گرد آورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)
شما جوانها و شما مرد و زن ان شاءالله در انتخاباتی که در پیش داریم برای مجلس مؤسسان، که قانون اساسی جمهوری اسلامی را آنها باید تصویب کنند همین طور که رو آوردید با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی و رأی دادید در آن جا هم باید با عشق و علاقه، در هر شهری، در هر استانی با عشق و علاقه تعیین کنید اشخاص فاضل، اشخاص امین را، اشخاص متدین امین فاضل را، برای این که بروند در مجلس مؤسسان و قانون اساسی جمهوری اسلامی را تصویب کنند. ان شاءالله خداوند به شما و همه ملت ما خیر و عافیت عنایت کند و ان شاء الله بتوانیم برنامه اسلام را پیاده کنیم. الآن لفظ است، لفظ جمهوری اسلامی است؛ باز معنایش نیامده است. ما باید راههایی را طی کنیم تا محتوای جمهوری اسلامی در ایران پیاده بشود. دعا کنید ان شاءاله موفق بشویم و اسلام را زنده کنیم و احکام اسلام را زنده کنیم. خداوند به همه شما توفیق و سعادت عنایت کند.(1)نگذارید اشخاصی در مجلس مؤسسان وارد بشود که خیر امت را نمیخواهد بلکه خیر اشخاصی را میخواهد که ظالم هستند؛ نگذارید در مجلس شورا اشخاصی بروند که آنها با قدرتهای بزرگ پیوستگی دارند. باید ملت با اختیار خود و اراده خود و با امتیاز خود و انتخاب خود، اشخاص صالح را اشخاص متقی را، اشخاصی را که برای ایران کار میخواهند بکنند، به نفع ایران کار میکنند، آنها را باید تعیین بکند تا این سه مرحله تمام بشود.(2)
شما در این رفراندم شرکت کردید، و رفراندم را به ثمر رساندید و جمهوری اسلامی مستقر شد، و آن دولت خائن برای همیشه و سلطنت جائر برای همیشه دفن شد؛ لکن باز نیمه راه هستیم. باید باز با همت شماها و با وحدت کلمه و با اتکال به خدای بزرگ راه را به آخر برسانیم. ما پس از این مرحله، مرحله انتخابات برای مجلس مؤسسان داریم؛ آن جا هم باید همت کنید و اشخاص متعهد، اشخاصی که برای ایران کار بکنند نه برای اجانب، اشخاصی که ایمان به خدا داشته باشند، نه چپگرا باشند و نه راستگرا بلکه صراط مستقیم را داشته باشند، آنها را باید به مجلس مؤسسان بفرستیم. و بعد از آن مجلس شوراست، که باید باز به همت همه اقشار ایران و به همت والای مرد و زن ایران، اشخاصی که متعهد هستند. اشخاصی که سالم هستند، اشخاصی که بصیرت دارند و هیچ انحراف ندارند و بر صراط مستقیم انسانیتند، به مجالس و مجلس شورا بفرستیم؛
تا این که ان شاءالله السلام به آن معنایی که هست، اسلام به آن حقیقتی که هست، در ایران پیاده بشود. اسلامِ مثل صدر اسلام، نه اسلامی که در زمان این پدر و پسر کوبیده شده بود و هیچ یک از مظاهرش را ما نمی توانستیم ارائه بدهیم. باید اسلام را ما ارائه بدهیم به آن طوری که هست، قرآن را ارائه بدهیم به آن طوری که هست. اگر قرآن و اسلام - آن طور که هست - عرضه بشود به دنیا، همه مشتری او هستند. انحرافات برای این است که اسلام را نشاخته اند؛ اگر اسلام را بشناسند و احکام اسلام را ادراک کنند، همه مشتری او هستند.(3)
اشخاصی را که تعیین می کنید، از استانها تعیین می شود برای حکومت ، فرماندار و فلان، اینها را
دربارهشان مطالعه بکنید. آن جا به ما گفته اند که در بعضی از استانها - تعمّد هست یا اشتباه- که اشخاص ناسالم میگذارند؛ بلکه گاهی اشخاص سالم را برمیدارند، به جای اشخاص، ناسالم میگذارند. آن کسی که این کار را میکند اگر در اشتباه است، خوب، از این به بعد این اشتباه نکند؛ درست چشمهایش را باز کند. ببیند چه کسی را دارد برای کجا میگذارد و اگر خدای نخواسته یک غرضی درش هست، این بداند که دیگر این حرفها گذشته تعیین یک فرماندارِ مثلاً منحرف یک جایی اسباب این نمیشود که دوباره مسائل برگردد؛ مسائل گذشته دیگر؛ آن مسائل بر نمیگردد. پس بهتر این است که آقایان متوجه باشند که برای ملت که الآن هست، برای مملکتی که الآن مال خودشان هست - مثل این که برای خانه خودشان خدمت میکنند- صادقانه برای کشوری که الآن مال خودشان هست.(4)
امید است از آقایان که در این وقتی که بناست قانون اساسی بررسی بشود، هر کس هر نظری دارد مستقیماً خودش اظهار نظر کند؛ و بفرستد در آن جایی که بناست همه نظرها جمع بشود، الآن برای من فرستادن هیچ نتیجه ندارد. باید بفرستید و نظرهای خودتان را بگویید؛ و توجه کنید که ننشینید دیگران نظر بدهند و شما ساکت. صاحب نظرها نظرهای خودشان را بدهند، علمای اعلام نظر خودشان را بدهند. هر اشکالی که در این پیشنویس دارند بکنند. و آن اشکالات را بعد بررسی باید بکنند. و بالاتر از آن که این توجه داشته باشید که در آتیهای که بناست وکلا تعیین بشوند برای نظر کردن به قانون اساسی، توجه بکنید که اشخاص متدّین، اشخاص مطلّع، اشخاص متعهد، اشخاصی که اعتقاد به اسلام دارند، اشخاصی که اعتقاد به این نهضت اسلامی دارند، تعیین بکنند که ان شاء الله با نظر آنها یک قانون اساسی اسلامی به تمام معنا بشود.(5)
امروز روزی است که همه بانوان و همه برادران دست به دست هم داده و با صدای واحد این نهضت را پیش ببرید، که اسلام آن طوری که باید باشد در این مملکت طرح بشود و پیاده بشود. اگر اسلام به آن طوری که هست عرضه بشود و پیاده بشود، همه ملتها ان شاءالله به او روی میآورند. شما موظفید که نهضت را به همان طور که تا این جا رساندید تا آخر برسانید. و درانتخابات وکلایی که خبره هستند و میخواهند مطالعه قانون اساسی، که سرنوشت ملت است، بکنند، انتخاب اشخاص متدین، اشخاص مطلع، اشخاص متعهد، اشخاص عقیده مند به نهضت، اشخاصی که نه مایل به طرف شرق هستند و نه مایل به طرف غرب، بلکه در صراط مستقیم انسانیت و اسلام هستند، آنها را انتخاب کنید. سرنوشت خودتان را به اشخاص امین بدهید. سرنوشت خودتان را به اشخاصی که محتمل است خیانت بکنند ندهید. اشخاصی که علمای بلادتان، دانشمندان بلادتان، متدینین بلادتان، تعیین میکنند به آنها رأی بدهید.(6)
الآن شما موظفید که همه این کسانی که در این کارها هستند، و رأس کار هستند در تلویزیون- البته بنگاه بزرگی است- مراقبت کنید که یک اشخاص متعهد باشند به اسلام و معتقد به جمهوری اسلامی باشند و بدانند که جمهوری اسلامی یعنی چه، محتوایش باید اسلامی باشد. باید آنها را در رأس کارها قرار بدهید در سرتاسر ایران. در همه جا و برنامه هایتان- آنهایی که گفتنی است- گویندگانی پیدا بکنید. و خیلیها حاضرند که بیایند آن جا صحبت بکنند. از اشخاص فاضل و دانشمند، از علما و اشخاص متنورالفکر، اشخاص هر طبقهای بیایند صحبت بکنند و از آنها استفاده بکنید. و باید هم این کار بشود.(7)
من انتظار دارم که وحدت کلمه خود را حفظ و در انتخاب وکلای خود راضی حق را بر رضای خود مقدّم دارید. من متواضعانه از شما میخواهم که حتی الامکان در انتخاب اشخاص با هم موافقت نمایید و اشخاصی اسلامی، متعهد، غیر منحرف از صراط مستقیم الهی را در نظر بگیرید و سرنوشت اسلام و کشور خود را به دست کسانی دهید که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد و نسبت به احکام نورانی الهی متعهد باشند و منفعت خود را بر مصلحت کشور مقدّم ندارند. من از شما میخواهم که تا انعقاد مجلس شورای اسلامی که شورای انقلاب به منزله آن است، از شورای انقلاب اسلامی و از افراد آن شورا که خدمتگزار به اسلام و به ملت و مورد تأیید این جانب هستند پشتیبانی نمایید.(8)
امید است ملت مبارز متعهد به مطالعه دقیق در سوابق اشخاص و گروهها، آرای خود را به اشخاص دهند که به اسلام عزیز و قانون اساسی وفادار باشند، و از تمایلات چپ و راست، مبرا باشند، و به حُسن سابقه و تعهد به قوانین اسلام و خیر خواهی امت معروف و موصوف باشند. باید ملت شریف بدانند که انحراف از این امر مهم اسلامی، خیانت به اسلام و کشور است و موجب مسؤولیت عظیم است. از خداوند تعالی خواهانم که پشت و پناه شما ملت عزیز باشد و درموارد لغزش، دستگیر همگان باشد.(9)
اگر هیأت دولتی میخواهد درست بکند قهراً آدم صالح، آدم صالح را میخواهد. نمی خواهد دزدی کند تا این که یک دزدی را بیاورد که با او رفیق بشود؛ میخواهد یک مملکت را اصلاح کند؛ میگردد دنبال اشخاصی که صالح هستند با خودش همدست بکند تا این که مملکت را اصلاح بکند. قهراً وقتی که دولت صالح پیش آمد، مردم را آزاد میگذارند برای انتخابات؛ قهراً وقتی انتخابات آزاد شد مردم- مردم که همه غیر صالح نیستند، مردم اکثرشان صالحند، مردمِ خوبی اند- دلشان میخواهد مملکتشان صحیح باشد، سالم باشد، اقتصادشان صحیح باشد، همه چیز را دلشان میخواهد، از خدا میخواهند که صُلَحایی بالای سرشان باشد- قهراً وقتی که انتخابات آزاد شد و این اشخاص غیر صالح دخالت در آن نکردند. در مجلس اشخاص صالح میروند. وقتی اشخاص صالح در یک مجلسی رفتند، دولت صالح به پا شد، رئیس جمهور صالح شد، این مخالف مصلحت مملکت عمل نخواهد. از این جا باید شروع کرد.(10)
قانون اساسی ما هم قانونی است که خدا به ما گفته قانون اساسی، در همین قانون اساسی فعلی هم که هست، متمم قانون اساسی میگوید هر قانونی که بر خلاف قوانین شرعیه باشد قانون نیست. ما هم همین را می خواهیم درستش کنیم؛ منتها عمل نشده، ما میخواهیم عمل کنیم. ما مملکتی درست میکنیم که صُلحا در آن مملکت... افلاطون میگوید که کسی که باید دولتها را اداره کند فیلسوفها باید باشند؛ فیلسوف به نظر ایشان. فیلسوف هم البته لابد صالح است. ما میگوییم اشخاص صالح همان است. ما میگوییم کسی که میخواهد یک مملکتی را اداره بکند، کسی که ما میخواهیم مقدراتمان را دستش بدهیم باید آدمی باشد که مردم انتخاب کند و با انتخاب مردم پیش بیاید. قهراً وقتی با انتخاب مردم پیش آمد صالح است. دنبال او همین طوری که الآن ملاحظه میکنید که یک بز کچل یک ملت را کچل کرده [خنده حضار] یک آدم صاحل، یک انسان، یک مملکت را به سلامت میکشد. دانشگاهمان دانشگاه صحیح میشود نه دانشگاهی که بعد از پنجاه سال، بعد از چند سال حالا میخواهد یک- فرض کنید که - لوزهای را عمل بکند، باید از خارج بیاورد یک کسی را عمل کند. آقا این ننگ است برای ما که ما پنجاه سال یا کمتر دانشگاه داریم و این دانشگاه تا حالا نتوانسته است که یک طبیب صحیحی دست ما بدهد به اقرار خودشان. اینها خودشان هم می فرستند، وقتی که یکی مریض میشود میگویند برود انگلستان معالجه کند! چرا؟ برای این که فرهنگ درست نیست.(11)
در هر صورت، تحولات لازم است؛ هم در اشخاص برای پاک بودن، برای مهذب بودن، برای خدمتگزار و ملی بودن تحول میخواهد، که با ارشادات اقشار مختلف، بزرگترها، باید اینها عملی بشود؛ و هم در کیفیت خود این ادارات و فرم ادارات، باید اینها عوض بشوند. و ان شاء الله امیدوارم که این امور تحقق پیدا بکند و یک مملکت اسلامی بشود، و بالاتر از آن، ان شاءالله سرایت بکند به سایر ممالک اسلامی، و بشود یک مملکت اسلامی بزرگ، در مقابل همه ابر قدرتها. اگر ممالک اسلام با جمعیتی که یک میلیارد تقریباً هست، مخازن بزرگی که دارند، اینها اگر به یک نحو، اتحادی با هم پیدا بکنند، بزرگترین قدرت هستند. خداوند ان شاءالله به همه شما سعادت و سلامت عنایت کند.(12)
روزی است امروز که باید هم علمای اسلام و هم مردم متفکر و هم همه طبقات درست این چشمهاشان را باز کنند، و افرادی که انتخاب میکنند افرادی که شناسایی از قبل داشته باشند. هر کس در هر شهری هست افرادی را از سابق میشناسد، در زمان رژیم افرادی را میشناسد؛ میداند که اینها اهل توطئه نبودند؛ اسلامی بودند، و روشن بودند در امور اسلامی؛ و خائن نبودند، چپگرا نبودند؛ راستگرا نبودند؛ به صراط مستقیم اسلامی بودند. هر کس در هر شهری هست افراد را میشناسد. از افرادی که درست نشناسند که اینها چه مردمی هستند، چه اشخاص بازاری و چه اشخاص اداری و چه اشخاص روحانی، هیچ فرقی نمی کند باید بشناسید که این آدم در این مدتی که زمان طاغوت بود چکاره بود. اگر شناختید او را و درست هر کسی در محیط خودش شناسایی کرد اشخاصی را، آنوقت علمایی که آن جا هستند، در بلاد هستند، و اشخاصی که از بازاریها و معتمدین بازار و عرض میکنم، اینها هستند، دانشگاهیها، دانشجوها، این افراد را معرفی کنند به مردم. افراد باید اولاً مسلمان باشند؛ و ثانیاً معتقد به نهضت باشند؛ امین باشند در کارهایشان؛ ایمان حقیقی داشته باشند؛ متعهد باشند نسبت به احکام اسلام؛ سوابق خلاف و سوء نداشته باشند. از روحانیون هم باید تعیین بشود. از اهل بازار هم باید باشد. از آن صنفهای دیگر هم باید باشد. لکن، همه باید در این معنا شرکت داشته باشند که مُسلِم [باشند]. و البته آنهایی که غیر مسلم هستند برای خودشان شوراهایی ممکن است تعیین کنند، لکن مسلم و متعهد به اسلام متعهد به این نهضت؛ معتقد به این نهضت؛ مخالفت با طاغوت، انحراف چپ و راستی نداشته باشد. نه به طرف آن گروه سرمایه داری برود؛ نه به طرف چپ باشد، مستقیم، اسلامی، دلسوز برای ملت. اگر مسلمان باشد و متعهد باشد، آن برای ملت دلسوز است؛ خیانتکار نیست؛ با امانت کارش را انجام میدهد؛ هر کاری بخواهد برای آن شهر خودش انجام بدهد، به مصلحت افراد آن شهر، به مصلحت خود آن شهر، به مصلحت اسلام عمل میکند.(13)
بنابراین، امروز مسؤولیت به عهده ملت است. ملت اگر کنار بنشینند، اشخاص مؤمن، اشخاص متعهد کنار بنشینند، و اشخاصی که نقشه کشیده اند برای این مملکت از چپ و راست، آنها وارد بشوند در مجلس، تمام مسؤولیت به عهده ملت است. هر قدمی که بر ضد اسلام بردارند، در نامه اعمال ملت نوشته میشود. هر کاری که انجام بدهند مسؤولیتش متوجه ملت است. امروز سرنوشت اسلام و سرنوشت مسلمین در ایران و سرنوشت کشور ما به دست ملت است. و اگر مسامحه کنند در این امر، اهمال کنند، نروند و رأی ندهند، مسؤولیت متوجه خود آنهاست عیناً. و اگر بروند و در تشخیص مسامحه کنند و اشخاص متعهد مسلم، کسانی که برای کشور و برای اهالی کشور ارج قائل هستند، کسانی که نمیخواهند زمام امور کشور ما به دست چپ بیفتد یا به دست راست بیفتد، این اشخاص را چنانچه تعیین کنند، به تکلیف خودشان عمل کرده اند، و چنانچه مسامحه در این امر کنند و آنها پیش ببرند، آنهایی که میخواهند ما را به زنجیر چپ و راست بپیوندند و ما را اسیر کنند در دست قدرتهای بزرگ، اگر آنها پیش ببرند و شما ساکت باشید، تمام مسؤولیت متوجه شماست. امروز مسوولیت بزرگی به عهده همه ماست.(14)
باید افراد متوجه این معنا باشند، کسانی که واقعاً دلشان برای اسلام می تپد و برای کشورشان، متوجه این باشند که پست، میزان نیست، مقام میزان نیست، مقام ریاست جمهوری، این میزان نیست. مقام نخست وزیری یا رئیس دولت بودن یا رئیس مجلس بودن، اینها چیزی نیستند، این مقامات تمام میشود؛ آنی که هست خدمت است. آدم متعهد در هر جا باشد، اگر دید خدمتش خوب است آن جا، بیشتر دلگرم است. ممکن است که یک نفر؛ مثلاً، فرض کنید که نخست وزیر بوده است، لکن اگر این نخست وزیر ببیند که در یک جایی کار بهتر میکند، آدم متعهدی است میرود آنجا. یک نفر در دادستانی مقام داشته است، وقتی دید که یک کسی از خودش بهتر میتواند کار کند برود آن جا، برایش فرق نکند؛ یعنی، هدفش این باشد که خدمت بکند، نه هدفش این باشد که مقام داشته باشد. انسان هم خودش میتواند خودش را بشناسد، هیچ کس بهتر از خود انسان، البته بسیاری از اوقات هم انسان از خودش هم غفلت میکند، اما بسیاری از اوقات هم هست که انسان خودش درک میکند که چی دارد میکند و در دلش چی میگذرد؛ ماها نمی دانیم، اما خدا میداند. انسان میفهمد که اگر انتقاد بکند، آیا این انتقاد سازنده است یا انتقام است. خودش میفهمد - یعنی، غالباً میفهمد- خودش میفهمد که این که در این پست هست، پست را دوست دارد یا خدمت را دوست دارد. این چون خدمتگزار است، دلبسته به این پست هست، یا خیر؛ دلبسته به این پست است، خدمتگزاری پیشش خیلی مهم نیست.(15)
راهبردهای تصریحی:
1- در هر حال میبایست افراد مؤمن و متعهد مورد توجه باشند.2- زمام کارها در همهی امور می بایست در دست اشخاص متعهد و کارآمد باشد.
3- باید توجّه به کسانی داشت که سرنوشت کشور را بر منافع فردی و گروهی رجحان میدهند.
نکته استنباطی:
1- ایمان و تعهد و خدمتگزاری بزرگ ترین خصوصیات و نگه داشتن شخصیت انسانی از سقوط است، لذا افراد مؤمن و متعهد در هر جایی باید مورد تکریم و احترام باشند و از جا به جایی آنان با افراد نا صالح جلوگیری کرد.2- دشمنان با نفوذ دادن افراد ناصالح، تلاش میکنند تا ادارهی امور کشور را به دست گیرند.
پینوشت:
1. صحیفه امام (ره)، ج6، صص 471 و 472.
2. صحیفه امام (ره)، ج6، ص 481.
3. صحیفه امام (ره)، صص 508 و 509.
4. صحیفه امام (ره)، ج7، صص382و 383.
5. صحیفه امام (ره)، ج8، صص303و 304.
6. صحیفه امام (ره)، ج8، صص 384 و 385.
7. صحیفه امام (ره)، ج11، صص196و 197.
8. صحیفه امام (ره)، ج12، صص149 و 150.
9. صحیفه امام (ره)، ج12، ص 178.
10. صحیفه امام (ره)، ج5، ص 321.
11. صحیفه امام (ره)، ج5، ص 324.
12. صحیفه امام (ره)، ج7، ص 272.
13. صحیفه امام (ره)، ج10، صص 218و 219.
14. صحیفه امام (ره)، ج12، صص181، 182.
15. صحیفه امام (ره)، ج19. ص 365.
گردآوری: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت،(1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی(ره)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول