سوریه، مذاکره با اسراییل و آینده نظام اسد
مترجم : سیدحسام هوريابند
مذاکره سوریه و اسرائیل بر سر بلندی های جولان و نتیجه آن بر نظام حاکم بر سوریه موضوع این نوشته است. عماد حرب از مرکز مطالعات راهبردی و تحقيقات امارات تحلیل خود را از نتایج منطقه ای این مذاکرات به رشته تحریر در آورده است.
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه اعلام کرده که نخست وزیر ترکیه، رجب طیپ اردوگان تمایل نخست وزیر اسراییل، ایهود المرت جهت عقب نشینی از بلندی های جولان در قبال صلح با سوریه را، به وی انتقال داده است.
بنظر می رسد دمشق آماده می باشد حقوق آبهای جولان در قبال کالاهای ترکی و یک تأسیسات نمک زدایی در شمال کشور را، واگذار کند. چیزی که مهم است، قابلیت مانور نظام سوریه در دوره پیش رو میان چیزهای لازم جهت بازپس گرفتن جولان و حفظ پیمانش با ایران، حزب الله و حماس در صورت ارائه حقیقی جولان در مذاکرات صلح، است.
نظام سوری که دارای متحدین چندان بجز سه نمونه فوق نیست، می بایست با ذکاوت فراوان وارد مذاکرات و پذیرش پیشنهاد اسراییل شود.
این پیشنهاد دارای شرایط بسیار سخت است: اول قطع روابط راهبردی با تهران، دوم قطع دسترسی حزب الله به عرضه کننده سلاح هایش، و سوم اخراج رئیس حماس، خالد مشعل از سوریه. اساسا، از سوریه خواسته شده است روابط نزدیکش با این سه متحد را در قبال جولان، قربانی کند.
مشکل هنگامی برمی خیزد که سوریه بخواهد تلاش تقویت راهبردی نظام را با خروج از اتحادی ترکیب نماید که شرکایش تنها متحدینی می باشند که در حال حاضر نظام سوری می تواند به آن دست یابد.
از سال 1967 تلاش، ثروت و زمان بسیاری صرف جویش بازپس گرفتن جولان شده است. برنامه ریزی راهبردی سوریه، آن را به اتحاد مقدسی با تهران، و دو سازمان اسلامی رسانده است، زیرا سوریه نتوانسته است از مزایای معتدل چندین دولت آمریکایی و اسراییلی، بهره ببرد.
سوریه منتهای کوشش خود جهت برآوردن شرایط اسراییلی و آمریکایی در بازپس گرفتن جولان، بدون هیچ نتیجه ای را انجام داده است. در عین حال، سوریه همیشه سعی کرده است با مشغول نگه داشتن اسراییل در لبنان، توجه جهان را به سوی جولان جلب کند.
لبنان نقطه ضعف غربی سوریه در هر درگیری با اسراییل است. دمشق، با حضور خود در تولد حزب الله در سالهای 1980 تا مبدل شدن به تنها متحد تهران در میان کشورهای عربی، دست آوردهای خاورمیانه ای خود را با تهران پیوند داده است.
لذا، سوریه خود را در شرایطی قرار داده است که آن نظام را از به کاربردن انعطاف لازم در منطقه ای پر تلاطم همراه با بحران هایی ناگوار، برحذر می دارد.
حزب الله و حماس به معامله صلحی که با وجود سلاحهای حزب الله در خیابانهای بیروت، و موشک های حماس علیه اسراییل، منجر به انحلال آنها شود، نگرش خوبی نشان نخواهند داد. در عین حال، سوریه هر نوع اعتباری را که در میان عموم اعراب داشته است، بخاطر سیاستهایش در قبال لبنان از دست داده است.
لذا فقدان گزینه های منعطف، تلاشهای نظام سوریه جهت ورود مجددش به جهان از طریق دروازه جولان را، بسیار دشوار ساخته است.
تضمین بقاء نظام نیازمند توجه دقتمند به فرصتهای راهبردی و قابلیت مانور بدون قربانی کردن کامل سیاست های پیشین است.
باز پس گیری جولان جایزه بزرگی برای ترک صف بندی کنونی با ایران، حزب الله و حماس است. ولی بدست آوردن مجدد این اتحادها نیز می تواند به عنوان حکم اعدامی باشد، زیرا سوریه ممکن است مجبور شود از خود علیه انتقام این هم پیمانان، در زمانی مملو از ضعف های اقتصادی و سیاسی شدید، دفاع کند.
بشار اسد، رئیس جمهور سوریه اعلام کرده که نخست وزیر ترکیه، رجب طیپ اردوگان تمایل نخست وزیر اسراییل، ایهود المرت جهت عقب نشینی از بلندی های جولان در قبال صلح با سوریه را، به وی انتقال داده است.
بنظر می رسد دمشق آماده می باشد حقوق آبهای جولان در قبال کالاهای ترکی و یک تأسیسات نمک زدایی در شمال کشور را، واگذار کند. چیزی که مهم است، قابلیت مانور نظام سوریه در دوره پیش رو میان چیزهای لازم جهت بازپس گرفتن جولان و حفظ پیمانش با ایران، حزب الله و حماس در صورت ارائه حقیقی جولان در مذاکرات صلح، است.
نظام سوری که دارای متحدین چندان بجز سه نمونه فوق نیست، می بایست با ذکاوت فراوان وارد مذاکرات و پذیرش پیشنهاد اسراییل شود.
این پیشنهاد دارای شرایط بسیار سخت است: اول قطع روابط راهبردی با تهران، دوم قطع دسترسی حزب الله به عرضه کننده سلاح هایش، و سوم اخراج رئیس حماس، خالد مشعل از سوریه. اساسا، از سوریه خواسته شده است روابط نزدیکش با این سه متحد را در قبال جولان، قربانی کند.
مشکل هنگامی برمی خیزد که سوریه بخواهد تلاش تقویت راهبردی نظام را با خروج از اتحادی ترکیب نماید که شرکایش تنها متحدینی می باشند که در حال حاضر نظام سوری می تواند به آن دست یابد.
از سال 1967 تلاش، ثروت و زمان بسیاری صرف جویش بازپس گرفتن جولان شده است. برنامه ریزی راهبردی سوریه، آن را به اتحاد مقدسی با تهران، و دو سازمان اسلامی رسانده است، زیرا سوریه نتوانسته است از مزایای معتدل چندین دولت آمریکایی و اسراییلی، بهره ببرد.
سوریه منتهای کوشش خود جهت برآوردن شرایط اسراییلی و آمریکایی در بازپس گرفتن جولان، بدون هیچ نتیجه ای را انجام داده است. در عین حال، سوریه همیشه سعی کرده است با مشغول نگه داشتن اسراییل در لبنان، توجه جهان را به سوی جولان جلب کند.
لبنان نقطه ضعف غربی سوریه در هر درگیری با اسراییل است. دمشق، با حضور خود در تولد حزب الله در سالهای 1980 تا مبدل شدن به تنها متحد تهران در میان کشورهای عربی، دست آوردهای خاورمیانه ای خود را با تهران پیوند داده است.
لذا، سوریه خود را در شرایطی قرار داده است که آن نظام را از به کاربردن انعطاف لازم در منطقه ای پر تلاطم همراه با بحران هایی ناگوار، برحذر می دارد.
حزب الله و حماس به معامله صلحی که با وجود سلاحهای حزب الله در خیابانهای بیروت، و موشک های حماس علیه اسراییل، منجر به انحلال آنها شود، نگرش خوبی نشان نخواهند داد. در عین حال، سوریه هر نوع اعتباری را که در میان عموم اعراب داشته است، بخاطر سیاستهایش در قبال لبنان از دست داده است.
لذا فقدان گزینه های منعطف، تلاشهای نظام سوریه جهت ورود مجددش به جهان از طریق دروازه جولان را، بسیار دشوار ساخته است.
تضمین بقاء نظام نیازمند توجه دقتمند به فرصتهای راهبردی و قابلیت مانور بدون قربانی کردن کامل سیاست های پیشین است.
باز پس گیری جولان جایزه بزرگی برای ترک صف بندی کنونی با ایران، حزب الله و حماس است. ولی بدست آوردن مجدد این اتحادها نیز می تواند به عنوان حکم اعدامی باشد، زیرا سوریه ممکن است مجبور شود از خود علیه انتقام این هم پیمانان، در زمانی مملو از ضعف های اقتصادی و سیاسی شدید، دفاع کند.