تردید مثل خوره روحم را میآزارد
منبع:مجله پرسمان
با این كه از لحاظ دینی انسان معتقدی هستم، بعضی اوقات تردید مثل خوره روح مرا میآزارد; به طور ناخودآگاه درباره همه چیز دچار شك میشوم و باورهای دینیام را كه سختبه آنها ایمان دارم، سست و بیپایه مییابم . نمیدانم شاید آن طور كه فكر میكنم اعتقاد محكمی ندارم . لطفا مرا راهنمایی كنید .
جوانان معمولا در این سنین درباره مسائل مختلف از جمله اعتقادات و باورهای دینی خود دچار تردید میشوند و در صدد پیدا كردن دلایل منطقی و پشتوانه قابل قبولی برای آنها هستند . آنان میخواهند نظام فكری و اعتقادی خود را تجدید بنا كنند و به آن استحكام فزونتر بخشند . از آن جا كه گاه گمان میكنند باورهای دینیشان بر تقلید مبتنی است، تصمیم به اصلاح آن میگیرند و میكوشند با تحقیق و موشكافی درباره آنها به ثبات فكری دستیابند; چنین تردیدهایی كه فرد را به تحقیق وا میدارد به مرحله یقین و علم میرساند، خوب و پسندیده است; ولی به شرط آن كه همزمان با پدید آمدن آن، شخص به دنبال پاسخ باشد و در تردید باقی نماند . شك توقفگاه خوبی نیست; اما اگر آغاز حركتباشد، نیكو و شایسته است . اگر تردیدهای شما از این قبیل است، نگران نباشید . بكوشید با مطالعه و پرسیدن از استادان و كارشناسان، جنبه اعتقادی و فكری خودرا تقویت كنید و با عمل به دستورهای دینی (مثل نماز و عبادات دیگر) و پایبندی بیشتر به آنها، ایمان خود را مستحكم سازید . اگر تردیدهای شما وسواس گونه است; یعنی بدون اختیار و به طور مكرر مطالبی به ذهنتان خطور میكند - و قادر به قطع آن نیستید - و شما را از فكر كردن درباره چیزهای دیگر باز میدارد، اختلالی است كه باید درمان شود . این اختلال اصطلاحا «وسواس فكری» نام دارد . در ذهن مبتلا یان به این اختلال افكاری بیهوده، شرم آور یا وحشتناك به وجود میآید و در چرخهای بیپایان پیوسته تكرار میشود .
اگر تردیدهای شما درباره باورهای دینی از نوع وسواس فكری است، نیازمند پیگیری و تلاش بیشتری است و توصیه میشود با مشاورهای حضوری با یكی از كارشناسان در این زمینه (روانشناسان بالینی) به حل آن بپردازید . در عین حال در این نوشتار كوتاه نكاتی چند را به عرضتان میرسانیم، امید است مفید و مؤ
ثر واقع شود . در ابتدا لازم استبه آثار و پیامدهای سوء این نوع افكار و تفكرات وسواسگونه توجه فرمایید و سپس با انجام راهكارهای ارائه شده در جهت رهایی از آن گام بردارید . بخشی از پیامدهای سوء وسواس فكری عبارت است از:
1 . اتلاف عمر
2 . حواس پرتی و ناتوانی در تمركز حواس
3 . بازماندن از كارهای اصلی مانند تحصیل علم و مطالعه
4 . سستشدن باورهای دینی
با توجه به زیانهای یاد شده با رعایت دستورالعملهای زیر قاطعانه به حل مشكل بپردازید:
1 . تلقین: به خود تلقین كنید من به اصول فكریام كاملا ایمان دارم و میتوانم تردیدهایم را رها كنم .
2 . تغییر حالت: هرگاه تردید به سراغ شما آمد، مشتخود را محكم به زمین بكوبید و با گفتن ذكری مثل «لاحول و لا قوة الا بالله» تغییر حالت داده، از آن افكار رهایی یابید و بیدرنگ به كاری مشغول شوید یا به موضوعی دیگر بیندیشید .
3 . به مچ دستتان كش نازكی ببندید; هرگاه افكار تردیدآمیز به ذهنتان آمد و شما را رنج داد، كش را بكشید و رها كنید . با احساس دردی شدید كه به شما دست میدهد، از آن افكار خارج خواهید شد .
4 . زمان خاصی، مثلا ساعت 30/4 تا 45/4 بعداز ظهر، را به چنین افكاری، اختصاص دهید و هر گاه در طول روز تردید به سراغ شما آمد، به خودتان بگویید زمان چنین افكاری فلان ساعت است . در آن زمان مشخص به تردیدها فكر كنید و در طول زمان به تدریج (مثلا روزی یك دقیقه) از زمان اختصاص داده شده بكاهید تا به صفر برسد .
با انجام راهكارهای ارائه شده (در یك ماه) نتیجه و ارزیابی خودتان برای ما بنویسید تا در صورت لزوم نكات دیگری برایتان ارسال گردد .
جوانان معمولا در این سنین درباره مسائل مختلف از جمله اعتقادات و باورهای دینی خود دچار تردید میشوند و در صدد پیدا كردن دلایل منطقی و پشتوانه قابل قبولی برای آنها هستند . آنان میخواهند نظام فكری و اعتقادی خود را تجدید بنا كنند و به آن استحكام فزونتر بخشند . از آن جا كه گاه گمان میكنند باورهای دینیشان بر تقلید مبتنی است، تصمیم به اصلاح آن میگیرند و میكوشند با تحقیق و موشكافی درباره آنها به ثبات فكری دستیابند; چنین تردیدهایی كه فرد را به تحقیق وا میدارد به مرحله یقین و علم میرساند، خوب و پسندیده است; ولی به شرط آن كه همزمان با پدید آمدن آن، شخص به دنبال پاسخ باشد و در تردید باقی نماند . شك توقفگاه خوبی نیست; اما اگر آغاز حركتباشد، نیكو و شایسته است . اگر تردیدهای شما از این قبیل است، نگران نباشید . بكوشید با مطالعه و پرسیدن از استادان و كارشناسان، جنبه اعتقادی و فكری خودرا تقویت كنید و با عمل به دستورهای دینی (مثل نماز و عبادات دیگر) و پایبندی بیشتر به آنها، ایمان خود را مستحكم سازید . اگر تردیدهای شما وسواس گونه است; یعنی بدون اختیار و به طور مكرر مطالبی به ذهنتان خطور میكند - و قادر به قطع آن نیستید - و شما را از فكر كردن درباره چیزهای دیگر باز میدارد، اختلالی است كه باید درمان شود . این اختلال اصطلاحا «وسواس فكری» نام دارد . در ذهن مبتلا یان به این اختلال افكاری بیهوده، شرم آور یا وحشتناك به وجود میآید و در چرخهای بیپایان پیوسته تكرار میشود .
اگر تردیدهای شما درباره باورهای دینی از نوع وسواس فكری است، نیازمند پیگیری و تلاش بیشتری است و توصیه میشود با مشاورهای حضوری با یكی از كارشناسان در این زمینه (روانشناسان بالینی) به حل آن بپردازید . در عین حال در این نوشتار كوتاه نكاتی چند را به عرضتان میرسانیم، امید است مفید و مؤ
ثر واقع شود . در ابتدا لازم استبه آثار و پیامدهای سوء این نوع افكار و تفكرات وسواسگونه توجه فرمایید و سپس با انجام راهكارهای ارائه شده در جهت رهایی از آن گام بردارید . بخشی از پیامدهای سوء وسواس فكری عبارت است از:
1 . اتلاف عمر
2 . حواس پرتی و ناتوانی در تمركز حواس
3 . بازماندن از كارهای اصلی مانند تحصیل علم و مطالعه
4 . سستشدن باورهای دینی
با توجه به زیانهای یاد شده با رعایت دستورالعملهای زیر قاطعانه به حل مشكل بپردازید:
1 . تلقین: به خود تلقین كنید من به اصول فكریام كاملا ایمان دارم و میتوانم تردیدهایم را رها كنم .
2 . تغییر حالت: هرگاه تردید به سراغ شما آمد، مشتخود را محكم به زمین بكوبید و با گفتن ذكری مثل «لاحول و لا قوة الا بالله» تغییر حالت داده، از آن افكار رهایی یابید و بیدرنگ به كاری مشغول شوید یا به موضوعی دیگر بیندیشید .
3 . به مچ دستتان كش نازكی ببندید; هرگاه افكار تردیدآمیز به ذهنتان آمد و شما را رنج داد، كش را بكشید و رها كنید . با احساس دردی شدید كه به شما دست میدهد، از آن افكار خارج خواهید شد .
4 . زمان خاصی، مثلا ساعت 30/4 تا 45/4 بعداز ظهر، را به چنین افكاری، اختصاص دهید و هر گاه در طول روز تردید به سراغ شما آمد، به خودتان بگویید زمان چنین افكاری فلان ساعت است . در آن زمان مشخص به تردیدها فكر كنید و در طول زمان به تدریج (مثلا روزی یك دقیقه) از زمان اختصاص داده شده بكاهید تا به صفر برسد .
با انجام راهكارهای ارائه شده (در یك ماه) نتیجه و ارزیابی خودتان برای ما بنویسید تا در صورت لزوم نكات دیگری برایتان ارسال گردد .