شاعر: عبدالرحیم سعیدی راد
شبي كه نام تو در باور زمين گل كرد
كسي نگفت «چرا زخم ما چنين گل كرد»
دوباره مزرعه كربلا شكوفا شد
دوباره پينة دستان خوشهچين گل كرد
ببين چگونه زني شيون از دلش جوشيد!
ببين چگونه تركهاي زخم دين گل كرد!
دوباره ميرسد امروز مردي از ره شام
كه سجدههاي وي از سينة زمين گل كرد
به ياد خيمة آتش، به ياد روز عطش
نگاه شعر من از زخمي آتشين گل كرد
به ياد غيرت مردان روز عاشورا،
به ياد هيبت مردي كه روي زين گل كرد
تمام خاطرههايم، تمام زخم دلم
دوباره تازه شد و روز اربعين گل كرد