درآمدي بر مفهوم فرهنگ

ما در جامعه اسلامي و به خصوص جامعه‌اي فرهنگي زندگي مي‌كنيم. توجه به مديريت فرهنگ و ساماندهي اوضاع فرهنگي كشور دغدغه اصلي رهبر انقلاب، رئيس جمهور، شوراي‎عالي انقلاب فرهنگي و بسياري از نهادهايي هست كه در اين عرصه خدمت مي‎كنند. ساماندهي وضعيت فرهنگي كشور نياز به برنامه همه‎ جانبه و به تعبيري به مهندسي دارد. مهندس كسي است كه ارتباط بين اجزاء‌ يك سازه را با يكديگر و با كل سازه بررسي مي‎كند و همه را در نقشه سازه محاسبه مي‎نمايد. اگر بپذيريم فرهنگ، يك سازه با اجزاء‌ متنوع و متكثر مي‎باشد،
يکشنبه، 23 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
درآمدي بر مفهوم فرهنگ
درآمدي بر مفهوم فرهنگ
درآمدي بر مفهوم فرهنگ

ما در جامعه اسلامي و به خصوص جامعه‌اي فرهنگي زندگي مي‌كنيم. توجه به مديريت فرهنگ و ساماندهي اوضاع فرهنگي كشور دغدغه اصلي رهبر انقلاب، رئيس جمهور، شوراي‎عالي انقلاب فرهنگي و بسياري از نهادهايي هست كه در اين عرصه خدمت مي‎كنند.
ساماندهي وضعيت فرهنگي كشور نياز به برنامه همه‎ جانبه و به تعبيري به مهندسي دارد. مهندس كسي است كه ارتباط بين اجزاء‌ يك سازه را با يكديگر و با كل سازه بررسي مي‎كند و همه را در نقشه سازه محاسبه مي‎نمايد. اگر بپذيريم فرهنگ، يك سازه با اجزاء‌ متنوع و متكثر مي‎باشد، طبيعتاَ بايد طي يك نقشه و محاسبات پيچيده ارتباط بين اجزا‌ با هم و با كل سازه فرهنگ بررسي شود. شايد اين همان تعبيري است كه مقام معظم رهبري از آن تحت عنوان «نقشه مهندسي فرهنگي كشور» نام برده‎اند.
به نظر مي‏رسد قدم اول براي تهيه اين نقشه شناخت اجزاء‌ و مصالحي است كه در اين سازه به كار مي‎رود. پس بايد سعي كنيم فرهنگ را بشناسيم و تعريف نماييم و اجزاء‌ مختلف آن را با هم و با كل فرهنگ به نحو جهت‎داري هماهنگ كنيم. پس مجبور خواهيم بود كه فرهنگ را تبيين نماييم.

مفهوم فرهنگ:

در تعريف فرهنگ چنانكه مقام معظم رهبري فرموده‏اند بايد سعي شود از افراط و تفريط پرهيز شود. يعني نه فرهنگ را يك كل باز و گسترده به وسعت جامعه بدانيم كه مديريت پذير نيست و نه با تعريفي محدود و مضيق آن را سيستمي مكانيكي و بسته بدانيم. نوشتار حاضر سعي دارد با استفاده از تعاريف موجود چارچوبي را براي مفهوم فرهنگ فراهم آورد. از فرهنگ تعاريف مختلفي در كشورهاي مختلف وجود دارد.
ريموند ويليامز در كتاب «كليد واژه‏ها» معتقد است كه مفاهيم فرهنگ در 3 نوع كاربرد رايج انعكاس يافته است.
ـ تعاريفي كه اشاره به رشد فكري، روحي و زيباشناختي فرد، گروه يا جامعه دارند.
ـ تعاريفي كه دربرگيرنده فعاليت‌هاي ذهني و هنري و محصولات آنها مثل فيلم، موسيقي و‌ تئأتر است.
ـ تعاريفي كه بر مشخص كردن كل راه و رسم زندگي و فعاليت‌ها، باورها و آداب و رسوم تداومي از مردم،‌ يا يك جامعه تأكيد دارد.
كروبر و كلوكهون كه مردم‏شناس هستند در كتاب خود با عنوان تعريف استنادي از فرهنگ و معاني و مفاهيم آن، تعاريف زيادي از فرهنگ را گردآوري كردند و موفق شدند همه اين تعاريف را در 6 درك اصلي از فرهنگ دسته‏بندي نمايند.
1ـ تعايف توصيفي: در اين دسته از تعاريف، فرهنگ به مثابه يك مجموعه جامع كه زندگي اجتماعي را مي‎سازد در نظر گرفته مي‎شود. تعريف تيلور در سال 1871 شايد جزء مبنايي‎ترين تعاريف در اين درك مي‏باشد. تيلور معتقد است كه فرهنگ آن كل پيچيده‎ايي است كه دانش،‌ باور،‌ هنر، قوانين، اخلاقيات، رسوم و هرگونه قابليت‎ها و عادات ديگري را كه انسان به عنوان عضوي از جامعه فرا مي‏گيرد، شامل مي‏شود.
2ـ تعاريف تاريخي: اين دسته از تعاريف فرهنگ را ميراث تاريخي نسل‎ها مي‎‏داند كه در طول زمان و در فرآيند انتقال از نسلي به نسل ديگر اضافه و تكميل مي‏شود.
3ـ تعاريف هنجاري: اين تعاريف نيز خود 2 دسته‎اند. گروهي فرهنگ را شيوه زندگي مي‎‏دانند كه به الگوهاي رفتاري انسان‌ها شكل مي‎دهد و گروه ديگر فرهنگ را ارزش‏هاي مادي و اجتماعي مردم مي‏دانند.
4ـ تعاريف روان‏شناختي: در اين تعاريف فرهنگ به مثابه حلال مشكلات مردم كه ارتباطات آنها را ميسر مي‎سازد و انسان‌ها مي‏توانند به دليل آن آموزش ببينند يا نيازهاي مادي و عاطفي خود را برآورده سازند تلقي مي‌گردد.
5ـ تعاريف ساختاري: اين تعاريف بيشتر به روابط سازمان يافته و جنبه‎هاي تفكيك پذير فرهنگ اشاره دارد و فرهنگ را امري تجريدي مي‏داند كه با رفتار انضمامي فرق دارد. اين تعريف نقطه مقابل تعريف تيلور از فرهنگ است.
6ـ تعاريف ژنتيكي: اين تعاريف، فرهنگ را محصول كنش متقابل انسان‌ها و محصول تحولات بين نسلي مي‏داند و به تعاريف تاريخي نزديك است.

خراب نكنيم، بسازيم و …

مهندسي عمران، مهندسي صنايع، مهندسي مكانيك، مهندسي پزشكي و … . از اين عبارات در دانشگاه‌هاي ما زياد استفاده مي‌شود، اما مهندسي اصلاً چه چيزي هست كه تا بر سر رشته‌اي مي‌رود معني متفاوتي به آن مي‌دهد.
مهندسي به طور كلي يعني اينكه يك سوژه را طرح كنيد و به آن شكل دهيد. منظمش كنيد، بعد آن را براي ساير موارد مشابه، تعميم بدهيد.
مهندسي هميشه بر مبناي اصول اثبات شدة قديمي پيش رفته است. آجرهاي نو، روي آجرهاي قبلي گذاشته مي‌شود. در يك سيستم مهندسي درست و اصولي نمي‌توان تمام اصول بديهي قبلي را زير پا گذاشت و خراب كرد و بعد همه چيز را از ابتدا ساخت.
اگر فرهنگ را سوژه‌اي بدانيم كه قابليت كار مهندسي دارد، پس بايد همة چيزهايي را كه در بالا به آن اشاره شد، درباره‌اش قابل اجرا بدانيم. يعني قبول كنيم فرهنگ قابليت طراحي، تعميم، شكل گيري و نظم يافتن دارد.
همين طور بايد دانست مواردي در فرهنگ عميق ما مثل مذهب، وطن دوستي، كيان خانواده، امانتداري، احترام به بزرگترها، مهمان‌نوازي و… پايه اثبات شده اين مهندسي است و آنچه قرار است به بهانة مهندسي فرهنگي انجام بگيرد، تلفيق مذهب و مليت با مقتضيات روز است.




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما