نویسنده: حیدر کامل
س) چند دروغگو پیش از ظهور دجّال ظهور خواهند کرد؟
ج) از فضل بن دکین روایت شده است که:
ثعلبة بن عباد عبدی از اهالی «بصره» به ما خبر داد که او روزی خطبه ای از سمرة بن جندب را شنید و در خطبه اش حدیثی از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر کرد که فرموده است:
«وَاللهِ لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخرُجَ ثَلَاثُونَ کَذَّابًا آخِرُهُمُ الأعوَرُ الدَّجَّالُ، مَمسُوحُ العَینِ الیُسرَی کَأنَّهَا عَینُ أبِی تِحیِی أو یَحیَی؛ لِشَیخٍ مِنَ الأنصَارِ، وَ إِنَّهُ مَتَی یَخرُجُ فَإِنَّهُ یَزعُمُ أنَّهُ اللهُ، فَمَن آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ اتَّبَعَهُ فَلَیسَ یَنفَعُهُ صَالحٌ مِن عَمَلٍ لَهُ سَلَفَ، وَ مَن کَفَرَ بِهِ وَ کَذَّبَهُ فَلیسَ یُعَاقَبُ بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ سَلَفَ، وَ إِنَّهُ سَیَظهَرُ عَلی الارضِ کُلِّهَا إِلَّا الحَرَمَ و بیت المقدسِ، وَ إِنَّهُ یَحصُرُ المومنینَ فی بیتِ المقدسِ»، قالَ:
فَیَهزِمُهُ اللهُ وَ جُنُودَهُ حَتَّی إِنَّ جِذمَ الحَائِطِ وَ أصلَ الشَّجَرَةِ یُنَادِی: یَا مُؤمِنُ، هَذَا کَافِرٌ یَستَتِرُ بِی، تَعَالَ اقتُلهُ، قالَ:
«وَ لَن یَکُونَ ذَاکَ کَذَاکَ حَتَّی تَرَونَ أمُورًا یَنفَاجُّ شَأنُهَا فِی أنفُسِکُم، تَسَاءَلُونَ بَینَکُم: هَل کَانَ نبیُّکُم ذَکَرَ لَکُم مِنهَا ذِکرًا، وَ حَتَّی تَزُولَ جِبَالٌ، عَن مَرَاتِبِهَا، ثُمَّ عَلَی إِثرِ ذَلِکَ القَبضُ وَ أشَارَ بِیَدِهِ، قال: ثُمَّ شَهِدَت لَهُ خُطبَةٌ أخرَی، قَالَ: فَذَکَرَ هذا الحدیثَ مَا قَدَّمَ کَلِمَةً وَ لَا أخَّرَهَا؛ (1)
به خدا قسم قیامت بر پا نمی شود تا اینکه سی دروغگو خروج کنند که آخرینشان دجّال یک چشم است که چشم چپش از بین رفته است؛ همانند چشم ابوتحی یا حیی، پیرمردی از انصار. هنگامی که خروج می کند، می پندارد او خدا است. پس هر که به او ایمان آورد، تصدیقش کند و از او پیروی کند، اعمال نیک گذشته اش به او سودی نمی رساند و هر که به او کفر ورزد و تکذیبش کند، پس عقابی برای او نسبت به عمل گذشته اش نیست و همانا او بر تمام زمین به جز حرم (مکّه) و بیت المقدّس تسلّط می یابد و همانا او مؤمنان را در بیت المقدس محاصره می کند.»
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«پس خدا او و سپاهش را شکست می دهد تا جایی که پی و اساس دیوار و ریشه ی درخت ندا سر می دهند: ای مؤمن! این کافر است که در اینجا پنهان شده، بیا او را بکش.»
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستشان اشاره کردند. [سپس] فرمودند: «و این امر نمی شود تا اینکه اموری را می بینی که شگفتی در ذات شما ایجاد کند. در میان خود سؤال می کنید: آیا پیامبر شما از این یادی کرده است؟ تا اینکه کوه ها از جایگاهشان حرکت می کنند. سپس در اثر آن قبض پی می آید» و آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستش اشاره کرد.
راوی می گوید: سپس خطبه ای دیگر از او شنیدم که این حدیث را ذکر کرد و یک کلمه پس و پیش نکرد.
همچنین عمران بن حصین به نقل از مسلم روایت کرده است:
شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند:
«مَا بَینَ خَلقِ آدَمَ إِلَی قِیَامِ السّاعَةِ أمرَ أکبَرُ مِن الدّجَالِ؛ (2)
میان خلقت آدم تا زمان بر پایی قیامت امری عظیم تر از دجّال نیست».
همچنین جریر بن عبدالحمید از لیث بن ابی سلیم از بشر از انس بن مالک نقل می کند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«یَکُونُ قَبلَ خُرُوجِ الدّجّالِ نَیِّفٌ عَلَی سَبعِینَ دَجّالاً؛ (3)
قبل از خروج دجّال، هفتاد و اندی دجّال هستند.»
کامل، حیدر؛ (1391)، دجال آخرالزمان، تهران: موسسه فرهنگی موعود عصر (عج)، چاپ اول
ج) از فضل بن دکین روایت شده است که:
ثعلبة بن عباد عبدی از اهالی «بصره» به ما خبر داد که او روزی خطبه ای از سمرة بن جندب را شنید و در خطبه اش حدیثی از رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) ذکر کرد که فرموده است:
«وَاللهِ لَا تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّی یَخرُجَ ثَلَاثُونَ کَذَّابًا آخِرُهُمُ الأعوَرُ الدَّجَّالُ، مَمسُوحُ العَینِ الیُسرَی کَأنَّهَا عَینُ أبِی تِحیِی أو یَحیَی؛ لِشَیخٍ مِنَ الأنصَارِ، وَ إِنَّهُ مَتَی یَخرُجُ فَإِنَّهُ یَزعُمُ أنَّهُ اللهُ، فَمَن آمَنَ بِهِ وَ صَدَّقَهُ وَ اتَّبَعَهُ فَلَیسَ یَنفَعُهُ صَالحٌ مِن عَمَلٍ لَهُ سَلَفَ، وَ مَن کَفَرَ بِهِ وَ کَذَّبَهُ فَلیسَ یُعَاقَبُ بِشَیءٍ مِن عَمَلِهِ سَلَفَ، وَ إِنَّهُ سَیَظهَرُ عَلی الارضِ کُلِّهَا إِلَّا الحَرَمَ و بیت المقدسِ، وَ إِنَّهُ یَحصُرُ المومنینَ فی بیتِ المقدسِ»، قالَ:
فَیَهزِمُهُ اللهُ وَ جُنُودَهُ حَتَّی إِنَّ جِذمَ الحَائِطِ وَ أصلَ الشَّجَرَةِ یُنَادِی: یَا مُؤمِنُ، هَذَا کَافِرٌ یَستَتِرُ بِی، تَعَالَ اقتُلهُ، قالَ:
«وَ لَن یَکُونَ ذَاکَ کَذَاکَ حَتَّی تَرَونَ أمُورًا یَنفَاجُّ شَأنُهَا فِی أنفُسِکُم، تَسَاءَلُونَ بَینَکُم: هَل کَانَ نبیُّکُم ذَکَرَ لَکُم مِنهَا ذِکرًا، وَ حَتَّی تَزُولَ جِبَالٌ، عَن مَرَاتِبِهَا، ثُمَّ عَلَی إِثرِ ذَلِکَ القَبضُ وَ أشَارَ بِیَدِهِ، قال: ثُمَّ شَهِدَت لَهُ خُطبَةٌ أخرَی، قَالَ: فَذَکَرَ هذا الحدیثَ مَا قَدَّمَ کَلِمَةً وَ لَا أخَّرَهَا؛ (1)
به خدا قسم قیامت بر پا نمی شود تا اینکه سی دروغگو خروج کنند که آخرینشان دجّال یک چشم است که چشم چپش از بین رفته است؛ همانند چشم ابوتحی یا حیی، پیرمردی از انصار. هنگامی که خروج می کند، می پندارد او خدا است. پس هر که به او ایمان آورد، تصدیقش کند و از او پیروی کند، اعمال نیک گذشته اش به او سودی نمی رساند و هر که به او کفر ورزد و تکذیبش کند، پس عقابی برای او نسبت به عمل گذشته اش نیست و همانا او بر تمام زمین به جز حرم (مکّه) و بیت المقدّس تسلّط می یابد و همانا او مؤمنان را در بیت المقدس محاصره می کند.»
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«پس خدا او و سپاهش را شکست می دهد تا جایی که پی و اساس دیوار و ریشه ی درخت ندا سر می دهند: ای مؤمن! این کافر است که در اینجا پنهان شده، بیا او را بکش.»
و پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستشان اشاره کردند. [سپس] فرمودند: «و این امر نمی شود تا اینکه اموری را می بینی که شگفتی در ذات شما ایجاد کند. در میان خود سؤال می کنید: آیا پیامبر شما از این یادی کرده است؟ تا اینکه کوه ها از جایگاهشان حرکت می کنند. سپس در اثر آن قبض پی می آید» و آنگاه رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) با دستش اشاره کرد.
راوی می گوید: سپس خطبه ای دیگر از او شنیدم که این حدیث را ذکر کرد و یک کلمه پس و پیش نکرد.
همچنین عمران بن حصین به نقل از مسلم روایت کرده است:
شنیدم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) که فرمودند:
«مَا بَینَ خَلقِ آدَمَ إِلَی قِیَامِ السّاعَةِ أمرَ أکبَرُ مِن الدّجَالِ؛ (2)
میان خلقت آدم تا زمان بر پایی قیامت امری عظیم تر از دجّال نیست».
همچنین جریر بن عبدالحمید از لیث بن ابی سلیم از بشر از انس بن مالک نقل می کند:
رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند:
«یَکُونُ قَبلَ خُرُوجِ الدّجّالِ نَیِّفٌ عَلَی سَبعِینَ دَجّالاً؛ (3)
قبل از خروج دجّال، هفتاد و اندی دجّال هستند.»
پینوشتها:
1. مسند احمد، ج 5، ص 16؛ سنایی، احمد، السنن الکبری ، بیهقی، ج 3، ص 339؛ صحیح ابن خزیمه، ج 2، ص 327؛ المعجم الکبیر، ج 7، ص 190.
2. ریاض الصالحین، ص 704؛ الفتن مسلم، ش 2946.
3. نووه، محیّ الدّین، الفتن، ص 317.
کامل، حیدر؛ (1391)، دجال آخرالزمان، تهران: موسسه فرهنگی موعود عصر (عج)، چاپ اول