ظهور و نشانه‌های آن

وقتی سخن از ظهور به میان می‌آید، احساس دلپذیری به آدمی دست می‌دهد. گویی در فضای باغی سبز و کنار نهری جاری نشسته است و به آواز خوش بلبلان گوش می‌دهد. آری؛ ظهور زیبایی‌ها و انتشار خوبی‌ها، جان و تن خستگان را
سه‌شنبه، 11 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
ظهور و نشانه‌های آن
 ظهور و نشانه‌های آن

 

نویسندگان: محمدامین بالادستیان، محمد مهدی حائری پور، مهدی یوسفیان




 

ظهور

وقتی سخن از ظهور به میان می‌آید، احساس دلپذیری به آدمی دست می‌دهد. گویی در فضای باغی سبز و کنار نهری جاری نشسته است و به آواز خوش بلبلان گوش می‌دهد. آری؛ ظهور زیبایی‌ها و انتشار خوبی‌ها، جان و تن خستگان را نشاط می‌بخشد و برق شادی در چشمان امیدواران روشن می‌کند.
در این بخش، درباره ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و آنچه در سایه سار حضور او رخ خواهد داد، سخن می‌گوییم و به تماشای جمال بی مثالش بی حجاب غیبت می‌نشینیم.

زمان ظهور

یکی از پرسش‌هایی که همواره ذهن بسیاری از مردم را به خود مشغول کرده، این است که امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه زمانی ظهور می‌کند و آیا برای ظهور، وقتی تعیین شده است؟
پاسخ، این است که بر اساس سخنان پیشوایان دینی زمان ظهور بر مردم مخفی است.
امام صادق (علیه السلام) در این باره فرمود:
ما نه در گذشته برای ظهور وقتی را تعیین کردیم و نه در آینده وقت تعیین می‌کنیم. (1)
بنابراین کسانی که برای ظهور، زمان مشخصی را تعیین می‌کنند، قابل اعتنا نیستند. این مطلب در روایات مورد تأکید قرار گرفته است.
امام باقر (علیه السلام) به یکی از اصحاب خود که از زمان ظهور سؤال کرد فرمود:
وقت گذاران، دروغ می‌گویند، وقت گذاران دروغ می‌گویند، وقت گذاران دروغ می‌گویند. (2)
از این گونه روایات به خوبی می‌توان فهمید که همواره کسانی بوده‌اند که با انگیزه‌های شیطانی، برای ظهور، زمان تعیین می‌کرده‌اند. چنین افرادی در آینده هم وجود خواهند داشت؛ به همین سبب پیشوایان معصوم (علیهم السلام) از شیعیان خواسته‌اند که در برابر وقت گذاران بی تفاوت نباشند؛ بلکه آن‌ها را تکذیب کنند.
امام صادق (علیه السلام) در این زمینه به یکی از اصحاب خود فرمود:
از تکذیب کردن کسی که برای ظهور وقت تعیین می‌کند، هیچ پروایی نداشته باش؛ چرا که ما برای کسی وقت ظهور را تعیین نکرده‌ایم. (3)

راز نهان بودن زمان ظهور

چنانکه گفته شد، بر اساس اراده خداوند حکیم زمان ظهور بر ما مخفی است و بدون تردید، این مسأله به سبب حکمت‌هایی است که برخی از آن‌ها را می‌آوریم:

تداوم امید

وقتی زمان ظهور پنهان باشد، نور امید در دل منتظران همه عصرها باقی خواهد ماند. با این امیدِ پیوسته و مداوم است که منتظران می‌توانند در برابر سختی‌ها و فشارهای دوران غیبت مقاومت کنند. به راستی اگر به شیعیان سده‌های گذشته گفته می‌شد که ظهور در زمان شما رخ نمی‌دهد، بلکه در آینده دور اتفاق خواهد افتاد، آن‌ها با کدام امید در برابر فتنه‌های روزگار خود مقاومت می‌کردند و چگونه می‌توانستند گذرگاه‌های سخت دوران غیبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟

زمینه سازی

بدون تردید انتظار سازنده که از مهم‌ترین عوامل فعالیت و پویایی است، تنها در سایه پنهان ماندن زمان ظهور شکل خواهد گرفت؛ زیرا با مشخص بودن زمان ظهور، کسانی که می‌دانند ظهور را درک نمی‌کنند، انگیزه‌ای برای تحرک و زمینه سازی نخواهند داشت و به سکون و رکود، روی خواهند آورد. حال آنکه با پنهان بودن زمان ظهور، انسان‌های همه عصرها و دوران‌ها به امید اینکه ظهور را در زمان خود ببینند، می‌کوشند تا زمینه‌های ظهور را فراهم کنند و جامعه خود را به جامعه‌ای صالح و پویا تبدیل نمایند.
به علاوه در صورت معین بودن وقت ظهور، چنانچه برای مصالحی ظهور، در زمانِ وعده داده شده رخ ندهد، چه بسا افرادی در اصل اعتقاد به امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) دچار تردید شوند.
امام باقر (علیه السلام) در پاسخ این سؤال که آیا ظهور وقت مشخّصی دارد، فرموده است:
کسانی که وقت تعیین می‌کنند، دروغ می‌گویند (و این سخن را تکرار فرمود). زمانی که موسی (علیه السلام) به دعوت پروردگار به مدت سی روز از میان قوم خود بیرون رفت و خداوند بر آن سی روز، ده روز دیگر افزود، قوم او گفتند: «موسی به وعده خود وفا نکرد» و آنچه نباید می‌کردند، کردند [از دین برگشتند و گوساله پرست شدند (4)].
البته زمان ظهور نامعلوم است؛ ولی برای آن، نشانه‌هایی گفته‌اند و سیمای جامعه پیش از ظهور را به تصویر کشیده‌اند که اینک به بررسی آن می‌پردازیم.

علائم ظهور

قیام و انقلاب جهانی امام مهدی نشانه‌هایی دارد. این نشانه‌ها در روایات فراوان و در کتاب‌های شیعه و اهل سنت بیان شده‌اند. این دسته از روایات، هم از نظر درجه اعتبار و هم از جهت معنا و مفهوم آن نیازمند بحث و بررسی عالمانه‌اند و بدون آن در موارد زیادی، ابهام دارند.

آثار و فوائد دانستن علائم

دانستن نشانه‌های ظهور که به وسیله معصومان (علیهم السلام) بیان شده است آثار مثبتی در پی دارد که بعضی از آن‌ها را بیان می‌کنیم:
از سویی این علائم، نویدبخش فرج مهدی آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است؛ بنابراین وقوع هر یک از آن‌ها نور امید را در دل‌های منتظران، پر فروغ‌تر خواهد کرد و از سویی دیگر برای معاندان و منحرفان، مایه تذکر و هشدار است، تا از بدی و تباهی دست بردارند.
به علاوه، وقوع نشانه‌ها، منتظران را برای درک ظهور و کسب لیاقت همراهی و حضور در کنار امام موعود، آماده‌تر خواهد کرد. ضمن این که آگاهی از برخی از حوادث آینده، مانند آنچه به عنوان ارزش‌های ضد اخلاقی و فساد اجتماعی در نشانه‌های ظهور بیان شده است، شیعیان را در برنامه ریزی مناسب یاری می‌دهد.
همچنین نشانه‌ها، معیار خوبی برای تشخیص مدعیان دروغین مهدویت است. اگر کسی ادعای مهدی بودن کرد؛ ولی سخن او با آنچه در روایات علائم آمده، هماهنگ و همراه نبود، دروغ او آشکار می‌شود.

انواع نشانه‌های ظهور

بیان این نکته مهم است که بعضی از نشانه‌ها نزدیکی ظهور را بشارت می‌دهند؛ مانند ندای آسمانی که درباره آن توضیح خواهیم داد؛ ولی بعضی دیگر درباره‌ی اصل ظهور نوید می‌دهند و برای تقویت ایمان و باور شیعیان به وعده ظهور مهدی موعود هستند؛ مانند اختلاف بنی عباس در حکومت که در کلمات امامان به عنوان نشانه‌های ظهور بیان شده و فاصله زیادی تا ظهور داشته است.
نیز نشانه‌های ظهور، برخی پدیده‌های طبیعی و عادی هستند مانند قیام یمانی و بعضی دیگر، حوادثی غیر عادی و معجزه گونه هستند؛ مانند ندای آسمانی.

علائم حتمی و غیرحتمی

مهم‌ترین تقسیم بندی نشان‌های ظهور، همان است که در روایات متعدد به آن تصریح شده که علائم، دو گونه‌اند؛ «علائم حتمی» که بدون شک اتفاق خواهند افتاد، و «علائم غیر حتمی» که تنها در صورت تحقق شرایط و زمینه‌های آن‌ها واقع می‌شوند و اگر شرط آن‌ها پیش نیاید یا مانعی برای آن‌ها ایجاد شود، آن علائم رخ نخواهند داد.

نشانه‌های حتمی ظهور

مهم‌ترین بخش علائم ظهور، نشان‌هایی است که با عنوان علائم حتمی در روایات متعدد آمده‌اند و علما و اهل حدیث بیش از سایر علائم به آن‌ها توجه کرده و آن‌ها را پذیرفته‌اند.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
قیام قائم ما پنج نشانه دارد؛ خروج سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، کشته شدن نفس زکیه و خسف بیداء.
در این بخش لازم است با توجه به روایات، این نشانه‌ها را بیشتر و بهتر بشناسیم.

الف. خروج سفیانی

خروج سفیانی یکی از علائم حتمی است که در روایات فراوان آمده و این گونه توصیف شده است:
سفیانی، مردی از نسل ابوسفیان است که اندکی پیش از ظهور قیام می‌کند. او از عناصر فاسدی است که با تظاهر به دینداری، گروه بسیاری را فریب می‌دهد و در بخشی از کشورهای اسلامی کشتار فراوان می‌کند و با مخالفان خود به شکل فجیعی برخورد می‌کند.
امام صادق (علیه السلام) درباره او فرمود:
اگر سفیانی را ببینی، پلیدترین مردم را مشاهده کرده‌ای. (5)
شروع قیام سفیانی در ماه رجب است و پس از تصرف شام و مناطق اطراف آن به عراق حمله کرده، در آنجا به کشتار گسترده‌ای دست می‌زند. بر اساس بعضی از روایات، مدت حکومت او نُه ماه است و از ابتدای خروج تا کشته شدن او، پانزده ماه طول می‌کشد. (6)

ب. خَسف بَیداء

«خسف» به معنای فرو رفتن و «بیداء» به نام منطقه‌ای میان مکه و مدینه است. مقصود از «خسف بیداء» این است که سفیانی، لشکری را برای مقابله با امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سمت مکّه گسیل می‌دارد. هنگامی که لشگر او به منطقه بیداء می‌رسد، به صورتی معجزه آسا در زمین فرو می‌رود.
این رویداد به عنوان یکی از علائم ظهور در روایات شیعه و سنی آمده است و در روایات شیعی از نشانه‌های حتمی است.
امام باقر (علیه السلام) در این باره فرمود:
به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌رسد که مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سوی مکه رفته است، پس لشکری را در پی او روانه می‌کند؛ ولی او را نمی‌یابد ... چون لشکر سفیانی به سرزمین بیداء رسید، ندا دهنده‌ای از آسمان آواز می‌دهد: «ای سرزمین بیداء! آنان را نابود کن»؛ پس آن سرزمین، لشکر را در خود فرو می‌برد. (7)

خروج یمانی

قیام سرداری از سرزمین یمن یکی دیگر از علائم حتمی است که اندکی پیش از ظهور، رخ خواهد داد. وی که مردی صالح و مؤمن است بر ضد بدی‌ها و انحرافات قیام می‌کند و با تمام بدی‌ها و تباهی‌ها مبارزه می‌کند. البتّه جزئیات حرکت و اقدامات او برای ما چندان روشن نیست.
امام باقر (علیه السلام) در این باره فرمود:
... در میان بیرق‌ها [یی که قبل از قیام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بلند می‌شود] پرچمی هدایت کننده‌تر از پرچم یمانی وجود ندارد که آن پرچم هدایت است؛ چون به سوی صاحب شما [امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)] دعوت می‌کند. (8)

د. صیحه آسمانی

یکی دیگر از علائم حتمی که پیش از ظهور اتفاق می‌افتد، صیحه (ندای) آسمانی است. این ندای آسمانی که بر اساس بعضی از روایات، ندای جبرئیل (علیه السلام) است در ماه رمضان شنیده می‌شود. (9) از آنجا که قیام مصلح کل، انقلابی جهانی است و همگان منتظر وقوع آن هستند، یکی از راه‌های آگاهی مردم جهان از این رویداد، همین ندای آسمانی خواهد بود.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
قیام قائم (علیه السلام) تحقق نمی‌یابد، مگر اینکه ندا دهنده‌ای از آسمان ندایی دهد که اهل مشرق و مغرب، آن را بشنوند. (10)
این صیحه همچنان که مایه شادمانی مؤمنان است، هشداری برای بدکاران است تا از کردار زشت خود دست کشیده، به حلقه یاوران مصلح جهانی بپیوندند.
محتوای این پیام آسمانی، دعوت به حق و حمایت از حضرت مهدی و پیروی از آن حضرت است.
امام صادق (علیه السلام) فرمود:
ندا داده می‌شود به اسم او و اسم پدرش [که]: «آگاه باشید به راستی که فلان پسر فلان (11) [حجت بن الحسن العسکری] قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. پس سخن او را بشنوید و از او اطاعت کنید.
[امام صادق (علیه السلام) فرمود:] در آن هنگام هیچ صاحب روحی از آفریده‌های خدا باقی نمی‌ماند، مگر اینکه این ندا را خواهد شنید ... و این، ندای جبرئیل است. (12)
طبق بعضی از روایات پس از شنیده شدن ندای آسمانی، از زمین نیز صدایی بلند می‌شود. این ندا از شیطان است که مردم را به گمراهی فرا می‌خواند و می‌کوشد تا مردم را از پیروی ندای آسمانی و بیعت با امام زمان باز دارد. بنابراین جبرئیل، مردم را به امام حق فرا می‌خواند و شیطان به سوی باطل و گمراهی. بدیهی است آن‌ها که در زمان غیبت، به امام غایب معتقد بوده، به دنبال رضایت اویند در آن روز نیز به ندای حق لیبک گفته و بدون هیچ تردیدی از امام خود پیروی خواهند کرد.

هـ. قتل نفس زکیّه

«نفس زکیّه» به معنای انسان پاک و بی گناهی است که قتلی انجام نداده است.
یکی از علائم حتمی که بیشتر در روایات شیعه بیان شده، این است که جوانی بی گناه در مسجد الحرام بین رکن و مقام کشته می‌شود.
این رویداد به وسیله اهل مکه و در آستانه قیام مهدی خواهد بود.
امام باقر (علیه السلام) در حدیثی طولانی نقل فرموده‌اند:
قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به اصحاب خود می‌فرماید: «ای قوم! اهل مکه مرا نمی‌خواهند؛ ولی من کسی را به سوی آن‌ها می‌فرستم تا حجت را بر ایشان تمام کنم»... پس مردی از اصحاب خود را می‌خواند و به او می‌فرماید: «به سوی اهل مکه برو و بگو: "ای اهل مکه! من فرستاده فلان [مهدی] هستم. او خطاب به شما می‌گوید: ما اهل بیت رحمت و معدن رسالت و خلافت هستیم و ما فرزندان محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و سلاله پیامبرانیم و به راستی که مورد ظلم و ستم قرار گرفتیم و از زمانی که پیامبر از دنیا رفت، تا امروز، حق ما گرفته نشده است. پس اکنون ما شما را به یاری می‌خوانیم ما را یاری کنید"».
چون آن جوان این سخن را بگوید مردم، او را بین رکن و مقام می‌کشند. او نفس زکیّه است. (13)
برابر بعضی از روایات بین کشته شدن نفس زکیه و قیام قائم آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) تنها پانزده شب فاصله خواهد بود. (14)

علائم غیر حتمی

به جز علائم پنجگانه‌ای که توضیح دادیم، علائم فراوان دیگری برای ظهور بیان شده است که غیر حتمی هستند. بعضی از آن‌ها عبارتند از: خروج خراسانی، خروج سید حسنی، قیام شعیب بن صالح، خورشید گرفتگی، ماه گرفتگی در ماه رمضان، بارش باران‌های فراوان و آشوب‌های فراگیر.
اکنون برخی از این نشانه‌ها را به اختصار توضیح می‌دهیم:

خروج خراسانی

در روایات متعدد از قیام مردی خراسانی، پیش از ظهور امام عصر (علیه السلام) یاد شده و گفته شده است که قیام او همزمان با خروج سفیانی و یمانی خواهد بود. (15)
گفتنی است که ویژگی‌های خراسانی و قیام او در روایات شیعه، به روشنی بیان نشده است؛ ولی به نظر می‌رسد که او از زمینه سازان ظهور مهدی موعود (علیه السلام) خواهد بود.

خروج حسنی

در روایات شیعه از قیام مردی به عنوان حسنی یاد شده و از علائم ظهور شمرده شده است.
راوی می‌گوید: از امام صادق (علیه السلام) پرسیدم: «فرج شما چه زمانی است؟» فرمود:
... وقتی شامی و یمانی ظاهر شوند و حسنی حرکت کند ... [آن گاه که] مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از خدا برای ظهور اجازه می‌گیرد، در این زمان بعضی از یاران حسنی از این امر آگاه می‌شوند و به حسنی خبر می‌دهند و او قیام می‌کند ولی اهل مکه او را می‌کشند. پس در آن هنگام صاحب الامر ظهور می‌کند و مردم با او بیعت می‌کنند. (16)
از روایت بالا معلوم می‌شود که حرکت حسنی زمانی است که امر ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هنوز بر مردم جهان آشکار نشده و حسنی با قیام خود به دنبال زمینه سازی برای قیام بزرگ آن حضرت است.

فتنه‌ دجال

کلمه «دجّال» از ریشه «دجل» و به معنای دروغ گو و حیله گر است. این واژه پیش از اسلام در مسیحیت و در کتاب انجیل در معنای «ضدّ مسیح» بارها به کار رفته است.
در رساله اوّل یوحنّا نوشته است:
دروغ گو کیست جز آنکه مسیح بودن عیسی را انکار کند؟ او دجال است که پدر و پسر را انکار می‌کند. (17)
به نظر می‌رسد حضرت عیسی (علیه السلام) خروج دجّال را خبر داده و مردم را از فتنه‌اش پرهیز می‌داده است. در اسلام نیز مطالبی درباره دجّال به ویژه در روایات اهل سنت آمده است.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
تمام پیامبرانی که بعد از نوح مبعوث شدند قوم خود را از فتنه دجال می‌ترسانیدند. (18)
نیز فرمود:
قیامت بر پا نشود، تا اینکه سی نفر دجّال و دروغ گو ظاهر شوند. (19)
از این روایات، استفاده می‌شود که دجّال، نام شخص معینی نیست و به هر دروغ گو و گمراه کننده‌ای گفته می‌شود و اینکه در بعضی از روایات از فردی خاص نام برده شده و برای او و مرکبش اوصاف عجیب و غریبی بیان گردیده، مدرک قابل اعتمادی ندارد؛ بلکه درباره دجال می‌توان چنین گفت که در آخر الزّمان و نزدیک ظهور صاحب الامر (علیه السلام) شخصی پیدا خواهد شد که در حیله گری، سرآمد حقّه بازان است و در دروغ گویی بر تمام دجال‌های گذشته برتری دارد. با ادعاهای پوچش گروهی را گمراه می‌کند و چنین جلوه می‌دهد که حیات مردم و آب و نان آن‌ها به دست اوست. کارهای خوب را بد و کارهای بد را خوب معرفی می‌کند؛ امّا کفرش بر همگان آشکار است. (20)
گفتنی است که بعضی از دانشمندان معتقدند که دجّال، کنایه از استکبار جهانی و سلطه فرهنگ مادی بر جهان است؛ زیرا استکبار با تکیه بر ثروت و قدرت مادّی و نیز فریب و نیرنگ، بسیاری از مردم را به تباهی و فساد می‌کشاند و از مسیر بندگی خدا به بردگی شیطان منحرف می‌کند. طبق این برداشت، «دجّال» جریانی انحرافی است که پیش از ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ایجاد می‌شود. (21)

جهان در آستانه ظهور

آخرین حجّت پروردگار، غایب شد، تا پس از فراهم شدن زمینه‌ها ظاهر شود و جهان را از پرتو هدایت‌های مستقیم خود بهره مند کند. بشریت می‌توانست در دوران غیبت، به گونه‌ای عمل کند که هر چه زودتر شرایط حضور امام را آماده سازد؛ ولی به سبب پیروی از شیطان و هوای نفس و دور ماندن از تربیت صحیح قرآنی و نپذیرفتن ولایت و رهبری معصوم به بیراهه رفت و هر روز بنای ستمی را در دنیا قرار داد و ظلم و تباهی را گسترده کرد. او با انتخاب این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید؛ جهانی پر از ظلم و جور، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیّت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاکی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال کردن حقوق زیردستان، محصول عملکرد انسان‌های دوران غیبت شد. واقعیتی که در کلام معصومان (علیهم السلام) از قرن‌ها قبل، پیش بینی شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود.
امام صادق (علیه السلام) به یکی از یاران خود فرمود:
هنگامی که ببینی ظلم و ستم فراگیر شده، قرآن فراموش گشته و از روی هوا وهوس تفسیر گردیده، اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته، افراد با ایمان سکوت اختیار کرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، چاپلوسی فراوان گشته، راه‌های خیر بدون رهرو و راه‌های شر مورد توجه قرار گرفته، حلال، حرام شده و حرام مجاز شمرده شده، سرمایه‌های عظیم در راه خشم خدا [و فساد و ابتذال] صرف گردیده، رشوه خواری در میان کارکنان دولت رایج شده، سرگرمی‌های ناسالم چنان رواج پیدا کرده که هیچ کس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید، اما شنیدن باطل سهل و آسان باشد، برای غیر خدا به حج خانه خدا بشتابند، مردم سنگدل شوند [و عواطف بمیرد]، اگر کسی اقدام به امر به معروف و نهی از منکر کند به او توصیه می‌کنند که این کار وظیفه تو نیست، هر سال فساد و بدعتی نو پیدا شود، [هرگاه دیدی اوضاع مردم اینگونه شده] مراقب خویش باش و از خدا نجات و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه [که فرج نزدیک است]. (22)
البته این تصویر سیاه از دوران پیش از ظهور، چهره غالب آن دوره است؛ چرا که در همین روزگار هستند دین باوران حقیقی که بر عهد خود با خداوند استوار می‌مانند و مرزهای اعتقاد خود را پاس می‌دارند و در فساد محیط مضمحل نمی‌شوند و سرنوشت خود را به فرجام زشت دیگران پیوند نمی‌زنند. این‌ها از بهترین بندگان خدا و شیعیان امامان نور هستند که در روایات فراوان، تمجید و ستایش شده‌اند. اینان، هم خود پاک هستند و هم دیگران را به پاکی دعوت می‌کنند، چون نیک می‌دانند که می‌توان از راه ترویج خوبی‌ها و ساختن محیطی معطّر به عطر ایمان، ظهور امام خوبی‌ها را پیش انداخت و مقدمات قیام و حکومت او را فراهم کرد، زیرا که زمانی قیام بر ضد بدی‌ها ممکن است که مصلح موعود یاورانی صالح داشته باشد.
بنابراین، جهانِ پیش از ظهور اگرچه دوران تلخی است، به دوره شیرین ظهور، پایان می‌گیرد و اگرچه روزگار فساد و ستمگری است، پاک بودن و دیگران را به خوبی‌ها دعوت کردن، از وظایف حتمی منتظران است که در تعجیل فرج و قیام مهدی آل محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) تأثیر مستقیم دارد.

هنگامه قیام

همه می‌خواهند بدانند که در جریان قیام جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه حوادثی روی می‌دهد؟ حرکت امام از کجا و چگونه آغاز می‌شود؟ شیوه برخورد امام با گروه‌های مخالف چگونه است؟ و بالاخره چگونه آن حضرت بر تمام جهان غلبه خواهد کرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت؟ این گونه سؤال‌ها، فکر و اندیشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول می‌کند؛ ولی واقعیت، این است که سخن گفتن درباره حوادث مربوط به ظهور، کاری بسیار مشکل است؛ چون گزارش دادن از آینده و اتفاقاتی است که هنوز واقع نشده است و به طور طبیعی نمی‌توان اطلاع دقیقی از آن رویدادها داشت.
بنابراین آنچه در این بخش می‌آوریم، حوادث و رخدادهای روزگار ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که برابر روایات در کتاب‌های متعدد نقل شده است و تنها می‌تواند دورنمایی کلّی از رویدادهای ایام ظهور را پیش روی خوانندگان ترسیم کند.

چگونگی قیام

وقتی ظلم و تباهی، چهره عالم را سیاه و ظلمانی کرده است و آن گاه که ستمگران، گستره زمین را جولانگه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و مظلومان جهان، دست یاری خواهی را به آسمان گشوده‌اند، ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه خدا رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت می‌دهد. (23) قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد. شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ایمان، در پی راه چاره‌ای هستند و منتظران مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از هر کسی سراغ کوی یار می‌گیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او سر از پا نمی‌شناسند.
در آن زمان، سفیانی که بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و فلسطین سلطه دارد، سپاهی را تجهیز می‌کند؛ تا با امام مقابله کند. لشکر سفیانی که در مسیر مکّه به تعقیب امام پرداخته است، در محلی به نام بیداء به کام زمین می‌رود و نابود می‌شود. (24)
پس از شهادت نفس زکیه به فاصله کوتاهی، امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سیمای مردی جوان در مسجدالحرام ظهور می‌کند؛ در حالی که پیراهن مبارک پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) را بر تن دارد و پرچم آن حضرت را به دست گرفته است. او به دیوار کعبه تکیه می‌زند و در بین رکن و مقام، (25) سرود ظهور را زمزمه می‌کند و پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر و خاندان او می‌فرماید:
ای مردم! ما از خدای توانا یاری می‌طلبیم و نیز هر کس از جهانیان را که به ندای ما پاسخ دهد، به یاوری می‌خوانیم.
آن گاه خود و خاندانش را معرفی می‌کند و ندا می‌دهد:
فَالله الله فینا لا تَخذُلُونا وَانصُرُونا ینصُرکُمُ اللهُ تَعالی؛
درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را [در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی] تنها نگذارید و یاری‌مان کنید تا خدا شما را یاری کند.
پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با امام بیعت می‌کنند؛ در حالی که پیشاپیش آن‌ها فرشته وحی، جبرئیل (علیه السلام) است. آن گاه 313 انسان وارسته که از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمده‌اند همچون ستارگانی بر گرد خورشید تابناک امامت حلقه زده، پیمان وفاداری می‌بندند. این جریان سبز، جاری است تا آنکه ده هزار سرباز جان بر کف در اردوگاه امام (علیه السلام) حضور می‌یابند و با آن فرزند پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بیعت می‌کنند. (26)
امام (علیه السلام) با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مکه و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاک می‌کنند. آن‌گاه راهی مدینه می‌شوند تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراندا و سرکشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر کوفه را به عنوان مرکز حکومت جهانی بر می‌گزیند و از آنجا به مدیریت قیام می‌پردازد. آن حضرت برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و درهم کوبیدن بساط ظلم و ستم، یاران و سپاهیان نور را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد.
امام (علیه السلام) یک به یک سنگرهای کلیدی جهان را فتح می‌کند؛ زیرا علاوه بر یارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهی نیز برخوردار است و مانند پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) از لشکر رعب و وحشت مدد می‌گیرد؛ یعنی خداوند توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های دشمنان می‌افکند که هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست.
امام باقر (علیه السلام) فرمود:
قائم از ما به وسیله رُعب [وحشت در دل دشمنان] یاری می‌شود. (27)
گفتنی است یکی از نقاط جهان که به وسیله سپاه امام فتح می‌شود، بیت المقدس است. (28)
و پس از آن، واقعه بسیار مبارکی اتفاق می‌افتد که در جریان قیام و انقلاب امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌کند و آن، فرود آمدن حضرت عیسی (علیه السلام) از آسمان است. حضرت مسیح (علیه السلام) که به فرموده قرآن زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به زمین می‌آید و پشت سر امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نماز می‌ایستد. بدین وسیله فضیلت و برتری پیشوای دوازدهم شیعیان را بر خود و پیروی خود را از امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همگان اعلام می‌کند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
سوگند به آن کس که مرا به حق برانگیخت در حالی که بشارت دهنده مردمان باشم! اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خداوند آن روز را چنان طولانی می‌کند تا فرزندم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن قیام کند. پس از آن، عیسی بن مریم فرود می‌آید و پشت سر مهدی نماز می‌خواند. (29)
به دنبال این اقدام حضرت عیسی (علیه السلام) بسیاری از مسیحیان که جمعیت فراوانی از جهان را تشکیل می‌دهند به پیشوای شیعیان، ایمان می‌آورند. گویی خدا عیسی (علیه السلام) را برای چنان روزی حفظ کرده است، تا چراغ هدایتی برای حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدایت‌گر حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرح مباحث فکری برای راهنمایی بشریت از برنامه‌های انقلاب بزرگ مهدوی است که راه را برای هدایت مردم باز می‌کند.
در همین راستا امام (علیه السلام) الواح تورات تحریف نشده - کتاب مقدس یهود - را که در نقاط خاصی از دنیا دفن شده است، خارج می‌کند. (30) یهودیان که نشانه‌های امامت او را در الواح می‌بینند، به آن حضرت ایمان می‌آورند و پیروان ادیان دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن پیام حق امام و دیدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند. این گونه است که وعده حتمی پروردگار محقّق می‌شود و اسلام عزیز همه عالم را می‌گیرد همان گونه که قرآن کریم بشارت داده است:
(هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
) (31)
او خدایی است که پیامبرش را با [دلائل] هدایت و دین حق فرستاد تا [سرانجام] آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند؛ اگرچه مشرکان را خوش نیاید.
با توجه به تصویری که ترسیم شد، تنها قلدران و ظالمان می‌مانند که حاضر به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت نیستند. این عدّه در مقابل جریان غالب و اکثریت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشیر عدالت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) به کیفر اعمال ننگین خود خواهند رسید و زمین و اهل آن برای همیشه از شرّ و فساد آن‌ها ایمن خواهد شد.

منابع بیشتر برای مطالعه و پژوهش

1. تاریخ ما بعدالظهور، سید محمد صدر.
2. حکومت جهانی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ناصر مکارم شیرازی.
3. درسنامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ج 3.
4. موعود شناسی، علی اصغر رضوانی.

پی‌نوشت‌ها:

1. الغیبة طوسی، فصل 7، ح 412، ص 426.
2. همان، ح 411، ص 425.
3. همان، ح 414، ص 426.
4. الغیبة نعمانی، باب 16، ح 13، ص 305.
5. کمال الدین و تمام النعمة، ج2، باب 57، ح 10، ص 557.
6. الغیبة نعمانی، باب 18، ح 1، ص 310.
7. همان، باب 14، ح 67، ص 289.
8. همان، ح 13، ص 264.
9. همان، ص 262.
10. همان، باب 18، ح 14، ص 265.
11. در روایات، معمولاً از امام مهدی به صراحت نام نبرده‌اند که یکی از علت‌های آن، حفظ جان امام است.
12. الغیبة نعمانی، باب 16، ح 6، ص 301.
13. بحارالانوار، ج 52، ص 307، ح 81.
14. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 57، ح 2، ص 554.
15. کتاب الغیبة، طوسی، ح 443، ص 446.
16. کافی، ج 8، ح 285، ص 224.
17. رساله اول یوحنّا، باب 2، آیه‌ی 22.
18. کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 47، ح 2، ص 528.
19. معجم احادیث الامام المهدی، ج 3، ح 400، ص 69.
20. ر.ک: دادگستر جهان، ص 217-219.
21. ر.ک: حکومت جهانی امام مهدی، ص 178-180.
22. کافی، ج 8، ح 7، ص 36.
23. الغیبة نعمانی، باب 14، ح 17، ص 365.
24. بحارالانوار، ج 53، ح 1، ص 10.
25. مراد مقام حضرت ابراهیم (علیه السلام) نزدیک خانه کعبه و مقصود از «رکن»، رکن حجرالاسود است.
26. الغیبة نعمانی، باب 14، ح 67، ص 394.
27. کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، باب 32، ح 16، ص 603.
28. معجم احادیث الامام المهدی، ج 4، ح 661، ص 175.
29. بحارالانوار، ج 51، ص 71.
30. الغیبه نعمانی، باب 13، ح 26، ص 335.
31. سوره توبه، آیه 33.

منبع مقاله :
نگین آفرینش (1) (درسنامه دوره عمومی معارف مهدویت)، مؤلفان: محمدامین بالادستیان، محمدمهدی حائری پور و مهدی یوسفیان، ناشر: انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، چاپ 64، اسفند 1393



 

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما