آب انبار چیست؟

آب اَنبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، بركه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آب‌بندی شده و غالباً ساخته شده در پایین‌تر از سطح زمین كه به منظور ذخیرة آب آشامیدنی
دوشنبه، 26 مرداد 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
آب انبار چیست؟
آب انبار چیست؟

 

نویسندگان:مجید عابدینی
مینا سعیدی
هادی عالم‌زاده





 
آب اَنبار، یا انبار، حوض انبار، حوض، سردابه، بركه، مَصْنَع، مَصْنَعه، منبع و گاه آبدان، آبگیر، تالاب و بَرخ، نوعی مخزن آب سرپوشیده و آب‌بندی شده و غالباً ساخته شده در پایین‌تر از سطح زمین كه به منظور ذخیرة آب آشامیدنی برای ایام كم‌آبی یا پایداری در برابر دشمن در هنگام محاصره شدن و گاه استفاده از آب خنك در تابستان، در شهرها، روستاها، دژها، مسیر راههای كاروان‌رو (در رباطها و كاروانسراها) و در دل كوهها ساخته شده است. این نوع مخازن آب در بیشتر نقاط سرزمین ایران «آب انبار» (دانشنامة ایران و اسلام؛ گلزاری، 53؛ افسر، 219؛ افشار، 1/74، 100، 2/86، 665 ـ669؛ مخلصی، 215، 217، 218؛ آیت الله زادة شیرازی، 30ـ36) و در برخی نقاط چون بیرجند «انبار» (ستوده، مقالة منتشر نشده)، حوض (ابن بلخی، 156؛ شكورزاده، 643؛ افشار، 1/74؛ مخلصی، 213،‌قس: ناصرخسرو، 65، 122)، بركه (ستوده همان؛ نراقی، 158، 303، 304؛ افشار، 1/104، 222، 2/652، 655)، منبع (نراقی، 307) و در دیگر شهرهای ایران با نامهایی چون مُرغِیْ و مُرغِك (در ساوه) وهَوْد، احتمالاً صورتی دیگر از حوض (در خندق و بیابانك) خوانده می‌شود. هلد با استناد به لسترنج نوشته است: «در منابع قدیم اسلامی به زبان عربی ظاهراً واژه‌های اصطخر یا بركه برای منبع یا مخزن سرپوشیدة آب به كار رفته است» (ایرانیكا). چنین سخنی نه در كتاب لسترنج دیده شد و نه در ارجاعات او، و مأخذی دیگر نیز كه واژة اصطخر را برای مخزن سرپوشیدة آب (آب انبار) به كار برده باشد به دست نیامد. اما واژة بركه، چنانكه دیده شد، در منابع فارسی متأخرتر اسلامی دقیقاً به این معنی (آب انبار) بسیار به كار برده شده است. در دیگر سرزمینهای اسلامی نیز به وجود این نوع مخازن با نامهای مَصْنَع (در مصر)، سردابه (در تركمنستان)، خَزّان (در فلسطین)، حوض (در هرات) اشاره شده است (ناصرخسرو، 50، ایرانیكا؛ الموسوعة الفلسطینیة، 2/341؛ مایل هروی، 37).
تاریخچه: انبارهای ذخیرة آب در آغاز گودالهایی بود كه خودبه خود از آب باران و سیلابها پر می‌شد. به تدریج بشر خود به انبار كردن آب در این گودالها پرداخت و سرانجام به ایجاد انبارهای آب در جاهای مورد نیاز خویش دست یازید. با پیشرفت تمدن روشهای ذخیرة آب نیز تكامل یافت. در تمدنهای ایران، مصر و بین‌النهرین آب را در آب‌انبارهای سرپوشیدة غیرقابل نفوذی كه از تبخیر شدن آب و آلودگی آن جلوگیری می‌كرد ذخیره می‌كردند. در كشورهای یونان و روم نیز از این شیوه برای ذخیرة آب استفاده می‌شد (فرشاد، 217ـ 218) و تاریخ ایجاد برخی آب‌انبارها در فلسطین به دوران نَبَطیان باز می‌گردد (الموسوعة الفلسطینیه، 2/341).
در ایران از روزگاران كهن به علت كمبود آب در بخش عمده‌ای از این سرزمین، ارزش و اعتباری بسیار برای اب قائل بودند و ستایشگاههای بزرگی برای نیایش ایزد نگهبان آب، اَناهیتا (ناهید)، برپا داشته بودند (ورجاوند، 3) و آب انبار یكی از ساختمانهایی بود كه از زمانهای بسیار دور برای تأمین و نگهداری آب به ویژه در مناطقی كه به آب دائمی (چشمه و قنات) یا فصلی (باران) متكی بود ابداع شد و توسعه یافت.
یكی از كهن‌ترین نمونه‌های آب انبار در ایران در كنار محوطة چُغازَنبیل، مربوط به هزارة 2ق‌م و دوران شكوفایی تمدن ایلام، به دست آمده است (همو، 2)، ولی این اندازه اطلاعات و مدارك برای بررسی دقیق مصالح، ابزارها، سبك و روشهای معماری آب‌انبارها در این روزگاران كافی نیست؛ با این حال با اتكاء بر این آثار و رواج احداث قنوات، سدها و بندها در دورة اشكانیان و ساسانیان كه می‌تواند بیانگر پیشرفت عمده‌ای در تكنیكهای ساختمانی باشد (ایرانیكا) و با عنایت به این نكته كه معماری این نوع ساختمان جدا از اصول و روشهای ساختمانی دیگر بناها نبوده است، همچنین با توجه به این نكتة مهم كه عناصر و اصول به كار گرفته شده در معماری روزگاران نزدیك به عصر ما، حتی در عصر ما، میراثی از سنتهای كهن معماری این سرزمین است (ویلبر، ص «ژ») می‌توان با احتیاط حدسهایی زد: مثلاً در این دوران ایجاد گنبد بر روی مقاطع مربع در اندازه‌های نسبتاً كوچك مقدور بوده است. از این روی می‌توان تصور كرد كه آب‌انبار در این روزگار با مخازن مكعب شكل و پوششهایی به صورت طاقهای چهارترك ساخته می‌شده است. همچنین با آگاهی از تكنیك ساختن گنبدها روی تُرُنبه‌های ساده (گوشوار) ساختن مخازنی با مقاطع شش و هشت ضلعی ممكن بوده است؛ اما از آنجا كه ایجاد گوشه‌های متع66 در طرح مخازن باعث بروز مشكلاتی از جمله در آب‌بندی و بالارفتن هزینه اجرا می‌شده احتمالاً از این نوع طرحها كمتر استفاده شده است. ماكسیم سیرو احتمال می‌دهد كه آب‌انبارهای استوانه‌ای و ستون‌دار از نواحی مجاور مدیترانه از طریق اسیران جنگی كه در زمان ساسانیان به دست پادشاهان ایران اسیر می‌گردیدند اقتباس شده باشد (ص 234). در دوران حكومت اسلامی تأكید بر مسائل مربوط به بهداشت و طهارت باعث گردید كه ساختن مخازن آب (حوض، آب انبار، خزینة حمامها) به عنوان یك عنصر اساسی در زندگی مسلمانان در مساجد یا در كنار و نزدیك آنها بیش از پیش متداول گردد و با تكامل و توسعة كشاورزی و تجارت در این دوران ساختن آب انبارها در روستاها و در مسیر جاده‌های كاروان‌رو گسترش یابد. همزمان با توسعة اسلام در كشورهای مختلف و گسترش مبادلات فرهنگی به بركت دین و حكومت مركزی واحد، فنون ساختمانی تكامل بسیار یافت. ساختن مخازن استوانه‌ای شكل در این دوران به علت پایین بودن نسبی هزینة ساختمان و مقاومت بیشتر بدنة آن در مقابل فشار آب در ایران رایج شد. شاید تكنیك ساختن گنبدهای دورچین به صورت كروی یا مخروطی نیز از همین دوران و به همین علت در معماری ایران ظاهر شده باشد. در این دوران با پدید آمدن شهرها و محله‌های جدید آب‌انبارها به‌سان عناصر مركزیت دهنده در كنار مساجد، مدارس، بازارها و كاخهای دولتی قرار گرفت. نكتة دیگری كه از نظر تحول طرحهای معماری آب‌انبارها قابل ذكر است ساختن مخازن ستون‌دار به شیوة مغرب زمین برای بالا بردن ظرفیت نگهداری آب در آنها بوده است. پیدایش این فنون در معماری ایران نیز به دلیل نیاز به ایجاد فضاهای وسیع برای اجتماع مردم در یك محل برای عبادت بوده است. ساختن آب انبارهای ستون‌دار امكان می‌داد كه از طاقهای كوتاه برای پوشش مخازن استفاده شود و در نتیجه سقف مخزن همكف زمین قرار گیرد و ایجاد بنای دیگری بر روی آن ممكن گردد. در این دوران به تدریج آب‌انبارها به صورت جزئی از یك مجموعة معماری به هم‌پیوسته در آمد و معمولاً در كنار و همراه با مساجد و مدارس ساخته می‌شد.
نقش حیاتی آب‌انبارها در بافت شهرها، به ویژه در شهرهای حاشیة كویر و منطقه‌های كم‌آب ایران، و تكامل طرح و شیوة ساختمان و بُعد هنری و تزییناتی آنها (به ویژه در سردرها و كتیبه‌های الحاقی بدانها) در دوران اسلامی چنان چشمگیر است كه می‌توان برخی از نمونه‌های این پدیدة معماری را از لحاظ ارزشهای هنری، فرهنگی، فنی و تاریخی همسنگ برخی مساجد بزرگ، كوشكها، مقابر و دیگر آثار هنر معماری ایران اسلامی معرفی كرد و در بسیاری جایها بزرگ‌ترین و چشمگیرترین واحد معماری به شمار آورد، زیرا دیگر بناهای همگانی این نقاط در برابر آنها نمودی ندارد (ورجاوند، 2، 3).
یكی از كهن‌ترین نمونه‌های آب‌انبارهای طاقدار «حوض عضدی» است كه به فرمان عضدالدولة دیلمی (332ـ379ق/944ـ989م) در اصطخر فارس ساخته شد. به گفتة ابن بلخی: «عضدالدوله به ریختگری روی آن دره برآورد مانند سدی عظیم و اندرون آن به صهروج [ساروج] و موم و روغن و... و بعد ماكی كرباس و قیر چند لابرلا در آن گرفتند و اِحكامی كردند كی از آن معظم‌تر نباشد... عمق آن هفده پایه است كی چون یك سال هزار مرد از آن آب خورند یك 1ایه كم شود و در میان حوض بیست ستون كرده‌اند از سنگ و صهروج و بر سر آن، سقف حوض پوشیده» (ص 156). همو به «دیگر حوضهای اب و مصنعها» در اصطخر اشاره كرده است (همانجا؛ مستوفی، 132). از این تاریخ تا دورة صفویان (907ـ 1135ق/1501ـ1723) و پس از آنكه ساختن آب انبار به عنوان كاری پسندیده توسط شاهان و فرمانروایان و نیكوكاران متداول می‌گردد به نمونه‌هایی چند از آب‌انبارها كه تاریخ بنای آنها مشخص است برمی‌خوریم: 1. در شهر مَرو در نزدیك مقبرة محمد بن زید، آب‌انباری مربوط به سده‌های 5 و 6ق/11 و 12م كشف شده است كه مخزنی استوانه‌ای به قطر 1/6 متر دارد و ظاهراً با دو منفذ پنجره مانند تهویه می‌شده است. پوشش آن به جای نمانده یا شاید اصلاً پوششی نداشته است؛ 2. آب‌انبار نزدیك رباط تحملج با گنبدی به قطر 17 متر و ارتفاع 8 متر و گنجایش 000،150 لیتر [؟] كه از مقایسة آجرهای آن می‌توان آن را متعلق به همین سده‌ها دانست (ایرانیكا، به نقل از پوگاچنكُوا، 244، 394)؛ 3. مصنعه‌ای در یزد كه در زمان شاه شجاع (765ـ786ق/1364ـ1384م) همچنان آباد و مورد استفادة اهالی و كاروانیان بوده است (كاتب، ‌47)؛ 4. حوض زَمْزَم در گازرگاه هرات كه ظاهراً به فرمان شاهرخ پسر تیمور (807 ـ850ق/1404ـ1446م) ساخته شده (مایل هروی، 37، 41)؛ 5. تاریخ جدید یزد از آب‌انباری با تاریخ 845ق/1441م و آب‌انباری دیگر با تاریخ 854ق/1450م ذكری به میان آورده است (كاتب، 107، ‌157)؛ 6. آب‌انبار جنك در پشت مسجد جامع یزد متعلق به 878ق/1473م (افشار، 2/654).
به استثنای چند نمونة قدیمی دیگر، بیشتر آب‌انبارهای موجود در ایران مربوط به سده‌های 10 و 11ق/16 و 17م و سده‌های بعدتر است (نك‌ : یادگارهای یزد؛ آثار تاریخی سمنان؛ آثار تاریخی شهرستانهای كاشان و نطنز؛ كرمانشاهان ـ كردستان). در میان این آب‌انبارها برخی از ارزش والای معماری و هنری خاصی برخوردارند، مانند آب‌انبار حاج كاظم در محلة مغلاوك قزوین با گنجایش 000،864،3 لیتر آب، 40 پله، 2 هواكش، سردری زیبا با قوس جناغی بلند، طاقنماهای متعدد و تزیینات كاشی با طرحهای هندسی و خط بنایی (مَعْقِلی) و دیگر ویژگیهای هنری (ورجاوند، 4). اخیراً برای حفظ و نیز به نمایش نهادن این نوع آب‌انبارها در داخل شهرها، از آنها به عنوان سالن غذاخوری (آب‌انبار سیداسماعیل در تهران)، چایخانه، تئاتر و موزه (تعدادی از آب‌انبارهای بندرعباس) استفاده می‌شود.
انواع: آب‌انبارها را می‌توان براساس شكل و طرز ساختمان مخازن و نوع پوشش آنها، عناصر به كار گرفته شده برای تهویه و تبرید آب، نوع دسترسی به مخازن و فضاهای ارتباط دهنده، نحوة آبرسانی به مخازن و همچنین از نظر تزیینات به كار رفته در آنها از یكدیگر متمایز ساخت. از این گذشته آب‌انبارها برحسب خصوصیات منطقه‌ای و سلیقة سازندگان محلی سبكهای مشخصی دارند كه می‌توان آنها را از نظر گونه‌شناسی و سبك‌شناسی نیز بررسی كرد.
آب‌انبارهای خصوصی: آب‌انبارهای خصوصی (در خانه‌های شهری یا روستایی) عموماً در زیر ساختمان یا در زیر سطح حیاط ساخته می‌شوند. مخازن این آب‌انبارها معمولاً مكعب یا مكعب مستطیل‌اند و سقفی مسطح یا گهواره‌ای دارند. در این نوع آب‌انبارها اگر مخزن در زیر حیاط خانه ساخته شده باشد برداشت آب از آنها با دلو و از راه دریچه‌ای كه در سقف یا نزدیك به سقف تعبیه گردیده یا به وسیلة تلمبة دستی انجام می‌گیرد؛ اما چنانچه مخزن در زیر قسمت مسكونی ساخته شده باشد، معمولاً دسترسی به آب از طریق «پاشیر» صورت می‌پذیرد. پاشیر اطاقكی است كوچك كه تقریباً هم سطح با كف مخزن آب ساخته شده با شیری معمولاً برنجی برای استفاده از آب و گودالی كوچك (چاله‌ای) در زیر شیر كه فاضلاب را به چاه یا چاهكی منتقل می‌سازد و پلكانی كه حیاط را به فضای پاشیر مرتبط می‌كند. این مخازن عموماً یك هواكش یا بادگیر برای تهویه دارند كه تا بام خانه امتداد می‌یابد. گنجایش برخی از این آب‌انبارها برای تأمین آب مصرفی سه یا چهار سال یك خانه كافی است (سیرو، 224).
آب‌انبارهای عمومی: آب‌انبارهای عمومی در بیشتر جاها بناهای چشمدیر و بزرگی‌اند و سازندگان آنها پادشاهان، حكام، والیان یا مردان نیكوكار محلی بوده‌اند كه هزینة آنها را از بیت‌المال یا از اموال خویش پرداخته‌اند و برای استفادة عمومی در شهرها،‌روستاها، دژها، بیابانها و در میان راهها وقف یا واگذار كرده‌اند:
آب‌انبارهای شهری: معمولاً در مراكز محله‌های شهرها، در كنار اماكن مذهبی، آموزشی، رفاهی و تجاری ساخته می‌شدند. نمونه‌های بازماندة این آب‌انبارها نشان می‌دهند كه اینها نسبت به انواع دیگر دارای ظرفیت بیشتری بوده و می‌توانسته‌اند نیاز محلات پرجمعیت شهری را برای ماهها تأمین كنند. اهمیت حیاتی این بناها برای شهرها موجب می‌شد كه در انتخاب نوع مصالح و كیفیت ساختمان آنها بسیار دقت شود و افزون بر بخشها و اجزاءِ ضروری، جلوخانهای بزرگ، سردر و كتیبه و هشتی، پله‌های پهن، بادگیرهای بلند و همچنین تزیینات گوناگون برای آنها طرح و تعبیه گردد. از جمله معروف‌ترین آب‌انبارها در تهران: آب‌انبار میدان سیداسماعیل، معیر، صاحب دیوان، بابانوذر، یوزباشی، سیدولی، امام‌زاده یحیی، رضاقلی خان، چهل تن و كوچة غریبان؛ در سمنان: آب‌انبار قلی و سرخه؛ در قزوین: آب‌انبار حاج كاظم و سردار؛ در مشهد: حوض لقمان، حوض میرزا ناظر، بالا كوچه و چهل پایه؛ در كاشان: آب‌انبار سید حسین صباغ و خان؛ در نائین: آب‌انبار مُصَلّی؛ در یزد: آب‌انبارهای مصلّی، عتیق بزرگ و كوچك؛ و در بیرجند: آب‌انبار حاجی ملك و عَمه‌عَمه (به فتح عین بدون تشدید) را می‌توان نام برد (ستوده، مقالة منتشر نشده).
آب‌انبارهای روستایی: عموماً در میدانهای مركزی روستاها ساخته می‌شدند با معماری بسیار ساده و مصالح موجود در محل و بیشتر فاقد تزیینات و پیرایه‌ها. طرح مخازن این آب‌انبارها بیشتر استوانه‌ای است. از نمونه‌ةای مطالعه شدة آب‌انبارهای روستایی، آب‌انبار حاج سید حسین در آبادی خِتْك (خِدْك یا خَویدَك) و آب‌انبار دو راه در آبادی رحمت‌آباد در استان یزد (افشار، 1/222، 2/85 ـ86) را می‌توان ذكر كرد.
آب‌انبارهای قلعه‌ای: بسیار ساده و اغلب به صورت حوضهای سرپوشیده‌اند. مخزن آنها نسبتاً كوچك و عمیق است كه به شكل چاهی مربع در قسمت مركزی قلعه ساخته شده. برخی از آنها به نحوی با مجموعة بناهای قلعه تركیب شده كه می‌توان آب باران را كه بر روی بامها و صحن قلعه روان می‌شود،‌ جمع‌آوری و در داخل انبار ذخیره كرد. آب‌انبار قلعة حسام‌آبادِ اسدآباد همدان (گلزاری، 91) و آب‌انبارهای قلعة گرماورِ سمام (ستوده، از آستارا تا استارباد، 2/340) به ویژه آب‌انباری مدور، كنده شده در سنگ خارا، با پلكانی سنگی كه همة رشتة پلكان نیز یكپارچه از سنگ بدنة جدارِ درونیِ آب‌انبار تراشیده شده، واقع در شهرك لافت جزیرة قشم، و نیز آب‌انباری كه با 33 ستون سنگی و به ساروج اندوده به وضعی غریب در طبقة دوم بنایی در جزیرة هرمز ساخته شده قابل ذكرند (اقتداری، 695، 733ـ734، 764ـ 765، 769ـ770، 773). معماری آب‌انبارهای داخل كاروانسراها را می‌توان تأثیر گرفته از آب‌انبارهای قلعه‌ای دانست و در این گروه مطالعه كرد. اینها معمولاً به صورت حوضهایی سرپوشیده، در میان حیاط و بر روی محورهای اصلی كاروانسرا ساخته شده‌اند با مخازنی نسبتاً كوچك و كم‌عمق. روی طاق این مخازن كاملاً مسطح است كه از آن برای بارگیری كاروانها استفاده می‌شده است (سیرو، 229).
آب‌انبارهای میان‌راهی: كه غالباً در مسیر جاده‌های كاروان‌رو، در كنار كاروانسراها ساخته شده‌اند، مخازنی استوانه‌ای و پوششی گنبدی دارند. در برخی از آنها اطاقها و كلاه‌فرنگیهایی بر روی آب‌انبار برای استراحت مسافران و خواندن نماز ساخته شده است. از نمونه آب‌انبارهای میان‌راهی آب‌انبارهای حوض بلند و زیرِ زیراب بر سر راه یزد به مشهد، آب‌انبار حاجی حسین عطار در جادة قدیم یزد به تهران و آب‌انبار بُرِسّه یا بُرَسته در نزدیك تفت را می‌توان نام برد (افشار، 1/187، 407، 2/44).
آب‌انبارهای بیابانی: عموماً در میان بیابانهای خشك به منظور سیراب كردن دامها ساخته شده‌اند. مخازن اینها عموماً چهارگوش ساخته شده و دیوارهایشان تا حدود 2 متر یا بیشتر از سطح زمین بالا آمده و به صورت اطاقكی روی آنها سقف زده شده است. در مورد این گروه آب‌انبارها مطالعة زیادی نشده است.
شیوة ساختمان و مصالح: مخازن آب‌انبارها با توجه به بزرگی و كوچكی آنها به دو صورت ستون‌دار و بی‌ستون و با مقاطع مربع، مربع مستطیل، هشت ضلعی و دایره ساخته شده‌اند. ظرفیت متوسط آب‌انبارهای موجود در حدود 500،1 مـ 3 و قطر دهانة آنها در حدود 15 متر است. گنجایش آب‌انبارهای ستون‌دار گاه بالغ بر 000،3 مـ 3 و گاه بیشتر می‌شود (سیرو، 231، 233).
مخازن آب‌انبارهای كوهستانی را با قلم و چكش در دل سنگ كنده و سقف آنها را با طاق ضربی پوشانده‌اند. گاهی نیز قسمتی از طاق،‌سنگ طبیعی كوه است كه زیر آن را هلالی با قلم تراشیده و بقیه را با آجر سقف‌ زده و به یكدیگر متصل كرده‌اند، مانند آب‌انبارهای عظیم گرد كوه دامغان (ستوده، مقالة منتشر نشده)، اما برای گودبرداری و ساختن مخازنی كه در زمین نرم و در دشتها ساخته شده در ایران از دو روش استفاده گردیده است. شیوة رایج، گودبرداری كامل و روش دیگر كه نسبتاً ساده‌تر و كم‌خرج‌تر است «ریخته‌ای» نام دارد.
1. گودبرداری كامل: در این روش پس از گودبرداری جای مخزن اصلی تا عمق پیش‌بینی شده، كف آن را شفته آهك می‌ریزند و پس از سقف شدن كف، به چیدن دیوارهای مخزن با آجر یا سنگ می‌پردازند. برای استحكام بیشتر و غیرقابل نفوذ شدن مخازن از آجرهای خوب پخته شده استفاده می‌كنند و آنها را معمولاً قبل از به كار بردن در آب می‌زنند (زنجاب كردن) و در برخی جاها در محلول آب ‌آهك فرو می‌برند. ملاط آجرها یا سنگها نیز شفته آهك (ماسه آهك) است. پس از آنكه طاق را با آجر و گچ یا خشت و گچ یا سنگ و گچ زدند كف و بدنه را ساروج می‌كنند. غالباً آب‌انبارهای بزرگ‌تر را با لایة مضاعفی از آجر و لایة دیگری از ساروج، با تركیبی اندك متفاوت، می‌پوشانند. آب‌انبارهای كوچك كاروانسراها معمولاً با گنبدی از قلوه‌سنگهای ورقه شده پوشیده می‌شوند، این قلوه‌سنگها مانند آجر روی هم قرار می‌گیرند و بال می‌روند؛ ولی آب‌انبارهای بزرگ همیشه طاقی از گنبد دارند (سیرو، 227). بركه‌های بسیاری در حاشیة خلیج‌فارس با سنگ ساخته شده و طاق آنها را نیز با سنگ زده‌اند، مانند بركة كاكا، طلایی، خَرَكی، شیخ، نیریز، شاكو و شكری در بندر لنگه؛ بركة رئیس حسن، گله‌داری، عباس و بهزاد در بندعباس كه قابل ذكرند. مصالح ساختمانی بركه‌های حاشیة جنوبی فارس و كرمان آجر و خشت است، بیشتر مخازن با آجر و بیشتر سقفها با خشت ساخته شده تا از انتقال حرارت به سطح آب جلوگیری شود (ستوده، مقالة منتشر نشده).
2. روش ریخته‌ای: در این روش جای دیوارهای مخزن را به عرض معین و عمقی كه آب‌انبار در پایان كار باید داشته باشد گودبرداری می‌كنند و داخل آن را تا نزدیك سطح زمین (درست مانند پی‌سازی در ساختمانها) شفته آهك می‌ریزند و یكی دو هفته آن را رها می‌كنند تا اُفت لازم را بكند و كمی خشك و سفت شود. سپس محوطة میان این دیوارهای شفته‌ای را كه خاك بكر و جای مخزن اصلی است گودبرداری می‌كنند و آنگاه به ساختن كف و ساروج كردن بدنة مخزن می‌پردازند. در پاره‌ای جایها دیده شده كه پس از‌ آماده شدن دیوارها و پیش از گودبرداری قسمت داخل دیوارها، به زدن سقف پرداخته‌اند، زیرا چوب بست كردن داخل آب‌انبار برای زدن سقف مخازن آب‌انبارهای بزرگ با توجه به اندازة ابعاد آنها ساختن تعدادی ستون یا جرز در داخل مخزن ضروری است. نمونه‌های این ستونها و جرزها را در آب‌انبارهای ستون‌دار كاروانسرای مادرشاه، همچنین آب‌انبارهای حاكم هارون (با چهار جرز) و حاجی سید حسین صباغ در كاشان می‌توان دید (شكل صفحه مقابل؛ سیرو، 229ـ232).
آب‌انبارهای عمومی را غالباً با طاق و گنبد می‌پوشانند و عموماً پوشش آب‌انبارهای بزرگ نیم كره و در برخی مناطق تخم‌مرغی، مخروطی یا نزدیك به مخروط است و شیوة معمول طاق‌زنی به صورت دورچین. با این روش می‌توان دهانه‌های تا حدود 20 متر و كمی بیشتر را پوشاند. گاه دهانة مخزن آن قدر بزرگ بوده كه زدن گنبد بر آن غیرممكن می‌شده مانند بركة كَل (كچل) در كَراشِ لار كه دو سه بار گنبدی كه بر آن ساختند فروریخت و هنوز بی‌گنبد و كَل برجای است (ستوده، مقالة منتشر نشده).
آب رسانی: آب‌انبارهایی كه در مناطق كوهستانی، كوهپایه‌ها و دشتها نزدیك به چشمه‌ها یا مظهر قناتها ساخته شده‌اند به وسیلة مجرایی كه از مظهر قنات یا چشمه به مخازن می‌پیوندد پر می‌شوند.
در بیشتر جایها كوشش می‌شود آب از طریق مجراهای زیرزمینی یا تنبوشه‌ای به مخازن هدایت گردد. گاهی طول مسیر تنبوشه‌گذاری شده به چندین كیلومتر می‌رسد، مثلاً آب‌انبارهای عظیم گرد كوه دامغان از آب چشمة پیخار كه در دو فرسنگی قلعه واقع بود پر می‌شد (ستوده، مقالة منتشر نشده). آب‌رسانی معمولاً در زمستان و پیش از جاری شدن سیل انجام می‌شود و حجم آب به وسیلة دریچه‌ای ویژه كه در مسیر جریان آب قرار می‌گیرد تعیین می‌گردد. بیشتر آب‌انبارهای كنار راههای كاروانی از سیلابهای بهاری رودخانه‌ةای نزدیك به آنها پر می‌شود: خاكریزهای مورب در بستر رودخانه در هنگام خشكی می‌سازند و آب گرد آمده در پشت خاكریزها را به مجرایی كه به آب‌انبار می‌پیوندد هدایت می‌كنند. بعضی از این مخازن یك مجرای خروجی در مقابل مجرای ورودی دارند كه مازاد آب را از آب‌انبار به بیرون هدایت می‌كند. اگر مجرای خروجی كشش كافی نداشته باشد، آب در پشت خاكریز جمع می‌شود و پس از شكستن آن در بستر اصلی رودخانه جریان می‌یابد. در منطقة تایباد، سیلاب ابتدا به یك حوضچه وارد می‌شود و پس از آنكه رسوباتِ آن تا اندازه‌ای ته‌نشین شد سر آب آن را به حوض انبارها می‌اندازند. در این صورت برداشت آب ابتدا از این حوضچه صورت می‌گیرد. در نواحی جنوبی ایران جویهای متعدد كوچكی در مسیر سیلابها ساخته می‌شود. آب باران در این جویها گرد می‌آید و به یك جوی بزرگ‌تر كه به آب‌انبار می‌پیوندد هدایت می‌شود. گاه در این مناطق سه چهار بركة نزدیك به هم به وسیلة نهری به یكدیگر متصل شده است تا اگر آب از یكی سرریز كند به دیگری وارد شود. این نوع آب‌رسانی گاه در مناطق كوهستانی نیز انجام می‌گیرد (ستوده، مقالة منتشر نشده؛ بامداد، 24).
آب‌برداری: برخی از آب‌انبارهای خصوصی و بیشتر آب‌انبارهای عمومی دارای «پاشیر»اند (نك‌ : آب‌انبارهای خصوصی، همین مقاله). آب‌انبارهای عمومی بزرگ گاه بیش از یك شیر و چند چالة فاضلاب دارند. پاشیر به وسیلة پلكانهای آجری یا سنگی به سطح زمین مرتبط می‌شود. بلندی و درازا و پهنای هر پله و شیب و بلندی سقف پلكانها و همچنین نوع سقف آنها (جناغی یا گهواره‌ای) در آب‌انبارها متفاوت است. اندازة پله‌ها گاه حتی در یك آب‌انبار یك اندازه نیست، مانند آب‌انبار شیخ‌علی خان در بازار اسدآباد (گلزاری، 53). پلكان همیشه در محور مخزن آب‌انبار واقع نیست و بستگی به وضع آب‌انبار دارد، ولی همیشه از مدخل تا پاشیر مستقیم ساخته می‌شود تا نور كافی به پاشیر برسد (سیرو، 288). برخی از آب‌انبارهای بزرگ دارای دو پلكان جداگانه‌اند تا رفت و آمد از آنها به آسانی انجام گیرد. در آب‌انبار روستای رحمت‌آباد یزد یكی از دو پلكان برای استفادة مسلمانان و دیگری ویژة زردشتیان بوده است (افشار، 2/86)؛ گاهی نیز یكی از دو راه پله خصوصی و دیگری عمومی است، مانند آب‌انبار مصلی در نائین كه پلكانی اختصاصی در داخل باغ و پلكانی دیگر برای عموم در خارج از باغ دارد (توسلی، 91).
مدخل پلة پاشیر در برخی از آب‌انبارها بسیار زیبا ساخته شده است، تا آنجا كه عامل اصلی زیبایی مجموعه بناهای اطراف خود می‌گردد، مانند مدخل زیبای آب‌انبار میدان حسینیه در افوشته (از دیههای نطنز) كه در وضع فعلی مؤثرترین عامل تزیینی میدان است.
برخی از آب‌انبارهای عمومی ــ بی‌توجه به بهداشت ــ فاقد پاشیرند و پلكانی در داخل مخزن آب، از سطح زمین تا كف آن، ساخته شده است و مستقیماً می‌توان از مخزن آب برداشت. به تدریج با مصرف آب و پایین رفتن سطح آن، پله‌های بیشتری از زیر آب آشكار می‌گردد، مانند آب انبارهای حسینیه‌های زواره (آیت‌الله زادة شیرازی، 34) و كَراش و دهكده‌های آن؛ داخل مخازن بركه‌ةای این ناحیه نیز پلكان چهار گوشة‌كوچك تا كف بركه ساخته شده كه در محل به آنها «پاكُنه» می‌گویند (ستوده، مقالة منتشر نشده). نوعی دیگر از آب انبارهای عمومی كه معمولاً گنجایش كمی دارند، فاقد هرگونه پله‌اند و از طریق دریچه‌ای، مانند دهانة چاه، كه مستقیماً به مخزن متصل است با دلو از آنها آب برمی‌دارند. این گونه مخازن در طبس و محمدیة نائین و برخی شهرهای كویری دیده می‌شود (همو؛ آیت‌الله زادة شیرازی، 134).
بادگیرها: برای سالم و خنك نگهداشتن آب در آب‌انبارها تدابیرِ معماری چندی اعمال می‌گردد: 1. مخازن پائین‌تر از سطح زمین ساخته می‌شود؛ 2. دیوارهای آنها را قطور می‌سازند؛ 3. بادگیرهایی بر حاشیة طاق و روی دیوارها تعبیه می‌كنند. این بادگیرها كه در نواحی كویری و جنوب ایران بسیار بلند، بزرگ، گاه با شكوه و به شكل استوانه، مكعب، منشورهای هشت ضلعی یا خرطومی ساخته می‌شوند، نقش اصلی خنك كردن مخازن آب و نیز منازل را به عهده دارند. قسمت بالای بادگیرها پنجره‌هایی به شكلهای گوناگون دارد و در سراسر داخل این پنجره‌ها از بالا به پایین تیغه‌های نازكی قضای داخلی بادگیر را به بخشهای متعدد عمودی تقسیم می‌كند (سیرو، 228؛ بهادری، 20). بدین‌سان كم‌ترین نسیمی از هر سوی بوزد به وسیلة این تیغه‌ها به پایین و به سطح آب مخزن راه می‌یابد و پس از برخورد با آب، هوای گرم شدة زیر سقف را از راه بادگیرهای دیگر یا دریچة بالای گنبد (هواكش) به بیرون از مخزن می‌راند (نك‌ : شكلِ ص 59 نشریة فنی؛ توسلی،‌92). افزون بر این، تهویة بادگیرها زمینة تجزیة مواد ارگانیك را توسط برخی از میكروارگانیسمها فراهم می‌سازد. انداختن ماهیهایی در آب مخزن نیز به از میان برداشتن تخم آفات كمك می‌كند (سیرو، 228). ارتفاع و تعداد بادگیر بستگی به بزرگی و كوچكی و اهمیت آب‌انبارها دارد. آب‌انبارهای مهم معمولاً 2 بادگیر دارند. آب‌انبار مصلای نائین دارای 3 بادگیر است: 2 بادگیر هوا را به داخل می‌كشند و بادگیر دیگر كه در محور مخزن قرار گرفته هوای سطح آب را به خارج می‌راند. آب‌انبارهایی با 4 بادگیر نیز وجود دارد. بادگیرهای آب‌انبار شش بادگیرة یزد واقع در خیابان كرمان، محلة شش بادگیری، با 12 متر ارتفاع نمونه‌ای ممتاز به شمار می‌آید (نك‌ : افشار، 2/667؛ بهادری، 21).
مآخذ: آیت‌الله زادة شیرازی، باقر، «آب‌انبارهای حاشیة كویر»، مجلة باستان‌شناسی و هنر ایران، شم‌ 5، تهران، وزارت فرهنگ و هنر، 1349ش؛ ابن بلخی، فارس‌نامه، به كوشش گای لسترنج و رینولد الن نیكلسون، لندن، گیب، 1921م؛ افسر، كرامت‌الله، تاریخ بافت قدیمی شیراز، شم‌ 105، تهران، انجمن آثار ملی، 1353ش؛ افشار، ایرج، یادگارهای یزد، تهران،‌ انجمن آثار ملی، ج 1، 1348ش، ج 2، ‌1354ش؛ اقتداری، احمد، آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج‌فارس و دریای عمان، تهران، انجمن آثار ملی، 1348ش؛ ایرانیكا؛ بامداد، مهدی، آثار تاریخی كلات و سرخس، تهران،‌ انجمن آثار ملی، شم‌ 30، 1344ش؛ بهادری، مهدی، «سیستمهای تبرید در معماری كویری ایران»، ترجمه و تلخیص مسعود مدیری آثاری، نشریة فنی و علمی علوم مهندسی، شم‌ 5، تهران،‌1360ش، ص 58 ـ64؛ بهروزی، علی نقی، بناهای تاریخی و آثار هنری جلگة شیراز، تهران، ادارة كل فرهنگ و هنر استان فارس، 1354ش، ص 140ـ141؛ توسلی، محمود، ساخت شهر و معماری در اقلیم گرم و خشك ایران، تهران، مركز تحقیقات ساختمان و مسكن،‌1353ش؛ حسینی یزدی، ركن‌الدین، جامع‌الخیرات، تهران، 1341ش، ص 28؛ دانشنامة ایران و اسلام؛ رضا، عنایت‌الله و دیگران، آب و فن آبیاری در ایران باستان، تهران، وزارت آب و برق، ص 181ـ183؛ ستوده، منوچهر، از آستارا تا استارباد، تهران، انجمن آثار ملی، 1351ش؛ همو، مقالة منتشر نشده؛ سیرو، ماكسیم، كاروانسراهای ایران و ساختمانهای كوچك میان راهها، ترجمة عیسی بهنام، تهران، سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، 1349ش؛ شكورزاده، ابراهیم، عقاید و رسوم مردم خراسان، تهران، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، 1363ش؛ فرشاد، مهدی، تاریخ مهندسی در ایران، تهران، نشر بلخ، 1362ش؛ كاتب، احمد بن حسین، تاریخ جدید یزد، به كوشش ایرج افشار، تهران،‌ فرهنگ ایران زمین،‌ 1357ش؛ گلریز، محمدعلی، مینودر یا باب‌الجنة قزوین، دانشگاه تهران، 1337ش، ص 276ـ279؛ گلزاری، مسعود، كرمانشاهان ـ كردستان، تهران، انجمن آثار ملی، 1357ش، شم‌ 147؛ لسترنج، گای، سرزمینهای خلافت شرقی، ترجمة محمود عرفان، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1337ش؛ لغت‌نامة دهخدا، ذیل آبدان، آبگیر، تالاب، برخ؛ لغتنامة فارسی؛ مایل هروی، غلامرضا، «بركه‌های هرات»، مجلة آریانا، كابل، قوس و جدی 1350ق؛ مخلصی، محمدعلی، آثار تاریخی سمنان، تهران، 1356ش؛ مستوفی، حمدالله، نزهةالقلوب، به كوشش گای لسترنج، لیدن، ‌1915م؛ الموسوعة الفلسطینیة؛ ناصرخسرو، ابومعین، سفرنامه، به كوشش محمد دبیرسیاقی، تهران، انجمن آثار ملی، 1354ش؛ نراقی، حسن، آثار تاریخی شهرستانهای كاشان و نطنز، تهران، انجمن آثار ملی، 1363ش؛ ورجاوند، پرویز، «نقش و اهمیت بركه‌ها و آب‌انبارها در بافت شهرهای ایران»، هنر و مردم، شم‌ 168، تهران، 1357ش، ص 5 ـ6؛ ویلبر، دونالد، معماری اسلامی ایران در دورة ایلخانان، ترجمة عبدالله فریار، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1346ش.
منبع مقاله :
دانشنامه ی جهان اسلام، زیر نظر سید مصطفی میرسلیم، تهران، بنیاد دائره المعارف اسلامی، نشر کتاب مرجع، چاپ سوم، 1386



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط