بی‌اشتهایی عصبی در نوجوانان

اگرچه بیشتر افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی را زنان تشکیل می‌دهند، اما گروه زیادی از مردان نیز به این اختلال مبتلا می‌باشند. به علاوه ممکن است شیوع این اختلال در میان مردان خیلی بیشتر باشد، اما از آنجا که بیشتر متخصصانی که
چهارشنبه، 23 دی 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
بی‌اشتهایی عصبی در نوجوانان
 بی‌اشتهایی عصبی در نوجوانان

 

نویسندگان:
دکتر محمد خدایاری فرد، دکتر یاسمین عابدینی



 

اگرچه بیشتر افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی را زنان تشکیل می‌دهند، اما گروه زیادی از مردان نیز به این اختلال مبتلا می‌باشند. به علاوه ممکن است شیوع این اختلال در میان مردان خیلی بیشتر باشد، اما از آنجا که بیشتر متخصصانی که مبتلایان به این اختلال را درمان می‌کنند، انتظار دارند که مبتلایان به این اختلال زنان باشند، از این‌رو ممکن است میزان شیوع در مردان کمتر گزارش شده باشد.
انجمن روان‌پزشکان آمریکا، ملاک‌هایی را برای تشخیص اختلال بی‌اشتهایی عصبی مشخص کرده است (جدول 1).

جدول 1- ملاک‌های تشخیصی برای بی‌اشتهایی عصبی

1. ناتوانی در حفظ وزن بهنجار بدن. وزن بدنی کمتر از 85 درصد وزنی است که برای سن و وزن مورد انتظار است.

2. ترس و وحشت شدید از چاقی و به دست‌آوردن اضافه وزن.

3. اختلال در ادراکات و تصورات شکل بدنی و وزن بدنی. تصور بدنی مرتبط با عزت‌نفس است.

4. فقدان حداقل سه چرخه‌ی قاعدگی متواتر بهنجار بدون استفاده از دارو.


منبع: انجمن روان‌پزشکان آمریکا (2000)

همانند اختلال پرخوری، افرادی که از بی‌اشتهایی عصبی رنج می‌برند نیز تصور بدنی نادرستی از خود دارند و اندازه‌ی بدن خود را بیشتر از آنچه واقعیت دارد، ادراک می‌کنند. این افراد از اضافه وزن خود بشدت می‌ترسند و نمی‌توانند وزن خود را در دامنه‌ی بهنجاری حفظ کنند. در واقع، حتی وقتی که وزن آنان کاهش می‌یابد، بازهم ترس از اضافه‌وزن همچنان ادامه دارد.
عزت‌نفس با تصور بدنی و ناتوانی در از دست‌دادن وزن ارتباط دارد. این ناتوانی در از دست‌دادن وزن همراه با لاغری نشانه‌ای از فقدان کنترل بر خود است.
افراد مبتلا به بی‌اشتهایی عصبی، پیوسته نگران شکل و اندازه‌ی بدن خود هستند و این نگرانی ذهن آنها را بشدت مشغول می‌سازد، به طوری‌که پیوسته به فکر رعایت رژیم غذایی برای حفظ تناسب اندام خود هستند. برخی از این افراد برای از دست‌دادن وزن به ورزش‌های سخت می‌پردازند، اما همین که وزنشان کاهش یافت، ضعیف، نحیف و خسته می‌شوند. به طور معمول، بی‌اشتهایی عصبی منجر به بروز پیچیدگی‌های دارویی زیادی می‌شوند.
به نظر می‌رسد بی‌اشتهایی عصبی در 14 تا 18 سالگی رخ می‌دهد و در حدود نیم تا 1 درصد افراد جامعه به آن مبتلا می‌شوند. بیش از 90 درصد افراد مبتلا به این اختلال را زنان تشکیل می‌دهند. این اختلال بندرت در میانسالی یا قبل از بلوغ در دختران رخ می‌دهد. در بیشتر موارد، اختلال ناشی از زندگی سرشار از تنیدگی و وقایع تنش‌زاست و احتمال دارد مستلزم بستری‌شدن در بیمارستان به دلیل از دست‌دادن زیاد وزن یا بی‌نظمی و اختلال در ترکیبات مورد نیاز بدن باشد. برآوردشده که میزان مرگ و میر ناشی از این اختلال در حدود 10 درصد است و بیشتر افرادی که مرده‌اند، علت مرگشان خودکشی یا عدم تعادل در ترکیبات بدن و گرسنگی بوده است (انجمن روان‌پزشکان آمریکا، 2000). افراد مبتلا به بی‌اشتهایی، به طور کلی به افکار وسواسی درباره‌ی غذا و اینکه وزن بدنشان تحت کنترل باشد، دچارند. افراد مبتلا به این اختلال حتی 1 تا 2 کیلوگرم افزایش وزن را، از دست‌دادن کنترل بر وزن بدن خود تفسیر می‌کنند. این افراد به شکل بدن خود اعتماد ندارند و ممکن است در واقع از بدشکل‌شدن بدن خود بترسند و در هراس باشند.
افرادی که از این اختلال رنج می‌برند، بیشتر به انجام کارها، تکالیف و امور روزانه‌ی خود مانند تکالیف تحصیلی ادامه می‌دهند و ممکن است حتی پیشرفت تحصیلی زیادی داشته باشند، اما یکی از نشانه‌های این بیماری، عدم ارتباط و تماس با دوستان است. رژیم غذایی موجب می‌شود تا فرد احساس بهتری درباره‌ی خود داشته باشد و بیشتر با دیگران ارتباط برقرار کند، اما این کار نه تنها منجر به اصلاح و بهبود روابط نمی‌شود، بلکه سبب انزوا و تنهایی او می‌شود (گارفینکل و گارنر، 1982).
اوبسیتی، فیتنس و ولنس ویک (1) (2004)، توصیه‌هایی را برای پیشگیری و درمان اختلالات خوردن در نوجوانان مطرح کرده‌اند که عبارتند از:
1) ارزیابی دقیق و مؤثر افراد مبتلا به اختلالات خوردن. این کار مستلزم همکاری مراکز بهداشتی و درمانی، فعالیت و درگیری خود بیمار یا اطرافیان او، فراهم‌کردن اطلاعات مفید درباره‌ی این اختلال، حمایت اخلاقی و کمک‌‍رسانی اولیه است؛
2) همکاری اعضای خانواده از جمله خواهرها و برادرهای فرد بیمار در فرایند درمان کودکان و نوجوانان مبتلا به اختلالات خوردن؛
3) استفاده از مداخله‌های درمانی مانند رفتاردرمانی همراه با تسهیل برقراری ارتباط با دیگران، شناخت‌درمانی و شناخت- رفتاردرمانی، استفاده از برنامه‌های خودیاری و دارودرمانی از جمله به کارگیری داروهای ضدافسردگی. آنچه باید در نظر داشت، این است که مداخله‌های شناختی- رفتاری باید مطابق و متناسب با سطح تحول و جوّ خانوادگی نوجوانان باشد.

پی‌نوشت‌:

1. obesity, Fitness & wellness week

منبع مقاله :
خدایاری‌فرد، محمد، عابدینی، یاسمین؛ (1391)، مشکلات سلامتی نوجوانان و جوانان، تهران: انتشارات دانشگاه تهران، چاپ دوم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط