نویسنده: George Edmond Gifford
مترجم: سیاوش آگاه
مترجم: سیاوش آگاه
[čārlz tāmƏs jaksƏn]
Charles Thomas Jackson
(ت. پلیمث، مسچوسیتس، 31 خرداد 1184/ 21 ژوئن 1805؛ و. سامرویل، مسچوسیتس، 6 شهریور 1259/28 اوت 1880)، پزشکی، کانی شناسی، زمین شناسی، شیمی.
جکسن از اخلاف نخستین کسانی بود که در پلیمث رحل اقامت افکندند. خواهرش لیدیا (که بعداً به لیدیان تغییر نام داد) همسر دوم رَلف والدو امرسن بود. چارلز شخصیتی تندخو داشت به طوری که باشکال میتوان از گذاردن برچسب «پارانوئید» بر روی رفتارش خودداری کرد. او در حالت دیوانگی درگذشت.
جکسن تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسهی شهر و مدرسهی خصوصی دکتر اَلین در داکسبری گذراند. سلامتش دچار اختلال شد و او به اتفاق بَرن لدرر، ویلیام مکلور، لوسوئور، و تروست، که بعداً علاقهی وی را به تاریخ طبیعی زمین شناسی برانگیختند، پیاده به نیویورک و نیوجرزی مسافرت کرد. سپس به باستن بازگشت و به طور خصوصی خود را برای ورود به مدرسهی پزشکی هاروارد آماده کرد. در طی تحصیل در مدرسهی هاروارد، به مناسبت نوشتن مقاله ای دربارهی paruria mellita به دریافت جایزهی بویلستن نایل گردید، و در 1208 «به او اجازه داده شد که در غیبت دکتر [جان وایت] وِبستر به خرج او [در کالج هاروارد] به تعلیم شیمی بپردازد». وی در 1208 فارغ التحصیل شد.
علاقهی جکسن به زمین شناسی موقعی آغاز شد که بلورهای کیاستولیت را در سنگهای متورّق توده های یخ در لنکستر مسچوسیتس پیدا کرد. او در 1206 به اتفاق دوست خود خود فرانسیس اَلجر از نووا اسکوشا دیدن کرد، و در تابستان 1208 برای مطالعهی زمین شناسی به آنجا بازگشت. مشاهدات او در 1207 در American Journal of Seience («مجلهی علم آمریکا») منتشر گردید.
جکسن در 1208 به اروپا رفت و در دانشگاه پاریس به مطالعه و تحصیل پزشکی پرداخت و در سخنرانیهای «مدرسهی پزشکی» و «کولژ دوفرانس» و سخنرانیهای علمی دانشگاه سوربون و همچنین سخنرانیهائی که الی دوبومون در مورد زمین شناسی در «مدرسهی سلطنتی معادن» ایراد میکرد حضور یافت. وی در اروپا به یک گردش پیاده دست زد و در وین، به اتفاق دکتر جان فرگس اسکاتلندی و دکتر یوهانس گلایسنر لهستانی، 200 قربانیِ وبا را کالبدشکافی کرد. در پاریس با روشهای آماری ای که در آن زمان به همّت پیئر لوئی و مدرسهی علمی وی وارد پزشکی شده بود آشنا شد. جکسن در 1211 به باستن بازگشت.
وی در 1215 حرفهی پزشکی را بکلّی کنار گذاشت و آزمایشگاهی در باستن برای آموزش شیمی تحلیلی تأسیس کرد؛ این اولین آزمایشگاهی از این نوع در امریکا بود که دانشجو میپذیرفت.
جکسن اولین زمین شناس ایالتی مِین، رود آیلند، و نیوهمپشر بود. در آن زمان جنبش برای بررسیهای زمین شناختی جریان داشت، لیکن موقعی که بریتانیای کبیر 25900 کیلومترمربع از زمینهای مین را مطالبه کرد مجلس قانونگذاری مسچوسیتس برانگیخته شد که با مجلس مین در مورد مسّاحی زمینهای عمومیِ متعلّق به مسچوسیتس در سرزمین ایالت مین همکاری کند. سه گزارش منتشر شد (1216، 1217، 1218). در 1218 جکسن مأمور بازرسی زمین شناختی رودآیلند شد، و گزارش آن در 1219 انتشار یافت. او در 1218 به سمت زمین شناسی ایالتی نیوهمپشر منصوب شد و نتیجهی مطالعاتش در یک جلد کتاب به قطع وزیری در 1223/ 1844 بچاپ رسید. وی در 1226 به عنوان زمین شناس ایالات متحد مأمور شد که گزارشی دربارهی زمینهای عمومی ناحیهی دریاچه سوپریور تهیّه کند. بعد از دو فصل کار، مجادله با همکاران زمین شناسش، ج. د. ویتنی و ج. و. فاستر، منجر به اخراج او شد. پس از آن که جکسن از سمت زمین شناس ایالات متحد برکنار گردید، رسالهی کوچکی تحت عنوان Full Exposure of the Conduct of Charles T. Jackson, Leading to His discharge From Government Service, and Justice to Messers. Foster and Whitney («افشای کامل نحوهی رفتار چارلزت، جکسن، که به اخراج او از خدمت دولت انجامید، و اجرای عدالت در مورد آقایان فاستر و ویتنی»، واشینگتن، 1851) انتشار یافت. از آن به بعد گزارشهای متعددی برای شرکتهای معدن تهیّه نمود.
جکسن یکی از متخصصان زمین شناس توصیفی بود که به منافع اقتصادی ای که ممکن بود از کار و تحقیقاتش بدست آید علاقه و توجّه داشت. وی بیشتر به زمین شناسی معدن علاقه به خرج میداد تا به زمین شناسی چینه ای؛ بعلاوه، اهمیّت سنگواره ها را در تعیین سنّ سنگها دست کم میگرفت. اعتماد جکسن به کانی شناسیی تنها موجب شد که همبستگیهای احتمالی چینه ها پوشیده بمانند. جکسن در همه جا علل و عوامل آتشفشانی را میداد و «به علل و عواملی که سابقاً فعّال بوده اند بسی پرشورتر از عواملی که در حال حاضر فعالند» نیز نظر داشت. او به مسألهی گاهشماری یا تعیین قدمت طبقات علاقه ای نداشت و از واژگان مکتب کانی شناسی ورنری، از قبیل «انتقال» (transistion)، بیشتر طرفداری میکرد و اصطلاحات «کامبریایی» (cmabrain) و «سیلوری» (silurian) را که سجویک و مرچیسن متدال کرده بودند کمتر بکار میبرد. وی در 1222 گفت که «در این کشور شاهدی دال بر صحّت نظریهی یخچالی ان طور که آگاسی تعلیم داده بود وجود ندارد، بلکه، برعکس، مدارک و حقایق موجود بر ضد نظریهی وی دلالت میکنند.» به نظر میرسد جکسن اوّلین کسی بوده است که تلوریوم و سلنیوم را در امریکا مشاهده کرد.
جکسن در 1215 کشف پنبهی باروتی را پس از آن که از طرف ک. ف. شونباین اعلام گردیده بود ادّعا کرد. در 1211 به اتفاق سموئیل ف. ب. مورس با یک کشتی به امریکا بازگشت و چند سال بعد مدّعی شد که اصول تلگراف برقی ای را که مورس در 1219 به ثبت رسانیده وی به مورس آموخته است. [برای دفاع از مورس رجوع شود به Morse"s Patent. Full Exprosure of Dr. Charles T. Jackson"s Pretensions to the Invention of the American ElectroMagentic Telegraph] («اختراع ثبت شدهی مورس. افشای کامل دعاوی دکتر چارلز ت. جکسن در مورد اختراع تلگراف برقی- مغناطیسی امریکا» نوشتهی ا. کندال. ]
ویلیام تامس گرین مورتن، که یکی از شاگردان جکسن بود، در 24 مهر 1225 در بیمارستان عمومی مسچوسیتس استفاده از اِتِر به عنوان بیهوش کنندهی عمومی را به گروهی از دانشجویان و پزشکان نشان داد. مورتن در 6 آبان 1225 تقاضای ثبت این اختراع را کرد و، برحسب توصیهی دیگران، نام جکسن نیز به عنوان یکی از صاحبان امتیاز در تقاضانامه گنجانیده شد. این تقاضا در 21 آبان 1225 (با شمارهی 4848) به تصویب رسید، اما همان طور که انتظار میرفت جکسن، اگرچه هیچ مسئولیتی را نپذیرفته بود، مدّعی این اختراع شد. او دو نامه (دهم و بیست و نهم آذر 1225) به اِلی دوبومون نوشت تا در فرهنگستان فرانسه خوانده شود؛ وی در آن نامه ها، بی آن که نامی از مورتن برده شده باشد، خود را کاشف مادّهی بیهوشی جرّاحی اعلام کرده بود. جکسن در یازدهم اسفند 1226 اعلامیهی مشابهی به «فرهنگستان امریکایی علوم و هنر» ارسال کرد.
جکسن بیشتر وقت و کوشش خودرا مصروف ثابت کردن نقش اول خود در کشف استفادهی اتر به عنوان بیهوش کنندهی عمومی میکرد. در 1252 به عنوان دیوانه به بیمارستان مکلین سپرده شد، و در 1259 درگذشت. شهرت معتبر علمی او به کار زمین شناختی و کانی شناختی وی مربوط است.
دربارهی بحثهای مربوط به اتر، انجمن دانش باستن «گزیده ها و مکاتبات مربوط به اترسازی، از دکتر و. ت. مورتن و دکتر چ. ت. جکسن (1848-1861)» را در اختیار دارد. حدود بیست نامهی مربوط به کشف اتر در دسترس است، از جمله نامه ای در شش صفحه، بی تاریخ، از چ. ت. جکسن به کنگرهی ایالات متحد. کتابخانهی پزشکی کاونت وی در دانشکدهی پزشکی هاروارد مکاتبات دکتر استنلی کاب (1936-1937) را، همراه با تصویری از جکسن و یک لوح یادگاری که قرار بود در «گنبد اِتِر» بیمارستان عمومی مسچوسیتس به منظور معرفی جکسن به عنوان کاشف اتر نگهداری شود، در اختیار دارد. این مجموعه شامل نسخه هائی از نامه هائی است (1849-1873) که کشف دکتر جکسن را تأیید میکنند. کتابخانهی کاونت وی همچنین سه جلد از «نامه ها، سوگندنامه ها و دیگر مقالات مربوط به کشف استفاده از اتر» را در تملک دارد، که در مارس 1917 به توسط خانم بریجیز اهل مدفرد، دختر جکسن، در کتابخانهی پزشکی باستن به امانت گذاشته شده است. حدود پانزده نامه در کاونت وی موجود است. کتابخانهی هاومتن در هاروارد حدود بیست نامه، از جمله نُه نامه به امرسن (1845-1856)، را نگهداری میکند. موزهی علوم باستن (علاوه بر داراییهای انجمن تاریخ طبیعی باستن پیشین) سه خطابه و دو نامه را در اختیار دارد. انجمن تاریخی مسچوسیتس حدود سی نامه در ارتباط با جکسن و مبحث مربوط به اتر را در تملک خود دارد. کتابخانهی عمومی کانکورد و کتابخانهی عمومی باستن هر کدام یک نامه را نگهداری میکنند. چند نامه نیز در میان مکاتبات ویلیام شارسوود در انجمن فلسفهی امریکا و یک نامه در اوراق مجمع زمین شناسان و زیست شناسان امریکایی وابسته به فرهنگستان علوم طبیعی فیلادلفیا موجود است. 65 عنوان در بخش نسخه های خطی کتابخانه یکنگره در دسترس است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست
Charles Thomas Jackson
(ت. پلیمث، مسچوسیتس، 31 خرداد 1184/ 21 ژوئن 1805؛ و. سامرویل، مسچوسیتس، 6 شهریور 1259/28 اوت 1880)، پزشکی، کانی شناسی، زمین شناسی، شیمی.
جکسن از اخلاف نخستین کسانی بود که در پلیمث رحل اقامت افکندند. خواهرش لیدیا (که بعداً به لیدیان تغییر نام داد) همسر دوم رَلف والدو امرسن بود. چارلز شخصیتی تندخو داشت به طوری که باشکال میتوان از گذاردن برچسب «پارانوئید» بر روی رفتارش خودداری کرد. او در حالت دیوانگی درگذشت.
جکسن تحصیلات مقدماتی خود را در مدرسهی شهر و مدرسهی خصوصی دکتر اَلین در داکسبری گذراند. سلامتش دچار اختلال شد و او به اتفاق بَرن لدرر، ویلیام مکلور، لوسوئور، و تروست، که بعداً علاقهی وی را به تاریخ طبیعی زمین شناسی برانگیختند، پیاده به نیویورک و نیوجرزی مسافرت کرد. سپس به باستن بازگشت و به طور خصوصی خود را برای ورود به مدرسهی پزشکی هاروارد آماده کرد. در طی تحصیل در مدرسهی هاروارد، به مناسبت نوشتن مقاله ای دربارهی paruria mellita به دریافت جایزهی بویلستن نایل گردید، و در 1208 «به او اجازه داده شد که در غیبت دکتر [جان وایت] وِبستر به خرج او [در کالج هاروارد] به تعلیم شیمی بپردازد». وی در 1208 فارغ التحصیل شد.
علاقهی جکسن به زمین شناسی موقعی آغاز شد که بلورهای کیاستولیت را در سنگهای متورّق توده های یخ در لنکستر مسچوسیتس پیدا کرد. او در 1206 به اتفاق دوست خود خود فرانسیس اَلجر از نووا اسکوشا دیدن کرد، و در تابستان 1208 برای مطالعهی زمین شناسی به آنجا بازگشت. مشاهدات او در 1207 در American Journal of Seience («مجلهی علم آمریکا») منتشر گردید.
جکسن در 1208 به اروپا رفت و در دانشگاه پاریس به مطالعه و تحصیل پزشکی پرداخت و در سخنرانیهای «مدرسهی پزشکی» و «کولژ دوفرانس» و سخنرانیهای علمی دانشگاه سوربون و همچنین سخنرانیهائی که الی دوبومون در مورد زمین شناسی در «مدرسهی سلطنتی معادن» ایراد میکرد حضور یافت. وی در اروپا به یک گردش پیاده دست زد و در وین، به اتفاق دکتر جان فرگس اسکاتلندی و دکتر یوهانس گلایسنر لهستانی، 200 قربانیِ وبا را کالبدشکافی کرد. در پاریس با روشهای آماری ای که در آن زمان به همّت پیئر لوئی و مدرسهی علمی وی وارد پزشکی شده بود آشنا شد. جکسن در 1211 به باستن بازگشت.
وی در 1215 حرفهی پزشکی را بکلّی کنار گذاشت و آزمایشگاهی در باستن برای آموزش شیمی تحلیلی تأسیس کرد؛ این اولین آزمایشگاهی از این نوع در امریکا بود که دانشجو میپذیرفت.
جکسن اولین زمین شناس ایالتی مِین، رود آیلند، و نیوهمپشر بود. در آن زمان جنبش برای بررسیهای زمین شناختی جریان داشت، لیکن موقعی که بریتانیای کبیر 25900 کیلومترمربع از زمینهای مین را مطالبه کرد مجلس قانونگذاری مسچوسیتس برانگیخته شد که با مجلس مین در مورد مسّاحی زمینهای عمومیِ متعلّق به مسچوسیتس در سرزمین ایالت مین همکاری کند. سه گزارش منتشر شد (1216، 1217، 1218). در 1218 جکسن مأمور بازرسی زمین شناختی رودآیلند شد، و گزارش آن در 1219 انتشار یافت. او در 1218 به سمت زمین شناسی ایالتی نیوهمپشر منصوب شد و نتیجهی مطالعاتش در یک جلد کتاب به قطع وزیری در 1223/ 1844 بچاپ رسید. وی در 1226 به عنوان زمین شناس ایالات متحد مأمور شد که گزارشی دربارهی زمینهای عمومی ناحیهی دریاچه سوپریور تهیّه کند. بعد از دو فصل کار، مجادله با همکاران زمین شناسش، ج. د. ویتنی و ج. و. فاستر، منجر به اخراج او شد. پس از آن که جکسن از سمت زمین شناس ایالات متحد برکنار گردید، رسالهی کوچکی تحت عنوان Full Exposure of the Conduct of Charles T. Jackson, Leading to His discharge From Government Service, and Justice to Messers. Foster and Whitney («افشای کامل نحوهی رفتار چارلزت، جکسن، که به اخراج او از خدمت دولت انجامید، و اجرای عدالت در مورد آقایان فاستر و ویتنی»، واشینگتن، 1851) انتشار یافت. از آن به بعد گزارشهای متعددی برای شرکتهای معدن تهیّه نمود.
جکسن یکی از متخصصان زمین شناس توصیفی بود که به منافع اقتصادی ای که ممکن بود از کار و تحقیقاتش بدست آید علاقه و توجّه داشت. وی بیشتر به زمین شناسی معدن علاقه به خرج میداد تا به زمین شناسی چینه ای؛ بعلاوه، اهمیّت سنگواره ها را در تعیین سنّ سنگها دست کم میگرفت. اعتماد جکسن به کانی شناسیی تنها موجب شد که همبستگیهای احتمالی چینه ها پوشیده بمانند. جکسن در همه جا علل و عوامل آتشفشانی را میداد و «به علل و عواملی که سابقاً فعّال بوده اند بسی پرشورتر از عواملی که در حال حاضر فعالند» نیز نظر داشت. او به مسألهی گاهشماری یا تعیین قدمت طبقات علاقه ای نداشت و از واژگان مکتب کانی شناسی ورنری، از قبیل «انتقال» (transistion)، بیشتر طرفداری میکرد و اصطلاحات «کامبریایی» (cmabrain) و «سیلوری» (silurian) را که سجویک و مرچیسن متدال کرده بودند کمتر بکار میبرد. وی در 1222 گفت که «در این کشور شاهدی دال بر صحّت نظریهی یخچالی ان طور که آگاسی تعلیم داده بود وجود ندارد، بلکه، برعکس، مدارک و حقایق موجود بر ضد نظریهی وی دلالت میکنند.» به نظر میرسد جکسن اوّلین کسی بوده است که تلوریوم و سلنیوم را در امریکا مشاهده کرد.
جکسن در 1215 کشف پنبهی باروتی را پس از آن که از طرف ک. ف. شونباین اعلام گردیده بود ادّعا کرد. در 1211 به اتفاق سموئیل ف. ب. مورس با یک کشتی به امریکا بازگشت و چند سال بعد مدّعی شد که اصول تلگراف برقی ای را که مورس در 1219 به ثبت رسانیده وی به مورس آموخته است. [برای دفاع از مورس رجوع شود به Morse"s Patent. Full Exprosure of Dr. Charles T. Jackson"s Pretensions to the Invention of the American ElectroMagentic Telegraph] («اختراع ثبت شدهی مورس. افشای کامل دعاوی دکتر چارلز ت. جکسن در مورد اختراع تلگراف برقی- مغناطیسی امریکا» نوشتهی ا. کندال. ]
ویلیام تامس گرین مورتن، که یکی از شاگردان جکسن بود، در 24 مهر 1225 در بیمارستان عمومی مسچوسیتس استفاده از اِتِر به عنوان بیهوش کنندهی عمومی را به گروهی از دانشجویان و پزشکان نشان داد. مورتن در 6 آبان 1225 تقاضای ثبت این اختراع را کرد و، برحسب توصیهی دیگران، نام جکسن نیز به عنوان یکی از صاحبان امتیاز در تقاضانامه گنجانیده شد. این تقاضا در 21 آبان 1225 (با شمارهی 4848) به تصویب رسید، اما همان طور که انتظار میرفت جکسن، اگرچه هیچ مسئولیتی را نپذیرفته بود، مدّعی این اختراع شد. او دو نامه (دهم و بیست و نهم آذر 1225) به اِلی دوبومون نوشت تا در فرهنگستان فرانسه خوانده شود؛ وی در آن نامه ها، بی آن که نامی از مورتن برده شده باشد، خود را کاشف مادّهی بیهوشی جرّاحی اعلام کرده بود. جکسن در یازدهم اسفند 1226 اعلامیهی مشابهی به «فرهنگستان امریکایی علوم و هنر» ارسال کرد.
جکسن بیشتر وقت و کوشش خودرا مصروف ثابت کردن نقش اول خود در کشف استفادهی اتر به عنوان بیهوش کنندهی عمومی میکرد. در 1252 به عنوان دیوانه به بیمارستان مکلین سپرده شد، و در 1259 درگذشت. شهرت معتبر علمی او به کار زمین شناختی و کانی شناختی وی مربوط است.
کتابشناسی
یکم. کارهای اصلی.
کتابشناسی ناقصی از نوشته های جکسن را در «Charles Thomas Jackson»، از ج. ب. وودورث، در Ageo، 20 (اوت، 1897)، 87-110، میتوان یافت.دوم. خواندنیهای فرعی.
هیچ زندگینامهی کاملی از جکسن در دست نیست؛ گزارشهای زندگینامگی موجود عبارتند از «Dr Jackson"s Discovery of Ether»، از ویلیام باربر، در NMag (اکتبر، 1896)، 46-58؛ «A History of the Gift of Painless surgery»، از ادورد والدو امرسن، در AtM، 78، 679-687؛ «Charles Thoma Jackson»، بی امضا، در PAAAS، (1881)، 430-432؛ «Biographical Notice of C. T. Jackson»، از ت. ت. بوو، در PBSN، 21 (1881)، 40-47؛ The History of Surgical Anaesthesia، از تامس ادورد کیز (نیویورک، 1945)؛ The Semi- Centennial of Anaesthesia oct. 16, 1846-oct. 16, 1896؛ از بروس راجرز (باستن، 1897)؛ The Discovery of Anaesthesia، از ل. ج. لودوویچی (نیویورک، 1961)؛ An Annotated Catalogue of Books and Pamphlets Bearing on the Early History of Surgical Anaesthesia، از جان ف. فولتن و مَدلین استنتن (نیویورک، 1946)؛ A Consideration of the Introuduction of Surgical Anesthesia، از ویلیام هنری ولش (باستن، 1909)؛ A Narrative of Events Connected With the Introduction of Sulphuric Ether Into Surgical Use، از ریچارد مَنینگ هاجیز (باستن، 1891)؛ ؛ The Harvard Medical School 1782-1905، از تامس فرانسیس هرینگتن، دوم (نیویورک، 1905)، 604-635؛ «Ether Discovery»، ویراستهی ر. هـ. دیناکهتر، در Littell"s Living Age (1848)، 529-571؛ Victory Over Pain، از ویکتور رابینسن (نیویورک، 1946).دربارهی بحثهای مربوط به اتر، انجمن دانش باستن «گزیده ها و مکاتبات مربوط به اترسازی، از دکتر و. ت. مورتن و دکتر چ. ت. جکسن (1848-1861)» را در اختیار دارد. حدود بیست نامهی مربوط به کشف اتر در دسترس است، از جمله نامه ای در شش صفحه، بی تاریخ، از چ. ت. جکسن به کنگرهی ایالات متحد. کتابخانهی پزشکی کاونت وی در دانشکدهی پزشکی هاروارد مکاتبات دکتر استنلی کاب (1936-1937) را، همراه با تصویری از جکسن و یک لوح یادگاری که قرار بود در «گنبد اِتِر» بیمارستان عمومی مسچوسیتس به منظور معرفی جکسن به عنوان کاشف اتر نگهداری شود، در اختیار دارد. این مجموعه شامل نسخه هائی از نامه هائی است (1849-1873) که کشف دکتر جکسن را تأیید میکنند. کتابخانهی کاونت وی همچنین سه جلد از «نامه ها، سوگندنامه ها و دیگر مقالات مربوط به کشف استفاده از اتر» را در تملک دارد، که در مارس 1917 به توسط خانم بریجیز اهل مدفرد، دختر جکسن، در کتابخانهی پزشکی باستن به امانت گذاشته شده است. حدود پانزده نامه در کاونت وی موجود است. کتابخانهی هاومتن در هاروارد حدود بیست نامه، از جمله نُه نامه به امرسن (1845-1856)، را نگهداری میکند. موزهی علوم باستن (علاوه بر داراییهای انجمن تاریخ طبیعی باستن پیشین) سه خطابه و دو نامه را در اختیار دارد. انجمن تاریخی مسچوسیتس حدود سی نامه در ارتباط با جکسن و مبحث مربوط به اتر را در تملک خود دارد. کتابخانهی عمومی کانکورد و کتابخانهی عمومی باستن هر کدام یک نامه را نگهداری میکنند. چند نامه نیز در میان مکاتبات ویلیام شارسوود در انجمن فلسفهی امریکا و یک نامه در اوراق مجمع زمین شناسان و زیست شناسان امریکایی وابسته به فرهنگستان علوم طبیعی فیلادلفیا موجود است. 65 عنوان در بخش نسخه های خطی کتابخانه یکنگره در دسترس است.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست