پنهاني بودن تولد حضرت مهدي عليه السلام و فلسفه ي آن

يکي از ويژگي هاي مهم ولادت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، مخفي بودن آن است. اين امر در سخنان معصومين(عليهم السلام) مورد اشاره قرارگرفته و باتعابير متفاوت و فراواني به آن اشاره شده است. ـ امام سجّاد(عليه السلام) فرمود: «فِي الْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ الانْبِياءِ(عليهم السلام) ... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِيمَ ... وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِيمَ فَخَفَاءُ الْوِلادَةِ وَ اِعْتِزَالُ النَّاسِ ...»؛1 «در قائم ما سنت هايي از انبيا وجود دارد: ... و سنتی از ابراهيم ... و اما از ابراهيم پنهاني ولادت و کناره گيری از مردم...».
يکشنبه، 11 فروردين 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
پنهاني بودن تولد حضرت مهدي عليه السلام و فلسفه ي آن
پنهاني بودن تولد حضرت مهدي عليه السلام و فلسفه ي آن
پنهاني بودن تولد حضرت مهدي عليه السلام و فلسفه ي آن

نويسنده:خدامراد سلیمیان
منبع: درسنامه مهدویت1-ص184 تا ص186

پنهاني بودن ولادت

يکي از ويژگي هاي مهم ولادت حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، مخفي بودن آن است. اين امر در سخنان معصومين(عليهم السلام) مورد اشاره قرارگرفته و باتعابير متفاوت و فراواني به آن اشاره شده است.
ـ امام سجّاد(عليه السلام) فرمود: «فِي الْقَائِمِ مِنَّا سُنَنٌ مِنْ سُنَنِ الانْبِياءِ(عليهم السلام) ... وَ سُنَّةٌ مِنْ إِبْرَاهِيمَ ... وَ أَمَّا مِنْ إِبْرَاهِيمَ فَخَفَاءُ الْوِلادَةِ وَ اِعْتِزَالُ النَّاسِ ...»؛1 «در قائم ما سنت هايي از انبيا وجود دارد: ... و سنتی از ابراهيم ... و اما از ابراهيم پنهاني ولادت و کناره گيری از مردم...».
ـ امام باقر(عليه السلام) فرمود: «انْظُرُوا مَنْ تَخْفَي عَلَي النَّاسِ وِلادَتُهُ فَهُوَ صَاحِبُكُمْ »؛2 «بنگريد آن کس که ولادتش بر مردم پنهان است، همو صاحب شما است».
ـ امام باقر(عليه السلام) فرمود: «انْظُرْ مَنْ لا يدْرِي النَّاسُ أَنَّهُ وُلِدَ أَمْ لا فَذَاكَ صَاحِبُكُمْ »؛3 «بنگريد آن کس که مردم نمی دانند او متولد شده يا نه؛ پس همو صاحب شما است».
ـ امام صادق(عليه السلام) فرمود: «فِي الْقَائِمِ سُنَّةٌ مِنْ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ(عليه السلام) فَقُلْتُ وَ مَا سُنَّةُ مُوسَي بْنِ عِمْرَانَ قَالَ خَفَاءُ مَوْلِدِهِ...»؛4 «در قائم سنتی از موسی بن عمران است، گفتم: سنت موسی بن عمران چه بود؟ فرمود: مخفی بودن ولادت او ...».
ـ امام صادق(عليه السلام) فرمود: «صَاحِبُ هَذَا الامْرِ تَعْمَي وِلادَتُهُ عَلَي هَذَا الْخَلْقِ لئلّا يكُونَ لاَحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيعَةٌ إِذَا خَرَجَ»؛5 «ولادت صاحب الامر بر اين خلق پوشيده است تا چون ظهور کند، بيعت کسی بر گردنش نباشد».
ـ امام رضا(عليه السلام) فرمود: «...حَتَّي يبْعَثَ اللَّهُ لِهَذَا الامْرِ غُلاماً مِنَّا خَفِي الْمَوْلِدِ...»؛6 «تا اينکه خداوند بر انگيزد جوانی از ما که دارای ولادتی پنهانی است...».
ـ امام جواد(عليه السلام) در اين باره فرمود: «...و لكن القائم الذي يطهر الله عز و جل به الارض من أهل الكفر و الجحود و يملاها عدلا و قسطا هو الذي تخفي علي الناس ولادته ...»؛7 «اما قائمی که خدای تعالی به توسط او زمين را از اهل کفر و انکار پاک سازد و آن را پر از عدل و دا د كند، کسی است که ولادتش بر مردم پوشيده...».

فلسفة مخفي بودن ولادت

از روايات استفاده مي‌شود، مهم‌ترين فلسفة غيبت «مصون ماندن ايشان از خطر نابودي» است. به اين بيان كه خداوند متعال مي‌دانست اگر امامان پيشين ظاهر شوند، از كشته شدن در امان خواهند بود؛ برخلاف مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كه اگر ظاهر شود، كشته خواهد شد. اگر يكي از پدران مهدي كشته مي‌شد، حكمت و تدبير الهي اقتضا مي‌كرد، ديگري به جاي او نصب گردد؛ ولي اگر مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) كشته شود، مصلحت و تدبير امور انسان ها اقتضا نمي كرد كه ، امام ديگري به جاي او نصب گردد.
ابو بَصِير از امام صادق(عليه السلام) نقل كرده است: « صَاحِبُ هَذَا الامْرِ تَغِيبُ وِلادَتُهُ عَنْ هَذَا الْخَلْقِ لِئَلا يكُونَ لاحَدٍ فِي عُنُقِهِ بَيعَةٌ إِذَا خَرَجَ وَ يصْلِحُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ أَمْرَهُ فِي لَيلَةٍ»؛8 «ولادت صاحب الامر بر اين مردم نهان است تا چون خروج کند، بيعت هيچ کس بر گردنش نباشد و خدای تعالی امر وی را در يک شب به سامان رساند».
مخفي بودن ولادت، درباره برخی از بزرگان نقل شده كه مي‌توان از آن جمله به ولادت مخفيانه ابراهيم خليل(عليه السلام) از ترس كشته شدن به دست پادشاه زمانش و نيز به ولادت پنهاني موسي بن عمران(عليه السلام) از ترس كشته شدن به دست فرعون اشاره كرد.
به همين جهت شيخ طوسي(ره) ، ولادت پنهاني حضرت مهدي(عليه السلام) را امري عادي و معمولي دانسته، مي‌نويسد: «اين نخستين وآخرين حادثه نبوده و در طول تاريخ بشري، نمونه هاي فراوان داشته است».9
اين حقيقت را صاحب منتخب الاثر اين گونه بيان کرده است: «راز مخفي نگه داشتن ولادت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) اين بود: خلفاي بني عباس، از طريق رواياتي که پيامبر(صلي الله عليه و آله وسلم) و ائمة طاهرين(عليهم السلام) نقل شده بود، می‌دانستند دوازدهمين امام، همان مهدي است که زمين را پر از عدل وداد مي‌کند و دژهاي گمراهي و فساد را در هم مي‌کوبد. دولت جباران را سرنگون مي‌سازد و طاغوت را به قتل مي‌رساند و خود، امير مشرق و مغرب جهان مي‌شود. چون اين امر را می‌دانستند، در صدد بر آمدند تا اين نور را خاموش کنند و او را به قتل رسانند. از اين رو، جاسوسان و مراقباني چند گماشتند؛ حتي قابله هايي را مأمور کردند تا داخل منزل امام عسکري7 را زير نظر بگيرند. ليکن خداوند، در هر حال، نور هدايت را پاينده خواهد داشت. اين بود که خدا به ارادة خويش، دوران بارداري مادر او را پنهان ساخت. مورخان گفته اند: معتمد عباسي به قابله‌ها امر كرده بود تا وقت و بي وقت، سرزده، وارد خانة سادات شوند ـ به ويژه خانة امام حسن عسکري(عليه السلام) ـ و در درون خانه بگردند و تفتيش کنند و از حال همسر او باخبر گردند و گزارش دهند. اما آنان از هيچ چيز آگاه نگشتند. خداوند در باره حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف)، همان کار را کرد که در بارة موسي(عليه السلام) کرد؛ چنان که دشمنان حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) نيز، همان روش فرعوني و سياست فرعوني را دنبال کردند.
فرعون دانست که زوال سلطنت او به دست مردي از بني اسرائيل خواهد بود. اين بود که بازرساني گماشت تا زنان حاملة بني اسراييل را زير نظر گيرند و کودکاني را که متولد مي‌شوند، تحت مراقبت شديد قرار دهند و اگر کودک پسر بود، او را بکشند. بدين گونه کودکان بسياري را کشتند تا موسي پديد نيايد. چنان که در قرآن کريم ذکر شده است10 و با اين همه خداي متعال، پيامبر خود موسي(عليه السلام) را حفظ کرد و ولادت او را مخفي داشت. سپس به مادر موسي امر فرمود: تا او را در صندوقي گذارد و به نيل سپارد.11 در احاديث بسياري آمده است: حضرت مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) شباهت هايي به حضرت ابراهيم(عليه السلام) و حضرت موسي(عليه السلام) دارد».12

پي نوشت ها:

1. شيخ صدوق(ره)، كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص567.
2. همان، ج1، ص325، ح2.
3. نعماني، الغيبة، ص168.
4. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص340، ح18.
5. همان، ص479، ح1.
6. كليني ، كافي، ج1، ص341.
7. كمال الدين و تمام النعمة، ج2، ص377، ح2.
8. همان، ص480، باب 44، ح5.
9. محمد بن حسن طوسي(ره)، كتاب الغيبة، ص77، ح105.
10. اعراف (7)، آيه14.
11. قصص(28)، آيه7.
12. لطف الله صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص353.





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط