نویسنده: عیسی ولایی
نگاهی به یك اصطلاح در علم اصول
اكراه عملی است تهدیدآمیز از طرف كسی نسبت به دیگری، به منظور تحقق بخشیدن فعل یا ترك موردنظر اكراه كننده (1). عناصر اكراه عبارتاند از (2): 1.عمل آمیخته به تهدید باشد. 2.وعید به آن عمل مؤثر در شخص باشعور باشد (باشعور یعنی عاقل و رشید). 3.تأثیر نوعی باشد نه شخصی. به دلیل آنكه افراد تهدیدشونده متفاوتاند. ممكن است عملی نسبت به فرد یا گروهی اكراه تلقی نشود، اما نسبت به فرد یا گروه دیگر اكراه صدق كند. مثلاً طرف اكراه شونده بچه باشد، طبعاً نوع بچهها از چنین تهدیدهایی میترسند، و در آنها مؤثر است. 4.نتیجه اكراه باید به صورت وجود بیم خطر و ضرر در جان یا مال یا عرض خود یا خویشاوندان نزدیك باشد (تشخیص خویشاوند نزدیك با عرف است. مادهی 204 قانون مدنی). 5. میزان تهدید باید به اندازهای باشد كه موجب سلب قصد انشاء نشود، والا اجبار خواهد بود. و اثر اكراه و اجبار متفاوت است، زیرا عقد مكره غیرنافذ است (مادهی 203 و 1070 قانون مدنی)، ولی عقد بدون قصد و انشاء (اجباری) باطل است (مادهی 190 قانون مدنی). 6.شخصی تهدیدشونده علم به عدم توانایی تهدیدكننده در اجرای تهدید نباید داشته باشد. والا تهدید محقق نمیشود (مادهی 205 قانون مدنی). در مادهی 202 قانون مدنی آمده: «اكراه به اعمالی حاصل میشود كه مؤثر در هر شخص باشعوری بوده، و او را نسبت به جان یا مال یا آبروی خود تهدید كند، به نحوی كه عادتاً قابل تحمل نباشد. در مورد اعمال اكراه آمیز سنّ و شخصیت و اخلاق و مرد یا زن بودن شخص باید در نظر گرفته شود.» پیامبراكرم (صلی الله علیه و آله و سلم) میفرماید: نُه چیز از امت من برداشته شد... به عملی كه از روی اكراه انجام داده باشند. (3)پینوشتها:
1.ترمینولوژی حقوق، «اكراه».
2.مأخذ پیشین.
3.قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) «رفع عن امتی تسعه... و ما اكرهوا علیه». من لا یحضره الفقیه، ج1، حدیث 132.
ولائی، عیسی، (1391)، فرهنگ تشریحی اصطلاحات اصول، تهران: نشر نی، چاپ نهم