استماع قرآن كريم

آنچه كه اكنون دراختيار شماست مطالعه قرآن براي شناخت خود قرآن است. ما بر اين باوريم كه قرآن كريم، خود معرف واقعي خويش است. و اگر بخواهيم در قالب الفاظ و كلمات، گامي در شناساندن قرآن برداريم، بهترين و جامع ترين منبع، در اين زمينه خود قرآن كريم است. اين نگاه از آنجا جان گرفت كه قرآن خود در آيات مختلف ضمن بيان معارف ديگر، به بيان خصوصيات و ويژگي ها و امتيازات خويش پرداخته است. تا جايي كه در يك نگاه دقيق و عميق نسبت به قرآن درمي يابيم كه اين كتاب آسماني به طور مفصل و جامع، خود را معرفي كرده است.
پنجشنبه، 2 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
استماع قرآن كريم
استماع قرآن كريم
استماع قرآن كريم
نويسنده:صاحب علي محبي
منبع:روزنامه کیهان
اشاره
آنچه كه اكنون دراختيار شماست مطالعه قرآن براي شناخت خود قرآن است. ما بر اين باوريم كه قرآن كريم، خود معرف واقعي خويش است. و اگر بخواهيم در قالب الفاظ و كلمات، گامي در شناساندن قرآن برداريم، بهترين و جامع ترين منبع، در اين زمينه خود قرآن كريم است. اين نگاه از آنجا جان گرفت كه قرآن خود در آيات مختلف ضمن بيان معارف ديگر، به بيان خصوصيات و ويژگي ها و امتيازات خويش پرداخته است. تا جايي كه در يك نگاه دقيق و عميق نسبت به قرآن درمي يابيم كه اين كتاب آسماني به طور مفصل و جامع، خود را معرفي كرده است. استماع قرآن از جمله موضوعاتي است كه قرآن كريم به آن پرداخته و در روايات نيز مورد توجه قرار گرفته است، در اين مقاله به اهميت و استحباب استماع قرآن مي پردازيم

مفهوم استماع

«استماع» مصدر باب «استفعال»، مشتق از «سمع» است. «سمع» عبارت است از: «حسن شنوايي در گوش كه صداها را درك مي كند»، (1) و «سماع» يعني، صرف شنيدن هر چند بدون اراده باشد، اما «استماع» گوش سپردن همراه با پذيرش قلبي است كه بدون اعمال اراده حاصل نمي شود. «انصات» نيز نوعي گوش فرا دادن و خاموشي و سخن نگفتن در هنگام شنيدن است. و به ديگر سخن، «انصات» مترادف كلمه«سكوت» است كه مقدمه استماع و گوش دادن به شمار مي رود. در واقع «انصات» همان سكوت جهت استماع است،(2 )«راغب» پس از بيان معناي «انصات» مي گويد:«برخي گفته اند: مراد از «انصات» همان پاسخ دادن است. ولي اين معني صحيح نيست؛ زيرا اجابت و پاسخ دادن پس از شنيدن است، و اگر «اجابت» در «انصات» لحاظ شده باشد، در واقع تشويقي است بر شنيدن كه به خاطر قدرت و امكان داشتن در پاسخ است.»(3)

مراد از استماع قرآن كريم

«استماع» و «انصات» از جمله آدابي است كه بايد در مجلس قرائت قرآن رعايت شود، و اين امري است كه قرآن، خود، آن را توصيه مي كند: «و اذا قري القرءان فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون؛ (4) هنگامي كه قرآن خوانده شود، گوش فرا دهيد وخاموش باشيد؛ شايد مشمول رحمت خدا شويد.»اينكه در آيه شريفه «انصات» با «استماع» همراه شده، تاكيدي است بر سكوت ظاهري و تذكر به تامل؛ زيرا «استماع» بدون سكوت ظاهري امكان ندارد. بنابراين «استماع» و «انصات» گوش فرا دادن به همراه سكوت ظاهري و تمركز بخشيدن به قوه فكر و انديشه، جهت تامل و دريافت پيام قرآني است.
مرحوم علامه طباطبايي در تفسير آيه شريفه مي فرمايد:«انصات»، سكوت توام با استماع است، و بعضي گفته اند: به معناي استماع با سكوت است و معناي «انصت الحديث و انصت للحديث» اين است كه به حديث گوش مي داد، در حالي كه سكوت كرده بود. و «انصته غيره» يعني ديگري به سخن او گوش داد و «انصت الرجل» يعني ساكت شد؛ پس معناي جمله مورد بحث، اين شد: گوش فرا دهيد به قرآن و ساكت شويد. (5)
خاموشي و سكوت در هنگام استماع قرآن، از جمله آداب محفل قرآني است كه توجه و تدبر در آيات الهي را به دنبال دارد، و موجب رقت قلب و انقلاب روحي و خوف توام با گريه و زاري است. قرآن در اين باره مي فرمايد:«الله نزل احسن الحديث كتابا متشبها مثاني تقشعر منه جلود الذين يخشون ربهم ثم تلين جلودهم و قلوبهم الي ذكرالله ذلك هدي الله يهدي به من يشاء و من يضلل الله فما له من هاد؛ (6 ) خداوند بهترين سخن را نازل كرده، كتابي كه آياتش (در لطف و زيبايي و عمق و محتوا) همانند يكديگر است؛ آياتي مكرر دارد (با تكراري شوق انگيز) كه از شنيدن آياتش لرزه بر اندام كساني كه از پروردگارشان مي ترسند، مي افتد؛ سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذكر خدا مي شود؛ اين هدايت الهي است كه هر كس را بخواهد با آن راهنمايي مي كند؛ و هر كس را خداوند گمراه سازد، راهنمايي براي او نخواهد بود!»
قرآن كريم در جاي ديگر، انقلاب روحي و معنوي عالمان مسيحي (اهل تواضع و آخرت طلب) را در پي استماع قرآن چنين تشريح مي فرمايد:«و اذا سمعوا ما انزل الي الرسول تري اعينهم تفيض من الدمع مما عرفوا من الحق يقولون ربناءامنا فاكتبنا مع الشاهدين؛(7) و هر زمان، آياتي را كه بر پيامبر(اسلام) نازل شده، بشنوند؛ چشم هاي آنها را مي بيني كه (ازشوق،) اشك مي ريزد، بخاطر حقيقتي كه دريافته اند، آنها مي گويند: «پروردگارا! ايمان آورديم؛ پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس!»البته مقصود از «استماع قرآن» استماع با خصوصيات ويژه اي است كه يك دگرگوني روحي و معنوي در انسان ايجاد كند. و چنين استماعي است كه مورد سفارش قرآن و اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) بوده، و آثار پربركتي به همراه دارد.

اهميت استماع قرآن كريم

يكي از بحث ها و موضوعات بسيار مهم، موضوع «اهميت استماع قرآن» است. از جمله نكات قابل توجهي كه كمال اهميت اين موضوع را بيان مي دارد، حكمت و فلسفه حكمي است كه فقها از آيه شريفه «و اذا قري القرآن فاستمعوا له وانصتوا لعلكم ترحمون»(8) در باب «استماع قرائت امام در نماز جماعت» استفاده مي كنند. فقها با استناد به همين آيه شريفه، استماع «حمد» و «سوره» را كه امام جماعت قرائت مي كند، بر مأمومين واجب مي دانند؛ زيرا در نماز تنها «حمد» و «سوره» جزء قرآن است و بقيه ذكرهاي نماز جزء قرآن نيست، هرچند محتواي آن ذكرها درقرآن و روايات وجود دارد؛ از اين رو، از ميان همه ذكرهاي نماز، حكم وجوبي استماع فقط در مورد «حمد» و «سوره» است؛ البته تا آنجايي كه صداي امام جماعت شنيده مي شود؛ ولي جايي كه رعايت اخفات لازم است گفتن ذكرهاي مستحبي در حال قرائت امام، آن هم كسي كه صداي امام را نمي شنود، توصيه شده است.
خلاصه، چه در نمازهاي «جهريه» و چه نمازهاي «اخفاتيه» تا جايي كه صداي امام شنيده مي شود، كسي حق گفتن ذكر ديگري را ندارد و بايد قرائت امام را استماع نمايد. اين حكم با همه فروع ذكر شده، بيانگر اهميت استماع قرآن از نظرگاه خود قرآن است.شايان توجه است كه چه حكم وجوبي استماع قرآن درنمازجماعت و چه حكم استحبابي آن درغير نماز، از همين آيه شريفه «و اذا قري القرآن فاستمعو له...» و با استفاده از روايات بدست مي آيد. چرا كه قرآن، كلام خدا است و حاوي معارف و احكام و دستورالعمل هاي زندگي است سكوت و خاموشي و گوش سپردن به قرائت قرآن هم احترام به اين كتاب و كلام آسماني است و هم مايه كسب گنجينه معارف، احكام و فهم فرهنگ قرآن. لذا وجوب آن در نماز مايه حفظ نظم و آميخته با فهم و خشوع است. رعايت اين امر در خارج از نماز گرچه در حد استحباب است؛ ولي دقيقا همان بركات استماع در نماز را به همراه دارد؛ از اين رو رعايت آن در نماز و غيرنماز مورد توصيه و تأكيد ائمه اطهار(عليهم السلام) قرار گرفته است.
عبدالله بن يعفور درخصوص استماع قرآئت قرآن از امام صادق(عليه السلام) مي پرسد: «آيا كسي كه قرات او را مي شنود بر او واجب است كه خاموش بماند و گوش فرا دهد؟» فرمود: «آري، هنگامي كه در نزد تو قرآن قرائت شود بر تو واجب است كه به آن گوش فرادهي و خاموش بماني.(9)
همچنين زراره مي گويد: از حضرت امام صادق(عليه السلام) شنيدم كه فرمود: «درنماز و غيرنماز براي قرآن، سكوت كردن و گوش فرادادن واجب است و هنگامي كه در نزد تو قرآن خوانده شود، سكوت و گوش فرادادن بر تو واجب و لازم است.»(10)
صاحب تفسير «المنير» در ذيل آيه يادشده، مي نويسد: «اين آيه، دلالت دارد بر وجوب استماع و سكوت به هنگام قرآئت قرآن، چه در نماز و چه در غيرنماز...؛ ولي علماي اهل تسنن اين وجوب را به قرائت رسول گرامي اسلام (صلي الله عليه و آله» و به قرائت نماز و خطبه نمازجمعه بعد ازعصر پيامبر(صلي الله عليه و آله) اختصاص داده اند؛ براي اينكه وجوب استماع و سكوت درغير ازنماز جماعت و خطبه هاي نمازجمعه موجب حرج و مشقت است؛ زيرا اين امر باعث ترك اعمال مي شود و ترك استماع و سكوت نسبت به قرائت قرآن در مجلس و محافل مكروه مي باشد و كراهت آن نيز كراهت شديد است. و مؤمن همان گونه كه بر او لازم است بر تلاوت قرآن، تلاش داشته است و در مجلس تلاوت، ادب مربوط به آن را رعايت كند، لازم است نسبت به استماع و سكوت آن نيز تلاش نموده و آن را مورد توجه خاص خود قرار دهد.»(11)و ماجراي مربوط به قرائت قرآن «ابن كوا» درحالي كه اميرمؤمنان علي(ع) مشغول نماز بوده و حضرت دربرابر قرائت و تلاش ايشان، سكوت و استماع مي فرمايند، مورد ديگري است كه به ما درس اهتمام مي دهد.

اين ماجرا چنين روايت شده است:

«علي (عليه السلام) مشغول نماز صبح بود كه «ابن كوا» (يكي از خوارج لجوج) كه پشت سر او بود، اين آيه را قرائت كرد: «ولقد اوحي اليك و الي الذين من قبلك لئن اشركت ليحبطن عملك و لتكونن من الخاسرين،(12) به تو و همه پيامبران پيشين وحي شده كه اگر مشرك شوي، تمام اعمالت تباه مي شود و از زيان كاران خواهي بود.» هدف او از خواندن اين آيه اين بود كه به حضرت بفهماند كه با قبول حكميت در جنگ صفين نعوذ بالله كافر شده است.امام(ع) به احترام قرآن سكوت كرد تا او از قرائت آيه فارغ گرديد؛ پس شروع به قرائت نماز فرمود، دوباره، «ابن كوا» همان آيه را تلاوت كرد، باز امام(ع) سكوت فرمود، آنگاه شروع به قرائت فرمود، بار سوم، «ابن كوا» شروع به خواندن همان آيه كرد و امام(ع) نيز سكوت فرمود و سپس اين آيه را قرائت كرد: «فاصبر ان وعدالله حق ولا يستخفنك الذين لا يوقنون؛(13) اكنون كه چنين است، صبر پيشه كن كه وعده خدا حق است و هرگز كساني كه ايمان ندارند، نبايد تو را خشمگين سازند.» اشاره به اينكه خداوند كيفر خلاف كاران را كه شمائيد خواهد داد.»(14)

استحباب استماع قرآن كريم

پيشتر گفتيم كه قرآن خاموشي و گوش سپردن به تلاوت و قرائت آياتش را بر همه شنوندگان لازم دانسته و بر آن تأكيد دارد. و تفاوتي نمي كند كه چه كسي آن را بر زبان جاري مي سازد؛(15) زيرا قرآن به طور مطلق و بدون قيد و شرط مي فرمايد: «واذا قري القران فاستمعوا له و انصتوا لعلكم ترحمون.»و اما اينكه اين سكوت و استماع در چه مورد يا مواردي بايد رعايت شود، مطلبي است كه مورد توجه مفسران و فقها بوده است؛ از اين رو چنان كه در پيش تر گفته شد:
«انصتوا» از ماده «انصات»، به معناي سكوت توأم با گوش دادن است. در اينكه آيا سكوت و استماع به هنگام قرائت قرآن در تمام موارد است، يا منحصر به وقت نماز و هنگام قرائت امام جماعت، يا هنگامي كه امام در خطبه نماز جمعه قرآن تلاوت مي كند، در ميان مفسران بحث و گفت وگو بسيار است، و احاديث مختلفي در اين خصوص در كتب حديث و تفسير نقل شده است.
آنچه از ظاهر آيه استفاده مي شود، اين است كه حكم مورد نظر، عمومي و همگاني است و مخصوص به حال معيني نيست؛ ولي روايات متعددي كه از پيشوايان اسلام نقل شده است و همچنين اجماع و اتفاق علماء بر عدم وجوب استماع در همه حالات و موارد، دلالت دارد كه اين حكم به صورت كلي، يك حكم استحبابي است؛ يعني شايسته و مستحب است كه در هر كجا و در هر حال، كسي كه قرآن تلاوت مي كند، ديگران به احترام قرآن، سكوت كنند و بدان گوش و جان بسپارند. پيام خدا را بشنوند و در زندگي از آن الهام گيرند؛ زيرا قرآن تنها كتاب قرائت و تلاوت نيست، بلكه كتاب فهم و درك و عمل است؛ از اين رو، بر اين حكم مستحبي به قدري تأكيد شده كه در بعضي از روايات از آن تعبير به واجب شده است.
در حديثي از امام صادق(عليه السلام) مي خوانيم كه فرمود: «الانصات للقرآن في الصلاه و في غيرها و اذا قرئ عندك القرآن، وجب عليك الانصات و الاستماع؛16 بر تو واجب است كه در نماز و غير نماز در برابر شنيدن قرآن سكوت و استماع كني و هنگامي كه نزد تو قرآن خوانده شود، لازم است سكوت كردن و گوش فرا دادن.»
حتي از برخي روايات استفاده مي شود كه اگر امام جماعت، مشغول قرائت باشد و فرد ديگري، آيه اي از قرآن تلاوت كند، سكوت مستحب است تا او آيه را پايان دهد؛ سپس امام قرائت را تكميل كند، چنان كه اين روايات از امام صادق(عليه السلام) پيش تر نقل شده است.از مجموع اين بحث، روشن مي شود كه سكوت و استماع در هنگام شنيدن آيات قرآن، كار بسيار شايسته اي است؛ ولي به طور كلي واجب نيست، احتمال مي رود كه علاوه بر اجماع و روايات، جمله «لعلكم ترحمون؛ شايد مشمول رحمت خدا بشويد»، نيز اشاره به مستحب بودن اين حكم داشته باشد.تنها در يك مورد، اين حكم الهي شكل وجوب به خود مي گيرد، و آن هنگام نماز جماعت است كه مأموم به محض شنيدن قرائت تمام، بايد سكوت كند و گوش فرا دهد، حتي جمعي از فقها با استناد به همين آيه شريفه، قرائت «حمد» و «سوره» را از عهده مأموم ساقط كرده اند.از جمله رواياتي كه دلالت بر اين حكم دارد، روايتي است از امام باقر(عليه السلام) كه فرمود: «واذا قرئ القرآن في الفريضه خلف الامام، فاستمعوا له و انصتوا، لعلكم ترحمون؛(17) هنگامي كه قرآن در نماز فريضه و پشت سر امام خوانده مي شود، گوش فرا دهيد و خاموش باشيد، شايد مشمول رحمت الهي شويد.»
منظور از كلمه «لعل»(=شايد) - كه در چنين مواردي به كار مي رود- اين است، براي اينكه مشمول رحمت خداوند قرار گيريد، تنها سكوت و استماع به قرآن كافي نيست؛ بلكه براي رسيدن به اين مقصود، شرايط ديگري از جمله عمل به قرآن را طلب مي كند.ذكر اين نكته هم بجا است كه فقيه معروف «فاضل مقداد» در كتاب «كنزالعرفان» تفسير ديگري براي آيه شريفه ذكر كرده و آن اينكه، مراد از آن، شنيدن آيات قرآن و درك مفاهيم آن و پي بردن به اعجار قرآن است.ذكر اين تفسير شايد به دليل آن است كه در آيه قبل، سخن از مشركان بود كه آنان درباره نزول قرآن بهانه جويي مي كردند، قرآن به آنان مي گويد: «خاموش شويد و گوش فرا دهيد، تا حقيقت را دريابيد.»(18)منعي نيست از اينكه مفهوم آيه ياد شده را آن قدر وسيع بدانيم تا مسلمانان و غيرمسلمانان، همه را در بر گيرد، به اين معنا كه مسلمانان هنگام قرائت قرآن، بدان گوش فرا دهند و مفاهيم آن را دريابند و عمل كنند. كافران و غيرمسلمانان هم بايد، قرآن را بشنوند و سكوت كنند و در آن بينديشند تا ايمان بياورند و مشمول رحمت الهي شوند؛ زيرا قرآن، كتاب ايمان و علم و عمل است براي همگان، نه براي يك گروه خاص و معين.(19)

 

پي نوشتها:

1- مفردات الفاظ القرآن، ماده: «سمع»: «السمع قوه في الاذن به يدرك الاصوات».
2- همان، ماده: «صوت».
3- همان، ماده: «صوت»، عبارت چنين است:«والانصات: هو الاستماع اليه مع ترك الكلام، قال تعالي: «و اذا قري القرءان فاستمعوا له و انصتوا» ]الاعراف204.[ ، و قال: يقال للاجابه انصات، و ليس ذلك بشيء، فان الاجابه تكون بعد الانصات، و ان استعمل فيه فذلك حث علي الاستماع لتمكن الاجابه ».
4- اعراف. .204 S
5- الميزان في تفسير القرآن، ج 8، ص 382؛ ترجمه الميزان في تفسير القرآن، ج 16، ص .311
6- زمر. .23
7- مائده.83.
8-اعراف.204.
9- مجمع البيان، ج4، ص.515
10-تفسير عياشي، ج2، ص47، ح.132
11- تفسير المنير، ج9، ص.230
.12 زمر.65.
13- روم، .60
14- تهذيب، ج 3، ص .36
15- اين برداشت از مجهول بودن فعل «قريء» در آيه شريفه .204 از سوره اعراف استفاده شده است.
16- البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص .57
17- البرهان في تفسير القرآن، ج 2، ص 628، ح .4138
18- كنزالعرفان، ج 1، ص .195
19- تفسير نمونه، ج 7، ص 70-.73





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما