جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد

او را در مغرب زمین معمولاً با نام لاتینی شده‌ی گبر (Geber) می‌شناسند و غالباً او را با جابربن حیّان کیمیادان و گاه با محمدبن جابر بتّانی منجم اشتباه کرده‌اند. نیز نباید او را با ابواَفلح ها سَرَقُسطی [= ابوافلح السَّرَقسطی]، مصنف
دوشنبه، 9 شهريور 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد
 جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد

 

نویسنده: R. p. Lorch
مترجم: احمد آرام



 
(شکوفایی، اشبیلیه، نیمه‌ی اول قرن ششم)، نجوم، ریاضیات.
او را در مغرب زمین معمولاً با نام لاتینی شده‌ی گبر (Geber) می‌شناسند و غالباً او را با جابربن حیّان کیمیادان و گاه با محمدبن جابر بتّانی منجم اشتباه کرده‌اند. نیز نباید او را با ابواَفلح ها سَرَقُسطی [= ابوافلح السَّرَقسطی]، مصنف نوشته‌ی عرفانی کتاب نخل، و یا شاعر بغدادی ابوالقاسم علی بن افلح اشتباه کنیم. تقریباً هیچ چیزی از زندگی جابربن افلح نمی‌دانیم. زمان تقریبی زندگی او از اشاره‌ی موسی ابن میمون در کتابش دلالة الحائرین بدست می‌آید: «... ابن افلح اشبیلی، که پسرش را ملاقات کردم ... » (1) اشبیلی (سویلی) بودن او از نسبت «الاشبیلی» در کتابهایش و نیز از عبارت فوق از ابن میمون، معلوم می‌شود.
مهمترین اثر جابر تدوین مجددی است که از مجسطی بطلمیوس در 9 مقاله کرده است. عنوان آن در یک نسخه‌ی عربی (برلین 5653) اصلاح المجسطی است، ولی در مغرب زمین عنوان ثابتی ندارد. آلبرت بزرگ در کتاب Speculum Astronomiae آن را Flores («گلها») نامیده که محتملاً باید کوتاه شده‌ی Flores Almagesti («گلهای مجسطی») باشد. (2) به گفته‌ی مورخ معاصر وی، ابن قفطی، (3) موسی بن میمون و شاگردش یوسف بن عَقنین در این کتاب تجدیدنظر کردند. چنان می‌نماید که این تجدیدنظر در حدود 564 صورت گرفته بوده است، و بنابراین تقریباً یقین حاصل می‌شود که ژرار کرمونایی ترجمه‌ی خود را از روی متن تجدیدنظر ناشده فراهم آورده بوده است. اصلاح را یک بار موسی ابن تِبّون در 653 و بار دیگر برادرزاده‌اش یعقوب بن ماحِر از عربی به عبری ترجمه کرد، و این ترجمه‌ی اخیر در 716 به توسط سموئل بن یهودا از مردم مارسی مورد تجدیدنظر قرار گرفت.
جابر از تفاوتهای اساسی میان اصلاح و مجسطی در مقدمه‌ی کتاب خود چنین سخن گفته است: قضیه‌ی منلائوس در همه جا با قضیه‌ی مربوط به مثلثهای کروی جانشین شده، بدین نحو که تناسب میان چهار جزء جای خود را به تناسب میان شش جزء داده است. از طرف دیگر، جابر قضایای خود را همچون بطلمیوس به صورت مثالهای عددی معرفی نکرده است. تا اینجا تغییرات ظاهراً همان تغییراتی است که ابوالفوا داده بود، ولی مثلثات کروی جابر به آن اندازه استادانه نیست. مثلثات او قضایای 12 تا 15 کتاب اول را فرا می‌گیرد، و پس از قضیه ای می‌آید که ملاکهائی برای اضلاع یک مثلث کروی می‌دهد که بزرگتر یا کوچکتر از یک ربع باشد (بدان سان که اضلاع را بتوان از روی سینوسهای آنها بدست آورد). با اصطلاحات کنونی، این قضایا را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد:
قضیه ی12: اگر همه‌ی خطها در شکل 1 قوسهای دوایر عظیمه باشند، آنگاه
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد

قضیه‌ی 13 در هر مثلث کروی ABG،
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد
قضیه‌ی 14: اگر در مثلث کروی ABG، B قائمه باشد، آنگاه
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد

قضیه‌ی 15: اگر در مثلث کروی ABG زاویه‌ی B قائمه باشد، آنگاه:
جابِربن اَفلَح اِشبیلی، ابومحمد
قضایای 13 و 15 قضایائی است که بیشتر مورد استعمال دارد. به دلیل اختلاف در طرز استدلال، از انصاف بدور است که بگوییم جابر از ابوالوفا- که آثارش باقی مانده- مستقیماً رونویسی کرده است. ممکن است هر دوی ایشان قضایای اصلی خود را از رساله‌ی ثابت بن قرّه درباره‌ی قضیه‌ی منلائوس گرفته باشند، یا هر سه مدیون منبعی باشند که به نوبه‌ی خود وابسته به کتاب سوم اُکَر منلائوس بوده است. جابر، به عنوان عالم مثلثات، تنها از آن رو اهمیت دارد که کتابش به لاتینی ترجمه شده بوده است، در صورتی که آثار کسان دیگر همچون ابوالوفا- که از لحاظ مثلثات همسنگ آثار جابر و بلکه بهتر از آن بوده- از این موهبت محروم مانده است.
جابر بر بطلمیوس درباره‌ی بعضی از موضوعات نجومی خرده گیری کرده، و گاه این خرده گیری بسیار تند بوده است. «اشتباهات» بطلمیوس در مقدمه‌ی اصلاح فهرست شده است. مهمترین و مشخص ترین انحراف جابر از مجسطی در مورد زهره و عطارد است. بطلمیوس آنها را در زیر خورشید قرار می‌داد و مدعی بود که هرگز بر روی خط واصل میان چشم شخص ناظر و خورشید قرار نمی گیرند. جابر این نظر را رد کرد و عطارد و زهره را بالای خورشید قرار داد. کتاب اصلاح کار یک شخص نظریه پرداز است. اثباتها از هرگونه عدد تهی است و جدولی در کتاب دیده نمی شود. ولی جابر اسبابی شبیه زنبیل حمل ماهی را وصف می‌کند و می‌گوید که جانشین همه‌ی آلات مجسطی است.
با آن که بطروجی در قرن ششم/ دوازدهم و نویسنده‌ی خلاصه‌ی مجسطی منسوب به ابن رشد از جابر نقل کرده اند، و با آن که قطب الدین شیرازی در قرن هفتم/ سیزدهم اصلاح را خلاصه کرده است در مغرب زمین جابر را از طریق ترجمه‌ی ژرار کرمونایی بیش از مشرق زمین می‌شناختند و از وی به عنوان شخص معتبری که بر بطلمیوس خرده گرفته نام می‌بردند. ولی تأثیر وی بر مثلثات مغرب زمین مهمتر بود. مثلاً ریچارد والینگفردی در کتاب Albion خود و در کتاب دیگرش De sectore (شکل دیگری از کتاب الاربعه‌ی بطلمیوس) چندین بار از وی نقل قول کرده است. سایمن بریدن در شرح خود بر مجسطی مقادیر زیادی از اجابر اقتباس کرده است؛ و جزئی از شرحی بر اصلاح موجود است که در آن قضایای جابر صورت کلیتری پیدا کرده است. ولی مهمترین تأثیر وی در کتاب De triangulis («درباره‌ی مثلث») تألیف رگیومونتانوس دیده می‌شود که در دهه‌ی 840/ 1460 تألیف شده و در 912/ 1533 بچاپ رسیده است؛ این کتاب مثلثات را به مغرب زمینیان به صورت علمی و منظم عرضه کرد. قسمت اصلی مقاله‌ی چهارم این اثر، بی آن که اشاره شده باشد، مأخوذ از جابر است؛ کاردانو این انتحال را سخت به باد نکوهش گرفت. در قرنهای دهم/ شانزدهم و یازدهم/ هفدهم هنوز از جابر نقل قول می‌کردند، که از جمله آثار سر هنری سَویل و پذرو نونیش را می‌توان ذکر کرد. مثلثات کروی کوپرنیک از همین نوع کلی است، ولی دلیلی نداریم که بگوییم مستقیماً آن را از اصلاح گرفته است. وی جابر را «بهتان زننده‌ی سخت به بطلمیوس» نامیده است.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی.

نسخه های عربی موجود اصلاح المجسطی بدین قرارند: برلین 5653؛ اسکوریال 910 و 930؛ پاریس، کتابخانه‌ی ملی، بخش عبری 1102 (که جزئی است از مقاله‌ی پنجم به عربی و به خط عبری). نسخه های خطی عبری عبارتند از: ترجمه‌ی موسی بن تبّون، بادلیئن، opp. Add. Fol. 17 (نویباوئر 2011)؛ و ترجمه‌ی یعقوب بن ماحر با تجدیدنظر سَمَوئل بن یهودا، پاریس، کتابخانه‌ی ملی، عبری 1014، 1024، 1025، 1036. سموئل، در آخر متن، وضع و حال ترجمه را شرح می‌دهد. این بخش را رنان با ترجمه‌ی آزاد فرانسوی با عنوان «Les ecrivains juifs français»، در HLF، 12 (پاریس، 1893)، 560-563، بچاپ رسانده است.
روی هم رفته حدود 20 نسخه‌ی کامل لاتینی و 5 نسخه‌ی ناقص از آن وجود دارد؛ متن را پتر آپیان همراه با Instrumentum primi mobilis خود منتشر کرده است (نورمبرک، 1534). در نسخه‌ی لاتینی وصف ابزاری دیگر شبیه به این وجود دارد، اما نمودارهای اصلی باقی مانده اند.
شرح بر رساله‌ی ثابت بن قرّه درباره‌ی قضیه‌ی منلائوس و (قسمتی از) شرح بر اُکَر منلائوس در یک جا گرد آمده و فقط ترجمه‌ی عبری آن موجود است. نسخه های خطی آن عبارتند از: بادلئین Hunt 96 (نویباوئر 2008)، برگه های 40 پشت- 42 پشت، و بادلیئن Heb d.4 (نویباوئر 2773)، برگه های 165 رو- 177 پشت. برلین Q747 (فهرستنامه‌ی 204 اشتاینشنایدر) بخشی از این متن را شامل است.
شرح لاتینی بر اصلاح، که مؤلف آن مجهول است، در کتابخانه‌ی ملی پاریس، بخش لاتینی 7406، برگه های 114 رو، ستون 135-a رو، ستون b موجود است.
کتاب Parvum Almagestum در شش مقاله، که فقط نسخه‌ی لاتینی آن وجود دارد، برخلاف آنچه گاه اظهار عقیده شده است، بی شک از جابر نیست. اثر لورچ (پایین)، فصل 3، بخش 1.

دوم. خواندنیهای فرعی.

«Zur Geschichte des Transversalensatzes des Eratztheorems, der Regel der vier Grössen und des Trangentensatzes»، از هـ. بورگر و ک. کول، در AGNM، 7 (1924)، که مقاله ای است اساسی بر پایه‌ی ویرایشی که به همت آکسل بیورنبو در مورد رساله‌ی ثابت بن قرّه درباره‌ی قضیه‌ی منلائوس صورت گرفته است؛ Histoire de l"astronomie du moyen âge، از ژ. ب. ژ. دولامبر (پاریس، 1819؛ تجدید چاپ، 1965)، بویژه صفحه های 179-185- دولامبر با جابر بسیار مخالف است؛ و «Jāber ibn Aflah and His Influence in the west»، از ر. چ. لورچ (منچستر، 1970)، که رساله ای دکتری است که عمدتاً به مثلثات کروی پرداخته است.
برای ارجاعهای بیشتر، Introduction to the History of Science از ج. سارتن، دوم (واشینگتن، 1931)، 206.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه: احمد آرام... [و دیگران]، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ نخست



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما