حماسه در حاج عمران
منبع:روزنامه رسالت
آنچه در زیر مىخوانید گزارشى تحلیلی- توصیفی- روایى از عملیات غرورآفرین کربلاى 2 مىباشد. عملیاتى که در آن سپاه اسلام، شهید محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهدا را از دست داد. در این گزارش عملکرد تیپ 9 بدر در این عملیات و نیز نحوه شهادت این سردار بزرگ مورد تحلیل قرار گرفته است؛عملیات کربلاى 2 از جمله عملیاتهایى است که در قالب عملیات متوسط رزمندگان اسلام دستهبندى شده و در اواخر سال چهارم جنگ انجام شد. از جمله ویژگىهاى مهم این عملیات حضور یک گردان از اسیران داوطلب عراقى در زیر مجموعه تیپ 9 بدر در این عملیات است که به نوبه خود براى اولینبار در طول جنگ این اتفاق افتاد. دومین ویژگى شهادت شهید محمود کاوه فرمانده لشکر ویژه شهداست که آوازه شجاعت و دلاور مردى آن زبانزد همگان بود. لذا به منظور توجه بیشتر به این دو خصوصیات عملیات، دو گزارش مستند که یکى عملکرد تیپ 9 بدر در عملیات و دیگر نحوه شهادت شهیدمحمود کاوه فرمانده قهرمان لشکر ویژه شهدا در ادامه شرح عملیات ارائه مىگردد.
شرح مختصر عملیات:
عملیات کربلاى 2 در 10 شهریور 1365 در منطقه حاج عمران، با شرکت یک تیپ از لشکر 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ 9 بدر، 12 قائم، 21 امام رضا، 105 قدس، 155 شهدا که در مجموع به استعداد 28 گردان از سپاه انجام شد. هدفهاى عملیات عبارت بودند از: ترمیم خط پدافندی، خارج کردن عقبه خودى از دید و تیر دشمن و دستیابى به راهکارهاى مناسب به منظور عمق دادن به منطقه براى عملیات بعدی. مانور عملیات از دو محور طرحریزى شده بود: محور راست، شامل ارتفاعات گردکوه (معروف به شهید صدر)، تخت سنگی، تپه شهدا و تپه سرخ و 2 محور چپ، شامل ارتفاعات 2519، واراس و یالهاى آن، تپه تخممرغی، شیار “انه” و دو یال ارتفاع مسکران.فرماندهى این عملیات به قرارگاه سیدالشهدا(ع)، یکى از قرارگاههاى تابعه نیروى زمینى سپاه واگذار شد. در شب اول عملیات تپه شهید صدر، تخته سنگى و مقر فرماندهى دشمن به تصرف نیروهاى خودى درآمد و در جناح چپ به علت عدم دستیابى کامل به هدفها، رزمندگان عقبنشینى کردند، در شب دوم بار دیگر نیروها از محور چپ دست به حمله زدند، اما موفقیتى به دست نیامد و عملیات با تصرف نیمى از هدفها به پایان رسید.
عملکرد تیپ 9 بدر در عملیات کربلاى 2:
تیپ 9 بدر تشکلى از نیروهاى مجاهد و ارتشیان عراقى است که از شروع جنگ تحمیلى و یا در طول آن با هجرت یا پناهده شدن به ایران، در کنار نیروهاى سپاه پاسداران شروع به فعالیت کردهاند. این نیروها عموما در عراق افسر و درجهدار بودهاند. بیشتر افراد کادر تیپ نیز از نیروهاى عراقى مىباشند. این تیپ ابتدا در قالب گردانهاى “شهید صدر” به وجود آمد و در کنار نیروهاى خودى در عملیات بدر حضور شایسته داشت. پس از آن نیز در چند عملیات در “هور”از جمله عملیات “قدس” و “عاشوراى 4” شرکت کرد و موفقیتهایى را نیز به دست آورد، سپس با ادغام در نیروهاى “قرارگاه رمضان”همکارى خود را با این قرارگاه آغاز کرد.
این تیپ به استعداد سه گردان از نیروهاى مجاهد عراقى و یک گردان از اسیران داوطلب، در مجموع با 650 نیرو در عملیات کربلاى 2 شرکت کرد. آنچه براى اولین بار در طول جنگ در این عملیات انجام شد، حضور یک گردان از اسیران داوطلب شامل سربازان، درجهداران و افسران عراقى بود. راوى تیپ 9 بدر (على مژدهی) روحیه نیروهاى این تیپ را قبل از حرکت آنها براى عملیات چنین تشریح کرده است: “کلیه نیروها با داشتن روحیهاى بسیار قوی، دسته دسته ضمن آماده شدن براى حرکت، با برگزارى مراسم سینهزنى و نوحهخوانى به پادگان شور و حال عجیبى داده بودند. عدهاى از برادران نیز مشغول نوشتن وصیتنامه بودند و همگى بىصبرانه منتظر حرکت به سمت منطقه عملیاتى بودند. در گردان اسرا نیز این وضعیت به چشم مىخورد، عدهاى در حال نوحهخوانى و سینهزنى بوده و هرکدام با دیدن فرمانده تیپ او را در بغل گرفته و با خنده به وى نوید پیروزى مىدادند.”
راوى در شرح اقدامات این تیپ در عملیات کربلاى 2 نوشته است: “در حالى که منطقه با خمپارههاى منور دشمن روشن شده است، نیروهاى تیپ حرکت خود را به آرامى به سوى اهداف تعیین شده ادامه مىدهند. کلیه گردانها قصد دارند که در بین ساعت 22 تا 23 به پاى کار برسند. گردان شهید صدر در ساعت 22 به نزدیکى خط اول دشمن مىرسد و دسته خط شکن با استقرار در جلو گردان، آماده هجوم نهایى مىشود. برادران واحد تخریب در حال خنثىسازى مین معابر در زیر نور منورها و شلیک خمپارههاى دشمن هستند که ناگهان دشمن متوجه نیروهاى خودى مىشود و آنها را به رگبار گلوله مىبندد و به دنبال آن درگیرى آغاز مىشود. نیروها با عبور از معابر خود را به خاکریز دشمن مىرسانند و زیر آتش و نارنجکهایى که به سوى آنان پرتاب مىشود، به داخل کانال جلو خود مىروند و جنگ تن به تن را در داخل کانالى با عرض کم و ارتفاع نزدیک به یک و نیم متر آغاز مىکنند، دشمن که با هجوم قدرتمندانه نیروهاى خودى مواجه شده است، بهرغم مقاومت شدید، سنگر به سنگر عقب مىرود. در این هنگام یکى دیگر از گردانهاى تیپ 9 بدر (شهید دستغیب) موفق مىشود با شکستن خط دشمن از پشت اوحمله کند؛ این امر سبب مىشود که نیروهاى دشمن با ناامن دیدن وضعیت خود دست ازمقاومت بردارند. به دنبال آن گردان شهید صدر موفق مىشود با گردان شهید دستغیب الحاق کند و هر دو به سوى مثلث انتهایى ارتفاع پیشروى کنند؛ براثر این حرکت بقیه افراد دشمن به عقب مىگریزند و نیروهاى دو گردان روى مثلث انتهایى مستقر مىشوند.
یکى دیگر از گردانهاى تیپ 9 بدر (گردان حمزه) که عمدتا از اسیران عراقى تشکیل یافته است، بهمنظور کمک به آنها وارد عمل مىشود و با حرکت سنگر به سنگر در داخل کانالها به پیشروى ادامه مىدهند. با روشن شدن هوا تمام منطقه پاکسازى مىشود و در نتیجه ارتفاع شهید صدر و یال آن و ارتفاع صخرهاى به دست نیروى چهار گردان از تیپ 9 بدر تصرف مىشود و دشمن با برجا گذاشتن کشتهها و اسیران بسیار از این منطقه عقبنشینى مىکند.”
حرکت فرمانده تیپ 155 شهدا به سوى شهادت:
در وضعیت فوق طاقت و به شدت دشوارى که نیروهاى عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزى را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه 155 شهدا بخصوص فرمانده آن، مومنانه و شجاعانه در عرصه درگیرى وارد شدند. شهید امیرىمقدم راوى مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ در گزارش خود از عملیات کربلاى 2 درباره این وضع و حرکت نیروها براى ادامه عملیات و سرانجام آن چنین روایت کرده است: “تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته موجب تردید در مسئولان خصوصا فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولى وى با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کل عملیات،این تردید را بروز نمىداد و به همین دلیل تصمیم گرفت براى زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتى در افراد تیپ به همراه نیروهاى عمل کننده در منطقه درگیرى حاضر شود. وقتى که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وى را از این عمل بازدارند. فرمانده یکى از گردانها (برادر صلاحی)براى منصرف کردن وى مىگوید:”شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیرى است. خداى نکرده طورى مىشود”. فرماندهى در جواب مىگوید: “خب اگر این طور است ما هم شهید مىشویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.” به همان اندازه که خود وى در رفتن به خط درگیرى مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.
مکالمه زیر که در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر کاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وى و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفته، بیانگر این واقعیت است که ایشان چقدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداشتن وى مصمم بودهاند.متن مکالمه چنین است:
منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع...
کاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است که نیروهاى عمل کننده آدم قوىترى مىخواهند، من قوى نیستم ولى مىروم جلو و یکى دیگر را اینجا مىگذارم.
کاوه:نه، من مى خواهم امشب شما اینجا باشید.
منصوری: من نمىخواهم.
کاوه: امشب کارها جور نمىشود.
منصوری: خب، اگر جور نمىشود با رفتن شما هم جور نمىشود.
کاوه: چه مىگویم! جور مىشود، انشاءالله جور مىشود.
منصوری: البته اگر خدابخواهد جور مىشود. شما هم اینجا کلى کار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگى توپخانه و...
کاوه: اینها همهاش حل مىشود، اینها مشخص است.
منصورى که از بحث کردن نتیجه نمىگیرد، با پیش کشیدن تصمیم خودش براى رفتن به جلو مىگوید: حالا در هر صورت شمابروید، من کار ندارم. من هم براى انجام ماموریت، گردان امام حسین(ع) را برمىدارم و مىروم.
کاوه: خب، شما این کار را بکنید.
منصوری:ولى اینجا در مقر فرماندهى تیپ کارها مىخوابد.
کاوه:مسئلهاى نیست، شما همین اول درگیرى که من جلو هستم، اینجا باشید.
منصورى وقتى باز هم نتیجه نمىگیرد، به طور جدىترى مىگوید: آقاى کاوه، مىخواهید به زور متوسل بشویم؟ جلو رفتن شما اصلا درست نیست، منطقى نیست.
کاوه: امروز با روزهاى دیگر فرق مىکند، من یک چیزهایى مىدانم، یک چیزهایى هست، مىدانم تردید هست.
منصوری: خب تردید طبیعى است باید باشد.
کاوه:خب اگرآدم خودش جلو باشد و یک وقت مسئلهاى پیش آمد، مىتواند هم پیش خداى خودش و هم پیش خلق خدا و...
برادر کاوه سکوت مىکند و براى هدایت گردان امام حسین(ع) از سنگر فرماندهى خارج مىشود.
راوى تیپ ویژه 155 شهدا سپس افزوده است: “به هنگام اعزام گردانها براى اجراى ماموریت،ابتدا گردان امام حسین(ع)، سپس گردان امام سجاد(ع) در حالى که فرماندهى تیپ (محمود کاوه) پیشاپیش آنها قرار داشت، حرکت خود را براى تصرف ارتفاع “2519” آغاز کردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امامحسین(ع) پایگاههاى 1و 2و گردان امام سجاد(ع) پایگاههاى 3 و 4 را تصرف کنند. حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول کمتر شده بود و احتمال جدى نمىداد در این محور مجددا عملیات شود، از اینرو اجراى آتش و پرتاب منور آنها نیز اندکى کاهش یافته بود. به هرترتیب حدود ساعت یک بامداد بود که نیروهاى پیاده پس از پیمودن فاصله خط خودى تا دشمن به زیر اهداف موردنظر رسیدند تا با هماهنگى آتش خودى درگیرى را شروع کنند در همین حین یک گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد و او جان به جان آفرین تسلیم کرد.” روحش شاد و راهش پرثمر باد.
شرح مختصر عملیات:
عملیات کربلاى 2 در 10 شهریور 1365 در منطقه حاج عمران، با شرکت یک تیپ از لشکر 10 سیدالشهدا(ع) و تیپ 9 بدر، 12 قائم، 21 امام رضا، 105 قدس، 155 شهدا که در مجموع به استعداد 28 گردان از سپاه انجام شد. هدفهاى عملیات عبارت بودند از: ترمیم خط پدافندی، خارج کردن عقبه خودى از دید و تیر دشمن و دستیابى به راهکارهاى مناسب به منظور عمق دادن به منطقه براى عملیات بعدی. مانور عملیات از دو محور طرحریزى شده بود: محور راست، شامل ارتفاعات گردکوه (معروف به شهید صدر)، تخت سنگی، تپه شهدا و تپه سرخ و 2 محور چپ، شامل ارتفاعات 2519، واراس و یالهاى آن، تپه تخممرغی، شیار “انه” و دو یال ارتفاع مسکران.فرماندهى این عملیات به قرارگاه سیدالشهدا(ع)، یکى از قرارگاههاى تابعه نیروى زمینى سپاه واگذار شد. در شب اول عملیات تپه شهید صدر، تخته سنگى و مقر فرماندهى دشمن به تصرف نیروهاى خودى درآمد و در جناح چپ به علت عدم دستیابى کامل به هدفها، رزمندگان عقبنشینى کردند، در شب دوم بار دیگر نیروها از محور چپ دست به حمله زدند، اما موفقیتى به دست نیامد و عملیات با تصرف نیمى از هدفها به پایان رسید.
عملکرد تیپ 9 بدر در عملیات کربلاى 2:
تیپ 9 بدر تشکلى از نیروهاى مجاهد و ارتشیان عراقى است که از شروع جنگ تحمیلى و یا در طول آن با هجرت یا پناهده شدن به ایران، در کنار نیروهاى سپاه پاسداران شروع به فعالیت کردهاند. این نیروها عموما در عراق افسر و درجهدار بودهاند. بیشتر افراد کادر تیپ نیز از نیروهاى عراقى مىباشند. این تیپ ابتدا در قالب گردانهاى “شهید صدر” به وجود آمد و در کنار نیروهاى خودى در عملیات بدر حضور شایسته داشت. پس از آن نیز در چند عملیات در “هور”از جمله عملیات “قدس” و “عاشوراى 4” شرکت کرد و موفقیتهایى را نیز به دست آورد، سپس با ادغام در نیروهاى “قرارگاه رمضان”همکارى خود را با این قرارگاه آغاز کرد.
این تیپ به استعداد سه گردان از نیروهاى مجاهد عراقى و یک گردان از اسیران داوطلب، در مجموع با 650 نیرو در عملیات کربلاى 2 شرکت کرد. آنچه براى اولین بار در طول جنگ در این عملیات انجام شد، حضور یک گردان از اسیران داوطلب شامل سربازان، درجهداران و افسران عراقى بود. راوى تیپ 9 بدر (على مژدهی) روحیه نیروهاى این تیپ را قبل از حرکت آنها براى عملیات چنین تشریح کرده است: “کلیه نیروها با داشتن روحیهاى بسیار قوی، دسته دسته ضمن آماده شدن براى حرکت، با برگزارى مراسم سینهزنى و نوحهخوانى به پادگان شور و حال عجیبى داده بودند. عدهاى از برادران نیز مشغول نوشتن وصیتنامه بودند و همگى بىصبرانه منتظر حرکت به سمت منطقه عملیاتى بودند. در گردان اسرا نیز این وضعیت به چشم مىخورد، عدهاى در حال نوحهخوانى و سینهزنى بوده و هرکدام با دیدن فرمانده تیپ او را در بغل گرفته و با خنده به وى نوید پیروزى مىدادند.”
راوى در شرح اقدامات این تیپ در عملیات کربلاى 2 نوشته است: “در حالى که منطقه با خمپارههاى منور دشمن روشن شده است، نیروهاى تیپ حرکت خود را به آرامى به سوى اهداف تعیین شده ادامه مىدهند. کلیه گردانها قصد دارند که در بین ساعت 22 تا 23 به پاى کار برسند. گردان شهید صدر در ساعت 22 به نزدیکى خط اول دشمن مىرسد و دسته خط شکن با استقرار در جلو گردان، آماده هجوم نهایى مىشود. برادران واحد تخریب در حال خنثىسازى مین معابر در زیر نور منورها و شلیک خمپارههاى دشمن هستند که ناگهان دشمن متوجه نیروهاى خودى مىشود و آنها را به رگبار گلوله مىبندد و به دنبال آن درگیرى آغاز مىشود. نیروها با عبور از معابر خود را به خاکریز دشمن مىرسانند و زیر آتش و نارنجکهایى که به سوى آنان پرتاب مىشود، به داخل کانال جلو خود مىروند و جنگ تن به تن را در داخل کانالى با عرض کم و ارتفاع نزدیک به یک و نیم متر آغاز مىکنند، دشمن که با هجوم قدرتمندانه نیروهاى خودى مواجه شده است، بهرغم مقاومت شدید، سنگر به سنگر عقب مىرود. در این هنگام یکى دیگر از گردانهاى تیپ 9 بدر (شهید دستغیب) موفق مىشود با شکستن خط دشمن از پشت اوحمله کند؛ این امر سبب مىشود که نیروهاى دشمن با ناامن دیدن وضعیت خود دست ازمقاومت بردارند. به دنبال آن گردان شهید صدر موفق مىشود با گردان شهید دستغیب الحاق کند و هر دو به سوى مثلث انتهایى ارتفاع پیشروى کنند؛ براثر این حرکت بقیه افراد دشمن به عقب مىگریزند و نیروهاى دو گردان روى مثلث انتهایى مستقر مىشوند.
یکى دیگر از گردانهاى تیپ 9 بدر (گردان حمزه) که عمدتا از اسیران عراقى تشکیل یافته است، بهمنظور کمک به آنها وارد عمل مىشود و با حرکت سنگر به سنگر در داخل کانالها به پیشروى ادامه مىدهند. با روشن شدن هوا تمام منطقه پاکسازى مىشود و در نتیجه ارتفاع شهید صدر و یال آن و ارتفاع صخرهاى به دست نیروى چهار گردان از تیپ 9 بدر تصرف مىشود و دشمن با برجا گذاشتن کشتهها و اسیران بسیار از این منطقه عقبنشینى مىکند.”
حرکت فرمانده تیپ 155 شهدا به سوى شهادت:
در وضعیت فوق طاقت و به شدت دشوارى که نیروهاى عمل کننده خواه ناخواه با آن مواجه بودند و سبب شده بود پیروزى را نیز دور از دسترس ببینند، تیپ ویژه 155 شهدا بخصوص فرمانده آن، مومنانه و شجاعانه در عرصه درگیرى وارد شدند. شهید امیرىمقدم راوى مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در این تیپ در گزارش خود از عملیات کربلاى 2 درباره این وضع و حرکت نیروها براى ادامه عملیات و سرانجام آن چنین روایت کرده است: “تغییرات انجام شده در طرح مانور و عدم موفقیت کامل تیپ ویژه 155 شهدا در عملیات شب گذشته موجب تردید در مسئولان خصوصا فرماندهان این تیپ شده بود. این تردید اگرچه در خود فرمانده تیپ (برادر محمود کاوه) نیز وجود داشت ولى وى با توجه به حساسیت زمان و مصلحت کل عملیات،این تردید را بروز نمىداد و به همین دلیل تصمیم گرفت براى زدودن تردیدها و تقویت روحیه عملیاتى در افراد تیپ به همراه نیروهاى عمل کننده در منطقه درگیرى حاضر شود. وقتى که مسئولان تیپ از این تصمیم آگاه شدند درصدد برآمدند که وى را از این عمل بازدارند. فرمانده یکى از گردانها (برادر صلاحی)براى منصرف کردن وى مىگوید:”شما این کار را نکنید، آتش دشمن زیاد است، مسیر، بدمسیرى است. خداى نکرده طورى مىشود”. فرماندهى در جواب مىگوید: “خب اگر این طور است ما هم شهید مىشویم. اگر کار مثل شب گذشته بشود، ما هم حاضریم امشب شهید شویم.” به همان اندازه که خود وى در رفتن به خط درگیرى مصمم بود، سایر مسئولان تیپ مخالف بودند.
مکالمه زیر که در آخرین دقایق قبل از عزیمت برادر کاوه به منطقه و در هنگام پوشیدن پوتین، بین وى و قائم مقام تیپ (برادر منصوری) انجام گرفته، بیانگر این واقعیت است که ایشان چقدر به رفتن و دیگران چه اندازه در بازداشتن وى مصمم بودهاند.متن مکالمه چنین است:
منصوری: رفتن شما نه به نفع اسلام است و نه به نفع...
کاوه: نه
منصوری: اگر نظر شما این است که نیروهاى عمل کننده آدم قوىترى مىخواهند، من قوى نیستم ولى مىروم جلو و یکى دیگر را اینجا مىگذارم.
کاوه:نه، من مى خواهم امشب شما اینجا باشید.
منصوری: من نمىخواهم.
کاوه: امشب کارها جور نمىشود.
منصوری: خب، اگر جور نمىشود با رفتن شما هم جور نمىشود.
کاوه: چه مىگویم! جور مىشود، انشاءالله جور مىشود.
منصوری: البته اگر خدابخواهد جور مىشود. شما هم اینجا کلى کار دارید: مسئله قرارگاه، هماهنگى توپخانه و...
کاوه: اینها همهاش حل مىشود، اینها مشخص است.
منصورى که از بحث کردن نتیجه نمىگیرد، با پیش کشیدن تصمیم خودش براى رفتن به جلو مىگوید: حالا در هر صورت شمابروید، من کار ندارم. من هم براى انجام ماموریت، گردان امام حسین(ع) را برمىدارم و مىروم.
کاوه: خب، شما این کار را بکنید.
منصوری:ولى اینجا در مقر فرماندهى تیپ کارها مىخوابد.
کاوه:مسئلهاى نیست، شما همین اول درگیرى که من جلو هستم، اینجا باشید.
منصورى وقتى باز هم نتیجه نمىگیرد، به طور جدىترى مىگوید: آقاى کاوه، مىخواهید به زور متوسل بشویم؟ جلو رفتن شما اصلا درست نیست، منطقى نیست.
کاوه: امروز با روزهاى دیگر فرق مىکند، من یک چیزهایى مىدانم، یک چیزهایى هست، مىدانم تردید هست.
منصوری: خب تردید طبیعى است باید باشد.
کاوه:خب اگرآدم خودش جلو باشد و یک وقت مسئلهاى پیش آمد، مىتواند هم پیش خداى خودش و هم پیش خلق خدا و...
برادر کاوه سکوت مىکند و براى هدایت گردان امام حسین(ع) از سنگر فرماندهى خارج مىشود.
راوى تیپ ویژه 155 شهدا سپس افزوده است: “به هنگام اعزام گردانها براى اجراى ماموریت،ابتدا گردان امام حسین(ع)، سپس گردان امام سجاد(ع) در حالى که فرماندهى تیپ (محمود کاوه) پیشاپیش آنها قرار داشت، حرکت خود را براى تصرف ارتفاع “2519” آغاز کردند. طبق طرح مانور قرار بود گردان امامحسین(ع) پایگاههاى 1و 2و گردان امام سجاد(ع) پایگاههاى 3 و 4 را تصرف کنند. حساسیت دشمن نیز نسبت به شب اول کمتر شده بود و احتمال جدى نمىداد در این محور مجددا عملیات شود، از اینرو اجراى آتش و پرتاب منور آنها نیز اندکى کاهش یافته بود. به هرترتیب حدود ساعت یک بامداد بود که نیروهاى پیاده پس از پیمودن فاصله خط خودى تا دشمن به زیر اهداف موردنظر رسیدند تا با هماهنگى آتش خودى درگیرى را شروع کنند در همین حین یک گلوله خمپاره کنار برادر کاوه به زمین اصابت کرد و او جان به جان آفرین تسلیم کرد.” روحش شاد و راهش پرثمر باد.