جفریز، جان گوین

جفریز پسر ارشد مشاوری حقوقی به نام جان جفریز بود. در هفده سالگی نزد مشاوری حقوقی کارآموزی می‌کرد اما، چون ذوق علمیش بیشتر از ذوق حقوقیش بود، تعطیلاتش را با قایقی پارویی به غوّاصی در خلیج سوانسی می‌گذرانید.
يکشنبه، 8 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جفریز، جان گوین
 جفریز، جان گوین

 

نویسنده: David Heppell
مترجم: رضوان اعتصامی



 
[jān gƏvin jefriz]
John Gwyn Jeffreys
(ت. سوانسی، ویلز، 28 دی 1187/ 18 ژانویه‌ی 1809؛ و. لندن، انگلستان، 4 بهمن 1263/ 24 ژانویه‌ی 1885)، جانورشناسی دریایی.
جفریز پسر ارشد مشاوری حقوقی به نام جان جفریز بود. در هفده سالگی نزد مشاوری حقوقی کارآموزی می‌کرد اما، چون ذوق علمیش بیشتر از ذوق حقوقیش بود، تعطیلاتش را با قایقی پارویی به غوّاصی در خلیج سوانسی می‌گذرانید. زمانی که فقط نوزده سال داشت مقاله ای با عنوان «خلاصه ای درباره‌ی نرم تنان صدفدار آبششدار بریتانیای کبیر» به «انجمن لینه» تقدیم کرد و سال بعد به عضویت برگزیده شد. جفریز در 1219 با آن نِویل ازدواج کرد، و در همان سال به عضویت «انجمن سلطنتی» انتخاب شد و از دانشگاه سنت اندروز درجه‌ی دکتری افتخاری در حقوق دریافت کرد.
جفریز تا سال 1235، که در لینکن این به وکالت دعوت شد، به عنوان مشاور حقوقی به کار مشغول بود. از 1240 تا 1247، با این که فقط می توانست از تعطیلات کوتاهی استفاده کند، اغلب تابستانها را به غواصی در شمال و غرب اسکاتلند می‌گذراند. در 1245، برای این که بتواند تمام وقت خود را صرف مطالعه‌ی نرم تنان اروپایی کند، از حرفه‌ی حقوقی کناره گرفت. کشفیات جفریز در بدو امر وی را به این تصور هدایت کرد که زیای نرم تن امروزین مستقیماً از زیای نرم تن رسوبات اواخر دوران سوم برخاسته است، زیرا وی مقدار زیادی از نرم تنانی را یافت که قبلاً تصور می‌شد از بین رفته‌اند اما هنوز هم در دریاهای اطراف شتلند و جزایر هبرید زندگی می کردند. بعد از انتشار مقاله‌های کوتاه متعددی درباره‌ی نتایج کاوشهایش، یک رساله‌ی منظم و اصولی در پنج جلد به نام British conchology («صدف شناسی بریتانیا») پدید آورد. این رساله تا به امروز به منزله‌ی یک مرجع معتبر درباره‌ی این موضوع باقی مانده است. در 1222 ادوارد فاربز مسلّم فرض کرده بود که در دریا زیر محدوده‌ای تقریباً 548 متری هیچ حیاتی وجود ندارد. این موضوع در دهه‌ی 1240 هنوز هم مورد اعتقاد همگان بود، اگرچه تا آن زمان شواهد کافی دال بر این که آن فرضیه دیگر منطقی به نظر نمی‌آید بدست آمده بود. در 1247، در خلال سفری که به قصد آزمایش با کشتی سلطنتی «لایتنینگ» صورت پذیرفت، صید موفقیّت آمیزی در عمق 1189 متری انجام گرفته بود، و ثابت شد که کاوش در اعماقی تقریباً بیش از 366 متری، که اکثر غواصیهای پیشین به آن محدود شده بود، امکان پذیر است. این سفر همچنین بر عقیده‌ی رایج آن زمان مبنی بر این که دمای آب دریا در زیر عمق معیّنی همواره 40 س است پرده‌ی تردید افکند. در 1248 و 1249 کشتی اکتشافی وزارت دریاداری به نام «پورکیوپاین» برای تحقیقات اقیانوس شناختی بیشتری آماده شد، و کار علمی دو سفر آن به جفریز محوّل گردید.
تعداد زیادی از گونه‌های جدید، بویژه نرم تنان، با گونه‌های دیگری که قبلاً فقط به عنوان سنگواره‌های دوران سوم مشهور بودند، جمع آوری شدند. غواصی تا حداکثر عمق 4453 متری با موفقیّت انجام گرفت و آثار حیات در تمام سطوح یافت شد. وجود حوزه های آب سرد و کرم در نزدیک یکدیگر در اعماق مشابه نیز تأیید گردید. به این ترتیب بطلان دو عقیده‌ی رایج- منطقه‌ی فاقد حیات و حداقل درجه‌ی دمای عمومی- قطعیت یافت. از دیدگاهی صدف شناختی، حاصل این دو سفر «لایتنینگ» و «پورکیوپاپن» از حیث گردآوری مواد بسیار پربارتر از سفر بسیار جامع بعدی «چَلنجر» بود؛ و انواع نرم تنانی که بدست آمد بقیه‌ی عمر جفریز را به خود اختصاص داد. در 1254 وی سرپرستی کاوشهای دریایی عمیق را با کشتی سلطنتی «وَلورس» برعهده داشت، و همراه با هیأت علمی اعزامی به قطب شمال به سرپرستی ناخدا سِر جورج نرز تا خلیج بفین پیش رفت. در 1259، به دعوت دولت فرانسه، سوار بر کشتی «تراوایور» در غواصی در اعمال خلیج بیسکی شرکت کرد. این آخرین مشارکت فعّال جفریز در پژوهش دریایی بشمار می‌رفت. در 1263 وی یکی از پایه گذاران «انجمن زیست شناسی دریایی بریتانیا» بود.
جفریز بیش از هر صدف شناس قبل از خود به لزوم مقایسه‌ی دقیق با مجموعه‌های خوب و نمونه‌های واقعی انواع پی برد. به این منظور، وی از تمام مجموعه‌های اصلی اروپایی دیدن کرد و از طریق مبادله یا خریداری نمونه ها بر مجموعه‌ی شخصی خود بسیار افزود، مجموعه‌ی وی از لحاظ نرم تنان بریتانیایی نظیر نداشت و حاوی مجموعه‌ی مفصّلی از نرم تنان دریای مدیترانه، درایی اسکاندیناوی، و قطب شمال نیز بود. دانش دقیق وی درباره‌ی نرم تنان جدید اروپایی به عقایدش درباره‌ی نهشتهای اواخر دوران سوم، که در مجموعه‌اش بخوبی معرّفی شده بودند، ارزش خاصی بخشید. مجموعه‌ی جفریز برای «موزه‌ی بریتانیا» در نظر گرفته شده بود اما، در نتیجه‌ی عدم توافق با مقامهای مسئول آنجا، این مجموعه چند سالی پیش از مرگ جفریز به مبلغ یکهزار گینی به «مؤسسه‌ی اسمیتسنی» فروخته شد.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی.

اثر عمده‌ی جفریز کتابی است با عنوان British Conchology, or an Account of the Mollusca Which Now Inhabit the British Isles and the Surrounding seas، 5 جلد (لندن، 1862-1869)، یکم (فقط)، که در 1904 تجدید چاپ شد. فهرست بیش از 100 مقاله در باب نرم تنان اروپایی در GSP انجمن سلطنتی، 3 (1869)، 541-542؛ 8 (1879)، 20؛ 10 (1894)، 332-333؛ 12 (1902)، 366؛ 16 (1918)،93 ذکر شده است، که مهمترین آنها بدین قرارند: «Preliminary Report of the Scientific Exploration of the Deep Sea in H. M. Surveying- Vessel "Porcupine" During the Summer of 1869»، در PRS 18 (1870)، 397-492، با همکاری و. ب. کارپنتر و چ. وایویل تامسن؛ «New and Peculiar Mollsca … Procurrd in the "Valorous" Expedition»، در AMNH، دوره‌ی چهارم، 18 (1876)، 424-436، 490-499؛ و 19 (1877)، 53-158، 231-243، 317-339؛ «On the Mollusca Procured During the "Lightnign" and "Porcupine" Expeditions, 1868-70»، در PZSL (1878)، 393-416؛ (1879)، 553-558؛ (1881)، 693-724، 922-952؛ (1882)، 656-687؛ (1883)، 88-115؛ (1884)، 111-149، 341-372؛ (1885)، 27-63؛ 5 بخش دیگر هم به همّت ا. ر. سایکس، در PMSL، 6 (1904)، 23-40؛ 6 (1905)، 322-332؛ 7 (1906)، 173-190؛ 9 (1911)، 331-348؛ 16 (1925)، 181-193، منتشر شد.

دوم. خواندنیهای فرعی.

مفصّلترین سوگنامه برای جفریز احتمالاً مقاله‌ای است با عنوان «obituary Notice of Fellows Deceases»، از و. ب. کارپنتر، در PRS، 38 (1885)، چهارده- هجده. سوگنامه های دیگری هم در csp انجمن سلطنتی، چهاردهم، 93، فهرست شده اند. خواندنی ترین گزارش درباره‌ی نتایج کلی سفرهای کشتیهای غواصی «لایتنینگ» و «پورکیوپاین» کتابی است با عنوان The Depths of the sea، از چ. وایوویل تامسن (لندن، 1873). جزئیات آنچه در مجموعه‌ی جفریز وجود دارند در نامه ای به و. هـ. دال، که در SMC، 104، شماره‌ی 15 (1946)، 9، بچاپ رسیده، ذکر شده است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط