مترجم:حمید وثیق زاده انصاری
منبع:راسخون
منبع:راسخون
او، نیل آرمسترانگ، مردی بود که به عنوان اولین انسانی که روی ماه پا گذاشت تاریخ ساخت. در زیر برخی واقعیات جالب در مورد نیل آرمسترانگ آورده شده است.
"وقتی من در مورد نیل فکر میکنم، در مورد کسی فکر میکنم که به حد کافی برای کشور ما فداکاری کرد تا جرأت زیادی داشته باشد." جان گلن (فضا نورد) اولین آمریکایی که دور زمین گشت
خاطره آن لحظه، حتی امروز هم در ذهن من زنده و روشن است. پدر من، سعی میکرد که موج را روی برنامهی اخبار بین المللی مثل بی بی سی در رادیوی قدیمیمان تنظیم کند که ناگهان تفسیر زندهی ایستای مأموریت فضایی آپولو 11 به ماه را گرفت. هر دوی ما به آن جذب شدیم و با توجه زیادی به آن گوش کردیم. از آن زمان چیزهای زیادی تغییر کرده است و ما چیزهای زیادی در مورد فضا، ماه، منظومهی شمسی، وجود سیارههای دیگر که به دور خورشیدهای دیگر میگردند یاد گرفتهایم اما هیچ چیزی به شگفتی اولین انسانی که روی ماه پا گذاشته است نمیرسد. انسانی که به این رخداد فتح نمایان رسید نیل آرمسترانگ، یک فضا نورد و خلبان آمریکایی بود. آرمسترانگ در بیست و پنجم ماه آگوست سال 2012 از دنیا رفت اما کلمات مشهور او که در ماه ادا شد در اذهان مردم تمام دنیا تا به امروز حک شده و باقی مانده است.
با رد کردن مفهوم استعاری و تاریخی اولین انتقال رادیویی قمری، برخی بحثها در مورد این که آیا آرمسترانگ واقعاً "یک" را در نصف جمله یعنی "قدم کوچک برای یک انسان" ادا کرده است یا نه وجود دارد، چون برنامه رادیویی اصلی وضوح خوبی ندارد. اگر چه آرمسترانگ ادعا کرد که "یک" در انتقال رادیویی از بین رفته است اما برخی مخالفت کردند که این حرف، سخن زاید است چون انسان وقتی که (در انگلیسی) همراه با "یک" به کار برده شود به هر حال به معنی "نوع بشر" است. البته، این فقط یک موضوع جانبی است! با توجه به این که آرمسترانگ با گفتن این جمله، تاریخ را رقم زده است، من فکر میکنم که "نوع بشر" میتواند او را به خاطر یک اشتباه ساده دستوری حتی اگر واقعاً رخ داده است، ببخشد. در زیر برخی واقعیات جالب در مورد "یک انسان" که باعث پرش خیلی بزرگ برای نوع بشر شده، آورده شده است.
نیل آرمسترانگ در پنجم ماه آگوست سال 1930 در واپاکونتا در اوهیو به دنیا آمد.
او از نژاد اسکاتلندی و آلمانی بود.
او مدرک کارشناسی خود را در مهندسی هوا نوردی از دانشگاه پوردو و مدرک کارشناسی ارشد را در مهندسی هوا فضا از دانشگاه کالیفرنیای جنوبی کسب کرده بود. او هم چنین تعدادی دکتریهای افتخاری را که از دانشگاههای متعدد به او اعطا شده بود، داشت.
قبل از این که او وارد برنامهی فضایی شود، جتها، هلی کوپترها و گلایدرها را برای نیروی هوایی و دریایی آمریکا خلبانی کرده بود.
گفته میشود که اشتیاق او برای پرواز وقتی که فقط دو سالش بود شروع شد هنگامی که پدرش او را به مسابقات هوایی ملی که در کلولند در اوهیو برگزار شده بود، برد. این علاقه بعداً در سن شش سالگی وقتی او اولین پرواز خود را با هواپیمای فورد تری – موتور در وارن در ایالت اوهیو تجربه کرد، عمیقتر شد.
نیل آرمسترانگ آموزشهای خود را در پرواز در فرودگاهی که در شمال واپاکنوتا واقع شده بود با هواپیمای دفاعی ایرونسا آغاز کرد. برای این که بتواند هزینهی آموزشها را بپردازد، او در تعدادی از مشاغل در فرودگاه همانند شهر کار کرد.
او گواهینامهی پرواز خود را در سن 16 سالگی حتی قبل از این که بتواند گواهینامهی رانندگی خود را دریافت کند، گرفت!
زمانی که او در حال تحصیل در مهندسی هوا نوردی بود، جنگ کره شروع شده بود که او 78 مأموریت جنگی در آن انجام داد. او وقتی که خلبان نیروی دریایی شد فقط 20 ساله بود. هواپیمای او یک بار وقتی که در پروازی با ارتفاع کم از وضع دشمن بازدید مقدماتی داشت توسط آتش ضد هوایی مورد حمله قرار گرفت اما او کنترل کرد و توانست فرار کند و خرابی بر جای گذاشت. در تصدیق شجاعت و مهارتش، او مدالهای هوایی برای 20 مأموریت هوایی دریافت کرد.
او عضوی از انجمن فی دلتا تتا و کاپا کاپا پی اس آی بود.
بعداً، او یک خلبان آزمایشی ماهر شد و درست به لبهی اتمسفر در ارتفاع 207.500 فوتی یا همان 63.198 متری با سرعت 4.000 مایل بر ساعت با هواپیمای موشکی قدرتی و آزمایشی معروف به نام X-15 پرواز کرد.
به خاطر علم آرمسترانگ از مهندسی، او همیشه نسبت به درک اختلاف جزئی و دقیقهای پرواز، سریع بود و میتوانست ویژگیها و خواص پرواز با هواپیمای ویژه را سریعتر از بیشتر افراد درک کند و تواناییهای خود را به عنوان یک خلبان بهبود و افزایش دهد.
با وجود این که آرمسترانگ یک خلبان موفق و مشهور بود، بعداً بیان کرد که او هرگز رویایی در مورد راه رفتن بر روی ماه نداشته بود.
او به اولین مأموریت فضایی خود در شانزدهم ماه مارس سال 1966 به عنوان فرمانده خلبان جمینی هشت رفت. او به طور موفقیت آمیز جمینی هشت را با یک سفینهی هدف غیر سرنشین دار آژنا تعمیر کرد. اگر چه تعمیر کردن به حد کافی روان بود اما چون سفینههای فضایی با هم دیگر بودند، شروع کردند که غلت بزنند. سپس آرمسترانگ کنترل کرد که جمینی را تعمیر نکند و کنترل سفینه فضایی را با استفاده از موشکهای برگشتی دوباره به دست آورد. اما، این منجر به این شد که فضا نوردان مجبور شوند که یک فرود اضطراری بر روی اقیانوس آرام داشته باشند.
لحظهی تعریفی در گردش فضایی وقتی رسید که در بیست و یکم ماه جولای سال 1969 آرمسترانگ پای خود را بر روی نزدیکترین همسایهی آسمانی به زمین گذاشت. مأموریت مملو از ریسک بود و آرمسترانگ به طور مسلم احتمال فرود ایمن خودش را تنها 50 – 50 فرض کرده بود.
با به خاطر آوردن تجربهی پرواز تاریخی و بلند شدن آپولو 11، نیل آرمسترانگ گفت: "من احساس کردم که روی یک قطار در مسیر راه آهن بدی هستم که در هر جهتی تکان میخورد. صدای آن خیلی بلند بود، واقعاً بلند."
اگر چه آرمسترانگ جزو افراد خیلی مشهور در دنیا بود اما او همیشه یک مرد خلوتی بود و از دور ماندن از شهرت خوشحال بود. برای سالهای زیادی بعد از لحظهی تاریخی، او از رسانه اجتناب کرد. اما سرانجام او تصمیم گرفت که در نور صحنه بیرون بیاید و اجازهی انتشار زندگی نامهی خود به نام "اولین انسان – زندگی نیل آرمسترانگ" نوشته شده توسط جیمز هانسن را داد.
شهرت نیل آرمسترانگ به عنوان یکی از مشهورترین نقل قولها در تاریخ بشر و برخی رد پاها روی سطح ماه تا دور دستها گسترده شد. او خلاصهی تحسین و کشش و دلبستگی بشر به چیزی بود که به خاطر آن مشهور شده بود. اولین قدم او بر روی ماه، وصال تلاشهای ذاتی بشر برای راضی کردن کنجکاوی خودش، اشتیاق برای دانستن، عزم و اراده برای مبارزه با ناشناختهها و برتری یافتن و فتح کردن بود.
/ج