عيد از ديدگاه قرآن کريم و سخن بزرگان
نويسنده:حميدرضا افراونده
منبع:رسالت/6322
منبع:رسالت/6322
کلمه “عيد” در قرآن کريم يک بارآمده است (سوره مائده، آيه 112:)
قال عيسى بن مريم اللهم ربنا انزل علينا مائده من السماء تکون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آيه منک وارزقنا و انت خيرالرازقين. صدق الله العلى العظيم
ريشه واژه عيد از عود مىباشد و آن به معناى برگشتن و برگشت دادن است، تغيير انسان و گرديدن خودمان از حالتى به حالت ديگر را “عيد” مىگويند.
حضرت علي(علیه السلام) در نهجالبلاغه مىفرمايند:
کل يوم لايعصى الله فيه فهوم يوم عيد: هر روزى که آن روز را از نور اطاعت حق تعالى روشن سازى و خواست خداى بزرگ و فرمان او را بر خويشتن حاکم سازى و در آن روز معصيت خداوند بارىتعالى انجام نشود آن روز “عيد” است.
مولانا جلالالدين بلخى در مورد “عيد” مىفرمايد:
بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خميني(ره) در مورد عيد مىفرمايند: “عيد براى ما يک معنى دارد و براى ابراهيم خليل(علیه السلام) و براى پيامبران ديگر(علیه السلام) يک معناى ديگر دارد. آنها “عيدي”که مىگيرند “عيد لقاءالله است.”
پس عيدى که از نظر امام(ره)، اوليا و اوصيا و مردان آزاده خداوند مهربان مىگيرند ملاک و ميزان سنجش آن “عمل” و عملى است که فقط براى رضاى حضرت دوست(علیه السلام) انجام مىدهند، يعنى عمل قربانى کردن اسماعيل(علیه السلام) و شکستن بتهاى بتخانه، داخل آتش افتادن، تنها گذاشتن همسر و فرزند در بيابان بدون آب همه اين عملها از سوى حضرت ابراهيم(علیه السلام) “عيد” محسوب مىشد.
پيروزى حضرت يوسف(علیه السلام) در برابر نفس اماره و در برابر وسوسههاى گناهآلود زليخا، اين عمل هم براى آن پيامبر عزيز(علیه السلام) “عيد” به حساب مىآمد.
ترک همسر و فرزند گناهکار براى هميشه از جانب نوح پيامبر(علیه السلام) اين عمل او نيز “عيد” بود و صبر حضرت ايوب(علیه السلام) در برابر ناملايمات و بلاهاى زندگى اين عمل صبر ايشان نيز”عيد” بود. دعا کردن براى بخشش خداى مهربان از سوى حضرت آدم و حوا(علیه السلام) نيز بعد از اجابت از سوى پروردگار اين عمل آنها هم “عيد” بود. در بستر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به جاى ايشان به استقبال مرگ رفتن از سوى حضرت علي(علیه السلام) نيز “عيد” محسوب مىشد.
بيمه کردن اسلام با تقديم خون خود و فرزندان گرامى و ياران وفادارش و اسيرى خاندانش از سوى آقااباعبداللهالحسين (علیه السلام)اين عمل ايشان نيز”عيد” محسوب مىشد و در زمان عطش فراوان و ديدن آب و نخوردن آب نه تنها از سوى ما در ايام روزهدارى بلکه از سوى ماه بنىهاشم حضرت ابوالفضل العباس يعنى “عيد” و به قول حضرت امام(ره) “لقاءالله” است.
قال عيسى بن مريم اللهم ربنا انزل علينا مائده من السماء تکون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آيه منک وارزقنا و انت خيرالرازقين. صدق الله العلى العظيم
ريشه واژه عيد از عود مىباشد و آن به معناى برگشتن و برگشت دادن است، تغيير انسان و گرديدن خودمان از حالتى به حالت ديگر را “عيد” مىگويند.
حضرت علي(علیه السلام) در نهجالبلاغه مىفرمايند:
کل يوم لايعصى الله فيه فهوم يوم عيد: هر روزى که آن روز را از نور اطاعت حق تعالى روشن سازى و خواست خداى بزرگ و فرمان او را بر خويشتن حاکم سازى و در آن روز معصيت خداوند بارىتعالى انجام نشود آن روز “عيد” است.
مولانا جلالالدين بلخى در مورد “عيد” مىفرمايد:
عيد بر عاشقان مبارک باد
عاشقان عيدتان مبارک باد
عيد ار بوى جان ما دارد
در جهان همچون جان مبارک باد
بر تو اى ماه آسمان و زمين
تا به هفت آسمان مبارک باد
عيد آمد به کف نشان وصال
عاشقانه اين نشان مبارک باد
آرى عيد ما روزى است که وظيفه بر غريزه پيروز شده است. حيوان غريزه دارد و فرشته وظيفه؛ انسان هم غريزه دارد و هم وظيفه و انسان سعادتمند آن کسى است که وظيفه را فداى غريزه نکرد. عاشقان عيدتان مبارک باد
عيد ار بوى جان ما دارد
در جهان همچون جان مبارک باد
بر تو اى ماه آسمان و زمين
تا به هفت آسمان مبارک باد
عيد آمد به کف نشان وصال
عاشقانه اين نشان مبارک باد
بنيانگذار جمهورى اسلامى ايران حضرت امام خميني(ره) در مورد عيد مىفرمايند: “عيد براى ما يک معنى دارد و براى ابراهيم خليل(علیه السلام) و براى پيامبران ديگر(علیه السلام) يک معناى ديگر دارد. آنها “عيدي”که مىگيرند “عيد لقاءالله است.”
پس عيدى که از نظر امام(ره)، اوليا و اوصيا و مردان آزاده خداوند مهربان مىگيرند ملاک و ميزان سنجش آن “عمل” و عملى است که فقط براى رضاى حضرت دوست(علیه السلام) انجام مىدهند، يعنى عمل قربانى کردن اسماعيل(علیه السلام) و شکستن بتهاى بتخانه، داخل آتش افتادن، تنها گذاشتن همسر و فرزند در بيابان بدون آب همه اين عملها از سوى حضرت ابراهيم(علیه السلام) “عيد” محسوب مىشد.
پيروزى حضرت يوسف(علیه السلام) در برابر نفس اماره و در برابر وسوسههاى گناهآلود زليخا، اين عمل هم براى آن پيامبر عزيز(علیه السلام) “عيد” به حساب مىآمد.
ترک همسر و فرزند گناهکار براى هميشه از جانب نوح پيامبر(علیه السلام) اين عمل او نيز “عيد” بود و صبر حضرت ايوب(علیه السلام) در برابر ناملايمات و بلاهاى زندگى اين عمل صبر ايشان نيز”عيد” بود. دعا کردن براى بخشش خداى مهربان از سوى حضرت آدم و حوا(علیه السلام) نيز بعد از اجابت از سوى پروردگار اين عمل آنها هم “عيد” بود. در بستر پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) و به جاى ايشان به استقبال مرگ رفتن از سوى حضرت علي(علیه السلام) نيز “عيد” محسوب مىشد.
بيمه کردن اسلام با تقديم خون خود و فرزندان گرامى و ياران وفادارش و اسيرى خاندانش از سوى آقااباعبداللهالحسين (علیه السلام)اين عمل ايشان نيز”عيد” محسوب مىشد و در زمان عطش فراوان و ديدن آب و نخوردن آب نه تنها از سوى ما در ايام روزهدارى بلکه از سوى ماه بنىهاشم حضرت ابوالفضل العباس يعنى “عيد” و به قول حضرت امام(ره) “لقاءالله” است.