تفيض العيون، و تنبت الأرض ضعف أکلها ». مفيد، اختصاص، ص 208؛ بحار الانوار، ج52، ص 304.
38- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« طوبي لعيش بعد المسيح [دجال] يؤذن للسماء في القطر و للأرض في النبات، فلو بذرت حبة علي الصفا لنيتت، و لا تباغض و لاتحاسد حتي يمر الرجل علي الأسد و لا يضره و بطأ علي الحيه فلا تضره ». فردوس الاخبار، ج3، ص24.
39- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« تنعم أمتي في ديناه نعماً لمتنعم مثله قطٌ. البر منهم و الفاجر، ترسل السماء عليهم مدراراً، و لا تدخر الأرض شيئاً من نباتها ». ابن طاووس، ملاحم، ص 141؛ ر.ک: طوسي، غيبه، ص115، اثبات الهداة، ج3، ص 504.
40- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« و تکون الأرض کفاتورة الفضة، تنبت نباتها کما کانت علي عهد آدم ». ابن طاووسس، ملاحم، ص 152؛ ابن ماجه، سنن، ج2، ص 1359؛ ابن حماد، فتن، ص 162؛ عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 399، با تفاوت.
41- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« و يجتمع النفر علي الرمانه فتشبعهم » ابن طاوسس، ملاحم، ص 152؛ الدر المنثور، ج4، ص 255؛ با تفاوت؛ عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 401.
42- عن طاووس، عن أبيه يرويه: « و يکون القطف-عنقاد- يأکلمنه النفر ذا عدد ». ابن طاووس، ملاحم، ص 152؛ الدر المنثور، ج4، ص 255، با تفاوت؛ عبدالرزاق، مصنف، ج11، ص 401.
43- بقره (2) آيه 261.
44- قال أمير المؤمنين (عليه السلام) :« و بعد ذلک يملک المهدي مشارق الأرض مغاربها و... يذهب الشر و يبقي الخير، و يزرع الرجل الشعير و الحنطه، فيخرج من کل من مائه من، کمال قال الله تعالي: ( فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ وَاللَّهُ يضَاعِفُ لِمَنْ يشَاءُ ). الشيعه و الرجعه، ج1، ص 167.
45- مد، پيمانه اي است که در عراق معادل 18 ليتر؛ فرهنگ فارسي عميد، ص 935.
46- عن أمير المؤمنين (عليه السلام) :« فيبعث المهدي (عليه السلام) إلي أمراته بسائر الأمصار بالعدل بين الناس... و يزرع الإنسان مداً يخرج له سبعمائه، کمال قال الله عزوجل ( و يضاعف الله). عقد الدرر، ص 159؛ ابن طاووس، ملاحم، ص 97؛ القول المختصر، ص 20.
47- عن أمير المؤمنين (عليه السلام) :« في قصه المهدي (عليه السلام) :« و تحمل الأشجار و تنضاعف البرکات ». ابن طاووس، ملاحم، ص 125؛ الحاوي، ج2، ص 61؛ متقي هندي، برهان، ص 117.
48- قال علي (عليه السلام) :« و لو قد قام قائمنا، لأنزلت السماء قطها و لأخرجت الأرض نباتها... حتي تمشي المرأه بين العراق إلي الشام لا تضع قدميها إلا علي النبات ». تحف العقول، ص 115؛ بحار الانوار، ج52، ص 316، 345.
49- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« إذا ظهر المهدي في أمتي، أخرجت الأرض زهرتها و أمطرت السماء مطرها ». المناقب و المثالب، ص 24؛ احقاق القح، ج19، ص 677؛ ر.ک: ابن ماجه، سنن، ج2، ص1356؛ حاکم، مستدرک، ج4، ص 492؛ الدر المنثور، ج2، ص 244.
50- تفسير قمي، ج2، ص 346؛ بحار الانوار، ج51، ص 49، آيه در سوره ي الرحمن آيه64 است.
51- عن أبي عبدالله (عليه السلام) :« ...و الله ليزر عن الزرع، و ليغرسن النخل بعد خروج الدجال ». کافي، ج5، ص 260؛ من لا يحضره الفقيه، ج3، ص 158؛ وسائل الشيعه، ج13، ص 193؛ التهذيب، ج6، ص 384.
52- التهذيب، ج6، ص 384.
53- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« يخرج في اخر أمتي المهدي، يسقيه الله الغيث و تکثر الماشية ». حاکم، مستدرک، ج4، ص 558؛ عقد الدرر، ص 144؛ متقي هندي، برهان، ص 84؛ کشف الغمه، ج3، ص 260؛ احقاق الحق، ج13، ص 215؛ بحارالانوار، ج51، ص 81؛ الشيعه و الرجعه، ج1، ص 214.
54- قال رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم) :« ... و تعيش الماشيه » جامع الاحاديث، ج8، ص 77؛ احقاق الحق، ج13، ص 215 و ج 19، ص 681.
55- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« بعد الدجال يبارک الله في الرسل حتي أن اللقحه من الإبل لتکفي الفثام من الناس، و اللقحه من البقر لتکفي القبيله من الناس. و اللقحه من الغنم لتکفي النفر من الناس ». ابن حماد، فتن، ص 148.
56- عن النبي (صلي الله عليه و آله و سلم) :« من أشراط الساعه أن يفيض المال، و يظهر العلم و يفشو التجار ». ابن قتيبه، عيون الاخبار، ج1، ص 12.
57- عبدالله بن سلام: « يمکث الناس بعد خروج الدجال أربعين عاماً، و يفرس النخل، وتقوم الأسواق ». ابن ابي شيبه، مصنف، ج15، ص 142؛ الدر المنثور، ج5، ص 354؛ متقي هندي، برهان، ص 193.

منبع مقاله :
طبسي، نجم الدين؛ (1385)، دولت موعود، قم: مؤسسه بوستان کتاب (مرکز چاپ و نشر دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم )، چاپ ششم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط