نقش دشمنان در جدایی مردم از اسلام

یکی از مسائلی که خیلی مورد اهمیت است برای ما، و برای آنها هم بوده است، این که اگر اسلام آن طوری که هست مسلمین بر آن دست بیابند، باز منافع آنها به خطر می‌افتد. کوشش کردند با تبلیغات مختلف کارشناسهای مختلف، که مطلق
دوشنبه، 22 تير 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش دشمنان در جدایی مردم از اسلام
 نقش دشمنان در جدایی مردم از اسلام

 






 

زیر عنوان: برداشت هایی از بیانات امام خمینی (ره)

یکی از مسائلی که خیلی مورد اهمیت است برای ما، و برای آنها هم بوده است، این که اگر اسلام آن طوری که هست مسلمین بر آن دست بیابند، باز منافع آنها به خطر می‌افتد. کوشش کردند با تبلیغات مختلف کارشناسهای مختلف، که مطلق ادیان را از چشم مردم بیندازند. بخصوص اسلام را از چشم مردم بیندازند. تبلیغات کردند که اسلام اصلش افیون جامعه است. ادیان برای این آمده است که مردم را خواب بکند تا اشخاص مقتدر و سلاطین بیایند و مردم را بچاپند، این قشرهای دینی مردم را خواب کنند. و همین طور دنبال این افتادند که قشر روحانی را در بین مردم منحط کنند: روحانیون مردم کهنه پرستی هستند، فناتیک هستند، اینها درباری هستند، اینها برای سلاطین کار می‌کنند! این هم یک تبلیغ وسیعی بود. مع‌الأسف در هر دو تبلیغ توفیقهایی پیدا کردند.(1)
یک قشر جوان بی اطلاع از مسائل که عمق مسائل را ادراک نمی‌کردند، اینها راجع به آن تبلیغ اوّل که ادیان افیون جامعه هستند، باورشان آمد؛ و شروع کردند اینها هم به تبع آنها این جور تبلیغات را کردند. و این درست بر عکس آن چیزی است که ادیان، به حسب تاریخ و دین اسلام که تاریخش دیگر نزدیک است به ما، درست بر خلاف آن طور مسائل بود. آنها می‌گفتند ادیان را سلاطین ایجاد کردند برای این که مردم را اینها خواب کنند، و آنها بچاپند و اینها هجمه نکنند؛ اینها قیام نکنند و نهضت نکنند. در صورتی که هر کس تاریخ را ببینند، می‌بیند که ادیان بودند که مردم مستضعف را به ضد سلاطین شوراندند. حضرت موسی، یک شبان با یک عصا، حرکت کرد و فرعون را سرنگون کرد. با همین جمعیت مستضعف - نه این که فرعون موسی را درست کرد برای خواب کردن - موسی مردم را بیدار کرد برای به هم زدن اوضاع او.(2)
لکن در عوض مردم را این طور گفتند که آخوند جماعت اصلش درباری است! اینها برای دربار کار می‌کنند، می‌خواهند سلطنت محفوظ باشد، می‌خواهند دربار باشد. و حال آن که اینها بر خلاف آنها بودند. و درست عکس تبلیغ می‌کردند. چرا؟ برای این که اینها می‌دیدند که دو تا قوّه هست که اگر این دو تا قوّه باقی بماند نمی‌شود اربابهای اینها منافع ایران را ببرند؛ کارشناسهای اینها فهمیده بودند که این دو تا قوّه اگر در ممالک شرق باشد، باید آنها دستشان را از شرق بشویند: یکی قوّه اسلام بود؛ اگر اسلام قدرتش در شرق باشد و قدرت اسلام حکومت کند، نمی‌گذارند که بیایند آنها هر چه ما داریم ببرند و هر چه از نیروهای انسانی و غیر انسانی داریم از بین ببرند؛ یکی هم روحانیت؛ که اگر این طایفه باشند مردم چون با اینها همراه هستند، نمی‌گذارند که آنها به منافعشان برسند. پس این دو تا قدرت باید شکسته بشود: هم قدرت اسلام، و هم قدرت روحانیون. قدرت اسلام را به این که دین افیون جامعه است.(3)
[ما] مواجه هستیم با تبلیغاتی که از آن وقتی که خارجیها راه پیدا کردند به ایران و مطالعات کردند در ایران و خواستند ذخایر ایران را ببرند، شروع به تبلیغاتی کردند که اسلام و روحانیت اسلام را در نظر مردم یک [مطلب] مخالف با زندگی، مخالف با عقل، ارتجاعی، به درد زندگی نخور، از این چیزها [معرفی کنند]؛ با آن تبلیغات دامنه دارشان این تهمتها را زدند که اصل ادیان افیون هستند برای تخدیر مردم؛ و این [را] هم سرمایه‌دارها درست کردند و علمای اسلام هم عمال همین سرمایه دارها هستند و مردم را تخدیر می‌کنند که مردم صدایشان در نیاید، که انقلابی یک وقتی پیدا نشود؛ و این کاری است که [از جانب] مبلغین و آنهایی که اسلام را سدی از برای منافعشان می‌دانستند و علمای اسلام را هم سدی دیگر، این تبلیغات شده است.(4)

راهبردهای تصریحی:

1- دشمن همواره سعی در جدایی مردم از مکتب اسلام و تخریب چهره‌ی روحانیون داشته است.
2- اسلام همواره منافع دشمنان را به خطر انداخته است.
3- دشمنی با اسلام و ادیان الهی در طول تاریخ به خاطر منافع نامشروع مستکبرین، وجود داشته است.

نکته استنباطی:

1- دشمنان همواره اسلام را- که با توده‌های مردم مرتبط بوده است- سدی در راه تحقق اهداف نا مشروع و پلید خود دیده‌اند، لذا در طول تاریخ همیشه با آن مبارزه کرده‌اند.

پی‌نوشت‌ها:

1- صحیفه امام (ره)،ج7، ص 388.
2- صحیفه امام (ره)،ج7، ص 388.
3- صحیفه امام (ره)،ج8، ص 295.
4- صحیفه امام (ره)،ج4، ص 213

منبع مقاله :
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
معنی اسم احمد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم احمد و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اترک و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم اترک و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوریحان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ابوریحان و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
شهرستان رامیان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان رامیان کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه آنچه که باید درباره روستای رادکان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای رادکان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای روئین بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای روئین بدانید
شهرستان رینه کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
شهرستان رینه کجاست؟ از پیش شماره این شهر تا مناطق گردشگری و مشاهیر آن
همه آنچه که باید درباره روستای رندان بدانید
همه آنچه که باید درباره روستای رندان بدانید
استوری شام غریبان / داغ معجر
play_arrow
استوری شام غریبان / داغ معجر
معنی اسم ادنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم ادنا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آروین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم آروین و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم سلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیلدا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فلورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم فلورا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیرسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال
معنی اسم هیرسا و نام های هم آوا با آن + میزان فراوانی در ثبت احوال