نویسنده: W. V. Farrar
مترجم: شاهدهی سعیدی
مترجم: شاهدهی سعیدی
[Fredrik jorj dānәn]
Frederick George Donnan
(ت. کولومبو، سیلان، 14 شهریور، 1249 / 5 سپتامبر 1870؛ و. کنتربری، انگلستان، 25 آذر 1335 / 16 دسامبر 1956)، شیمی فیزیکی.
دانن، پسر تاجری بلفاستی، زمانی به دنیا آمد که والدینش موقتاً در خارج از کشور بسر میبردند. در «مدرسهی سلطنتی بلفاست» و «کالج کوئین» در بلفاست تحصیل کرد؛ پس از فراغت از تحصیل سه سال را با ویسلیتسفوس و اوْستوالت در لایپ تسیش، و پس از آن یک سال را در برلین زیر نظر وانت هوْف گذراند. این دورهی بیش از حد بلند کارآموزی در رشتهی شیمی با یک دورهی کار با رمزی در کالج دانشگاهی لندن تکمیل شد، و وی در 1280 به عنوان کارمند آموزشی این کالج استخدام شد سه سال بعد، در دانشگاه لیورپول، استاد شیمی فیزیکی شد؛ در 1290 به عضویت «انجمن سلطنتی» درآمد، و در 1292 در کالج دانشگاهی جانشین رمزی شد. دانن در طول جنگ جهانی اول به صنعت کشیده شد، و سالها بر سر مسائل مربوط به تولید «مصنوعی» آمونیاک و اسید نیتریک، هم در لندن و هم در شرکت برونر، موْند در چشر، کار کرد. این ارتباطها و علایق صنعتی در تمام عمر برایش باقی ماندند، و حتی پس از آنکه در 1316 بازنشسته شد به عنوان مشاور به کارش ادامه داد. خانهاش در لندن در 1319 ویران شد،و او با خواهرش در کنت گوشهی عزلت گزید؛ وی مجرّد بود.
دانن، که هم با اوْستوالت و هم با وانتهوْف کار کرده بود، یکی از عوامل عمدهای بود که شیمی فیزیکی «نوین» را به بریتانیا معرفی کردند. وانتهوْف او را به مسائلی در زمینهی کولوئیدها، محلولهای صابون، و فشارهای راندی (اوسموزی) علاقهمند کرده بود، و این علاقه او را به نوشتن مقالهی مهمش با عنوان «نظریهی تعادل غشایی در حضور یک برقکافهی تجزیه نشدنی» (1290) راهبر شد. موضوع این مقاله عبارت بود از بررسی اثر محاصره شدن ترکیبی از یونها، به توسط یک غشا، در حالی که یکی از یونها نتواند به علت بزرگی جثهاش از غشا عبور کند. (در غیاب غشا، تعادل یک پروتئین با یک محلول نمک مورد مشابهی است). نظریهی تعادل غشای دانن کاربردهای مهمی در شیمی کولوئیدی و در صنایع چرم و ژلاتین دارد، ولی کاربرد مهمتر آن در شناخت یاختهی زنده است، که از طریق این نظریه میتوان اطلاعاتی آزمودنی دربارهی تعادلهای یوْنی هم در درون یاختهها و هم بین یاخته و محیطش کسب کرد.
هیچ یک از کارهای بعدی دانن به این درجه از اهمیت نمیرسد. او در سالهای بعد گروه خود در دانشگاه لندن را با سیاست آموزشی بسیار آزادانهای اداره کرد؛ مقدم جوانان با استعداد را گرامی داشت، و آنان را در دنبال کردن علایق خود آزاد گذاشت. وی، که مردی ثروتمند، با فرهنگ، و بسیار خوش سخن بود، سفر را دوست میداشت و بسیار مهماننواز بود؛ به جنبههای نظری و کیهانشناسانهی زیستشناسی علاقهمند شد، و بسیاری از نوشتههای بعدی او به این موضوعها مربوط میشوند. او کتابی ننوشت ولی نویسندهی بیش از 100 مقاله بود.
منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Frederick George Donnan
(ت. کولومبو، سیلان، 14 شهریور، 1249 / 5 سپتامبر 1870؛ و. کنتربری، انگلستان، 25 آذر 1335 / 16 دسامبر 1956)، شیمی فیزیکی.
دانن، پسر تاجری بلفاستی، زمانی به دنیا آمد که والدینش موقتاً در خارج از کشور بسر میبردند. در «مدرسهی سلطنتی بلفاست» و «کالج کوئین» در بلفاست تحصیل کرد؛ پس از فراغت از تحصیل سه سال را با ویسلیتسفوس و اوْستوالت در لایپ تسیش، و پس از آن یک سال را در برلین زیر نظر وانت هوْف گذراند. این دورهی بیش از حد بلند کارآموزی در رشتهی شیمی با یک دورهی کار با رمزی در کالج دانشگاهی لندن تکمیل شد، و وی در 1280 به عنوان کارمند آموزشی این کالج استخدام شد سه سال بعد، در دانشگاه لیورپول، استاد شیمی فیزیکی شد؛ در 1290 به عضویت «انجمن سلطنتی» درآمد، و در 1292 در کالج دانشگاهی جانشین رمزی شد. دانن در طول جنگ جهانی اول به صنعت کشیده شد، و سالها بر سر مسائل مربوط به تولید «مصنوعی» آمونیاک و اسید نیتریک، هم در لندن و هم در شرکت برونر، موْند در چشر، کار کرد. این ارتباطها و علایق صنعتی در تمام عمر برایش باقی ماندند، و حتی پس از آنکه در 1316 بازنشسته شد به عنوان مشاور به کارش ادامه داد. خانهاش در لندن در 1319 ویران شد،و او با خواهرش در کنت گوشهی عزلت گزید؛ وی مجرّد بود.
دانن، که هم با اوْستوالت و هم با وانتهوْف کار کرده بود، یکی از عوامل عمدهای بود که شیمی فیزیکی «نوین» را به بریتانیا معرفی کردند. وانتهوْف او را به مسائلی در زمینهی کولوئیدها، محلولهای صابون، و فشارهای راندی (اوسموزی) علاقهمند کرده بود، و این علاقه او را به نوشتن مقالهی مهمش با عنوان «نظریهی تعادل غشایی در حضور یک برقکافهی تجزیه نشدنی» (1290) راهبر شد. موضوع این مقاله عبارت بود از بررسی اثر محاصره شدن ترکیبی از یونها، به توسط یک غشا، در حالی که یکی از یونها نتواند به علت بزرگی جثهاش از غشا عبور کند. (در غیاب غشا، تعادل یک پروتئین با یک محلول نمک مورد مشابهی است). نظریهی تعادل غشای دانن کاربردهای مهمی در شیمی کولوئیدی و در صنایع چرم و ژلاتین دارد، ولی کاربرد مهمتر آن در شناخت یاختهی زنده است، که از طریق این نظریه میتوان اطلاعاتی آزمودنی دربارهی تعادلهای یوْنی هم در درون یاختهها و هم بین یاخته و محیطش کسب کرد.
هیچ یک از کارهای بعدی دانن به این درجه از اهمیت نمیرسد. او در سالهای بعد گروه خود در دانشگاه لندن را با سیاست آموزشی بسیار آزادانهای اداره کرد؛ مقدم جوانان با استعداد را گرامی داشت، و آنان را در دنبال کردن علایق خود آزاد گذاشت. وی، که مردی ثروتمند، با فرهنگ، و بسیار خوش سخن بود، سفر را دوست میداشت و بسیار مهماننواز بود؛ به جنبههای نظری و کیهانشناسانهی زیستشناسی علاقهمند شد، و بسیاری از نوشتههای بعدی او به این موضوعها مربوط میشوند. او کتابی ننوشت ولی نویسندهی بیش از 100 مقاله بود.
کتابشناسی
آگاهی بخشترین سوکنامهها نوشتههائی هستند به قلم ف. ا. فریث، در BMFRS، 3 (957)، 23-29، که شامل تصویری از دانشمند و فهرست کاملی از آثار او است؛ و. ا. گارنر، در PCS (1957)، 362-366، همراه با تصویر دانشمند؛ و ف. گودیو، در Nat، 179 (1957)، 235-236.منبع مقاله :
کولستون گیلیپسی، چارلز؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمهی احمد آرام... [و دیگران]؛ زیرنظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول