نویسنده: علی غفوری
جنگ اول جهانی، نبردهای جبهه غرب
جنگ اول جهانی از نظر تلفات و خسارات مالی دست کمی از جنگ دوم جهانی ندارد اما روایات مربوط به این جنگ آنقدر خستهکننده و غمانگیز است که کمتر کارگردان و نویسندهای علاقهمند شد تا در این باره فیلم و یا اثر هنری خلق کند. قسمت بسیار خستهکننده این جنگ «نبردهای جبهه غرب» بود.نبردی که 4 سال به طول انجامید و طرفین تقریباً بدون پیروزی قابل توجهی تن به جنگهای زمینی در شمال فرانسه دادند.
آتش در انبار باروت
از اواخر قرن نوزدهم با قدرتمند شدن آلمان، انگلیس و فرانسه به صورت متحد جبهه جدیدی را در مقابل اتریش، آلمان و عثمانی تشکیل دادند که روسیه نیز بعد از مدتی به آنها پیوست.ضعف عثمانی سبب شده بود تا ملل بالکان عثمانیان را مرتب عقب برانند و این در حالی بود که اتریش، روسیه و صربستان مایل بودند جای این قدرت قرن هیجدهمی را بگیرند.
ترور ولیعهد اتریش در ژوئن 1914 سبب شد تا اتریش به بهانهی این ترور خود را آماده حمله به صربستان کند حال آن که روسیه نیز اعلام کرد به هیچ عنوان صربستان را بدون پشتیبان رها نمیکند. از آن طرف فرانسه نیز به روسیه اطمینان داد در صورت حمله اتریش و آلمان به روسیه کمک کند این امر باعث شد تا آلمان نیز به روسیه و فرانسه اعلان جنگ دهد و در ماه اوت انگلیس نیز به آلمان اعلام جنگ دهد. بنابراین در ماه اوت 1914 عملاً دو محور جنگی مشخص شکل گرفت محور آلمان، اتریش، مجارستان و عثمانی در برابر محور روسیه، انگلیس، فرانسه و ایتالیا.
اگرچه دلیل جنگ به مخاصمات بالکان بازمیگشت اما آلمانها برای آن که مانع هجوم فرانسه به آلمان شوند ابتدا حمله را در 19 اوت آغاز کردند. در این زمان آلمان از 94 لشکر و اتریش از لشکر برخوردار بودند حال آن که روسها با 143 لشکر، فرانسویها با 93 لشکر، صربها با 11 لشکر، بلژیکیها با 7 لشکر و انگلیسها با 5 لشکر از برتری قابل توجهی برخوردار بودند.
بنابراین آلمان تنها در صورت سرعت عمل میتوانست جلوی قدرت تهاجمی دشمن را بگیرد. ماشین جنگی آلمان بلافاصله به کار افتاده و قوای مدافع فرانسوی را شگفتزده کرد.
در حمله به بلژیک سپاه دوم آلمان پس از 7 روز جنگ بیوقفه قوای دفاعی بلژیک را درهم شکست و با عبور از رود «موز» نیروهای فرانسوی و آلمانی مدافع شهر «نامور» را مجبور به عقبنشینی کرد.
آلمان در این جنگ برای اولین بار از آتشبارهای 420 میلیمتری استفاده کرد چرا که مقاومت مدافعان سبب از دست رفتن «امکان غافلگیری» میشد.
سقوط شهرهای مهمی مانند لیژ با دهها دژ محکم سبب شد تا بلژیک درخواست جدی اعزام حداقل 500 هزار سرباز را از متفقین کند چرا که این کشور کوچک نمیتوانست جلوی نیم میلیون سرباز ورزیدهی آلمانی را بگیرد.
اما آلمانها چنان سریع حرکت قوای خود را به سمت فرانسه تغییر مسیر دادند که تازه فرانسویها پی بردند پاریس در خطر است.
عدم رسیدن قوای کمکی سبب سقوط بروکسل شد اما در شمال فرانسه در اولین جنگ بزرگ بین طرفین در ساحل رود «مارن» در شرق پاریس آلمانها شکست میخورند. شکست مارن سبب شد تا آلمانها از مسیر آلزاس و لورن حملهای دیگر را آغاز کنند. ضربات جدید آلمانها سبب شد تا شهرهای شرقی فرانسه با خطر سقوط مواجه شود.
اما رسیدن اخبار جدیدی موجب میشود که آلمانها در حمله گازانبری خود برای فتح پاریس موفق نشوند چرا که مقاومت شدید بلژیک سبب شد تا آلمان علیرغم 40 هزار کشته در نبرد، کنار رود «ایزر» نتواند سپاهیان شمالی خود را تقویت کند.
موفقیت انگلیس و فرانسه در کنار دلاوری بلژیکیها سبب شد تا آلمان 3 ماه در جبههی شمال فرانسه متوقف شود تا آن که در 17 ژانویه 1915 با حملهی مجدد دوباره شهر سواسن را بگیرد و ضد حملهی فرانسویها را نیز دفع کند.
آغاز جنگ فرسایشی
کندشدن سرعت پیشروی آلمانها سبب شد تا فرانسویها در آوریل 1915 با کمک انگلستان در منطقهی موزل و رود شمالی جنوب موز دست به حمله متقابل بزند. این حمله در 6 مه با صدها هزار سرباز مجدداً ادامه یافت اما آتشبارهای آلمانی و پایداری سربازان آلمانی سبب شد تا حرکت فرانسویها بیاثر بماند.شدت گرفتن جنگ در جبهه شرق
ویلهلم، قیصر آلمان، پس از آن که پی برد متحدان اتریشی- عثمانی او نمیتوانند از پس روسیه و صربستان بربیایند مجبور به اعزام لشکرهای متعددی به این منطقه شد که همین امر سبب شد تا روسها شکست خورده و در جبهههای لهستان و لیتوانی عقبنشینیهای گستردهای کنند. این مسئله البته سبب کاهش قوای آلمانها در جبهه غربی نیز شد در نتیجه فرانسه و انگلیس در سپتامبر 1915 با هدف بیرون راندن آلمانها از فرانسه و بالعکس کاستن از فشار بیشتر آلمان به روسیه حملهای را در جبهه غرب ساماندهی کردند که بینتیجه بود.نبرد «وردن»
آلمانها پس از آن که متوجه شدند فرانسه و انگلیس توان تهاجم مجدد را ندارند در 21 فوریه 1916 با حرکت درآوردن دهها لشکر خود در جبهه وردن خطوط دفاعی شمال شرق فرانسه را مورد حمله قرار دادند. در ابتدا حملات متعدد آلمانها منجر به عقبنشینی فرانسویها میشود اما پس از مدتی عملیات وردن نیز علیرغم مرگ صدها هزار سرباز از طرفین به نتیجه مشخصی نمیرسد و در ژوئن عملیات متوقف میشود.از آن طرف حملات ماه ژوئیه نیز توسط انگلیس به آلمانها بیفایده است.
ورود تانک به جنگهای جدید
در جنگ اول جهانی برای اولین بار از هواپیما به مقیاس وسیع استفاده شد اگرچه تأثیر این جنگافزارها در سرنوشت نبردهای زمینی اندک بود اما در 15 سپتامبر 1916 برای اولین بار انگلستان از وسیلهی جنگی جدیدی به نام «تانک» استفاده کرد. این تانکها دارای 8 سرنشین بوده و با سرعت حدود 10 کیلومتر حرکت میکردند. این وسیله جنگی جدید در حمله به خطوط آلمانها امتحان خوبی پس داد اما چون نیروهای پیاده نمیتوانستند پابه پای آنها جلو بیایند و تعداد تانکها نیز تنها 9 دستگاه بود مجبور به بازگشت به خطوط متفقین شدند.حملات مجدد فرانسویها
در ماههای اکتبر و نوامبر فرانسویها دست به حملات شدیدی در جبهه شمال زدند که علیرغم دفاع آلمانها موفق به پیشروی اندکی نیز شدند اما این پیشرویها تأثیری در وضعیت کلی جبهههای غربی نداشت.ورود آمریکا به جنگ
آمریکا که از ابتدا به صورت غیررسمی از فرانسه و انگلیس در جنگ حمایت میکرد بالاخره در آوریل 1917 تصمیم به ورود به جنگ گرفت ورود آمریکا سبب شد تا جبههی غرب نیز متحول شود و سربازان متفقین روحیهای تازه پیدا کنند چرا که آنها میدانستند اقتصاد قوی آمریکا در کنار تسلیحات آن میتواند آنها را حداقل از نظر تسلیحات به برتری برساند. اما از آن طرف آلمانها وضع خوبی نداشتند. اتریشیها که خود آغاز کنندهی جنگ بودند اکنون توان ادامه کار را نداشتند و امپراتوری عثمان فرتوت و ضعیف نیز قادر به مقابله با مهاجمان انگلیسی و روسیه نبود اگرچه در برخی جبههها خوب مقاومت کرده بود.به همین دلیل در 20 اوت 1917 فرانسویها موقعیت را مناسب دیده و با کمک متفقین خود با حملهای به فرماندهی ژنرال پتن در جبههای به طول 18 کیلومتر، «وردن» را مورد حمله قرار دادند و موفق به شکافتن خطوط دفاعی آلمانها در چند نقطه شدند اما آلمانها در نهایت موفق شدند که مانع فروپاشی جبهه خود شوند.
ورود هواپیما به جای بالن
در ابتدای جنگ اول جهان طرفین درگیری تنها حدود 100 تا 150 هواپیمای جنگی در اختیار داشتند این هواپیماها که موسوم به هواپیماهای 2 باله بود دارای سرعتی در حدود 200 تا 250 کیلومتر و یک مسلسل به روی دماغهی هواپیما بود. اما آلمانها که معمولاً در اختراع و توسعه طرحها بسیار سریعتر از سایر ملل هستند خیلی سریع هواپیماهای خود را گسترش داده و تعداد آن را به بیش از 1000 فروند رسانده و علاوه بر پشتیبانی قوای زمینی شهرهای لندن، پاریس و بندر دونکرک را بمباران میکردند.در این 4 سال اروپا خلبانان بسیار قدرتمندی را به خود دید که برترین آنها مانفرد فون ریشتوفن آلمانی بود وی که به دلیل سرعت عمل و قدرتش در ساقط کردن هواپیماهای دشمن به بارون سرخ معروف شده بود موفق شد در مدتی کوتاه (1916 تا 1918) 78 هواپیماهای دشمن را ساقط کند. او در زمان خود حتا در مصاف با معروفترین خلبانان انگلیسی و فرانسوی مانند سروان هاوکر انگلیسی و رودی براون کانادایی موفق بیرون آمد اما در آوریل 1918 سرانجام در نبردی هوایی کشته شد.
خروج روسیه از جرگهی متفقین
کمونیستها به رهبری لنین که از اکتبر 1917 قدرت را در روسیه به دست گرفته بودند در مارس 1918 از آلمان تقاضای صلح کردند که پذیرفته شد و عملاً جنگ در جبههی شرق به پایان رسید. اگرچه این آتشبس برای آلمان دیرهنگام بود اما آلمانها سعی کردند بلافاصله در جهبه غرب از خود واکنش نشان دهند و در 21 مارس 1918 در پناه 6 هزار توپ و خمپاره، دهها لشکر آلمان به فرماندهی ژنرال لودندورف در جبههی آراس- فر به طول 75 کیلومتر رخنه میکنند و انگلیسها نیز نمیتوانند لشکرهای فرانسوی را حمایت کنند در نتیجه پاریس زیر آتش توپهای آلمانی قرار میگیرد اما در 26 مارس فرانسه با استفاده از قوای تازهنفس آلمان را عقب میراند.آلمانها مجدداً در 2 ماه بعد (26 می 1918) با حملهای شدید در محور سواسون- رمس (در شمال شرق پاریس) حملهای جدید را آغاز میکنند و نیروهای انگلیسی ژنرال هیگ چون قادر به جلوگیری از پیشروی آنها نبودند عقب میروند. آلمانها تحت فرمان لودندورف مجدداً از رود مارن میگذرند و خود را به 70 کیلومتری پاریس میرسانند.
مارشال پتن. فرمانده کل قوای فرانسه، در این زمان آنقدر خطر را جدی حس میکند که طرح انتقال پایتخت به شهر بوردو را مطرح میکند. سرانجام در ماه ژوئن به دنبال ضد حمله سنگین ژنرال فوش فرانسوی، آلمانها در همان نقطه متوقف میشوند و در شهر سواسون موضع میگیرند.
آغاز عقبنشینیهای آلمان
در حالی که متحدین آلمان دیگر توانی برای ادامه جنگ ندارند در جبهه متفقین آمریکا با اعزام صدها هزار سرباز تازهنفس و هزاران فروند هواپیما، تانک و خودروهای جنگی، موقعیت فرانسه و انگلیس را از وضعیت دفاعی به وضعیت تهاجمی تغییر میدهد.فرانسه و آمریکا در ژولای 1918 در جبههای به طول 45 کیلومتر در منطقه شامپانی پیشروی خود را آغاز میکنند و اولین شکست سنگین نصیب آلمانها میشود.
در 8 اوت به فاصله کمتر از یک ماه متفقین دومین حمله سنگین خود را در جبههی اسن- آنکر آغاز میکنند. در این نبرد برای اولین بار از تانک و زرهپوش به مقیاس بسیار زیاد استفاده میشود که در نتیجه آن شکاف بزرگی در جبهه آلمان پدید میآید. با فرا رسیدن ماه سپتامبر این بار بلژیکها نیز با کمک انگلیس از جبهه جدیدی در شمال فرانسه فشار به آلمان را برای عقبنشینی آنها آغاز میکنند که در نتیجه آلمانها تن به عقبنشینی میدهند.
درخواست صلح
دول محور (آلمان- اتریش- مجارستان و عثمان) سرانجام در 5 اکتبر درخواست متارکه دول را اعلام میکند که از سوی متفقین این درخواست رد میشود چرا که آنها خواستار کنارهگیری ویلهلم دوم قیصر آلمان بودند.هفتهی بعد حملهی مجدد متفقین سبب خارج شدن شمال فرانسه از دست آلمان میشود.
در این زمان برای آلمان راهی جز قبول شرایط متفقین نماند و آنها در 11 نوامبر کلیه شرایط متفقین را پذیرفتند.
نتیجه نبردهای جبهه غرب
جنگ اول جهانی یکی از بیرحمانهترین و خستهکنندهترین نبردهای تاریخ بود که منجر به مرگ 9/5 میلیون نفر و مجروح شدن 20 میلیون دیگر شد. 1/8 میلیون آلمانی، 1/7 میلیون روس، 1/3 میلیون فرانسوی، 1/2 میلیون اتریشی، 1/2 میلیون صرب، 974 هزار انگلیسی، 640 هزار ایتالیایی، 500 هزار نفر لهستانی و 115 هزار آمریکایی در این نبرد جان خود را از دست دادند.امپراتوریهای روسیه، عثمانی، اتریش و آلمان در اثر این نبردها از پهنه گیتی محو شدند و دنیا به دست انگلوساکسونها افتاد.
اما در جبههی غرب آنچه در خور توجه بود 4 سال جنگ در محور کوچکی در حدود 200 هزار کیلومتر مربع بود و زمینگیر شدن نیروهای طرفین و جنگ خندق سبب شد تا طرفین مجال پیشروی و نفوذ را پیدا نکنند. در این جنگ آلمان به گونهای عجیب قدرت مقاومت خود را از دست داد چرا که همواره طی این چهار سال در حال حمله و ضربه به دشمن بود حال آن که ظرف 6 ماه ناگهان با فروپاشی در جبهههای خود مواجه شد.
شرایط بد عهدنامه ورسای اگرچه سبب پایان جنگ شد اما آتش زیر خاکستری را ایجاد کرد که 21 سال بعد مجدداً دنیا را به آتش کشید چرا که با آلمان به گونهای رفتار شد که گویا تنها عامل آغاز جنگ است. آلمان کلیهی متصرفات خود را در دنیا از دست داد و با واگذاری ایالت باارزش آلزاس و لورن به فرانسه مبدل به بازندهی مطلق جنگ شد.
شرایط بد عهدنامه ورسای سبب شد تا افرادی مانند موسولینی در ایتالیا و هیتلر در آلمان قدرت بگیرند.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم