داستان کوتاه
«چند نفر از سادات «نجفآباد» اصفهان به خدمت مرحوم «بيدآبادي» (اعلي الله مقامه) آمدند و گفتند چشمهی آبي كه از دامنهی كوه جاري ميشد و مورد بهرهبرداري اهالي بود، چندي است خشكيده و ما در زحمت هستيم؛ دعايي كنيد تا فرج شود.آن بزرگوار آيهی شريفه: «لو انزلنا هذا القرآن علي جبل؛ » (حشر: 21) را بر رقعهاي نوشت [و] به آنها داد و فرمود اول شب آن را بر قله آن كوه بگذاريد و برگرديد. آنها چنين كردند و چون به خانه خود رسيدند، صداي مهيبي از كوه بلند گرديد كه همه اهالي شنيدند و چون صبح بيرون آمدند، چشمه آب را جاري ديدند و شكر خداي را به جا آوردند».
منبع: www.irc.ir
منبع مقاله :
گنجينه كرامات، نويسنده سيد محمدرضا فاطميخو، ناشر سنابل، محل چاپ قم، سال چاپ 1385، نوبت چاپ اول، صفحه 75،