سوء استفاده عاطفی

سوء استفاده هررفتاری است که به قصد ایجاد کنترل وانقیاد یک انسان دیگر انجام می گیرد و می تواند استفاده ازترس ، توهین وتجاوز کلامی یا جسمی را شامل شود .سوء استفاده عاطفی نوعی سوء استفاده است که ماهیتا عاطفی و هیجانی است نه جسمی . سوء استفاده عاطفی هر چیزی را شامل می شود. سوء استفاده کلامی وانتقاد گونه وفنون ظریفتری چون سرزنش ، دستکاری وترشرویی همه مثال هایی از سوءاستفاده عاطفی هستند.
سه‌شنبه، 7 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی
ترجمه : عباس بخشي پور رودسري
منبع:اینترنت
سوء استفاده هررفتاری است که به قصد ایجاد کنترل وانقیاد یک انسان دیگر انجام می گیرد و می تواند استفاده ازترس ، توهین وتجاوز کلامی یا جسمی را شامل شود .سوء استفاده عاطفی نوعی سوء استفاده است که ماهیتا عاطفی و هیجانی است نه جسمی . سوء استفاده عاطفی هر چیزی را شامل می شود. سوء استفاده کلامی وانتقاد گونه وفنون ظریفتری چون سرزنش ، دستکاری وترشرویی همه مثال هایی از سوءاستفاده عاطفی هستند.
سوء استفاده عاطفی مثل شستشوی مغزی است که درآن بطور منظم اعتماد به نفس ، ارزش شخصی ، اعتماد به دریافت های شخصی و خود پنداره افراد تخریب می شود . سوء استفاده عاطفی چه بوسیله زخم زبان وتحقیر مداوم انجام گیرد و چه بوسیله تشر زدن یا تحت عنوان « راهنمایی » ،« آموزش » و « پند » ، نتیجه همیشه یکسان است . درواقع سوء استفاده شونده ، هویت و ارزش شخصی خود را ازدست می دهد .سوء استفاده عاطفی به هسته درونی شخص آسیب وارد می کند ، زخمهایی ایجاد می کند که عمیق ترو مزمن تر ازجراحت های بدنی است.
انواع سوء استفاده عاطفی
سوء استفاده عاطفی اشکال مختلفی دارد. سه الگوی عام رفتار سوء استفاده گرانه عبارتند از : پرخاشگری ، انکار وناچیز شماری
- پرخاشگری
• بد زبانی ، متهم سازی ، سرزنش ، تهدید و دستوردادن ، شکل های پرخاشگرانه معمولا مستقیم وآشکار هستند. مقام بلامنازعی که سوء استفاده کننده ازطریق بی اعتبار ساختن سوء استفاده شونده به دست می آورد تعادل وخود مختاری حاکم برروابط سالم بزرگسالی را ازبین می برد. این الگوی ارتباطی والد- کودک ( که شایعترین شکل سوء استفاده کلامی است ) زمانی به آشکارترین وجه ، خود را نشان می دهد که سوء استفاده کننده وضع وحالت پرخاشگرانه به خود می گیرد.
• سوء استفاده پرخاشگرانه گاه می تواند شکل غیر مستقیم به خود بگیرد و حتی با رفتار«یاری کردن » خلط شود . انتقاد ،نصیحت ، ارائه راه حل ها ، موشکافی ، استنطاق و پرسش ازیک شخص دیگر می تواند تلاشهای صادقانه برای کمک تلقی شود ولی در برخی موارد این رفتارها تلاشی در جهت تحقیر و کنترل یا خوارسازی است نه کمک . سوء استفاده کننده وقتی می گوید « من این را بهتر ازهمه می دانم» درلحن او قضاوت پنهانی است که برای آن موقعیت نامناسب است و در روابط هم سطح ، نابرابری ایجاد می کند.
- انکار
سوء استفاده کننده به منظور تحریف یا تکذیب دریافت های سوء استفاده شونده ازجهان ، بی اعتبار سازی رابه کار می بندد. بی اعتبارسازی وقتی رخ می دهد که سوء استفاده کننده ازقبول واقعیت امتناع می ورزد و آن را نمی پذیرد . برای مثال ، اگر سوء استفاده شونده اظهار دارد که سوء استفاده کننده به او توهین کرده است سوء استفاده کننده مصرانه می گوید « من هرگزاین کار رانکردم » « من نمی دانم تو درباره چه صحبت می کنی » وغیره .
• مضایقه کردن یک شکل دیگر انکار کردن است وشامل امتناع ازشنیدن ، امتناع ازرابطه برقرارکردن وقهر کردن می شود . این شیوه انکار ، گاه «اصلاح ازطریق سکوت » خوانده می شود .
• مقابله کردن زمانی اتفاق می افتد که سوء استفاده کننده شخص تحت سوء استفاده را بخشی ازخود تلقی می کند و هر نظر یا احساسی را که بین آنها تفاوت ایجاد می کند، انکار می کند .
- ناچیز شماری
• ناچیز شماری شکل افراطی انکار است دراین شیوه سوء استفاده کننده حادثه ای را که اتفاق افتاده انکار نمی کند ولی تجربه یا واکنش عاطفی سوء استفاده شونده را درقبال آن حادثه زیرسوال می برد. عباراتی چون « تو بیش از حد حساس هستی » تو خیلی اغراق می کنی » یا « تو ازکاه کوه می سازی » همگی بیان این نکته هستند که عواطف و دریافت های سوء استفاده شونده معیوبند و نباید به آنها اعتماد کرد.
• ناچیز شماری زمانی رخ می دهد که سوءاستفاده کننده می گوید آنچه شما انجام داده اید یا گفته اید ، نامربوط و بی اهمیت است . این فن شکل ظریف ناچیز شماری است.
انکارکردن وناچیز شماری، آسیب زننده هستند این دو روش علاوه بر پایین آوردن عزت نفس ،ایجاد تعارض و نامعتبر ساختن واقعیت ،احساسات و تجارب ، درواقع می توانند دریافت ها وتجربه عاطفی شما رازیرسوال ببرند و بی اعتبار سازند.
درک روابط سوء استفاده گرانه
هیچ کس نمی خواهد دریک رابطه سوء استفاده گرانه قرار گیرد ولی افرادی که ازسوی والدین یا اشخاص مهم دیگر مورد سوء استفاده کلامی قرار می گیرند اغلب خودشان درمقام یک بزرگسال درموقعیت های مشابه ، سوء استفاده گرانه عمل می کنند. اگر والدین برتجارب و هیجانات شما نام بگذارند و درباره رفتارهای شما داوری کنند شما یاد نمی گیرید معیارهای خاص خودتان را شکل دهید ، دیدگاه خاص خودتان را بپرورانید و براحساسات و دریافت های خود متکی باشید درنتیجه وقتی یک سوء استفاده کننده عاطفی در برابر شما شکل وحالت یک کنترل کننده را می گیرد همان احساسات پیشین وحتی آرامش بخش به شما دست می دهد هرچند چنین احساساتی مخرب هستند.
افراد مورد سوء استفاده قرارگرفته اغلب گرفتاراحساساتی چون ناتوانی ، آزار ، ترس وخشم هستند : نکته طنز آمیز این است که سوء استفاده کننده ها هم گرفتار همین احساسات هستند . خود سوء استفاده کننده احتمالا دریک محیط عاطفی سوء استفاده گرانه بار آمده و درچنین محیطی است که آنها سوء استفاده گری را به عنوان شیوه مقابله با احساسات ناتوانی ،آزار ، ترس وخشم خود انتخاب می کنند.درنتیجه سوء استفاده کننده ها به سوی اشخاصی جذب می شوند که خودشان را ناتوان ودرمانده می یابند ،کسانی که یاد نگرفته اند برای احساسات ، دریافت ها یا دیدگاه های خود ارزش قائل شوند ، چنین واکنش هایی به سوء استفاده کننده ها اجازه می دهد تا احساس امنیت وکنترل بیشتری کنند وازمقابله با احساسات ودریافت های خود اجتناب کنند.
نخستین گام به سوی تغییر ، شناسایی الگوی روابط شما مخصوصا با اعضای خانواده وسایر اشخاص مهم است . فقدان صراحت ووضوح درنوع رابطه ای که شما با اشخاص مهم برقرار می کنید می تواند به شیوه های مختلف خود را نشان دهد. برای مثال ،ممکن است در برخی موارد به عنوان یک « سوء استفاده کننده » عمل کنند و دربرخی موارد دیگر به عنوان یک « سوء استفاده شونده » شناختن خود ودرک گذشته خود می تواند از ایجاد مجدد روابط سوء استفاده گرانه درزندگی شما پیشگیری کند.
آیا شما ازخود سوء استفاده می کنید ؟
معمولا به اشخاصی که مطابق انتظار ما رفتار می کنند اجازه ورود به زندگی خود را می دهیم . اگر درخود احساس حقارت واهانت کنیم دوستان یا اشخاصی را درزندگی انتخاب می کنیم که این احساسات را درما برانگیزند .اگر برخورد منفی دیگران را تحمل می کنیم یا با دیگران برخورد منفی می کنیم ،ممکن است با خود نیزبه شیوه یکسان برخورد کنیم . برای اینکه بدانید آیا یک سوء استفاده کننده هستید یا سوء استفاده شونده ، به نحوه رفتار و برخورد با خود توجه کنید. چه چیزهایی به خود می گوئید ؟ آیا افکاری چون « من یک احمقم » یا « هرگز نشده کاری را درست انجام دهم » درذهن شما مسلط هستند؟ عشق ورزیدن به خود ودل نگرانی درباره خود ، عزت نفس را افزایش می دهد وامکان روابط سالم را فراهم می سازد.
حقوق پایه دریک رابطه
اگر شما روابط عاطفی سوء استفاده گرانه داشته اید ایده روشنی درباره رابطه سالم ندارید . نکات زیرحقوق پایه ای است که می باید همیشه در روابط دو سویه و متقابل مدنظر باشند . حق دارید انتظار نیت و رفتار خوب از دیگران داشته باشید . حق دارید مورد حمایت عاطفی قرار بگیرید.
  • حق دارید دیگران به شما گوش فرا دهند واحترام آمیز پاسخ گویند.
  • حق دارید نظر خاصی داشته باشید حتی اگر دوست شما نظر متفاوتی داشته باشد.
  • حق دارید به احساسات وتجربه شما به عنوان امری واقعی نگاه شود.
  • حق دارید بابت هرشوخی ورفتاری بی ادبانه ای ، عذرخواهی صادقانه ای دریافت کنید.
  • حق دارید بابت سوالاتی که می توانید بپرسید پاسخ های روشن ومطلع کننده دریافت کنید .
  • حق دارید به دور ازتهمت وسرزنش زندگی کنید.
  • حق دارید به دورازانتقاد وداوری زندگی کنید.
  • حق دارید درمورد کار وعلایق شما با احترام صحبت شود. حق دارید تشویق شوید.
  • حق دارید به دور ازتهدید عاطفی یا فیزیکی زندگی کنید .
  • حق دارید به دورازخشم ونفرت زندگی کنید .
  • حق دارید با نام وعنوانی که ارزش شما را کاهش می دهد ، خوانده نشوید.
  • حق دارید به جای دستورگرفتن ،احترام آمیز ازشما درخواست شود




  • ارسال نظر
    با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
    متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
    مقالات مرتبط