1. مقدمه
امروزه متدلوژی و روش شناسی در هر علمی از اهمیتی ویژه برخوردار است و پیشرفتهای علمی و شگفت جهان امروز را باید تا حد زیادی مرهون اتخاذ روشها و شیوههای سنجیده علمی و منطقی دانست که در علوم مختلف در پیش گرفته شده است.از سوی دیگر، انجام هر امری از امور نیز- به طور عام- روش خاص خود را میطلبد و آنگاه به نتیجهیی مطلوب خواهد رسید که روش خاص در نهایت دقت به کار گرفته شود.
امر بلاغت نیز همچون سایر امور برای انجام و به تبع آن مثمر ثمر واقع شدن، مستثنی از این قاعده نیست. پس احتیاج مبرم به روش و یا روشهای خاصی برای به کارگیری و به دنبال آن نتیجهی مطلوب گرفتن دارد.
لذا نگاهی به صور خیال، آن هم با نهایت اتقان زمانی مثمر ثمر واقع خواهد شد که روش و یا روشهای مناسب به منظور به کارگیری آنها در مسیر مناسب خود وجود داشته باشند. از این رو توجه کردن به این امر (صور خیال) از اهمیت بسزایی برخوردار است که با مراجعه به متون دینی به ضروری بودن آن نیز میتوان پی برد. بنابراین، این بعد از دعا با همه اهمیتی که دارد مغفول مانده است.
این مقاله با هدف طرح اهمیت زیبایی شناختی دعا، رویکردی اجمالی به جنبههای صور خیال بر صحیفه رضویه دارد و سعی نگارنده بر آن است تا صور خیال و عناصر و ابعاد آن را در اثر یاد شده تبیین نماید.
2. بلاغت از دیدگاه امام رضا (علیه السلام)
هنر سخنوری (بلاغت)، از دیدگاه جامعه شناسی دارای جایگاه مهمیاست؛ چرا که از زمانی که بشر با زندگانی اجتماعی- که دیدگاهها نسبت به آن گوناگون است- رو در رو شد، کلماتی همچون گفتگو، برقراری ارتباط، سخن گفتن و ... با زندگی و بینش انسان همراه بوده است... تا برای انسان آن معنا و مفهومی را مجسم کند که بیانگر افکار او در عرصه بیان و گفتگو و در لحظههای متفاوت باشد. از این رو، این مسئله دارای اهمیت فراوانی میباشد.هم چنین اهمیت این مسئله- بلاغت- از دیدگاه منابع اسلامینیز مورد غفلت واقع نشده است. به نحوی که در منابع دینی و سخنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و ائمه معصومین (علیهم السلام) به کرات شاهد توجه به اهمیت و جایگاه بلاغت به عنوان یکی از ارکان اساس هنر سخنوری میباشیم.
امام رضا (علیه السلام) نیز به نقل از پدرانشان پیرامون جایگاه بلاغت فرمودند: «لیست البلاغة بحده اللسان و لا بکثرة الهذیان و لکنها باصابة المعنی و قصد الحجة؛ بلاغت و رسا سخن گفتن به تندی و سرعت زبان و به هذیان و بیهوده گویی نیست، بلکه ارزش و اهمیت بلاغت آن است که، انسان مقصود خود را درست و با دلیل و برهان بیان دارد.» (حرانی، 1394، ص 230)
بر پایه فرمایشات خردمندانهی امام رضا (علیه السلام)، سخن بلیغ آن است که انسان هدف خود را درست و با دلیل و برهان بیان دارد نه این که به تندی سخن گوید و این یکی از ویژگیهای بایسته و بنیادین سخن بلیغ است. در جای دیگر امام (علیه السلام) فرمودند: «بلاغت آن است که سخن در گفتار، روان و هموار باشد و به آسانی و نرمی بر زبان بگذرد و درک و دریافت آن بر اندیشه سنگین و دشوار نباشد.» (صدوق، 1372، ج3، ص 407)
در بیانات رضوی، این سخن نیز مانند سخن پیشین بر دو ویژگی بنیادین سخن بلیغ، یعنی روانی و همواری برونی و رسایی و گیرایی درونی، انگشت نهاده است.
امام رضا (علیه السلام) در جای دیگر ویژگیهای سخن بلیغ را بیان میفرمایند: «خیر الکلام ما لایمل و لا یقل؛ بهترین سخن آن است که نه ملال آور و نه نارسا بماند.» (صدوق، 1372، ج3، ص 424) بر پایه فرمایشات شیوای حضرت رضا (علیه السلام) سخن بلیغ، زیبا، رسا و شیوا سخنی است که نه چنان دراز و ناسخته و ناپرورده باشد که به اطناب و طولانی شدن بیانجامد و شنونده و خواننده را ملول و خسته کند، و نه چنان کوتاه و پیچیده که از رساندن پیام و برانگیختن مخاطب باز ماند و او را تهی دست بر جای بگذارد.
پس بر این مبنا، سخنور بلیغ کسی است که ذهنی سرشار و آماده داشته باشد تا هرگاه نیاز باشد، بی درنگ آن چه باید بگوید، بر زبان راند و تیر سخنش را درست بر هدف نشاند.
3. بلاغت امام رضا (علیه السلام) نمادی از جمال کلام الهی
سخنان امام رضا (علیه السلام) سرشار از حلاوت و ملاحت و شیرین و شوری، تازگی و طراوت و شیوایی است. در واقع حضرت (علیه السلام) فصاحت و بلاغت را با هم آمیخته است و بی شک صحیفه رضویه از ستارگان آسمان بلاغت در جهان اسلام است و دارای ظرافت و لطافت ارتباط و تعامل خالق با مخلوق است. ادبیات کلام امام، آکنده از صور خیال متناسب با ساحت قدسی ایشان میباشد و بهترین الگوی بلاغتی و بیانی است. دعبل خزایی که خودش شاعر شیعی، متعهد و برجسته عصر امام رضا (علیه السلام) است، در مدح و ستایش بلاغت حضرت رضا (علیه السلام) اشعار فراوانی سروده است و میگوید: «زیبایی و رسایی و گیرایی سخنان علی بن موسی الرضا (علیه السلام) چنان سرآمد است که سخنوران هنرپرور را در پیروی خویش از نفس انداخته است و به ناتوانی نشانده است.» (اربلی، 1381، ج3، ص 107)بنابراین بلاغت به طور واضح و روشن و نیز کامل در شخصیت هشتمین خورشید آسمان تابناک ولایت همچون پدران بزرگوارشان نمودار است. همچنان او که پیشوا و راهبری خردمند و فرزانه است که در تعلیمات و راهنماییهای خود تمامی دستورات و موازینی را که سراسر هدایت و راستی است، به درستی تثبیت نموده است و آیت و نشانهی او در این امر، ادعیه و اذکاری است که از نقطه نظر صور خیال و پایههای آن، نمادهایی از جمال کلام الهی است که تمام جزئیات در آن با نمایش زیباییهای حقیقی و راستین بروز و ظهور مینماید و ایشان اساس بیانات بلیغ و شیوای خویش را بر آن استوار ساخته و از آن بهرهمند شده و جنبههای ارزندهی آن را در چهارچوبی از بیان سحرانگیزشان، زنده ساخته است.
اکنون به مهمترین جلوههای صور خیال در گزیدهای از دعاها و زیارات رضوی اشاره خواهد شد.
4. بررسی روشهای بلاغی گزیدههایی از ادعیه و زیارات رضوی
جنبههای زیباشناختی و صور خیال در بیانات رضوی در بالاترین سطح بلاغت و فصاحت قرار گرفته و از دو جهت در اوج و بلندی کمال است:1. فصاحت و بلاغت
2. محتوا و مضمون
در صحیفه رضوی، حکمت، فصاحت و بلاغت به زیبایی هر چه تمامتر در کنار یکدیگر قرار گرفته و جلوهگری مینماید و با تعبیرات لطیف و تصویرهای بدیع از حقایق و روابط عینی و با به کارگیری صور خیال، دل آدمی را از طبیعت به سوی آستانه حقیقت کشانده و او را در عالمی پر از نورانیت، پاکی، دلدادگی و شیدایی قرار میدهد و در یک جمله، باعث تصعید و تلطیف اضلاع وجود انسان، از ادراک، احساس و کردار میشود.
محتوای اعتقادی، اخلاقی، حکمی، موعظهای و اجتماعی صحیفه رضوی، با قالب بلاغی و ادبیاش، ارزش والا و جایگاه بالایی در میان متون دینی به آن داده است.
استفاده امام (علیه السلام) از صور خیال در قالب موسیقی و آهنگین بودن کلام، به کارگیری واژهها و استخدام تعابیر و ... بسیار زیبا بوده و مضامین را با ترکیباتی روح نواز بیان کرده است.
امام رضا (علیه السلام) دارای حضور ذهن، سرعت انتقال، قدرت استدلال و روانی و شیوایی کلام بود، معانی بکر و تازه در هنگام ضرورت بی زحمت اندیشه و بدون سستی در بیان در اختیارشان قرار داشت، مباحثات و مناظرات آن حضرت، با ارباب ادیان و دانشمندان و زندیقان که آنان را با دلایل روشن و براهین قاطع محکوم و مغلوب مینمود، دلیل آشکاری بر میزان حضور ذهن و سرعت انتقال و به کارگیری فصاحت در گفتار است.
بررسی صور خیال در صحیفه رضوی میتواند الگو و راهبردی مناسب برای ما در عصر حاضر باشد. با توجه به این که در این موضوع هیچ تحقیق شایسته و درخور توجهی صورت نگرفته است.
حال در این مجال سعی بر آن است تا با مراجعه به صحیفه رضوی، شایستهترین و شاخصترین صور خیال در بیانات حضرت (علیها السلام) از لابهلای فرمایشات خردمندانهشان استخراج شود.
1 -4. حسن ابتدا
وقتی فرازهای نخستین کلام معصومین (علیهم السلام) را بررسی میکنیم، درمییابیم که به شیوه قرآن کریم و بر اساس تعالیم مکتب نبوی، سخن خود را با حمد و ثنای خداوند قادر و متعال آغاز میکنند.مطلع قرآن کریم سوره فاتحه است که پس از بسم الله الرحمن الرحیم با حمد و ستایش خداوند آغاز میشود و میفرماید:
(الحَمدُلِلهِ رَبِ العَالَمینَ؛ حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان است.) (حمد، 1) خطبههای امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نیز غالباً با حمد و ثنای الهی آغاز میشود؛ آن جا که میفرماید: «الحمدُ للهِ الذی لا یبلُغُ مِدحتُهُ القائلون؛ سپاس خدایی را که سخنوران در ستودن او بمانند.» (نهج البلاغه، خ1)
همین شیوه نیز در صحیفه رضویه مدنظر قرار گرفته است. چرا که امام رضا (علیه السلام) در آغاز کلام خویش میفرماید: «سبحانَ من خَلَقَ الخلقَ بِقدرتِهِ، و أتقنَ ما خلق بحکمتِهِ، و وضَعَ کُلِّ شیءٍ مِنهُ مَوضِعَهُ بعلمِهِ...؛ منزه است خدایی که به قدرت خود، خلایق را خلق کرده است و آن چه را خلق کرد، به حکمت خود متقن آفرید و با علم خویش، هر چیز را در جای خود قرار داد...» (موحد ابطحی، 1390، ص 151) بنابراین امام رضا (علیه السلام) در این کار از سبک قرآن کریم و اجداد بزرگوارشان پیروی و سخن خود را با آنان هماهنگ کرده است.
«حسن ابتدا» (2) در هر سخن نظم و نثر امری است بسیار مهم و حساس: زیرا اول چیزی است که به گوش سامعین میرسد، پس اگر حسنی دارد باعث زیادی شوق حاضرین در سماع آن میشود والا باعث بی رغبتی است. (مازندرانی، 1376، ص 392) و شنونده را از شنیدن یا خواندن باقی سخن منصرف میکند. سخن هم چون قفلی است که آغاز آن، کلید آن است، پس هر قفل سخنی را با کلید مناسب آن باید گشود.
2 -4. حسن ختام
امام رضا (علیه السلام) در گفتار و دعاهایش علاوه بر حسن ابتدا، حسن ختام بسیار دلپذیر و مناسبی را به کار میبرد که در آراستگی و پختگی و تأثیرگذاری، آن را در حد اعلای سخن قرار داده است. به ویژه با عنایت به این که معمولاً آخرین بخش از کلام، بیشتر از دیگر اجزای آن در گوش بر جای میماند و گاهی فقط همان بخش در ذهن جای میگیرد و لذت آن، در نفس جایگزین میگردد.امام (علیه السلام) همان طور که در آغاز سخن به ستایش خداوند همت گمارده است، در آخر دعا و راز و نیازش با نهایت ظرافت بیانش را با واژه حمد به پایان برده است. «... سبحانَ من یعلم خائنة الأعین و ما تخفی الصدور، و لیس کمثله شیء، و هو السمیع البصیر؛ منزه است کسی که نگاههای مخفی و خیانت بار چشمها و نیتهای پنهان در دل را میداند، هیچ چیز مانند او نیست و اوست شنوا و بینا.» (موحد ابطحی، 1390، ص 151)
حسن ختام (3) به اعتبار آنکه آخر چیزی است که به گوش سامع میرسد؛ پس اگر احسن باشد، موجب التذاذ سامع بیشتر است و تدارک نقصانی که پیش واقع شده مینماید. (مازندرانی، 1376، ص 393) بنابراین حسن ختام یکی از مظاهر بلاغی بسیار زیبا است که در دعاهای امام (علیه السلام) به کار رفته است.
3 -4. پیراستگی از پیچیدگی و تعقید کلام
بیانات رضوی در ادعیه و زیارات دارای واژگان فصیح و بسیار غنی است. فصاحت و شیوایی کلام و کاربرد واژگاه غنی، یکی از سجایای خطیب و گوینده به شمار میآید و باعث میشود که سخن گوینده خالی از اختصار زیاد و تفصیل ملالآور باشد.به طور کلی ذهن انسان به گونهیی است که جملات فصیح و عاری از هرگونه پیچیدگی و تعقید را بهتر میپذیرد، چون در جملاتی که دارای تعقید لفظی در کلام باشند، «ترتیب الفاظ بر وفق ترتیب معانی نیست، لذا در ایجاد فهم معنا اخلال ایجاد میکند.» (ناشر، بی تا، ص8) اما جملاتی که خالی از پیچیدگی و تعقید کلام باشند، قطعاً در چنین وضعیتی ماندگاری آنها در ذهن نیز بیشتر است. شاید به همین دلیل بسیاری از فرمایشات رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) به صورت کلمه رسا، فصیح و شیوا و به تعبیر دیگر پیراسته و آراسته از هرگونه تعقید و پیچیدگی است. همچنان که حضرت رضا (علیه السلام) نیز این روش را در بیانات بلیغ خویش در ادعیه و زیارات به کار میگرفتند.
از آن جمله در دعای فرج ضمن توسل به أسماء خداوند متعال فرمودند: «... یا رحیمُ، الفَرَج؛ یا جلیلُ، الفرجَ؛ یا جمیلُ، الفَرَج؛ یا کفیلُ، الفرجَ؛ یا مُنیلُ، الفرجَ؛ یا مُقیلُ، الفرجَ؛ یا مُجیرُ، الفرجَ؛ یا خبیرُ، الفَرَجَ؛ یا مُنیرُ، االفَرَجَ؛ یا کبیرُ، الفَرَجَ؛ یا قدیرُ، الفَرَجَ؛ یا بصیرُ، الفَرَجَ...؛ ... ای مهربان، گشایش؛ ای بزرگ مرتبه، گشایش؛ ای نیکو سیرت، گشایش؛ ای عهدهدار امور، گشایش؛ ای برخوردار کننده، گشایش؛ ای نادیده گیرنده، گشایش؛ ای پناه دهنده، گشایش؛ ای آگاه، گشایش؛ ای روشنی بخش، گشایش؛ ای بزرگ، گشایش؛ ای توانا، گشایش؛ ای بینا، گشایش ...» (موحد ابطحی، 1390، ص 164) در این فراز ملاحظه میشود که امام رضا (علیه السلام) به گونه ای لطیف، أسماء الله را بر میشمرد و کلمات، موزون و دارای آهنگ و در عین حال روان و فصیح است. سخنان، رسا و موجز و دارای بار معنایی فراوان است که جهت هدایت آدمی به سمت خداجویی و کمال طلبی است. تا به درک جمال مطلق و زیبایی واقعی راهی شوند و به آرامش و گشایش روحی و سعادت واقعی دست یابند، زیرا هر چه هست تجلی توحید است و هیچ ارزشی بی او موجودیت ندارد.
4-4 تسلسل منطقی مطالب و انسجام آن
یکی دیگر از شاخصههای صور خیال در بیانات رضوی، تسلسل منطقی مطالب و مقولاتی است که در هر زمینه در سخنان ایشان دیده میشود. تسلسل منطقی بدان معناست که تمامی سخنان به شکل دسته بندی شده و مرتبط با یکدیگر میباشد. به گونهای که در سخنان بلیغ حضرت (علیه السلام) هر اندیشه با اندیشهی دیگر پیوندی چنان استوار دارد که گویا هر یک از آنها پیامد منطقی اندیشه پیشین است و علت و انگیزه پسین. همچنین اندیشههای بیان شده در یک موضوع در این بیانات زیبا، آن چنان به هم گره خوردهاند که هیچ یک از آنها زیاده و بیهوده نیست. همچنین «انسجام بدان معناست که گفتار راز روانی و لطافت و خوبی سبک و رشاقت معنا برخوردار باشد.» (زاهدی، بی تا، ص 375) از باب نمونه در برطرف شدن بیماری فرمودهاند: «یا اللهُ، یا ربَ الأربابِ، و یا سیدَ الساداتِ، و یا إلهَ الالِهَةِ، و یا مَلِکَ المُلوکِ، و یا جبارَ السمواتِ وَ الأرضِ، إشفِنی و عافِنی مِن دائی هذا، فَإنی عبدُک و ابنُ عبدِک، أتَقَلَبُ فی قبضَتِکَ، و ناصیتی بِیدک؛ ای خداوند؛ ای پرورش دهندهی پرورش دهندگان؛ و از سرور سروران؛ و ای معبود معبودان؛ و ای پادشاه پادشاهان؛ و ای آفرینندهی آسمانها و زمین؛ مرا شفا بده و عافیت بخش از این درد، که من بندهی تو و فرزند بندهات هستم، در قبضهی قدرت تو حرکت میکنم و پهلو به پهلو میشوم، و زمام امورم به دست تو است.» (موحد ابطحی، 1390، ص 187؛ مجتهدی سیستانی، 1389، ص 378) در بیانات فوق حضرت (علیه السلام) در کلامی شیوا و مرتبط به هم از خداوند تقاضای صحت و سلامت میکند. ارتباط معنایی و کلامی و روانی و لطافت گفتار و خوبی سبک و رشاقت معنا به وضوح میان عبارات مشاهده میشود. در عین حال میان کلمات به کار رفته آن چنان پیوستگی برقرار است که معنای آن به سادگی قابل فهم است. همچنین الفاظ طوری با هم ترکیب شدند که معانی به اسانی قابل دریافت است.5 -4. لفظ کوتاه و اندک، معنا بسیار و سرشار
سخنان و فرمایشات امام رضا (علیه السلام) در ادعیه و زیارات با انبوهی از سخنان فصیح و بلیغ و در عین حال موجز و مختصر که نشان از اوج ذکاوت فوق العاده امام (علیه السلام) و درک جامعیت موضوع و عمق ادراک آن و همچنین انعکاس آن در ذهن و فکر شنونده، آن هم به شکلی بسیار مؤثر دارد.در حقیقت امام رضا (علیه السلام) این سخن حکیمانه پدر بزرگوارشان امام کاظم (علیه السلام) را در روشهای بلاغی خویش سرلوحه کارشان ساخته بودند، که «من محا طرائف حکمه بفضول کلامه فکانما اعان هواه علی هدم عقله؛ هر کس با زواید سخن خود، شیرین و زیبایی حکمت را محو کند، گویا بر نابودی عقل خود اقدام کرده است.» (کلینی، 1383، ج1، ص17)
و این سخن امام (علیه السلام) ترجمان «ایجاز» در علم معانی است. و «ایجاز یعنی آوردن لفظ اندک برای معنای بسیار که تمام مقصود را برساند و یا به عبارت دیگر چنان چه لفظ کمتر از معنا و به تمام مقصود وافی بود، آن را ایجاز نامند.» (زاهدی، بی تا، ص 178)
در سراسر صحیفه رضویه سخنان امام (علیه السلام) در لفظ اندک و در معنا بسیار است، که به واقع یکی از رموز دلنشینی و اثرگذاری و جاذبه بیانات رضوی در همین نکته نهفته است. سعدی شاعر ایران زمین درباره سخن فصیح و بلیغ سروده است:
سخن گرچه دلبند و شیرین بود ***سزاوار تصدیق و تحسین بود
چو یک بار گفتی، مگو باز پس *** که حلوا چو یک بار خورند، بس
(سعدی، 1373، ص 321)
سخنان امام رضا (علیه السلام) آن قدر شیرین و زیبا است که هر چه بیشتر خوانده شود به عمق زیبایی آن پی برده میشود. از جمله فرمایشات امام در درخواست برای رفع گرفتاریها:
«و أن علیاً امیرالمؤمنینَ سید الأوصیاء، و وارِثَ علمِ الأنبیاءِ، عَلَم الدینِ، مُبیرَ المشرکینَ، و مُمیَزَ المُنافقینَ، و مُجاهدَ المارقینَ إمامِی و حُجتی، و عُروتی و صِراطی؛ و دلیلی و مَحجَّتی...؛ و این که علی (علیه السلام) امیرمؤمنان سرور جانشینان، میراث دار علوم پیامبران، پرچم و رایت و نشانه دین، و نابود کننده مشرکان، و مشخص کننده منافقان، و جهادگر با خارج شدگان از دین، امام و حجت من، و تکیهگاه و راهبرد و راهنما و مقصودم...» (موحد ابطحی، 1390، ص 161)
در این فراز از دعا حضرت امام رضا (علیه السلام) در نهایت اختصار و ایجاز به تبیین امامت و وصایت و منزلت و جایگاه علی (علیه السلام) پرداختند. و ویژگیهای آن حضرت را برشمردند.
1. برترین وصی، میراث دار علم پیامبران، نشانه دین.
2. قهرمان مبارزه با مشرکان، دو رویان و بدعتگذاران.
امام پس از برشمردن ویژگیهای علی (علیه السلام) گفتار بلیغ خویش را آمیخته با معرفتی که همراه با حکمت است، نیز مینماید. و بیان مینماید که این چنین شخصی، پیشوا و حجت و راهبر و راهنما است.
و یا امام (علیه السلام) در دعای وداع خانهی خدا میفرمایند: «ائبونَ تائبونَ، لِربنا حامدونَ، إلی الله راغِبُونَ، و إلیه راجِعونَ؛ باز گردندگان و توبه کنندگان هستیم، ستایش کننده پروردگارمان هستیم، دوستداران خدا و به سوی او بازگشت کننده گانیم.» (موحد ابطحی، 1390، ص 237) امام (علیه السلام) در این بیان کوتاه و موجز تمام حالات بنده را در هنگام وداع با خانه خدا بیان مینماید.
6 -4. به کارگیری واژهها و استخدام تعابیر
«واژه» اساسیترین عنصر در تشکیل کلام است. زیرا هر کلام از چند واژه مستعمل و معنی دار که برای هدف خاصی کنار هم چیده میشوند، شکل میگیرد. دنیای واژگان و الفاظ دنیایی است سرشار از دقایق، لطایف، رموز، اسرار و زیباییها. اهمیت واژه در زبان ادبی تا آن جاست که «استفان مالارمه» به شاعران توصیه میکند که «ابتکار عمل را به واژه بسپارند.» (غیاثی، 1368، ص 179) امام رضا (علیه السلام) به عنوان هنرمندی فصیح و بلیغ، در به کارگیری واژهها و استخدام تعابیر و ساختار جملات آن چنان به تأثیرگذاری کلمات در دل و جان شنونده و خواننده دقت میکند و از این موسیقی کلامی با نفوذ در اعماق روح مخاطب خویش بهره میگیرد که هر انسانی را به تحسین خویش وادار مینماید. به واقع یکی از رموز دلنشینی و اثرگذاری و جاذبهی بیانات رضوی در همین نکته نهفته است که امام (علیه السلام) به کمک واژه و انتخاب آن در رساندن پیام با در نظر گرفتن هیأت ظاهری و موسیقی آن، حروف و نحوه تلفیق آنها و معانی حقیقی و مجازیی که واژه ظرفیت آن را دارد، زیبایی گفتار را خلق مینمودند. ادعیه و زیارات امام (علیه السلام) دارای واژگانی گوناگون و بسیار غنی و متنوع است. اینک به نمونههایی از بیانات بلیغ حضرت (علیه السلام) اشاره میشود، از آن جمله در دعای طلب باران فرمودند: «... اللهم اسقِنا غَیثاً مُغیثاً مُجَللاً طَبقاً مُطبقاً جَللاً مُونقاً راجیاً غَدَقاً مُغدِقاً، طَیباً مُبارکاً، هاطِلاً مَنهَطلاً مُتهاطِلاً، رَغداً هَنیئاً مَریئاً دائماً رویاً سریعاً، عاماً مُسبِلاً نافِعاً...؛ خداوندا؛ ما را از بارانی سیراب کن که فریاد رسنده فراگیر، پوشاننده، در برگیرنده، زیبا و پرطروات، امیدوار کننده، با قطرات فراوان، پر آب، پاک، با برکت، پیوسته، پیاپی، با قطرههای درشت، فراخ، گوارا، خوش عاقبت، با دوام، سیراب کننده، شتابان، روان، فراگیر، گسترده به روی زمین، سودمند...» (موحد ابطحی، 1390، ص 214-213) در بیانات فوق واژهها در رساندن پیام بسیار غنی و متنوع و از یک همگونی و همآهنگی، و هم پایی برخوردار است. همین جلوههای جاودانه استکه کلمات حضرت را رنگ ابدی بخشیده و در طول قرون توجه همه فصحا و بلغا را به خود جلب نموده است.7 -4. تفکر آفرینی
یکی دیگر از شاخصههای صور خیال در بیانات حضرت رضا (علیه السلام) ایجاد تفکر آفرینی در مخاطب و به نوعی تصحیح اشتباهات وی است. در تأیید ارزش تفکر و تعقل کافی است بدانیم که در قرآن کریم هر جا به بیان آیات و نشانههای قدرت خالق و عظمت جهان آفرینش اشاره شده درک و فهم آنها را به صاحبان عقل و اندیشه احاله فرموده است و این نشانه آن است که هر چه هست اندیشه و تفکر است.» (نصیریان، 1380، ص6) امام رضا (علیه السلام) در ادعیه و زیارات اقیانوسی از معنی را به کار میگیرند که خواننده را به ژرف اندیشی و خرده بینی و تفکر آفرینی وا میدارد. چرا که گاه فردی به دلیل شرایط محیطی و یادگیریهای غلط و تجربیاتی بد، از دیدگاهی نادرست به رخدادها و وقایع پیرامون خود مینگرد و طبعاً عملکرد او نیز- که بر همین تصورات و جمع بندیهای غلط استوار گردیده است- اشتباه خواهد بود. از این رو، در بسیاری از مواقع اعطای بینش تفکر و اصلاح نگرش، همان روشی است که حضرت (علیه السلام) به زیبایی در بیانات بلیغ خود به عنوان یک روان شناس زبده آن را به کار گرفته است. چنان که با مراجعه به احادیث و روایات و ادعیه و زیارات، اشارات بسیار زیادی در این زمینه یافت میشود.به گونه ای که امام (علیه السلام) در این زمینه هیچ واژهیی را به کار نمیگیرد، جز آن که در آن واژه رازی باشد که خواننده را به ژرف اندیشی و خرده بینی و تفکر وا دارد. در سخن او هیچ عبارت و گزینهیی یافت نمیشود، جز اینکه آفاقی تو در تو و تازه به تازه پیشاروی خواننده بگشاید و او را به تصحیح اشتباهات خویش نیز وا دارد. از جمله پیرامون تفکر آفرینی در بیانات بلاغی حضرت رضا (علیه السلام) در دعای حمد و شکرگزاری چنین آمده است: «اللّهُمَّ أنتَ ثِقَتی فی کُلِّ کَربٍ، وَ أنتَ رجائی فی کُلِّ شدّةٍ، و أنتَ لی فی کُلِّ أمرٍ نَزَلَ بی ثِقةٌ و عُدةٌ، کَم مِن کَربٍ یضعُفُ عنهُ الفُؤادُ و تَقِلٌ فیه الحیلةُ، و تَعیی فیه الاُمُور، و یخذُلُ فیه البعیدُ و القریبُ و الصدیقُ، و یشمَتُ فیه العَدُوُّ، أنزلتُهُ بِکَ، و شَکَوتُهُ إلیکَ، راغباً إلیکَ فی عَمَّن سِواک، ففرَّجتَهُ و کشفَتَهُ و کفَیتنیهِ، فأنتَ ولی کُلِّ نعمتةٍ، و صاحب ُ کُلِّ حاجةٍ، و مُنتهی کُلِّ رَغبةٍ، فَلَکَ الحَمدُ کثیراً...؛ خداوندا؛ تو در هر گرفتاری مایه اطمینان و آرامش من هستی، و تو در هر سختی امید من میباشی، و تو در هر کاری که بر من وارد شود وسیله اطمینان و کمک من هستی، چه بسیار است گرفتاری که قلب در آن سست و ضعیف میگردد، و راه چاره در آن کم میگردد، و کارها در آن به دشواری میرسد، و دور و نزدیک و دوست در آن خوار میگردند، و دشمن در آن شماتت میکند، من آن را به دربارت آورده، و از آن به تو شکایت نمودم، از دیگران در آن گرفتاری به سوی تو میل کردم، پس آن سختی را گشایش داده و آن را برطرف نموده و مرا از آن کفایت نمودی، پس تو سرپرست هر نعمتی هستی، و صاحب هر حاجتی میباشی، و نهایت هر میلی میباشی، پس حمد بسیار برای تو باد.» (موحد ابطحی، 1390، ص 392)
بیانات بلیغ امام رضا (علیه السلام) در نیایش فوق، انسان را به تفکر وا میدارد و هر کسی در هر مقام و جایگاهی که باشد، زیبایی، ظرافت و ابداع (4) آن را احساس میکند و سعی مینماید تا بینش خود را نسبت به جهان هستی تصحیح نماید، زیرا این خداوند است که مایه آرامش انسانهاست. (... الاَ بِذِکرِ اللَهِ تَطمَئِنُ القُلُوبُ؛ هان، با یاد خدا قلبها آرامش مییابد.) (رعد، 28) و امام (علیه السلام) در بیانات خویش این مسئله را متذکر شدند. واژههای «أنت رجائی» و «أنت ثقتی» و «أنت عدتی» انسان را به تفکر و تعقل وا میدارد. زیرا خداوند امید و اطمینان و کمک و همه چیز ما است.
8 -4. موسیقی و آهنگین بودن کلمات
تنظیم و ارتباط معنایی الفاظ و گفتار و همچنین آهنگین بودن کلمات از جمله اصول اجتناب ناپذیر سخن مفید و جهت دار است. حضرت رضا (علیه السلام) در روشهای بلاغی بیانات خویش هرگز مخاطبش را خسته، ملول و گریزان نمینماید؛ چرا که ایشان با به کارگیری ایقاع و موسیقی، آن چنان به سخن و بیان و نوشته خویش بعد هنری بخشیده است که به سادگی نمیتوان از کنار آن گذشت و این جاست که میتوان به تأثیر و نقش این بیانات بلیغ پی برد و از رابطه و پیوند عمیق آن با آدمی سخن گفت.موسیقی و آهنگین بودن کلمات با به کاربردن صحیح کلمات در جاهای مناسب خویش در متن حاصل میگردد. بنابراین یکی از جلوههای زیبایی یک متن آهنگ موسیقیایی است. به عنوان نمونه امام (علیه السلام) در دعای نجات از شر ظالم میفرمایند: «اللّهُمَّ طُمَّهُ بِالبلاءِ طَمّاً، و غُمَّهُ بالبلاءِ غَمّاً، و قُمَّهُ بِالأذی قمّاً ...؛ خداوندا؛ او را در بلا فرو ببر، و او را به بلا بپوشان و پی در پی بر او ناراحتی و آزار وارد کن...» (موحد ابطحی، 1390، ص 209) در عبارت فوق کلمات «طُمَّه، غُمَّه، قُمَّه» آهنگ یکنواخت دارند که به زیبایی لفظ افزوده گشت و این همان «سجع» در اصطلاح علم معانی است. (حسینی، 1375، ص 367) که به عنوان یکی از صناعات ادبی در روشهای بلاغی حضرت (علیه السلام) از بسامد بسیار بالایی برخوردار است.
9 -4. مطابقت سخن با مقتضی حال
از بنیادیترین کارهایی که سخن را رسا، شیوا و به عبارتی بلیغ میکند «مطابقت سخن با مقتضی حال» است. مقتضی حال؛ یعنی آنچه حال آن را اقتضا میکند. (تفتازانی، 1411، ص 27) امام رضا (علیه السلام) با توجه به این مسئله- مطابقت سخن با مقتضی حال- در روشهای بلاغی بیانات خویش حالت و ویژگیهای روانی، عاطفی، عقلی، و علمی شنونده و خوانندهاش را در نظر میگرفت و همواره به همگان میفرمودند: «با مردم آن گونه سخن بگویید که میفهمند و آنچه را نمیپذیرند، رها نمایید.» (ملایری معزی، 1484، ج18، ص 432) از باب نمونه امام (علیه السلام) برای برآمدن حاجات و نیازها بعد از روزه و نماز میفرمایند: «یا جوادٌ... یا صمدُ، یا من لم یلِد و لَم یولَد و لم یکُن له کفواً أحدٍ...؛ ای بخشندهای بی نیاز، ای خدایی که نمیزاید و زاده نشد و نظیر و همتایی ندارد.» (موحد بطحی، 1390، ص 174) در این فراز که درباره توحید و خداشناسی است امام (علیه السلام) از مسائل کلامیخودداری نمود و آن گونه سخن گفت که مردم شناخت قلبی دارند و یا در دعای دیگر میفرمایند: «یا مَن لا شبیهَ لَه و لا مِثالَ لَهُ...؛ ای کسی که هیچ شبیه و مانندی برای تو نیست.» (موحد ابطحی، 1390، ص 182) مناسبترین بیان از کیفیت وجودی خداوند این جملات است. پیداست که هر یک از روشهای بلاغی در بیانات رضوی کاملاً حکایت از مطابقت روش حضرت (علیه السلام) با مقتضای حال است؛ چرا که امام (علیه السلام) سخنور بلیغی است که با داشتن این دانش و با به کار بستن آن به هدایت جامعه میپردازد.10 -4. شکوه عاطفی
عاطفه از جمله مقولههایی است که همواره با بیانات و ادعیه رضوی همراه است. از آنجا که مقام دعا و ذکر به ویژه برای معصومان (علیهم السلام) مقامی فراتر از حدود و حوزه عقل متعارف است و با توجه به این که مقام دعا مقام «عشق»، «شهود»، «لقاء»، و «فناء» است، اسلوب علمی که بر مدار استنتاجات عقلی و منطقی میگردد تاب بیان حالات آنکه عاشقان حقیقی حضرت حقند و در دعا و ذکر به بارگاه وصال باز مییابند را ندارد، زیرا در این مقام دولت عشق حاکمیت مییابد و رسم عقل برکنده میشود. بنابراین زبان دعا عاشقانه است و اسلوبی دیگر میخواهد، که به اسلوب ادبی و جمالی تعبیر میشود. در این اسلوب اندیشه با صور لطیف و شورانگیز خیال در میآمیزد و از کانون عاطفه یعنی قلب به مخاطب عرضه میگردد. در فضای عواطف و احساسات؛ عبد سالک آن چنان تقرب مییابد که حتی زبان ناز میگشاید و با خدای خود به راز و نیاز میپردازد. همان گونه امام رضا (علیه السلام) از عاطفه بشری خویش سخن میگوید و به خداوند عرض میکند: «اللهم أعطنی الهدی، و ثبِّتنی علیه آمناً، أمنَ من لا خوفَ علیه و لا حزنَ و لا جزعَ، إنک اهلُ التقوی و المغفرة.» (موحد باطحی، 1390، ص 157) در این نمونه فراز مشاهده میشود که در فضای بی کران عواطف و احساسات چگونه امام که نمونه اعلای سالک و اصل است زبان به ناز میگشاید و با خداوند به مناجات میپردازد و یا در دعای دیگر میفرمایند: «یا مَن دَلنی علی نفسِهِ، و ذلَلَ قلبی بِتصدیقهِ أساَلُکَ الأمنَ و الایمانَ فی الدنیا و الاخرةِ؛ ای کسی که مرا به سوی خویش راهنمایی کردی، و قلبم را رام تصدیق خود کردهای، از تو امان و ایمان را در دنیا و آخرت خواهانم.» (موحد ابطحی، 1390، ص 157) همه اینها حاصل موجهای عواطف و احساسات است.11 -4. شکوه ساختار
مقصود از ساختار همان جمله و کلام است که از پیوند معنیدار چند واژه برای ابلاغ پیام تشکیل میشود. قوانین حاکم بر واژهها بر کلیت متن نیز سیطره دارد و با توجه به این که ساختار جمله نقش محوری در زیبایی سخن و سخن زیبا دارد؛ چنانچه سخنور یا نویسنده در گزینش واژهها، معیارهای زیبایی و شکوهمندی را رعایت کند، ولی در جمله بندی دقت، هماهنگی، توازن و حرکت آرام و موزون و سایر معیارها، به ویژه مقتضای حال را مورد عنایت و رعایت قرار ندهد، سخن او ارزش و اعتبار نخواهد داشت. (فلاح، 1389، ص 9) معیارهایی که اندیشمندان علوم بلاغی دربارهی ساختار و ترکیب بیان نمودهاند؛ در دو بخش فصاحت و بلاغت گردآمده و در کتب بلاغی موجود است. امام (علیه السلام) برای هر معنا و مضمونی در متن، عبارت و لفظ خاصی را به کار میبرند و این پدیده در تمامی ادعیه رضوی به وضوح مشاهده میشود. به عنوان مثال امام رضا (علیه السلام) در اوج ایجاز، تذلل و خواری خود را به خداوند متعال بیان میدارد. «اللهم لکَ أسلمتُ، و بِکَ امنتُ، و علیک توکلتُ، و بِکَ خاصَمتُ... خدایا تسلیم توام، به تو ایمان آوردم و بر تو توکل مینمایم و به فرمان تو فحاصمه و دشمنی مینمایم.» (موحد ابطحی، 1390، ص 196)همچنین در فراز دیگر میفرمایند: «لک الحمدُ یا ربِّ علی تثمیرک قلیل الشکرِ و إعطائک وافر الأجرِ، و حَظک مُثقِلَ الوِزرِ، و قبُولِک ضیقَ العذر، و وَضعِکَ باهظُ الإصرِ، و تسهیلک مَوضِعَ الوَعرِ، و منعکِ مقطعَ الأمر...» (موحد ابطحی، 1390، ص 152) حضرت در این فراز از بیاناتش از آهنگ کلمات و سجع برای تأثیر بیشتر در مخاطب بهره میبرد. علاوه بر آن موصوف و صفت به منظور زیبایی بلاغی و تأثیر بیشتر در مخاطب، به صورت مضاف و مضاف الیه ذکر شدند. (معروف، 1380، ص 99) همچنین در این عبارات واژگان قلیل به شکر و وافر به اجر و باهظ به إصر اضافه شده است تا به معرفت نسبت به خداوند عمق بیشتری بدهد.
5. سخن آخر
حال با تمام آن چه گفته شد باید در نظر داشت که سخنان بلیغ، شیوا و رسای ائمه اطهار (علیهم السلام) و از آن جمله امام رضا (علیه السلام) از جملهی پنجرههایی است که از خانه دنیا به جهان غیب گشوده شده است و تنها شگفت زده شدن از زیباییهای آن کافی نیست، بلکه باید سر بر آستان معنا و ژرفای زیبای آن بیانات حکیمانه نهاد؛ چرا که آنان که این پنجره فراخ توصیهها، سفارشات و تأکیدات را مدنظر خویش قرار داده و آن را در زندگی به کار برند، در حقیقت با چشم انداز عرش، خود را بالا بردهاند و سعادت و بهروزی را برای خویش تضمین نمودهاند.نتیجهگیری
با بررسی ادعیه و اذکار صحیفه رضویه و توجه به درون مایهها و مضامین آن، نتایج زیر حاصل شد:1. ادبیات حاکم بر ادعیه و اذکار صحیفه رضویه افزون بر درون مایه عظیم و وسیع معرفتی دارای ساختار هنری متعالی است و غالباً از نثر شیوایی پیروی کرده است.
2.امام رضا (علیه السلام) به انسانها آموخته است که چگونه با خدای خود سخن بگویند و از او چه بخواهند.
3. در صحیفه رضویه بین لفظ و معنا انسجام خاصی وجود دارد.
4. صحیفه رضویه، بر پایه عباراتی فصیح، دقیق، ساده و بلیغ با رعایت مقتضای حال بیان شده است.
5. حضرت رضا (علیه السلام) با به کارگیری صور خیال در صحیفه رضویه، در غایت هنری بی نظیر و تواناست که در هر عصر و دورهای میتواند هرگونه احساس خفته و تمایلات را بیدار نماید و آن را به جنبش و تکاپو نیز درآورد و دل آدمی را سرشار از شناخت هستی و هستی آفرین آن بنماید.
6. معارف صحیفه رضویه با ادبیاتی بسیار غنی و زیبا، معارف اسلامی، اخلاق، حقانیت اهل بیت (علیهم السلام)، سفارش به حق و حقیقت و در یک سخن، درس معنویت و سعادت را آموزش میدهد.
7. بیانات امام رضا (علیه السلام) در صحیفه رضویه برخوردار از زیباترین صور خیال اعم از حسن ابتدا، حسن ختام، پیراستگی از پیچیدگی و تعقید کلام، لفظ کوتاه، معنا بسیار، به کارگیری واژهها و استخدام تعابیر، موسیقی و آهنگین بودن کلمات است.
8. معارف صحیفه رضویه انسانها را در هر سطحی راهنمایی میکند و هر کس به فراخور حال خود میتواند از آن بهره ببرد. گویی که امام (علیه السلام) هر کس را در هر مرحلهای که باشد برحذر میدارد و به او امیدواری میدهد که با دو بال خوف و رجا حرکت کند.
پینوشتها:
1- عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری Fallahabrahim @ gmail. com
2- حسن ابتدا: حسن ابتدا آن است که آغاز سخن ظریف و آسان، معانی آشکار، مستقل از ما بعد آن، مناسب با موقعیت باشد. به گونهای که شنونده را برای گوش دادن به همه سخن جذب نماید. (هاشمی، 1369، ص 437)
3- حسن ختام: حسن ختام، آن است که متکلم پایان سخنش را لفظ دلنشین، خوش سبک، درست معنا قرار دهد در حالی که پایان سخن را نیز بفهماند. (هاشمی، 1369، ص 439)
4- ابداع: «به معنای نوآوردن است، و در اصطلاح آن است که مضامین لطیف و معانی مطبوع را در عبارت بیاورند.» (زاهدی، بی تا، ص 365)
قرآن کریم (1371)، مترجم، عبدالمحمد آیتی، تهران: نشر سروش.
1. ابن بابویه، ابو جعفر محمد بن علی بن الحسین (1372)، عیو اخبار الرضا (علیه السلام)، تهران: نشر صدر.
2. إربلی، ابوالحسن علی بن عیسی (1381)، کشف الغمه فی معرفة الأئمه، تبریز: نشر بنیهاشم.
3. تفتازانی، سعدالدین (1411)، مختصر المعانی، قم: دارالفکر.
4. حرانی، ابن شعبه ابو محمد (1394)، تحف العقول عن آل الرسول (علیه السلام)، قم: مکتب بصیرتی.
5. حسینی، سید علی (1375)، شرح تهذیب البلاغه، قم: دارالعلم.
6. زاهدی، زین الدین (بی تا)، علم البلاغه، (روش گفتار)، مشهد: انتشارات دانشگاه مشهد.
7. سعدی، مصلح بن عبداله (1373)، گلستان، به کوشش خلیل خطیب رهبر، تهران: انتشارات صفی علیشاه.
8. غیاثی، محمدتقی (1368)، درآمدی بر سبک شناسی ساختاری، تهران: انتشارات شعله اندیشه.
9. فلاح، ابراهیم (1389)، بررسی شکوه تعبیر در بیانات رضوی، مقالات برگزیده چهارمین همایش علمی- پژوهشی جلوههای معرفتی در مناظرات و بیانات رضوی، زنجان: نیکان کتاب.
10. کلینی، ابوجعفر (1383)، اصول کافی، تصحیح: علی اکبر غفاری،؛ تهران: دار الکتب الاسلامیه.
11. مازندرانی، محمدهادی بن صالح (1376)، انوار البلاغة، به کوشش محمدعلی غلامینژاد، تهران: بی نا.
12. معروف، یحیی (1380)، فن ترجمه، تهران: سمت.
13. ملایری معزی، اسماعیل (1484)، جامع الاحادیث الشیعه، اشراف، حسین طباطبایی، بروجردی، بی جا: بی نا.
14. موحد ابطحی اصفهانی، محمدباقر (1390)، الصحیفة الکاظمیة و الرضویه، قم: مؤسسه امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف).
15. میرقادری، سید فضل الله (1384)، ادبیات سخنان امام سجاد (علیه السلام)، فصلنامه اندیشه دینی، ویژه نامه کنگره صحیفه سجادیه، دانشگاه شیراز.
16. ناشر «حسام العلماء»، عبدالحسین (بی تا)، دُرر الادب، بی جا: بی نا.
17. نصیریان، یدالله (1380)، علو بلاغت و اعجاز قرآن، تهران: سمت.
18.هاشمی، احمد (1369)، جواهر البلاغة، قم: مکتبة المصطفوی.
منبع مقاله :
جمعی از نویسندگان؛ به اهتمام مرتضی سلمان نژاد؛ (1392)، جستاری در ادعیه رضویه با تأکید بر «الصحیفة الرضویة الجامعة»، تهران: دانشگاه امام صادق (علیه السلام)، چاپ اول