جنگ صحرا

در اوج جنگ جهانی دوم اقدامات احمقانه‌ی ایتالیا مکرراً سبب می‌شد تا هیتلر مجبور به دخالت در جبهه‌هایی شود که اصلاً مایل به ورود به آن نبود. موسولینی، دیکتاتور ایتالیا، به غلت گمان می‌برد که می‌تواند با...
پنجشنبه، 13 خرداد 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: علی اکبر مظاهری
موارد بیشتر برای شما
جنگ صحرا
 جنگ صحرا

 

نویسنده: علی غفوری




 

نبردالعلمین

در اوج جنگ جهانی دوم اقدامات احمقانه‌ی ایتالیا مکرراً سبب می‌شد تا هیتلر مجبور به دخالت در جبهه‌هایی شود که اصلاً مایل به ورود به آن نبود. موسولینی، دیکتاتور ایتالیا، به غلت گمان می‌برد که می‌تواند با هجوم برق‌آسا مانند ارتش آلمان کشورها را تصرف کند. حمله‌ی اکتبر 1940 او به یونان از جمله اشتباهات احمقانه‌ی موسولینی محسوب می‌شود. قدرت دفاعی یونان ایتالیا را به زحمت انداخت تا آن که هیتلر مجبور شد در آوریل 1941 با ورود به جبهه‌ی نبرد یونان کار را یکسره کند.
اما موسولینی دست گل دیگری نیز به آب داده بود! ورود به قلمرو بریتانیا در شمال آفریقا. ایتالیا که لیبی را در دست داشت در دسامبر 1940 تصمیم گرفت تا خود را به اسکندریه و قاهره برساند تا با تسلط به کانال سوئز ناوگان دریایی انگلیس را با مشکل مواجه کند.
غافل از آن که ارتش ایتالیا تنها به درد نبرد با کشورهای جهان سومی و یا ارتش‌های درجه دوم اروپا می‌خورد. در شرق لیبی نیروهای انگلیسی به فرماندهی ژنرال ویول و اوکانر نیروهای ایتالیا را محاصره کرده و وادار به تسلیم می‌کردند.
سقوط دژ طبروق (توبروک) در 22 ژانویه 1941 سبب فروپاشی دفاع ایتالیا در جبهه‌ی لیبی شد. اکنون قوای فرانسه آزاد به رهبری ژنرال شارل دوگل نیز وارد صحنه شمال آفریقا شده بودند و برای آلمان دیگر درنگ جایز نبود. لازم به ذکر است که ارتش فرانسه آزاد به فرماندهی ژنرال لکلرک (فرمانده شجاعی که 4 سال بعد جزو اولین فرماندهان مهاجم وارد پاریس شد) برای از پا درآوردن ایتالیایی‌ها بیابان‌های بی‌آب و علف چاد، جنوب لیبی، را پشت سر گذاشتند.

ورود رومل

سقوط بنادر بنغاری و طبروق سبب شد تا هیتلر تصمیم بگیرد با قدرت مانع پیشروی انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها در شمال آفریقا شود به همین دلیل در فوریه 1941 رومل فرمانده لایق و موفق آلمان‌ها (که پیش از این در نبردهای جبهه غرب قدرت خود را نشان داده بود) را به همراه 2 لشکر زرهی و موتریزه به طرابلس (پایتخت لیبی) واقع در غرب لیبی اعزام کرد.
رومل به محض ورود به منطقه متوجه شد که قوای ایتالیا به شدت روحیه‌ی خود را از دست داده‌اند به طوری که مارشال گراد زیانی فرمانده کل قوای ایتالیا در شمال آفریقا و فاتح لیبی در 15 سال قبل (وی کسی بود که موفق شد عمرمختار مبارز بزرگ لیبی را شکست دهد) چند روز قبل، استعفای خود را به موسولینی تقدیم کرده است. وی تصمیم گرفت که شیوه‌ی جنگ‌های نوین در غرب را در آفریقا دنبال کند و بلافاصله ستاد خود را تجهیز کرد.

توقف انگلیسی‌ها

شکست‌های متعدد ایتالیا سبب شده بود تا شکاف بزرگی در خطوط دفاعی قوای محور ایجاد شود که در ابتدا حتا خود طرابلس را در خطر انداخته بود.
اما چنان که ذکر شد آن‌ها برای اولین بار در نوامبر 1941 با مقاومت‌های جدی روبه رو شدند و در شرق طرابلس در نبردی سنگین در این منطقه ضربه نابودکننده‌ای را از قوای زرهی رومل تحمل کردند. گفته می‌شود آن‌ها در عملیات ماه‌های اکتبر و نوامبر خود 75 درصد قوای زرهی خود را از دست داده‌اند.
از این زمان به بعد این آلمان‌ها بودند که تحت فرمان رومل پیشروی را شروع کردند. از ژانویه تا ژوئن 1942 رومل در چندین جنگ پیاپی انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها را از خاک لیبی بیرون کرد و در نبرد بحرالحکیم اگر دلاوری 5500 سرباز فرانسوی نبود ستون‌های انگلیسی قتل عام می‌شدند.

ورود به مصر

در 24 ژوئن رومل آماده ورود به مصر بود و پیشوا این اجازه را به او داد. قوای آلمان به سرعت در محور سیدی برانی- العلمین شروع به پیشروی کرد و در همه جا قوای انگلیس به همراه سربازان استرالیایی و نیوزیلندی را عقب زد. در 28 ژوئن با عقب کشیدن سپاه‌های هشتم و دهم انگلیس رومل به 201 کیلومتری اسکندریه رسید.

اولین توقف

طولانی شدن خطوط تدارکاتی رومل از یک سو و ورود نیروهای تازه‌نفس انگلیسی از شرق مصر سبب شد تا وضعیت مدافعان تقویت شود.
در ژولای 1942 نبرد سرنوشت‌ساز العلمین نشان داد که دستیابی به کانال سوئز تقریباً غیرممکن است. مدافعان این شهر کوچک که در 88 کیلومتری قاهره قرار دارد، دو حمله‌ی پیاپی ایتالیایی‌ها و رومل را سرکوب کردند. رسیدن ده‌ها هزار سرباز کمکی انگلیسی در ماه اوت سبب شد تا رومل نتواند از حملات پی در پی خود نتیجه بگیرد.

اشتباه هیتلر

هیتلر که سخت درگیر نبرد سرنوشت‌ساز و بی‌رحمانه با شوروی بود به درخواست‌های مکرّر رومل برای قوای کمکی جوابی نداد حال آن که این سردار شجاع آلمانی با کم‌تر از 100 تانک در 300 کیلومتری کانال سوئز بود. او در آن شرایط می‌توانست به وسیله‌ی سپاه کمکی خاورمیانه را مورد هجوم قرار دهد و در کشورهای نظیر سوریه، عراق و ایران جنبش‌های ضدانگلیسی را تقویت کند مضافاً آن که مناطق نفت‌خیز مورد علاقه انگلیس در خلیج فارس را به خطر بیندازد.
اما چرچیل قبل از هیتلر از وضعیت حساس جبهه‌ی مصر باخبر شده و به سرعت یک ژنرال با روحیه و معروف به نام مونتگمری را همراه واحدهای جدید کمکی به جنگ رومل فرستاد.

نبرد موش صحرا و روباه صحرا

مونتگمری که بعدها به موش صحرا معروف شد از همان ابتدا تاکتیک خود را بر «حمله و بازهم حمله» متمرکز کرد و رومل روباه صحرا را عاصی کرد. در ماه نوامبر حملات مکرر انگلیسی‌ها رومل را مجبور به عقب‌نشینی از مصر کرد. دستورات اشتباه هیتلر سبب شد تا سپاه آلمان و ایتالیا نامنظم عقب‌نشینی کند و در نتیجه 30 هزار سرباز دول محور اسیر انگلیسی‌ها شوند و به این ترتیب نبرد 6 ماهه‌ی العلمین با شکست آلمان پایان یافت.

شکست کامل آلمان‌ها در شمال آفریقا

دولت آمریکا علی‌رغم ورود به جنگ دوم جهانی در ماه دسامبر 1941 با گذشت یک سال هنوز هیچ اقدام برای اعزام نیروی جنگی برای کمک به متفقین خود نکرده بود و بنابراین تصمیم گرفت در نوامبر 1942 در کنار انگلیسی‌ها 75 هزار نیرو در الجزایر که درآن زمان تحت فرمان دولت فرانسه (دست نشانده‌ی آلمان‌ها) بود پیاده کند.
اکنون رومل از شرق و غرب تحت فشار بود چرا که نیروهای پیاده شده در مراکش و الجزایر بلافاصله به تونس حمله کردند.
رومل برای آن که محاصره نشود به سرعت خود را به تونس رساند تا با قوای تازه نفس متفقین بجنگد. وی موفق شد در نبرد در منطقه‌ای به نام «کاسرین» متفقین را شکست دهد اما نیروهای متفقین با بهره‌گیری از صدها توپ، هواپیما وتانک حمله‌ای سنگین را به این قریه آغاز کردند که علی‌رغم دفاع جانانه‌ی آلمان‌ها، نهایتاً با تحمل 10 هزار کشته رومل را عقب راندند. تلفات رومل در این نبرد تنها 2 هزار نفر بود اما این عقب‌نشینی نشان داد که آلمان‌ها دیگر «دست بالا» را ندارند. پیشروی مجدد مونتگمری در مارس 1943 به سمت طرابلس رومل را مطمئن می‌کند که شمال آفریقا دیگر جای ماندن نیست و از هیتلر می‌خواهد تا با عقب‌نشینی موافقت کند اما هیتلر به جای این کار او را از فرماندهی کنار گذاشته و ژنرال فن آرنیم را مسئول عملیات می‌کند.
اما آمریکایی‌ها با اعزام صدها هزار سرباز جدید و اسکادران‌های متعدد هوایی به منطقه، نشان می‌دهند که عزمشان برای شکست‌دادن آلمانی‌ها جدی‌ست.
در می 1943 قوای آلمان و ایتالیا که در گازانبر بزرگ متفقین (مونتگمری از شرق و آمریکایی‌ها در غرب) گرفتار شده‌اند تن به تسلیم می‎‌دهند.

نتیجه‌ی نبرد

شاه‌بیت نبرد صحرا که حدود 3 سال به طول انجامید نبردالعلمین بود و اگر آلمان‌ها در این نبرد به پیروزی می‌رسیدند موفق می‌شدند تا به سرعت در شبه جزیره عربستان، مصر، سوریه، عراق و حتا ایران پیشروی کنند چرا که قوای امپراتوری تضعیف شده‌ی بریتانیا در این منطقه اندک بود.
حتا اگر بخواهیم تنها به مصر بپردازیم باید بگوییم که تسلط به آبراه سوئز سبب می‌شد که کشتی‌های انگلیسی مجبور شوند ده‌ها هزار کیلومتر راه خود را دور کنند و به جای طی کردن مسیر کوتاه دریای سرخ- مدیترانه- انگلیس خود را از اقیانوس هند به دماغه‌ی امید نیک در جنوب آفریقا رسانده و سپس با پیمودن چندین هزار کیلومتر از اقیانوس اطلس جنوبی به اطلس شمالی برساند.
این مسئله می‌توانست موجب شود تا عملاً ارتباط انگلیسی‌ها و امپراتوری عظیم‌شان در شرق (به ویژه شبه قاره هند) از بین برود.
منبع مقاله :
غفوری، علی؛ (1386)، 100 جنگ بزرگ تاریخ، تهران: هیرمند، چاپ دوم

 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط