خداي مهربان من!
نويسنده:سهيلا صلاحي اصفهاني
منبع:ماهنامه موعود
منبع:ماهنامه موعود
خداي مهربان من!
در اين هنگامه سحر كه تيرگي رو به نيستي ميرود و روشني جان ميگيرد با ذره ذره وجود خود، تو را ميخوانم و زيباترين ترانه هستي را به تو هديه ميكنم.
اي پروردگار جوشش نور و رفعت،اي پروردگار جوشش و زايش،
اي نازل كننده تورات و انجيل و زبور،اي پروردگار خنكا و گرما،
اي فرستنده قرآن عظيم و فرشتگان قريب و پيامبران كريم،
دستان سبز خواهشم را به سوي نگاه بخشنده تو ميگيرم تا به مدد مُلك قديم خود از روشني طبيعتت سيرابم سازي.
اي زندة استوار،
تو را به نام تابندهات كه همه آسمانها و زمينها را روشن ساخته و به تلاوت آن، اولين و آخرين نيك ميگردند، سوگند ميدهم؛
اي زنده پيشترين و آخرين،
اي حيات بخش مردگان و ميرانندة زندگان،اي زندهاي كه جز تو هيچ معبودي نيست
عاجزانهترين تقاضاي مرا با توانايي بيكرانت بپذير و مولايمان، امام هاديمان، او را كه براي اقامه امر تو قيام ميكند، براي دلهاي خسته و جانهاي سوختهمان برسان كه سلامها و صلواتهايمان در شرق و غرب زمين در دشت و كوه در بيابان و دريا ـ به شماره كلمات تو و به سنگيني عرش تو ـ همه براي او و پدران گرامي اوست.
خداي خوب من! در اين صبح مقدس و در همه صبحهايي كه چشمانم به رنگ زندگي باز ميشوند، با او پيمان ميبندم و بيعتش را گردن مينهم و هرگز از آن بيرون نميآيم.
خداي من،
مرا از ياران و همرهان وليّمان قرار ده، آنان كه پيشي گرفتهاند در دفاع از او، در اطاعت از او، در حمايت از او و در ارادتورزي به او.
خدايا! مرا از شهيدان ركاب بلند او بگردان.
پروردگارا! اگر روزي مرگ به سراغ من آمد ـ كه خواهد آمد ـ پس مرا به گونهاي از گور بيرون آر كه كفنم جامه جنگ من باشد و شمشيرم كشيده و نيزهام برافراشته باشد تا دعوت داعي تو را اجابت كنم.
پروردگارا!
بزرگ آرزوي من، ديدن چهرة دلنشين آن عزيز و پيشاني بلند و درخشان اوست كه روشني چشمان من است. پس شتاب فرما در فرج شيرين او و آسان نما ظهور سبزش را و گل بباران راه آمدنش را، كه تنها تو ميداني چه عظمتي است در پيمودن راه او و چه گواراست جريان امر او و چه لذتي است در پشتيباني و حمايت او.
پروردگارا!
او واسطه فيض بيكرانه توست.شهرهايت را با وجودش آباد ساز و بندگانت را با نفسهاي مهدويش زنده گردان.
به راستي كه تعبير زيباي تو حكايت رساي حق است: «ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس»
پس براي پاكي دستهاي تبهكار ما، وليّ خود را، زادة دختر گرامي پيامبرت را، همنام محبوبت محمد را بفرست تا رشته ظلم و جور باطل را بدرد و بناي حق را استوار سازد.
پروردگارا!
وجود مبارك او را در پناهگاه بندگان ستمديده و آنان كه ياوري جز تو ندارند قرار ده و كلام گرانقدرش را احيا كننده احكام فراموش شده خود و سنتهاي از ياد رفته رسولت بگردان و او را از شر شبپرستان ظالم سلامت بدار.
خدايا!
دل لطيف پيامبرت را به ديدار او شاد گردان و نواي جانبخش دعوت او را به گوش منتظر پيروانش برسان.
خدايا!
بر بيچارگي ما رحم آور و كلاف سردرگم و آشفته روزمرهگريهايمان را به حضور گرم مولايمان سامان بخش.
ظهور او را به رغم ادعاي بيخبران نزديك ساز. اي مهربانترين عزيز مهربان.
در اين هنگامه سحر كه تيرگي رو به نيستي ميرود و روشني جان ميگيرد با ذره ذره وجود خود، تو را ميخوانم و زيباترين ترانه هستي را به تو هديه ميكنم.
اي پروردگار جوشش نور و رفعت،اي پروردگار جوشش و زايش،
اي نازل كننده تورات و انجيل و زبور،اي پروردگار خنكا و گرما،
اي فرستنده قرآن عظيم و فرشتگان قريب و پيامبران كريم،
دستان سبز خواهشم را به سوي نگاه بخشنده تو ميگيرم تا به مدد مُلك قديم خود از روشني طبيعتت سيرابم سازي.
اي زندة استوار،
تو را به نام تابندهات كه همه آسمانها و زمينها را روشن ساخته و به تلاوت آن، اولين و آخرين نيك ميگردند، سوگند ميدهم؛
اي زنده پيشترين و آخرين،
اي حيات بخش مردگان و ميرانندة زندگان،اي زندهاي كه جز تو هيچ معبودي نيست
عاجزانهترين تقاضاي مرا با توانايي بيكرانت بپذير و مولايمان، امام هاديمان، او را كه براي اقامه امر تو قيام ميكند، براي دلهاي خسته و جانهاي سوختهمان برسان كه سلامها و صلواتهايمان در شرق و غرب زمين در دشت و كوه در بيابان و دريا ـ به شماره كلمات تو و به سنگيني عرش تو ـ همه براي او و پدران گرامي اوست.
خداي خوب من! در اين صبح مقدس و در همه صبحهايي كه چشمانم به رنگ زندگي باز ميشوند، با او پيمان ميبندم و بيعتش را گردن مينهم و هرگز از آن بيرون نميآيم.
خداي من،
مرا از ياران و همرهان وليّمان قرار ده، آنان كه پيشي گرفتهاند در دفاع از او، در اطاعت از او، در حمايت از او و در ارادتورزي به او.
خدايا! مرا از شهيدان ركاب بلند او بگردان.
پروردگارا! اگر روزي مرگ به سراغ من آمد ـ كه خواهد آمد ـ پس مرا به گونهاي از گور بيرون آر كه كفنم جامه جنگ من باشد و شمشيرم كشيده و نيزهام برافراشته باشد تا دعوت داعي تو را اجابت كنم.
پروردگارا!
بزرگ آرزوي من، ديدن چهرة دلنشين آن عزيز و پيشاني بلند و درخشان اوست كه روشني چشمان من است. پس شتاب فرما در فرج شيرين او و آسان نما ظهور سبزش را و گل بباران راه آمدنش را، كه تنها تو ميداني چه عظمتي است در پيمودن راه او و چه گواراست جريان امر او و چه لذتي است در پشتيباني و حمايت او.
پروردگارا!
او واسطه فيض بيكرانه توست.شهرهايت را با وجودش آباد ساز و بندگانت را با نفسهاي مهدويش زنده گردان.
به راستي كه تعبير زيباي تو حكايت رساي حق است: «ظهر الفساد في البر و البحر بما كسبت ايدي الناس»
پس براي پاكي دستهاي تبهكار ما، وليّ خود را، زادة دختر گرامي پيامبرت را، همنام محبوبت محمد را بفرست تا رشته ظلم و جور باطل را بدرد و بناي حق را استوار سازد.
پروردگارا!
وجود مبارك او را در پناهگاه بندگان ستمديده و آنان كه ياوري جز تو ندارند قرار ده و كلام گرانقدرش را احيا كننده احكام فراموش شده خود و سنتهاي از ياد رفته رسولت بگردان و او را از شر شبپرستان ظالم سلامت بدار.
خدايا!
دل لطيف پيامبرت را به ديدار او شاد گردان و نواي جانبخش دعوت او را به گوش منتظر پيروانش برسان.
خدايا!
بر بيچارگي ما رحم آور و كلاف سردرگم و آشفته روزمرهگريهايمان را به حضور گرم مولايمان سامان بخش.
ظهور او را به رغم ادعاي بيخبران نزديك ساز. اي مهربانترين عزيز مهربان.