گردآورنده: موسسه فرهنگی هنری قدر ولایت
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
الآن دستهایی در كار است كه میخواهند این رمز را از دست ما بگیرند، دستهای زیاد، دستهایی كه مع الاسف اغفال كردهاند دوستان ما را؛ نه همان دشمنها، دوستان را هم اغفال كردهاند؛ و دارند بذر نفاق و جدایی را در این مملكت پخش میكنند. این مملكتی كه از مركز تا سرحدّات همهجا یك كلمه میگفتند، میگفتند:«جمهوری اسلامی». یك كلمه مقدمه او بود؛ میگفتند كه این رژیم نه، از مركز این بود تا سرحدّات، از هر طرف بروی، هرجا میرفتی، همین كلمه بود. فهمیدند آنهایی كه میخواهند غارت كنند ما را كه رمز پیروزی ما این وحدت كلمه بود و مقصد، یك مقصد بودن، هركس یك طرف نمی كشید، همه یك چیز میگفتند، همه میگفتند « جمهوری اسلامی». حالایی كه ما رسیده ایم به اینجا، الآن آنهایی كه این معنا را لمس كردند كه این وحدت كلمه و وحدت مقصد، همه با هم و همه با هم اسلام، این پیروز كرده ما را، میخواهند این را از ما بگیرند، همه با هم را بگیرند؛ اسلامش را هم بگیرند. (1) این یك برنامهای بوده است كه اجانب از سالهای بسیار طولانی طرحریزی كرده بودند، برای اینكه مخازن ایران را - كه مخازن غنیای است - آنها را ببرند، و كسی نباشد در مقابل آنها ایستادگی كند. و لهذا برنامه این بود كه ملت ایران را یا اغفال كنند؛ یا آنهایی را كه اغفال نمی شوند از بین ببرند؛ اگر بتوانند، حیثیتشان را در بین ملت از بین ببرند. و اگر این را موفق نشوند، خودشان را از بین ببرند. برای اینكه اگر آن طبقهای كه میتوانند ملت را بیدار كنند به حال خودشان باشند و ملت را بیدار كنند، نمی گذارند كه این مخازن بسیار بزرگی كه ملت دارد و باید صرف خودش بشود به غارت ببرند، و ملت ما گرسنه و بینوا باشند. و لهذا مطلب این بود كه آن نقطه اساسی كه آنها آن را برای خودشان خطر میدیدند... اسلام بود... اگر اسلام را آنها از بین ببرند، دیگر آسوده خاطر میشوند و هركاری بخواهند در اینجا میكنند و سلطه خودشان را حفظ میكنند. مملكت ایران، كه وضع جغرافیاییش حساس است برای آنها، و به علاوه، مخازن بسیار زیاد دارد - كه ما و خود ملت ایران باز اطلاع از آن نداریم، شاید بسیاریش را بی اطلاع باشم و آنها مطلع هستند - اسلام را چنانچه بتوانند شكست بدهند[ و] از بین ببرند، آن وقت برایشان آسان میشد كار. راه این بود. مقصد این بود، كه اسلام را ببرند.(2) باید شماها توجه داشته باشید. اینهایی كه با جمهوری اسلامی مخالفت دارند و قلمشان و با زبانشان آن مسائل را طرح میكنند بشناسید، كه یك وقت اینها اغفال نكنند شما را. اینهایی كه داد این را میزنند كه ما طرفدار مردم هستیم و طرفدار خلق هستیم، اینها همینها هستند كه حاصل رنج یك جمعیتی را در یك سال با یك كبریت آتش میزنند، و نمی گذارند كارخانهها راه بیفتد. هروقت هم راجع به یك كار اصلاحی پیش میآید، اینها مخالفت میكنند. رفراندم را همینها مخالفت كردند، و بعضیشان تحریم كردند و كارشكنی كردند. و بعد هم مجلس خبرگان را همینها باز انتقاد كردند، و میكنند و مشغولاند. و بعد هم راجع به مجلس شورا كه پیش بیاید، راجع به رئیس جمهور پیش بیاید، همینها هستند كه دست و پا میكنند بلكه اسلام تحقق پیدا نكند؛ برای اینكه اینها از اسلام میترسند. منافع اینها را كه خارجیها تأمین میكردند، اسلام نمی گذارد كه دیگر خارجیها دستشان به ایران باز بشود... انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. شما طبقه جوان برومند زاغهنشین بر آن اشخاص كاخنشین شرافت دارید. و شما هستید كه اسلام را حفظ كردید و نهضت را پیش بردید. و امیدوارم از این به بعد هم شما باشید كه تا آخر برسانید این نهضت را. خداوند همه شما را حفظ كند. و من هم دعاگوی شما، و هم خدمتگزار شما هستم.(3) ملتی كه تمام قشرهایش، خانمهای محترمش و مردان مصممش با هم هستند و یك راه میروند، این ملت آسیب نخواهد دید. شما نگران آسیبهای خارجی نباشید. از خارج نمی توانند شما را آسیب بزنند مادامی كه خودتان منسجم هستید. نه دخالت نظامی از آن كاری ساخته است و نه حصر اقتصادی، و این مسائل كه آنها پیش میآورند آنها ازشان كاری ساخته نیست، و شاید آنها هم كه این حرفها را میزنند و ظاهراً جدی هم نیست برای اینكه ما را از این مسائل دیگری اغفال كنند. آن مسائلی كه ممكن است از آن آسیب ببینیم، و آن مسائل داخلی است. توطئهها گاهی اینطور است كه از خارج یك چیزهایی گفته میشود تا اذهان متوجه به خارج بشود، مثل همین حصر اقتصادی و مداخله نظامی كه دولت امریكا تهدید میكند ملت را، به نظر میرسد كه این یك توطئهای باشد كه اذهان را از داخل كشور متوجه به خارج بكند، غافل بشوند از توطئه های شیطانی داخل. بعید به نظر نمی رسد كه آن چیزی كه پیش اجانب اهمیت دارد و به آن اصرار دارند آن توطئهای است كه در داخل حاصل میشود. اگر ما را از خارج اغفال نكنند و توجه ملت ما به داخل كشور و توطئههای داخلی باشد، ممكن است كه ما بتوانیم و انشاءالله میتوانیم كه آن توطئهها را خنثی كنیم. لكن آنها از خوف اینكه مبادا ملت همه قوایش را صرف داخل بكند و این توطئه هایی كه اصیل است پیش آنها، این توطئهها را خنثی بكند، یك طرحهایی میریزد، یك مسائل خارجی پیش میآورد، مثلاً بعض اقشار را متوجه می كنند كه در انگلستان یك توطئهای است، در فلان محل، یك توطئهای است، در فرانسه یك توطئه ای است و میخواهند از آن جا توطئهای را بجا بیاورند كه بیایند ایران چه بكنند. خود این هیچ اساس ندارد. محتمل هم هست كه همین صحبتهایی كه با تناقضگوییهای مختلف و تضادگوییهای مختلف از دولت امریكا صادر میشود راجع به اینكه گاهی دخالت نظامی ما میكنیم، آن یكی میگوید نه نمی شود دخالت، دوباره دخالت میكنیم، دوباره میگویند نمی شود دخالت، و از این حرفها، حصر اقتصادی میكنیم، حالا چند روز صبر كنید به سازمان ملل میبریم، خوب حالا یك قدری صبر كنید، به شورای امنیت میبریم، یك قدری مهلت بدهید، این حرفهایی كه به نظر میرسد كه برای مقصد دیگر است نه برای خودش. نه حصر اقتصادی میكنند [ نه] میتوانند، و نه دخالت نظامی می كنند و [ نه] میتوانند. اما میتوانند با این حرفها ما را، اذهانمان را متوجه به آن طرف كنند و از خودمان غافل بشویم.(4) اینها نمی توانند ببینند این انقلاب اسلامی شما را. وقتی تحلیل میكنند كه خوب، چه شد آدمِ اینجا با آدمِ جاهای دیگر كه هر دو آدمند، همه جا هم یكی دعوی رهبری میكند و میگوید من رهبر، همه جا هم یك حزبی پیدا میشود و میگوید من حزب، لكن ایران چه چیز بود كه به این سرعت، به این سرعت معجزهآسا پیشبرد كرد؟ وقتی تحلیل میكنند، همه چیزها را میبینند كه مكتب بود كه این كار را كرد. این مكتب اسلام است كه این كار را [كرد]. مردم برای خدا این كار را كردند. وقتی خدا آمد در بین مردم؛ یعنی، مردم شدند دست خدا، وقتی برای خدا كار كردند و مشتها گره شد و برای خدا و الآن هم همینطور انشاءالله، هست و تا آخر باشد، خوب، آن [را] كه باید هدف قرار بدهند، باید اسلام باشد و آنهایی كه به اسلام نزدیكترند، آنهایی كه احكام اسلام را میخواهند برای مردم بگویند، آنها را باید هدف قرار بدهند تا كمكم این محتوایی كه انقلاب دارد،از آن بگیرند. وقتی محتوا از آن گرفتند و یك ظاهری بی محتوا شد، ضربه آخر را بزنند. ضربه آخر این كه برگردانند مطلب را به همان مسائل اول، با یك صورت دیگری. البته با برگشت - مثلاً - شاه و اینها نیست؛ این مطرح نیست پیش آنها. مطرح این است كه اسلام نباشد، هرچه میخواهند باشد.(5)
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (9)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
الآن دستهایی در كار است كه میخواهند این رمز را از دست ما بگیرند، دستهای زیاد، دستهایی كه مع الاسف اغفال كردهاند دوستان ما را؛ نه همان دشمنها، دوستان را هم اغفال كردهاند؛ و دارند بذر نفاق و جدایی را در این مملكت پخش میكنند. این مملكتی كه از مركز تا سرحدّات همهجا یك كلمه میگفتند، میگفتند:«جمهوری اسلامی». یك كلمه مقدمه او بود؛ میگفتند كه این رژیم نه، از مركز این بود تا سرحدّات، از هر طرف بروی، هرجا میرفتی، همین كلمه بود. فهمیدند آنهایی كه میخواهند غارت كنند ما را كه رمز پیروزی ما این وحدت كلمه بود و مقصد، یك مقصد بودن، هركس یك طرف نمی كشید، همه یك چیز میگفتند، همه میگفتند « جمهوری اسلامی». حالایی كه ما رسیده ایم به اینجا، الآن آنهایی كه این معنا را لمس كردند كه این وحدت كلمه و وحدت مقصد، همه با هم و همه با هم اسلام، این پیروز كرده ما را، میخواهند این را از ما بگیرند، همه با هم را بگیرند؛ اسلامش را هم بگیرند. (1) این یك برنامهای بوده است كه اجانب از سالهای بسیار طولانی طرحریزی كرده بودند، برای اینكه مخازن ایران را - كه مخازن غنیای است - آنها را ببرند، و كسی نباشد در مقابل آنها ایستادگی كند. و لهذا برنامه این بود كه ملت ایران را یا اغفال كنند؛ یا آنهایی را كه اغفال نمی شوند از بین ببرند؛ اگر بتوانند، حیثیتشان را در بین ملت از بین ببرند. و اگر این را موفق نشوند، خودشان را از بین ببرند. برای اینكه اگر آن طبقهای كه میتوانند ملت را بیدار كنند به حال خودشان باشند و ملت را بیدار كنند، نمی گذارند كه این مخازن بسیار بزرگی كه ملت دارد و باید صرف خودش بشود به غارت ببرند، و ملت ما گرسنه و بینوا باشند. و لهذا مطلب این بود كه آن نقطه اساسی كه آنها آن را برای خودشان خطر میدیدند... اسلام بود... اگر اسلام را آنها از بین ببرند، دیگر آسوده خاطر میشوند و هركاری بخواهند در اینجا میكنند و سلطه خودشان را حفظ میكنند. مملكت ایران، كه وضع جغرافیاییش حساس است برای آنها، و به علاوه، مخازن بسیار زیاد دارد - كه ما و خود ملت ایران باز اطلاع از آن نداریم، شاید بسیاریش را بی اطلاع باشم و آنها مطلع هستند - اسلام را چنانچه بتوانند شكست بدهند[ و] از بین ببرند، آن وقت برایشان آسان میشد كار. راه این بود. مقصد این بود، كه اسلام را ببرند.(2) باید شماها توجه داشته باشید. اینهایی كه با جمهوری اسلامی مخالفت دارند و قلمشان و با زبانشان آن مسائل را طرح میكنند بشناسید، كه یك وقت اینها اغفال نكنند شما را. اینهایی كه داد این را میزنند كه ما طرفدار مردم هستیم و طرفدار خلق هستیم، اینها همینها هستند كه حاصل رنج یك جمعیتی را در یك سال با یك كبریت آتش میزنند، و نمی گذارند كارخانهها راه بیفتد. هروقت هم راجع به یك كار اصلاحی پیش میآید، اینها مخالفت میكنند. رفراندم را همینها مخالفت كردند، و بعضیشان تحریم كردند و كارشكنی كردند. و بعد هم مجلس خبرگان را همینها باز انتقاد كردند، و میكنند و مشغولاند. و بعد هم راجع به مجلس شورا كه پیش بیاید، راجع به رئیس جمهور پیش بیاید، همینها هستند كه دست و پا میكنند بلكه اسلام تحقق پیدا نكند؛ برای اینكه اینها از اسلام میترسند. منافع اینها را كه خارجیها تأمین میكردند، اسلام نمی گذارد كه دیگر خارجیها دستشان به ایران باز بشود... انشاءالله خداوند شماها را حفظ كند. شما طبقه جوان برومند زاغهنشین بر آن اشخاص كاخنشین شرافت دارید. و شما هستید كه اسلام را حفظ كردید و نهضت را پیش بردید. و امیدوارم از این به بعد هم شما باشید كه تا آخر برسانید این نهضت را. خداوند همه شما را حفظ كند. و من هم دعاگوی شما، و هم خدمتگزار شما هستم.(3) ملتی كه تمام قشرهایش، خانمهای محترمش و مردان مصممش با هم هستند و یك راه میروند، این ملت آسیب نخواهد دید. شما نگران آسیبهای خارجی نباشید. از خارج نمی توانند شما را آسیب بزنند مادامی كه خودتان منسجم هستید. نه دخالت نظامی از آن كاری ساخته است و نه حصر اقتصادی، و این مسائل كه آنها پیش میآورند آنها ازشان كاری ساخته نیست، و شاید آنها هم كه این حرفها را میزنند و ظاهراً جدی هم نیست برای اینكه ما را از این مسائل دیگری اغفال كنند. آن مسائلی كه ممكن است از آن آسیب ببینیم، و آن مسائل داخلی است. توطئهها گاهی اینطور است كه از خارج یك چیزهایی گفته میشود تا اذهان متوجه به خارج بشود، مثل همین حصر اقتصادی و مداخله نظامی كه دولت امریكا تهدید میكند ملت را، به نظر میرسد كه این یك توطئهای باشد كه اذهان را از داخل كشور متوجه به خارج بكند، غافل بشوند از توطئه های شیطانی داخل. بعید به نظر نمی رسد كه آن چیزی كه پیش اجانب اهمیت دارد و به آن اصرار دارند آن توطئهای است كه در داخل حاصل میشود. اگر ما را از خارج اغفال نكنند و توجه ملت ما به داخل كشور و توطئههای داخلی باشد، ممكن است كه ما بتوانیم و انشاءالله میتوانیم كه آن توطئهها را خنثی كنیم. لكن آنها از خوف اینكه مبادا ملت همه قوایش را صرف داخل بكند و این توطئه هایی كه اصیل است پیش آنها، این توطئهها را خنثی بكند، یك طرحهایی میریزد، یك مسائل خارجی پیش میآورد، مثلاً بعض اقشار را متوجه می كنند كه در انگلستان یك توطئهای است، در فلان محل، یك توطئهای است، در فرانسه یك توطئه ای است و میخواهند از آن جا توطئهای را بجا بیاورند كه بیایند ایران چه بكنند. خود این هیچ اساس ندارد. محتمل هم هست كه همین صحبتهایی كه با تناقضگوییهای مختلف و تضادگوییهای مختلف از دولت امریكا صادر میشود راجع به اینكه گاهی دخالت نظامی ما میكنیم، آن یكی میگوید نه نمی شود دخالت، دوباره دخالت میكنیم، دوباره میگویند نمی شود دخالت، و از این حرفها، حصر اقتصادی میكنیم، حالا چند روز صبر كنید به سازمان ملل میبریم، خوب حالا یك قدری صبر كنید، به شورای امنیت میبریم، یك قدری مهلت بدهید، این حرفهایی كه به نظر میرسد كه برای مقصد دیگر است نه برای خودش. نه حصر اقتصادی میكنند [ نه] میتوانند، و نه دخالت نظامی می كنند و [ نه] میتوانند. اما میتوانند با این حرفها ما را، اذهانمان را متوجه به آن طرف كنند و از خودمان غافل بشویم.(4) اینها نمی توانند ببینند این انقلاب اسلامی شما را. وقتی تحلیل میكنند كه خوب، چه شد آدمِ اینجا با آدمِ جاهای دیگر كه هر دو آدمند، همه جا هم یكی دعوی رهبری میكند و میگوید من رهبر، همه جا هم یك حزبی پیدا میشود و میگوید من حزب، لكن ایران چه چیز بود كه به این سرعت، به این سرعت معجزهآسا پیشبرد كرد؟ وقتی تحلیل میكنند، همه چیزها را میبینند كه مكتب بود كه این كار را كرد. این مكتب اسلام است كه این كار را [كرد]. مردم برای خدا این كار را كردند. وقتی خدا آمد در بین مردم؛ یعنی، مردم شدند دست خدا، وقتی برای خدا كار كردند و مشتها گره شد و برای خدا و الآن هم همینطور انشاءالله، هست و تا آخر باشد، خوب، آن [را] كه باید هدف قرار بدهند، باید اسلام باشد و آنهایی كه به اسلام نزدیكترند، آنهایی كه احكام اسلام را میخواهند برای مردم بگویند، آنها را باید هدف قرار بدهند تا كمكم این محتوایی كه انقلاب دارد،از آن بگیرند. وقتی محتوا از آن گرفتند و یك ظاهری بی محتوا شد، ضربه آخر را بزنند. ضربه آخر این كه برگردانند مطلب را به همان مسائل اول، با یك صورت دیگری. البته با برگشت - مثلاً - شاه و اینها نیست؛ این مطرح نیست پیش آنها. مطرح این است كه اسلام نباشد، هرچه میخواهند باشد.(5)
راهبردهای تصریحی:
1- در بررسی و شناخت دشمن میبایست توجه به غایت و مقصود اصلی دشمن داشت. 2- اقدام بر علیه اسلام از جمله اهداف اصلی توطئه های دشمن است. 3- به هم زدن وحدت جامعه در رأس توطئههای دشمن قرار دارد. 4- تهدیدها و محاصرهی اقتصادی برای غافل كردن ملت و مسؤولین از توطئههای داخلی است.
نكات استنباطی:
1- گاهی اوقات دشمن درصدد است تا از طریق افراد مذهبی و موجّه اهداف و نیّات پلید خود را دنبال كند. 2- با آگاهی از ماهیّت، نیّت و اهداف دشمنان، به هر اقدامی از سوی آنان بایستی با سوءظن نگریست و از آن احتراز كرد.
پینوشتها:
1. صحیفه امام(ره)، ج8، ص 506.
2. صحیفه امام(ره)، ج10، صص 134 و 135.
3. صحیفه امام(ره)، ج10، ص 238.
4. صحیفه امام(ره)، ج11، صص 506 و 507.
5. صحیفه امام(ره)، ج12، ص 462.
مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (9)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
/م