نویسنده:Jean Feldmann
مترجم: فریبرز مجیدی
مترجم: فریبرز مجیدی
[gustāv ādolf ture]
Gustave Adolphe Thuret
(ت. پاریس، فرانسه، 2 خرداد 1196/ 23 مهی 1817؛ و. نیس، فرانسه، 29 اردیبهشت 1254 / 19 مه 1875)، گیاه شناسی.
توره، که سومین پسر ایزائاک توره-سرکنسول هلند در فرانسه-و یاکوبا هنریئتا وان در پادوورت بود، به خانوادهی فرانسوی پروتستانی تعلق داشت که پس از آن که لوئی چهاردهم «فرمان نانت» را لغو کرد به هلند کوچیده بود. وی تعلیماتی دینی کسب کرد و پروتستانی پرشور باقی ماند. پس از آن که زبانهای یونانی و لاتینی باستان را از طریق آموزش خصوصی فرا گرفت، در پاریس به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت، و در 1217 مدرک لیسانس گرفت. در دورهی جوانی به خارج از کشور، بخصوص به انگلستان، سفرهای بسیار کرد؛ و زبان انگلیسی را با روانی حرف میزد، زیرا پیش از فراگرفتن زبان فرانسوی آن را از مادرش آموخته بود.
توره، اندک زمانی پس از آن که در 1219 به عنوان وابستهی سفارت فرانسه در استانبول منصوب شد، از کار سیاسی دست کشید تا وقت خود را به پژوهشهای گیاه شناختی اختصاص دهد. وی، که مرد بسیار ثروتمندی بود، همواره به صورت آماتور باقی ماند، و هرگز در پی کسب مقامی دانشگاهی برنیامد. با این حال، اهمیت کشفهای وی عضویت مکاتبهای در فرهنگستان علوم را در 1236 نصیب او ساخت.
توره، به منظور پیش بردن پژوهشهایش، دستیاری استخدام کرد-دانشجوئی در رشته پزشکی، به نام ادوار بورنه (1207-1290)، که در اندک زمانی به صورت همکار و دوست وی درآمد. توره، در همان حال که در شربور به مطالعه دربارهی جلبکهای دریایی مشغول بود، از خدمات آ. ریو کروی هنرمند، که مشاهدات میکروسکوپی توره را ماهرانه بازآفرینی میکرد، نیز بهره میگرفت. مشاهدات میکروسکوپیِ توره با کشف تاژک منی دانهها در میان خانوادهی شارا (Characeae) در سال 1219 آغاز شد. این امر توره را تشویق کرد که در جست وجوی همین گونه اندامهای حرکتی در میان نهانزادان دیگر، بخصوص جلبکها، برآید.
توره، در زمانی که با ژوزف دِکِن همکاری میکرد، کوشید که دربارهی خس دریایی زنده، که از بازارهای ماهی فروشان پاریس بدست میآورد، مطالعه کند. لیکن آنان بسرعت دریافتند که اجرای این گونه مشاهدات فقط در کرانهی دریا میسر است، زیرا در آنجا هم جلبکهای زندهی بسیار فعالتری در دسترسند و هم آب شوری که بتوان جلبکها را در آن مشاهده کرد. دکن و توره، پس از بازگشت از سفری به ساحل نورماندی، کشف منی دانههای خس دریایی را در 20 آبان 1223 به فرهنگستان علوم اعلام کردند. آنان یک ریزدانه (کلالهی) سرخ و دو تاژک نامتساوی را، که یکی به سمت جلو و دیگری به سمت عقب متوجه بود، شرح دادند. موشکافی و دقّت آنان در مشاهدات، بخصوص با توجه به ناقص بودن میکروسکوپهائی که در اختیار داشتند، شایان توجه است.
فرهنگستان علوم موضوع زیر را برای جایزه بزرگ مربوط به سال 1226 در شاخهی علوم فیزیکی مطرح ساخت: «بررسی حرکات اجسام تکثیریابنده یا هاگهای جلبکهای دارای زیاهاگ (زوئوسپور) و اجسام محصور در بساک نهانزادان». جایزه به دو مقالهای که تقدیم شده بود مشترکاً تعلق گرفت، یکی به قلم توره و دیگری به قلم دو طبیعیدان اهل مارسی-آ دِرب و آ.ژ.ژ. سولیه. لیکن مقالهی توره بیچون و چرا برتری داشت. توره، که تحلیل خویش را بر بنیاد رنگ زیاهاگها و منی دانهها و نیز براساس نحوهی درون روی و جهت گیری تاژکها قرار داده بود، در بین زیاهاگیانی که دکن طبقه بندی کرده بود، تمایز بسیار قاطعی میان جلبکهای سبز (Chlorosporeae) و جلبکهای قهوهای (Phaeosporeae)برقرار ساخت.
توره در 1231 پاریس را ترک گفته به شربور نقل مکان کرد، و در آنجا پژوهش مقدماتیش دربارهی خس دریایی را به پایان رسانید. وی، از راه آزمایشهای ماهرانهی مربوط به بارورسازی، که در جریان آنها تخمهای دورگه بدست آمد، نقش منی دانهها در بارورسازی را نشان داد. بدین سان او در 1233 پدیدهی بسیار مهم باروری را، که در پردهای از رمز و راز پنهان مانده بود، آشکار ساخت. اما نتوانست موجب همجوشی گانههای نر و مادهی شود که اندک زمانی بعد ناتانائل پرینگسهایم آن را در جلبکی دیگر (Oedogonium) مشاهده کرد.
توره وجود منی دانهها و زیاهاگهای جنبنده را در میان جلبکهای سبز و قهوهای تأیید کرده بود، اما نحوه تولید مثل جلبکهای آبی و سرخ همچنان ناشناخته ماند، زیرا که هیچ یاختهی تاژکداری در هیچ یک از آن دو گروه مشاهده نشده بود. باری، دیری نکشید که توره فقدان تولید مثل جنسی در میان جلبکهای آبی را، که فقط به وسیلهی هاگها یا از راه تجزیهی تارچهها به زنجیرههائی از یاختههای گرد (hormogonia) تکثیر مییابند، به اثبات رسانید. مسأله تولید مثل در جلبکهای سرخ حل ناپذیرتر جلوه میکرد تا ان که در 1245 توره و بورنه دریافتند که گانههای نر (تودههای گرده [pollinia] یا نرگانهها [Spermatia])، که هرگز نمیجنبند، به موها (یا تارهای ماده، trichogyne)ئی که روی یاختهی ماده را پوشاندهاند میچسبند و با آنها جوش میخورند. آنان بدین ترتیب به فرایند باروری کاملاً غیرمترقبهای که مقدّم بر رشد و نموّ «برگها» (carpospores) است پی بردند. وانگهی، تشکیل برگها همراه است با پدیدههای همجوشیای که غالباً پیچیدهاند، و وجود گیاه مادر (یاختههای کمکی) را ایجاب میکنند. با کشفهای توره و بورنه، شیوههای فوق العاده متنوع تولید مثل در گروههای مختلف جلبکها، که تا بیست و پنج سال پیش از آن عملاً ناشناخته بود، دست کم در طرح کلی وسیع آنها، کاملاً روشن شد.
توره کشفهایش را از راه مشاهدهی تعداد زیادی از گونهها تأیید کرد. برای آن که همگان را از مشاهداتش آگاه سازد، نوشتن دو کتاب را آغاز کرد، که هر دو پس از درگذشتش به همت بورنه به پایان رسید: Notes algologiques («یادداشتهائی در زمینهی جلبک شناسی»،1876-1880) وÉtudes phycologiques («بررسیهای جلبک شناختی»، 1878). این کتابها با گراوورهای مسی شایان توجهی از طرحهای ریوکرو، که دقّت علمی را با زیبایی هنری میآمیختند، مصوّر شده بودند.
توره زیستن در فضای مرطوب شربور را دشوار یافت، و در 1235 به سواحل مدیترانه در کاپ دانتیب، که در آن زمان تقریباً نامسکون بود، نقل مکان کرد. در آنجا دو مزرعه خرید و خانهی ییلاقی بزرگی ساخت که در آن به پژوهشی دربارهی جلبکهای مدیترانهای ادامه داد. شهرت وی بسیاری از گیاه شناسان بیگانهای را که هوای بررسی جلبکها را در سر داشتند به آنتیب جلب کرد؛ از آن جمله بودند و گ. فارلو، ا. دِ یانچفسکی، م. وارونین، و ی. روستافینسکی، توره زمینهای اطراف خانهی ییلاقیش را به باغ گیاهشناسی باشکوهی تبدیل کرد و بسیاری از گیاهان زینتی غیربومی را، که اینک در همهی باغهای سرتاسر کوت دازور معمولند، در آنجا پرورش داد. «ویلای توره»، که بنیادگذارش آن را برای ملت به ارث نهاد، اکنون یکی از مراکز پژوهش در کشت و زرع است. توره مجموعههای جلبکها و کتابخانهاش را به بورنه وانهاد، و او نیز به نوبهی خود آنها را به موزهی تاریخ طبیعی پاریس بخشید.
ویژگی برجستهی کارهای پژوهشی توره توجه و علاقهی دایم او به مشاهدهی جلبکهای کاملاً زنده در محیط طبیعی آنها بود. این نحوهی درکِ ضرورت برای کار کردن در شرایطی که امکان میدهند که موضوع تحقیق در حالت زنده و فعال باقی بماند در زمان توره هنوز امری نامعمول بود، همان گونه که استنباط زیست شناختی وسیع او در مورد روشهای مناسب برای پژوهشی در رشد و نموّ و دربارهی نقش اندامهای تولید مثل نیز جنبهی استثنایی داشت. این عقاید پیشرفته، باهم، توره را قادر به کشفهای فراوانی ساختند که گوناگونی عظیم در نحوههای تولید مثل جلبکها را آشکار نمودند و راه را برای پیشرفت هرچه بیشتر این رشته از پژوهش هموار کردند.
کتابنامه :
مقالهی «Notice biographique sur M. Gustave-Adolphe Thuret » سوکنامهای است به قلم ا. بورنه، در ASNa، دورهی ششم، گیاه شناسی، 2 (1875)، 308-361، و در MSSNC، 20(1876).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول
Gustave Adolphe Thuret
(ت. پاریس، فرانسه، 2 خرداد 1196/ 23 مهی 1817؛ و. نیس، فرانسه، 29 اردیبهشت 1254 / 19 مه 1875)، گیاه شناسی.
توره، که سومین پسر ایزائاک توره-سرکنسول هلند در فرانسه-و یاکوبا هنریئتا وان در پادوورت بود، به خانوادهی فرانسوی پروتستانی تعلق داشت که پس از آن که لوئی چهاردهم «فرمان نانت» را لغو کرد به هلند کوچیده بود. وی تعلیماتی دینی کسب کرد و پروتستانی پرشور باقی ماند. پس از آن که زبانهای یونانی و لاتینی باستان را از طریق آموزش خصوصی فرا گرفت، در پاریس به تحصیل در رشتهی حقوق پرداخت، و در 1217 مدرک لیسانس گرفت. در دورهی جوانی به خارج از کشور، بخصوص به انگلستان، سفرهای بسیار کرد؛ و زبان انگلیسی را با روانی حرف میزد، زیرا پیش از فراگرفتن زبان فرانسوی آن را از مادرش آموخته بود.
توره، اندک زمانی پس از آن که در 1219 به عنوان وابستهی سفارت فرانسه در استانبول منصوب شد، از کار سیاسی دست کشید تا وقت خود را به پژوهشهای گیاه شناختی اختصاص دهد. وی، که مرد بسیار ثروتمندی بود، همواره به صورت آماتور باقی ماند، و هرگز در پی کسب مقامی دانشگاهی برنیامد. با این حال، اهمیت کشفهای وی عضویت مکاتبهای در فرهنگستان علوم را در 1236 نصیب او ساخت.
توره، به منظور پیش بردن پژوهشهایش، دستیاری استخدام کرد-دانشجوئی در رشته پزشکی، به نام ادوار بورنه (1207-1290)، که در اندک زمانی به صورت همکار و دوست وی درآمد. توره، در همان حال که در شربور به مطالعه دربارهی جلبکهای دریایی مشغول بود، از خدمات آ. ریو کروی هنرمند، که مشاهدات میکروسکوپی توره را ماهرانه بازآفرینی میکرد، نیز بهره میگرفت. مشاهدات میکروسکوپیِ توره با کشف تاژک منی دانهها در میان خانوادهی شارا (Characeae) در سال 1219 آغاز شد. این امر توره را تشویق کرد که در جست وجوی همین گونه اندامهای حرکتی در میان نهانزادان دیگر، بخصوص جلبکها، برآید.
توره، در زمانی که با ژوزف دِکِن همکاری میکرد، کوشید که دربارهی خس دریایی زنده، که از بازارهای ماهی فروشان پاریس بدست میآورد، مطالعه کند. لیکن آنان بسرعت دریافتند که اجرای این گونه مشاهدات فقط در کرانهی دریا میسر است، زیرا در آنجا هم جلبکهای زندهی بسیار فعالتری در دسترسند و هم آب شوری که بتوان جلبکها را در آن مشاهده کرد. دکن و توره، پس از بازگشت از سفری به ساحل نورماندی، کشف منی دانههای خس دریایی را در 20 آبان 1223 به فرهنگستان علوم اعلام کردند. آنان یک ریزدانه (کلالهی) سرخ و دو تاژک نامتساوی را، که یکی به سمت جلو و دیگری به سمت عقب متوجه بود، شرح دادند. موشکافی و دقّت آنان در مشاهدات، بخصوص با توجه به ناقص بودن میکروسکوپهائی که در اختیار داشتند، شایان توجه است.
فرهنگستان علوم موضوع زیر را برای جایزه بزرگ مربوط به سال 1226 در شاخهی علوم فیزیکی مطرح ساخت: «بررسی حرکات اجسام تکثیریابنده یا هاگهای جلبکهای دارای زیاهاگ (زوئوسپور) و اجسام محصور در بساک نهانزادان». جایزه به دو مقالهای که تقدیم شده بود مشترکاً تعلق گرفت، یکی به قلم توره و دیگری به قلم دو طبیعیدان اهل مارسی-آ دِرب و آ.ژ.ژ. سولیه. لیکن مقالهی توره بیچون و چرا برتری داشت. توره، که تحلیل خویش را بر بنیاد رنگ زیاهاگها و منی دانهها و نیز براساس نحوهی درون روی و جهت گیری تاژکها قرار داده بود، در بین زیاهاگیانی که دکن طبقه بندی کرده بود، تمایز بسیار قاطعی میان جلبکهای سبز (Chlorosporeae) و جلبکهای قهوهای (Phaeosporeae)برقرار ساخت.
توره در 1231 پاریس را ترک گفته به شربور نقل مکان کرد، و در آنجا پژوهش مقدماتیش دربارهی خس دریایی را به پایان رسانید. وی، از راه آزمایشهای ماهرانهی مربوط به بارورسازی، که در جریان آنها تخمهای دورگه بدست آمد، نقش منی دانهها در بارورسازی را نشان داد. بدین سان او در 1233 پدیدهی بسیار مهم باروری را، که در پردهای از رمز و راز پنهان مانده بود، آشکار ساخت. اما نتوانست موجب همجوشی گانههای نر و مادهی شود که اندک زمانی بعد ناتانائل پرینگسهایم آن را در جلبکی دیگر (Oedogonium) مشاهده کرد.
توره وجود منی دانهها و زیاهاگهای جنبنده را در میان جلبکهای سبز و قهوهای تأیید کرده بود، اما نحوه تولید مثل جلبکهای آبی و سرخ همچنان ناشناخته ماند، زیرا که هیچ یاختهی تاژکداری در هیچ یک از آن دو گروه مشاهده نشده بود. باری، دیری نکشید که توره فقدان تولید مثل جنسی در میان جلبکهای آبی را، که فقط به وسیلهی هاگها یا از راه تجزیهی تارچهها به زنجیرههائی از یاختههای گرد (hormogonia) تکثیر مییابند، به اثبات رسانید. مسأله تولید مثل در جلبکهای سرخ حل ناپذیرتر جلوه میکرد تا ان که در 1245 توره و بورنه دریافتند که گانههای نر (تودههای گرده [pollinia] یا نرگانهها [Spermatia])، که هرگز نمیجنبند، به موها (یا تارهای ماده، trichogyne)ئی که روی یاختهی ماده را پوشاندهاند میچسبند و با آنها جوش میخورند. آنان بدین ترتیب به فرایند باروری کاملاً غیرمترقبهای که مقدّم بر رشد و نموّ «برگها» (carpospores) است پی بردند. وانگهی، تشکیل برگها همراه است با پدیدههای همجوشیای که غالباً پیچیدهاند، و وجود گیاه مادر (یاختههای کمکی) را ایجاب میکنند. با کشفهای توره و بورنه، شیوههای فوق العاده متنوع تولید مثل در گروههای مختلف جلبکها، که تا بیست و پنج سال پیش از آن عملاً ناشناخته بود، دست کم در طرح کلی وسیع آنها، کاملاً روشن شد.
توره کشفهایش را از راه مشاهدهی تعداد زیادی از گونهها تأیید کرد. برای آن که همگان را از مشاهداتش آگاه سازد، نوشتن دو کتاب را آغاز کرد، که هر دو پس از درگذشتش به همت بورنه به پایان رسید: Notes algologiques («یادداشتهائی در زمینهی جلبک شناسی»،1876-1880) وÉtudes phycologiques («بررسیهای جلبک شناختی»، 1878). این کتابها با گراوورهای مسی شایان توجهی از طرحهای ریوکرو، که دقّت علمی را با زیبایی هنری میآمیختند، مصوّر شده بودند.
توره زیستن در فضای مرطوب شربور را دشوار یافت، و در 1235 به سواحل مدیترانه در کاپ دانتیب، که در آن زمان تقریباً نامسکون بود، نقل مکان کرد. در آنجا دو مزرعه خرید و خانهی ییلاقی بزرگی ساخت که در آن به پژوهشی دربارهی جلبکهای مدیترانهای ادامه داد. شهرت وی بسیاری از گیاه شناسان بیگانهای را که هوای بررسی جلبکها را در سر داشتند به آنتیب جلب کرد؛ از آن جمله بودند و گ. فارلو، ا. دِ یانچفسکی، م. وارونین، و ی. روستافینسکی، توره زمینهای اطراف خانهی ییلاقیش را به باغ گیاهشناسی باشکوهی تبدیل کرد و بسیاری از گیاهان زینتی غیربومی را، که اینک در همهی باغهای سرتاسر کوت دازور معمولند، در آنجا پرورش داد. «ویلای توره»، که بنیادگذارش آن را برای ملت به ارث نهاد، اکنون یکی از مراکز پژوهش در کشت و زرع است. توره مجموعههای جلبکها و کتابخانهاش را به بورنه وانهاد، و او نیز به نوبهی خود آنها را به موزهی تاریخ طبیعی پاریس بخشید.
ویژگی برجستهی کارهای پژوهشی توره توجه و علاقهی دایم او به مشاهدهی جلبکهای کاملاً زنده در محیط طبیعی آنها بود. این نحوهی درکِ ضرورت برای کار کردن در شرایطی که امکان میدهند که موضوع تحقیق در حالت زنده و فعال باقی بماند در زمان توره هنوز امری نامعمول بود، همان گونه که استنباط زیست شناختی وسیع او در مورد روشهای مناسب برای پژوهشی در رشد و نموّ و دربارهی نقش اندامهای تولید مثل نیز جنبهی استثنایی داشت. این عقاید پیشرفته، باهم، توره را قادر به کشفهای فراوانی ساختند که گوناگونی عظیم در نحوههای تولید مثل جلبکها را آشکار نمودند و راه را برای پیشرفت هرچه بیشتر این رشته از پژوهش هموار کردند.
کتابنامه :
مقالهی «Notice biographique sur M. Gustave-Adolphe Thuret » سوکنامهای است به قلم ا. بورنه، در ASNa، دورهی ششم، گیاه شناسی، 2 (1875)، 308-361، و در MSSNC، 20(1876).
منبع مقاله :
گیلیپسی، چارلز کولستون، (1387) زندگینامهی علمی دانشوران، ترجمه احمد آرام ... [و دیگران]، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول