گرد آورنده: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
اگر یک مملکتی بخواهد مستقل باشد، اوّل شرط این است که احتیاج نداشته باشد به غیر، اگر احتیاج داشت که نمیتواند مستقل باشد. احتیاج، خودش یک بستگی [سیاسی] است. اگر یک روزی آن کسی که ما به او محتاج - فرض کنید - باشیم، یک روزی جلویش را بگیرد، خوب ما باید تسلیمش بشویم. ما باید کاری بکنیم که مستقل بشویم. کاری بکنیم که محتاج نباشیم؛ این هم به این است که دانشگاهی بنایش را بر این بگذارد که در دانشگاه خودش کاری بکند که آن مقداری که مملکت خودش محتاج [است] بتواند آن مقدار را درست بکند. عار است برای یک مملکتی که خارج از طب او استفاده کرده، حالا هرکس هرچه میشود از اینجا پا شود برود به لندن پیش دشمنهای ما. پیش آنکه الآن دشمن ما را در آنجا دارد حفاظت میکند؛ امریکا. پیش آنکه دشمن بزرگ ما را دارد حمایت میکند و پشتیبانی از او میکند و توطئهگری میکند. عار است برای ما که مریضهای ما بروند در یک چنین مملکتی که آنطور هستند. ما باید اطبّایمان در خود مملکت تربیت بشوند، مأیوس نباشند از اینکه ما نمیتوانیم، اینقدر خودشان را نبازند. پیش هم هِی میگفتند نمیشود با این قدرتها، نمیشود با این قدرتها در افتاد، بیایید بسازیم، بیایید بسازیم. لکن شما دیدید وقتی ملّت خواست، شد. وقت یک ملّتی یک چیزی را میخواهد، میشود، خدا همراهش است. همانطوری که آن وقت میگفتند نمیشود این قدرت را به هم زد، و شما عمل کردید و شد، حالا هم که میگویند ما نمیتوانیم مثلاً خودکفا بشویم راجع به چیزها. نخیر، میتوانیم، و باید همّت کنیم و بشویم. (1)باید طبیب از خود ما باشد، مهندس از خود ما باشد، همه چیز از خود ما باشد. احتیاج به این نداشته باشیم که ما از خارج وارد کنیم؛ مغز از خارج وارد کنیم. ما خودمان باید دارای مغز صحیح باشیم. این مغزهایی هم که میگذارند میروند اینها هم به درد ما نمیخورند. خودتان باید حالا از اوّل بسازید خودتان را، برای اینکه کشور خودتان را خودتان اداره بکنید. خیلی هم دنبال این نباشید که حالایی که دارید کار میکنید، خیر، باید حتماً همه ادارات هم با شما همراهی بکنند. شما برای خدا کار میکنید. البته آنها [هم] باید این کار را بکنند. لکن اگر یک وقتی یک لنگی پیدا شد، هیچ ابداً خوف به خودتان راه ندهید و یأس به خودتان راه ندهید.
خودتان قدرتمندید، خودتان میتوانید عمل بکنید. (2)
لکن همه با هم مجتمعاً این اراده را بکنیم تا کار انجام بگیرد. آنهایی که در ارتش هستند، در قوای مسلّح هستند، با هم هماهنگ باشند، و با هم بخواهند که ارتششان قوی باشد، و ارتششان قوای مسلّحهشان را خودشان اداره کنند و میتوانند و میبینید که توانستند و میتوانند و آنهایی که در کارخانهها هستند و در کارگاهها هستند و در امور صنعتی هستند، خودشان بگویند ما خودشان میکنیم و میتوانیم. امید در خودتان ایجاد کنید. نویسندههای ما، گویندگان ما همهشان دنبال این باشند که به این ملّت امید بدهند. مأیوس نکنند ملّت را. بگویند توانا هستیم. نگویند ناتوان هستیم. بگویند خودمان میتوانیم و واقع همینطور است، میتوانیم. اراده باید بکنیم.
نویسندههای ما بهترین خدمتشان امروز این است که این ملّتی که ایستاده در مقابل شرق و غرب و نمیخواهد تحت نظام شرق یا نظام غرب باشد، امید به آنها بدهند که میتوانید تا آخر وابسته به شرق و غرب نباشید. اگر این نویسندهها، این گویندهها به جای اینکه به هم اشکالتراشی بکنند، به جای اینکه به جان هم بریزند، با هم امید در ملت ایجاد کنند. اطمینان در ملّت ایجاد کنند. استقلال روحی در ملّت ایجاد کنند. اگر این خدمت را این رسانههای گروهی، این مطبوعات، این نویسندگان، این گویندگان، این اطمینان را در ملّت ایجاد کنند ما تا آخر پیروز هستیم و حیف است که یک ملّتی که ایستاده و خون جوانان خودش را داده و همه چیزش را فدای اسلام و استقلال کشورش کرده ماها که گوینده هستیم، نویسنده هستیم، آنهایی که در مطبوعات چیز مینویسند، در رادیو و تلویزیون صحبت میکنند، حیف است که اینها توجّه به این معنا نداشته باشند که باید این ملّت را امیدوار کرد و باید مطمئن کرد ملّت را. (3)
اطمینان داشته باشید که اگر بخواهید میشود و اگر بیدار بشوید میخواهید. شما بیدار بشوید و بفهمید این معنا را که نژاد ژِرمَن از نژاد آریا بالاتر نیست. و غربیها از ما بالاتر نیستند، زودتر کار راه انداختند. مشغول بشوید و کار را انجام بدهید. ژاپن همین معنا را مبتلا بود و بعد بیدار شد و اراده کرد و شد یک مملکت صنعتی که الآن صنعت او مقابله میکند با امریکا.
هندوستان بیدار شد با اینکه از همین نژادهایی بود که غیرعربی بودند و غیر آلمانی و غیر ژرمنی بودند که آنها میگفتند اینها ابَر هستند و اینها نمیتوانند، وقتی ملّتشان خواست شد، شما هم بخواهید میشود. خواستید که سلطنت جائر پهلوی نباشد و شد و از بین رفت. خواستید که قدرتهای دیگر بر شما و بر ذخایر شما سلطه نداشته باشند، همینطور شد و الآن سلطه ندارند. (4)
راهبردهای تصریحی:
1- ملّت در هیچ بخشی نباید احساس خودکمبینی داشته باشد.2- با اینکه سالیان سال این ملّت تحقیر شده است ولی اگر بخواهد میتواند کارهای بزرگ انجام دهد.
3- تمام قشرهای مؤثر در جامعه از نویسندگان و گویندگان باید القای توانستن در ملّت بکنند و این یک واقعیت است.
نکته استنباطی:
1- دشمن در طول سالهای متمادی با القای یأس و ناکارآمدی در جامعه درصدد بوده است تا تمام شریان حیاتی جامعه را در دست بگیرد، اکنون هم تلاش میکند تا از روی پای خود ایستادن و تواناییهای ملت جلوگیری کند.پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج 10، صص 443 و 444.
2. صحیفه امام (ره)، ج 10، ص 444.
3. صحیفه امام (ره)، ج 13، صص 536 و 537.
4. صحیفه امام (ره)، ج 13، صص 537 و 538.
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (11)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/ج