یکی از روش های مقابله با دشمن، مبارزه تسلیحاتی و توسل به قدرت نظامی است. که اسلام نیز این شیوه را تأیید و بلکه در چند مورد، توصیه نموده است:
الف- در مورد محو آثار شرک و بت پرستی، زیرا از نظر اسلام، بت پرستی یک دین و آیین نیست بلکه یک انحراف و خرافه و بیماری روحی و فکری است و هرگز نباید اجازه داد جمعی در یک مسیر صد در صد غلط و خرافی، پیش روند و به سقوط کشانده شوند، لذا اسلام، بت پرستان را از راه تبلیغ به سوی توحید دعوت کرد و بت پرستی جلوگیری کرد،آیات قتال با مشرکین در قرآن نظر به همین موضوع دارد: «وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه». (1) به کارزار با مشرکین ادامه دهید تا آن که شرک از اجتماع برافتد.
ب- در برابر کسانی که نقشه نابودی و حمله مسلمانان را می کشیدند، دستور «جهاد دفاعی» و توسّل به قدرت نظامی داده شده است و شاید بیشتر جنگ های اسلامی در زمان پیامبر از همین قبیل باشد. به عنوان نمونه جنگ احد، احزاب، حنین، موته و تبوک را می توان نام برد. (2)
برای مقابله موفقیت آمیز با دشمن، باید مسلمانان بتوانند کارخانجات تهیّه سلاح های مدرن روز از قبیل انواع تفنگ ها و خمپاره ها، توپ ها و تانک ها، زره پوش ها، هواپیماهای نظامی، شامل انواع شکاری ها و بمب افکن ها، ناوگان های جنگی، ناوشکنها و انواع موشک های زمین به زمین و زمین به هوا، دریا به دریا، زمین به دریا و انواع ضد هوائی ها و... تا ناوهای هواپیمابر داشته باشند و تنها به فکر امروز-روز صلح-نباشند بلکه در فکر آینده-روز بحران و جنگ-نیز باشند وحدّ توان نظامی خود را به آن جا رسانند که تکنولوژی تسلیحاتی پیشرفته از انحصار چند ابرقدرت دنیا بیرون آید و با سلاح های مدرن تری، فوق زمان به پیش روند تا بتوانند از خود دفاع کنند و دشمنان استعمارگر را سر جای خود بنشانند، بنابراین باید انواع سلاح های صلح آمیز تهاجمی و دفاعی را دراختیار داشت. حضرت علی (ع) در خصوص این نوع از آمادگی می فرماید: «واعدوا لها عدتها، فقد شب لظاها و علا سناها...» (3)؛ ساز و برگ نبرد، آماده سازید و آن چه برای جنگ لازم است فراهم آورید که مهیب آتش جنگ، سوزان است و شعله اش بلند است.
آیه 60 سوره انفال نیز این حقیقت را در قالب یک دستور و فرمان الهی بیان می کند: «وعدوا لهم ما استطعتم من قوه»؛ و هر آنچه از امکانات و توان دارید بر ضد دشمن به کار گیرید» بنابراین یکی از مهم ترین ابعاد آمادگی در برابر دشمن آمادگی نظامی، برخورداری از قدرت تسلیحاتی مدرن و به روز و متناسب با وضعیت و توان دشمن می باشد. (4)
2- آمادگی علمی و فکری
یکی دیگر از ابعاد امادگی در برابر دشمن، برخورداری از توان علمی و فکری بالا و به اصطلاح آمادگی نرم افزاری است. قطعاً تسلط بر دشمنان و ابرقدرت های سیاسی و نظامی امروز، بدون داشتن بزرگ ترین مراکز تحقیقی و علمی و دانشگاهی، و بدون برخورداری از اساتید برجسته و متخصصین زبردست در هر رشته ای، امکان پذیر نیست. امروز پیشرفته ترین علوم جهان، علوم نظامی است و پیچیده ترین مسائل تخصصی، نخست در مسیر حرکت های نظامی، تجزیه و تحلیل و کشف و بررسی می شود و سپس به دانشگاه های علمی دنیا راه پیدا می کند. رسیدن به چنان سطحی از علم و دانش، قطعاً محتاج آموختن همه ابعاد علوم پیشرفته بوده و تلاش در همه رشته های علوم جدید و به اصطلاح، مطالعه ی «میان رشته ای» را می طلبد.نظر به این که دشمنان اسلام، امروزه با حرکت های نظامی خود، تمام دنیا را با امکانات پیشرفته مخابراتی و ماهواره ای و ایواکس ها (5) کنترل می کنند، غفلت از چنان سطح عالی از علوم، موجب وابستگی مسلمانان به ابرقدرت ها خواهد شد و در این صورت راه نفوذ بیگانگان به سرزمین های اسلامی باز می شود. در صورتی که آیات قرآن با تأکید، ما را از رفتن زیر سلطه ی بیگانگان بازداشته می فرماید: «ولن یجعل الله للکافرین علی المومنین سبیلا» (6)؛ و خداوند هرگز برای کافران،نسبت به مؤمنان راه تسلطی قرار نداده است. وآن جا که می فرماید: «خذوا حذرکم» (7)؛ آن چه از وسایل آماده باش شماست، به دست آورید. «حِذر»، علم نظامی و دانش پیشرفته رزمی را نیز شامل می شود.(8)
3- آمادگی جسمی
از دیگر ابعاد آمادگی، ورزیدگی و توانایی جسمی است. مقابله کنندگان با دشمن، باید علاوه بر آموزش های علمی و فنی، از آموزش های مختلف جسمی و عملی که در پیشبرد عملیات جنگی امروز لازم است برخوردار باشند. این دستورکلی قرآن «واعدوا لهم ما استطعتم من قوه...» (9) به ما می گوید: باید یک مسلمان، در زمین و هوا و دریا از نیروی مقابل بیگانه، برتر باشد و این مطلب، همان طور که در زمینه های فکری و تکنیکی لازم است، در زمینه توانایی جسمی نیز ضرورت دارد. امروز باید مراکز بزرگ تربیت بدنی و آموزش های رزمی، به کار تربیت در جهت توانمندی جسمی جوانان در زمینه های مختلف رزمی بپردازد و آموزش ها و تمرین های مناسب، در این جهت را هر چه بیشتر در میان جوانان گسترش دهد. چنان که در روایات آمده است که در حکومت جهانی حضرت مهدی (ع) یک نفر از یاران آن حضرت، نیروی چهل نفر دشمن را دارد. (10)و خداوند در قرآن، «طالوت» فرمانده ی لشکر حضرت اشموئیل را به افزونی علم و قدرت بدنی می ستاید: «ان الله اصطفاء علیکم و زاده بسطه فی العلم والجسم» (11)؛ خداوند، او (طالوت) را بر شما برگزید و علم و قدرت جسم او را افزون نمود.
و جالب این که حضرت اشموئیل، طالوت را مردی بلند قامت و تنومند و خوش اندام و دارای اعصابی محکم و نیرومند بود به اذن و امر خدا به فرماندهی لشکر خود انتصاب کرد و در مقابل تعصّب و اعتراض بنی اسرائیل به انتصاب وی، به آنها گفت: «خداوند او را بر شما امیر قرار اده و شایستگی فرمانده و رهبر، به نیروی جسمی و قدرت روحی است که هر دو به اندازه ی کافی در طالوت هست و از این نظر بر شما برتری دارد.» (12)
4- آمادگی استراتژیکی
از دیگر ابعاد آمادگی برای مقابله با دشمن، شناخت و موقعیت دشمن و شرایط سوق الجیشی و اصطلاح استراتژیکی است. آشنایی دقیق و وسیع نسبت به وضعیت دشمن، باعث می شود که بتوان او را از نظر قدرت و ضعف سنجید و امکانات خود را با برنامه ریزی های درست، برای بسیج نیروهای مردمی دوران خدمت زیر پرچم، هماهنگ با نیروهای دشمن کرد و بلکه سطح آن را بالاتر برد و باید در این زمینه به تدارک انواع زمینه سازی ها و به کارگیری نیروها در خدمت یک حرکت نظامی قدرتمند پرداخت، که اگر جنگی پیش آمد، دشمن در همان آغاز با شکست روبرو گردد. به عنوان نمونه، یک نوع از آمادگی استراتژیکی در مقابل دشمن را رزمندگان ایران اسلامی در جنگ با عراق به خوبی تجربه کردند و یکی از عوامل و رموز پیروزی دفاع مقدس، درهمین مسأله نهفته بود. رزمندگان و مبارزان زیرک و تیزهوش ما، موقعیت دشمن متجاوز را قبل از حمله شناسایی کرده، می دانستند که دشمن آمادگی نظامی و تسلیحاتی شدید و جدّی را کسب کرده، خود را مجهّز به تجهیزات مدرن نظامی از قبیل هواپیماهای مدرن میراژ و مدرن روسی میگ 25 و 27 و توپولف، موشک های پیشرفته ،هلی کوپترهای جنگی، تانک و زره پوش و قایق های موتوری و دستگاه های پیشرفته رادار نموده است. از طرفی، رژیم تجاوز گر عراق، اقدام به احداث پاسگاه های مرزی جدید و تقویت پاسگاه های قدیم و ایجاد موانع نفوذی از قبیل سنگرهای بتونی به سیم خاردار و مین و... کرده است. (13)قطعاً این نوع آمادگی و آگاهی از شرایط استراتژیکی دشمن، چگونگی مقابله با دشمن و غلبه بر او را تعیین خواهد کرد. حضرت علی (ع) در خصوص این بعد از آمادگی در مقابله با دشمن می فرماید: «استعمل مع عدوک مراقبه الامکان و انتهاز الفرصه تظفر» (14)؛ یعنی امکانات و فرصت های مناسب را در مورد دشمن، مورد توجه قرار ده تا بر او ظفر یابی.
و در جای دیگر می فرماید: «الا و ان اعقل الناس عبد عرف ربه فاطاعه و عرف عدوه فعصاه»؛ عاقل ترین مردم کسی است که پروردگارش را بشناسد و اطاعتش کند و دشمنش را شناسایی نموده، عصیانش نماید.
5- آمادگی اطلاعاتی و ضدّ اطلاعاتی
از آن جا که نیمی از پیشبرد در جنگ را، اطلاعات صحیح می گرداند و همان گونه که اگر اطلاع خاصی به دست دشمن برسد، کلیه نقشه ها و برنامه های رزمندگان اسلام، ممکن است از بین برود، تشکیل مرکزیت اطلاعاتی و سازمان قوی مخفی و ضدّ اطلاعاتی در درون نیروهای اسلامی و در مرزهای خارج از کشور اسلامی، یکی از ضروریات تداوم نظام خواهد بود. بدون شک، امروزه اکثر جریان ها و حرکت های سیاسی –نظامی در هر گوشه ای از جهان، با برنامه ریزی و عملیات براندازی و خراب کاری سازمان های جاسوسی آمریکا (سیا) و اسرائیل (موساد) صورت می گیرد. قطعاً شناخت به موقع این توطئه ها و به دست آوردن اطلاعات از نقشه ها و برنامه های شیطانی آنها، مانع از بروز دشمنی و توطئه خواهد شد.در بررسی جنگ های پیامبر اسلام با دشمن، به روشنی به دست می آید که آن حضرت در سپاه خود، افراد ورزیده ای به نام «عیون» داشتند که با تاکتیک های خاصی به دورن دشمن می رفتند و به روش های گوناگون، اطلاعات لازم را به دست آورده، و به پیامبر بر اساس آن اطلاعات، لشکر خود راهماهنگ می کرد و این اطلاعات، نقش موثّری در حفظ نظام اسلام داشت.
از جمله اقدامات پیامبر اکرم (ص) در خصوص آمادگی اطلاعاتی برای مقابله با توطئه های دشمنان این بود که ایشان به «زیدبن ثابت» امر فرمود تا زبان یهودیان را به خوبی فرا گیرد و از شیوه نگارش آنان آگاه شود تا از این راه در خبریابی و کسب اطلاعات از آنان بتواند تلاش کند. (15)
هم چنین واقدی در کتاب «مغازی» نقل می کند که پیامبر (ص) گروهی را به عنوان خبرگیری و کسب اطلاعات به مکّه اعزام کرد تا ازچگونگی وضع مکه و نیروهای آن، وی را باخبر سازند.(16)
در تواریخ اسلامی آمده است که آن حضرت به کسانی که مسؤولیت اطلاعاتی به عهده داشتند، هرگاه این وظیفه را به خوبی انجام می دادند، پاداش ارزشمندی عنایت می کرد. (17)
علی (ع) ضمن یک دستور العمل نظامی، به اهمّیت این موضوع اشاره کرده، می فرماید؟ «اجعلوا لکم رقبا فی صیاصی الجبال.... و اعلموا ان مقدمه القوم عیونهم» (18)؛ مراقبان، نگهبانان و خبرگیرانی در قله ی کوه ها قرار دهید... و بدانید آنها که در پیشاپیش سپاه حرکت می کنند، چشمان لشکرند (مأمور اطلاعاتند).
علی (ع) طی نامه ای به «قشم بن عبّاس» چنین یادآور می شود: «اما بعد فان عینی بالمغرب کتب الی یعلمنی انه...» (19)؛ اما بعد، مأمور اطلاعاتی من در مغرب (شام) برایم نوشته و مرا آگاه ساخته که گروهی کوردل، ناشنوا و نابینا که حق را با باطل، مشوب می سازند (تا در بین مسلمانان بر ضدّ حکومت حق، سم پاشی کنند).
از این نامه بر می آید که علی (ع) دارای مأمورانی خاص جهت گرفتن اطلاعات از تمام حرکت های دشمن در تمام نقاط بوده است. در تاریخ زندگی امام حسین (ع) نیز می خوانیم: هنگامی که آن حضرت از مدینه، آهنگ مکه نمود و برادرش محمدبن حنیفه از او خواست تا همراه او، باشد. فرمود: «اما انت علیک ان تقیم بالمدینه و تکون لی عینا لا تخف عنی شیئا من امورهم» (20)؛ اما تو نباید همراه ما حرکت کنی. بر تو لازم است در مدینه اقامت گزینی و چشم من (مأمور اطلاعات) در آن جا باشی. تمام اخبار را فراهم آورده، مرا مطّلع سازی تا هیچ گونه حرکتی از حرکت های آنان بر من مخفی نماند.
به طور کلی سیره ی پیامبر اکرم (ص) و نحوه رفتار ائمه (ع) با جاسوسان دشمن و گرفتن و اعدام کردن آنان، دلیل آن است که خود، دارای مأمورین اطلاعاتی ویژه ای بوده اند که نتوانستند جاسوسان دشمن را دستگیر کنند. چنان که در منابع شیعه و اهل سنت آمده؛ پیامبر، جاسوسی از جاسوسان ابوسفیان را شناسایی و دستگیر کرد و فرمان اعدام او را صادر نمود. (21)
هم چنین هنگامی که امام حسن مجتبی (ع) پس از پدر ارجمندش، زمام حکومت را در اختیار گرفت، جاسوسان معاویه را پیدا نموده؛ گردن زد. (22)
در تاریخ اسلام، شواهد و نمونه های زیادی از سیره پیامبر اکرم (ص) مبنی بر وجود دستگاه های اطلاعاتی بسیار قوی و نیرومند وجود دارد، از جمله، افشاء قضیه نقشه ریزی منافقین در خانه سُوَیلم یهودی در جریان غزوه تبوک، (23) استفاده از شیوه های مختلف اطلاعاتی در جنگ بدر، (24) تاکتیک های اطلاعاتی عبّاس بن عبدالمطلب، مأمور اطّلاعاتی پیامبر در جنگ احد (25) مأموریت «نعیم بن مسعود» و «حذیفه بن یمان» برای جمع آوری اطلاعات و اختلاف افکندن بین نیروهای دشمن در جریان جنگ خندق، (26) دستگیری جاسوسان خبیر و اقرار گرفتن و کسب اطلاعات یهودیان از آنها در جریان جنگ خیبر، (27) و مأموریت مخفی و نا شناس «عبدالله بن ابی حدود اسلمی» جهت نفوذ در قبیله هوازن و کسب اطلاعات از آنها در جریان جنگ حنین (28) و نمونه های بسیار دیگری از نحوه اطلاعات گیری پیامبر ز نیروهای دشمن-که در تاریخ اسلام ذکر شده-و فعلاً جای تفضیل آنها در این نوشتار نیست.
به نظر می رسد آن چه در خصوص آمادگی اطلاعاتی و ضدّ جاسوسی نقل شد برای اثبات مشروعیت ین معنی، کافی باشد ولزوم تهیه اخبار و اطلاعات در مورد دشمن و بلکه در مورد کلّ افراد مملکت، جهت رسیدگی به آن ها را ضروری می نماید. و دیگر جای هیچ شک و تردیدی باقی نمی گذارد، چرا که عده ای از افراد خوش بین و روشنفکرمآب امروزی، این نوع از آمادگی و به طور کلی جاسوسی و کسب اطلاعات را رفتاری ضدّ اخلاقی و بلکه ضدّ اسلامی (29) می دانند و مخالف «روح اتّحاد ملی و اعتمادی اسلامی» معرّفی می کنند، چرا که معتقدند این عمل، موجب سوء ظن و بد گمانی و بی اعتمادی گردیده، اتّحاد و اتّفاق و یکپارچگی مسلمین را از بین می برد. غافل از این که آن چه به عنوان دغدغه ی این قشر خوش بین مطرح می شود، صرفاً در خصوص احوا ل شخصی مؤمنان است و ان چه که در آیات، ما از آن منع شده ایم، یک نوع دخالت و جاسوسی در مسائل و امور شخصی و خصوصی افراد می باشد و الّا اطلاع از وضعیت دشمن و تجسس در مورد توطئه گران و منافقین خراب کار، نه تنها جایز است بلکه در سیره ی معصومین (ع) به عنوان یک دستور و فرمان کلی به تعبیر حضرت امام (رحمة الله) یک واجب شرعی است که برای دفاع از اسلام و حفظ جان و مال و کیان مسلیمن، ضروری است. حضرت امام خمینی (رحمة الله) در این خصوص می فرمایند: «اسلام را همه باید حفظ کنیم، واجب بر همه ما، بر همه شماست که اگر توطئه ای دیدید و اگر رفت و آمد مشکوکی را دیدید، خودتان توجه کنید و اطلاع دهید... وقتی اسلام در خطر است، همه شما موظّفید که با جاسوسی حفظ کنید... این حرف های احمقانه ای است که از همین گروه ها القاء می شود که جاسوسی، خوب نیست. جاسوسی فاسد، خوب نیست، اما برای حفظ اسلام و برای حفظ نفوس مسلمین واجب است». (30)
6- آمادگی اقتصادی
از دیگر ابعاد مهم آمادگی در مقابل دشمن، برخورداری از پشتوانه ای مالی و توان اقتصادی است. یکی از قواعد کلی نظامی و سیاسی اسلام، این است که مسلمانانباید برای ایجاد آمادگی و زمینه سازی و هم چنین کسب قدرت سیاسی ونظامی و علمی، انفاق کنند و انفاق، یک عامل مؤثر پشتیبانی مردمی است که بدون آن، نظام پا نمی گیرد و هر گز امکان آمادگی و بسیج عمومی در مقابل دشمن فراهم نمی شود. لذا در قرآن کریم، همان آیاتی که می گفت: «بپاخیزید، آماده شوید و هوشیار باشید» همان آیات می گفت: «باید انفاق کنید و در جنگ، تنهاانفاق جانی، کارساز نیست چرا که فاصله خانه تا میدان و کارخانجات اسلحه سازی تا لحظه ای که مبارز به روی دشمن آتش می کشد، بسیار است و این فاصله را باید با انفاق و پشتیبانی مالی مردمی و جهاد اقتصادی پر کرد. بر همین اساس، به دنبال آیه «واعدوا لهم ما استطعتم من قوةٍ...» می فرماید: «و ما تنفقوا من شیءٍ فی سبیل الله یوف الیکم...» آن چه را که در راه خدا انفاق می کنید (نتیجه اش) به شما باز می گردد و به شما ستم نخواهد شد.» (31) در ماجرای جنگ تبوک که در سال نهم هجرت واقع شد و در قرآن، آیه 194 سوره بقره به آنان اشاره شده (32) و در تواریخ به طور مشروح ذکر گردیده است، مسلمانان از همه هستی خود گذشتند، تا بتوانند در برابر ابر قدرت روم ایستادگی کنند. (33)
و اما در شرایط کنونی باید تحت ضوابطی، انفاقات به حکومت اسلامی پرداخت شود و این شیوه همه کشورهای قدرتمند جهان است و در سوره توبه، آیه 60، برای «سبیل الله» سهمی از زکات قرار داده که جهاد اسلامی از بهترین مصادیق راه خداست و قرآن در آیه 195 سوره بقره صریحاً می فرماید: «وانفقوا فی سبیل الله ولا تلقوا بایدیکم الی التهلکة»؛ درراه خدا انفاق کنید و خود را با دست خود (در مورد افراط و تفریط در انفاق) به هلاکت نیفکنید». در تفسیر نمونه ذیل این آیه آمده است: و جهاد به همان اندازه که به مردان با اخلاص و زورمند و کارآزموده نیازمند است، به اموال و ثروت نیز احتیاج دارد. زیرا در جهاد هم آمادگی روحی و بدنی لازم است و هم اسلحه مناسب و تجهیزات جنگی افراد. درست است که عامل تعیین کننده سرنوشت جنگ، در درجه اوّل سر بازانند ولی سرباز، احتیاج به وسایل و ساز و برگ جنگی و دفاعی دارد این جاست که آیه، تأکید می کند انفاق نکردن در این راه، به هلاکت افکندن خود و مسلمانان است.» (34)
7- آمادگی تبلیغاتی؛ صیانت فرهنگی (آفند و پدافند فرهنگی)
یکی از ابعاد نا محسوس، ولی پُر اهمّیت آمادگی در مقابله با دشمن، بُعد تبلیغاتی و روانی آمادگی است. با توجه به این که چرخ های عظیم افکار عمومی جهان را، تبلیغات می گرداند و امروزه تبلیغات مسموم دشمنان، بر جهان سلطه داشته و در یک روز می توانند، بینش و نگرش مردم جهان را نسبت به مسأله ای تیره کنند، لذا به طور قطع، مقاومت در برابر این غول های تبلیغاتی که مجهز به انوا ع امکانات پیشرفته ی علمی نیز هستند و سراسر جهان را تحت پوشش تبلیغاتی خویش گرفته اند، بدون ایجاد قدرت برتر تبلیغاتی، امکان پذیر نیست. آیه «واعدوا لهم ما استطعتم من قوةٍ...» (35)به ما می گوید: باید قدرت شما از دشمنان، برتر باشد و لزوم این مطلب، به خصوص در مورد آن که حرف حق دارد و مقابل باطل می ایستد، روشن تر است.
امروز، جهان، شامل سلطه ی تبلیغاتی و جنگ روانی دشمنان و شیاطین بزرگی چون آمریکا و اسرائیل است. اینان در راستای پیشبرد اهداف شیطانی خود و اعمال دشمنی و توطئه های رنگارنگ خویش، به هیچ وجه متکی به منطق و استدلال نبوده و عمدتاً بر جو سازی و جنجال آفرینی و شعارهای تبلیغاتی، تکیه می کنند و برای رسیدن به این هدف، تمام امکانات، عناصر و ابزارهای ارتباطی را در خدمت گرفته اند؛ از رادیوهای بیگانه ، ماهواره و اینترنت گرفته تا رسانه های ارتباط جمعی و نفوذ در مطبوعات و نشریات و بنیادهای داخلی، تا خود را به عنوان خیرخواه و منجی و حامی ملت های ضعیف معرّفی کنند و از طریق نا محسوس تبلیغات، اذهان و افکار عمومی را برای معرّفی خود به عنوان پرچم دار آزادی، عدالت و حقوق بشر و از طرفی معرّفی اسلام و نظام های حق، به عنوان مخالف آزادی و طرفدار خشونت و ناقض حقوق طبیعی بشریت، آماده سازند. (36) در چنین فضایی و با وجود چنین دشمنانی مکار، خطرناک و عوام فریب، نمی توان ضرورت آمادگی تبلیغاتی در جهت مقابله با آنها را نکار کرد بلکه مبارزه در این بُعد، در رشته ها و ابعاد گوناگون هنری، فکری و صنعتی و استفاده از صنایع فیلم سازی و مراکز سینمایی، اجتماعی، رسانه های گروهی، ماهواره ها، اینترنت، مطبوعات، مجله و روزنامه ها، یک ضرورت اجتناب ناپذیر (37) و پیش شرط مقابله و غلبه بر دشمنان و غول های تبلیغاتی جهان است. (38)
8- آمادگی روحی
آمادگی روحی و حفظ روحیه ی بالا و قوی در جنگ، یکی دیگر از ابعاد مقابله و آمادگی است. بدون تردید آنچه در جنگ و مبارزه، نقش اصلی را ایفا می کند، روحیه ی سرباز و جنگ جو است. که اگر ایستادگی کرد، جنگ به پیش می رود و اگر گریخت و روحیه اش را باخت، به شکست می انجامد، در واقع سطح فکری، روحی و ایمانی اوست که سرنوشت جنگ را رقم می زند. آمادگی روحی، ارتباط مستقیمی باایمان و معرفت مبارزان دارد. به همین جهت، یکی از شیوه های تقویت روحیه و بالا بردن سطح روحی و فرهنگی جنگ جویان، تبیین اهداف عالی جهاد و تحریک انگیزه های معنوی آنهاست. چرا که غفلت و عدم آگاهی از افراد مقدس جهاد و مقابله با دشمن، با توجه به سختی ها و فشارهای جنگ، سر انجام موجب سستی نیروها و از دست رفتن روحیه ی آنها خواهد شد. (39) لذا پیامبر اکرم (ص) علاوه بر همه ی تبلیغاتش در راه ساختن انسان ها و افزودن بر همه سخنرانی ها و رهنمودهای ارزنده اش، هنگام گسیل سپاه برای نبرد با دشمن با جمله ای کوتاه، آنها را به هدف توجه می داد و انگیزه و نیروی آنها را بر می انگیخت، می فرمود: «آغز بسم الله و بالله و فی سبیل الله؛ با نام خدا و با کمک خدا و در راه خدا جهاد نمایید». علی (ع) نیز در جمله ای کوتاه به تحریک انگیزه ی نیروهای خویش پرداخته، می فرماید: «این المانع للذماره و الغائر عند نزول الحقایق من احل الحفاظ؟ العار ورائکم و الجنة امامکم» (40)؛ کجایند آن هایی که در برابر حوادث سخت هم چون سپر بوده اند و کجایند آن مردان غیوری که به هنگام نزول حوادث و مشکلات به پاسداری می پرداختند؟ ننگ و عار در پشت سر شماست و بهشت در پیش رویتان. و این عبارت کوتاه بود که حماسه هایی عظیم و تاریخی در نبرد با دشمن باطل، آفرید. یکی دیگر از شیوه های تقویت روحیه و آمادگی روحی نیروها، تشویق نیروهای کار آمد است. زیرا تشویق موجب آزاد شدن تمام نیرو و توان رزمندگان شده، انرژی و کارایی آنها را مضاعف می کند و سرانجام به غلبه بر دشمن می انجامد. لیکن توجه به این نکته لازم است که بر انگیختن روح حماسی و صلابت رزمنده به وسیله ی تشویق، می بایست بر اساسی استوار باشد که فانی و نا پایدار نباشد بلکه بر اساس ایمان و احساسات دینی و معنوی استوار باشد. پیامبر اکرم (ص) در نبرد اُحد، با دادن ذوالفقار به دست علی (ع) و شمشیر دیگری به ابودجّانه، آنها را سخت تشویق نمود تا جایی که ابودجّانه با گرفتن شمشیر از دست پیامبر در پوست خود نمی گنجید و با شیوه ای قهرمانانه و متکبّرانه راه می رفت و پیامبر با نگاه به او فرمود: «خداوند این نحو راه رفتن را مغبوض می داند مگر در این مورد و در برابر دشمن» (41). علی (ع) به تشویق نیروها به عنوان یکی از شیوه های مؤثّر در آمادگی روحی رزمندگان، توجه ویژه ای داشته و به عنوان یک دستورالعمل نظامی به مالک اشتر می فرماید: «وواصل فی حسن الثناء علیهم و تعدید ما ابکی...» (42)؛ پی در پی آنها را تشویق کن و کارهای مهمی را که انجام داده اند بر شمار زیرا یاد آوری کار نیک آنها، شجاعشان را به حرکت بیشتر وا می دارد و آنها را که در کار کندی می ورزند، تشویق میکند، اگر خدا بخواهد.صحنه ی فراموش نشدنی و عبرت آموز عاشورا، نیز بزرگ ترین درس آمادگی روحی ورزمی را به ما می آموزد، به عنوان نمونه وقتی امام حسین (ع) غروب تاسوعا یا شب عاشورا، یاران را آزمود و فرمود: «همه ی ما کشته خواهیم شد هر کس می خواهد برود، آزاد است» همه ی اصحاب با کمال شور و اشتیاق اظهار وفاداری و آمادگی کردند. از جمله «زُهیربنِ قین» به امام حسین (ع) عرض کرد: «سوگند به خدا دوست دارم در راه تو کشته شوم، سپس زنده گردم و تا هزار بار این چینین کشته شوم و زنده گردم و خداوند به خاطر حمایت من جان عزیز تو و اهل بیت را از هر گزندی حفظ کند.» (43)
پی نوشت ها :
1. بقره (2)/193
2. ر.ک: تاریخ اسلام، منتظر القائم، صص 149 و209 و 212
3. نهج البلاغع، 36
4. ر.ک: آمادگی رزمی و مرز داری در اسلام، ص64–57
5. ر.ک: همان، ص 65
6. نساء(4)/141
7. نساء(4)/104
8. ر.ک: تفسیر نمونه، ج4، ص 3
9. انفال(8)/60
10. غیبة النعمانی، ص 167
11. بقره(2)/247
12. تفسیر نمونه، ج2، ص 168
13. ضرورت تداوم دفاع مقدس، صص 25- 24
14. غرر الحکم، ج2 ، ص 192
15. تاریخ طبری، ج4، ص 42
16. مغازی، واقدی، ص 354
17. الخراج، ص 72
18. نهج ابلاغه، نام11
19. همان، نامه 33
20. حیاة الحسین، ج2، ص 263
21. سنن ابی داوود، ج3، ص 48
22. ارشاد مفید، 188، نهج ابلاغه ، شرح ابن ابی الحدید، ج4، ص 15- 14
23. ر. ک: سیره ی ابن هشام، ج 4 ، ص 16
24. سیره ی رسول الله، ج2، ص 546، سیره ی ابن هشام، ج2، ص 267، بحارالنوار، ج19، ص 218
25. مغازی واقدی، ص 206-204
26. سیره ی ابن هشام، ج4، ص 82
27. نغازی واقدی، ج 2، ص 640
28. سیره ی ابن هشام، ج4، ص 82، مغازی، واقدی، ج2، ص 647
29. منافات با آیه ی اخلاقی سوره ی حجرات، آیه ی 12: «یا ایها الذین آمنوا اجتنبوا کثیرا من الظن انه بعض الظن اسم ولا تجسسوا ولا یغتب بعضکم بعضا..»
30. صحیفه ی نور، ج21، ص52
31. انفال(8)/60
32. ر.ک : تفسیر نمونه، ج2، ص 20-19
33. ر.ک: سیره ی ابن هشام، ج4، ص 25-16
34. تفسیر نمونه، ج2، ص21
35. انفال(8)/60
36. ر.ک: به ایران و آمریکا، ص 242- 243
37. ر.ک: تفسیر نمونه، ج16، ص 458، ج 20، ص 16
38. ر.ک: آمادگی رزمی،ص 68 –69
39. تفسیر نمونه، ج13، ص 449
40. نهج البلاغه، خطبه ی 169
41. ر.ک: کامل ابن اثیر، ج2، ص 154، سیره ی ابن هشام، ج3، ص 71، نهج البلاغه، شرح ابن ابی الحدید، ج14، ص 251
42. نهج البلاغه، نامه 53
43. نفس المهموم، ص 122