نویسنده: رسول سعادتمند
سیری در بیانات امام خمینی (ره)
ملایمت، مؤثرتر از خشونت
در مسائل، ملایمت و جهت رحمت بیشتر از جهت خشونت تأثیر میکند. من در زمان اختناق رضاخانی وقتی در مدرسه فیضیه صحبت میکردم، آنگاه که از جهنم و عذاب الهی بحث میکردم همه خشکشان میزد، ولی وقتی از رحمت حرف میزدم میدیدم که دلها نرم میشود و اشکها سرازیر میگردد و این تأثیر رحمت است. با ملایمت انسان بهتر میتواند مسائل را حل کند تا شدت. (1)انحراف با انحراف اصلاح نمیشود
ما فرض میکنیم که شما در محل که رفتید، بعضی از اشخاص منحرف هستند. پیغمبر اکرم (صلیالله علیه وآلهوسلم) برای همین ها غصه میخورد. برای همین مردم منحرف غصه میخورد! « لَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ» (2) [از] آنکه مؤمن نشدند همچو غصهای که مثل اینکه میخواهی خودت را بکشی! – ما فرض میکنیم که شما وقتی که رفتید یک انحرافات دیدید، انحرافات را با انحراف خیال نکنید [میتوانید] اصلاح بکنید. انحراف نمیتواند انحراف را مستقیم کند. انحرافات را با نور هدایت خدا و باسم ربک مستقیم کنید. (3)چگونگی برخورد با سایر اهل علم
با اسم خدا حرکت کنید. و با اسم خدا هدایت کنید. و با اسم خدا ترویج کنید. و با اسم خدا انحرافات را مستقیم کنید. اگر دیدید آنجا میخواهد نفس اماره بگوید که حالا این آقا که اینجا مدتی بوده است و عنوانی دارد، بخواهید عنوانش را یک وقت خدای نخواسته از دستش بگیرید، بدانید که این الهی نیست. این شیطانی است. بخواهید مقابل یک اهل علمی که آنجا هست بایستید و بشکنید خدای نخواسته حیثیت او را، بدانید که این انسانی نیست و الهی نیست. شیطانی است. با همه محبت کنید. با محبت میشود منحرفها را مستقیم کرد؛ بهتر از اینکه با شدت و حِدّت. گاهی نمیشود، والّا غالباً میشود. (4)با اعمال خود عقاید مردم را متزلزل نکنید
این طبقهای که میخواهند مردم را ارشاد کنند، اینها باید اقوالشان با اعمالشان موافق باشد، یعنی شمایی که مردم را تحذیراز دنیا میکنید، اگر خدای نخواسته، خودتان توجهتان به دنیا باشد و حریص در دنیا، مردم دیگر از شما باور نمیکنند؛ بلکه انحرافات در آنها پیدا میشود. آن کلمهای که آن حاجی گفته است که شاید در پشت کتاب یک چیز دیگری باشد، این تکان دهنده است. اگر خدای نخواسته، به واسطهی اعمال روحانیون، در عقاید بعض اشخاص ضعیف که هستند، سستی پیدا بشود، آن وقت این چه مصیبتی است که ما تحملش را باید بکنیم. (5)دعوت حق از زبان شیطان
شما آقایانی که میخواهید مردم را دعوت کنید به آخرت، دعوت کنید به صفات کذا، باید قدم اول را خودتان بردارید تا دعوتتان دعوت حق باشد، والّا دعوت حق است، دعوت کن شیطان است، از زبان شیطان دعوت میکند انسان. آن هم که درس توحید میگوید، آن هم همینطور است که اگر چنانچه در او آن منیّت باشد، زبان، زبان شیطان است و درس توحید را به زبان شیطان میگوید. شما آقایانی که میخواهید بروید در جاهای دیگر و تربیت کنید مردم را، ملتفت باشید که یک وقت خدای نخواسته، خودتان آلوده نباشید و آنها را دعوت کنید. (6)دخالتهای بیمورد
یک قصه هم قصه بعضی ائمهی جمعه و بعضی از علمای بلاد است که با دخالتهای بیمورد خود در امور دولت، اسباب این میشوند که مردم از آنها کنار گیرند. اگر مردم از روحانیون کنار گیرند، موجب میشود که روحانیون شکست بخورند، و اگر روحانیون شکست بخورند، جمهوری اسلامی شکست میخورد. این مطلب را بارها گفتهام که روحانیون باید وضعی ارشادی داشته باشند، نه اینکه بخواهند حکومت کنند. کاری نباید بکنیم که مردم بگویند اینها دستشان به جایی نمیرسید، حالا که رسید دیدید این طور شدند. استبداد دینی خود تهمتی است که از کنارش نباید گذشت. رادیوها مرتب از آن سخن میگویند و ما را به خودکامگی متهم میکنند. روحانیون نباید کاری کنند که شاهد دست دشمن بدهند. دخالت ما باید نهی از منکر و امر به معروف باشد، والّا به استاندار بگوییم تو باید این کار را بکنی، والّا بگوییم از اینجا برو، این اولاً تضعیف دولت است و از آن گذشته موجب میشود که مردم از روحانیون متنفر شوند. این موضوعات را باید کاملاً در نظر داشته باشیم. (7)دخالت غیرمشروع
تذکر اکید به روحانیونی است که در دادگاهها و کمیتهها، جهادسازندگی و دیگر ارگانها اشتغال به خدمت دارند، که اولاً در اموری که صلاحیت آن را ندارند به هیچ وجه دخالت نکنند که دخالت آنان علاوه بر آنکه از جهت عدم صلاحیت آنان غیرمشروع است، از جهت بدبین شدن ملت به روحانیت و در نتیجه جدا شدن ملت از شما که لطمهای بزرگ به اسلام و کشور اسلامی میباشد از گناهان بزرگ و نابخشودنی است. شیاطینی که شما را وادار به این نحو دخالتها میکنند دشمنان سرسخت روحانیت و اسلامند، با این عمل خود نتایج شیطانی گرفته و شما را منزوی و کشور را به تباهی میکشند. دخالت در امور اجرایی، عزل و نصب و امثال اینها به استثنای دخالت کسانی که دولت مستقیماً گماشته است، دخالت غیرمشروع و موجب اختلال در امر کشور و باید از آن اجتناب بشود.من خوف آن دارم که جوانهای روحانی که مکلف به حفظ آبرو و حیثیت اسلام و روحانیت هستند، به حسب اعمالی که بعضی از آنها ولو با حسن نیت انجام میدهند، چهرهی روحانیت و اسلام را غیر از آنچه هست نمایش دهند. (8)
پینوشتها:
1. صحیفهی امام، ج 18، ص 202.
2. بخشی از آیه 3 سورهی شعرا.
3. صحیفهی امام، ج 8، ص 330 و 331.
4. همان، ص 331.
5. همان، ج 18، ص 15.
6. همان، ج 19، ص 253 و 254.
7. همان، ج 19، ص 43.
8. همان، ج 14، ص 75.
سعادتمند، رسول؛ (1390)، درسهایی از امام: اخلاق و تهذیب روحانیت؛ قم: انتشارات تسنیم، چاپ سوم