حیدرآباد
به عنوان مقدمه
• تاريخچه شهر حيدرآباد
• نفوذ تشيع و فرهنگ ايران در منطقه دكن
• تاثيرات متقابل روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي
• مراكز علمي و تحقيقاتي شهر حيدرآباد
• دانشگاه هاي حيدرآباد
• آثار تاريخي و مراكز سياحتي شهر حيدرآباد
• به عنوان مقدمه
شهر حيدرآباد مركز ايالت آندراپرادش يكي از 5 شهر بزرگ هند مي باشد كه سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران در اين شهر در سال1350 جهت رسيدگي به امور اتباع ايراني مقيم كه عمدتاً يزدي مي باشند تاسيس گرديد
اين شهر به جهات مختلف سياسي ، فرهنگي ، تاريخي ، علمي و اقتصادي از شهرهاي مهم هند و يكي از قطب هاي اقتصادي ، سياسي در جنوب اين كشور مي باشد . سابقه 500 ساله حضور ايرانيان در اين منطقه ، عامل مهمي در ايجاد تحولات سياسي ، اقتصادي و فرهنگي در جنوب هند شده به طوري كه امروزه هيچ مورخ و باستان شناسي نمي تواند بدون در نظر گرفتن نقش ايرانيان و پادشاهان مسلمان و شيعه مذهب ايراني در اين منطقه تصوير كامل و درستي از وضعيت گذشته و حال منطقه ارائه كند . اثرات اين حضور تاريخي را مي توان در معماري ، زبان ، فرهنگ ، هنر و ديگر ابعاد زندگي مردم جنوب هند به خوبي مشاهده نمود . نكته قابل توجه در اين حركت تاريخي ، پيدايش حكومت هايي الهام گرفته از انديشه هاي اسلامي است كه به نوعي مبين انديشه تمدن ساز اسلام است و برداشتي حكومتي از اسلام را به منصه ظهور رسانده است و اين موضوع مي تواند عاملي مهم براي تحقيق و مطالعه بيشتر در تاريخ اين بخش از هند باشد .
طي 15 سال گذشته توسعه شهر حيدرآباد در تمامي جهات سرعتي فزاينده يافته و اين امر به خاطر توجه روز افزون شركت ها و بنياد هاي علمي و فرهنگي كشورهاي مختلف به اين منطقه است هر ساله تعداد زيادي از هيئت هاي سياسي ، اقتصادي و فرهنگي از كشورهاي مختلف و از جمله جمهوري اسلامي ايران از اين شهر بازديد مي نمايند . علاوه بر ايران برخي ديگر از كشورها از جمله فرانسه ، آلمان و انگلستان در اين شهر دفاتر فرهنگي دارند . از جهت اقتصادي اين شهر يكي از منابع اصلي تهيه مواد دارويي كشورمان مي باشد و طي سال هاي گذشته شركت هاي فناوري اطلاعات و ديگر رشته هاي فني در اين حوزه نقش موثري در صدور خدمات فني مهندسي به جمهوري اسلامي ايران داشته اند . طي سه سال گذشته نيز هيئت هاي اقتصادي و از جمله هيئت20 نفره تجار اتاق بازرگاني مشهد و همچنين هيئت هايي از بازرگانان يزد ، قم و ديگر استان ها به اين حوزه سفر داشته اند . در مجموع طي سال هاي گذشته روابط جمهوري اسلامي ايران با ايالت آندراپرادش در جنبه هاي مختلف افزايش چشمگيري داشته است .
در اين نوشتار سعي شده است تا با بيان مطالبي هر چند مختصر در مورد ايالت آندراپرادش و شهر حيدرآباد زمينه آشنايي دقيق تر مخاطبين نسبت به تاريخ ، فرهنگ و ظرفيت هاي اين منطقه را فراهم آوريم . اميد آنكه با تلاش همگان در آينده شاهد تقويت هر چه بيشتر روابط فرهنگي و اقتصادي جمهوري اسلامي ايران و هند باشيم .
« آشنايي با ايالت آندراپرادش »
• آب و هوا و پوشش گياهي
• وضعيت اقتصادي
« تاريخچه شهر حيدرآباد »
گفتني است معماران ايراني شهر حيدرآباد تلاش نمودند تا شهر حيدرآباد را مشابه شهر اصفهان بنا كنند و به همين خاطر نام دوم شهر حيدرآباد اصفهان نو مي باشد زيرا سبك معماري اصفهان در آن مشاهده مي شود .
پس از فروپاشي حكومت گوركانيان در دهلي حكومت پادشاهان نظام در جنوب هند (دكن) مركزي براي تجمع هنرمندان و دانشمندان و محل رونق و شكوفايي فرهنگ و هنرهاي اسلامي گرديد . وجود معادن متعدد سنگ هاي قيمتي در اين ناحيه ثروت بي حسابي را در اختيار حكومت نظام در حيدرآباد قرار داد تا به راحتي بتوانند مشوق و حامي هنرمندان و دانشمندان باشند .
در اوايل قرن 19 ميلادي توسط نيروهاي ارتش انگليس پادگاني در خارج از شهر حيدرآباد بر پا گرديد كه به نام حاكم وقت سلسله نظام شاهي يعني سكندرجاه آن را سكندرآباد نام گذاري كردند . به تدريج در اطراف اين پادگان شهري به همين نام ايجاد گرديد و امروزه هر چند اين دو شهر ( حيدرآباد و سكندرآباد ) كاملا به هم متصل شده اند ولي هنوز هويت مستقل خود را حفظ كرده اند .
حكومت نظام حيدرآباد پس از استقلال هند نيز تا مدتي ادامه داشت و با تقسيم هند به دو كشور هند و پاكستان عثمان علي خان حاكم وقت سلسله نظام خود را هم پيمان پاكستان اعلام نمود ولي به علت درگيري هاي قومي و نيز حمله نظامي دولت مركزي هند ناحيه تحت حكومت وي تصرف گرديد و اين ناحيه ضميمه خاك هندوستان شده و حكومت نظام بر چيده شد . شهر 7 ميليون نفري حيدرآباد بويژه بخش قديمي آن كه در حاشيه رود موسي قرار دارد ، با فرهنگ غني و شكوفاي اسلامي خود چهره خاصي در ميان شهرهاي هندوستان دارد . بناهاي عظيم و با شكوه اسلامي ، مساجد و بانوان محجبه اين شهر حكايت از عمق فرهنگ اسلامي در اين شهر داشته و شهر حيدرآباد را به عنوان يك شهر اسلامي - ايراني معرفي مي كند .
• روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي
خاندان « بهمني» ها يكي از مهمترين سلسله هاي حاكم در دكن بودند كه از اعقاب علاء الدين حسن بهمني افغان به شمار مي رفتند و نسب خود را به بهمن پسر اسفنديار از سلسله كيانيان ايران مي رساندند و حدود190سال از 748 تا 934 قمري بر اكثر نواحي دكن فرمانروايي مي كردند . خاندان بهمني با علاقه فراواني كه به فرهنگ فارسي و عرفاي ايراني داشتند بسيار كوشيدند كه به حضور شاه نعمت اله ولي و خواجه شمس الدين حافظ شيرازي در دربار خود مفتخر گردند ، اما توفيق نيافتند . اين سلسله جشن ها و اعياد ايراني از جمله نوروز را با شكوه فراوان برگزار مي كردند .
يكي ديگر از حكومت هاي محلي كه پيش از انقراض بهمني ها در اوايل قرن دهم هجري قمري در سرزمين فعلي دكن ( كه اينك ايالت آندراپرادش را شامل مي شود ) شكل گرفت و حدود 200 سال دوام آورد ، سلسله « قطب شاهيان » بود كه مركز آن در قلعه گلكنده قرار داشت و موسس آن سلطان قلي همداني بود كه از همدان ايران و از ترك هاي بهارلو و از اعقاب قرايوسف و اسكندر ، از پادشاهان قراقويونلو به شمار مي رفت . وي همراه عمويش الله قلي به هند مهاجرت كرد و از سرداران بزرگ محمد شاه سوم بهمني محسوب مي شد و در سال 1463 ميلادي موفق به دفع شورش منطقه تلنگانا در دكن شد و به همين جهت چندي بعد در سال 1518 ميلادي همزمان باپادشاهي شاه اسماعيل اول صفوي با لقب قطب الملكي به سمت سوبه دار استقلال خود را در گلكنده اعلام و ساسله قطب شاهيان را تاسيس كرد . اين سلسله تا سال 1687 ميلادي دوام آورد .
قلعه گلكنده كه روزگاري از شهرهاي مشهور مشرق زمين و اطراف آن از مراكز اصلي توليد و تجارت الماس و سنگ هاي گرانبهاي هند به شمار مي رفت هم اكنون در شهر حيدرآباد واقع شده است . الماس كوه نور كه اينك بر تارك تاج سلطنتي انگلستان مي درخشد در سال 1656 ميلادي از همين ناحيه بدست آمد كه در آن تاريخ 787 قيراط وزن داشت . اين الماس توسط ميرزا محمد مير جمله وزير مشهور ايراني عبدالله قطب شاه به شاه جهان پادشاه گوركاني هند تقديم شد و در آنجا ماند و در سال 1738 ميلادي به دست نادر رسيد .
بعد از آنكه خبر جلوس شاه اسماعيل صفوي بر تخت سلطنت ايران منتشر شد سلطان قلي قطب شاه كه او را مرشد زاده خود مي دانست در خطبه نام مرشد خود را مقدم بر اسم خود گردانيد و نام خلفاي سه گانه را به تدريج از خطبه ساقط كرد . قطب شاهيان با توجه به سابقه قوميت و وطن دوستي و علائق مذهبي روابط بسيار نزديكي با دربار ايران و شاهان صفوي برقرار نمودند و در برابر دشمنان از آنان ياري مي خواستند .
معروف ترين فرمانرواي اين سلسله محمد قلي قطب شاه پنجم بود كه به مدت 32 سال حكومت كرد و زمان وي اوج بالندگي سلسله قطب شاهيان به شمار مي رود . از مهمترين اقدامات وي بناي شهر فعلي حيدرآباد در آغاز هزاره دوم هجري در نزديكي قلعه گلكنده بود كه اكنون پنجمين شهر مهم و بزرگ هند است . وي در دوران حكومت خود به ترويج زبان فارسي در منطقه دكن اهتمام ورزيد و خود به زبان تلگو (زبان محلي ايالت آندراپرادش) و زبان فارسي شعر مي گفت . به طوري كه او را موسس ادبيات دكني ناميده اند . از شخصيت هاي معروف دربار وي مير محمد مومن استرآبادي است كه خواهر زاده مير فخرالدين سماكي ، فاضل خوش قريحه و مربي و معلم شاهزاده سلطان حيدر ميرزا ، فرزند شاه طهماسب صفوي بود .
در زمان محمد قلي قطب شاه ، روابط سياسي ميان دكن و ايران بسيار نزديك بود و سفيراني همچون « اسد بيك كرك يراق تبريزي » و« اغرلو سلطان » از دربار ايران به حضور وي رسيدند و از جانب دكن نيز « حاجي قنبر علي » و « قاضي مصطفي و مهدي قلي » به دربار شاه عباس صفوي گسيل شدند و مكاتباتي ميان شاهان صفوي و امراي دكن صورت گرفت . سلطان محمد قطب شاه ، نوه ابراهيم قلي ششمين فرمانرواي دكن از سلسله ايراني الاصل و شيعه قطب شاهي به شمار مي رود كه تحت تعاليم و تربيت ميرمومن استرآبادي رشد كرد و بزرگ شد و از اميران بسيار مومن و ديندار اين خاندان محسوب مي شود كه مكه مسجد ، بزرگترين مسجد جنوب هند را در سال 1617 ميلادي در حيدرآباد بنا نمود . وي از نسخه شناسان خبره كتاب هاي خطي به شمار مي رفت . وي در دوران حكومت 14 ساله خود اهتمام فوق العاده اي در ترويج مذهب تشيع و زبان فارسي به عمل آورد .
در دوران وي چند سفير از جمله حسين بيك قبچاني و قاسم بيك از سوي شاه عباس به حيدرآباد آمدند و پيام هاي وي را تسليم نمودند و متقابلا سلطان محمد قطب شاه نيز محمد ابن خاتون عادلي را ( كه اصالتاً ايراني بود و بعداً به مقام صدارت قطب شاه رسيد ) به دربار شاه عباس روانه كرد .
در دوره 46 ساله حكومت پسر وي ( عبدالله قطب شاه ) قلمرو قطب شاهيان وسعت بيشتري يافت اما در سال هاي 1636 تا 1656 ميلادي قلعه گلكنده تحت فشار شديد قشون حكام مغول دهلي قرار گرفت و خسارات بسياري به بار آمد و از اين زمان است كه سلسله قطب شاهيان به علت درگيري با دربار دهلي رو به افول گذاشت . بويژه آنكه عبدالله قطب شاه تحت فشار شاه جهان ، پادشاه گوركاني هند مجبور شد تا نام ائمه اطهار و نيز نام والي ايران را از خطبه هاي نماز جمعه حيدرآباد حذف كند . با اين حال روابط عبدالله قطب شاه با دربار ايران بسيار صميمانه بود و مبادله سفير بين دو كشور ادامه يافت .
« نفوذ تشيع و فرهنگ ايران در منطقه دكن »
• زبان و شعر فارسي در دكن
برخي از اين پادشاهان مانند محمد قلي و جمشيد قلي پسر سلطان قلي ( كه مدت كوتاهي حكومت كرد ) به زبان فارسي شعر مي گفتند . بسياري از اشعار آنها هنوز باقي است و در سال هاي گذشته مجموعه اشعار مير عثمان علي خان با همت سركنسولگري جمهوري اسلامي ايران در حيدرآباد به چاپ رسيد . پيشرفت زبان و ادبيات فارسي در زمان محمد قلي قطب شاه به اوج خود رسيد به طوري كه برخي معتقدند محيط ادبي دكن در آن دوران از اصفهان نيز ممتاز تر بوده است . بيشتر اصطلاحات اداري و اجتماعي و مدني در اين زمان به زبان فارسي بوده و حتي اصطلاحات موسيقي نظير پرده ، مقام ، خسوراني ، بربط ، عود ، دف ، سرنا و غيره در دكن رواج داشته است . همچنين آداب و رسوم ايراني كه در جشن ها و سوگواري ها مرسوم است نيز در فرهنگ مردم منطقه دكن وارد و مرسوم شده بود .
فرهنگ معماري قطب شاهيان همچون معماري ساير سلسله هاي مسلمان هند از اصلاحات و تعبيرات فارسي سرشار است و بناهاي مختلف و قسمت هاي گوناگون آنها همگي با لغات و كلمات فارسي شناخته مي شد . براي مثال در نامگذاري بخش هاي مختلف قلعه گلكنده و شهر حيدرآباد از كلماتي مانند جمعه مسجد ، بالا حصار ، سلاح خانه ، عاشورخانه ، فيل خانه ، چهار منار ، چهار كمان ، عزاخانه ، ديوان خاص ، ديوان عام ، دولت خانه ، ابرايم باغ ، باغ گلشن ، باغ عام ، كوه طور و صدها كلمه فارسي ديگر استفاده مي شد .
گسترش تشيع :
« تاثيرات متقابل روابط قطب شاهيان با پادشاهان صفوي »
« كتابخانه هاي شهر حيدرآباد »
كتابخانه مركزي دولت آندراپرادش (آصفيه ) : ساخت بناي اين كتابخانه در سال 1932 در دوره حكومت نظام آغاز گرديد و در سال 1936 كار خود را آغاز نمود . در سال 1967 بيش از 17 هزار كتاب نادر خطي اين كتابخانه كه متعلق به قرون پنجم و ششم هجري مي باشد به كتابخانه كتب شرقي (اورينتال ) منتقل گرديد . در حال حاضر اين كتابخانه داراي بيش از 466 هزار جلد كتاب چاپي به زبان هاي هندي ، انگليسي ، فارسي ، تلگو ، عربي ، تاميلي و اردو مي باشد كه از سال 1960 دسترسي عموم مردم به اين كتاب ها آزاد اعلام شد اما در عين حال اجازه خروج كتاب از كتابخانه داده نمي شود . كار ديجيتالي نمودن كتب كتابخانه آصفيه با همكاري كتابخانه دانشگاه كارنيج ملون آمريكا مدتي قبل آغاز گرديده و در حال حاضر نيز ادامه دارد .
2- كتابخانه دانشگاه عثمانيه : ساختمان كتابخانه مركزي دانشگاه عثمانيه كه خود يكي از ابنيه تاريخي شهر حيدرآباد است علاوه بر دارا بودن هزاران جلد كتاب علمي ، بيش از 8 هزار كتاب خطي را نيز در خود جاي داده كه از اين تعداد قريب به 5 هزار جلد آن از نسخ خطي فارسي مي باشد .
3-كتابخانه موزه سالار جنگ : اين كتابخانه نيز يكي از مجموعه هاي بي نظير نسخ خطي و چاپي است . در كتابخانه اين موزه بيش از 50 هزار جلد كتاب وجود دارد كه حدود 9 هزار جلد آن كتاب هاي خطي و اغلب آنها به زبان فارسي است .
4- كتابخانه اداره ادبيات اردو