داستان کوتاه
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: جبرئيل به من خبر داد: خداوند فرشتهاي به زمين فرستاد، فرشته راه ميرفت، تا به در خانهاي رسيد، ديد مردي كنار در خانه از صاحبخانه اجازه ورود ميگيرد.
فرشته به او گفت: با صاحب اين خانه چه كار داري؟
او گفت: صاحب خانه برادر مسلمان من است كه ميخواهم براي خدا زيارتش كنم.
فرشته گفت: غير از اين منظور به اينجا نيامدهاي؟
او گفت: نه.
فرشته به او گفت: «من فرستاده خدا به سوي تو هستم، خداوند به تو سلام ميرساند و ميفرمايد: بهشت براي تو واجب شد»، سپس گفت: «خداوند ميفرمايد: هر مسلماني كه از مسلماني ديدار كند، او را ديدار نكرده بلكه مرا ديدار كرده است و بهشت به عنوان پاداش او بر عهده من است» (1).
داستانهاي صاحبدلان، محمد محمدي اشتهاردي، ناشر دفتر انتشارات اسلامي، سال چاپ 1367، نوبت چاپ اول، جلد اول و دوم، صفحه 197.
www.irc.ir
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) فرمود: جبرئيل به من خبر داد: خداوند فرشتهاي به زمين فرستاد، فرشته راه ميرفت، تا به در خانهاي رسيد، ديد مردي كنار در خانه از صاحبخانه اجازه ورود ميگيرد.
فرشته به او گفت: با صاحب اين خانه چه كار داري؟
او گفت: صاحب خانه برادر مسلمان من است كه ميخواهم براي خدا زيارتش كنم.
فرشته گفت: غير از اين منظور به اينجا نيامدهاي؟
او گفت: نه.
فرشته به او گفت: «من فرستاده خدا به سوي تو هستم، خداوند به تو سلام ميرساند و ميفرمايد: بهشت براي تو واجب شد»، سپس گفت: «خداوند ميفرمايد: هر مسلماني كه از مسلماني ديدار كند، او را ديدار نكرده بلكه مرا ديدار كرده است و بهشت به عنوان پاداش او بر عهده من است» (1).
پينوشتها:
1. اصول كافي، ج 2، (باب زيارة الاخوان حديث 3).
منبع مقاله :داستانهاي صاحبدلان، محمد محمدي اشتهاردي، ناشر دفتر انتشارات اسلامي، سال چاپ 1367، نوبت چاپ اول، جلد اول و دوم، صفحه 197.
www.irc.ir
/ج