ابعاد رشد آدمي

روان شناسان براي رشد آدمي، ابعاد گوناگوني بر شمرده اند و پژوهش هاي گسترده اي درباره ي آن انجام داده اند. برخي ابعاد رشد عبارت اند از: جسمي و حرکتي، شناختي، اخلاقي، هيجاني، زباني، جنسي و اجتماعي. اهميت اين ابعاد موجب شده است
شنبه، 12 ارديبهشت 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ابعاد رشد آدمي
 ابعاد رشد آدمي

 

نويسنده: ابوالحسن حقاني




 

روان شناسان براي رشد آدمي، ابعاد گوناگوني بر شمرده اند و پژوهش هاي گسترده اي درباره ي آن انجام داده اند. برخي ابعاد رشد عبارت اند از: جسمي و حرکتي، شناختي، اخلاقي، هيجاني، زباني، جنسي و اجتماعي. اهميت اين ابعاد موجب شده است که هر يک از روان شناسان مشهور، در بعدي از ابعاد انسان پژوهش کنند. براي مثال، ژان پياژه در زمينه ي رشد شناختي، لارنس کلبرگ (1) درباره ي رشد اخلاقي و اريکسون (2) در زمينه ي رشد رواني - اجتماعي پژوهش هاي فراواني انجام داده اند.
توضيح هر يک از ابعاد انساني مجال ديگري مي طلبد. از اين روي، در اينجا تنها ابعاد رشد جسمي، شناختي، اخلاقي و اجتماعي انسان را بررسي مي کنيم:

1. رشد جسمي

گرچه مطالعه ي رشد جسمي به طور مستقيم با مسائل روان شناسي ارتباط ندارد و متخصصان علوم فيزيولوژيک در اين زمينه پژوهش مي کنند، به دليل هم بستگي اين موضوع با مباحث روان شناسي، بيان سير اجمالي رشد جسمي ضروري است. اين هم بستگي، گاهي درباره ي رشد شناختي و هوشي مطرح مي شود و گاهي در زمينه ي رشد اجتماعي و عاطفي يا رشد شخصيت. براي مثال، بر اساس پژوهش هاي انجام گرفته، وزن متوسط نوزادان بسيار باهوش، از وزن نوزداني که هوش متوسط دارند، بيشتر است. يا افرادي که به نقص يا ضعف بدني دچارند، در زمينه هاي اجتماعي، قدرت کمتري براي فعاليت دارند. در نتيجه، احتمال دچار شدن به گوشه گيري و انزوا و پيدايش عقده ي حقارت در آنان بيشتر است. (3) امام صادق ( عليه السلام ) در بياني مفصل، مشخصات جسماني انسان را به مفضل ( يکي از يارانشان ) مي آموزند که در بخشي از آن، به آثار منفي و شناختي افراد محروم از بينايي يا شنوايي، و اختلالات زندگي آنان اشاره مي کنند. (4)

الف) رشد پيش نوزادي

همان گونه که گذشت، رشد از زمان لقاح (5) تخمک با اسپرم آغاز مي شود که با بارور شدن تخمک، سلول تخم پديد مي آيد. (6) پس از لقاح، دوره ي بارداري يا حاملگي (7) آغاز مي شود که تا تولد 280 روز يا چهل هفته (8) زمان نياز دارد. (9) اين دوره را به سه مرحله تقسيم کرده اند:

يک - دوره ي لانه گزيني: (10) مرحله ي تخمي يا تخمک (11) که تقريباً دو هفته طول مي کشد. اين مرحله از بارورسازي آغاز شده تا چسبيدن توده ي کوچکي از سلول ها به جدار رحم ادامه دارد. در واقع، رحم براي پذيرش تخمک لقاح يافته آماده مي شود؛

دو - مرحله ي روياني: (12) پس از آنکه تخمک در رحم استقرار يافت؛ تقسيم سلولي آغاز مي شود و زمينه ي شکل گيري و مقدمات کار براي همه ي ساختارهاي بدن و اندام هاي دروني فراهم مي شود. اين مرحله، شش هفته طول مي کشد و توده ي سلولي به سه بخش کلي تقسيم مي شود: الف) لايه ي خارجي (13) که مو، پوست، ناخن، سلول هاي حسي و سيستم اعصاب از آن ناشي مي شود؛ ب) لايه ي مياني (14) که شامل ماهيچه ها، استخوان ها و دستگاه گردش خون است؛ ج) لايه ي دروني (15) که شش ها، کبد و برخي غده ها از آن به وجود مي آيند.

مشخصه ي مرحله ي روياني، رشد بسيار سريع سيستم اعصاب است و سر در مقايسه با ديگر قسمت هاي بدن بزرگ تر است. به همين دليل، هشت هفته ي آغاز زندگي جنين اهميت ويژه اي دارد و تأثير عوامل مکانيکي، مانند افتادن مادر و مواد شيميايي، مانند مصرف دارو، از هفته هاي بعد بيشتر است.
در اين مرحله، جفت و بند ناف نيز براي تغذيه ي رويان به وجود مي آيد. نکته ي جالب در اين مرحله، وجود کيسه ي پر از مايعي به نام آمنيون (16) است که افزون بر حفاظت از ضربه هاي احتمالي به رويان، ميزان حرارت را براي جنين ثابت نگه مي دارد؛

سه - مرحله ي جنيني: (17)

در اين مرحله که از ماه سوم آغاز مي شود و تا پايان زندگي درون رحمي ادامه دارد، همه ي دستگاه هاي بدن که در مرحله ي پيش ناقص مانده بودند، به طور کامل رشد و کار خود را آغاز مي کنند. رشد سر در مقايسه با ديگر اعضاي بدن، سرعت کمتري دارد. (18) بخشي از ويژگي هاي اين مرحله در جدول زير بيان شده است:

سن

ویژگی

هفته ی دوازدهم

جنین به انسان شباهت پیدا می کند. سر همچنان بزرگ است و نیمی از بدن را تشکیل می دهد. جنسیت را می توان تشخیص داد.

هفته ی شانزدهم

مادر حرکات جنین را احساس می  کند.

هفته ی بیستم

ساخت پوست به مرحله ی نهایی می رسد. ناخن های دست و پا شکل می گیرد.

هفته ی بیست و چهارم.

چشم ها شکل کامل پیدا می کنند. پرزهای چشایی روی زبان ظاهر می شود. پوست جنین به قرمز متمایلاست. احتمال تولد زودرس وجوددارد.

هفته ی بیست و هشتم

دستگاه های بدن به اندازه ی کافی رشد می کنند. تنفس هنوز سطحی و نامنظم است. توانایی مکیدن وبلعیدن ضعیف است.

هفته ی سی ودوم

کرک های اولیه ی پوست زایل می شود. رنگ پوست روشن تر می شود.

هفته ی سی و هشتم

وزن افزایش می یابد.

هفته ی چهلم

ماهیچه ها سفت تر می شوند. جنین برای زندگی مستقل خارج از رحم آماده می شود.


در منابع اسلامي نيز بارها به آفرينش انسان اشاره شده است که به نمونه هايي اشاره مي کنيم: قرآن کريم لقاح را « نطفه ي امشاج » يا « نطفه ي مختلط » مي خواند و مي فرمايد: « ما انسان را از نطفه ي مختلط آفريديم »؛ (19) چنان که حضرت علي ( عليه السلام ) نيز در اين زمينه مي فرمايند: « دو نطفه در رحم به هم مي آميزند ». (20) همچنين خداوند در قرآن با اشاره به مراحل گوناگون رشد انسان در رحم مي فرمايد: « آن گاه نطفه را به صورت علقه ( خون بسته ) و علقه را به صورت مضغه ( چيزي شبيه گوشت جويده ) و مضغه را به صورت استخوان هايي در آورديم. سپس آفرينش تازه اي در آن ايجاد کرديم. بزرگ است خدايي که بهترين آفرينندگان است ». (21) شايد بتوان مراحل سه گانه ي رشد پيش نوزادي را با تعابير قرآني نطفه، علقه و جنين تطبيق داد. حضرت علي ( عليه السلام ) در نهج البلاغه مي فرمايد: « مگر انسان همان نطفه و علقه نيست که خداوند او را در تاريکي هاي رحم و غلاف هاي تو در تو پديد آورد تا به صورت جنين در آمد ؟» (22)

ب) رشد نوزادي

با پايان يافتن دوره ي بارداري و شکل گرفتن جنين به صورت يک انسان کامل، زندگي جديدي آغاز مي شود. اين زندگي جديد- که از تولد آغاز مي شود و تا پايان عمر ادامه دارد- ابعاد گوناگوني دارد که در اينجا به اجمال به بيان رشد جسمي و حرکتي کودک مي پردازيم. (23)
رشد جسمي: ويژگي مهم در اولين سال زندگي کودک، رشد جسمي سريع وي است. در حقيقت، ميزان رشد در شش ماه اول زندگي سريع تر از بقيه ي سال هاي زندگي است. گر چه همه ي قست هاي بدن به يک ميزان رشد نمي کند، رشد نوزادان بعد از شش ماه اول، بستگي به تغذيه و رعايت بهداشت دارد. بعد از يک سال، از سرعت رشد کاسته مي شود و به دنبال آن افزايش قد و وزن تا دوره ي نوجواني حالت يکنواخت و تقريباً خطي دارد. (24) در جدول زير تغييرات بدن و رشد سر تا سن بيست و پنج سالگي نشان داده شده است. همچنين در نوزاد توانايي هاي مختلفي وجود دارد که مهم ترين آنها، بازتاب ها مانند به هم زدن پلک چشم، مکيدن و چنگ زدن مي باشد. حواس لامسه، چشايي، بويايي و شنوايي به هنگام تولد به طور کامل رشد يافته هستند، ولي بينايي آنان کم رشد يافته ترين حس نوزاد است که هنگام تولد تمرکز محدودي را دارند. (25)
ابعاد رشد آدمي
تغييرات در شکل و تناسب بدن انسان در دوران جنيني و پس از تولد
w. j. Robbims el. al New Haven, Yake Univercity Press 1929
تصوير شماره 11: تغييرات بدن و رشد سر نسبت به آن در سال هاي گوناگون (26)
پژوهشگران براي رشد جسمي و حرکتي، مانند وزن، قد، رشد دندان و مهارت هاي حرکتي، مراحل گوناگوني را برشمرده اند که تفصيل آن در اين کتاب نمي گنجد. در اينجا به برخي از مراحل رشد جسماني اشاره مي کنيم:
رشد مغز: مغز نوزاد هنگام تولد يک چهارم اندازه ي کامل مغز يک بزرگ سال است. تا سن دو سالگي مغز او تقريباً به اندازه ي 75 درصد وزن و اندازه ي مغز يک بزرگ سال و در سن پنج سالگي نه دهم وزن مغز يک بزرگ سال را پيدا مي کند.
رشد حس بينايي: حس بينايي ضعيف ترين حس نوزاد هنگام تولد است، ولي به سرعت رشد مي کند؛ به گونه اي که در شش ماهگي دقت بينايي او به شش و سي و يک بزرگ سالان و در دو سالگي تقريباً به اندازه ي بينايي بزرگ سالان مي رسد.
حس شنوايي: يک از جالب ترين يافته ها، به حس شنوايي کودک مربوط است. نوزاد هنگام تولد، نه تنها مي تواند بشنود، بلکه جنين درماه هاي پاياني پيش از تولد، به وضوح صداهاي خارج از بدن مادر را مي شنود.
حس بويايي و چشايي: نوزاد هنگام تولد، مي تواند بيشتر رايحه ها را استشمام کند. همچنين مزه هاي شيرين، شور و تلخ را از يکديگر تشخيص مي دهد. از اين روي، نوزادان بو و مزه ي شير مادران خود را مي شناسند و بر شير مادران ديگر ترجيح مي دهند.
حس لامسه: بر اساس شواهدي که بر اساس تحريک کف پاي نوزادان با سوزن يا ختنه کردن آنان به دست آمده است، حس لامسه و درد، در نوزادان، عملکرد بالايي دارد. (27)
رشد قد و وزن: به طور معمول، نوزاد هنگام تولد حدود پنجاه سانتي متر قد و 3/5 کيلوگرم وزن دارد که پس از پايان دوره ي جواني به حدود 160 تا 170 سانتي متر و55 تا 60 کيلوگرم مي رسد.
رشد دندان: رشد ريشه ي دندان از ماه سوم زندگي جنيني آغاز مي شود، ولي ظهور دندان، به طور معمول، حدود هفت ماه پس از تولد آغاز مي شود. در پايان يک سالگي، شش دندان، و در سنين 2 تا 2/5 سالگي، بيست دندان شيري در نوزادان رشد مي کند. پس از شش سالگي، دندان هاي دائمي به تدريج رشد مي کند و تا سنين هفده تا سي سالگي کامل مي شود. (28)
ابعاد رشد آدمي
تصوير شماره ي 12: رشد وضعيت بدني و حرکتي نوزاد

2. رشد اجتماعي

مي داني که جامعه مفهوم گسترده اي دارد که هر نوع اجتماع کوچک و بزرگ را شامل مي شود. کودک رشد اجتماعي خود را از کوچکترين اجتماع، يعني خانواده آغاز مي کند و به طور طبيعي وارد جامعه ي بزرگ تر مي شود.
روشن است که اجتماعي بودن انسان، بر پايه ي فطرت اوست. کودکي که در اجتماع خانواده به وجود آمده و بزرگ مي شود، خود در بزرگ سالي اداره ي اجتماع ديگري را بر دوش مي گيرد و در اجتماع بزرگ تري به نام جامعه پيشرفت مي کند.
از آنجا که هدف از زندگي اجتماعي، تأمين مصالح دنيوي و اخروي است، ضرورت زندگي در آن انکار ناپذير است. از اين روي، رشد اجتماعي در دوران کودکي و نوجواني اهميت ويژه اي دارد که پدر و مادر، نخستين زمينه هاي آن را براي فرزندان خود فراهم مي کنند؛ به گونه اي که کودکان هر چه بيشتر رشد مي کنند، بيشتر به پدر و مادرشان شباهت پيدا مي کنند. زماني که کودکان وارد جامعه ي بزرگ تري مانند مدرسه مي شوند، پيشرفت قابل توجهي در رشد اجتماعي آنان نمايان مي شود. به ويژه تأثير گروه همسالان که ديدگاه هاي آنان براي کودکان و نوجوانان بسيار مهم است، در شکل گيري شخصيت آنان چشمگير است. بنابراين، مي توان گفت هويت فرد در تعامل با ديگران به وجود مي آيد و اگر کودک و نوجوان در اجتماع نبوده، از آن دريافتي نداشته باشند، اين پرسش باقي نمي ماند که آيا کودک يا نوجوان اجتماعي است يا نه ؟

نمودهايي از رشد اجتماعي

برخي نمودها در رشد اجتماعي انسان دلالت دارند که در اينجا تنها به دو نمونه از آنها اشاره مي کنيم:

. درک چهره

پژوهش هاي دانشمنداني چون مارر، (29) سالاپاتيک، (30) برگمن (31) و مور (32) نشان مي دهد که چشمان انسان براي نوزاد معنادار است و وسيله اي براي ايجاد ارتباط متقابل تلقي مي شود. ارتباط چشمي نوزاد با مادر يا پرستار در رشد ارتباط اجتماعي وي نقش مهمي ايفا مي کند. (33)

2. لبخند

دو نوع لبخند براي نوزاد برشمرده اند: نخست لبخند انعکاسي که لبخند نخستين روزهاي تولد نوزاد به ديگران است. اين لبخند پاسخي به فراخوان خارجي نيست، بلکه خود به خودي است؛ دوم لبخند اجتماعي که لبخند نوزاد در سه ماهگي به همه ي چهره هاست. کودک پس از چهار ماهگي نه تنها در لبخند زدن، بلکه در خنديدن نيز مهارت مي يابد. خنده نيز همچون لبخند، در تعامل نوزاد با مادر يا پرستار نقش مهمي ايفا مي کند. کودکان در پايان سال نخست، به فعاليت هايي که خود ايجاد مي کنند، به طور روزافزوني لبخند مي زنند و مي خندند. (34)
صاحب نظران درباره ي مراحل رشد اجتماعي، ديدگاه هاي گوناگون دارند که در اينجا تنها نگاهي اجمالي به نظريه ي اريکسون خواهيم داشت.
اريکسون براي مراحل رشد اجتماعي آدمي، هشت مرحله را مطرح مي کند که همه ي مراحل زندگي او را در بر مي گيرد. (35) نظريه ي اريکسون ويژگي هاي خاصي دارد که آن را از ديگر ديدگاه ها متمايز مي سازد:
1. انسان در هر يک از مراحل رشد، با بحراني رواني - اجتماعي رو به روست و بر اين باور است که اين بحران مشخص کننده ي آن مرحله است؛
2. اين تعارض جزئي مثبت و جزئي منفي دارد که در حقيقت يکي سازنده و ديگري مخرب است. به همين دليل براي هر مرحله، دو نام فرض کرده است؛
3. رويارويي درست با هر مرحله، موجب رسيدن به رشد مطلوب و دسترسي موفقيت آميز به مرحله ي بعدي است. اما شکست در آن، سلامت رواني شخص را به خطر مي اندازد؛ (36)
4. اين نظريه، جهان شمول است و همه ي افراد جامعه را در بر مي گيرد. (37)
مراحلي که اريکسون براي رشد اجتماعي مطرح کرده است، در پي مي خوانيم:
مرحله ي نخست: اعتماد اساسي در برابر بي اعتمادي (38) ( دوره ي اميد، (39) از تولد تا 18 ماهگي )؛
مرحله ي دوم: خود مختاري در برابر شک و شرمساري (40) ( دوره ي قدرت اراده، (41) از 1/5 تا 3 سالگي )؛
مرحله ي سوم: ابتکار در برابر احساس گناه (42) ( دوره ي هدف، (43) از 3 تا 6 سالگي )؛
مرحله ي چهارم: جديت و سازندگي در برابر احساس حقارت (44) ( دوره ي کفايت، (45) از 6 تا 11 سالگي )؛
مرحله ي پنجم: احساس هويت در برابر سر در گمي نقش (46) ( دوره ي وفاداري و دوستي،(47) از 12 تا 20 سالگي )؛
مرحله ي ششم: احساس تعلق و صميميت در برابر انزوا و گوشه گيري (48) ( دوره ي محبت و عشق، (49) از 21 تا 40 سالگي )؛
مرحله ي هفتم: باروري و بار آوري در برابر بي حاصلي و رکود (50) ( دوره ي مواظبت، (51) از 41 تا 65 سالگي )؛
مرحله ي هشتم: کمال در برابر يأس و نوميدي (52) ( دوره ي عقل، (53) از 66 سالگي تا مرگ ).
در نظريه ي اريکسون دو اشکال اساسي وجود دارد: نخست، ناديده گرفتن نقش اراده که به نظر مي رسد در بيشتر مراحل نقش مؤثري دارد؛ دوم، بي توجهي به جنبه هاي معنوي و شکوفايي آن، به ويژه در دوران نوجواني و جواني. (54)

3. رشد شناختي

يکي ديگر از ابعاد رشد آدمي، بعد شناختي است؛ بدين معنا که شناخت آدمي از دنيايي که در آن متولد مي شود و زندگي مي کند، چگونه حاصل مي شود. (55) در حقيقت، کودک دريافت کننده ي صرف تجربه نيست، بلکه خود به وقايع جهان، معنا و مفهوم مي بخشد؛ چرا که ذهن او فعال است و وقايع جهان را تجزيه و تحليل مي کند. (56) بنابراين، مي توان گفت رشد، فرايند ساختاري فعالي است که طي آن، کودکان در سايه ي فعاليت هاي شخصي شان، ساختارهاي شناختي را که پيوسته جامع تر و متمايز تر مي شوند، بنا مي نهند. (57) روان شناسان پژوهش هاي فراواني در زمينه ي رشد شناختي، به ويژه براي کودکان انجام داده اند. مشهورترين و مهم ترين پژوهش، نظريه ي پياژه است که با ارائه ي آن، در روان شناسي تحولي صورت گرفت. در حقيقت، زماني که از رشد شناختي سخن به ميان مي آيد، نظريه ي پياژه تداعي مي شود. از اين روي، در اينجا نظريه ي او را توضيح خواهيم داد.
ژان پياژه، دانشمند سوئيسي، متولد 1896 با بيش از چهل سال پژوهش در زمينه هاي زيست شناسي، فلسفه و روان شناسي، بيش از چهل کتاب و دويست مقاله از خود به جاي گذاشت و مرکز شناخت شناسي ژنتيک را تأسيس کرد. او توانست نظريه ي شناختي خود را در محافل علمي مطرح کند. (58)
بر اساس نظريه ي رشد شناختي پياژه، کودکان با کاويدن محيطشان، فعالانه دانش را مي سازند، نه آنکه دانش به کودک منفعل، تحميل شود. (59) در حقيقت، کودک دريافت کننده ي صرف تجربه نيست، بلکه خود به وقايع جهان، معنا و مفهوم مي بخشد؛ زيرا ذهن کودک فعال است و وقايع جهان را تجزيه و تحليل مي کند. (60) بنابراين، مي توان گفت رشد، فرايند ساختاري فعالي است که طي آن، کودکان در سايه ي فعاليت هاي شخصي شان، ساختارهاي شناختي را که پيوسته جامع تر و متمايزتر مي شوند، بنا مي نهند. (61)
از نکته هاي مهم اين نظريه، هماهنگ بودن رشد شناختي با رشد اجتماعي و عاطفي است؛ به گونه اي که جدا کردن اين ابعاد از يکديگر، غير ممکن به نظر مي رسد؛ گرچه رشد شناختي را زير بناي ديگر ابعاد مي داند. (62) از ديگر نکته هاي مهم در نظريه ي پياژه، توجه به چگونگي سازگاري کودک با اشيا و رويدادهاي جهان اطراف اوست. کودک، چگونه درباره ي ويژگي ها و کنش هاي اشيايي مانند اسباب بازي، لوازم منزل، و پديده هاي اجتماعي مانند خود، پدر و مادر و همسالانش آگاهي به دست مي آورد ؟ پياژه بر اين باور است که نه تنها کودک در شکل بخشيدن به شناختش از واقعيت، اطلاعات را به طور منفعل دريافت نمي کند، بلکه نقش فعالي را نيز بازي مي کند. (63)
نکته ي ديگر در نظريه ي پياژه، جهان شمولي دوره ها و مراحل رشد اين نظريه است که در همه ي زمان ها و فرهنگ ها وجود دارد. همچنين رسيدن به مرحله اي، متوقف بر موفقيت مرحله ي پيشين است. از اين روي، مراحل رشد شناختي نه تنها از هم جدا نيستند، بلکه متضمن تغييراتي تدريجي و پيوسته اند. (64)

مراحل رشد شناختي

پياژه براي رشد شناختي سه دوره بيان مي کند که هر دوره، چند مرحله دارد. (65)

1) دوره ي نخست: دوره ي حسي- حرکتي (66) ( تولد تا دو سالگي )

در اين دوره - که از آغاز تولد تا زمان پيدايش زبان در کودک است - کودک کارهاي فيزيکي خود را مانند مکيدن، چنگ زدن و لمس کردن براي آشنايي با دنياي بي واسطه ي خود سازمان مي دهد. (67) همچنين با انجام فعاليت هايي مانند دست دراز کردن و چنگ زدن، در پي درک اوليه از رابطه ي علت و معلول و زمان و فضاست. کودک همچنين رفتار افرادي را که پيش او حضور ندارند، تقليد مي کند و رفتاري هدف دار نشان مي دهد. (68) ويژگي اصلي اين مرحله، کشف پايداري شيء است؛ يعني کودک مي فهمد که يک شيء، حتي اگر در برابر چشمان او نباشد، وجود دارد. (69)
اين دوره خود به شش مرحله تقسيم مي شود که به طور خلاصه، در جدول زير بيان شده است: (70)

 

نام مرحله

سن

نوع فعالیت

مرحله ی نخست

فعالیت باز تابی (72)

تولد تا یک ماهگی

انجام باز تاب های ساده

مرحله ی دوم

واکنش های دوَرانی نخستین (73)

یک تا چهار ماهگی

تنظیم باز تاب ها

مرحله ی سوم

واکنش های دوَرانی ثانوی (73)

چهار تا هشت ماهگی

توجه به محیط

 

مرحله ی چهارم

هماهنگی روان بنه (75)های دومین (76)

هشت تا دوازده ماهگی

رفتار مبتنی بر هدف

 

مرحله ی پنجم

واکنش های دورانی نوع سوم (77)

دوازده تا هجده ماهگی

کشف وسیله های جدید

 

مرحله ی ششم

ابداع وسایل جدید از راه ترکیب ذهنی (78)
آغاز درونی شدن و تجسمی شدن
روان بنه های حسی – حرکتی

هجده تا 24 ماهگی

کاربرد نمادها، ورود تدریجی به تجسم ذهنی (79)


نکته ي ديگري که پياژه در اين شش دوره بيان کرده، مفهوم بقاي اشياست. پياژه بر اين باور است که کودک تا چهار ماهگي، براي يافتن شيئي که از نظر او پنهان شده است، هيچ گونه تلاشي نمي کند. اما از چهار تا هشت ماهگي، جست و جوي او براي به دست آوردن شيء، تنها زماني است که بخشي از آن پوشيده است. از هشت تا دوازده ماهگي، کودک براي يافتن اشيايي مي کوشد که بدون جا به جايي تنها پوشيده شده باشند. از دوازده تا هجده ماهگي کودک در پي يافتن شيئي است که در برابر چشم او جا به جا شده است. پس از هجده ماهگي نيز جست و جوي او براي به دست آوردن شيئي است که پنهاني جا به جا کرده اند. (79)
همچنين پياژه بر اين باور است که در پي اين شش مرحله، جهان برون ساخته مي شود که چهار رکن دارد: 1. شيء از حالت تابلويي ادراکي خارج شده، به شيئي دائم تبديل مي شود؛
2. فضاي ساخته شده، عمق بيشتري مي يابد و ذهني مي شود؛ 3. زمان به تدريج پي ريزي مي شود؛ 4. کودک به عليت، يعني رابطه ي علت و معلول دست مي يابد. بدين ترتيب مي بينيم که جهان حسي - حرکتي کودک، به صورت ذهني و تجسمي در مي آيد. (80)

2) دوره ي دوم: دوره ي پيش عملياتي (81) ( دو تا يازده - دوازده سالگي )

در اين دوره، کودک به تدريج دنياي بيرون را به کمک نمادها، براي خود مجسم مي کند و اشيا و اشخاص جاي خود را به نمادها مي دهند. در اين مرحله، نمادهايي مانند زبان ظهور مي يابند و کودک از نيروي تصور ذهني اش استفاده مي کند؛ بدون آنکه اشيا در کانون ديد مستقيم وي باشند. (82) اين دوره را دوره ي تهيه ي استقرار عمليات منطقي (83) ناميده اند. در اين دوره، هوش تجسمي يا تصوري در کودک آغاز مي شود و شکل مي گيرد و به دو نيمه تقسيم مي گردد. (84) کودک در اين مرحله، از جهت چگونگي استدلال، منطق، ادراک و شناخت با مرحله ي پيشين متفاوت است. (85)
اين دوره نيز به دو مرحله تقسيم مي شود:

نيم دوره ي اول: پيش مفهوم ها (86) ( دو تا هفت سالگي )

در اين مرحله، انديشه ي منطقي وجود ندارد و مفاهيم و طبقه بندي ها ناتمام است. براي مثال، اگر از کودکي که نامش « علي » و نام برادرش « رضا » ست، معناي واژه ي « پدر » را بپرسد، ممکن است بگويد: پدر مردي است که « علي » و « رضا » هاي فراوان دارد. ولي هنوز نمي تواند مفهوم کلي « فرزند » را که نام هاي « علي » و « رضا » تنها برخي از آن اند و با درک صحيح مفهوم « پدر » ارتباط مي يابند، ادراک کند. به همين دليل، نمي تواند بفهمد که پدر ي فرزنداني با نام هاي ديگر داشته باشد. در مثال ديگر، ممکن است بگويدکه چون من هنوز نهار نخورده ام، ظهر نشده است. (87)
کودک در اين دوره، اشياي بي جان را جاندار و زنده تصور مي کند و ممکن است فکر کند که ميوه ها هنگام چيده شدن درد مي کشند. همچنين در اين مرحله، رفتارهايي چون بازي خيالي در او رشد مي کند و برخي اشيا را در عالم ذهن، نشانه ي چيزهاي ديگري مي داند؛ براي مثال چوب را ماشين يا عروسک را آدم مي پندارد. (88)
همچنين در اين مرحله، زبان، حافظه، يادگيري، کاربرد نمادها و صورت هاي ذهني، آشکارا پيشرفت مي کنند. گرچه اين مرحله از دوره ي حسي - حرکتي فراتر است، با انديشه ي بزرگ سالان بسيار فاصله دارد؛ يعني هنوز کودک از اشيا درک کلي ندارد و بيشتر به اجزا توجه مي کند. نکته ي ديگر در اين مرحله، برگشت ناپذيري (89) است؛ بدين معنا که کودک، با اينکه مي داند برادر دارد، نمي تواند بفهمد که برادرش نيز برادر دارد؛ يا اگر چيزي را در برابر او دو قسمت کنند، نمي تواند آن را در قالب يک کل درک کند. به عبارت ديگر، در درک ثبات کميت ها ناتوان است. براي مثال، اگر گلوله ي مومي را در مقابل او پهن و مسطح کنند، نمي تواند بفهمد که هر دو شکل يک مقدار است. (90) همچنين کودک در اين مرحله، در طبقه بندي اشيا ناتوان است. براي مثال، اگر به کودک هفت مهره ي آبي رنگ و سه مهره ي سفيد رنگ که همه ي آنها از جنس چوب اند، نشان دهند و بپرسند که مهره ي آبي بيشتر است يا سفيد، پاسخ درستي خواهد داد؛ اما اگر بپرسند مهره ي آبي بيشتر است يا مهره هاي چوبي، او نمي تواند به درستي پاسخ بدهد؛ زيرا قدرت تمرکز هم زمان را بر اجزا ( سفيد و آبي ) و امر کلي ( چوبي ) ندارد. (91)

نيم دوره ي دوم: دوره ي عمليات عيني (92) ( هفت تا يازده سالگي )

کودک در اين دوره به مرحله ي جديدي از رشد ذهني وارد شده، به طور چشمگيري تغيير مي کند. در اين دوره، کودک توان انجام بسياري از کارهاي ذهني را دارد، اما هنوز عمليات ذهني به جهان خارجي وابسته است و حل مسائل در گروه ارتباط مستقيم و عيني است. در اين دوره، استدلال قياسي، توانايي در طبقه بندي و درک مفاهيم و ثبات کميت ها ( نگه داري ذهني ) رشد مي کند.
کودک در اين دوره مي تواند استدلال کند که اگر همه ي گربه ها حيوان اند، پس اين گربه نيز حيوان است؛ قدرت درک عدد، فضا، زمان و محيط را دارد؛ اشيايي را که جزو پديده هاي مستقيم و ملموس زندگي و تجارب روزمره اند، طبقه بندي مي کند و ماده ي مومي را در دو حالت گوي و مسطح، مساوي مي داند. (93) در واقع، کودک به نگه داري ذهني دست يافته و به مفهوم « بازگشت پذيري » و « اين هماني » رسيده است.
به طور خلاصه در اين نيم دوره، سازمان رواني به ابزارهاي منطقي مجهز مي شود و هم زمان و بر اساس اين ابزارهاست که مسئله ي نگه داري ذهني (94) ويژگي هاي اجسام به وقوع مي پيوندند. (95)

3) دوره ي سوم: دوره ي عمليات صوري (96) ( يازده سالگي تا بلوغ )

نوجوان در اين دوره با مفاهيم انتزاعي و صوري آشنا مي شود و مي تواند فرضيه هاي ذهني را تهيه و تنظيم و هر مسئله اي را به طور اصولي و منطقي بررسي کند. در اين دوره، نوجوان به دوستي و يگانگي، اهميت مي دهد. (97) از نظر عاطفي نيز، نوجوان خود را در سطح بزرگ ترها دانسته، در همان حال، دنياي خود را به گونه اي با آنان متفاوت مي يابد. زبان او از نظر دستوري به طور چشمگيري پيشرفت کرده است. (98)
گرچه بسياري از صاحب نظران به نظريه ي پياژه انتقاد کردند، بايد اذعان کرد که نظريه ي وي به تغييرهاي گسترده اي در روان شناسي رشد و تعليم و تربيت انجاميده است. (99) به طور کلي، در اين دوره همه ي عمليات تصوري به طور يک پارچه در ي آيند و همه ي روان بنه هاي عمليات انتزاعي همراه و هماهنگ شده، شبکه اي را تشکيل مي دهند. (100)

 

نام دوره

سن دوره

دوره نخست

حسی – حرکتی

تولد تا دوسالگی

دوره ی دوم

پیش عملیاتی

دو تا هفت سالگی

دوره ی سوم

عملیات عینی

هفت تا یازده سالگی

دوره ی چهارم

عملیات صوری

یازده سالگی تا بلوغ



4. رشد اخلاقي

روان شناسان، پژوهش هاي فراواني درباره ي ابعاد گوناگون رشد انساني انجام داده اند که در اين کتاب، ابعاد جسمي، شناختي و اجتماعي به اجمال بررسي شد. يکي ديگر از ابعاد رشد آدمي، رشد اخلاقي است.
روان شناسان، سه عنصر اساسي براي تعيين « رشد اخلاقي » بر شمرده اند: 1. عنصر شناختي (101) که به معناي شناخت قوانين اخلاقي و چگونگي قضاوت هاي مربوط به درستي و نادرستي رفتارهاي گوناگون است؛ 2. عنصر رفتاري؛ (102) بدين معنا که رفتارهاي اخلاقي کودکان در موقعيت هاي گوناگون چگونه است و در برابر قوانين چه واکنشي نشان مي دهند ؟ بررسي جنبه هاي مثبت و منفي رفتار، مانند همکاري، کمک رساني يا دروغ گويي و تقلب از مصاديق اين عنصرند؛ 3. عنصر عاطفي (103) که بيشتر بر جنبه هاي منفي عاطفي، مانند احساس گناه و تقصير متمرکز بوده، معمولاً پس از اعتراف به انجام گناه يا تلاش براي تدارک آن پيدا مي شود. (104)
براي مراحل رشد اخلاقي همانند ديگر ابعاد رشد انسان، نظريه هاي گوناگوني وجود دارد که در اينجا تنها به تبيين نظريه ي کلبرگ مي پردازيم:
لارنس کلبرگ، نظريه ي رشد اخلاقي خود را بر پايه ي پاسخ هاي آزمودني ها به برخي پرسش ها- که آنها را معماهاي اخلاقي (105) ناميد - پايه گذاري کرد. او آزمودني هاي خود را در برابر معماهاي اخلاقي يا مسائل دشوار اخلاقي قرار مي داد تا بتواند پاسخ هاي آزاد و چگونگي استدلال و داورهاي آنان را تجزيه و تحليل کند. معماهاي اخلاقي کلبرگ داستان هايي اخلاقي بودند که وي براي آزمودني ها تعريف مي کرد و آنان بايد بين دو گزينه که با هم تعارض داشتند يکي را بر مي گزيدند. يکي از دو گزينه، مستلزم اطاعت از قانون و ديگري مبتني بر نيازهاي خود يا ديگران بود. براي مثال، شخصي به دليل بي پولي يا بايد دزدي کند تا دارويي را به دست آورد و بيماري را نجات دهد، يا مطيع قانون باشد و دزدي نکند و فرد بيمار از دنيا برود. (106) کلبرگ مانند پياژه معتقد بود که رشد اخلاقي بر پايه ي توانايي هايي ذهني و شناختي تعيين مي شود، (107) و اخلاق در خلال مراحل متوالي و به گونه اي نظام دار تحول مي يابد و هر مرحله ي متوالي به مرحله ي بالاتري از آگاهي اخلاقي مي انجامد. (108)
کلبرگ براي رشد اخلاقي، سه سطح مطرح کرد که هر سطح نيز دو مرحله دارد:

سطح يک: اخلاق پيش عرفي (109)

در اين سطح، ذهن کودک توانايي درک مفاهيمي چون قانون و عدالت را ندارد و ادراکات او جزئي و درباره ي افراد و وقايع خاص است. رفتار اخلاقي او نيز بر پايه ي اجتناب از تنبيه و گرفتن پاداش تبيين مي شود. (110) اين سطح از رشد اخلاقي دو مرحله دارد:
مرحله ي نخست: سوي گيري اطاعت و تنبيه. (111) کودک در اين مرحله مي پندارد که قوانين ثابت اند و او بايد بدون پرسش، پيروي کند. در اين مرحله، براي کودک هيچ گونه تعهد اخلاقي وجود ندارد. او تنها به نيازها و احساسات خود مي انديشد و انجام ندادن يک عمل غيراخلاقي فقط به دليل ترس از تنبيه است. از اين روي، احترام به افراد معتبري چون پدر و مادر براي پرهيز از تنبيه شدن است؛
مرحله ي دوم: سوي گيريِ کاربردي و لذت جويانه ي فطري. (112) کودک در اين مرحله براي به دست آوردن پاداش، در سازگاري و هماهنگي با قوانين اخلاقي مي کوشد. در حقيقت، همکاري وي با ديگران بيش از آنکه بر حس واقعي عدالت، سخاوت، همدردي يا دل سوزي مبتني باشد، نوعي معامله ي پاياپاي است: « اگر بگذاري با ماشينت بازي کنم، من هم دوچرخه ام را به تو قرض مي دهم »، يا « اگر اجازه بدهيد آخر شب فيلم را تماشا کنم، من همين الان تکليف هايم را مي نويسم ». (113)

سطح دو، اخلاق عرفي: اخلاق قواعد و سازگاري قرار دادي (114)

در اين سطح از رشد اخلاقي، براي کودک سازگاري و هماهنگي با محيط و برقراري نظم اجتماعي مهم است و از اصل « همسان سازي » به منزله ي محور تحول اخلاقي استفاده مي کند. از اين روي، درست يا نادرست بودن امور، به انتظارات جامعه از او بسته است. (115) اين سطح نيز دو مرحله دارد:
مرحله ي سوم: اخلاق پسر خوب يا دختر خوب بودن. (116) در اين مرحله که کودک در آستانه ي ورود به يازدهمين سال زندگي است، در پي لذت يا منفعت شخصي نيست و بهتر است که تصويب و تأييد ديگران را به همراه داشته باشد. رفتار خوب او به معناي داشتن انگيزه هاي خوب نظير عشق، همدردي، اعتماد و توجه به ديگران است. از اين روي، بيشترين سازگاري با گروه در اين مرحله است؛ (117)
مرحله ي چهارم: اخلاق بر اساس قانون و نظم. (118) در اين مرحله، فرد اخلاق « ديگر پيرو » دارد و قرار دادها و قوانين اجتماعي را مي پذيرد و از عيب جويي و انتقاد به قانون مي پرهيزد. رفتار درست در اين مرحله عبارت است از: انجام دادن وظيفه اي که اجتماع بر دوش فرد گذاشته است. (119) بنابراين، پيروي از قوانين، احترام به افراد معتبر و انجام وظايف، براي حفظ نظم اجتماعي است. (120)

سطح سه، اخلاق فرا عرفي (121)

در اين سطح، استدلال ها و قضاوت هاي اخلاقي افراد، دروني مي شود و ديگران آن را کنترل نمي کنند. بر خلاف سطح هاي گذشته که ملاک اخلاق خوب، تصويب يا اجازه ي ديگران بود، در اين سطح، اخلاق بر پايه ي اصول جهاني و برتر از قرار دادهاي اجتماعي است. (122) فرد در سنت ها، ارزش ها و مقررات اخلاقي و اجتماعي تشکيک مي کند و اگر از اين بحران جان سالم به در برد، ارتباط او با ديگران، بر پايه ي رفتار اخلاقي خواهد بود. براي او، سر پيچي از اصول اخلاقي احساس گناه را در پي خواهد داشت. استقلال در قضاوت، ويژگي بارز اين سطح از رشد اخلاقي است. (123) اين سطح نيز دو مرحله دارد:
مرحله ي پنجم: اخلاق مبتني بر پيمان و ميثاق اجتماعي. (124) در اين مرحله، در عقايد اخلاقي نوعي انعطاف پذيري به وجود مي آيد و اخلاق بر پايه ي توافق ميان افراد بنا مي شود. (125) بنابراين آنچه اهميت دارد، محتواي قانون نيست، بلکه توافقي است که قانون آن را معرفي مي کند و رفتاري درست است که در چهار چوب حقوق عمومي و بر اساس معيارهاي توافق يافته ي همه ي افراد جامعه انجام گيرد. (126) از اين روي، شيوه و قوانين اصلاح شدني و تغيير پذير است و افراد جامعه مي توانند گزينه و قوانين مفيدتري را برگزينند؛
مرحله ي ششم: اخلاق مبتني بر اصول جهاني. (127) در اين مرحله، فرد بر پايه ي اصول اخلاقي اي که خود پذيرفته است، عمل مي کند، نه به سبب انتقاد اجتماعي؛ هر چند اين اصول اخلاقي بر پايه ي فکر تعاون و احترام متقابل ميان افراد شکل مي گيرد. از اين روي، بالاترين مرحله ي رشد اخلاقي، زماني پديد مي آيد که فرد هم خود را با معيارهاي اجتماعي تطبيق دهد و هم آرمان هاي دروني خويش را در نظر گيرد. به همين دليل، گاهي ممکن است اصول فردي وي با نظم اجتماعي پذيرفته شده از سوي اکثريت جامعه در تضاد و تعارض باشد. (128)
کلبرگ بر اين باور است که حدود سني افراد براي رسيدن به اين مراحل شش گانه، بر اساس تربيت هاي مختلف در افراد و فرهنگ هاي گوناگون، متفاوت است. از اين روي، به تعيين حدود سني دقيق اعتقاد ندارد، ولي مي توان در مطالعات او حدود سني زير را مشخص کرد. (129) سطح پيش عرفي با دوره ي پيش عملياتي منطبق است، سطح عرفي با دوره ي عمليات منطقي عيني منطبق مي شود و دوره ي پس عرفي با دوره ي انتزاعي انطباق دارد.

سطح یک

اخلاق پیش عرفی

مرحله ی نخست

سوی گیری اطاعت و تنبیه

زیر هفت سال

سطح یک

اخلاق پیش عرفی

مرحله ی دوم

سوی گیری کاربردی و لذت جویانه ی فطری

زیر هفت سال

سطح دو

اخلاق عرفی

مرحله ی سوم

اخلاق پسر خوب یا دختر خوب بودن

هفت تا دوازده سالگی

سطح دو

اخلاق عرفی

مرحله چهارم

اخلاق بر پایه ی قانون و نظم

دوازده تا پانزده سالگی

سطح سه

اخلاق پس عرفی

مرحله ی  پنجم

اخلاق مبتنی بر پیمان ومیثاق اجتماعی

پس از بیست سالگی

سطح سه

اخلاق پس عرفی

مرحله ی  ششم

اخلاق مبتنی بر اصول جهانی

پس از بیست سالگی


پي‌نوشت‌ها:

1. Lawrence Kohlberg.
2. Erik H. Erikson.
3. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج 1، ص 366- 368.
4. ... انظر الآن يا مفضل الي هذه الحواس التي خص بها الانسان في خلقه و شُرَّف بها علي غيره... ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج3، ص 69 ).
5. Fertilzation.
6. در داخل تخمدان زنان، حدود 400 هزار تخمک وجود دارد که معمولاً هر 28 روز يک بار، يکي از آنها به سمت رحم حرکت مي کند و در صورت بارور نشدن، پس از سه الي هفت روز متلاشي مي شود. براي آگاهي بيشتر، ر. ک: پاول هنري ماسن و ديگران، رشد و شخصيت کودک، ترجمه ي مهشيد ياسايي، ص 61؛ علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 265- 272.
7. gestation period.
8. البته با حذف زمان آخرين قاعدگي، زمان دقيق بارداري پس از لقاح، 266 روز يا 38هفته خواهد بود.
9. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Pschology. p. 101.
10. zygotic period.
11. germinal period.
12. embyronic period.
13. Ectoderm.
14. Mesoderm.
15. Endoderm.
16. amnion.
17. fetal priod.
18. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 102.
19. إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ ( انسان، 2 ).
20. تعتلج النطفتان في الرحم ( محمد باقر مجلسي، بحار الانوار، ج5، ص 154 ).
21. ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَکَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ‌ ( مؤمنون، 14 ).
22. ام هذا الذي انشأه في ظلمات الارحام و شغف الأستار نطفة دهاقا وعلقة محاقا و جنينا ( نهج البلاغه، خطبه ي 83 ).
23. From: E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 107.
24. براي تفصيل بُعد حرکتي و جسمي کودک، ر. ک: کتاب هاي تخصصي روان شناسي رشد.
25. پاول هنري ماسن وديگران، رشد و شخصيت کودک، ترجمه ي مهشيد ياسايي، ص 99.
26. لورا اي. برک، روان شناسي رشد، ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ج 1، ص 167.
27. برگرفته از: پاول هنري ماسن و ديگران، همان، ص 100.
28. کارل هافمن و ديگران، روان شناسي عمومي، ترجمه ي هادي بحيرايي و ديگران، ج1، ص 375.
29. مسعود آذربايجاني و محمد رضا سالاري فرد، روان شناسي عمومي، ص 101.
30. Maurer.
31. Salapatick.
32. Moore.
33. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج2، ص 789.
34. همان، ص 793.
35. G. Greatt Fein, Child Development and Personality, p. 20.
36. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 779.
37. سوسن سيف و ديگران، روان شناسي رشد، ج1، ص 111.
38. basic trust vs. mistrust.
39. Hope.
40. autonomy vs. doubt & shame.
41. will power.
42. initiative vs . guilt.
43. Purpose.
44. industry vs. inferiority.
45. Competency.
46. identity vs. role confusion.
47. Fidelity.
48. intimacy vs. isolation.
49. love.
50. generativity vs. stagnation.
51. Care.
52. ego integrity vs. des pair.
53. Wisdom.
54. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج1، ص 784.
55. سوسن سيف و ديگران، روان شناسي رشد، ج1، ص 67.
56. حسن احدي و شکوه السادات بني جمالي، روان شناسي رشد، ص 120.
57. ويليام سي. کربن، پيش گامان روان شناسي رشد، ترجمه ي فريد خدايي، ص 68.
58. H. Patricia Miller, theories of developmental psychology, p. 30-36.
59. لورا اي. برک، روان شناسي رشد،ترجمه ي يحيي سيد محمدي، ج1، ص 32.
60. حسن احدي و شکوه السادات بني جمالي، روان شناسي رشد، ص 120.
61. ويليام سي. کربن، پيش گامان روان شناسي رشد، ترجمه ي فريد خدايي، ص 68.
62. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج 2، ص 581.
63. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 341.
64. lbid, p. 343.
65. برخي نظريه ي او را در چهار دوره بيان کرده اند و برخي سه دوره، که دوره ي سوم خود به دو نيمه تقسيم شده است.
66. sensorimotor period.
67. ويليام سي. کربن، پيش گامان روان شناسي رشد، ترجمه ي فريد خدايي، ص 66.
68. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 345.
69. جيمز دبليو، زندن و ندر، روان شناسي رشد، ترجمه ي حمزه گنجي، ص 120.
70. براي آگاهي از تفصيل اين دوره ها، ر. ک: حس احدي و شکوه السادات بني جمال، روان شناسي رشد، ص 125- 128؛ علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج2، ص 598- 606.
71. reflex of activity,
72. primary circular reactions.
73. secondary circular reactions.
74. پريرخ دادستان، 18 مقاله در روان شناسي، ص 4. منظور از « روان بنه » يا « شما » در اصطلاح پياژه، فعاليت هاي ذهني، روش هاي سازمان دهي و چگونگي پاسخ دادن کودک به اشيا و رويدادهاست.
75. coordination of secondary schemes.
76. teruary circular reactions.
77. invention on new means through mental combinations.
78. فعاليت هايي که تا به حال از راهکارهاي مستقيم فيزيک صورت مي گرفته، از اين پس، درباره ي آنها به طور ذهني انديشه مي شود.
79. G. Great Fein, Child Development and Personality, p. 141.
80. پريرخ دادستان، 18 مقاله در روان شناسي، ص 5.
81. preoperational period.
82. جيمز دبليو، زندان وندر، روان شناسي رشد، ترجمه ي حمزه گنجي، ص 121.
83. concrete operation.
84. پريرخ دادستان، 18 مقاله در روان شناسي، ص 6.
85. حسن احدي و شکوه السادات بني جمال، روان شناسي رشد، ص 128.
86. Preconceptions.
87. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج2، ص 607.
88. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 355.
89. Reversibility.
90. محمد پارسا، روان شناسي رشد، کودک و نوجوان، ص 107.
91. Mavis Hetherington E. & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 357-358.
92. concrete operational period.
93. جيمز دبليو. زندن وندر، روان شناسي رشد، ترجمه ي حمزه گنجي، ص 126- 128.
94. conservation.
95. پريرخ دادستان، 18 مقاله در روان شناسي، ص 7.
96. formal operations period.
97. محمد پارسا، روان شناسي رشد، کودک و نوجوان، ص 108.
98. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج2، ص 619.
99. همان، ص 625.
100. پريرخ دادستان؛ 18 مقاله در روان شناسي، ص 8.
101. cognitive component.
102. behavioral component.
103. emotional component.
104. علي مصباح و ديگران، روان شناسي رشد با نگرش به منابع اسلامي، ج2، ص 1065.
105. moral dilemmas.
106. سوسن سيف و ديگران، روان شناسي رشد، ج1، ص 92.
107. رضا کرمي نوري و عليرضا مرادي، روان شناسي تربيتي، ص 40.
108. عبدالعظيم کريمي، مراحل شکل گيري اخلاق در کودک، ص 42.
109. preconventional level.
110. سوسن سيف و ديگران، روان شناسي رشد، ج1، ص 96.
111. obedience & punishment orientation.
112. native hedonistic & instrumental orientation.
113. E. Mavis Hetherington & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 672.
114. conventional level: morality of conventional rules & confomity,.
115. عبدالعظيم کريمي، مراحل شکل گيري اخلاق در کودک، ص 45.
116. good boy - girl orientation.
117. ويليام سي. کربن، نظريه هاي رشد، ترجمه ي غلامرضا خوي نژاد و عليرضا رجايي، ص 206.
118. orientation toward authority ( lar & order).
119. رضا کرمي نوري و عليرضا مرادي، روان شناسي تربيتي، ص 42.
120. ويليام سي. کربن، نظريه هاي رشد، ترجمه ي غلامرضا خوي نژاد و عليرضا رجايي، ص 207.
121. postconventional morality.
122. سوسن سيف و ديگران، روان شناسي رشد، ج1، ص 99.
123. عبدالعظيم کريمي، مراحل شکل گيري اخلاق در کودک، ص 48.
124. the social contract legalistic orientation.
125. Mavis Hetherington E. & Ross D. Parke, Child Psychology, p. 673.
126. رضا کرمي نوري و عليرضا مرادي، روان شناسي تربيتي، ص 42.
127. the universal ethical principle orientation.
128. رضا کرمي نوري و عليرضا مرادي، همان، ص 43.
129. همان.

منبع مقاله :
حقاني، ابوالحسن؛ (1390)، روانشناسي کاربردي(1)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط