داروین، جورج‌هاوئرد

داروین پنجمین فرزند چارلز رابرت داروین و اما وج وود بود. جد بزرگش ایرزمس داروین بود؛ نام میانی او یادآور مری‌هاوئرد، اولین همسر ایرزمس داروین، است. خانواده‌ی داروین در کنت براحتی می‌زیست، و در همان جا
پنجشنبه، 3 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
داروین، جورج‌هاوئرد
 داروین، جورج‌هاوئرد

 

نویسنده: Zdenek kopal
مترجم: خسرو نراقی



 
[jourj hāwerd dārwom]
arwin George Howard
(ت. داون‌هاوس، کنت، انگلستان، 19 تیر 1224/ 9 ژویه‌ی 1845؛ و. کیمبریج، انگلستان، 17 آذر 1291 / 7 دسامبر 1912) ، ریاضیات، اخترشناسی.
داروین پنجمین فرزند چارلز رابرت داروین و اما وج وود بود. جد بزرگش ایرزمس داروین بود؛ نام میانی او یادآور مری‌هاوئرد، اولین همسر ایرزمس داروین، است. خانواده‌ی داروین در کنت براحتی می‌زیست، و در همان جا جورج‌هاوئرد داروین تحصیلات خود را در مدرسه‌ی خصوصی کشیش چارلز پریچارد (که بعداً در آکسفرد استاد سویلی در اخترشناسی شد) آغاز کرد. داروین در ادامه‌ی تحصیل به کالج ترینیتی در کیمبریج رفت و در آنجا به سال 1247 شاگرد دوم و برنده‌ی جایزه‌ی اسمیت شد. داروین بلافاصله حرفه ای علمی برنگزید، بلکه شش سال به تحصیل حقوق پرداخت و در 1253 به عضویت در کانون وکلا پذیرفته شد. اگر چه هیچ گاه در این حرفه کار نکرد.
داروین در مهر 1247 به عضویت هیأت علمی کالج ترینیتی برگزیده شد، اما تا مهر 1252 برای اقامت دایم به آنجا بازنگشت. وی در آنجا، به سال 1254، شروع به تهیه‌ی چند رشته مقاله‌های ریاضی کرد که سرانجام به صورت چهار مجلد بزرگ Scientific Papers («نوشتارهای علمی») درآمد. داروین در سال 1258 به عضویت «انجمن سلطنتی» برگزیده شد و در 1262 به عنوان استاد صاحب کرسی پلومی اخترشناسی و فلسفه‌ی تجربی در کیمبریج انتخاب شد، تا جانشین جیمز چلیس شود.
داروین کرسی استادی پلومی را تا آخر عمر حفظ کرد. کرسی استادی البته هیچ ارتباط ضروری با رصدخانه نداشت، و اخترشناسی عملی نیز از وظایف او به شمار نمی‌رفت. در درسهای اخترشناسی نظری او افراد زیادی شرکت نمی‌کردند، اما در میان شاگردانش می‌توان از ارنست و. براون و سرجیمز جیز نام برد. در طول این دوره‌ی تصدی، داروین درجات افتخار و تقدیرنامه‌های متعدد دریافت کرد، از جمله، در سال 1284، با کمک و پشتیبانی دوست هم کالجی خود آرثر بلفور موفق به دریافت لقب اشرافی (فرمانده‌ی شوالیه‌ی باث) شد. وی در 1291 با سمت رئیس «کنگره‌ی بین المللی ریاضیدانان» در کیمبریج انجام وظیفه کرد. این آخرین کار دولتی او بود؛ چندی بعد بر اثر بیماری سرطان درگذشت، و در قبرستان ترامپینگتن در نزدیکی کیمبریج به خاک سپرده شد. بیوه‌ی او، مود دو پوئی، اهل فیلادلفیا بود که داروین در 1263 با او ازدواج کرده بود و از او چهار فرزند داشت، که بزرگترین آنها، چارلز گالتن داروین، نیز دانشمند بود.
مقاله‌ی داروین با عنوان «درباره‌ی تأثیر تغییرات زمین شناختی بر محور گردش زمین» ، که در سال 1255 منتشر شد، نشانه‌ی آغاز پژوهشهای وی درباره‌ی مسائلی بود که در اصل جنبه‌ی زمین فیزیکی داشتند. این اثر مستقیماً از لردکلوین الهام گرفته شد، و می‌توان ادعا کرد که علاقه‌ی شدید کلوین به داروین جوان عمدتاً در تصمیم گیری وی به این که علم را حرفه‌ی خود سازد تأثیر داشته است. دسته‌ی دیگری از مقاله‌های وی، که مربوط به سالهای 1258 تا 1259 می‌شوند، درباره‌ی جزر و مد درش به کره‌های ناروان (Viscous spheroid) بحث می‌کنند، و این امر باز نشان دهنده‌ی نفوذ کلوین و لاپلاس است، اگر چه دامنه‌ی کار آنان کلی تر است. داروین، در یکی از این مقاله‌ها، تحت عنوان «درباره‌ی تقدیم یک شبه کره‌ی ناروان و درباره‌ی تاریخچه‌ی دیرینه‌ی زمین» (1258)، «نظریه‌ی تشدید» منشأ ماه را مطرح کرد، که بر طبق آن ماه باید احتمالاً از شکاف یک زمین مادر در نتیجه‌ی نوعی بی ثباتی ناشی از جزر و مدهای تشدید کننده‌ی خورشیدی سرچشمه گرفته باشد. مقاله تاریخی و به یادمانی او، «درباره‌ی دگرگونیهای قرنی در عناصر مدار قمری دوّار برگرد سیّاره ای که بر اثر جزر و مد گژدیسگی یافته است» ، در سال 1259 منتشر شد.
داروین، پس از رسیدن به کرسی استادی پلومی، به تحقیق در مسائل مربوط به منشأ و تحول منظومه‌ی شمسی ژرفای بیشتری بخشید، و با اجرای پژوهشهای متعدد درباره‌ی شکلهای موازنه‌ی جرمهای دوّار مایع و سپس، با مطالعاتی گسترده درباره‌ی مدارهای تناوبی در مسأله‌ی محدود سه جسم، نسبت دو جسم متناهی 10: 1 و 1048: 1 (که آخری تقریباً نسبت جرم [ مشتری ] به جرم خورشید است) را با اشاره‌ی ویژه به مواردی که می‌توان برای مقادیر خاص جرم بدست آورد تعیین کرد.
برجسته ترین خدمت داروین به تاریخ علم کار پیشگامانه اش در تحلیل پویشی مفصّل مسائل کیهان شناسی و زمین شناسی است. این که امروزه بسیاری از نتیجه گیریهای وی قدیمی شده اند، به هیچ رو از ارزش تاریخی آزمایشهای وی، و نیز از خدمت مهمی که وی از طریق گذاشتن فرضیه‌های گوناگون در بوته‌ی محاسبات علمی به دانش کیهان زایی انجام داده است، نمی‌کاهد. روش داروین به صورت نقطه‌ی عطفی در سیر تحول دانش کیهان زایی باقی مانده است، و پژوهشگران بعدی فقط با استدلالهای صرفاً کیفی ای که تا آن زمان رواج داشتند آن را تأیید کرده اند.
این که آیا کار علمی داروین همگن و متجانس است از نگاهی اجمالی به عنوان‌های بیش از هشتاد مقاله ای که در چهار جلد Scientific Works («آثار علمی») او گردآوری شده اند آشکار می‌شود. وی، پس از انتشار چند یادداشت کوتاه درباره‌ی موضوعات گوناگون، خود را مصمّمانه وقف مسائل کیهان زایی ریاضی کرد، تنها از این رو که با حرکت از آن نقطه بتواند به مسائل مبرم عملی بپردازد (همان گونه که فی المثل، در کار وی درباره‌ی جزر و مد اقیانوسها مشاهده می‌شود) . بزرگترین بخش کارش به توضیح جنبه‌های گوناگون تاریخچه‌ی ستاره‌های دوگانه، نظامهای سیّاره ای، و نظامهای قمری اختصاص دارد. مقاله‌های او درباره‌ی شبه کره‌های ناروان (از جمله مقاله‌های راجع به اصطکاک کشندی) ، درباره‌ی جرمهای مایع همگن دوّار، و حتی مقاله‌های مربوط به مدارهای تناوبی همگی وسایلی برای نیل به این هدف هستند.
مشخصه‌ی دیگر کار داروین فقدان مطلق پژوهشهائی است که در زمینه‌ی ریاضی صرف صورت پذیرفته باشند؛ بلکه این نوع پژوهشها بیشتر به صورت توضیح پاره ای از مسائل ویژه در فیزیک به اجرا درآمده اند. در حقیقت، وی ریاضیدانی کاربردی متعلق به مکتب کلوین یا استوکس بود، و میل داشت که پدیده‌های فیزیکی را از طریق ظرافت آنها، مورد مطالعه قرار دهد. هرگاه در حلّ مسأله ای جواب بدست نمی‌آمد، داروین به محاسبه متوسل می‌شد و در اقدام به این عملیات شاق و پرزحمت شمارشی هرگز درنگ نمی‌کرد (همان طور که پژوهشهای وی درباره‌ی ثبات تعادل شکلهای گلابی مانند یا مدارهای تناوبی در مسأله‌ی محدود سه جسم نشان می‌دهند) . در واقع، چنین به نظر می‌رسد که وی، با آن به ندرت به محاسباتی دست می‌یازید که از مصلحت به دور بودند، واقعاً نتایج کمّی را بر کیفی ترجیح می‌داده است. این که چنین شیوه‌ی برخوردی در پاره ای مواقع بی ثمر بوده است، از پژوهش 1281 داروین درباره‌ی ثبات یک شکل گلابی مانند دوّار، که وی آن را ثابت دریافته بود، هویدا است؛ چندی پس از انتشار نتایج داروین، آلیکساندر لیاپونوف دلایل خود را مبنی بر بی ثباتی شکل گلابی مانند اعلام کرد و چندین سال بعد یکی از شاگردان داروین، به نام جینز، نشان داد که در واقع لیاپونوف بر حق بوده است.
داروین، در طی سخنرانی ای که در سال 1291 در «پنجمین کنگره‌ی بین المللی ریاضیدانان» در کیمبریج ایراد کرد، به جمعبندی روش کار خود پرداخت، و از کارش درباره‌ی مسأله‌ی سه جسم و مقایسه‌ی روش خود با روش پوانکاره، که وی بارها از او به شایستگی نام برده است، سخن راند:
درباره‌ی کار خود من ... نمی‌توان گفت که اصلاً متضمن چنین مهارتی است، مگر آن که شما مهارت را همانند روش دزدی بدانید که به جای شکستن قفل گاو صندوق آن را با دینامیت منفجر کند. بر این قیاس، این مسأله‌ی آزار دهنده تنها به نیروی خشونت بوده است که حل شده و چندی از رازهای نهفته در خود را برملا ساخته است؛ و با آن که بی تردید زحمت زیادی برده است، تصور می‌کنم که ارزش آن را داشته است... در این روش دهاتی وار – با حداقل ادعا – که ممکن است ریشخند متخصصان ریاضیات محض را هم برانگیخته باشد، کوشیده شده است که بر تعمیمهای معروف هیل و پوانکاره پرتوی افکنده شود.
از این رو، از متخصصان ریاضیات کاربردی عذر می‌خواهم، و از شما نیز تقاضا می‌کنم که مشکلات کارهایشان را با خوشرویی و همدردی در نظر بگیرید. روشهای ما غالباً فاقد ظرافتند و آن حس زیبایی شناسانه ای را که پیشتر از آن سخن راندم خیلی زیاد ارضا می‌کنند؛ در عوض، تلاشهای صادقانه ای بشمار می‌آیند که رازهای جهانی را که در آن بسر می‌بریم از پرده برون می‌افکنند.

کتابشناسی

یکم. کارهای اصلی :

کتابهای داروین عبارتند از: The Tides and Kindred Phenomena in the Solar System (لندن، 1898) ، مبتنی بر مجموعه‌ی سخنرانیهای ساده و عامه فهمی که در 1897 در باستن ایراد کرده است، و Scientific Papers (لندن، 1907-1916) . برخی از مهمترین مقاله‌های او بدین قرارند: On the Influence of Geological Changes on the Earth’s Axis of Rotation»، در PTRS ، A 167 (1876)، 271-312؛ «On the Precession of a Viscous Spheroid and on the Remote History of the Earth»، همان، A 170 (1879)، 447-538؛ «On the Secular Changes in the Elements of the Orbit of a Satellite Revolving About a Tidally Distorted Planet»، همان ، A 171 (1880)، 713-791؛ و «On a Pearl-Shaped Figure of Equilibrium»، همان، A 200 (1902)، 251-314. خطابه‌ی ریاست داروین در مراسم اعطای مدال به پوانکاره در MNRA، 60 (1900)، 406-415، مندرج است.

دوم. خواندنیهای فرعی :

مقاله ای درباره‌ی زندگی داروین به قلم برادرش، سر فرانسیس داروین، منضم است به جلد پنجم کتاب او با عنوان Scientiftc Papers (لندن، 1916).
سوکنامه‌ها مشتملند بر مقاله‌هائی از ف. ج. م. استرتن در MNRA، 73 (1913)، 204-210؛ و به قلم س.‌هاف، در PRS، A 89 (1914)، یک تا سیزده.
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون؛ (1387)، زندگینامه علمی دانشوران، ترجمه‌ی: احمد آرام ...]و دیگران[، زیر نظر احمد بیرشک، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط