بسمه تعالی
افسوس که عمر در بطالت بگذشت*** با بارِ گنه بدون طاعت بگذشت
فردا که به صحنه مجازات روم***گویند که هنگام ندامت بگذشت
کتاب «آداب الصلوة» را که به دختر عزیزم فاطی- که خدایش از مُصلِّین قرار دهد- اعطا مینمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال میگذرد. (1) و قبل از آن- به چند سال- کتاب «سرّالصلوة» را تمام نمودم. و از آن سالها تاکنون بیش از چهل سال میگذرد (2) و من نه اصرار صلاة را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتابها حجّتی است از مولا بر این عبد بیمایه. و به خدای تعالی پناه میبرم از آن که مشمول آیهی شریفهی کمرشکن (لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ) (3) باشم، و پناهی جز رحمت واسعهاش ندارم.
و تو ای دخترم! امید است که توفیق به کار بستن آداب این معارج بزرگ الهی را داشته باشی و به راهنمایی این بُراق الهی از بیت مظلم نفس هجرت کنی الی الله. و به خدای بزرگ پناه میدهم تو را از آنکه مطالعه این اوراق بر تعلّقات نفسانیهات نیفزاید و تو را چون نویسنده ملعبه شیطان نکند.
دخترم! هرچند در تو بحمدالله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود و با عنایت او- جلّ و علا- از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو؛ إِنَّهُ رَحیمٌ بِعِبادِه. (4)
دخترم! اگر از مطالعه این اوراق خدای نخواسته نتیجه حاصل نشود مگر خودنمایی و مجلس آرایی و سر توی سرها آوردن، بهتر است از مطالعه آن صرف نظر بلکه احتراز کنی که مبادا چون من گرفتار تأسف شوی. و اگر- انشاءالله- خود را مهیّا کنی که از مطالبی که از کتاب و سنّت و اخبار اهل بیت عصمت و افادات اهل معرفت اخذ شده است به جان استفاده کنی و استعداد و لطافت قریحهای را که خداوند عطا فرموده به کار اندازی، بسمالله! این گوی و این میدان.
امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی (5) دل از غیر خالی کنی و با آب حیات، قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده، خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی (وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ). (6)
بارالها! ما را مهاجر الی الله و رسوله قرار ده و به فنا برسان، و فاطی و احمد را توفیق خدمت عنایت کن و به سعادت برسان. والسلام
2 صفر المظفر 1405- 1363/8/5
روحالله الموسوی الخمینی
سعادتمند، رسول (1390) درسهایی از امام: نامههای عرفانی، عاطفی و خانوادگی امام خمینی (ره)، تهران: انتشارات تسنیم، چاپ دوم.
افسوس که عمر در بطالت بگذشت*** با بارِ گنه بدون طاعت بگذشت
فردا که به صحنه مجازات روم***گویند که هنگام ندامت بگذشت
کتاب «آداب الصلوة» را که به دختر عزیزم فاطی- که خدایش از مُصلِّین قرار دهد- اعطا مینمایم، از تاریخ اتمام آن بیش از چهل سال میگذرد. (1) و قبل از آن- به چند سال- کتاب «سرّالصلوة» را تمام نمودم. و از آن سالها تاکنون بیش از چهل سال میگذرد (2) و من نه اصرار صلاة را دریافتم، و نه به آداب آن پرداختم، که یافتن غیر از بافتن است و ساختن جدا از پرداختن. و این کتابها حجّتی است از مولا بر این عبد بیمایه. و به خدای تعالی پناه میبرم از آن که مشمول آیهی شریفهی کمرشکن (لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ. كَبُرَ مَقْتًا عِندَ اللَّهِ أَن تَقُولُوا مَا لَا تَفْعَلُونَ) (3) باشم، و پناهی جز رحمت واسعهاش ندارم.
و تو ای دخترم! امید است که توفیق به کار بستن آداب این معارج بزرگ الهی را داشته باشی و به راهنمایی این بُراق الهی از بیت مظلم نفس هجرت کنی الی الله. و به خدای بزرگ پناه میدهم تو را از آنکه مطالعه این اوراق بر تعلّقات نفسانیهات نیفزاید و تو را چون نویسنده ملعبه شیطان نکند.
دخترم! هرچند در تو بحمدالله لطافت روحی یافتم که امید آن است که هدایت الله شامل حالت شود و با عنایت او- جلّ و علا- از چاه عمیق طبیعت خلاص شوی و به صراط مستقیم انسانیت راه یابی، لکن از کید شیطان و نفس خطرناکتر از آن غافل مباش و به خدای بزرگ پناهنده شو؛ إِنَّهُ رَحیمٌ بِعِبادِه. (4)
دخترم! اگر از مطالعه این اوراق خدای نخواسته نتیجه حاصل نشود مگر خودنمایی و مجلس آرایی و سر توی سرها آوردن، بهتر است از مطالعه آن صرف نظر بلکه احتراز کنی که مبادا چون من گرفتار تأسف شوی. و اگر- انشاءالله- خود را مهیّا کنی که از مطالبی که از کتاب و سنّت و اخبار اهل بیت عصمت و افادات اهل معرفت اخذ شده است به جان استفاده کنی و استعداد و لطافت قریحهای را که خداوند عطا فرموده به کار اندازی، بسمالله! این گوی و این میدان.
امید است در این معراج انسانی و معجون رحمانی (5) دل از غیر خالی کنی و با آب حیات، قلب را شستشو دهی و چهار تکبیر زده، خود را از خودی برهانی تا به دوست برسی (وَمَن یَخْرُجْ مِن بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِكْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللّهِ). (6)
بارالها! ما را مهاجر الی الله و رسوله قرار ده و به فنا برسان، و فاطی و احمد را توفیق خدمت عنایت کن و به سعادت برسان. والسلام
2 صفر المظفر 1405- 1363/8/5
روحالله الموسوی الخمینی
پینوشتها:
1. تاریخ اتمام آداب الصلوة: 2 ربیع الثانی 1361 برابر با 30 فروردین 1321 است. آداب الصلوة: 318.
2. تاریخ اتمام سرّالصلاة: 21 ربیع الثانی 1358 برابر با 19 خرداد 1318 است. سرّالصلاة: 117.
3. سوره صف، آیه 2-3: «چرا چیزی به زبان میگویید که در مقام عمل خلاف آن میکنید؟ خدا را سخت به غضب میآورد این که سخنی بگویید و خلاف آن عمل کنید».
4. بدرستی که او «خداوند» به بندگان خود، مهربان است.
5. نماز.
6. سوره نساء، آیه 100: «و هرگاه کسی از منزلش برای هجرت به سوی خدا و رسول او بیرون آید و در سفر، مرگ وی در رسد، پس اجر و ثواب او بر خداست».
سعادتمند، رسول (1390) درسهایی از امام: نامههای عرفانی، عاطفی و خانوادگی امام خمینی (ره)، تهران: انتشارات تسنیم، چاپ دوم.