خورشيد سامراء-بخش دوم

در اينجا بي‌مناسبت‌ نيست‌ که‌ ذکري‌ از ماجراي‌ ارسال‌ خشتهاي‌ طلا و مطلا نمودن‌ نبد عسکريين‌(ع‌) به‌ ميان‌ آيد. در 1283 قمری ناصرالدين شاه‌ قاجار با صدور فرماني‌ به‌عليرضاخان‌ قاجار ملقب‌ به‌ عضدالملک‌ که‌ سمت‌ پيشخدمت‌ خاصگي‌ شاه‌ را نيز داشت ‌و از رجال‌ معتبر و مهم‌ قاجاريه‌ محسوب‌ مي‌شد مأموريت‌ داد چهارصد صندوق‌ خشت ‌طلا را جهت‌ به‌ کار بردن‌ در گنبد عظيم‌ حرم‌ سامراء به‌ عراق‌ منتقل‌ نمايد. فرمان‌ شاه‌ چنين‌ است‌:
سه‌شنبه، 7 اسفند 1386
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
خورشيد سامراء-بخش دوم
خورشيد سامراء
خورشيد سامراء-بخش دوم
منبع:WWW.IICHS.ORG
در اينجا بي‌مناسبت‌ نيست‌ که‌ ذکري‌ از ماجراي‌ ارسال‌ خشتهاي‌ طلا و مطلا نمودن‌ نبد عسکريين‌(ع‌) به‌ ميان‌ آيد. در 1283 قمری ناصرالدين شاه‌ قاجار با صدور فرماني‌ به‌عليرضاخان‌ قاجار ملقب‌ به‌ عضدالملک‌ که‌ سمت‌ پيشخدمت‌ خاصگي‌ شاه‌ را نيز داشت ‌و از رجال‌ معتبر و مهم‌ قاجاريه‌ محسوب‌ مي‌شد مأموريت‌ داد چهارصد صندوق‌ خشت ‌طلا را جهت‌ به‌ کار بردن‌ در گنبد عظيم‌ حرم‌ سامراء به‌ عراق‌ منتقل‌ نمايد. فرمان‌ شاه‌ چنين‌ است‌:
هو
مقرب‌الخاقان‌، نتيجه‌الامراء العظام‌، فدوي‌زاده‌ خاص‌ دولت‌ جاويد آيت‌، عليرضاخان‌ پيشخدمت‌ خاصه‌ به‌ عنايات‌ خاطر خطير ملوکانه‌ مفتخر و مباهي‌ بوده ‌بداند که‌ چون‌ خشتهاي‌ طلا که‌ به‌ جهت‌ گنبد منور مطهر عسکريين‌ صلوات‌الله‌ و سلامه‌ عليهما ساخته‌ شده‌ نظر به‌ امانت‌ و ديانت‌ آن‌ فدوي‌زاده‌ خاص‌، حمل‌ خشتهاي‌ مزبور را به‌ عهده‌ آن‌ مقرب‌الخاقان‌ محول‌ و مفوض‌ فرموديم‌ که‌ با کمال‌ نظم‌ و درستي‌ خشتهاي‌ طلا را حمل‌ نموده‌ و در کاظمين‌ تحويل‌ جناب‌ مستطاب ‌فضايل‌ماب‌، افادت‌ و افاضت‌ نصاب‌، حقايق‌ و معارف‌ اکتساب‌، قدوه‌العلما و زبده‌الفقها، مجتهدالعصر والزمان‌، شيخ‌المشايخ‌ العظام‌، شيخ‌ عبدالحسين‌ سلمه‌الله ‌تعالي‌ داده‌ که‌ به‌ کار ببرد. در بين‌ راه‌ از غلام‌ و سرباز و فراش‌ ]و[ مأمورين‌ چنانچه‌تقصيري‌ و خلافي‌ ظاهر شود آن‌ مقرب‌الخاقان‌ خود ماذون‌ است‌ که‌ به‌ فراخور تقصير آنها تنبيه‌ نمايد. بايد با کمال‌ نظم‌ و درستي‌ اين‌ خدمت‌ را به‌ انجام‌ رسانده‌ درعهده‌ شناسد حرره‌ في‌ شهر ذي‌القعده‌الحرام‌ سنه‌ 1283.
به‌ اين‌ ترتيب‌ مأموريت‌ عضدالملک‌ آغاز مي‌شود. لازم‌ به‌ ذکر است‌ که‌ شاهان‌ قاجار علي‌رغم‌ همه‌ نواقص‌ و کاستيها در حکومت‌گري‌ و اخلاق‌ و رفتار شخصي‌ در حفظ شعاير شيعي‌ و ديني‌ تا حدودي‌ اهتمام‌ داشته‌ و حداقل‌ اينکه‌ نسبت‌ به‌ مباني‌ ديني‌ و شعاير شيعي‌ عناد نداشتند. لذا از اين‌ نوع‌ اقدامات‌ در کارنامه‌ اغلب‌ آنان‌ مضبوط است‌. برخلاف‌ پهلوي‌ها که‌ اساساً براي‌ هدم‌ اساس‌ اسلام‌ و تشيع‌ توسط بيگانگان‌ گماشته ‌شدند و در اين‌ راه‌ همچون‌ متوکل‌ عباسي‌ و وهابيون‌ تکفيري‌ در مقابل‌ اقامه‌ شعاير ديني‌ موضعگيري‌ نموده‌ و نسبت‌ به‌ ساحت‌ مقدس‌ اهل‌ بيت‌ (ع‌) و شيعيان‌ مظلوم‌ آنان ‌جسارت‌ نمودند.
عضدالملک‌ سفر خود را در روز سه‌شنبه‌ دوازدهم‌ ذي‌القعده ‌1283 آغاز نمود و در دوشنبه‌ نهم‌ جمادي‌الاولي‌ 1284 به‌ پايان‌ برد. منزل‌ اول‌ کاروان‌ حامل‌ خشتها پس‌ از خروج‌ از تهران‌ شهرري‌ يا حضرت‌ عبدالعظيم‌ بود و از آنجا اين‌ سفر بزرگ‌ با همراهي‌ سيصد نفر و هفتصد رأس‌ چارپا آغاز گرديد. روزنامه‌ خاطرات‌ اين‌ سفر توسط عضدالملک‌ تهيه‌ شده‌ که‌ اکنون‌ در آرشيو مؤسسه‌ مطالعات‌ تاريخ‌ معاصر ايران‌ نگهداري‌مي‌شود. در سال‌ 1370 شمسي‌ اين‌ اثر به‌ کوشش‌ حسن‌ مرسلوند به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
کاروان‌ حامل‌ خشتهاي‌ طلا منزل‌ به‌ منزل‌ با اشکهاي‌ ديدگان‌ محبان‌ اهل‌ بيت‌ (ع‌) و شيعيان‌ آل‌ علي‌ (ع‌) استقبال‌ و بدرقه‌ مي‌شد و باشکوه‌ هرچه‌ تمام‌تر به‌ سوي‌ کوي‌ جانان‌راه‌ مي‌سپرد. با ورود کاروان‌ به‌ خاک‌ عثماني‌ مقامات‌ عثماني‌ و ايراني‌ و مردم‌ شيعه‌ و سني‌ به‌ استقبال‌ کاروان‌ آمدند. عضدالملک‌ خود ورود به‌ کاظمين‌ را چنين‌ توصيف‌ مي‌نمايد:
از [...] قبر ابوحنيفه‌ الي‌ [...] آستان‌ ملايک‌ پاسبان‌ کاظمين‌ عليهماالسلام‌، در دو جانب‌، و از دو طرف‌، شيعه‌ و سني‌، سپيد و سياه‌ و اناث‌ و ذکور، در خارج‌ و داخل ‌بغداد، بر سر برجهاي‌ قلعه‌ و بام‌ سرايه‌ پاشا و ميدان‌ درب‌ سرايه‌ و قهوه‌خانه‌ها و قراول‌خانه‌هاي‌ دو جانب‌ و دکاکين‌ و زير ديوارها و بام‌ و منظره‌خانه‌ها ــ تا کنار دجله‌ و روي‌ جسر و بغداد کهنه‌ و صحراي‌ کنار دجله‌ ــ فيمابين‌ بغداد و آستانه ‌مقدسه‌ کاظمين‌ عليهماالسلام‌، از هر نوع‌ و هر جنس‌ [...] بر دوش‌ يکديگر برمي‌آمدند...
از جايي‌ که‌ مستقبلين‌ رسيدند تا به‌ دروازه‌ کاظمين‌ عليهماالسلام‌، قريب ‌چهارصد قرباني‌ کردند [...]
و نه‌ آنقدر شيعيان‌ علي‌ بن‌ ابي‌طالب‌ عليه‌السلام‌ را طرب‌ و نشاط احاطه‌ کرد که ‌توانم‌ حکايت‌ نمود. نواب‌ اقبال‌الدوله‌ که‌ از اجله‌ هنود و سرسلسله‌ رنود عهد است‌، با نوابان‌ هند بيامدند و به‌ محض‌ ديدن‌ نذر همايوني‌، زمام‌ اختيار از دست‌ داده‌، خويشتن‌ بر پاي‌ استران ‌افکندند و لجامشان‌ ببوسيدند و کحل‌الجواهر غبارشان‌ بر ديدگان‌ کشيدند و از رفتار او وقري‌ و شکوهي‌ بيفزود و عظمي‌ در دلها برفت‌. پس‌ از آن‌ جناب‌ علامه‌الخبير و النحريرالبصير، محقق‌ الدقايق‌ و مدقق‌الحقايق‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ سلمه‌الله‌ تعالي‌ با جمعي‌ از علماي‌ اعلام‌ و فضلاي‌ کرام‌ برسيدند.12
به‌ اين‌ ترتيب‌ خشتهاي‌ طلا به‌ آيت‌الله‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ تهراني‌ تحويل‌ گرديد و کار نصب‌ خشتهاي‌ طلا هم‌ به‌ سرعت‌ آغاز شد. گنبد حرم‌ مطهر عسکريين‌ همان‌طور که‌ ذکر شد بزرگ ‌ترين‌ گنبد در بين‌ گنبدهاي‌ اعتاب‌ مقدسه‌ است‌. حسن‌الامين‌ نويسنده‌ معاصر و گردآورنده‌ دائره‌المعارف‌ الاسلاميه‌ الشيعيه‌ در خصوص‌ ويژگيهاي‌ گنبد و صحن‌ حرم ‌مطهر سامراء مي‌نويسد: گنبد سامراء بزرگ‌ترين‌ گنبد در بين‌ گنبدهاي‌ قبور ائمه‌ اطهار (عليهماالسلام‌) است‌. محيط آن‌ 68 متر و قطر آن‌ 22/43 مي‌باشد. خشتهاي‌ گنبد 72000 عدد مي‌باشد. در جهت‌ جنوبي‌ آن‌ دو مناره‌ وجود دارد که‌ با کاشي‌ پوشيده‌ شده‌به‌ ارتفاع‌ 36 متر از زمين‌. در داخل‌ صحن‌ 45 ايوان‌ وجود دارد، 16 ايوان‌ در جانب‌غربي‌، 9 ايوان‌ در جانب‌ جنوبي‌ و 20 ايوان‌ در جانب‌ شرقي.13
حاج‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ تهراني‌ توفيق‌ يافته‌ بود که‌ با خشتهاي‌ ارسالي‌ از ايران‌ گنبد عظيم‌ سامراء را مطلا نمايد. ناصرالدين‌ شاه‌ چهار سال‌ پس‌ از ارسال‌ خشتها خود به ‌زيارت‌ عتبات‌ عاليات‌ در عراق‌ رفت‌ و درباره‌ سامراء و گنبد حضرت‌ عسکريين‌ چنين‌ نوشت‌:
وارد صحن‌ مقدس‌ شديم‌ گنبد حضرت‌ عسکريين (ع‌) را که‌ طلا کرده‌ايم‌. بسيار بسيارخوب‌ و قشنگ‌ و خوش‌ ترکيب‌ است‌. گنبد بزرگ‌ خشت‌ طلا زيادي‌ برده‌ است‌.حضرت‌ سه‌ صحن‌ دارد. دو تا بزرگ‌ يکي‌ کوچک‌تر. صحنها را همه‌ ما تعمير کرده ]ايم[. طاق‌ نماه‌ از کاشي‌ خوب‌ کرده‌اند. به‌ دست‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ مرحوم‌. اغلب‌ تعميرات‌ اينجا را الحمدلله‌ تعالي‌، من‌ به‌ دست‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ مرحوم ‌کرده‌ام‌. خلاصه‌ خدام‌ کمي‌، يعني‌ به‌قدر سي‌ نفر با سيدعلي‌ کليددار، که‌ ريش‌محرابي‌ سياهي‌، و روي‌ آبله‌ و ابروي‌ سياه‌ و چشم‌ شهلاي‌ سياهي‌ دارد، با قدري‌علم‌ها در دست‌ آمدند... .
کليددار مي‌گفت‌ من‌ شيعه‌ هستم‌. شيخ‌ محمد برادر شيخ‌ عبدالحسين‌ مرحوم‌، و آخوند ميرزا محمدباقر سلماسي‌ پسر ملا زين‌العابدين‌ سلماسي‌، که‌ مدت‌ مديدي ‌است‌ در اينجا توطن‌ دارد، آمدند عالمي‌ از شيعه‌ همين‌ است‌. در اينجا وارد به‌ رواق‌]و] از آنجا وارد ضريح‌ و تحت‌ قبه‌ عسکريين‌ شديم‌. زيارت‌ خوانده‌ ] شد و[ توي‌ضريح‌ رفته‌، طواف‌ مراقد مطهره‌ به‌ عمل‌ آمد ]بعد[ بيرون‌ آمده‌ زيارت‌ حليمه‌خاتون‌، خوانده‌، بعد بالاي‌ سر، نماز ظهر و عصر خوانده‌ شد بعد رفتيم‌ به‌ مقام‌غيبت‌ حضرت‌ صاحب‌الامر (ع‌). ابتدا گنبد کاشي‌کاري‌ از بناهاي‌ مرحوم‌ محمدعلي ‌ميرزا مرحوم‌ حاکم‌ کرمانشاهان‌ زير گنبد مسجد است‌. تويش‌ همه‌ گچ‌کاري‌، يادگار زيادي‌، باز مردم‌ نوشته‌اند. بعد دري‌ است‌ که‌ داخل‌ زيرزمين‌ مي‌شود، که‌ حضرت‌غايب‌ شده‌اند. بيست‌ پله‌ مي‌خورد تا پايين‌. بعد محوطه‌اي‌ است‌ کوچک‌ به‌ سقف‌ يک‌ روزنه‌ دارد. بعد از آن‌ هم‌ محوطه‌ مسقف‌ کوچکي‌ است‌ مثل‌ ايوان‌ که‌ يک‌ روزنه ‌درازي‌ از بغل‌ ديوار دارد، که‌ روشني‌ مي‌افتد و آينه‌کاري‌ است‌. آنجا دري‌ است‌، در چوبي‌ از بناهاي‌ الناصر بالله‌ خليفه‌ عباسي‌ که‌ تاريخش‌ 606 هجري‌ قمري‌ که ‌ششصد و هشتاد و يک‌ سال‌ است‌ پيش‌ از اين‌ بنا شده‌ ]است‌[. هنوز آن‌ در بي‌عيب ‌مانده‌، و اطراف‌ در که‌ تاريخ‌ و غيره‌ نوشته‌اند، چنان‌ خوب‌ منبت‌کاري‌ و از چوب‌ درآورده‌اند، که‌ عقل‌ حيران‌ مي‌ماند. و اين‌ آيات‌ و عبارات‌ که‌ بعضي‌ خوانده‌ شده‌ ]است‌[ آنجا نوشته‌اند (در ضلع‌ سمت‌ راست‌) بسم‌الله‌ الرحمن‌الرحيم‌ قل‌ لا اسئلکم‌ عليه‌ اجرا الا الموده‌ في‌القربي‌ «سوخته‌ است‌» (نزوله‌ حسناً) دوره‌ در: ان‌ الله‌ غفور شکور هذا ما امر بعلمه‌ سيدنا و مولانا الامام‌ المفترص‌ طاعته‌ علي‌ جميع‌ الانام‌،ابوالعباس‌ احمد الناصر لدين‌ لله‌، اميرالمومنين‌ و خليفه‌ رب‌العالمين‌ الذي‌ طبق‌البلاد احسانه‌ و عدله‌ و عمر العباد بره‌ و فضله‌ قرن‌الله‌ اوامره‌ الشريفه‌ استمراراً بالتنحج‌ و اليسر و جنوده‌ بالتائيد و النصر و جعل‌ لا يامه‌ المخلده‌ حداً لا يکون ‌اجوده‌ و لا برايه‌ الممجده‌ سعداً محتواً بزياده‌ في‌ عز يخضع‌ له‌ الاقدار فيطعه‌ عواصيها و ملک‌ خشع‌ له‌ الملوک‌ ليملکه‌ نواصيها يتولي‌ الملوک‌ الحسين‌ بن‌ سعداًالموسوي‌ يرجوالحيات ضلع‌ سمت‌ چپ‌ (في‌ايامه‌ المخلده‌ و يتمني‌ انفاق‌ بقيه‌ عمره‌ في‌الدعاء لدولته‌ المؤيده‌ استجاب‌ الله‌ ادعيه‌ في‌ايامه‌ الشريفه‌ السنيه‌) زير دربعد از وضع‌ آنچه‌ سوخته‌ است‌ (من‌ سنه‌ ست‌ و ستمائه‌ الهلاليه‌ و حسبنالله‌ و نعم‌الوکيل‌ و صلي‌الله‌ علي‌ سيدنا و خاتم‌ النبين‌ و علي‌اله‌ الطاهرين‌). اين‌ در، پر بزرگ‌ نيست‌ و ترکيب‌ در مربع‌ بالاي‌ در، هلالي‌ وسط درها شبکه]اي‌[ است‌، از چوب‌ طول‌ يعني‌ ارتفاع‌ در، تخميناً دو زرع‌ عرض‌ درهم‌ بهم‌ چنين‌، بعد داخل‌ محوطه‌ بسيار کوچکي‌ که‌ جاي‌ چهار نفر آدم‌ است‌، که‌ بزور بنشيند، مي‌شوند. آنجا را شيخ‌ محمد، کاشي‌ کاري‌ کرده‌ است‌. اسم‌ ما را هم‌ نوشته‌ است‌. آنجا چراغي‌ روشن‌ کرده‌، آنجا رفتم‌. در آنجا يک‌ چاهي‌ است‌، دور چاه‌ مرمر است‌. دهن‌ چاه‌ کوچک‌ است‌. همين‌ قدراست‌ که‌ يک‌ نفر توي‌ چاه‌ برود. گودي‌ چاه‌ دو زرع‌ مي‌شود، که‌ حضرت‌ آن‌ ميان‌غيبت‌ فرموده‌اند. بوي‌ عطر خوشي‌ از توي‌ چاه‌ مي‌آمد. دو رکعت‌ نماز آنجا کردم‌.قدري‌ نشستم‌ به‌ شيخ‌ محمد حکم‌ شد شبکه‌ مطلائي‌ ساخته‌ روي‌ چاه‌ بگذارد، که‌کسي‌ من‌ بعد توي‌ چاه‌ نرود. بعد آمدم‌ بيرون‌، رفتم‌ بالاي‌ پشت‌بام‌. گنبد را درست‌ تماشا کرده‌، الحق‌ گنبد مطهر ثاني‌ ندارد. بسيار بسيار خوب‌ است‌. از بالاي‌ بام‌ اطراف ‌و توي‌ قلعه‌ سامره‌ هم‌ پيدا بود. توي‌ قلعه‌ بسيار خراب‌ است‌. اطراف‌ شهر قديم‌ سامره‌ همه‌ خرابه‌ است‌. و پيدا بود بسيار شهر قلعه‌ بسيار خراب‌ است‌. اطراف‌ شهر قديم‌ سامره‌ همه‌ خرابه‌ است‌. و پيدا بود بسيار شهر عظيمي‌ بوده‌ است‌. قلعجات ‌زيادي‌ که‌ همه‌ ديوارهاي‌ آن‌، و بروجش‌ باقي‌ است‌. از آجر و خشت‌ پيدا بود...ضريح‌ امامين‌ ]از[ فولاد است‌. از بناهاي‌ شاه‌ سلطان‌ حسين‌ صفوي‌ ]است‌[. بسيارخوب‌ ساخته‌اند. اول‌ مرقد و صندوق‌ امام‌ علي‌النقي‌ است‌. دوم‌ صندوق‌ امام‌ حسن‌عسکري‌، سوم‌ در توي‌ همين‌ ضريح‌، صندوق‌ نرجس‌ خاتون‌، والده‌ صاحب‌الامراست‌. رو به‌ طرف‌ مشرق‌، ضريح‌ حليمه‌ خاتون‌ است‌، دختر امام‌ محمدتقي‌ است‌. چسبيده‌ به‌ ضريح‌ حضرت‌. ضريح‌ از برنج‌ است‌. بناي‌ گنبد حضرت‌ و صحن‌ و... از بناهاي‌ احمدخان‌ دنبلي‌ است‌. توي‌ گنبد آينه‌ کاري‌ خوبي‌ است‌. از محمدعلي‌ خان ‌هندي‌، پادشاه‌ لکناهور، يا وزير بوده‌ است‌. گنبد مطهر از بناهاي‌ ما است‌. عجب‌ گنبدطلاي‌ خوبي‌ است‌. يک‌ چهل‌ چراغ‌ هجده‌ لاله‌ هم‌ از ما با روشنايي‌ پيشکش‌ شده‌ است‌. آويزان‌ از رواق‌ ]است‌.[ قنديل‌ و... هيچ‌ ]چيز ديگر[ نيست‌، لخت‌ است‌.14
ناصرالدين‌ شاه‌ در سفرنامه‌ خود اشاراتي‌ هم‌ به‌ اهل‌ سامراء و خلق‌ و خوي‌ آنان‌ دارد که‌ ذکر آن‌ تکراري‌ است‌ .شاه‌ ايران‌ نيز از زورگيري‌ اهل‌ سامراء در امان‌ نبوده‌ و مجبور شده‌ سيصد تومان‌ انعام‌ بپردازد.
در 1304 قمري‌ ابوالحسن‌خان‌ اردلان‌ (فخرالملک‌) سفري‌ به‌ عتبات‌ دارد که‌ با ذکر بخشي‌ از خاطرات‌ او که‌ مربوط به‌ سامراء و ملاقات‌ با آيت‌الله‌ العظمي‌ سيد محمدحسن‌ شيرازي‌ مي‌شود به‌ اين‌ مقال‌ خاتمه‌ مي‌دهيم‌:
مقارن‌ غروب‌ بود وارد قصبه‌ شديم‌ و به‌ زيارت‌ آستانه‌ مقدسه‌ شرفيابي‌ حاصل‌ نموده‌ دعاي‌ ذات‌ ملکوتي‌ صفات‌ همايوني‌ روحنا فداه‌ را به‌ جاي‌ آوردم‌. آقا سيدعلي‌ کليددار در ضريح‌ مطهر را باز کرد. اصل‌ قبر منور را زيارت‌ کرديم‌. حضرت‌ امام علي‌النقي‌ و حضرت‌ امام‌ حسن‌ عسکري‌ و حضرت‌ نرجس‌ خاتون‌، مادر حضرت‌ صاحب‌الزمان‌ عليهم‌السلام‌ در يک‌ ضريح‌ فولاد هستند و در پايين‌ پا ضريح‌ ديگر متصل‌ به‌ همين‌ ضريح‌ است‌ که‌ حليمه‌ خاتون‌، دختر امام‌ محمدتقي‌ عليه‌السلام‌ مدفون‌ است‌. زيارت‌ خوانده‌ بيرون‌ آمديم‌. در صحن‌ ديگر گنبد کاشي‌ است‌، که‌ محل‌غيبت‌ حضرت‌ صاحب‌الزمان‌ عجل‌الله‌ فرجه‌ است‌ و چاهي‌ است‌ ]که[ مي‌گويند حضرت‌ در آنجا غايب‌ شده‌اند. زيارت‌ خوانديم‌ گنبد طلاي‌ عسکريين‌ عليهاالسلام ‌در نوزده‌ سال‌ قبل‌ از اين‌ از جانب‌ سني‌ الجوانب‌ سرکار بندگان‌ اعليحضرت ‌شاهنشاهي‌ ناصرالدين‌ شاه‌ قاجار خلدالله‌ ملکه‌ به‌ توسط علي‌رضا خان‌ عضدالملک ‌طلا شده‌ است‌ و هنوز گنبدي‌ به‌ اين‌ عظمت‌ و بزرگي‌ نديده‌ام‌. خيلي‌ با شکوه‌ و خوب‌ دو گلدسته‌ کاشي‌ دارد که‌ يکي‌ از آنها ناتمام‌ است‌ و مرحوم‌ شيخ‌ عبدالحسين‌ از جانب‌ سرکار بندگان‌ همايوني‌ روحنا فداه‌ ساخته‌ است‌، ناتمام‌ است‌. مختصر بنايي‌ دارد که‌ تمام‌ کند.
صحن‌ مطهر هم‌ همه‌ قبر است‌ و فرش‌ سنگي‌ و سرداب‌ ندارد. چندان‌ تعريفي ‌ندارد. خداوند توفيق‌ بدهد بسازند. ضريح‌ مطهر فولاد هم‌ اندکي‌ تعمير لازم‌ دارد مختصر خرجي‌ دارد. به‌ اتفاق‌ احمدخان‌ خدمت‌ جناب‌ ميرزا رسيديم‌. اول‌ در اتاق‌ بيروني‌ نشستيم‌ که‌ فرشهاي‌ پاره‌ ]ايي‌[ داشت‌. بعد از ساعتي‌ احضار به‌ اندرون‌ شديم‌. اتاقي‌ کوچک‌ به‌ چند قاليچه‌ مفروش‌ بود. قريب‌ پنجاه‌ جلد کتاب‌ هم‌ در طاقچه‌ها چيده‌ بودند خود جناب‌ ميرزا پوستيني‌ بر دوش‌ انداخته‌ بودند. عمامه‌ مولوي‌ بسيار کوچک‌ سبزي‌ بسته‌ بودند. ريش‌ سفيد صورت‌ نوراني‌ داشت‌. بعد از سلام‌ و تعارفات‌ از مسائل‌ لازمه‌ صحبت‌ شد. بدواً خيلي‌ دعا به‌ وجود سرکار بندگان‌ همايوني‌ روحنا فداه‌ نموده‌، واقعاً اگر مراحم‌ ملوکانه‌ نبود اهل‌ تسنن‌ امسال‌ جناب‌ ميرزا را خيلي‌ اذيت‌ مي‌کردند.15 ثانياً بعضي‌ از سؤالات‌ را جواب‌ فرمودند و بعضي‌ را به‌ سکوت‌ گذرانيده‌، گريه‌ جواب‌ دادند. همين‌ قدر مي‌دانم‌، به‌ دلايل‌ عقليه‌ و شرعيه‌ طوري‌ فرمودند که‌ اسباب‌ حيرت‌ شد. آن‌ قدر فهميدم‌ خداوند بر ما رحم‌ کند انشاءالله‌، کار و بار بنده‌ که‌ خيلي‌ مغشوش‌ است‌، جز فضل‌ الهي‌ که‌ قلم‌ عفو بر جرائم‌ اين‌ عبد ذليل‌ کشيده‌ شود، چاره‌ ]اي‌[ ندارد والا با عدالت‌ خداوند درست‌ درنمي‌آيد. با کمال‌ ملال‌ و تأسف‌ بر احوال‌ خود برخاسته‌ به‌ منزل‌ آمديم‌ و در اين‌ ساعت‌ از خداوند توفيق‌ و مغفرت‌ مي‌خواهم‌. اللهم‌ اغفرلنا و ارحمنا و عافنا و اعفو عنا في‌الدنيا و الاخره‌ به‌ محمد و آله‌.16
روز چهارشنبه‌ سوم‌ اسفند ماه‌ 1384 مصادف‌ با 23 محرم‌ 1427 دست‌ ناپاک ‌فرزندان‌ يزيد و متوکل‌ عباسي‌ به‌ فرمان‌ اشغال‌گران‌ صليبي‌ ــ صهيوني‌ گنبد و بارگاه ‌امامين‌ همامين‌ عسکريين ‌)عليهماالسلام‌) را منفجر نموده‌ و از بين‌ بردند اين‌ جنايت ‌انساني‌، ديني‌ و تاريخي‌ ريشه‌ در تفکرات‌ پليد وهابيون‌ منحطي‌ دارد که‌ با دستان‌ ناپاک‌ خود از کشتن‌ هيچ‌ مسلماني‌ اعم‌ از شيعه‌ و سني‌ ابا ندارند. پس‌ از تخريب‌ بقيع‌ مظلوم‌ اين ‌بزرگترين‌ جنايت‌ وهابيون‌ در حق‌ عالم‌ اسلامي‌ و بشريت‌ است‌. حرم‌ ائمه‌ معصومين‌ در سامراء بار ديگر با شکوه‌تر از قبل‌ ساخته‌ خواهد شد تا باز ديدن‌ گنبد طلايي‌ عظيم‌ آن ‌باعث‌ سرور قلوب‌ مومنين‌ گردد اما مطمئناً خانه‌ استکبار جهاني‌ و عوامل‌ تکفيري‌ آن‌ پس‌ از اين‌ جنايت‌ همانند کاخ‌ متوکل‌ عباسي‌ ويرانه‌ خواهد گرديد. ان‌شاءالله‌ و سيعلم‌الذين‌ ظلموا اي‌ منقلب‌ ينقلبون‌.

پی نوشت

12. مؤسسه‌ مطالعات‌ تاريخ‌ معاصر ايران‌، سفرنامه‌ عضدالملک‌ به‌ عتبات‌.
13. دائره‌المعارف‌ الاسلاميه‌ الشيعيه‌، ج‌ 13، ص‌ 153 .
14. سفرنامه‌ ناصرالدين‌ شاه‌ به‌ عتبات‌. به‌ کوشش‌ محمدرضا عباسي‌ ــ پرويز بديعي‌، سازمان‌ (اسناد ملي‌ ايران‌)، 1373 ، صص‌ 166، 167، 170 .
15. يکي‌ از دلايل‌ حضور ميرزاي‌ شيرازي‌ در سامراء سر و سامان‌ دادن‌ به‌ وضعيت‌ حرم‌ مطهر عسکريين‌ بود که‌ در غربت‌ خاصي‌ بسر مي‌برد. حضور مرجع‌ بزرگ‌ شيعيان‌ در سامراء توجه‌ شيعيان‌ را به‌ آن‌ شهر بيشتر جلب‌مي‌کرد و همين‌ باعث‌ عمران‌ و آباداني‌ بيشتر شده‌ و حاشيه‌ امنيتي‌اي‌ هم‌ براي‌ زوار و هم‌ حرم‌ مطهر سامراء فراهم‌ مي‌ساخت‌. با مرگ‌ ميرزاي‌ شيرازي‌ متأسفانه‌ اين‌ حرکت‌ تعقيب‌ نشد و آثار خير فرهنگي‌ و عمراني‌ آن‌ بزرگمرد به‌ سرعت‌ رو به‌ نابودي‌ گذاشت‌. تداوم‌ اقدام‌ ميرزا مي‌توانست‌ سامراء را تبديل‌ به‌ شهري ‌شيعي‌نشين‌ نمايد و اگر چنين‌ شده‌ بود وهابيون‌ سلفي‌ با آرامش‌ کامل‌ نمي‌توانستند چنين‌ جسارتي‌ را نسبت‌ به‌ حرم‌ مطهر عسکريين‌ روا دارند.
16. از حريم‌ تا حرم‌. سفرنامه‌ ابوالحسن‌خان‌ فخرالملک‌ به‌ عتبات‌، به‌ کوشش‌ محمدرضا عباسي‌، سازمان‌ اسناد ملي‌، 1372، صص‌ 66- 65 .





ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط