1- نصب جانشین، هنگام منقضی شدن ایام نبوت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:«فلما انقضت ایامه اقام ولیه علی بن ابیطالب صلواتک علیهما و آلهما هادیاً» (1)؛
«چون دوران رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سر آمد ولیّ خودش علیّ بن ابیطالب - که درود تو بر ایشان و خاندانشان باد - را برای هدایتگری قرار داد».
گرچه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در طول ایام بعثتش هر جا که مناسب میدیدند حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان هادی جامعه معرفی میکردند، ولی هنگامی که ایام بعثتش به سر آمد از جانب خداوند متعال مأمور شد تا حضرت علی (علیه السلام) را به عنوان هادی بعد از خودش اقامه کرده و به مردم معرفی نماید.
2- امام علی (علیه السلام)، خلیفهی بلافصل پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که میفرماید:«و جعل الأمر بعده الی اخیه و ابن عمّه و وصیّه و وارثه علیّ بن ابیطالب (علیه السلام)» (2)؛
«و امر امامت را بعد از خود به برادر و پسر عمو و وصیّ و وارثش علیّ بن ابیطالب (علیه السلام) واگذار کرد».
مطابق روایات بسیار و متواتر بین شیعه و اهل سنت، خلیفهی بلافصل رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) است، که به نصّ آن حضرت برای جانشینی منصوب شده است، کسی که برادر پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و پسر عمو و وصیّ و وارث آن حضرت بوده است.
3- امامت حضرت علی (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی صلوات بر امیرمؤمنان علی (علیه السلام) چنین عرضه میدارد:«... و صلّ علی امیرالمؤمنین و وارث المرسلین و قائد الغرّ المحجّلین و سید الوصیین و حجة ربّ العالمین» (3)؛
«... و بر امیرمؤمنان و وارث فرستادگان و پیشتاز پیشانی سفیدان، و سیّد اوصیا و حجت پروردگار عالمین درود فرست».
در این جملات به صفاتی از امیرمؤمنان (علیه السلام) اشاره شده است؛
1- امیرمؤمنان.
2- وارث علم تمام انبیای مرسل.
3- رهبر و راهبر تمام انسانهای متدین و پیشانی سفید.
4- سید و آقا و سرور تمام اوصیای الهی.
5- حجت پروردگار عالمیان برای خلق.
4- امام علی (علیه السلام) وصیّ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال عرضه میدارد:«اللهم و صلّ علی علیّ امیرالمؤمنین و وصیّ رسول ربّ العالمین» (4)؛
«بارخدایا! و بر علیّ امیرمؤمنان و وصیّ فرستاده پروردگار عالمیان درود فرست».
حضرت علی (علیه السلام) تنها جانشین بلافصل پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) است که از جانب رب العالمین برای هدایت مردم به جامعه معرفی شده است.
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی امام علی (علیه السلام) میفرماید:
«ثم قال له: انت اخیّ و وصیّی» (5)؛
«تو برادر من و جانشین من هستی».
«وصایت» به معنای عهد و پیمان است، و مطابق روایات متواتر، تنها کسی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با او عهد و پیمان مطلق بر سر جانشینی خود بست حضرت علی (علیه السلام) بوده است.
5- استدلال به حدیث «مدینهی علم»
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) میفرماید:«ثم اودعه علمه و حکمته فقال: انا مدینة العلم و علیّ بابها، فمن اراد المدینة فلیأتها من بابها» (6)؛
«آن گاه علم و حکمتش را در او به ودیعت سپرد و فرمود: من شهر علم هستم و علی (علیه السلام) دروازهی آن است، هر که حکمت میخواهد باید که از آن درب داخل شود».
از آن جهت که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) علم و حکمتش را که مطابق نص قرآن کریم خیر کثیر است به حضرت علی (علیه السلام) سپرده بود لذا او را در دروازهی علم خود معرفی کرده و فرمود: هر کس که میخواهد به شهر علم و حکمت من وارد شود باید از راهش که همان دروازهی علم است یعنی حضرت علی (علیه السلام) وارد شود.
6- امام علی (علیه السلام)، هادی امت بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«فلما انقضت ایّامه اقام ولیّه علی بن ابیطالب صلواتک علیهما و آلهما هادیاً؛ اذ کان هو المنذر و لکلّ قوم هاد» (7)؛
«چون دوران رسالت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به سر آمد ولیّ خودش علیّ بن ابیطالب - که درود تو بر ایشان و خاندانش باد - را برای هدایتگری اقامه نمود؛ چرا که او هشدار دهنده بود و برای هر قومی هدایتگر میباشد».
مطابق نصّ آیهی قرآن، پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) بیم دهندهی مردم و برای هر قومی در هر زمانی یک هادی است، و لذا امت اسلامی بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) در هر زمان احتیاج به یک هادی به حق و حقیقت دارد که اولین آنها حضرت علی (علیه السلام) بوده است.
7- امام علی (علیه السلام) وارث پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی امام علی (علیه السلام) میفرماید:«ثم قال له: انت اخی و وصیّی و وارثی» (8)؛
«آن گاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به علی (علیه السلام) فرمود: تو برادر و جانشین و وارث [علم] من هستی».
امام علی (علیه السلام) وارث مطلق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به جز در اموال آن حضرت بوده است؛ چرا که اموال او به وارث حضرت زهرا (علیهاالسلام) رسیده است، ولی سایر امور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) که از آن جمله زعامت مسلمین و علم و حکمت آن حضرت بوده همگی به امام علی (علیه السلام) منتقل شده است.
8- امام علی (علیه السلام) مولای مؤمنان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«فقال - و الملأ امامه -: من کنت مولاه فعلیّ مولاه، اللهم وال من والاه، و عاد من عاداه، وانصر من نصره، و اخذل من خذله» (9)؛ «سپس در حالی که انبوه جمعیت پیشاپیش او بودند چنین فرمود: هر کس را من مولای اویم پس علیّ نیز مولای اوست، بارالها! دوست بدار هر که را که از او پیروی کند و دشمن بدار هر که را که با او به ستیز برخیزد، و پیروزمند گردان هرکه را یاریش کند، و خوار نما هر که خوارش نماید».
حدیث «غدیر» از جمله احادیثی است که نزد شیعه و اهل سنت متواتر و صحیح السند بوده و دلالت بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) دارد.
9- امام علی (علیه السلام)، امیرمؤمنان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«و قال: من کنت انا نبیّه فعلیّ امیره» (10)؛
«و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: هر کس که من پیامبر اویم پس علیّ امیر اوست».
از جمله نصوص جلیّ بر امامت و ولایت حضرت علی (علیه السلام) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نصّ «امارت» است، نصی که احتمال خلاف در آن داده نمیشود و صریح در امامت و حاکمیت بر مردم میباشد.
10- امام علی (علیه السلام) به منزلهی هارون نزد موسی (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«و احلّه محلّ هارون من موسی فقال: انت منّی بمنزلة هارون من موسی الا انه لا نبیّ بعدی» (11)؛
«و او را نسبت به خود همانند منزلت هارون به موسی قرار داده و فرمود: تو نسبت به من در منزلت و رتبهی هارون (علیه السلام) به موسی (علیه السلام) هستی جز آن که پیامبری پس از من نیست».
از جمله احادیثی که بر امامت و وصایت امام علی (علیه السلام) استدلال میشود حدیث «منزلت» است؛ زیرا همانگونه که هارون (علیه السلام) وصیّ و جانشین موسی (علیه السلام) در زمان حیات او بود و اگر زنده میبود جانشین بعد از او به شمار میآمد، حضرت علی (علیه السلام) نیز این چنین بوده است.
11- پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) امام علی (علیه السلام) از نور واحد
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:«و قال: انا و علیّ من شجرة واحدة و سائر الناس من شجر شتی» (12)؛
«و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: من و علیّ از یک درخت بوده و دیگر مردم از درختان پراکنده و متفاوتاند».
مطابق روایات فریقین رسول خدا و امام علی (علیه السلام) از یک نور واحد بودهاند، و لذا خداوند متعال در آیهی «مباهله» میفرماید:
(فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِن بَعْدِمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ...) (13)؛
«هرگاه بعد از علم و دانشی که (درباره مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت کنیم، شما هم از نفوس خود...».
12- امام علی (علیه السلام)، منبع اسرار پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی عرضه میدارد:«اتقرّب الیک... بمن جعلته لنوره مغْرباً، و عن مکنون سرّه مُعْرِباً: سید الأوصیاء...» (14)؛
«به تو نزدیکی میجویم... به کسی که او را خواستگاه نور پیامبرت کرده و بیانگر سرّ او نمودی: سرور اوصیا...».
اسرار مخفی و معارف و حکمتهای رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را تنها کسی میتواند بیان کند که دروازهی علم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و آن حضرت برای او کشف کرده است، و او کسی جز سرور اوصیا، امیرمؤمنان علی (علیه السلام) نیست.
13- صفات امام علی (علیه السلام) از دیدگاه امام زمان (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که حضرت علی (علیه السلام) را اینگونه توصیف میکند:«... سید الاوصیاء، و امام الاتقیاء، یعسوب الدین، و قائد الغرّ المحجّلین، ابی الأئمة الراشدین، علیّ امیرالمؤمنین (علیه السلام)» (15)؛
«... سرور اوصیا، و پیشوای پرهیزکاران، و رهنمای دین، و پیشوای سپید رویان، پدر امامان راهنما؛ علیّ امیرمؤمنان».
در عبارات فوق حضرت مهدی (علیه السلام) برای امام علی (علیه السلام) صفاتی را ذکر فرمودهاند؛
1- سرور اوصیا از اولین تا آخرین.
2- پیشوای پرهیزکاران
3- رهبر دینی مردم
4- امام و مقتدای اولیای الهی.
6- پدر امامان به هدایت رسیده.
7- امیر مؤمنان.
14- امام علی (علیه السلام) خواستگاه نور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که به خداوند متعال چنین عرضه میدارد:لاتقرب الیک.. بمن جعلته لنوره مغرباً... سید الاوصیاء...» (16)؛
«به تو نزدیکی میجویم... به کسی که خواستگاه نور او - پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) قرار دادهای... سرور اوصیا...».
حضرت علی (علیه السلام) باب مدینهی علم و حکمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده و نور او در وجود حضرت علی (علیه السلام) غروب کرده است، و لذت هر کس که میخواهد به علم و حکمت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) برسد باید از دروازهی آن حضرت وارد شود.
15- اتحاد بین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی امام علی (علیه السلام) فرمود:«ثم قال له:... لحمک من لحمی، و دمک من دمی، و سلمک سلمی، و حربک حربی، و الایمان مخالط لحمک و دمک کما خالط لحمی و دمی» (17)؛
«آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیه السلام) فرمود:... گوشت تو از گوشت من، خون تو از خون منع همدردی با تو همدردی با من، و جنگ با تو جنگ با من است، و ایمان با گوشت و خون تو آمیخته همانگونه که با گوشت و خون من آمیزش یافته است».
بین رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و امام علی (علیه السلام) اتّحاد همه جانبه و هماهنگی در تمام جهات بوده است اعم از مادی و معنوی، و لذا قرآن از حضرت علی (علیه السلام) در آیهی «مباهله» به نفس پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تعبیر کرده است».
16- امام علی (علیه السلام)، معیار شناخت مؤمن از منافق
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و لو لا انت یا علیّ لم یعرف المؤمنون بعدی» (18)؛
«ای علیّ! اگر تو نبودی پس از من مؤمنان شناخته نمیشدند».
مطابق احادیث فریقین؛ شیعه و سنیع محبت حضرت علی (علیه السلام) محور و میزان ایمان و بغض و دشمنی با آن حضرت محور و میزان نفاق از سوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) معرفی شده، لذا معیار شناخت مؤمن از منافق بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) حضرت علی (علیه السلام) است.
17- امام علی (علیه السلام)، روشنگر جامعه بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام علی (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و کان بعده... نوراً من العمی» (19)؛
«حضرت علی (علیه السلام) بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)... روشنگر از نابینایی بود».
حضرت علی (علیه السلام) بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردم جاهل و نادان را به نور هدایت قرآن و سنت واقعی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) رهنمون ساخت.
18- امام علی (علیه السلام)، ریسمان محکم الهی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و کان بعده... حبل الله المتین» (20)؛
«حضرت علی (علیه السلام) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)... ریسمان محکم خداوند بود».
حضرت علی (علیه السلام) ریسمان محکمی بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود که هر کس به او تمسک میکرد به طور حتم از چاه ضلالت و گمراهی نجات یافته و به قرب خدا میرسید؛ برخلاف دیگران که اگر ریسمانی داشتند محکم نبوده و مردمی را که به آن چنگ میزدند در وسط راه به سقوط میکشاند.
19- امام علی (علیه السلام)، راه مستقیم به سوی خدا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و کان بعده... صراطه المستقیم» (21)؛
«حضرت علی (علیه السلام) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)... راه مستقیم به سوی او بود».
بعد از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) راههای مختلفی برای رسیدن به سنت آن حضرت و اهداف بلند او که همان اهداف بلند اسلام ناب محمدی است ترسیم شد، که هر کدام دارای انحرافات گوناگون و متعددی بود به جز راه حضرت علی (علیه السلام) که مستقیم بوده و مردم را به طور حتم به مقصد میرسانید.
20- امام علی (علیه السلام)، نزدیکترین فرد به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«لایُسْبَقُ بقرابة فی رحم» (22)؛
«کسی در نزدیکی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از حضرت (علیه السلام) نزدیکتر نبود».
بعد از رحلت رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) عدهای خود را مستحق خلافت و جانشینی او دانستند به این بهانه که ما از نزدیکان آن حضرت هستیم، گرچه این دلیل بهانهای بیش نبود و هیچ توجیه عقلایی نداشت، ولی اگر این بهانه دلیل آنها بوده آیا حضرت علی (علیه السلام) از دیگران در این جهت مقدمتر نبوده است؟ چرا او به سمت خلافت برنگزیدید؟...
21- امام علی (علیه السلام)، اولین مؤمن
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«لا یُسْبَقُ بقرابة فی رحم و لا بسابقة فی دین» (23)؛
«او کسی است که در نزدیکی به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از او مقدمتر و در دین از او با سابقهتر نبود».
امام علی (علیه السلام) مطابق روایات شیعه و اهل سنت اولین مسلمان و مؤمن و سبقت گیرندهی در دین بوده است. او کسی بود که از ابتدای طفولیّت در دامان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بزرگ شد و با آن حضرت به غار حرا میرفت و در آنجا به مناجات با خداوند متعال میپرداخت، هنگامی که دیگران به بتپرستی مشغول بودند.
22- امام علی (علیه السلام)، ادامه دهندهی راه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«یحذو حذو الرسول (صلی الله علیه و آله و سلم)» (24)؛
«او در جای پای پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) پای نهاد».
تنها کسی که از صحابه از ابتدای ولادت تا شهادت مطیع رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود و هرگز از خط و مشی او عدول نکرد حضرت علی (علیه السلام) بود، وگرنه دیگران هر کدام لغزشها و انحرافاتی داشتند، گرچه تعداد اندکی هم بودهاند که دستورات پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را اطاعت کرده و بعد از او از شیعیان حضرت علی (علیه السلام) شدند.
قتال امام علی (علیه السلام) بر سر تأویل قرآن
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و یقاتل علی التأویل» (25)؛
«و براساس تأویل قرآن [با پیمانشکنان] جنگ میکرد».
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) نقل شده که فرمود: ای علی! تو بر سر تأویل قرآن قتال میکنی همانگونه که من بر سر تنزیل قرآن قتال نمودم، و این به جهت اختلاف در موقعیت سیاسی آن دو بزرگوار بوده است. و لذا اگر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حضرت علی (علیه السلام) و خلافت او بود همین کاری را میکرد که علی (علیه السلام) انجام داد، همانگونه که اگر حضرت علی (علیه السلام) در زمان رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بود او نیز همان کاری را انجام میداد که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) انجام داد.
24- امام علی (علیه السلام)، آیهی کبرای الهی
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) چنین تعبیری را فرمود:«و آیتک الکبری» (26)؛
«و او که نشانهی بزرگ توست».
گرچه همهی موجودات و مخلوقات به یک معنا آیه و نشانهی قدرت الهی هستند ولی هر موجودی که کاملتر و جامعتر باشد نشانهی قویتری بر وجود خداوند است، و امام علی (علیه السلام) بعد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بزرگترین آیه و نشانهی قدرت و عظمت الهی است که خدا را به او میتوان شناخت همانگونه که شهریار میگوید: (به علیّ شناختم من به خدا قسم خدا را).
25- رسیدن امام علی (علیه السلام) به مقام رضا
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در دعایی چنین عرضه میدارد:«... و علیّ المرتضی» (27)؛
«... علی (علیه السلام) که به مقام رضا رسیده است».
یکی از بهترین مقامات و حالات انسان رسیدن به مقام رضاست، و آن این است که انسان به درجهای برسد که هم خدا از او راضی باشد و هم او از خدا راضی گردد.
و لذا خداوند متعال درباره اولیای الهی میفرماید:
(رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذلِكَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ) (28)؛
«(هم) خدا از آنها خشنود است و (هم) آنها از خدا خشنودند؛ و این (مقام والا) برای کسی است که از پروردگارش بترسد».
و مطابق جملهی فوق حضرت علی (علیه السلام) به این مقام رسیده است.
26- باز بودن درب مسجد به خانهی امام علی (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«و احلّ له من مسجده ما حلّ له، و سدّ الابواب الا بابه» (29)؛
«و آنچه از مسجدش برایش حلال بود را برای او حلال کرد، و تمام دربها [که به مسجد باز میشد] به جز درب [منزل] او را بست».
یکی از احادیثی که دلالت بر امتیاز بالای حضرت علی (علیه السلام) و طهارت ظاهری و باطنی او از هر عیب و نقصی دارد حدیث «سدّ ابواب» است. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به حضرت علی (علیه السلام) اجازه داد تا در حال جنابت وارد مسجدش شود؛ چرا که برای آن حضرت محذور به حساب نمیآمده است، و نیز دستور داد تا تمام کسانی که دری از خانهی خود به طرف مسجد باز کردهاند و این را برای خود امتیاز به شمار میآوردند بسته شود و تنها درب خانهی حضرت علی (علیه السلام) به سوی مسجد باز بماند و این کار را نیز پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به دستور خداوند متعال انجام داد و لذا این امتیاز تنها برای حضرت علی (علیه السلام) ثبت گردید.
27- امام علی (علیه السلام) تنها برادر معنوی پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«ثم قال له: انت اخی...» (30)؛
«آنگاه پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) خطاب به حضرت علی (علیه السلام) فرمود: تو برادر من هستی...».
از جمله فضایل حضرت علی (علیه السلام) عقد اخوتی است که دوبار رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) بین او و خودش بست، و هر دو نفر از بقیهی صحابه را نیز بینشان عقد اخوت و برادری بست؛ و از آن جا که باید بین دو شخصی که عقد برادری میبندند سنخیت باشد لذا میتوان گفت که تنها شخصی که با پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) سنخیت داشته حضرت علی (علیه السلام) بوده است.
و نیز از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
«السلام علی امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب، المخصوص بأخوّته» (31)؛
«سلام بر امیرمؤمنان علی بن ابیطالب، که به برادری با او - رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) - اختصاص یافت».
28- برخی از صحابه، وفادار به پیمان با امام علی (علیه السلام)
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی وضعیت امت بعد از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:«و الامة مصرة علی قتله، مجتمعة علی قطعیة رحمه و اقصاء ولده، الا القلیل ممّن وفی لرعایة الحق فیهم» (32)؛
«و امت بر دشمنی با او اصرار داشته و متّحد شدند که رحم او را قطع نموده و فرزندانش را [از شهر و دیارشان] دور سازند، جز عدهی اندکی از [امت] که به علت رعایت حق در مورشان وفادار ماندند».
تعداد اندکی از صحابه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) سفارش آن حضرت را در حق اهل بیتش پذیرفته و به آن عمل کردند، که از جملهی آنها سلمان، مقداد، اباذر، و... برخی دیگر از صحابه بودند.
29- امام علی (علیه السلام)، قاتل گردنکشان شرور
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«قد وتر فیه صنادید العرب، و قتل ابطالهم، و ناوش ذؤبانهم، و اودع قلوبهم احقاداً، بدریة و خیبریة و حنینیة و غیرهنّ» (33)؛
«در راه خدا گردنکشان عرب را بیکس گذارده و پهلوانان آنان را کشت، و گرگهایشان را به هلاکت رسانید، و در دلهای آنان از جهت جنگهای بدر و خیبر و حنین و غیر آنها کینهها برجای گذارد».
تنها امام علی (علیه السلام) بود که توانست در غالب جنگهایی که شرکت داشت سرکردگان سرکش عرب و گردنکشان شرور را سرکوب ساخته و آنان را رام گرداند، و لذا اگر شمشیر آن حضرت نبود هرگز اسلام پیشرفت نمیکرد و نمیتوانست موانع را از سر راه خود بردارد.
30- امام علی (علیه السلام) و قتال با ناکثان و مارقان و قاسطان
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که دربارهی حضرت علی (علیه السلام) فرمود:«فاضبّت علی عداوته و اکبّت علی منابذته، حتی قتل الناکثین و القاسطین و المارقین» (34)؛
«از این رو به دشمنیش برخواسته و در پی نابودی او متحد شدند تا آن که پیمانشکنان و منحرفان و سرکشان را به قتل رسانید».
بعد از آنکه حضرت علی (علیه السلام) به مقام خلافت ظاهری رسید معاندان و سرکشان سه جنگ را بر او تحمیل کردند، یکی جنگ جمل به سرکردگی عایشه و طلحه و زبیر و دیگری جنگ صفین به سرکردگی معاویه و سومی جنگ با خوارج نهروان که در آن حضرت علی (علیه السلام) با عدهای متحجّر و ظاهربین که به جنگ با حضرت درآمده بودند مقابله نمود، و این کاری بود که پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) از آن خبر داده بود.
31- جایگاه شیعیان در روز قیامت
از امام زمان (علیه السلام) نقل شده که در مورد شیعیان حضرت علی (علیه السلام) و موقعیّت آنها در روز قیامت میفرماید:«و شیعتک علی منابر من نور مبیّضة وجوهم و هم جیرانی» (35)؛
«و شیعیان تو در بهشت بر منبرهایی از نور و با چهرههای سپید پیرامون من بوده و همسایگان منند».
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در روایات بسیاری پیروان حضرت علی (علیه السلام) را تمجید کرده و در حقیقت آنان را تشویق به پیروی از او بعد از وفات خود نموده است، و این روایات مضمونی دارد که با احادیث دیگر همچون حدیث غدیر و منزلت و دیگر احادیث صحیح السند نزد فریقین مورد تأیید است.
پینوشتها:
1. اقبال الاعمال، ص 290.
2. غیبت، طوسی، ص 287.
3. جمال الاسبوع، ص 301.
4. زادالمعاد، ص 110.
5. مصباح الزائر، ص 230.
6. همان.
7. اقبال الاعمال، ص 290.
8. همان.
9. اقبال الاعمال، ص 290.
10. همان.
11. اقبال الاعمال، ص 290.
12. مصباح الزائر، ص 230.
13. آل عمران، آیه 61.
14. مهج الدعوات، ص 339.
15. مهج الدعوات، ص 339.
16. همان.
17. اقبال الاعمال، ص 290.
18. مصباح الزائر، ص 230.
19. اقبال الاعمال، ص 290.
20 . همان.
21. همان.
22. اقبال الاعمال، ص 290.
23. همان.
24. اقبال الاعمال، ص 290.
25. همان.
26. مصباح، کفعمی، ص 770.
27. جمال الاسبوع، ص 304.
28. بینه، آیه 8.
29. اقبال الاعمال، ص 290.
30. همان.
31. بحارالانوار، ج 101، ص 328.
32. اقبال الاعمال، ص 290.
33. همان.
34. مصباح الزائر، ص 230.
35. مصباح الزائر، ص 230.
رضوانی، علی اصغر؛ (1388)، دینشناسی از دیدگاه حضرت مهدی (ع)، قم: انتشارات دلیل ما، چاپ اول