ارتباط دوستانه یکی از رفتار های اجتماعی
نويسنده:یوسف احمدی
ظهور و بروز رفتار اجتماعی شاید به همان ماههای اولیه زندگی نوزاد بر میگردد. زمانی که نوزاد لبخند اجتماعیاش را ظاهر میسازد و به این طریق هر چند به شیوهای ساده رابطه خود را با افراد خانواده برقرار می کند. تعامل نوزاد با محیط کم کم رشد می کند.
اول باید به واقعیت اشاره کنم که چرا با دیگران ارتباط بر قرار می کنیم ؟ کدام نیاز ها موجب روابط متقابل می شوند ؟ در جواب این سوال ها پژوهشگری بنام ویس (۱۹۷۴) پاسخ داده است . ایشان رابطه با اشخاص را به شش نیاز پیوند جویی و ارتباط مطرح می کند :
۱) در درجه اول نیاز به وابستگی را ارضا می کند . یعنی امنیت و راحتی لازم را فراهم میکند . مثلا هر فردی ممکن است در دروان زندگی خود وابستگی شدیدی به کسی دیگری داشته باشد مثل همسر و یا نوزاد به مادر .
۲) نیاز به یک پارچگی را تضمین می کند . یعنی با اشخاصی که ارتباط بر قرار می کنیم با پزیرفتن علایق و نگرش های ما ، نشان می دهد که در بین آنها جای داریم .
۳) احساس لیاقت و ارزشمندی را به وجود می آورد . یعنی شخص این حس را خواهد داشت که او هم برای خودش کسی شده است و میتواند ارزشمند واقع گردد .
۴) اهمیت و ارزش دیگران ، اینکه زمانی به کمک و حمایت نیاز داریم دیگران هم اهمیت و ارزش پیدا می کنند زیرا آنها هستند که به ما کمک می کنند .
۵) هدایت و ارشاد ، آنها ما را در چارچوب خاصی قرار می دهند و توصیه های ارائه می دهند . یعنی بر قراری نظم اهمیت خاصی دارد . واز چارچوب و قوانین باید پیروی کرد و همین طور این امر راهنمایی های لازم را در پی خواهد داشت .
۶) بالاخره وقتی به موقعیتی برسیم که بتوانیم به دیگران کمک کنیم ، آنها این احساس را در ما به وجود می آورند که ما نیز مهم و لازم هستیم.
مسلمآ اشخاصی که با آنها رفت و آمد می کنیم نمی توانند همه ای این نیاز ها را یکجا بر آورده سازند .
مثلا : همکار مان این حس را می تواند به وجود آورد که فرد مهم و شایسته ای هستیم اما هرگز نخواهد توانست نیاز به دلبستگی ما را تامین کند . بنا برین انسان ها در تلاش اند تا بتوانند به آن نیازی که دسترسی نداشته اند بدست آورند .
ارتباط دوستانه یکی از ارتباط های بی غل وغش ، صاف و بی ریاو از نظر کیفی خیلی عمیق است که خداوند برای هر انسانی اعطا نموده است همانطور که انسان اولین ارتباط خود را با خودش بر قرار می کند هیچ گونه کلکی هم بکار نمیبرد و در این مورد نیز با خودش رو راست است ، رابطه های دوستانه و صمیمی نیز بدین صورت می تواند باشد . اما امروزه بنا به مصروفیت و مشغله فراوان این گونه ارتباط کم رنگتر شده است اما از جهتی نیاز شدیدی به این گونه ارتباط ها احساس می شود .
وقتی از بازی های خسته کننده و شکننده روزگار سیر میشوی ، وقتی با سختی ها و مشکلات ، ناراسایی ها زندگی به خصوص در ملک غربت دست و پنجه نرم می کنی ، و در زیر بار سنگین مسولیت شانه های قدرتمندت خم می شود ، وقتی با وجود بدترین شرایط و وضعیت ها، تلاش های شبانه روزی خود را در صدد تحقق اهداف خود نشانه میگیری اما بنا به دلایلی همه ای تلاشت بدون بهره مطلوب از بین میرود ، و ..... هزاران مورد های دیگر. دقیقآ این جا نیاز به یک دوست واقعی احساس می شود تا غم واندوه بیشماری را از دل محزونت بزداید و تسلی بخش خاطراندوهگینت باشد ، دوستی باشد که بر شانه های استوارش تکیه زده و با هم با تلاش بیشتر از پیش ازموانع پیشرفت و ترقی به سلامت بتوان عبور کرد
برخورداری ازمجاورت و نزدیکی ، جذابیت ظاهری و استقلال فکری ، داشتن نگرش مثبت و خوش خلق ، صمیمیت و شباهت ، صادق بودن و قابل اعتماد بودن، گوینده خوب و شنونده خوب بودن، احترام گذاشتن به احساسات دیگران ، وارد نشدن به حریم خصوصی دیگران، توجه به آراستگی ظاهر و تمیزی، پذیرفتن تفاوتهای فردی، پرهیز از قضاوتهای عجولانه، به طرف مقابل فرصت کافی دادن و . . .
معمولا در برقراری روابط دوستانه هرچه دو نفر به لحاظ شخصیتی شباهت بیشتری به هم داشته باشند ونگرش ، علایق و شیوه ای زندگی شان مثل هم باشند ، بیشتر مانند هم فکر کنند، و بیشتر همدیگر را تقویت نمایند،می توانند از دوستی شان بهره بیشتری ببرند
● مقدمه :
● پیدایش رفتاری اجتماعی :
● ارتباط دوستانه :
اول باید به واقعیت اشاره کنم که چرا با دیگران ارتباط بر قرار می کنیم ؟ کدام نیاز ها موجب روابط متقابل می شوند ؟ در جواب این سوال ها پژوهشگری بنام ویس (۱۹۷۴) پاسخ داده است . ایشان رابطه با اشخاص را به شش نیاز پیوند جویی و ارتباط مطرح می کند :
۱) در درجه اول نیاز به وابستگی را ارضا می کند . یعنی امنیت و راحتی لازم را فراهم میکند . مثلا هر فردی ممکن است در دروان زندگی خود وابستگی شدیدی به کسی دیگری داشته باشد مثل همسر و یا نوزاد به مادر .
۲) نیاز به یک پارچگی را تضمین می کند . یعنی با اشخاصی که ارتباط بر قرار می کنیم با پزیرفتن علایق و نگرش های ما ، نشان می دهد که در بین آنها جای داریم .
۳) احساس لیاقت و ارزشمندی را به وجود می آورد . یعنی شخص این حس را خواهد داشت که او هم برای خودش کسی شده است و میتواند ارزشمند واقع گردد .
۴) اهمیت و ارزش دیگران ، اینکه زمانی به کمک و حمایت نیاز داریم دیگران هم اهمیت و ارزش پیدا می کنند زیرا آنها هستند که به ما کمک می کنند .
۵) هدایت و ارشاد ، آنها ما را در چارچوب خاصی قرار می دهند و توصیه های ارائه می دهند . یعنی بر قراری نظم اهمیت خاصی دارد . واز چارچوب و قوانین باید پیروی کرد و همین طور این امر راهنمایی های لازم را در پی خواهد داشت .
۶) بالاخره وقتی به موقعیتی برسیم که بتوانیم به دیگران کمک کنیم ، آنها این احساس را در ما به وجود می آورند که ما نیز مهم و لازم هستیم.
مسلمآ اشخاصی که با آنها رفت و آمد می کنیم نمی توانند همه ای این نیاز ها را یکجا بر آورده سازند .
مثلا : همکار مان این حس را می تواند به وجود آورد که فرد مهم و شایسته ای هستیم اما هرگز نخواهد توانست نیاز به دلبستگی ما را تامین کند . بنا برین انسان ها در تلاش اند تا بتوانند به آن نیازی که دسترسی نداشته اند بدست آورند .
ارتباط دوستانه یکی از ارتباط های بی غل وغش ، صاف و بی ریاو از نظر کیفی خیلی عمیق است که خداوند برای هر انسانی اعطا نموده است همانطور که انسان اولین ارتباط خود را با خودش بر قرار می کند هیچ گونه کلکی هم بکار نمیبرد و در این مورد نیز با خودش رو راست است ، رابطه های دوستانه و صمیمی نیز بدین صورت می تواند باشد . اما امروزه بنا به مصروفیت و مشغله فراوان این گونه ارتباط کم رنگتر شده است اما از جهتی نیاز شدیدی به این گونه ارتباط ها احساس می شود .
وقتی از بازی های خسته کننده و شکننده روزگار سیر میشوی ، وقتی با سختی ها و مشکلات ، ناراسایی ها زندگی به خصوص در ملک غربت دست و پنجه نرم می کنی ، و در زیر بار سنگین مسولیت شانه های قدرتمندت خم می شود ، وقتی با وجود بدترین شرایط و وضعیت ها، تلاش های شبانه روزی خود را در صدد تحقق اهداف خود نشانه میگیری اما بنا به دلایلی همه ای تلاشت بدون بهره مطلوب از بین میرود ، و ..... هزاران مورد های دیگر. دقیقآ این جا نیاز به یک دوست واقعی احساس می شود تا غم واندوه بیشماری را از دل محزونت بزداید و تسلی بخش خاطراندوهگینت باشد ، دوستی باشد که بر شانه های استوارش تکیه زده و با هم با تلاش بیشتر از پیش ازموانع پیشرفت و ترقی به سلامت بتوان عبور کرد
● ویژگی های ارتباط دوستانه :
برخورداری ازمجاورت و نزدیکی ، جذابیت ظاهری و استقلال فکری ، داشتن نگرش مثبت و خوش خلق ، صمیمیت و شباهت ، صادق بودن و قابل اعتماد بودن، گوینده خوب و شنونده خوب بودن، احترام گذاشتن به احساسات دیگران ، وارد نشدن به حریم خصوصی دیگران، توجه به آراستگی ظاهر و تمیزی، پذیرفتن تفاوتهای فردی، پرهیز از قضاوتهای عجولانه، به طرف مقابل فرصت کافی دادن و . . .
معمولا در برقراری روابط دوستانه هرچه دو نفر به لحاظ شخصیتی شباهت بیشتری به هم داشته باشند ونگرش ، علایق و شیوه ای زندگی شان مثل هم باشند ، بیشتر مانند هم فکر کنند، و بیشتر همدیگر را تقویت نمایند،می توانند از دوستی شان بهره بیشتری ببرند
● موانع ارتباط :
● نتیجه گیری: