برداشتهایی از بیانات امام خمینی(ره)
جای بسی تأسف است که مجلس محترم شورای اسلامی، که اولی به حفظ آبروی جمهوری اسلامی است، و در حال حاضر که جهان استکبار و بستگانشان بر ضد اسلام و مصالح کشور اسلامی کوشش بی وقفه دارند، در نطقهای مجلس ناخودآگاه یا خدای نخواسته با آگاهی و برای اغراض غیر انقلابی کوشش در پخش مطالبی مربوط به دولت و ادارات دولتی میکنند که در پیش شنوندگان بی خبر انعکاس آن، چنان مأیوس کننده است که گویی ادارات دولت اسلامی به طور دسته جمعی مشغول غارت مردم و رشوه گیری و دزدی و مخالفت با توده های ضعیف در کاغذبازی و رفیق بازی و هزاران جنایت دیگر هستند. و هر کس این مسائل را میشنود و بی خبر است گمان میکند نزدیکی به ادارات دولتی بی رشوه دادن وبدون رابطه، غیر مجاز است. و این امر باعث سستی مردم بعضی مناطق کشور در شرکت در نماز جمعه و در جبهه ها شده است، که اخبار آن به این جانب میرسد. آقایان میدانند که اگر در یک اداره بعض اشخاص تخلفاتی داشته باشند و به طور عمومی به کارمندان و ادارات دولتی نسبت ناروایی دهند، ارتکاب معصیت کبیره شده و در پیشگاه خداوند جواب لازم دارد. اگر بعض آقایان تحت تأثیر تبلیغات فاسد قرار گرفتهاند و بدون تحقیق مطالبی آن چنان تند وبی حساب بگویند، با دست خود تیشه به ریشه انقلاب و بالأخره اسلام میزنند.(1)اخیراً یکدفعه انسان میبیند که از داخل و خارج یکصدا، این از کجا پیدا شده که یکصدا در داخل و خارج میکنند که یا به صورت خیرخواهی یا به صورت ارعاب یا با طرح نفاق، که با نفاق کار را انجام بدهند. این نفاق این طور نیست که منحصر به این ملاهای درباری باشد که رساله مینویسند و کتاب مینویسند؛ این نفاق و ایجاد نفاق راجع به آنهایی هم که در خارج و داخل مردم را مأیوس میخواهند بکنند، این نفاق آن هم هست، ایجاد نفاق میکنند دیگر. مأیوس کردن معنایش این است که این جوانهایی که الآن دارند جانفشانی میکنند و با قدرت پیش میروند و قدرتشان عالمگیر شده است الآن، انعکاسش در عالم پیدا شده است، اینها حالا به یاد این افتاده اند که بترسانند اینها را. این جوانهای ما چی میخواهند که اینها آنها را میخواهند از او بترسانند که بهش نمیرسید؟ این جوانهایی که میآیند التماس میکنند که دعا کن من شهید بشوم، این چه میخواهد از خدا که شما او را میترسانید که حالا ول کنید برای این که چه میشود؟ مگر غیر از این است که اینها شهادت میخواهند؟(2)
من معتقدم که شما و همه کسانی که به کاری اشتغال دارید باید دو جهت را مراعات کنید: یکی اتکا به خدا و تلاش برای کسب رضایت او در جهت قطع هر گونه وابستگی این مملکت به اجانب است؛ چون برای جمهوری اسلامی ایران عیب است که دستش پیش دیگران دراز باشد. و دوم این که هیچ گاه از کارها مأیوس نشوید؛ چون همه چیز یکدفعه درست نمی شود و کارهای بزرگ باید بتدریج صورت گیرد و این بستگی به اراده انسان دارد، وقتی انسان اراده کرد به پیش میرود. شما ببینید در همین قضایای انقلاب عدهای میگفتند مگر میشود بدون اسلحه با آنها طرف شد؟ اما وقتی که ملت اراده کرد موفق گردید. و اکنون شما کمرتان را محکم ببندید و آن افکاری که همه کارها را شرق و یا غرب باید انجام بدهد از ذهنتان بیرون کنید و تصمیم بگیرید که همه را خودتان انجام دهید. الحمدالله کشور ما جوانهای با استعداد و کار آمد زیاد دارد و کسی بالای سر آنها نیست که مانند زمان سابق نگذارد آنها در امور تخصصی مداخله کنند، و یا آنها را در حد معمول کارگری نگه دارد. اکنون محیط برای فعالیت شما باز و زیاد است. و من دعا میکنم که شما در این کار بزرگی که بناست انجام بدهید موفق باشید.(3)
شما متوفع نباشید که همین امروز بتوانید طیّاره درست کنید. میگ درست کنید. البته الآن نمی شود، اما مأیوس نباشید از این که میتوانیم درست کنیم. باید بیدار بشوید، بروید دنبال این که آن صنایع پیشرفته را خودتان درست بکنید. وقتی این فکر در یک ملتی پیدا شد و این اراده در یک ملتی پیدا شد، کوشش میکند و دنبال کوشش این مطلب حاصل میشود. یأس از جنود ابلیس است، یعنی شیطانها انسان را به یأس وا میدارند. همین ابلیسهایی که میبینید در طول تاریخ ملتهای ضعیف را مأیوس کردهاند. همینهایی که به ملتهای ضعیف تزریق کردند که ما هیچ نمیدانیم وهیچ نمیتوانیم. همینهایی که به ملتهای ضعیف به واسطه وابستگیشان به خارج گفتند که ما باید غربی باشیم. ما ارتشمان هم باید از غرب برایش یک کسی بیاید. کارخانههایمان هم باید از غرب بیاید راهش بیندازد. ما باید این جنود ابلیس را کنار بزنیم. و امید، که از جنود الله است در خودمان زنده بکنیم. به خودمان امیدوار باشیم، تکیه به اراده خودمان بکنیم. تبع اراده دیگران نباشیم.(4)
باید عرضه کنید کارهایتان را به ملت، و بفهمانید به ملت. اینها افتادند دنبال این مطلب که مأیوس کنند ملت را از این نظام جدید. بگویند حالا هیچ کاری نشده است، هیچ در آن وقت نبوده، حالا هم نیست. باید شما با تبلیغات خودتان، با عَرضه خودتان کارهایی که انجام میدهید، ملت ما باید آن کارهایی که انجام میدهید و ما میبینیم و مهندسین شان، اطبّایشان، دکترهایشان میآیند میروند در همین جهاد سازندگی کار میکنند برای مردم و سازندگی میکنند، لکن چون عَرضه نمی شود دست، آن دسته خائن- آن دستهای که برای دیگران کار میکنند- افتادند به این که «کاری نشده است، هیچ کاری نشده است، این رژیم هم مثل رژیم سابق است.» در صورتی که هیچ شباهتی این جمهوری اسلامی با رژیم سابق، هیچ شاهی ندارد. در رژیم سابق، کسی قدرت حرف زدن نداشت، کسی قدرت انتقاد نداشت. یک کلمه انتقاد با نابودی او تمام میشد. یک قلم که یک نصف سطر در انتقاد مینوشت نابودش میکردند. حالا راه انتقاد باز است، همه میآیند انتقاد میکنند، همه از دولت انتقاد میکنند، همه از هر چیزی که صحیح نیست انتقاد میکنند، ارشاد میکنند.(5)
امروز روزی است که باید تقویت بشود روحیهها، نه تضعیف. شکایت- مجرد شکایت- رفع اشکال نمیکند، عمل باید بشود. باید امروز ما همه مان دست به دست هم بدهیم و به طور قاطع پیش برویم؛ و پیش هم میرویم. یأس نباید ایجاد کرد در ملت.و آقایان، آن طوری که من در روزنامه دیدم از رادیو شنیدم؛ تضعیف کردند روحیه ملت را. حتی شاید من هم یک قدری - فرض کنید- تضعیف شدم! و این مضر بود از آن طرف. آقایان بعضیشان گله کردند و بعضی شان شکایت کردند. بعضی از آن طرف هم، آن آقا که از طرف وزیر کشور... معاون او دیگر زیادتر! کاری کرد که تضعیف شد. باید ما با قاطعیت پیش برویم.(6)
الآن دستهایی، قلمهایی، زبانهایی در کار است که ملت ما را مأیوس کند. اشکالاتی میتراشند و نقل میکنند و مینویسند و میگویند؛ همهاش برای این است که روح یأس در شما، در جوانهای ما. در قشرهای ملت ما ایجاد کنند. اگر روح یأس پیدا بشود در یک جامعهای، آن جامعه سست میشود و اگر سست شد، نمیتواند به پیروزی برسد. آنها هم چون به حسب شناخت روانشناسی خودشان به این جا رسیدهاند که باید این ملت را مأیوس کرد، هر چه بشود، هی میگویند هیچ نشد. همین که تبلیغات و بوقهای تبلیغاتیشان در صدد این است که بگویند خوب، انقلاب شد و هیچکاری نشد. این برای این است که شما را از این انقلاب مأیوس کنند این یک مطلبی است که شیاطین، الهام به اینها کرده که این ملتی که با عزم راسخ خودش یک همچو قدرت بزرگی را شکست، در صورتی که هیچ در دستش نبود و با ایمان راسخ خودش و اجتماع و وحدت کلمه این سد را شکست. آنها یک همچو قدرتی از کشور ما و جوانهای ما دیدند و این خوف درشان پیدا شد که اگر این طور پیش برود، دیگر امکان ندارد که آنها بتوانند باز آن چپاولگری خودشان را اعاده بدهند، پس چه بکنند؟ از طریقهای مختلف شروع کردند به سمپاشی هر جا توانستند عملاً هم خرابکاری کردند، مثل کردستان، خوزستان، این جاها عملاً مشغول به فساد و مَفسَده شدند. چنانچه میدانید اخیراً هم جنایت بزرگی کردند و عدهای از سربازها به شهادت رساندند و همین طور باز جنایت دومی را که اشاره کردید که مرحوم آقای قاضی طباطبایی- رحمه الله - که از دوستان سابق من هستند و سوابق دارم با ایشان، ایشان حبسها رفته است، مجاهدات کرده، تبعیدها شده است. آنها این طور اشخاص را یکی یکی ترور میکنند و منظور این است که مأیوس کنند شما را.(7)
راهبردهای تصریحی:
1. مسؤولین طوری عمل کنند، که از ایجاد یأس در مردم جلوگیری شود.2. هدف دشمن از پخش شایعات، مأیوس ساختن مردم است.
3. کارهای خوب و بزرگی انجام شده که باید آنها را به مردم گفت تا امیدوار شوند و تحت تأثیر تبلیغات سوء قرار نگیرند.
نکات استنباطی:
1. دشمن راهبرد اصلی خود را برای از صحنه به در کردن مردم، ایجاد یأس و ناامیدی در آنان نسبت به نظام جمهوری اسلامی قرار داده است.2. یأس وناامیدی، قدرت اراده و حضور در صحنه را متزلزل و سست می کند و دشمن بدین وسیله می خواهد پشتیبانی مردم از نظام را کمرنگ و زمینه را برای بازگشت خود به کشور فراهم سازد!
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)،ج19،ص421.
2. صحیفه امام (ره)،ج19، صص 227 و 228.
3. صحیفه امام (ره)،ج17،ص 282.
4. صحیفه امام (ره)ج13،ص 536.
5. صحیفه امام (ره)،ج11،صص 8 و 9.
6. صحیفه امام (ره)،ج7،ص 372.
7. صحیفه امام (ره)،ج10،صص 451 و 452.
گرد آوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره)(5)، اصل مردمداری و رعایت مصالح و منافع مردم، تهران: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، چاپ اول